فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
289 - 301
حوزههای تخصصی:
هدف: طرحی برنامه درسی و اعتباریابی آن نقش مهمی در بهبود برنامه درسی دارد و استفاده از رویکرد آینده پژوهی می تواند در این زمینه کمک زیادی کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، اکتشافی بود. جامعه پژوهش خبرگان و صاحب نظران علوم تربیتی، برنامه درسی و جامعه شناسی و سرگروه های آموزشی و معلمان درس جامعه شناسی بودند که در بخش طراحی 20 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند و در بخش اعتباریابی 30 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش طراحی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش اعتباریابی پرسشنامه ساخته شده بر اساس مصاحبه بود. همچنین، برای تحلیل داده ها در بخش طراحی از روش تحلیل مضمون و در بخش اعتباریابی از روش نسبت روایی محتوایی استفاده شد.
یافته ها: یافته های تحلیل مضمون پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی از نظر منطق دارای نه مولفه و یک بعد شامل جامعه شناسی یک فعالیت طبیعی و بخشی از زندگی نیازمند تفکر منطقی، از نظر فعالیت های یادگیری دارای سه مولفه و یک بعد شامل جامعه شناسی یک فعالیت روزمره زندگی نیازمند مشارکت، از نظر نقش معلم دارای سه مولفه و یک بعد شامل کاوشگری معلم و ترغیب دانش آموزان به کاوشگری، از نظر منابع و مواد آموزشی دارای سه مولفه و سه بعد شامل تأمین منابع و امکانات لازم برای آینده پژوهی، تأمین منابع و امکانات لازم برای تفکر پژوهشی و توجه به منابع و مواد یادگیری متنوع، از نظر گروه بندی دارای چهار مولفه و دو بعد شامل گروه بندی برای آینده پژوهشی و همیاری و مشارکت فعال، از نظر مکان و محیط یادگیری دارای دو مولفه و یک بعد شامل مکان آموزشی آرامش بخش برای ترغیب دانش آموزان به یادگیری، از نظر زمان دارای دو مولفه و یک بعد شامل قراردادن زمان کافی برای برنامه درسی جامعه شناسی و از نظر سنجش و ارزیابی دارای دو مولفه و یک بعد شامل توجه عمیق به شرکت مستمر در آینده پژوهی و حل مسئله بود. همچنین، یافته های نسبت روایی محتوایی پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی از نظر منطق، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع و مواد آموزشی، گروه بندی، مکان و محیط یادگیری، زمان و سنجش و ارزیابی دارای اعتبار مناسب و برابر یا بالاتر از 80/0 بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، جهت بهبود برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی می توان از طریق ابعاد و مولفه های شناسایی شده در زمینه های منطق، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع و مواد آموزشی، گروه بندی، مکان و محیط یادگیری، زمان و سنجش و ارزیابی بهره برد.
نقش میانجی گر تنیدگی تحصیلی در تبیین روابط علّی بین خودتنظیمی و خودتعیین گری با درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
316 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف: درگیری تحصیلی نقش مهمی در بهبود وضعیت تحصیلی دارد و بر همین اساس ضروری است تا عوامل موثر بر آن را شناسایی نمود. در نتیجه، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر تنیدگی تحصیلی در تبیین روابط علّی بین خودتنظیمی و خودتعیین گری با درگیری تحصیلی بود.
روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها 407 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1995)، پرسشنامه خودتعیین گری (ایلاردی و همکاران، 1993)، مقیاس تنیدگی تحصیلی (سان و همکاران، 2011) و پرسشنامه درگیری تحصیلی (ریو، 2013) بودند. داده های این مطالعه با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-24 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و خودتعیین گری با میانجی تنیدگی تحصیلی برازش مناسبی داشت. همچنین، خودتنظیمی و خودتعیین گری بر تنیدگی تحصیلی اثر منفی و معنادار و بر درگیری تحصیلی اثر مثبت و معنادار داشتند و تنیدگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر منفی و معنادار داشت (05/0P<). علاوه بر آن، خودتنظیمی و خودتعیین گری با میانجی تنیدگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر مثبت و معنادار داشتند (05/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به اثرهای مستقیم و غیرمستقیم پژوهش حاضر، برای بهبود درگیری تحصیلی می توان زمینه را برای افزایش خودتنظیمی و خودتعیین گری و کاهش تنیدگی تحصیلی مهیا ساخت.
