فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
داغ ننگ و تبعیض دو مضیقه یا قید و بند اجتماعی هستند که تمایل افراد برای فاش نمودن وضعیت ابتلا به اچ آی وی / ایدز را تقلیل داده و دسترسی افراد مبتلا به حمایت و مراقبت های بهداشتی را محدود می کنند. در مقامِ یک برساخته اجتماعی-فرهنگی، داغ ننگِ مرتبط با اچ آی وی/ ایدز، با تبعیض های ساختاری و نهادی همراه است. فرایند داغ ننگ در اثر تعامل سه عامل مشترک محیط، نظام مراقبت های بهداشتی و واسطه ها ایجاد می شوند و با پیامدهای فردی و اجتماعی متعددی همراه است. داغ ننگ مرتبط با اچ آی وی / ایدز ممکن است با ویژگی های فردی مانند سن، تحصیلات، جنسیت و پیشرفت بیماری ارتباط داشته باشد. افرادی که وضعیت ابتلای خود را به اچ آی وی / ایدز فاش می کنند، ممکن است با داغ ننگ و تبعیض مواجه شوند؛ بنابراین افشا سازی می تواند یک خطر یا تضییع هویت اجتماعی قابل توجه برای آنها باشد. اچ آی وی/ ایدز به عنوان یک نابرابری اینترسکشنال جهانی در نظر گرفته شده است که تحت تاثیر مضیقه های اجتماعی نظیر تبعیض های نژادی- قومیتی، جنسیتی، طبقاتی و مرتبط با ناتوانی و کم توانی افراد قرار می گیرد. این مضیقه ها به طور همزمان و به شکلی نظام مند گسل ها، بی عدالتی ها و نابرابری های جامعه را تشدید می نمایند. یک چرخه نادرست بین داغ ننگ، تبعیض و نقض حقوق بشر وجود دارد. داغ ننگ و تبعیض هم در سطوح مختلف فردی، گروهی، اجتماعی و جهانی رخ می دهند. بنابراین، مداخله های لازم برای مدیریت آنها بایستی علاوه بر آموزش فردی، به اصلاح بسترهای جامعه نیز اختصاص یابد. عوامل ساختاری، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی به شکل هم افزایانه ای (اینترسکشنال) تجربه اچ آی وی و ایدز را تحت تاثیر قرار می دهند و در شکل گیری تحوّلات اچ آی وی / ایدز نقش مهمی را ایفا می کنند. اصلاح این عوامل ساختاری و مناسبات هم افزایانه می تواند موجب افزایش اثربخشی برنامه های مداخله ای در افراد مبتلا به اچ آی وی / ایدز جامعه گردد.
بررسی رابطه میان استیفای حقوق شهروندی با نوع مشارکت سیاسی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد شهرنشینی، مفاهیم جدیدی مانند شهروندی و حقوق شهروندی وارد گفتمان سیاسی کشورها شده و حقوق و تکالیفی را متوجه جامعه و دولت کرده است. وجه تمایز انسان پیشامدرن به عنوان یک فرد «مکلف» از انسان پسامدرن به عنوان یک فرد «محق» است. در این میان، میزان استیفای حقوق شهروندی، مشارکت سیاسی را به لحاظ کمّی و کیفی می تواند تحت تأثیر قرار دهد. بر اساس این، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان استیفای حقوق شهروندی با نوع مشارکت سیاسی است. پژوهش حاضر، توصیفی پیمایشی و مبتنی بر تکمیل پرسشنامه است. داده های پژوهش از مناطق مختلف شهر اصفهان به دست آمده و سپس با تکمیل 385 پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. بر اساس یافته های مطالعه حاضر، بین حقوق شهروندی (012/0=r) با مشارکت سیاسی محدود، ارتباط معناداری وجود نداشت. این مقدار برای ابعاد حقوق شهروندی یعنی حقوق مدنی برابر (11/0=r)، حقوق اجتماعی، (16/0=r) و حقوق سیاسی برابر (10/0=r) است. همچنین بین حقوق شهروندی (135/0=r) با مشارکت سیاسی تبعی، رابطه ای معنادار وجود داشت. این مقدار برای ابعاد حقوق شهروندی یعنی حقوق مدنی برابر با (38/0=r)، حقوق اجتماعی (35/0=r) و حقوق سیاسی برابر با (38/0=r) است. درنهایت بین حقوق شهروندی (81/0=r) با مشارکت سیاسی فعال، رابطه ای معنادار وجود داشت و این مقدار برای ابعاد حقوق شهروندی یعنی حقوق مدنی برابر با (11/0=r)، حقوق اجتماعی (13/0=r) و حقوق سیاسی برابر با (33/0=r) است. به طور کلی می توان گفت با توجه به رویّه مذهبی و ارزشی نظام سیاسی جامعه ایران و نقش نهاد مذهبی در آن به خصوص بعد از انقلاب اسلامی، از یکسو بخش هایی از افراد جامعه به مشارکت سیاسی تبعی روی آوردندو از سوی دیگر با توجه به رشد آگاهی سیاسی، گروه هایی از افراد جامعه، مشارکت سیاسی فعال داشته اند.
