مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
روش پژوهش آمیخته
حوزههای تخصصی:
کیفیت نظام سنجش آموخته ها به عنوان یکی از مهم ترین فرایندهای تحول آفرین در نظام آموزشی، نحوه و میزان یادگیری و توسعه مهارت های زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. تحولات در حوزه سنجش کلاسی، سه رویکرد «سنجش از، برای و به مثابه یادگیری» (AOL, AFL, AAL)را پشت سر گذاشته است؛ رویکرد سنجش به مثابه یادگیری به عنوان جدیدترین رویکرد، با هدف گیری و فراهم سازی شرایط مناسب، زمینه شکل گیری و تقویت شایستگی های دانش آموزان به عنوان شهروندان مستقل، انعطاف پذیر و منتقد را فراهم می کند. در این مطالعه، بهمنظور واکاوی میزان آگاهی و نحوه به کارگیری رویکردهای سه گانه سنجشی به وسیله معلمان، سه مرحله متوالی الف) مرور پیشینه پژوهش و مصاحبه با متخصصان برای شناسایی نشانگرها به تفکیک رویکردهای سه گانه سنجش؛ ب) اجرای پرسش نامه برای اندازه گیری میزان آشنایی معلمان با رویکردهای سه گانه و ج) تدوین سیاهه رفتار و مشاهده عملکرد سنجشی 11 معلم در فرایند کلاس، طی شد. انتخاب نمونه، به شیوه هدفمند و در دسترس بوده است. داده های مرحله دوم، با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته و با بررسی دیدگاه 34 نفر از معلمان گردآوری شد. برای افزایش اعتبار نتایج پرسش نامه و مبتنی بر راهبرد چندسویه سازی، سیاهه رفتاریتهیه و عملکرد 11 معلم نیز مشاهده شد. مقایسه میانگین رتبه ها با استفاده از آزمون فریدمن نشان داد که تفاوت معناداری بین رعایت مصادیق سه رویکرد وجود دارد؛این تفاوت به گونه ای است که رویکرد سنجش از یادگیری (AOL)با 96 درصد، بیش ترین میزان رعایت مصادیق در کلاس ها را به خود اختصاص داده است و رعایت مصادیق مربوط به رویکردAAL ، با 40 درصد، کمترین میزان را در کلاس ها داشته است. رعایت نکردن 59 درصد از مصادیق مربوط به رویکرد AAL در کلاس های مشاهده شده، ضرورت توجه و آموزش دوچندان این مهم را مورد تاکید کرد. به طور کلی، نتایج از آگاهی ناچیز و توجه حداقلی به مصادیق رویکرد AALبه عنوان رویکرد زمینه ساز در تربیت شهروندی، حکایت دارد. در حالی که رویکرد AOLکه تناسب ناچیزی با دیدگاه های سازاگرایانه، پرورش شهروندان خلاق و کارآفرین دارد، همچنان تسلط داشته و محور آگاهی و اقدامات سنجشی معلمان را به خود اختصاص داده است.