ارائه مدل توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
158 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارائه مدل توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی انجام شد. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و به لحاظ روش شناسی، کیفی به روش تحلیل مضمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاه و مسئولین باسابقه در آموزش وپرورش بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسشنامه های محقق ساخته و اسناد و مدارک علمی استفاده شد. در بخش تحلیل داده ها، از کدگذاری نظری مبتنی بر تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA بهره گرفته شد. همچنین برای سنجش اعتبار یافته ها، از روش بازآزمون و اعتبارسنجی استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه شامل مؤلفه های شناختی-فردی (مانند خودشناسی و دانش موضوعی)، اجتماعی (مانند توسعه نگرشی و علایق)، و مدیریتی-رهبری (مانند توسعه مدیریت کلاس و رهبری در محیط آموزش) است. همچنین، ابعاد تأثیرگذار شامل معلم (مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی و مهارت ارتباطی)، مدیریت مدرسه (حمایت مدیریت و رهبری مشارکتی)، و برنامه درسی (محتوای درسی و فرصت یادگیری) بودند. ابعاد تأثیرپذیر شامل توانمندسازی علمی، تفکری و عملکردی و یادگیری مشارکتی و نظارت محور بود. از طرفی، موانع پیاده سازی شامل چالش های آموزشی و مدیریتی شناسایی شدند. نتیجه گیری: مدل مفهومی طراحی شده در این پژوهش به عنوان چارچوبی جامع و معتبر برای توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی معرفی شد که می تواند در بهبود عملکرد معلمان و افزایش کیفیت تدریس در این دوره تحصیلی تأثیرگذار باشد.
طراحی چارچوبی از خط مشی های رفتاری برای ساماندهی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 284
هدف: علیرغم تلاش های متعدد نهادهای رسمی و غیررسمی درباره مدیریت رفتار در مسئله کودکان کار تلاش های صورت گرفته منجر به تحقق اهداف این حوزه و به طور مشخص کاهش آمار این کودکان و نیز کاهش مشکلات مربوط به آن ها نشده است. هدف این پژوهش با تأکید بر اهمیت راهبردهای رفتاری در ساماندهی کودکان کار، به تلاقی مهم بین خط مشی گذاری و حمایت از حقوق کودکان اشاره می کند تا معضل کودکان کار در جامعه کمتر شود.روش: پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای و ازنظر روش گردآوری داده از نوع تحقیق کیفی با مبانی فلسفی تفسیرگرایی و از تحلیل مضمون با رویکرد اتراید استرلینگ (2005) در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر بوده است. برای تعیین مصاحبه شوندگان از دو گروه خبرگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی بهره بردیم. از روش نمونهگیری نظری و در دسترس استفاده شد که اشباع نظری پس از مصاحبه با نفر دوازدهم حاصل شده است.یافته ها: ب ا مطالعه داده ها و اطلاعات استخراج شده از مصاحبه ها درنهایت، 257 شاهد گفتاری، 633 کد باز (مفهوم اولیه)، 115 مضمون پایه، 33 مضمونسازمان دهنده و 10 مضمون فراگیر شن اس ایی شدن د. به منظور تعیین پایایی و روایی کدهای استخراجی، روش ارزیابی لینکولن و گوبا جهت اعتبارسنجی بر اساس چهار محور اعتبار پذیری،تأیید پذیری،تکرارپذیری و اثبات پذیری استفاده شده است.مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از:توانمندی ها و ظرفیت های نهادهای مسئول کودکان کار،بررسی و بازبینی خط مشی های کلان،همسوسازی اهداف و عملکرد نهادها، سازمان ها و برنامه ها، عدم اطمینان محیطی، قانون گذاری و تدوین خط مشی ها، توسعه مهارت های مدیریتی متولیان،طراحی و تغییر سازوکارهای رفتاری و توسعه حمایت های اجتماعی از کودکان کار،ابزارهای اجباری و داوطلبانه اجرا.
سنتزپژوهی مطالعات مربوط به سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
119 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش و اهمیت سلامت اجتماعی در بهبود وضعیت جوامع، پژوهش حاضر با هدف سنتزپژوهی مطالعات مربوط به سلامت اجتماعی انجام شد. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی طبق رویکرد سنتزپژوهی بود. جامعه پژوهش همه مقاله ها و پایان نامه های مرتبط با حیطه پژوهش (سلامت اجتماعی) سال های 2010 الی 2022 در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی به تعداد 94 مورد بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه تعداد 20 مورد با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش یادداشت برداری استفاده شد که پایایی آنها با روش ضریب کاپای کوهن 746/0 محاسبه و برای تحلیل آنها از روش کدگذاری استفاده شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که سلامت اجتماعی دارای 59 مقوله فرعی در 22 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل حمایت اجتماعی، دین داری، سرمایه اجتماعی، طبقه اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مهارت های ارتباطی، کیفیت زندگی، شبکه های اجتماعی، سبک زندگی، اوقات فراغت، شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، گشودگی، احساس آنومی، متغیرهای دموگرافیک، رضایت از زندگی، تعهد اجتماعی و مسئولیت اجتماعی بودند. نتیجه گیری: طبق مقوله های اصلی و فرعی شناسایی شده در این پژوهش، متخصصان و برنامه ریزان می توانند گام موثری در جهت بهبود سلامت اجتماعی افراد بردارند.
طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
280 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوه های آموزش نیز تغییرهای گسترده ای کرده اند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاه های فرهنگیان استان خراسان رضوی شامل شش پردیس در سال 1400 بودند. نمونه های پژوهش حاضر طبق اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های این مطالعه با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری (روایی با روش مثلث سازی تایید و پایایی با روش ضریب کاپای کوهن 87/0 به دست آمد) و با روش های تحلیل مضمون و سه دور دلفی تحلیل شدند. یافته ها: طبق تحلیل مصاحبه ها، الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 71 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت. در این مطالعه، مضمون های اصلی شامل عوامل پداگوژیکی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل سازمانی، مدیریت یکپارچه، آینده نگری، کیفیت آموزشی هدفمند، سنجش پذیری، انعطاف پذیری در آموزش، خدمات پشتیبانی، مدیریت دانش، سهولت دسترسی و اطلاعات و محتوا بودند. همچنین، پس از راند اوّل دلفی تعداد 9 مضمون فرعی و پس از راند دوّم دلفی تعداد 6 مضمون فرعی از الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان حذف شد و در راند سوّم دلفی همه مضمون های فرعی مناسب ارزیابی شدند. در نتیجه، الگوی نهایی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 56 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت که الگوی مضمون های اصلی آن ترسیم شد. بحث و نتیجه گیری: مدیران، مسئولان و برنامه ریزان دانشگاه فرهنگیان طبق الگوی طراحی شده آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان می توانند شرایط را برای بهبود وضعیت موجود آموزش به ویژه آموزش مجازی در این دانشگاه ارتقاء ببخشند.
طراحی مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی (مطالعه موردی مراکز دانشگاهی شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری سازمانی در شرایط بحران یکی از مفاهیم مهم و موثر در مدیریت بحران برای مواجهه به مخاطرات طبیعی است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی انجام شد.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان دانشگاه های شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 850 نفر بودند که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 264 نفر تعیین شد. نمونه های این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته تاب آوری سازمانی مدیریت بحران (125 گویه) پاسخ دادند و داده های حاصل از اجرای آن با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی دارای 125 گویه، 12 مولفه و 3 بعد بود. ابعاد شامل فردی (با دو مولفه عوامل روانشناختی تاب آوری و خلاقیت و نوآوری)، ساختاری (با شش مولفه برنامه ریزی تاب آوری، عوامل انطباقی، تعهد و مدیریت، فرهنگ بحران، فرهنگ یادگیری و رهبری و تصمیم گیری) و عملیاتی (با چهار مولفه استفاده از دانش، ارتباطات، مشارکت موثر همگانی و شناخت عملیاتی منابع و تجهیزات) بودند. بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی همه مولفه ها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی برازش مناسبی داشت و این مدل بر هر سه بعد فردی، ساختاری و عملیاتی و هر بعد بر مولفه های آن دارای اثر مستقیم و معنادار بود (001/0P<).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درباره مدل طراحی شده آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی می تواند به متخصصان و برنامه ریزان مدیریت بحران برای مواجهه با مخاطرات در راستای افزایش تاب آوری سازمانی کمک نماید.
Identifying the Competency Model Dimensions of Faculty Members (Case Study: Farhangian Universities in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
132 - 139
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study was to identify and delineate the competency model dimensions essential for faculty members at Farhangian Universities in Tehran. This research aimed to explore the specific competencies necessary to enhance the effectiveness and professional development of faculty in an educational setting.
Methodology: This qualitative study employed semi-structured interviews to gather data from 29 faculty members across various departments at Farhangian Universities in Tehran. Participants were selected using purposive sampling to ensure a diverse representation of experiences and perspectives. Theoretical saturation was achieved to ensure the comprehensiveness of the data collected. Thematic analysis was used to analyse the interview transcripts and identify key themes and categories representing faculty competencies.
Findings: Five main themes representing essential faculty competencies were identified: ethical competencies, scientific competencies, research competencies, communication competencies, and information technology competencies. Each theme comprised several categories detailing specific competencies, such as individual integrity, pedagogical expertise, research skills, interpersonal communication, and technological proficiency.
Conclusion: The study highlighted a comprehensive set of competencies required by faculty members at Farhangian Universities in Tehran to effectively fulfill their educational roles. These competencies span across ethical considerations, scientific knowledge, research capabilities, communication skills, and technological adeptness. Addressing these competencies through targeted development programs could significantly enhance faculty performance and, consequently, student learning outcomes.
Designing a Model of Collective Identity Based on Perceived Social Support with the Mediating Role of Emotional Intelligence in Students of Qom Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the significance of collective identity in carrying out group and social activities, this study aimed to design a model of collective identity based on perceived social support with the mediating role of emotional intelligence among students.
