مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
گرایش به رفتارهای پرخطر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نقش میانجی تعارضات والدین با نوجوانان در رابطه با تعارضات بین والدینی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است و جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان شهرستان قدس استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای،610 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه تعارض والد-نوجوان، مقیاس تعارضات بین والدینی و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که متغیر شدت تعارضات والد-نوجوان به عنوان متغیرهای میانجی در رابطه با تعارضات بین والدینی و گرایش به رفتارهای پرخطر وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها بود (08/2=df/S–Bχ2، 042/0=RMSEA، 99/0=CFI، 92/0=GFI). همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر معنی دار به دست آمد؛ بنابراین تعارضات بین-والدینی با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی خطرپذیری نوجوانان نقش دارد. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی قابلیت تبیین گرایش به رفتارهای پرخطر را دارد. کلیدواژه ها: تعارضات بین والدینی، شدت تعارض والد-نوجوان، گرایش به رفتارهای پرخطر، نوجوانان
مدل علی اثر شخصیت بی ثباتی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل اثر شخصیت بی ثباتی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان شهرستان قدس استان تهران در سال تحصیلی 94 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 644 نفر از آن ها انتخاب شدند و پرسش نامه های پنج عاملی بزرگ شخصیت نوجوانان، گرایش به رفتارهای پرخطر و نگرش به مصرف مواد مخدر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد (56/2 =df/, χ2 049/0=RMSE ,98/0=CFI ,96/0=GFI). در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر معنی دار به دست آمد؛ همچنین نگرش به مصرف مواد مخدر در رابطه با بی ثباتی شخصیتی و گرایش به مصرف مواد مخدر نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر نشان داده شد چگونه عوامل درون فردی در یک مدل بر گرایش به انواع رفتارهای پرخطر در نوجوانان تأثیر می گذارد.
بررسی مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و نوجوانان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و نوجوانان عادی بود. روش بررسی: روش پژوهش حاضر غیر آزمایشی وطرح آن از نوع همبستگی است. نمونه ی این پژوهش متشکل از 380 نوجوان (190 نوجوان پسر دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی، 190 نوجوان دختر دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی عادی) در شهرستان شهرکرد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره، پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه سازگاری بل و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره یا مانوا) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات طرحواره های ناسازگار اولیه در میان نوجوانان پسر (001/0P=) و دختر (003/0P=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات هوش هیجانی در میان نوجوانان پسر (002/0P=) و دختر (005/0P=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی نیز تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی نوجوانان پسر (003/0P=) و دختر (002/0P=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی نیز تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که گرایش به رفتارهای پرخطر می تواند ویژگی هایی همچون طرحواره ها، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان را تحت تأثیر منفی خود قرار دهد. لذا، پیشنهاد می شود که کارشناسان و مسئولان خدمات بهداشتی و درمانی کارگاه های آموزشی برای نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر به منظور آشنایی با این رفتارها و پیامدهای ناگوار آنها برگزار کنند تا زمینه پیشگیری از این گونه رفتارها فراهم گردد.
بررسی رابطه باورهای ناکارآمد و سبک های مقابله ای با گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر دبیرستانی 14 تا 18 ساله شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۲
208 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای ناکارآمد و سبک های مقابله ای با گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر دبیرستانی 18-14 ساله شهر قم بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه نوجوانان دختر 18 تا 14 ساله دبیرستانی مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهرستان قم در سال تحصیلی 95- 1394 بودند. 144 نفر از آنان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آنان پرسشنامه های باورهای ناکارآمد، سبک های مقابله ای و خطرپذیری نوجوانان را تکمیل نمودند. روش اجرای پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین باورهای ناکارآمد با گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین سبک مقابله ای مسئله مدار با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه منفی و معنی دار و سبک مقابله ای هیجان مدار با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنی دار دارد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام برای پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر از روی باورهای ناکارآمد نشان داد در گام اول نیاز به راضی کردن دیگران، در گام دوم آسیب پذیری- ارزشیابی عملکرد، در گام سوم نیاز به تأیید دیگران و در گام چهارم موفقیت – کمال طلبی قادر به پیش بینی 47 درصد از تغییرات گرایش به رفتارهای پرخطر می باشند علاوه بر این نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام برای پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر از روی راهبردهای مقابله ای نشان داد در گام اول سبک هیجان مدار و در گام دوم سبک مسأله مدار قادر به پیش بینی 9/38 درصد از تغییرات گرایش به رفتارهای پرخطر هستند.
تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر گرایش به رفتارهای پرخطر نوجوانان در معرض خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
10.22067/ijap.v9i2.81932
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت پذیری اجتماعی به افراد کمک می کند که خود و نقش های شان را به عنوان بخشی از جامعه تعریف کنند و به عنوان اعضای این اجتماع مسئول و فعال باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان در معرض خطر است. روش: روش پژوهش، روش نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، نوجوانان در معرض خطر شهر تهران بودند. نمونه پژوهش نوجوانان مدرسه ای در منطقه 17 شهر تهران شامل 39 نفر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزشی به صورت گروهی طی 10 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. داده ها در SPSS با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها: مقدار F بدست آمده در آزمون تحلیل کوواریانس برابر با 5.52 و سطح معناداری آن نیز کوچکتر از 0.05 است؛ با توجه به پایین تر بودن میانگین گروه آزمایش در پس آزمون، بنابراین برنامه آموزشی مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان تأثیر معناداری دارد و موجب کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر شده است. در نتیجه ارتقاء مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند به نوجوانان کمک کند که از درگیر شدن در رفتارهای پرخطر اجتناب کنند.
نقش واسطه ای آشفتگی روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
143-170
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای آشفتگی روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی با گرایش به رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر و الکل) در دانش آموزان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 4779 نفر بود. نمونه ای به حجم 399 نفر از دانش آموزان با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان، پرسش نامه خطر پذیری جوانان ایرانی و مقیاس آشفتگی روان شناختی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی تاثیرات مستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر و الکل) داشتند. همچنین، طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی از طریق آشفتگی روان شناختی تاثیرات غیر مستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر داشتند. نتیجه گیری : به طور کلی، یافته های پژوهش نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی می توانند با افزایش آشفتگی روان شناختی موجب بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان، به ویژه مصرف مواد مخدر و الکل که در این گروه شایعتر است، گردند.
نقش واسطه ای دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت انجام شد. جامعه ی آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 98-1397 بود. از میان آن ها 220 نفر به صورت در دسترس وارد پژوهش شدند و پرسش نامه ی الگوهای ارتباطی خانواده، دشواری های تنظیم هیجان، خطرپذیری جوانان و اعتیاد به اینترنت را تکمیل کردند . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها حاکی از این بود که دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین جهت گیری همنوایی الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت نقش واسطه ای کامل ایفا می کند ؛ اما در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت نقش واسطه ای ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که جهت گیری همنوایی از طریق دشواری های تنظیم هیجان در ایجاد گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت موثر است.
مدل یابی ساختاری الگوهای ارتباطی خانواده و نارسایی کنش های اجرایی با گرایش به رفتارهای پرخطر (مصرف مواد مخدر، سیگار کشیدن و مصرف الکل): نقش واسطه ای اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۷
95 - 134
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب کرونا در رابطه میان الگوهای ارتباطی خانواده و نارسایی کنش های اجرایی با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 225 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS)، مقیاس نارسایی کنش های اجرایی بارکلی (BDEFS) و پرسش نامه الگوهای ارتباطی خانواده (FCP) بود. تمام تحلیل ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای 22 SPSS- و آموس 24 AMOS- انجام شدند. نتایج نشان داد نارسایی کنش های اجرایی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر مستقیم و به واسطه ی اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر غیرمستقیم دارد. جهت گیری گفت وشنود بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر مستقیم نداشت، اما به واسطه اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر غیرمستقیم داشت. جهت گیری همنوایی اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم از طریق اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر نداشت. علاوه بر این، اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای اثر مستقیم بود. به طور کلی، افزایش نارسایی کنش های اجرایی و جهت گیری گفت وشنود باعث افزایش اضطراب کرونا می گردد که این امر موجب می شود افراد برای مقابله با اثرات منفی این همه گیری و اضطراب ناشی از آن به مصرف مواد مخدر، سیگار و مشروبات الکلی روی آورند.