روش شناسی پژوهش های آمیخته؛ رویکردی نو، کاربردی و ارزشمند
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تبیین و تحلیل روش شناسی پژوهش های آمیخته، رویکردی نو، کاربردی و ارزشمند در یک بازآرایی فرا تحلیلی است. پژوهشگران در جریان پژوهشی، بسیاری اوقات از روش کمّی استفاده می کنند؛ گاهی هم از روش کیفی. اما گاهی اوقات، ترکیبی از روش کمّی و کیفی را مورد استفاده قرار می دهند. به این پژوهش ها، روش پژوهش «آمیخته» گفته می شود. روش این پژوهش، کیفی فراتحلیلی (آمیخته) است. سه نوع روش پژوهش آمیخته وجود دارد: پژوهش درهم تنیده، پژوهش اکتشافی و پژوهش تشریحی (تبیینی). در این پژوهش، به بررسی پیشینه روش آمیخته و تعریف و تبیین جایگاه آن در مقایسه با سایر روش ها پرداخته و استحقاق و محدودیت های این روش پژوهشی، مورد بازکاوی قرار گرفت.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار خودارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار خودارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان دورهٔ ابتدایی است. پژوهش به روش آمیخته از نوع اکتشافی در دو مرحلهکیفی و کمی انجام شده است که در مرحلهٔ کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مقایسه ای، محتوای 30 سند از اسناد معتبر ملی و بین المللی در حوزهٔ تربیت معلم بررسی و بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل محتوا، ابزار ارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان ساخته شده است. روایی ابزار با استفاده ازنظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با محاسبهٔ 8 ضریب پایایی برآورد شد که در تمامی ضرایب، مقدار عددی آن بالای 7/0 و در وضعیت مطلوب بود. در مرحلهٔ کمی، ابزار پژوهش در حیطهٔ جامعهٔ معلمان دورهٔ ابتدایی شهر اصفهان (5157 نفر) و در نمونهٔ 500 نفری از آن ها اجرا شد که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، سپس ویژگی های روان سنجی ابزار در سطح زیر مقیاس ها با استفاده از روش های مبتنی بر نظریهٔ کلاسیک اندازه گیری و نظریهٔ پاسخ- سؤال و البته به منظور بررسی اعتبار سازه ای، از تحلیل عاملی تأییدی سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس شاخص های برآورد شده در این سه رویکرد، می توان گفت ابزار محقق شده، پس از حذف سؤال های نامناسب از همسانی درونی و اعتبار سازه ای مطلوبی برخوردار است و می توان به نتایج آن اعتماد کرد.
عوامل موثر بر موفقیت پروژه های انتقال فناوری بین المللی با حمایت سازمان تسهیل گر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال دوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۶)
53 - 80
حوزههای تخصصی:
روابط میان عوامل موفقیت پروژه های انتقال فناوری بین المللی از زمینه های کلیدی پژوهشی در حوزه مدیریت فناوری است. پژوهش های پیشین بیشتر به بررسی عوامل مرتبط با گیرنده، منبع، محیط، ماهیت فناوری، روش انتقال و مانند آنها پرداخته اند. در مقاله حاضر علاوه بر عوامل یاد شده، نقش سازمان تسهیل گر انتقال فناوری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با راهبرد پیمایش و بررسی مستندات انجام شده و در آن از روش پژوهش آمیخته (ابتدا رویکرد کیفی و سپس رویکرد کمّی) استفاده شده است. فهرست عوامل و معیارهای موفقیت از پژوهش های پیشین استخراج شده و چارچوب مفهومی موفقیت پروژه های انتقال فناوری بین المللی، به دست آمده است. بر مبنای این چارچوب و با در نظر گرفتن الزامات سازمان مورد بررسی توسط گروه کانونی، مدل معادلات ساختاری طراحی شد. در این پژوهش، اطلاعات 191 پروژه از طریق مصاحبه حضوری و بررسی مستندات موجود جمع آوری و تحلیل شده است. از آنجا که داده ها نرمال نبودند؛ برای اعتبارسنجی مدل معادلات ساختاری از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار SmartPLS استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد، آمادگی سازمان تسهیل گر، بیشترین تأثیر و پس از آن به ترتیب آمادگی جذب فناوری در گیرنده و قابلیت تبادل فناوری تأثیر معناداری بر موفقیت داشته اند. همچنین آمادگی انتقال فناوری در منبع، تأثیر معناداری بر موفقیت پروژه های یاد شده نداشته است.