Methodology: The present study was applied in objective and descriptive-correlational in method. The research population comprised all undergraduate psychology students of the Islamic Azad University of Qom Province in the academic year 2021-2022. The sample size of this study was 500 individuals, selected after reviewing the entry criteria through convenience sampling. Data were collected using the Collective Identity questionnaire (Hezarjaribi & Lohrasbi, 2011), Perceived Social Support (Sherbourne & Stewart, 1991), and Emotional Intelligence (Schering, 1996) questionnaires and analyzed using Pearson correlation coefficients and structural equation modeling in SPSS-27 and AMOS-24 software.
Findings: The findings showed that collective identity, perceived social support, and emotional intelligence among students had a positive and significant correlation (P<0.01). Additionally, the model of collective identity based on perceived social support with the mediating role of emotional intelligence in self-efficacy among students had an appropriate fit. In this model, the variable of perceived social support had a direct and significant effect on emotional intelligence and students' collective identity, and the variable of emotional intelligence had a direct and significant effect on their collective identity. Perceived social support with the mediating role of emotional intelligence had an indirect and significant effect on students' collective identity (P<0.001).
Conclusion: According to the results of the present research, counselors and psychologists can improve collective identity among students by enhancing their perceived social support and emotional intelligence through educational workshops.
جنگ استعارگان: تحلیلی جامعه شناختی از مواجهه با استعاره های توسعه در ادبیات داستانی ایران
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
9 - 22
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش می کند مواجهه با استعاره های توسعه در برخی متون داستانی برگزیده در ایران را با رویکردی جامعه شناختی تحلیل کند. در این راستا، به دو منظومه استعاری پزشکی و مهندسی توجه می شود که از عصر مشروطه تاکنون در ایران غالب بوده اند. در این دوره، آثار ادبی چندی پدید آمده اند که با شکل هایی از مقاومت، نظام های استعاری مذکور را به چالش کشیده اند. این نوشتار، به این مواجهه می پردازد و با تکیه بر نظریه استعاره لیکاف و متاثر از جامعه شناسانی چون گیدنز و دستاوردهای تاریخ نگارانی چون توکلی طرقی، به تحلیل داستان های برگزیده از نویسندگان مشروطه تا دوره متأخر می پردازد. نتیجه پژوهش، نشان می دهد که در عصر پهلوی و پس از ایجاد فاصله میان روشنفکران و دولت، الگوهایی از مقاومت استعاری در مقابل گفتمان توسعه در ادبیات داستانی ظاهر شد. با تغییر نظام استعاری توسعه، این مقاومت به شکلی دیگر تداوم یافت. حتی در برخی موارد، ادبیات داستانی، علاوه بر نقد نظام های استعاری، امکان اشاره به الگوهای استعاری آینده و نیز رخدادهای آتی را یافت. این امر علاوه بر نشان دادن توانایی های امر ادبی، بار دیگر ناکارآمدی نظریه هایی را که با نادیده گرفتن منطق امر ادبی، آن را به مثابه بازتاب صرف امر اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی قلمداد می کنند، نشان می دهد.
ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی (مطالعه موردی: مناطق 2، 8 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی است.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی بوده و و داده ها براساس پرسش نامه و مطالعات میدانی گردآوری شده اند. جهت ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش آلفای کرونباخ و جهت تعیین روایی پژوهش، از تکنیک تحلیل عاملی با بهره گیری از شاخص KMO و آزمون بارتلت بهره گیری شده است. جامعه ی آماری با حجم نمونه ی 384 نفر، شامل ساکنان مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز و همچنین 27 نفر از مدیران و کارشناسان امور شهری است. تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن بود که در بین شاخص های هشت گانه تحلیل شده، از دیدگاه سالمندان به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (13/53) و "فرهنگی – تفریحی" (9/85) بیشترین و کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین از دیدگاه مدیران شهری به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (16/52) و"حمل و نقل درون شهری" (14/56) در رتبه های اول و آخر قرار گرفتند. از لحاظ شاخص های شهر دوستدار سالمند در بین مناطق مورد مطالعه، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشانگر آن است که بین رضایت مندی سالمندان از زندگی در کلان شهر تبریز و تحصیلات آنان تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: به طور کلی کلان شهر تبریز از حد متوسط شاخص های شهر دوستدار سالمند پایین تر است و در وضعیت مساعدی قرار ندارد.