بررسی عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی در ایران؛ فراتحلیلی از تحقیقات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، با توجه به اهمیت نشاط اجتماعی در ایران، تحقیقات متعددی در این حوزه انجام شده است. با در نظر گرفتن فراوانی و تنوع تحقیقات انجام شده در زمینه نشاط اجتماعی ، نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل فراتحلیل در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال پژوهش حاضر این است که مهم ترین عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی در تحقیقات انجام شده در ایران کدام اند؟ جامعه آماری تحقیق همه مقالات معتبر علمی است که طی سال های 1384 تا 1394 با موضوع نشاط اجتماعی منتشر شده است. در نهایت 24 تحقیق انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2)، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که متغیر های رضایت از زندگی، عزت نفس، دینداری و ارتباط اجتماعی، به نسبت سایر متغیرها، تأثیر زیادی بر نشاط اجتماعی در ایران دارند. نتایج اندازه اثرات نشان می دهد که رابطه رضایت از زندگی و نشاط اجتماعی، معادل 0/61 و در حد زیاد می باشد. رابطه عزت نفس و نشاط اجتماعی در تحقیقات مرورشده حدود 0/58 و در حد زیاد قرار دارد. نتایج اثرات ترکیبی تصادفی نشان می دهد که رابطه دینداری و نشاط اجتماعی معادل 0/39 و رابطه ارتباط اجتماعی و نشاط اجتماعی، حدود 0/37 و هر دو در حد متوسط است.
تأثیر خرده فرهنگ بازی های رایانه ای بر رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان دبیرستانی شهر اصفهان در سال95(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه بازی های رایانه ای گستره وسیعی از فرهنگ فراغتی نوجوانان را در بر گرفته اند و تأثیرات رفتاری زیادی بر آنها گذاشته اند، هدف از بررسی پیش رو مطالعه نقش انواع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان در رفتارهای اجتماعی جامعه ستیز آنها در شهر اصفهان بود. به ویژه که خرده فرهنگ های نوجوانی تأثیر زیادی در الگوپذیری رفتاری نوجوانان دارند و هدایت کننده رفتارهای اجتماعی آنها در جهت مثبت و منفی هستند. به همین دلیل برای دستیابی به هدف از بین 127817نوجوان 18-12ساله در کلیه نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، نمونه ای 666 نفری به روش سهمیه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 38 سؤال بسته بود. همچنین پاسخگوئی به سؤالات بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای انجام شد. سؤالات پژوهش در مورد ویژگی های شخصی پاسخگویان مانند سن، جنس و وضعیت تحصیلی آنها و نیز متغیرهای مورد بررسی تحقیق همچون رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان (میزان ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) بود. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد و از برخی آزمون ها نظیر درصد، میانگین، فراوانی و نیز ضرایب همبستگی پیرسون، کای دو، t و رگرسیون برای بررسی متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر رفتارهای جامعه ستیز (ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) با نوع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان وجود دارد. همچنین نتایج مشخص نمود که جنسیت در میزان استفاده از اغلب انواع بازی ها توسط نوجوانان مؤثر است. متغیر سن تفاوت معنی داری در سه گروه سنی نوجوانان از نظر انواع بازی های کامپیوتری نداشت.
