فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی از صنایعی به شمار می رود که از ظرفیت های لازم برای توسعه سرمایه گذاری و ایجاد کسب و کارهای مولد برخوردار است و با قابلیت اشتغال مفید و تولید مؤثر، می تواند نقشی تأثیرگذار بر افزایش سرانه درآمد ملی داشته باشد. این پژوهش از نوع کمی و هدف و ماهیت آن، کاربردی است و از نظر گردآوری داده ها نیز توصیفی - پیمایشی می باشد. در پژوهش حاضر، به شناسایی و بررسی مهمترین موانع توسعه بازار داخلی صنایع دستی استان ایلام که دارای توانمندی های مناسبی می باشد، پرداخته شده است. جامعه پژوهش؛ شامل 506 نفر از اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی، فعالان صنایع دستی، مدیران و کارشناسان بوده است. برای تعیین نرمال بودن جامعه مورد مطالعه، از آزمون کلموگرف - اسمیرنف استفاده شده و حجم نمونه، با استفاده از جدول کرسجی و مورگان 201 نفر برآورد گردیده است. روایی پرسش نامه (ابزار تحقیق) توسط خبرگان (استادان دانشگاه) بررسی و تأیید گردید و برای تعیین میزان پایایی از آزمون آلفای کرونباخ با ضریب آزمون 0.903 استفاده شد. داده های پژوهش، با استفاده از نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل و در محیط نرم افزار LISREL، آزمون تحلیل عاملی تأییدی انجام گردید. برای شناسایی موانع، از تحلیل عاملی اکتشافی و برای تعیین تعداد عوامل قابل استخراج در اجرای تحلیل عاملی، از ملاک کیسر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از میان عوامل (موانع) اصلی، عامل بازاریابی و فروش، با بار عاملی 3.089، مهمترین مانع توسعه بازار داخلی صنایع دستی استان ایلام به شمار می رود. تدوین برنامه جامع بازاریابی صنایع دستی، برگزاری دوره های آموزش نوین و گسترش برنامه های ترویجی و تبلیغی؛ از جمله راهکارهای موجود برای بهبود و توسعه بازار داخلی صنایع دستی استان ایلام می باشد.
نوع مجروحیت و کیفیت زندگی در میان جانبازان استان کرمانشاه .سیاوش قلی پور، سیده زهرا پرهیزگار کلات، محسن قلی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناتوانی و مشکلات روحی روانی، زندگی جانبازان را تحت تاثیر قرار می دهد. این تاثیر در میان آنها یکسان نیست. هدف اصلی این مقاله مقایسه کیفیت زندگی جانبازانِ بر حسب نوع مجروحیت در استان کرمانشاه است. چارچوب نظری آن مبتنی بر ادبیات کیفیت زندگی و روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان بالای 25 درصد استان کرمانشاه است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 368 نفر محاسبه و بر اساس نمونه گیری سیستماتیک تعیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که کیفیت زندگی جانبازان پایین است. کیفیت زندگی بر حسب نوع مجروحیت متفاوت است: در بعد جسمی برای جانبازان شیمیایی پایین و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی و اعصاب به نسبت بالاتر است؛ در بعد روانی برای جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی در سطح پایین تر و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی و ویژه در وضعیت بهتری قرار دارد؛ در بعد اجتماعی برای جانبازان شیمیایی در سطح پایین تر و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی در وضعیت بهتری قرار دارد؛ سن و تعداد فرزندان بر کیفیت زندگی تاثیر معکوسی دارند. وضعیت اشتغال بر کیفیت زندگی تاثیر دارد، افراد شاغل از کیفیت زندگی بهتری برخوردارند. واژه های کلیدی: جانباز، کیفیت زندگی، جانباز اعصاب و روان، جانباز آمپوته، جانباز ترکیبی، جانباز ویژه، جانباز شیمیایی.