تبیین شکل های اجتماعیِ فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی بر پایه آرای گئورگ زیمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد تا با تمرکز بر آرای جامعه شناسی گئورک زیمل، سازوکار و شکل گیری فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی را مورد مطالعه قرار دهد. ستیزه، به عنوان یک فرم تعامل اجتماعی، سنتز عناصری است که همواره هم برعلیه هم و هم برای هم کارکرد دارند. از این رو، این مقاله سعی دارد تا با تأکید بر فرم ستیزه از منظر زیمل به این پرسش پاسخ دهد که این مفهوم چگونه در روابط شخصیت های نمایشنامه های محمد یعقوبی شکل گرفته است؟ به نظر می رسد مفهوم ستیزه در این نمایشنامه ها در ساختاری دوگانه و تقابلیِ طبیعت/فرهنگ آشکار شده است و در ستیزه ای که میان روابط شخصیت ها بروز پیدا می کند، به مثابیه یک فرم ارتباطی نمود روشن تری پیدا می کند. این فرم تعاملی، شکلی از وحدت و تعادل در نوشتار را نیز برمی سازد. فرومی که در ساحت تقابل های زنانه/مردانه عینیت می یابد. از این رو، این مقاله، نخست مفهوم و کارکرد فرم ستیزه با تأکید بر آرای زیمل را می کاود، سپس با روش تحلیلی توصیفی به تحلیل و تطبیق این فرم در نمایشنامه های مورد نظر خواهد پرداخت.
فرهنگ ملی و چالش های پیش روی توسعه با تأکید بر فساد اداری (تحلیل تطبیقی متغیر محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
645 - 674
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه های توسعه با چالش های جدی به خصوص در کشورهای درحال توسعه روبه رو می باشد. یکی از این چالش ها فساد اداری است. همه کشورها از سطحی از فساد رنج می برند. وقتی بحث از دلایل فساد می شود، فساد را مسئله ای چند سطحی می دانند که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارد. این عوامل در تعامل با یکدیگر موجب شکل گیری انواعی از فساد در جوامع می شوند. در این میان نقش فرهنگ در کاهش یا افزایش فساد در میان نظریه پردازان مناقشه برانگیز شده است. این مقاله تلاش دارد به رابطه و تأثیر شاخص های فرهنگ ملی بر ادراک فساد در میان کشورهای هدف بپردازد. هدف تحقیق با تأکید بر نظریه هافستد بررسی تأثیر ابعاد مقوله های فرهنگ ملی بر ادارک فساد در میان کشورهای منتخب می باشد. این تحقیق به روش تطبیقی از نوع متغیرمحور می باشد. در این تحقیق از داده های ثانویه موجود از 80 کشور دنیا استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی میان شاخص های فرهنگ ملی و ادراک فساد بیانگر معناداری رابطه فاصله قدرت، فردگرایی، آینده گرایی، خویشتن داری، و قطعیت با ادراک فساد در کشورهای هدف می باشد. همچنین رابطه ای معناداری میان مردگرایی و ادراک فساد مشاهده نگردید. تحلیل چندمتغیره بیانگر این است که متغیر فاصله قدرت (Beta=0/42) و آینده گرایی (Beta=-0/36). بیشترین تأثیر و عدم قطعیت کمترین تأثیر را بر ادراک فساد دارند. متغیرهای فرهنگی به کار گرفته شده توانسته اند 66 درصد از تغییرات متغیر وابسته (ادراک فساد) را تبیین کنند. نتایج این تحقیق نشان داد که هرچند فرهنگ ملی مقوله ای محوری در کاهش چالش های توسعه به خصوص مسئله فساد می باشد ولی باید به متغیرهای دیگر ازجمله متغیرهای اقتصادی و تأثیر همزمان آنها توجه داشت؛ زیرا با کنترل متغیر درآمد سرانه کشورها تنها دو متغیر فرهنگی فاصله قدرت و متغیر فردگرایی همچنان تأثیر معناداری بر متغیر ادراک فساد داشتند.