روند تاریخی ظهورِ «دولت توسعه گرا» در ایران با تأکید بر دوره زمانی بعد از جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت توسعه گرا، سنخ خاصی از دولت است که در جامعه استقلال ریشه دار دارد. تحول چنین دولتی عمدتاً مرتبط با چند رویداد تاریخ ساز؛ یعنی ظهور دولت های توسعه-گرای کلاسیک در فاصلة ۱۹۱۴-۱۸۷۰ در آلمان و ژاپن، رویشِ هستة مرکزی دولت توسعه گرای شرق آسیا پس از جنگ جهانی دوم و در نهایت، انتقال مدل دولت توسعه گرا به سایر کشورهای در حال توسعه در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین، از دهة ۹۰ به بعد مرتبط با بسترهایی چون تغییر محیط اقتصاد جهانی و پایان جنگ سرد (البته در ایران هم زمان با پایان جنگ تحمیلی و بازساخت اقتصادی) است. با چنین زمینه ای، در این پژوهش روند خلاصه ای از نقش دولت در توسعة ایران، به لحاظ تاریخی در سال های دورة پهلوی و به طور خاص، سال های بعد از جنگ تحمیلی ارائه شد و در نهایت، ویژگی های طبقه بندی شدة دولت توسعه گرا در ایران آزمایش شد. یافته های این پژوهش تأکید دارد، روند تغییر محیط اقتصادی-اجتماعی جهانی، دامنة جغرافیایی و تنوع کارکردی بیشتری به دولت توسعه گرا بخشیده و سنخ های جدید و متفاوتی از دولت های توسعه گرا را از میان مناطق جغرافیاییِ متفاوت از شرق آسیا به جرگة این دولت ها افزوده است. مطابق یافته ها، اگرچه ایران فاقد اصلی ترین ویژگی های دولت های توسعه گرای جدید است؛ اما به مانند سایر هم قطاران خود در یک بستر تاریخی مشخص شکل گرفته و تکوین یافته است و در خصلت بنیادین دولت های توسعه گرا؛ یعنی توسعة دولت محور با آن ها اشتراک دارد.
تحلیل تجربه و درک کارگران از شرایط کاری : دلایل و پیامد ها (مورد مطالعه: کارگران بنگاه های تولیدی پوشاک کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها درباره شرایط کاری کارگران در حوزه جامعه شناسی بر دو دسته عمده متمرکز بوده است: یک دسته از پژوهش ها با الهام از نظریه فرهنگ و اخلاق پروتستانی وبر شرایط کاری را با توجه به عوامل فرهنگی و اخلاق کار دنبال کرد ه اند . دسته دیگر با بهره گیری از نظریه بیگانگی مارکس بر شرایطی که کارگر را از روند کارش بیگانه می سازد تاکید کرد ه اند . این پژوهش ها شرایط کاری را از منظر تجربه و درک کارگران بررسی نکرد ه اند . هدف اصلی این مقاله تحلیل تجربیات کارگران از شرایط کاریشان است؛ شرایط کاری که می تواند تقویت کننده فرهنگ کار یا ایجاد کننده بیگانگی کارگر باشد . این مقاله مبتنی بر پژوهشی کیفی است و سعی دارد تا با استفاده از داده هایی که از مصاحبه عمیق با ۲۷ نفر از کارگران بنگاه های تولیدی پوشاک شهر کرج به دست آمده است ، درک و تجربه آنان را از شرایط کاریشان آشکار سازد . یافته ها نشان می دهد شرایط مادی شامل: شرایط نامناسب فیزیکی و بهداشتی محل کار؛ شرایط اجتماعی و اقتصادی شامل: حداقلی بودن مناسبات کلامی کارگر با همکاران ، پایین بودن دستمزد ها ، مرخصی های حداقلی و ساعات کار طولانی باعث شده بیگانگی کارگر از روند کار ، همکار ، خانواده و خویشاوندان شکل بگیرد . این شرایط از نظر کارگران پیامد هایی داشته است؛ از جمله اصالت زدایی از کار مولد ، تضعیف روابط خانوادگی و خویشاوندی ، به هم ریختگی ذهنی و خروج روزافزون کارگر از کار تولیدی . کارفرمایان شرایط اقتصادی جامعه مانند قاچاق گسترده پوشاک از خارج به داخل کشور و اجاره سنگین محل کار را علت اصلی چنین مشکلاتی برای کارگران می دانند . واژه های کلیدی: کارگر ، بنگاه تولیدی ، شرایط کاری ، فرهنگ کار ، بیگانگی ، شاغلان فقیر