توصیف وضعیت تکدی گری در شهر تهران و پیشنهاد دو سناریو
حوزههای تخصصی:
یکی از شناخته شده ترین آسیب های اجتماعی که در اکثر جوامع با شدت کمتر یا بیشتر وجود دارد، تکدی گری است. آنچه تکدی گری را به موضوعی مهم در حیطه سیاستگذاری اجتماعی تبدیل می کند، نه تنها خود پدیده که پیامدهای آن مانند گسترش آسیب های فردی و اجتماعی، شکل گیری فضای اجتماعی ناامن، گسترش بی عدالتی اجتماعی و هدر رفتن بخشی از نیروی جامعه است. آمارها و اطلاعات موجود نشان می دهد تکدی گری در شهر تهران بعد از اعتیاد دومین آسیب اجتماعی است، از این رو پرداختن به این موضوع در جهت شناخت ابعاد مختلف آن و ارائه راهکارها و سیاست های مناسب حائز اهمیت است. در همین راستا هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت تکدی گری در شهر تهران و ارائه سیاست اجتماعی موثر است. روش تحقیق اسنادی و سناریونگاری بوده و با بهره گیری از مطالعات پیشین و آمار و اطلاعات موجود وضعیت تکدی گری، علل و عوامل تأثیرگذار و متولیان رسیدگی به این گروه آسیب دیده و در نهایت برنامه ها و فعالیت مدیریت شهری، تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت با توجه به مرور سیاستگذاری های فعلی و پیشین در مواجهه با پدیده تکدی گری و نیز با بهره گیری از رویکردهای نظری کلان وفاق و تضاد، برای انتخاب سیاست اجتماعی مناسب با روش سناریونگاری، دو سناریوی پیشنهادی عملگرا و آرمانگرا ارائه شده است که سناریوی عملگرا مرتبط با حوزه های نظری وفاق که بر سطوح فردی و خرد در شکل گیری پدیده تکدی گری تأکید دارد و سناریوی آرمانگرا در راستای حوزه نظری تضاد، در شکل گیری پدیده تکدی گری بیشتر نابرابری ها و ساختارهای کلان را دخیل می کند.
رابطه استفاده از رسانه های جهانی و بازاندیشی مدرن با گرایش به روابط فرازناشویی در بین زوجین شهر قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۳
309-323
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از رسانه های جهانی، بازاندیشی مدرن و رضایت زناشویی با گرایش زوجین به روابط فرازناشویی می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش تلفیقی از نظریه جهانی شدن فرهنگی، بازاندیشی و تغییر شکل صمیمیت گیدنز، رویکرد استفاده و رضایت مندی و نظریات روان شناسی اجتماعی از کمپ و یابلونسکی می باشد. مدل در نظر گرفته شده شامل متغیرهای: مصرف رس ان ه های جهان ی، ب ازان دیشی م درن و رض ایتزناشویی است که به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر گرایش به روابط فرازناشویی دخالت داده شده اند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، در بین 260 نفر از زوجین شهر قروه انجام شده است. نتیجه کلی پژوهش نشان داد مصرف رسانه های جهانی می تواند زمینه ای را فراهم کند که دیدگاه مخاطبان را در خصوص گرایش به روابط فرازناشویی شکل دهد اما مخاطبان در مواجهه با این پیام ها، متناسب با ویژگی های روانی و اجتماعی خود واکنش های متفاوتی نشان می دهند و به این ترتیب، تأثیرات متفاوتی را دریافت می کنند. از میان عوامل مؤثر بر گرایش به روابط فرازناشویی، مصرف رسانه های جهانی، بازاندیشی مدرن، رضایت زناشویی، جنسیت، نحوه ازدواج رابطه معناداری با گرایش به روابط فرازناشویی داشته اند.