بررسی تأثیرات سواد رسانه ای بر تحقق حوزه عمومی مجازی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
707 - 740
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با موضوع بررسی تأثیرات سواد رسانه ای بر تحقق حوزه عمومی در بحران کرونا در صدد است تا علاوه بر تأکید به توسعه سواد رسانه ای و ضرورت آن برای ارتقاء افکار عمومی، سازوکار شکل دهی به حوزه عمومی را ذیل عقلانیت ارتباطی در نسبت با رسانه و البته در موقعیت بحران توصیف نماید. تأکید و توصیف اینکه سواد رسانه ای به عنوان دانشی یا مهارتی راهبردی برای زیست در جامعه شبکه ای، مقوله ای غیرقابل انکار برای شهروندان دیجیتالی است که امروز در معرض انواع محتواها قرار می گیرند. رویکرد مذکور در ذات خود و بدون برنامه ریزی منجر به ایجاد و توسعه حوزه عمومی مجازی و به اصطلاح زیست جهان دیجیتالی شده و کاربران را در نسبتی هم افزا و مشبک، تبدیل به کلی اثرگذاری حدفاصل عامل و ساختار می کند. درواقع بر اساس عقلانیت ارتباطی و سناریوی این نوشتار مبتنی بر امتداد مجازی این نوع از عقلانیت، حوزه عمومی یا همان زیست جهان مجازی، مقام تفاهم عرفی بوده و ظرفیت و امکان مدیریت بحران با توسل به توافق کنشگران را ذیل اتصال سه جهان ذهنی و عینی و اجتماعی در فضای مجازی فراهم می کند. این پژوهش با روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیل رفتارشناسی مردم و رسانه ها در فضای مجازی، مأموریت دارد تا نحوه مواجهه مردم و رسانه ها در همه گیری کرونا و در فهم اخبار و اطلاعات گمراه کننده و جعلی، شایعات، اینفودمی و چگونگی اثرگذاری حوزه عمومی مجازی در مدیریت یا تعمیق بحران را مورد واکاوی قرار داده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش حوزه عمومی مجازی و زیست جهان دیجیتال تشکیل شده در دوران کرونا به علت عدم آموزش کاربردی سواد رسانه ای در کشور و حجم بالای فیک نیوزها، معیوب بوده و الگوی مطلوب، ارتقای فرایندی این مهارت بر اساس نوع نوینی از عقلانیت ارتباطی در سطوح مردم، مسئولان و رسانه ها با تکیه بر «تفکر انتقادی» و دید 360 درجه به محتواهاست. براساس نتایج حاصل ازاین پژوهش حوزه عمومی مجازی و زیست جهان دیجیتال تشکیل شده دردوران کرونا به علت عدم آموزش کاربردی سواد رسانه ای درکشوروحجم بالای فیک نیوزها، معیوب بوده و الگوی مطلوب، ارتقای فرایندی این مهارت بر اساس نوع نوینی ازعقلانیت ارتباطی در سطوح مردم، مسوولان و رسانه ها با تکیه بر«تفکر انتقادی» و دید 360 درجه محتواهاست.
بررسی راهبردهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست گذاری جمعیتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
771 - 810
حوزههای تخصصی:
نقش فرهنگ در تغییرات جمعیتی مهم و تاثیرگذار است. هدف پژوهش، بررسی راهبردهای فرهنگی سیاست های جمعیتی است. از این رو، می کوشد به این سوال پاسخ دهد که راهبردهای فرهنگی در حوزه سیاست گذاری جمعیتی دارای چه نقاط ضعف و قوتی است؟ این پژوهش کاربردی بوده و با روش کیفی و الگوی سوات تلاش می شود نقاط قوت و ضعف راهبردهای فرهنگی درحوزه سیاست های جمعیتی وهمچنین فرصت ها و تهدیدهای محیط بیرونی شناسایی و توصیف شود. در توصیف نقاط قوت و ضعف از متن سیاست های کلی جمعیت و اسنادبالادستی و نظرخبرگان استفاده می شود. تهدیدهای فرهنگی روز جامعه نیز براساس نظریه نوسازی شناسایی و تحلیل می گردد. سپس راهبردهای پیشنهادی با تمرکز بر نقاط ضعف و تهدیدهای فرهنگی ارائه می شود. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است. نقش فرهنگ در تغییرات جمعیتی مهم و تأثیرگذار است. هدف پژوهش، بررسی راهبردهای فرهنگی سیاست های جمعیتی است. ازاین رو، می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که راهبردهای فرهنگی در حوزه سیاست گذاری جمعیتی دارای چه نقاط ضعف و قوتی است؟ این پژوهش کاربردی بوده و با روش کیفی و الگوی سوات تلاش می شود نقاط قوت و ضعف راهبردهای فرهنگی درحوزه سیاست های جمعیتی و همچنین فرصت ها و تهدیدهای محیط بیرونی شناسایی و توصیف شود. در توصیف نقاط قوت و ضعف از متن سیاست های کلی جمعیت و اسناد بالادستی و نظر خبرگان استفاده می شود. تهدیدهای فرهنگی روز جامعه نیز براساس نظریه نوسازی شناسایی و تحلیل می گردد. سپس راهبردهای پیشنهادی با تمرکز بر نقاط ضعف و تهدیدهای فرهنگی ارائه می شود. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است. یافته های پژوهش، نشان می دهد راهبردهای فرهنگی در حوزه سیاست گذاری جمعیتی با توجه به وضعیت فرهنگی جامعه (محیط بیرونی) در حالت تدافعی است؛ این وضعیت ناشی از غلبه نقاط ضعف سیاست های جمعیتی بر نقاط قوت (عوامل درونی) و چیرگی تهدیدهای فرهنگی بر فرصت ها (عوامل بیرونی) است. فاصله بین واقعیت های روز جامعه و سیاست های فرهنگی، نگاه کمّی و کم توجهی به موانع فرهنگی از مهم ترین ضعف های درونی سیاست ها و راهبردهای فرهنگی افزایش جمعیت است. مؤلفه های فرهنگی نوین مانند فردگرایی، مصرف گرایی، لذت گرایی، تن پرستی و جایگزینی حیوانات به جای فرزندآوری نیز مهم ترین تهدیدهای رشد جمعیت است که با وضعیت مطلوب فاصله دارد. دراین راستا، راهبردهایی همچون توجه به میزان پذیرش فرهنگی خانواده ها، اعتمادسازی فرهنگی، سرمایه گذاری بر مهارت انتخاب گری در مواجه با تحولات فرهنگی نوین، ضرورت انجام آمایش فرهنگی و برنامه ریزی براساس تراکم و تفاوت های فرهنگی پیشنهاد می شود.