ساخت مقیاس تجاری سازی دانش برای دانشگاه ها و اعتباریابی آن در دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۹۰-۶۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت مقیاس تجاری سازی دانش برای دانشگاه ها و اعتباریابی آن در دانشگاه گیلان انجام شده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش رؤسا، مدیران گروه و استادان دانشگاه، متخصصان مراکز رشد دانشگاهی و پارک علم و فناوری در استان گیلان بودند. برای انجام پژوهش، در مرحله کیفی 30 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در مرحله کمی، 230 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در مرحله کیفی، با نمونه ها مصاحبه عمیق تا دستیابی به اشباع نظری موضوع انجام شد و در مرحله کمی، از مشارکت کنندگان درخواست شد تا به پرسشنامه پژوهش پاسخ دهند. برای تحلیل اطلاعات مرحله کیفی از روش تئوری داده بنیاد و برای تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. جهت آزمون اعتبار پرسش نامه با بهره گیری از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تائیدی، روایی (سازه، همگرا، واگرا) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی) ابزار موردبررسی قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: در مرحله کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی مصاحبه ها و رویکرد سیستمی اشتراوس و کوربین در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 146 مفهوم اولیه، 23 مفهوم ثانویه و 9 مقوله عمده (سرمایه فکری، بهره وری دانشگاهی، سیاست ها و قابلیت های سازمانی، نهادینه کردن تجاری سازی، بسترسازی، شبکه سازی (شبکه گرایی)، خلق دانش، دستیابی به توان رقابتی، قابلیت تجاری سازی دانش) استخراج گردید که در مرحله کدگذاری محوری، مفاهیم به دست آمده از مرحله کدگذاری باز در قالب: شرایط علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها به هم مرتبط گردید. درنهایت به عنوان نتیجه، فرم نهایی پرسشنامه بدین صورت تنظیم گردید: عوامل علی از طریق 22 گویه، پدیده محوری یا مؤلفه های تجاری سازی دانش از طریق 6 گویه، عامل شرایط زمینه ای (بستر و زمینه مناسب) جهت اجرای تجاری سازی دانش از طریق 32 گویه، عوامل مداخله گر و بازدارنده از طریق 10 گویه، عامل راهبردهای تجاری سازی دانش از طریق 15 گویه و عامل پیامدهای اجرای تجاری سازی دانش از طریق 15 گویه سنجیده شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان از برازش مطلوب هریک از گویه ها با عوامل داشت و نشان داد هریک از عوامل دارای بار عاملی مناسبی جهت پیش بینی ابعاد اصلی پرسشنامه هستند و در نتیجه ابزار طراحی شده از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و توان اندازه گیری تجاری سازی دانش دانشگاه ها را دارد. با توجه به نبود ابزار اندازه گیری بومی برای تجاری سازی دانش، به نظر می رسد پرسشنامه طراحی شده بتواند این خلأ را برطرف نماید، بنابراین در پژوهش هایی که ازاین پس پیرامون تجاری سازی دانش، مطالعه و بررسی آن در دانشگاه ها انجام بشود می توان از این پرسشنامه استفاده نمود.
مدل ریسک توسعه منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه، سازمان ها برای توسعه نیروهای خود با ریسک ها و ابهام های فراوانی مواجه هستند. سازمان ها هزینه بسیاری دربرابر توسعه نیروهای خود صرف کرده و از بازگشت پذیری سرمایه خود اطمینان کافی ندارند. ازسوی دیگر، اهتمام به توسعه و ارتقای سرمایه انسانی در سازمان ها، امری حیاتی است. هدف این پژوهش ضمن مروری بر الگوهای ریسک و توسعه منابع انسانی، ارائه الگوی ریسک توسعه منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان با استفاده از روش پژوهش آمیخته است. پژوهش حاضر از حیث نتیجه در مرحله اول، یک پژوهش توسعه ای و در مرحله دوم یک پژوهش کاربردی است. جمع آوری داده ها در بخش کیفی به وسیله 17 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و در بخش کمی به وسیله توزیع 100پرسش نامه انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که ابعاد فردی ریسک توسعه منابع انسانی مانند ریسک های دانشی و مهارتی، ریسک های رفتاری و ریسک ادراکی از اهمیت و اولویت بالاتری نسبت به ریسک های سازمانی مانند ریسک های عملیاتی و محیط منابع انسانی برخوردار هستند. مدیران سازمان های دانش بنیان به وسیله مدل ریسک توسعه منابع انسانی قادر خواهند بود که تحلیل جامع تری از ریسک توسعه منابع انسانی در بعد فردی و سازمانی داشته و جهت کاهش ریسک توسعه منابع انسانی بهینه تر عمل کنند.