مطالعه ی جامعه شناختی اثر نظام ارزشی و ساختار قدرت در خانواده بر انحرافات اجتماعی (مورد مطالعه: سکونت گاه های حاشیه ای شهری نایسر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش حاشیه نشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه است، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است. حاشیه نشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و به ندرت جذب ساختارهای مدرن شهری می شوند. این پژوهش با هدف مطالعه ی اثر سکونت، در سکونت گاه های حاشیه ای شهری بر انحرافات اجتماعی شهروندان ساکن در شهر سنندج در شهرک نایسر انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و توسعه ای و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. این مطالعه از تکنیک پیمایش بهره برده است و پرسشنامه ی محقق ساخته مبتنی بر روایی و پایایی مناسب و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در میان پاسخگویان توزیع گردیده است. نتایج نشان داد که نظام ارزشی شهروندان که شامل ارزش های مذهبی و فرهنگی است با ضریب (35/0-) اثر معکوس و معناداری بر میزان انحرافات اجتماعی دارد و پایگاه اجتماعی- اقتصادی و ساختار قدرت، در خانواده هر کدام با ضرایب (15/0) و (30/0) اثر معناداری بر میزان انحرافات اجتماعی دارند.
مطالعه جامعه شناختی انگیزه های مهاجرت از دانشگاه به حوزه علمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی مقالة حاضر به مهاجرت علمی از دانشگاه به حوزة علمیه و شناخت انگیزه های این مهاجرت مربوط است که معمولاً در سویة مخالف از حوزه ها به دانشگاه ها رایج است. به منظور پاسخ گویی به این مسئله، با استفاده از مصاحبه های عمیق اپیزودیک با ۲۳ نفر از مهاجران از دانشگاه به حوزه، همچنین مشاهده های میدانی در حوزه های علمیة قم و تهران، درنهایت به سنخ بندی سه گانه ای از انگیزه های ایشان رسیدیم. هستة اصلی این بود که این دانشجویان با سه رویکرد متفاوت دینی که خود با خرد ابزاری منفعت محور نیز پیوند دارد، دست به چنین انتخابی می زنند. نمونه های متعلق به سنخ نخست با عنوان «محافظان دین» می خواهند از صورت های سنتی دین داری در مقابل عناصر تغییربخش فعلی در جامعه محافظت کنند. دومین سنخ با عنوان «پیام آوران دین» طلاب هستند که قصد دارند پیوند مسالمت آمیزی میان دین و مسائل جامعة امروزی فراهم کنند. درنهایت نمونه های متعلق به سنخ سوم با عنوان «امنیت طلبان»، دین را پناهگاه امنی می دانند که در رسیدن به تعالی اجتماعی، امنیت خاطر و مزایای اجتماعی سیاسی برای آن ها مفید است. در پایان تلاش شده است ضمن تحلیل انگیزه ها از خلال سه سنخ، به تبیینی از روابط میان آن ها نیز دست یابیم.
روش شناسی فارابی در تدبیر منزل و تأثیر آن در سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی معرفتی و زمینه های غیرمعرفتی، شیوه ی شکل گیری و روش شناسی بنیادین نظریه ها و اندیشه های اندیشمندان را بازگو می کنند. فارابی نخستین حکیم مسلمانی است که به بحث تدبیر منزل اشاره و به پیروی از ارسطو مباحث منزل را مقدمه ی مباحث سیاست مطرح کرده است، ولی در آثارش مستقیم به جزئیات و مبانی معرفتی و روشی تدبیر منزل نپرداخته است. هدف این نوشتار، تبیین روش شناسی معرفتی فارابی در تدبیر منزل است و به این پرسش پاسخ می دهد که حکمت منزلی فارابی بر مبنای چه روش شناسی معرفتی استوار است؟ حکمت منزلی فارابی با مبانی و روش های معرفتی مانند نمودگرایی، بودگرایی، غایت گرایی، مدنیت گرایی، عقل گرایی، فطرت گرایی، حس گرایی، دین مداری، وحدت گرایی و سعادت محوری روش شناسی بنیادینی را مطرح می کند که تأمین کننده ی سعادت زندگی دنیوی و اخروی است. همچنین این روش شناسی، در حوزه ی هنجارها، باید و نبایدهای عقلی و در عرصه ی روابط و رفتارهای خانوادگی رویکرد میانه روی، برترین خواهی، محبت ورزی و عدالت ورزی را برای تدبیر منزل و اصلاح سبک زندگی معرفی می کند. این نوشتار، به روش تحلیلی- توصیفی، روش شناسی معرفتی فارابی در تدبیر منزل را بررسی و به تأثیر آن در سبک زندگی اشاره می کند.