تأثیر آموزش تلفیقی در مقایسه با روش آموزش سنّتی بر یادگیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، فراتحلیل پژوهش های انجام گرفته در زمینه تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر یادگیری زبان انگلیسی و نیز مطالعه تطبیقی آن با روش های سنّتی به منظور برآورد اندازه اثر واقعی آموزش تلفیقی در نظام آموزش عالی ایران است. جامعه آماری تحقیق را کلیه پژوهش های انجام گرفته تا سال 1393 در زمینه آموزش تلفیقی در سطح دانشگاه های ایران تشکیل می دهد. 170 مقاله شامل 215 مورد اندازه اثر مربوط به یادگیری، انگیزش، نگرش و جنسیّت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج کلی نشان دهنده اندازه اثر بزرگ در سه مورد یادگیری، انگیزش و نگرش و دامنه تغییرات گسترده مقادیر در عامل یادگیری بود به این معنی که در بسیاری از موارد، آموزش تلفیقی از همتای کلاسی خود موفق تر بوده و در مواردی نیز عملکرد ضعیف تری داشته است. اندازه اثر مربوط به جنسیّت بسیار کوچک بود، بنابراین در آموزش تلفیقی تفاوت معناداری میان زبان آموزان دختر و پسر وجود ندارد. با تفکیک نتایج حاصل بر اساس آموزش تلفیقی همزمان و غیر همزمان هیچ تفاوت معناداری مشاهده نشد.
بررسی پدیدار شناختی سبک معماری ایرانی- اسلامی(مطالعه موردی؛ خانه عباسیان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری به مثابه هنری که تداعی گر عبودیت و توسعه بندگی است، از گذشته جایگاه وحدت و یکپارچگی و وجه تمایز فرهنگ اسلامی ایرانی بوده است. این هنر، اما، با ورود مدرنیته از آماج آن محفوظ نمانده و دستخوش تغییر های محسوس شد. پیامد معماری مدرن مبتنی بر نگرش های راسیونالیسم و پوزیتیویسم، فضاهای تهی و خالی از روح است که گرچه به مدد بالاترین امکانات علمی و فناوری موجودیت یافته، اما گویی هنوز در انتظار نفس مسیحایی است که در آنها روحی بدمد. هستی انسان در ماهیت فضایی و موجودیتش، موجودیتی در جهان و درهم تنیده با آن است؛ لذا، زیست جهان جغرافیایی به خصوص جنبه های فضایی آن، اساس زیست جهان اجتماعی است. انسان با ادراک انفسی فضا به یک «این همانی با فضا» می رسد و هویت خود را در آیینه فضای پیرامونش می بیند. باتوجه به تأثیر های فضا بر نوع ادراک انسانی و غنای معماری ایرانی اسلامی ازیک سو و تحول های مدرن معماری معاصر ایران ازسوی دیگر، مقاله حاضر با مطالعه موردی «خانه عباسیان» به منزله محیطی با عناصر متمایزکننده سبک معماری ایرانی اسلامی و به مدد روش پدیدارشناسی و شیوه های آن ازجمله بررسی اسناد، مصاحبه و مشاهده مشارکتی، ادراک بازدیدکنندگان این خانه را به مثابه کنشگران بررسی انسان شناختی کرده است. ادراک حس آرامش در خانه، ادراک حس معنویت نسبت به سقف های گنبدی، دریافت قابلیت های مکانی خانه در جهت خلوت گزینی، ابراز علاقه مندی به سبک معماری خانه و توانایی کنشگر معاصر بر رمزگشایی از اصل حجاب، نمونه هایی از نتایج تحقیق است
بررسی عوامل مؤثر بر طرد اجتماعی معلولان: مطالعه موردی معلولان جسمی و حرکتی تحت پوشش بهزیستی شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
327 - 352
پژوهش حاضر در پی فهم وضعیت طرد اجتماعی و سنجش عوامل و متغیرهای مؤثر بر آن بر حسب شاخص های طرد اجتماعی است. سؤالات اصلی تحقیق عبارتند از: چگونه معلولان جسمی و حرکتی در چرخیه زندگی به گونه ای نظام مند از جریان اصلی اجتماع طرد و به حاشیه رانده می شوند؟ و چه عواملی به طرد معلولان جسمی و حرکتی از عرصه های اجتماعی انجامیده است؟ هدف کلی این پژوهش شناخت عوامل مؤثر بر طرد اجتماعی معلولان است. نظریه پردازان این حوزه استدلال می کنند معلولیت گونه ای از سرکوب و طرد اجتماعی است؛ معلولان نابرابری قابل ملاحظه ای را در همیه ابعاد زندگی اجتماعی تجربه می کنند و این طرد متأثر از عوامل اجتماعی است. در این تحقیق که از دو روش کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه) استفاده شده، ابعاد اصلی طرد اجتماعی سنجش شده و توزیع آن در 369 نفر از نمونیه تحقیق به دست آمده است. همچنین با استفاده از روش کیفی کوشش شده است درک عمیق تری از تجربیه زیستیه معلولان جسمی و حرکتی در مورد طرد، فرایندها و علل آن به دست آید. بدین منظور، با نمونه ای متشکل از 31 نفر از معلولان جسمی و حرکتی، به گونه ای هدفمند، مصاحبه به عمل آمده است. یافته ها نشان می دهند که طرد معلولان از اجتماع با نگرش منفی جامعه، عدم تناسب امکانات فیزیکی، نهادهای حمایتی، حمایت های درون گروهی، عدم اعتماد اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی رابطیه معناداری دارد؛ بنابراین با توجه به حجم گستردیه فقر، بی سوادی، بیکاری و همچنین فقر روابط و مشارکت های اجتماعی و شرمساری در بین معلولان، باید با فاکتورهای اجتماعی مورد اشاره با احتیاط بیشتری برخورد کرد.
پیش درآمدی بر ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سنجش رفتارهای انحرافی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه رفتارهای انحرافی دانشجویان انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف، پرسشنامه ای با توجه به تعاریف این سازه، و مصادیق این رفتارها در پژوهش های پیشین طراحی شد. برای انتخاب نمونه این پژوهش توصیفی پیمایشی، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی از بین دانشگاه های دولتی شهر تهران انتخاب شدند؛ سپس انتخاب پاسخگویان در هر دانشگاه به صورت در دسترس صورت پذیرفت و در نهایت تعداد 416 پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos مورد تحلیل قرار گرفت. روش های به کار رفته شامل روش تحلیل گویه ها (روش لوپ)، روایی محتوا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و پایایی (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی گویه ها) بودند. در نتایج تحلیل عاملی 4 عامل شناسایی شدند که عبارتند از: «مصرف مواد، مشروبات الکلی، روانگردان ها و انحراف جنسی»، «وندالیسم و سرقت»، «تقلب» و «پرخاشگری». نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نیز حاکی از برازش مطلوب و قابل قبول داده ها داشت. پایایی این مقیاس از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 924/0 به دست آمد. با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش می توان گفت که این مقیاس از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی می توانند رفتارهای انحرافی دانشجویان را به گونه ای مناسب اندازه گیری کنند.
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
بررسی علل طلاق در استان آذربایجان شرقی- تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از ارکان اساسی جامعه به شمار می رود و دست یابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده است ، در این میان طلاق از جمله آسیب ها و مشکلاتی است که سلامت جامعه را به خطر انداخته و مانع از پیشرفت آن می گردد. چنانچه ما بتوانیم از علل و عوامل مختلف آن آگاهی یابیم می توانیم از بروز این علل و عوامل جلوگیری کرده و از عواقب سخت طلاق رهایی یابیم .
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر در بروز طلاق در استان آذربایجان شرقی – کلان شهر تبریز در سال 1392 می باشد . روش پژوهش از نوع توصیفی بوده و نمونه های آن شامل پرونده های کلیه زوجین متقاضی طلاق (100زوج) که طی سال 1392 به دادگاههای خانواده کلان شهر تبریز مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و با استفاده از چک لیست ، اطلاعات حاصله از پرونده ها بررسی و در سطح آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . یافته های این پژوهش نشان داد که کلیه عوامل طلاق در چهار دسته جای می گیرد ، که بیشترین درصد علل درخواست طلاق به ترتیب عبارتنداز : عوامل اجتماعی (40%) ، عوامل شخصی- فردی (34%) ، عوامل اقتصادی (13%) و عوامل فرهنگی (10%) می باشند،که زیرمجموعه ها و فراوانی تاثیرگذاری هریک از عوامل به تفصیل در کل مقاله آمده است .