مدل یابی ساختاری سبک های هویت با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانشجویان: نقش واسطه ای ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
144-113
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی بین سبک های هویت با گرایش به رفتارهای پرخطر بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده کلاین، برابر با 225 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی ناگویی هیجانی تورنتو ، مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، و سیاهه سبک های هویت بود. تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-22 و آموس-24 انجام شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های هویت سردرگم- اجتنابی و تعهد بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر مستقیم داشتند. همچنین، سبک های هویت سردرگم- اجتنابی و تعهد به واسطه ی ناگویی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر غیرمستقیم داشتند. سبک هویت هنجاری بر گرایش به رفتارهای پرخطر و ناگویی هیجانی اثر مستقیم داشت، اما سبک هویت اطلاعاتی بر گرایش به رفتارهای پرخطر و ناگویی هیجانی اثر مستقیم نداشت. علاوه بر این، ناگویی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای اثر مستقیم بود. نتیجه گیری: افراد دارای سبک هویت تعهد، هیجانات مثبت بیشتری را تجربه خواهند کرد و بهتر هیجانات خویش را تنظیم می کنند، اما افراد دارای سبک هویت سردرگم- اجتنابی، نارسایی در فهم، وصف و پردازش هیجان دارند، که این امر سبب گرایش آنان به رفتارهای پرخطر (مصرف مواد، سیگار، و مصرف الکل و ...) می شود. لذا پیشنهاد می شود دست اندرکاران آموزشی با پرداختن به هویت ایرانی- اسلامی، موجبات هدایت دانشجویان را به سوی سبک هویت تعهد و با آموزش دانشجویان دارای سبک هویت سردرگم- اجتنابی، ناگویی هیجانی را در آنها کاهش دهند تا گرایش آنان به رفتارهای پرخطر کمتر شود.
نقش واسطه ای اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در رابطه بین هیجان خواهی و همنوایی با گرایش به رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۵۴-۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در رابطه ی بین هیجان خواهی و همنوایی با گرایش به رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد، سیگار و الکل) در دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه بر اساس قاعده کلاین برابر با 225 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل، مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، مقیاس هیجان خواهی و مقیاس همنوایی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد همنوایی تاثیر مستقیم و معناداری و تاثیر غیرمستقیم معناداری به واسطه ی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر داشت. هیجان خواهی بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر مستقیم معناداری داشت، اما به واسطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر غیرمستقیم معناداری نداشت. علاوه بر این، اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای اثر مستقیم معناداری بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، افزایش همنوایی و هیجان خواهی باعث افزایش بیشتر اعتیاد به شبکه های اجتماعی می شود که نتیجه آن افزایش رفتارهای پرخطر است. بنابراین، با کاهش همنوایی و هیجان خواهی می توان اعتیاد به شبکه های اجتماعی را کاهش داد و از بروز رفتارهای پرخطر در دانشجویان جلوگیری کرد.
نیادوستی و رابطه آن با گرایش به رفتارهای پرخطر با تعدیلگری وضعیت اقتصادی-اجتماعی در بین دانش آموزان شهرستان ملکان در سال 1399(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۵۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که سلامت و بهزیستی جسمی، روان شناختی و اجتماعی افراد و جامعه را به خطر می اندازد. دوره نوجوانی که با تغییرات جسمانی، روان شناختی و اجتماعی گسترده همراه است، به دلیل خودمحوری و عدم درک مناسب نوجوانان از رفتارهای خود، مرحله مهمی برای شروع رفتارهای پرخطر محسوب می شود. رفتارهای پرخطر و گرایش به آن در نوجوانان از عوامل مهم به خطر افتادن سلامت جامعه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نیادوستی و رابطه آن با گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان شهرستان ملکان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی متوسطه اول و دوم شهرستان ملکان بود. حجم نمونه پژوهش ۶۴۰ دانش آموز بود که از بین دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان ملکان به صورت سهمیه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در تحقیق شامل پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر محمدخانی، پرسشنامه رابطه نوه_پدر/مادربزرگ الدر_کانگر و پرسشنامه وضعیت اقتصادی_اجتماعی قدرت نما بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها: بین نیادوستی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان رابطه آماری معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین بین وضعیت اقتصادی_اجتماعی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان رابطه آماری معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت اقتصادی_اجتماعی، رابطه بین نیادوستی و گرایش به رفتارهای پرخطر را تعدیل می کند. بحث: شکاف بین والدین و فرزندان، درک و فهم والدین و نوجوانان را از هم کم می کند و اختلافات بین آنان را دامن می زند. از طرف دیگر این شرایط سبب افزایش احساس تنهایی، انزوا، افسردگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی نوجوانان می شود و آنان را دچار انواع مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی می کند. بر اساس محاسبات آماری صورت گرفته و یافته های به دست آمده، با توجه به تأثیر انکارناپذیر رابطه نیادوستی و فرزندان بر وقوع رفتار بزهکارانه، افراد زمانی که دررسیدن به اهداف و آرزوهای خود احساس محرومیت و ناکامی می کنند، به منظور تأمین نیازهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود مرتکب رفتارهایی می شوند که از سوی جامعه مناسب تلقی نمی شود.