برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان 1401 شماره 51 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت و ضرورت آگاهی از اثرگذاری خدمات اجتماعی و فرهنگی صندوق بازنشستگی کشوری بر کیفیت زندگی بازنشستگان، تحقیق حاضر با استفاده از طرح ارزشیابی و روش شناسی کمّی (روش پیمایش با تکنیک پرسشنامه)، به ارزیابی این اثرگذاری در چهار خدمت بیمه تکمیلی، وام ضروری، کمک هزینه های عصا، عینک، سمعک و سفر، و تورهای مسافرتی زیارتی و سیاحتی، و پیشنهادها برای بهبود این اثربخشی پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه بازنشستگان ساکن در سرتاسر کشور که از چهار خدمت نامبرده استفاده کرده اند که از بین آنها، 1317 نفر به عنوان حجم نمونه در 5 پهنه استانی با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی ساده با استراتژی جدول اعداد تصادفی و براساس ملاک تعداد جمعیت بازنشستگان در هر پهنه استانی و استان متعلق هر پهنه انتخاب و مورد پیمایش تلفنی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که گرچه بازنشستگان بطور نسبی از خدمات اجتماعی و فرهنگی صندوق با ابتنای بر چهار خدمت مورد بررسی ناراضی اند، اما در مجموع ارزیابی مثبتی از اثربخشی این خدمات بر کیفیت زندگی شان دارند. نتایج تحقیق، گرچه بر دو وجه همزیستی نارضایتی بازنشستگان و کارآمدی خدمات صندوق در کیفیت زندگی بازنشستگان دلالت دارد، اما به نظر می رسد اثربخشی بهینه این خدمات، نیازمند بازتعریف و جریان سازی بازنشستگی و کیفیت زندگی آنها براساس مفاهیم بازنشستگی فعال و کیفیت زندگی ذهنیت گراست.
از خلق ارزش شخصی تا خلق ارزش اجتماعی: دیدگاه کارآفرینان اجتماعی برتر ایرانی با رویکرد خلق ارزش مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی شامل فعالیت های خلق ارزش اجتماعیِ نوآورانه است،که راهکاری اثرگذار و پایدار در راه توسعه اجتماعی جوامع می باشد. ماهیت کارآفرینی اجتماعی به گونه ای است که برای ایجاد ارزش و توسعه آن، نیازمند شناسایی ارزش های شخصی کارآفرینان در طول زمان هستیم؛ بنابراین هدف پژوهش شناسایی و معرفی روند تکاملی این ارزش ها درطول زمان بوده که منجربه ارزش آفرینی اجتماعی شده اند. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و روش تحقیق آن آمیخته متوالی اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و تکنیک مصاحبه عمیق هدفمند با 17 کارآفرین برتر دارنده جایزه مسئولیت اجتماعی برای جمع آوری داده ها و روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی استفاده و بخش کمی پژوهش از طریق آزمون تی تک نمونه ای انجام و داده های مورد نیاز آن از طریق پرسشنامه محقق ساخت با 150 نفر از مدیران و کارآفرینان شرکت های برتر و روش نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفت. نتایج نشان می دهد که نظام ارزشی کارآفرینان سلسله مراتبی است و خلق ارزش مشترک مرحله ای میان خلق ارزش فردی و خلق ارزش اجتماعی است. همچنین نتایج حاکی از آن است که ارزش های کارآفرینان در طول زمان شکل می گیرند و ارزش های کارآفرینان اجتماعی موفق که منجر به رشد و توسعه کشور شده اند، عبارتند از: سعادتمندی جامعه، کرامت انسانی، عرق ملی و میهن پرستی، اخلاق گرایی، استقلال مالی، پایداری روابط با دیگران، تعالی گروهی، برابری و عدالت، آسودگی و امنیت، رفاه کارکنان، اثبات خود به دیگران وقدرت و دیده شدن.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی سازمانیِ تأثیرگذار بر نظام بانکداری نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیاده سازی فرآیند کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری سبب ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان و خلق خدمات نوآورانه می شود. پژوهش حاضر با هدف اجرای فرآیند کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری، به شناسایی مؤلفه ها و شاخص های اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری نوین می پردازد. پژوهش برحسب هدف،کاربردی و ازنظر نوع روش پژوهش، توصیفی است. اطلاعات از دو روش مطالعه اسنادی و تکنیک دلفی به دست آمده است. ابتدا ۳۰ نفر از خبرگان حوزه مورد مطالعه بر اساس رشته و مدرک تحصیلی شناسایی شدند که در نهایت 23 نفر با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی انتخاب و با استفاده از روش دلفی فازی در چهار مرحله دیدگاه های آن ها استخراج و مورد پالایش قرارگرفت. بر اساس خروجی تحلیل، مؤلفه های مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری کشور، شامل 4 بعدِ کارآفرینی، بانکداری نوین، کارآفرینی سازمانی و ارزش ها و 13 مؤلفه است. یافته ها نشان می دهد بی شترین میزان موافقت خبرگان در بعد کارآفرینی: خلق، اجرا و بهره برداری از ایده، در بعد کارآفرینی سازمانی: افراد، نوآوری، اهداف، ساختار و محیط، در بعد بانکداری نوین: فناوری اطلاعات، مهارت نیروی انسانی، تنوع خدمات و در بعد ارزش ها: ارزش های حاکم بر جامعه و سازمان می باشند. مؤلفه های شناسایی شده قادر است زمینه کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری نوین را فراهم نموده، عملکرد آن ها را بهبود ببخشد. و بانک ها را قادر سازد تا موقعیت خود را در فرایند کارآفرینی سازمانی مورد ارزیابی قرار دهند.