ساخت مقیاس تجاری سازی دانش برای دانشگاه ها و اعتباریابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۳
129 - 134
پژوهش حاضر با هدف ساخت مقیاس تجاری سازی دانش برای دانشگاه ها و اعتباریابی آن در دانشگاه گیلان انجام شده است. برای انجام این پژوهش، از روش آمیخته با رویکرد اکتشافی متوالی استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه زمینه ای و نمونه گیری هدفمند با 30 نفر از رؤسا، مدیران گروه و اساتید دانشگاه گیلان، متخصصان مراکز رشد دانشگاهی و پارک علم و فناوری در استان گیلان و صاحبنظر در حوزه تجاری سازی دانش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و با حصول اشباع نظری مصاحبه متوقف شد. در بخش کمی، جامعه آماری، اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان، به تعداد 575 نفر بود که تعداد نمونه طبق جدول کرجسی و مورگان 230 نفر تعیین گردید و نمونه گیری با روش طبقه ای متناسب با حجم انجام شد و پرسشنامه طراحی شده مبتنی بر یافته های بخش کیفی میان آنان توزیع شد. برای تعیین روایی در بخش کیفی، از مطالعه مجدد توسط همتا و پژوهشگر استفاده شد و پایایی این بخش با اشباع نظری در مرحله جمع آوری داده ها و پایایی بازآزمون معادل 90 درصد مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین روایی پرسشنامه محقق ساخته از روایی محتوایی، روایی واگرا و روایی سازه، برای تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ (981/0) بهره گرفته شد. تحلیل بخش کیفی مبتنی بر رویکرد داده بنیاد و تحلیل براساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. جهت آزمون اعتبار پرسشنامه با بهره گیری از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تائیدی روایی (سازه، همگرا، واگرا) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی) ابزار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی نشان از برازش مطلوب هریک از گویه ها با عوامل داشت و نشان داد هریک از عوامل دارای بار عاملی مناسبی جهت پیش بینی ابعاد اصلی پرسشنامه هستند و در نتیجه ابزار طراحی شده از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و توان اندازه گیری تجاری سازی دانش دانشگاه ها را دارد. در نهایت به عنوان نتیجه، فرم نهایی پرسشنامه بدین صورت تنظیم گردید: عوامل علی از طریق 22 گویه، پدیده محوری یا مؤلفه های تجاری سازی دانش از طریق 6 گویه، عامل شرایط زمینه ای (بستر و زمینه مناسب) جهت اجرای تجاری سازی دانش از طریق 32 گویه، عوامل مداخله گر و بازدارنده از طریق 10 گویه، عامل راهبردهای تجاری سازی دانش از طریق 15 گویه، و عامل پیامدهای اجرای تجاری سازی دانش از طریق 15 گویه سنجیده شدند. داده های بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به نبود ابزار اندازه گیری بومی برای تجاری سازی دانش، به نظر می رسد پرسشنامه طراحی شده بتواند این خلأ را برطرف نماید، بنابراین در پژوهش هایی که از این پس پیرامون تجاری سازی دانش، مطالعه و بررسی آن در دانشگاه ها انجام بشود می توان از این پرسشنامه استفاده نمود.که در این راستا پژوهشگر، نه عامل الگوی پارادایمی تجاری سازی دانش را با کدهای محوری آن ها تبیین نموده و پیشنهاداتی کاربردی جهت تحقق تجاری سازی دانش در دانشگاه ها ارائه نموده است.