بررسی رابطه بین تجارب معنوی و مسئولیت پذیری زنان با انسجام خانواده در زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین تجارب معنوی با مسئولیت پذیری و انسجام خانواده در زنان سرپرست خانوار بود، روش پژوهش توصیفی- از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان تحت پوشش کمیته امداد منطقه یک شهرستان کرج در استان البرز به تعداد 2536 نفربود که 335 نفر از آنها به روش تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس انسجام خانواده (سامانی، 1381)، مقیاس تجارب معنوی روزانه (, اندروود و ترسی، 2002) و مسئولیت پذیری (نعمتی، 1386) بود. تحلیل رگرسیون چند متغیره دادهها بیانگر این است که بین تجارب معنوی با انسجام خانواده (05/0 P≤؛ 550/0r=) و نیز بین نمره کلی مسئولیت پذیری با انسجام خانواده (05/0 P≤؛ 571/0r=) و بین مؤلفه های مسئولیت پذیری در زنان و انسجام خانواده آنها نیز رابطه مثبت و معنی داری و جود داشت. همچنین مسئولیت پذیری و تجارب معنوی میتوانند و اریانس انسجام خانواده این را (746/112F=، 001/0P=)پیش بینی کنند. بیشترین سهم پیش بینی کننده مربوط به مسئولیت پذیری با ضریب بتا (395/0+) و بعد از آن تجارب معنوی با ضریب بتا (353/0+) بوده است. نتایج تحقیق بیانگر این بود که بین تجارب معنوی باانسجام خانواده درزنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد رابطه معنادار و جود دارد، بدین معنی که هرقدر سطح تجارب معنوی روزانه این زنان، بالاتر بوده به همان مقدار از انسجام خانوادگی بالاتری برخوردار بوده اند، نیز با افزایش مسئولیت پذیری، میزان انسجام خانوادگی افزایش نشان می دهد.
نگاه بی فرزندان ارادی به فرزندآوری: مطالعه ای در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله توصیف تمایل و یا عدم تمایل به فرزندآوری در بین افراد بی فرزند ارادی در شهر رشت و فهم کنش آن ها در زمینه بی فرزندی بر اساس نظریه «جامعه در مخاطره» و «فردی شدن» بک و بک-گرانشایم است. روش پژوهش، میدانی کیفی و تکنیک پژوهش مصاحبه ی عمیق با 13 نفر از افراد بی فرزند است که حداقل 5 سال بی فرزندی ارادی داشته اند. یافته ها نشان می دهند که افراد داشتن یا نداشتن فرزند را به مثابه انتخابی می دانند که می تواند به خاطر انتخاب های دیگر به تعویق افتاده یا سرکوب شود. با این حال، بین دو جنس از نظر گرایش به بی فرزندی تفاوت وجود دارد. به طوری که زنان مادر شدن را برای شکل گیری هویت خود مهم تلقی می کنند، اما مردان چنین نظری درباره پدر شدن ندارند. مهم ترین دلایل افراد برای بی فرزند را می توان در پنج مؤلفه خلاصه کرد: مسئولیت های بالای پدرومادری، محدویت های اجتماعی فرزند برای والدین، محدویت های زناشویی فرزند برای والدین، هزینه های بالای داشتن فرزند و مخاطره های بارداری برای زنان. گونه شناسی بی فرزندی ارادی سه دسته از بی فرزندان را نشان می دهد. بی فرزندان دائمی، بی فرزندان موقت و بی فرزندانی که تصمیم مشخصی برای داشتن یا نداشتن فرزند اتخاذ نکرده اند.