نقش ارزش های فرهنگی بر محتوای شبکه های اجتماعی (مطالعه تطبیقی محتوای شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش می کند تصویری از محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی مجازی فیس نما، کلوب، فیس بوک و گوگل+ را ارائه دهد. ضمن آن که پرسش اصلی در این پژوهش آن است که چه متغیر یا متغیرهایی در محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی با یکدیگر تفاوت دارند. در پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. تحلیل محتوا یک شیوة تحقیقی است که برای تشریح عینی، منظم و کمی محتوای آشکار پیام های ارتباطی به کار می رود. درمجموع، این پژوهش نشان داد بیشتر از تصاویر واقعی، محتوای عکس خنثی، موضوع تفریح و سرگرمی، سبک مطلب یادداشت، محتوای مطلب خنثی، نثر، الگوی اغراق و بزرگ نمایی، تکنیک جلب توجه، صراحت در گفتار و بیان مصادیق، پایبندی به ارزش های انسانی و هدف تفریح و سرگرمی در محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. در ضمن مشخص شد، سبک مطلب، محتوای مطلب، جهت گیری مطلب، و اصول و قواعد با شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی رابطه معنی دار دارد
بررسی مناسبات ارزش های زیست جهان زنان با میزان تأخر نظام حقوقی مدنی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مناسبات ارزش های زیست جهان زنان با تأخر نظام حقوقی مدنی و عوامل مؤثر بر این مناسبات از دیدگاه زنان متأهل 18 سال به بالای تهران، با استفاده از روش پیمایش و با گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه آزمون شد. برای بررسی این مناسبات از نظر زنان، 600 نفر از زنان متأهل کل مناطق 22 گانه شهر تهران، براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.
از نظر 48 درصد زنان متأهل تهرانی، میزان تأخر و شکاف نظام حقوقی از زیست جهان زنان در حد زیاد و بسیار زیاد است و 52 درصد آنان، میزان تأخر و شکاف نظام حقوقی از زیست جهان زنان را در حد کم و بسیار کم ارزیابی کرده اند.
براساس نتایج فرضیه های کلی این مطالعه، عامل سیستمی «نقص در اجرای قانون» با تأخر نظام حقوقی رابطة معنا دار دارد. شش متغیر عامل زیست جهان نیز در تبیین واریانس متغیر تأخر نظام حقوقی از زیست جهان نقش دارند و رابطة این شش متغیر معنا دار است. مذهب به عنوان عامل فرانهادی از نظر زنان دارای ذخیرة دانش حقوقی، بر تأخر نظام حقوقی از زیست جهان زنان تأثیر دارد.
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر ایجاد فاصله ی اجتماعی و ترس از جرم و ناهنجاری بین دو قوم کرد و لک در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد فاصله ی اجتماعی و تأثیر آن ها با واسطه ی فاصله ی اجتماعی و بدون واسطه بر ایجاد ترس از جرم و نابهنجاری اجتماعی را بین دو قوم کرد (اکثریت) و لک (اقلیت) در شهر کرمانشاه بررسی می کند. چارچوب نظری مقاله بر نظریه های کنترل اجتماعی هیرشی، روابط جماعتی فردیناند تونیس، فاصله ی اجتماعی پارک و بی سازمانی اجتماعی استوار است. روش این مقاله توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. به این منظور تعداد 367نفر از شهروندان کرد و لک 20 سال به بالای ساکن شهر کرمانشاه مورد مصاحبه و پرسش قرار گرفتند. برای استخراج داده های به دست آمده از نرم افزار SPSS و از آمارهای توصیفی و استنباطی برای توصیف و تحلیل نتایج استفاده شد.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد متغیرهای میزان تعلق به محله (25/0- =r)، ترس از جرم (34/0=r)، احساس ناامنی (24/0=r) و باورهای دینی (37/0-=r) با فاصله ی اجتماعی رابطه ی معنادار و مستقیمی دارند. بین احساس تعلق به محله(33/0- =r)، احساس ترس از ناامنی (27/0=r) و باورهای دینی(44/0-=r) با ترس از جرم در جامعه رابطه ی معنادار غیرمستقیم وجود دارد.