مداخله در بافت های مجتمع های زیستی (تحلیلی انتقادی بر سند 2030 با تاکید بر «غذا و خاک» و «آب و انرژی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تداوم زیست جمعی و استمرار جوامع انسانی در سرزمین موجب شکل یابی تدریجی متقابل جامعه و محیط به صورت انواعی از مجتمع های زیستی است. ارتباط جوامع انسانی با تنوع محیطی در پیشینه زیستی در فلات مرتفع ایران، پیدایی سه نوع جامعه (عشایری، روستایی و شهری) را موجب شد که بخشی از میراث طبیعی-انسانی بشر هستند. تغییر در آن ها با هدف گذاری بهبود زندگی، نیازمند شناخت بافتِ مجتمع های زیستی است تا به «پایداری» بینجامد. اسناد و برنامه های توسعه ای، واجد پشتوانه های علمی -فنی هستند که بر ترکیب و نوع روابط قدرت در سطوح مختلف تاثیرگذارند. دستور کار 2030 هر چند از انسجام بالایی برخوردار می باشد امّا عملاً انعکاسِ مواجهه ی قدرت ها با یکدیگر است. با توجه به محوریت «پایداری» در این سند، پرسش آغازین عبارت است از: «پایداری» توسعه در سند 2030 دارای چه سازوکار و کدام جهت گیری است؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، فرضیه زیر ارائه شده است: سند 2030 در تلطیف روابط شمال و جنوب و جایگزینی همکاری در سطح داده ها و اطلاعات از یک طرف و رقابت در سطحِ دانشی و نقش کاربری از طرف دیگر، تدوین گردیده است و با بخشی نگری و غفلت از پیوندها(غذا و خاک «و» آب و انرژی)، بی توجهی به مساله تقسیم منابع، تقلیل گرایی در مشارکت، نپرداختن به اندرکنش سوادِ زیست بوم شناسی و زنجیره تامین مالی، نتوانسته تجمیع تجارب و یافته های اسناد توسعه ایِ پیشین باشد.
پیمایش جامعه شناختی فاصله اجتماعی بین قومی در دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاصله اجتماعی همان درجه دوری و نزدیکی افراد و گروهایی قومی است. ایران جامعه ای چند قومی با ساختار جغرافیایی قومی متفاوت و همراه با مناسک قومی متنوع است. همین امر وجود فاصله اجتماعی را امری طبیعی نموده است. دانشگاه محل حضور افراد با گروه های قومی متنوع است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش پیمایش جامعه شناختی فاصله اجتماعی بین دانشجویان است. روش پژوهش از نوع پیمایش (کمی) و ابزار آن پرسشنامه است. سطح پایایی متغیرها با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران برابر با 461 نفر تعیین گردید. یافته ها نشان می دهد میانگین فاصله اجتماعی در بین مردان بیشتر از زنان؛ در بین روستاییان بیشتر از شهری و در بین افراد مجرد بیشتر از متأهل است. یافته ها همچنین حکایت دارد رابطه بین سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت)، تعصب اجتماعی، تصورات قالبی، تبعیض اجتماعی، اختلافات تاریخی و شناخت و آگاهی اجتماعی با فاصله اجتماعی معنی دار است. نتایج رگرسیون نشان می دهد ضریب تعیین برابر با 0.349 است.یافته ها همچنین حکایت دارد رابطه بین سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت)، تعصب اجتماعی، تصورات قالبی، تبعیض اجتماعی، اختلافات تاریخی و شناخت و آگاهی اجتماعی با فاصله اجتماعی معنی دار است. نتایج رگرسیون نشان می دهد ضریب تعیین برابر با 0.349 است.