اطلس فرهنگی ایران؛ مؤلفه محوری در پیوست نگاری و مهندسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های تحلیل پدیده های فرهنگی در حوزه سیاست گذاری فرهنگی تهیه اطلس فرهنگی است. در کشورهای توسعه یافته مانند فرانسه، آمریکا، انگلستان و روسیه داده های پایه فرهنگی و مردم شناختی در مهندسی فرهنگی (کلان) کشورشان به طور مستمر مورد استفاده قرار می گیرد و نتایج آن در اطلس فرهنگی ارائه می شود. به هر حال، هر گونه اقدام و فعالیتی در دایره ارزیابی تأثیرات اجتماعی و یا پیوست نگاری فرهنگی و در نگاهی کلان تر تدوین چارچوب سیاست گذاری فرهنگی در کشور مانند تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور، نیازمند خوانشی فرهنگی در قالب شاخص ها و مؤلفه هایی فرهنگی است که یکی از آن ها اطلس فرهنگی می باشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر تدوین اطلس فرهنگی در سیاست گذاری ها و مهندسی فرهنگی کشور است. ازاین رو، سؤال تحقیق این است که شرایط و شاخصه های فرهنگ ملی و منطقه ای تا چه اندازه می تواند در بازنمایی ابعاد مختلف فرهنگ مؤثر باشد و این امر تا چه میزان در چرخه سیاست گذاری و مهندسی فرهنگی نقش دارد. همچنین، آیا می توان در این زمینه با تدوین اطلس فرهنگی ایران به نتایج مطلوبی در ارائه الگوی مهندسی کشور دست یافت؟ لذا با این پرسش ها می توان به تفاوت های فرهنگی در نواحی جغرافیای فرهنگی کشور که در نظرگاه هافستد مطرح شده به میان آورد. در این تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه ای و سندپژوهشی در کنار فراتحلیل پژوهش های ملی و بین المللی صورت گرفته، ابعاد و مؤلفه های اطلس فرهنگی ایران را که مبنایی برای پیوست نگاری ها و ارزیابی تأثیرات اجتماعی است، تبیین می شود. این پژوهش با تصویر بایسته هایی از آمارها و مطالعات صورت گرفته مانند مطالعات هافستد، گلوب و ... ، نشان می دهد که توجه به این عناصر می تواند، علاوه بر ارائه تعریفی جدید از اطلس فرهنگی، حیطه پیوست نگاری و ارزیابی های فرهنگی و اجتماعی در ایران را متحول و ابعاد جدیدی را بر آن بگشاید.
تاثیر توسعه بر نهادها: مورد کشورهای اسلامی عضو گروه D8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر نهادها در کاهش هزینه های مبادله و نااطمینانی و ریسک، موجب شد از دهه 90 میلادی به بعد توجه به نهادها در تاثیرگذاری بر دیگر متغیرها از جمله رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه گذاری، تورم و نابرابری و غیره مورد توجه محققان قرار گیرد. در همین راستا بررسی عوامل موثر بر نهادها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله متغیرهای اثرگذار بر نهادها، می توان توسعه را نام برد. در این مطالعه تاثیر توسعه بر نهادها (که توسط شاخص حکمرانی نشان داده می شود) برای کشورهای اسلامی عضو گروه D8 طی دوره ۲۰۱۴-۱۹۹۶، با استفاده از روش خودرگرسیون برداری بررسی شده است. نتایج مطالعه نشان دهنده تاثیر مثبت و معنی دار توسعه بر نهادها است. همچنین متغیرهای سرمایه انسانی و وفور منابع طبیعی نیز به ترتیب تاثیر مثبت و معنی دار و منفی و معنی دار بر نهادها دارند.
نظام ترجیحات شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه ترجیحات شغلی دانشجویان و شناخت عوامل اجتماعی مرتبط با آن صورت گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایشی و جامعه آماری مورد بررسی کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد می باشد که 400 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها نشان داد جامعه مورد مطاله در موضوع ترجیحات شغلی، در سه تیپ کلی قرار دارند: تیپ یک در انتخاب شغل بیشتر بر ابعاد درونی، تیپ دو بر ابعاد بیرونی و تیپ سه به طور همزمان بر ابعاد بیرونی و درونی تاکید دارند. نتایج دیگر موید آنست که متغیرهای خانواده، باورهای دینی و رسانه های جمعی ارتباط معنادار با ترجیحات شغلی در ابعاد بیرونی و درونی داشته اند اما متغیر آموزش صرفا با بعد درونی و متغیر دوستان با بعد بیرونی ترجیحات شغلی ارتباط معنادار و مثبت داشته اند.