نتایج تحلیل مسی ر نشان می ده د باورهای دینی با ضریب مسیر ()، احساس ناامنی () و احساس تعلق به محله () به صورت مستقیم بر روی متغیر فاصله ی اجتماعی و باورهای دینی ()، احساس ناامنی () و احساس تعلق به محله () هرکدام به صورت مستقیم و غیرمستقیم با واسطه ی فاصله اجتماعی بر روی ترس از جرم تأثیر دارند. نتایج کلی عبارت است از اینکه هرچه فاصله ی اجتماعی ساکنان یک محله بیش تر باشد، ناهنجاری های بیشتری را تجربه می کنند و فاصله ی کلی اجتماعی در یک محله رابطه ای معنا داری با ترس از جرم و ناهنجاری دارد.
بررسی رابطه الگوهای مصرف و رفاه ذهنی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
از آنجا که الگوهای مصرف نشانگری برای تعریف ارزش ها، نگرش ها، رفتارهای افراد و تبیین موقعیت های متعاقب آن هستند و اهمیت شان برای تحلیل های اجتماعی روز به روز افزایش می یابد، پس می توانند نقش بسزایی در تعیین ارزیابی های فرد از زندگی خود (رفاه ذهنی) نیز داشته باشند. در این پژوهش سعی شده است علاوه بر بررسی نقش و اهمیت انواع الگوهای مصرف و رفاه ذهنی به بررسی رابطه این دو مفهوم نیز پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش تمامی ساکنین بالای 15 سال شهر تهران هستند که محققین400 نفر از آنها را با توجه به اینکه جامعه مورد پژوهش از دسته های جداگانه ای تشکیل شده است و عناصر آن جامعه در این دسته ها توزیع شده اند و با توجه به بزرگ بودن جامعه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب نمودند. با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به گردآوری داده ها پرداخته شده است.توصیف و تحلیل داده ها نیز بر اساس نرم افزارspss انجام و نتایج زیر حاصل گردید: 3/92 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف سنتی بودند دارای رفاه ذهنی پایین،8/88 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف ترکیبی بودند رفاه ذهنی متوسط و 89 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف مدرن بودند رفاه ذهنی بالایی را داشته اند، در مجموع متغیر های مستقل 9/19 درصد از واریانس متغیر رفاه ذهنی را تبیین کرده اند. در واقع بررسی ، شناخت و تغییر الگوهای مصرف افراد قابلیت پیش بینی و تغییر در میزان رفاه ذهنی آنها را به ما می دهد.
بررسی رابطه میزان مذهبی بودن و سبک زندگی با ازخودبیگانگی نوجوانان موردمطالعه: دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز در سال 91-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از علائم بیماری روحی و روانی در بین انسان ها است که موجب می گردد تا آن ها نتواند نقش هایشان را در ارتباط با خود و یا جامعه به خوبی انجام دهند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه میزان مذهبی بودن و سبک زندگی نوجوانان با ازخودبیگانگی آن ها پرداخته است. نمونه موردمطالعه 381 دانش آموزان )دختر و پسر)دبیرستانی شهر شیراز می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی استفاده شده است. اطلاعات موردنیاز با شیوة نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به دست آمد.نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای مناسک مذهبی، هویت مذهبی، سبک زندگی و مشارکت فرهنگی رابطه منفی با ازخودبیگانگی نوجوانان دارد و بر روی هم توانسته اند نزدیک به 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. بیشترین همبستگی بین دو متغیر انجام مناسک مذهبی و هویت مذهبی با متغیر ازخودبیگانگی می باشد. مهم ترین متغیری که بیشترین تغییرات ازخودبیگانگی جوانان را تبیین می کند مناسک مذهبی است. این متغیر به تنهایی نزدیک به 19 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهد. دومین متغیر واردشده در مدل، متغیر هویت مذهبی می باشد که 7/2 درصد تغییرات ازخودبیگانگی نوجوانان را توضیح می دهد. سبک مشارکت فرهنگی سومین و آخرین متغیر واردشده در مدل است که با دو متغیر پیشین بر روی هم توانسته اند نزدیک به 23 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند.