ارتباط سواد سلامت با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (مورد مطالعه: شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظرفیت کسب، تفسیر و درک اطلاعات سلامت برای تصمیم گیری انجام رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت را می توان موضوع رابطه هدفمند این پژوهش تعریف کرد.رویکرد نظری عاملیت با تاکید بر فرصت و انتخاب برای تحلیل متغیرها و تبیین یافته ها مطرح شده است.روش شناسی این پژوهش توصیفی و همبستگی بوده و جامعه آماری شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد بر اساس نمونه ای برابر با 650 نفر به صورت حجم متناسب با هر منطقه به صورت تصادفی ساده در نظر گرفته شده است.از ابزار پرسشنامه استانداردشده،توافق داوران جهت رسیدن به روایی محتوایی و ضریب پایایی سواد سلامت (822/0) و رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (800/0) استفاده شده است.نتایج بیانگر این است که بر اساس تحلیل فضایی خوشه بندی، میانگین وضعیت سواد سلامت به نسبت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت به طور کل و متمایز در سطح مناطق شهری بهتر بوده است.وضعیت میانگین متغیر وابسته در سطح مناطق شهری چندان مطلوب نبوده است.متغیرهای زمینه ای با متغیرهای اصلی تحقیق رابطه معناداری نداشته اند.میزان و شدت روابط بین فرضیه های اصلی و فرعی در سطح معناداری کمتر از 05/0 در حد متوسط و بالابوده است.نتایج بتای رگرسیون نشان می دهد که مولفه های عملکردی،ارتباطی، انتقادی و پایه به ترتیب با مقدار، ضریب هبستگی69 درصد بیشترین تأثیر بر متغیر وابسته داشته اند.همچنین نتایج معادله پیش بینی می تواند 49 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند .
ریشه ها و فرآیندهای ساختاری فساد اقتصادی در ایران (دوره جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئله فساد اقتصادی در جهان، به یکی از مهم ترین دغدغه های گروه ها و نهادهای اجتماعی و همچنین دولت ها تبدیل شده است. گسترش این پدیده در بیشتر کشورها، جنبه ساختاری و نهادی پیدا کرده است. فساد در طی دو دهه اخیر رشد چشم گیری در ایران داشت است. در مقاله حاضر، نگارنده با استفاده از روش اسنادی و الگوی تحلیلی مبتنی بر تأثیر گذاری سطوح مختلف اجتماعی (سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) بر یکدیگر، به بررسی ریشه ها و فرآیندهای ساختاری شیوع چنین فساد گسترده ای در دستگاه دولتی کشور پرداخته است. بر اساس این الگوی تحلیلی، در دوران پس از انقلاب، با غلبه یابی فرهنگ سیاسی نیروهای مسلط، مشارکت شهروندان و گروه های اجتماعی به انسداد سیاسی انجامید و این امر به وجود آمدن انحصار در بخش اقتصادی را به همراه داشت؛ این انحصار در نهایت منشأ بروز فساد شد. نتایج تحقیق نشان می دهند وضعیت تعامل سطوح یاد شده مثبت نبوده و این امر تأثیرات منفی بر حوزه اقتصادی گذاشته است. در بخش اقتصادی چهار مدل سیاست گذاری غلط را می توان بررسی و ردیابی کرد: دولتی شدن گسترده اقتصاد، رواج سرمایه داری تجاری و مصرف گرایی افسارگسیخته، اتخاذ سیاست های بازتوزیعی و چند نرخی بودن ارز.
تحلیل آثار حذف ارز ترجیحی نهاده های وارداتی بر رفاه مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه ابتدا تابع عرضه و تقاضای محصولات گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر تصریح و سپس در قالب مدل سیستم معادلات همزمان برآورد شد. در ادامه از کشش تقاضای الگوها برای محاسبه تغییرات رفاه مصرف کنندگان محصولات پروتئینی در دو حالت بعد از حذف یارانه ارز ترجیحی و سناریوی ارز 35000 تومانی استفاده گردید. نتایج برآورد تابع عرضه محصولات گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر نشان داد که عرضه محصولات دامی و پروتئینی نسبت به قیمت بی کشش است و با افزایش قیمت نهاده ها عرضه ی محصولات مذکور کاهش می یابد. ضمن آن که تحریم های اقتصادی بر عرضه ی محصولات دامی و پروتئینی تأثیر منفی داشته است. بر اساس نتایج تابع تقاضا نیز، قیمت گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر بر تقاضای این محصولات اثر منفی و معنی دار دارد. همچنین بر پایه نتایج گوشت قرمز، گوشت مرغ و گوشت ماهی جانشین هستند؛ ضمن آن که گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر برای مصرف کنندگان به عنوان کالاهای ضروری تلقی می گردند. در نهایت نیز نتایج نشان داد که با حذف یارانه ارز ترجیحی و تغییر قیمت هر کیلوگرم گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر در بازار به ترتیب به معادل 191324، 55236، 38564 و 12513 تومان، مازاد رفاه مصرف کنندگان محصولات پروتئینی معادل 318468 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است.