بررسی ساختار عاملی و پایایی مقیاس تعامل والد فرزندی (PACHIQ) در دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰
251-272
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی مقیاس تعامل والد فرزندی در خانواده های ایرانی بود. مقیاس تعامل والد فرزندی به سنجش دو زیرمقیاس حل تعارض و پذیرش در دو بعد والدین (21 سؤال) و فرزندان (25 سؤال) می پردازد. پرسش نامه از نسخه انگلیسی آن مورد ترجمه و بازترجمه قرار گرفت و روی نمونه ای تصادفی مشتمل بر 400 نفر (200 دختر و 200 پسر به همراه والدین شان) در مدارس متوسطه اجرا گردید. به منظور تعیین روایی سازه سؤالات از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. برای بررسی اعتبار نسخه های (ارزیابی فرزند از پدر، ارزیابی فرزند از مادر، ارزیابی پدر از فرزند، و ارزیابی مادر از فرزند) پرسش نامه از روش بازآزمایی و همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پایایی سنجی با استفاده از ضریب آلفا، پایایی 0/89 تا 0/97 را برای زیرمقیاس های ابزار به دست داد. زیرمقیاس های ابزار نشان دادند شاخص های برازندگی تحلیل عاملی تأییدی، تأیید کننده ساختار دو عاملی هستند که نشان می دهد مدل دو عاملی در 4 نسخه ابزار با داده ها برازش دارد. در مجموع می توان گفت که این مقیاس، ویژگی های یک آزمون روا و پایا را داراست و می توان در موقعیت های پژوهشی و مشاوره ای از آن استفاده کرد. تعداد کم اما جامع سؤالات پرسش نامه، مزیتی است که موجب به دست آوردن اطلاعات لازم در زمانی اندک می گردد.
بررسی میزان، انگیزه ها و ادراک پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی بر مبنای کیفیت رابطه دلبستگی و ادراک طرد و کنترل والدینی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
531-549
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت رفتار کاربر در شبکه های اجتماعی به ویژه در گروه سنی نوجوانان، هدف این پژوهش بررسی رابطه میزان استفاده، انگیزه ها و ادراک پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی با کیفیت دلبستگی به والدین و ادراک طرد و کنترل والدینی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام نوجوانان 15 تا 18 سال شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 146 پرسشنامه های دلبستگی به والدین و همسالان، پرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل والدینی و پرسشنامه کاربری شبکه های اجتماعی پاسخ دادند نتایج نشان داد که کیفیت رابطه با والدین نقش مهمی در پیش بینی میزان استفاده و نوع کاربری شبکه های اجتماعی داشته و همچنین می تواند بر پیامدهای استفاده از این شبکه ها نیز تأثیر بگذارد. هم چنین، بر خلاف انتظار، افزایش کنترل والدینی نمی تواند موجب کاهش استفاده از این شبکه ها گردد. بر مبنای یافته ها به نظر می رسد که هر چند بیشتر نوجوانان از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند ولی رابطه با والدین نقش مهمی در پیش بینی انگیزه استفاده از شبکه های اجتماعی دارد.
Validation of creative problem solving questionnaire among education principals in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to identify the effective factors of creative problem solving in Tehran's education principals in order to provide an appropriate model that is done by exploratory. Methodology: The statistical population consists of all principals of female high school in Tehran's 22 educational districts, which number is 850 people. Of this community, 304 respondents answered the questionnaire in full. The questionnaire for effective factors on creative problem solving was 47 questions in order to determine the effective factors on creative problem solving in education principals, which identified eight factors through 47 items and the components are as follows: individual characteristics of 72.58, 66.567 information, organizational atmosphere and culture 60.234, rules and regulations 59.659, and rewarding and motivational system 52.693% of the total varianc. Findings: All of the observed variables measure the recognized and meaningful values of the identified factors. Discussion: Since the study found that the model has a very good validity and credibility, it can be used as an appropriate diagnostic tool for selecting managers.