بررسی جامعه شناختی اخلاق کار و مقایسه آن در بین زنان و مردان کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر (با تأکید بر بند 24 سیاست های کلی نظام اداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
811 - 840
حوزههای تخصصی:
اخلاق کار یکی از نیازهای اساسی هر جامعه است و نیروی انسانی برخوردار از اخلاق کار، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف و توسعه ملی کشورها محسوب می شود. اصلی در این پژوهش تحلیل جامعه شناختی اخلاق کار زنان و مردان شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر بوده است. برای چهارچوب نظری تحقیق از نظریه پردازان در حوزه های مختلف جامعه شناسی، مدیریت سازمانی و روان شناسی استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری، تمامی زنان و مردان شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر بودند. نمونه آماری با استفاده از نرم افزار سمپل پاور تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ایی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه 78 سؤالی محقق ساخته استفاده شد. روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی از طریق آلفای کرونباخ (78/0= ) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss و amos و با تحلیل مدل معادلات ساختاری در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج حاصل نشان داد که کنترل سازمانی با ضریب مسیر (626/0)، میزان تحصیلات با ضریب مسیر (156/0)، نگرش جنسیتی با ضریب مسیر (099/0) و باورهای مذهبی با ضریب مسیر (325/0) بر اخلاق کار زنان و مردان کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر تأثیر دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی نمونه های مستقل در سطح معنی داری (05/0) نشان داد که اخلاق کار زنان با میانگین (105) بیشتر از مردان است.
بازنمایی تحولات نام گذاری ها و باز نام گذاری های معابر و اماکن شهر تهران در مطبوعات از 1300 تا 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
نام گذاری و بازنام گذاری یکی از جنبه های هویت بخشی به فضا است. این مقاله تحولات بازنمایی نام گذاری ها و باز نام گذاری های معابر و اماکن شهر تهران را در آیینه مطبوعات در طول یک سده مورد بررسی قرار داده است و تلاش شده تا تولد و نقاط اوج نامگذاری ها و بازنامگذاری ها در گرایش های مختلف را نمایان سازد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمّی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های این پژوهش از تمام شماره های چاپ شده روزنامه اطلاعات که حدود یک قرن چاپ آن تداوم داشته جمع آوری و پس از جمع آوری متون مرتبط با نام گذاری، داده ها طبقه بندی و تحلیل محتوا شدند. نام گذاری ها و بازنام گذاری ها بیش از هر چیز تابع قدرت و از طرفی تحولات اجتماعی و سیاسی هستند. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که طی صد سال اخیر نام هایی با گرایش سیاسی بیشترین فراوانی را داشتند به شکلی که نام شخصیت ها یا وقایع سیاسی بعد از تغییرات ساختاری، به سرعت آماج حمله قرار گرفته است. در واقع اولین قدم بعد از تغییرات ساختاری، محو و ازبین بردن نام شخصیت ها و وقایع متناسب با نظام ارزشی گذشته است و بعد از این نام های همسو با ایدئولوژی وقت هستند که باید هم بر بستر بزرگ خیابان ها و معابر شهری و هم در خاطرات جمعی ثبت شوند به عبارتی؛ ایدئولوژی وقت خواهان تحریم هویت نظام گذشته و روی کار آوردن هویتی جدید است که این را با بذل توجه به برخی از نام ها و محو نام های ناهمسو با خود نشان میدهد.