الگوهای تأمین منابع مالی و استخراج آموزه هایی برای نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
۱۵۲-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
از دو دهه پبش، مالیه آموزش و به ویژه تامین منابع مالی بعنوان یکی از موضوعات مهم برای کشورهای مختلف از جمله ایران مطرح بوده است. پرسش اصلی مطالعه حاضر، شناسایی مهم ترین الگوهای تامین مالی آموزش عالی در مقیاس جهانی است. هدف این پژوهش که با توصیفی و کتابخانه ایی انجام شده است، استخراج آموزه هایی جهت بهبود اوضاع مالی نظام آموزش عالی کشور می باشد. یافته ها نشان داد الگوی پارنیونس و پریت (2010)، بار و کراوفورد (2005) و زایدرمن و آلبرخت (1995) از جمله مهمترین الگوها هستند. با تآمل در الگوهای مطالعه شده و به مدد دانش نظری و تجربه عملی نویسندگان پیشنهاد شده است؛ در رشته هایی که دارای تقاضای اجتماعی و نرخ اشتغال بالایی هستند از الگوی تامین مالی بازاری و شبه بازاری استفاده شود و در سایر رشته ها که بخش غیر دولتی تمایل به سرمایه گذاری در آنها را ندارد، بهره گیری از الگوی دیوان سالارانه (دولتی) در اولویت قرار گیرد.
بررسی جایگاه معتمدان طایفه ای، در مدیریت محلی (با تأکید بر نزاع های جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
63 - 90
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه امنیت پایدار، محوری ترین رکن زندگی و پیشرفت در هر منطقه است. جنوب کرمان یکی از حوضه های جغرافیایی ایران است که از جنبه های متفاوتی در معرض ناامنی قرار دارد. در دهه های گذشته تغییراتی در شکل و نوع درگیری و ناامنی و بالطبع مدیریت امنیت منطقه رخ داد که یکی از نتایج آن، تضعیف جایگاه بزرگان محلی در مدیریت امور امنیتی است. هدف تحقیق حاضر، بررسی جایگاه معتمدان محلی در امور امنیتی منطقه جنوب کرمان می باشد.
روش شناسی: نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و روش جمع آوری داده ها، میدانی با ابزار پرسشنامه و مصاحبه است. جامعه نمونه، افراد صاحب نظر محلی بوده و حجم نمونه 30 نفر می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل Q و T-test در محیط SPSS انجام شد.
یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه نشان داد؛ از نظر افراد آگاه و صاحب نظر دولتی و محلی، تقویت جایگاه معتمدان محلی در مدیریت امنیت منطقه ضروری است. طبق نتایج تحلیل Q، پاسخ گویان در سه گروه موافقان افراطی نظام معتمدی، موافقان منطقی و میانه رو نظام معتمدی و نوگرایان مخالف نظام معتمدی قرار گرفتند. گروه غالب، افراد با نگرش منطقی بودند و از نظر آن ها، نظام معتمدی همکاری برای نهادهای دولتی است. یافته های آزمون T نیز تصورات و ادراکات جامعه نمونه را در زمینه تأمین امنیت منطقه نشان داد. طبق نتایج حاصل، امتیاز عباراتی که طرز تفکر افراد موافق میانه رو را نشان می دهند، بالاتر از حد متوسط است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های اسنادی و میدانی، نتیجه گرفتیم: احیای نقش معتمدان، بهترین رویکرد مدیریت ناامنی های ناشی از درگیری های جمعی در منطقه جنوب کرمان است؛ به شرطی که معتمدان در تعامل با نهادهای دولتی عمل کنند و همچنین از ویژگی هایی چون رعایت عدالت، وجه و اعتبار مطلوب نزد مردم و مردم داری، آشنایی با مسائل مردم و توانمندی و استقلال اقتصادی برخوردار باشند. در شرایط فعلی جایگاه معتمدان نزد مردم پذیرفتنی و مطلوب است.