Designing an Organizational Culture Pattern of the Country's Welfare Department(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of organizational culture is a system of common inference that members have toward one organization, and this same feature divides the two organizations into one another. Members of the organization train new members in order to solve external compatibility issues and internal consistency as the best way to solve problems, written and even written culture of their organization. Therefore, having the capacity to change and transform organizational culture, it is possible to change the actions of thoughts and feelings of a large part of the organization's members. Methodology: The research is applied in terms of purpose and in terms of collecting field and descriptive information that is carried out using a combination of exploratory (qualitative-quantitative) method and the reason for its exploration is to develop an appropriate model of organizational culture. The statistical population of the study consisted of 30 senior managers of the welfare organization. According to them, the dimensions of the research were identified and finally, the hypotheses and the final questionnaire were designed. A sample of 381 individuals was selected according to Morgan's table. Then, a relative cluster sampling Each area was randomly selected. Amos software was used to measure the assumptions. Results: The results showed that there is a reverse and significant relationship between organizational culture and organizational silence. There is also a direct and significant relationship between organizational culture and organizational commitment and organizational citizenship behavior. Conclusion: In the end, it should be noted that the organizational culture variable has been able to positively influence the organizational commitment and organizational citizenship behavior through the organizational silence variable.
بررسی نقش ابعاد حمایت اجتماعی بر رضایت از کیفیت زندگی شهری (نمونه ی مورد مطالعه: شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه شهر و شهرنشینی خود یکی از مهم ترین شاخص های رفاه و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود، اما رشد شتابان آن می تواند سرانه ی برخورداری از امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش دهد و از این طریق پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصه های مختلف شهری نمایان شود. با توجه به اهمیت موضوع کیفیت زندگی در نواحی شهری، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی شهری به عنوان هدف اصلی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی شهروندان شهر کرمانشاه هستند که تعداد 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل حمایت اجتماعی و ابعاد آن یعنی حمایت ارزیابانه، حمایت اطلاعاتی، حمایت عاطفی و حمایت ابزاری، با کیفیت زندگی شهری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ی ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغیر حمایت اجتماعی در مجموع 50/0 از واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهری را تبیین می کند، با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار در حد متوسط (25/0) برآورد می شود.
موجه سازی مصرف تظاهری؛ مورد مطالعه: مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن در زنان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف کالا در انواع و اقسام آن، دارای دلالت ها و نشانه های عدیده فرهنگی اجتماعی است و موضع مصرفی افراد نیز بر همین مبنا، توجیه می گردد. هدف نوشتار حاضر این است که توضیح دهد مصارف تظاهری و خودنمایانه که غالباً با استفاده از کالا های دارای نام و نشان (برند) با نوشوندگی بالا ، همراه است چگونه توسط مصرف کنندگان توجیه می شود . برای یافتن پاسخ و پی بردن به معانی نهفته مصرف تظاهری با 38 مشارکت کننده زن در مشهد که کم یا بیش مصرف شان، این گونه بوده و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، در خصوص مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. نتایج کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها نشان می دهد برای مصرف تظاهری کالاها و خدمات مدیریت بدن، پنج توجیه عمده وجود دارد: موجه سازی هویتی مصرف که نشان تشخص و معرف موقعیت اجتماعی مصرف کننده تلقی می شود؛ موجه سازی روان شناختی که در آن فرد به نیاز های روانی خود، نوع انسان یا زنان ارجاع می دهد؛ موجه سازی اقتصادی (عقلانی)، انتخاب های مصرفی را پس از مقایسه ارزش مصرفی ارزش مبادله یا محاسبه هزینه فایده اقتصادی و اجتماعی، معقول ارزیابی می کند؛ موجه سازی نظارتی (الزامی) که در آن فرد خود را تحت نظارت خواسته ها و پیشنهاد های دیگران مهم یا دیگران تعمیم یافته یا آموزه های اخلاقی و مذهبی می بیند؛ و موجه سازی عادت واره که به «مسبوق به سابقه بودن الگوی مصرفی تظاهری یا تمایل به آن در تاریخچه زندگی فرد» ارجاع دارد.