عادات رسانه ای و ارتباطات یکپارچه بازاریابی؛ رابطه فرهنگ مصرفی رسانه و جذب مخاطبان (مطالعه ای در مراکز جراحی خاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
98 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی عادات رسانه ای و ارتباطات یکپارچه بازاریابی؛ اثرات فرهنگ مصرف رسانه ای در جذب مخاطبان مراکز جراحی خاص در شهرهای سنندج و همدان است. فرهنگ مصرف رسانه ای بخش بزرگی از زندگی روزمره افراد را شامل می شود و تفاوت های این زمینه از ویژگی های فردی، موقعیتی و ساختاری برگرفته از نوع جامعه یا موقعیت اجتماعی نشأت می گیرد. از طرفی تمایل به زیبایی بخش مهمی از هویت فرد است و ظاهر مطلوب، تصور شخص نسبت به خویش را بهتر می کند و به او اعتماد به نفس می دهد. امروزه تحولات فرهنگی در جوامع متعدد و نیز افزایش نگرانی مردم درباره وضعیت ظاهری خود، تقاضای بسیاری برای انجام جراحی زیبایی را به دنبال دارد. افزایش تمایل به جوان تر دیده شدن و نتایج بهتر ظاهری این درمان ها، سبب جذابیت جهانی خدمات زیبایی پوست و مو شده است. با پیشرفت تکنولوژی دیجیتالی، کسب وکار خدمات زیبایی پوست و مو نیز پرطرفدار شده است. این تحقیق از نظر هدف از نوع کاربردی و بر حسب روش توصیفی است زیرا نتایج این پژوهش می تواند پژوهشگران فعال در این حوزه را نیز قادر به استفاده از مطالب آورده شده در چارچوب طرح های تحقیقاتی خود کند. همچنین تحقیق حاضر از لحاظ اجرا از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. پژوهش حاضر از منظر شیوه گردآوری داده ها، یک پژوهش مطالعه موردی است. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است که شامل جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سؤالات مربوط به وضعیت فعلی موضوع مورد مطالعه می شود. در این تحقیق از روش پیمایشی نیز استفاده گردیده است. با توجه به ساختار مسئله از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP[1]) استفاده شد. پس از شناسایی عادات رسانه ای مؤثر به کمک پرسشنامه، مدل سازی شد و اولویت ها تعیین گردید. وزن نهایی هر یک از استراتژی های IMC[1] مشخص و این استراتژی ها رتبه بندی شدند.
تبیین زن آزاری با تأکید بر نقش میانجی گری نگرش به حقوق و تکالیف زوجین در مدل حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۳
121 - 153
حوزههای تخصصی:
اهداف: بررسی عوامل مؤثر بر زن آزاری با تأکید بر نقش میانجی گری نگرش زوجین به حقوق و تکالیف زوجین در بین زنان و شوهران در آذرشهر تبریز بود. روش مطالعه: پیمایشی، توصیفی و تبیینی و جامعه آماری شامل کلیه زنان و شوهران در خانوارها و نیز مرکز اورژانس اجتماعی آذرشهر بود. حجم نمونه شامل 50 نفر زن یا شوهر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای، چندمرحله ای، خوشه ای و تصادفی سیستماتیک از میان اعضای جامعه آماری انتخاب شد. روش جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته و نیز پرسش نامه استاندارد همسرآزاری بود. با توجه به کم بودن حجم نمونه برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت جنسیت، میزان تحصیلات، درآمد، میزان زن آزاری، نگرش ها، تجربه کودکی خشونت خانگی، دلایل زن آزاری بین پاسخ گویان خانوارها و اورژانس اجتماعی معنادار نبود؛ لیکن سن و تعداد فرزند در پاسخ گویان اورژانس به طور معنادار بالاتر بود. مدل تبیینی نشان داد نگرش های نادرست 29 درصد و تجربه کودکی خشونت خانگی 23 درصد بر زن آزاری تأثیر مستقیم دارد. تجربه کودکی خشونت خانگی با میانجی گری نگرش های نادرست، 22 درصد بر زن آزاری تأثیر مستقیم دارد. تحصیلات همسر 29 درصد بر زن آزاری تأثیر معکوس دارد. درآمد زوجین 23 درصد بر زن آزاری تأثیر معکوس دارد. درآمد زوجین به عنوان متغیر تعدیل گر، تأثیر مستقیم نگرش های نادرست بر زن آزاری را 31 درصد کاهش می دهد. نتیجه گیری: افزایش آگاهی زوجین درباره حقوق و تکالیف خود باعث کاهش رفتار زن آزاری خواهد شد و از طرفی، توسعه اجتماعی- اقتصادی خانواده می تواند بر کاهش زن آزاری تأثیر بازدارنده داشته باشد.
Evaluation of the Quality of the Elementary Education Program at Farhangian University Based on the CIPP Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the fields with the highest number of students at Farhangian University is Primary Education. Therefore, the purpose of this study was to evaluate the quality of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model.
Methodology: This study was applied in terms of objective and descriptive-survey in terms of implementation method. The study population included faculty members, educational group managers, and graduates of Primary Education from Farhangian University campuses in Tehran province during 2019-2022, and primary school principals in Tehran city in 2022. The sample size was estimated to be 276 individuals (20 faculty members, 6 educational group managers, 200 graduates of Primary Education, and 50 primary school principals) selected through simple random sampling. Data were collected through semi-structured interviews with faculty members and educational group managers and a researcher-made questionnaire filled out by all sample members. The data were analyzed using open, axial, and selective coding methods and examining the desirability of axial and selective codes.
Findings: The findings indicated that for the quality of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model, 88 open codes, 31 axial codes, and 7 selective codes were identified.
Conclusion: The results of this study indicated that the status of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model was not at a desirable level and improvement of the identified open, axial, and selective codes in this research is necessary for enhancement.