فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلقی نشان دهنده آن هستند که هوش بر گرایشات و رفتارهای سیاسی افراد و گروه ها تاثیر گذار است. مطالعه اثرگذاری هوش های فرهنگی و هیجانی بعنوان توانمندی هائی ذهنی و رفتاری بر گرایش افراد به ارزش های دموکراتیک می تواند در راستای این دسته از مطالعات در نظر گرفته شود. این مطالعه در شهر ارومیه انجام شده است که یکی از شهرهای چند فرهنگی و چند قومیتی ایران به شمار می رود. در راستای اجرای این پژوهش، پیمایشی در بین 600 نفر از شهروندان این شهر به اجر درآمده است و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای این تعداد از افراد از نواحی 5 گانه شهر ارومیه انتخاب شده و مورد پرسشگری قرار گرفته اند. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج، نشان دهنده اثرگذاری هوش های فرهنگی و هیجانی بر گرایش به ارزش های دموکراتیک در میان شهروندان شهر ارومیه هستند. هر چند این ارتباط در بین دو متغیر مستقل هوش فرهنگی و هیجانی متفاوت بوده و هوش هیجانی دارای اثرگذاری قوی تری بر گرایش شهروندان به ارزش های دموکراتیک است.
بررسی رابطه ذهن آگاهی با بلوغ اجتماعی و سبک های مقابله با استرس در میان دانشجویان زن مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین رابطه بین ذهن آگاهی با بلوغ اجتماعی و سبک های مقابله با استرس در میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بود. طرح این پژوهش از نوع غیر آزمایشی، توصیفی و همبستگی است. جمعیت پژوهش را دانشجویان زن کارشناسی ارشد دانشگاه علوم و تحقیقات تشکیل دادند. تعداد نمونه 120 نفر بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه پژوهش را به منظور جمع آوری داده های خام به شرح زیر تکمیل نمودند. پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی(KIMS) (2004)، پرسشنامه رائو(1986) (RSMS) و پرسشنامه سبک های مقابله با استرس بیلنگز و موس (1981) (CRI). داده های خام پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و تحلیل های آماری توصیفی و فرضیه های پژوهش با استفاده از آمار استنباطی رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. یافته های این پژوهش بیانگر وجود رابطه معکوس و معنی دار میان ذهن آگاهی و سبک مقابله با استرس شناختی، هیجانی و حمایتی و عدم رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی و بلوغ اجتماعی و همچنین میان ذهن آگاهی و سبک مقابله با استرس حل مسئله و سبک مقابله با استرس جسمانی بود.
بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی پرسشنامه ملاک های انتخاب همسر (MSCI) در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین تصمیم های افراد در طول زندگی، تصمیم گیری در مورد انتخاب همسر است.. هدف از این پژوهش بررسی روایی و پایایی و ساختارعاملی پرسشنامه ی معیارهای انتخاب همسر شوارتز و هاسیبروک (2012)، در نمونه ایرانی است. این پژوهش از نوع زمینه یابی برای سنجش ساختار عاملی ابزار است. نمونه ی پژوهش شامل 486 نفر بوده که به شیوه نمونه گیری نسبی از میان دانشجویان انتخاب شدند و پرسشنامه های ملاک های انتخاب همسر ( MSCI ) و پرسشنامه اولویت بخشی ملاکهای همسرگزینی را تکمیل نمودند. نتایج برازش مدل عاملی تاییدی نشان داد مدل 9 عاملی پرسشنامه ملاک های انتخاب همسر ( MSCI ) در نمونه ایرانی از برازش مناسب برخوردار است. میزان آلفای کرونباخ عامل ها بین 51/0 تا 91/0 و به روش بازآزمایی با فاصله 1 ماه بین 53/0 تا 72/0 به دست آمد. همبستگی عامل های پرسشنامه MSCI با عامل های پرسشنامه اولویت بخشی ملاکهای همسرگزینی، مثبت و معنی دار به دست آمد. یافته ها نشان می دهد که مهترین عامل ها برای انتخاب همسر در نمونه ایرانی به ترتیب عامل های قابل اعتمادبودن، خوش خلقی، مهربانی و درک همسر است.
رابطه خلاقیت هیجانی و خودکارامدی با سازگاری فردی و اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خلاقیت هیجانی و خودکارامدی با سازگاری فردی و اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران انجام شده است. روش تحقیق حاضر از نوع تحقیقات همبستگی است.. به این منظور از بین کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران در سال تحصیلی 94-95 نمونه ای به حجم 290 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند.برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خلاقیت هیجانی آوریل (1994) ، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و آدامز (به نقل از بختیاری ، 1375) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) استفاده شد. نتایج این پژوهش با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی با سازگاری فردی و اجتماعی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(p<0.001)
مطالعه جامعه شناختی عاملیت زنان: مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد توجه اندیشمندان جامعه شناسی، توجه به عاملیت و فاعل بودن زنان در کنش های روزمره اجتماعی و به طور کلی در رفتارهای اجتماعی می باشد. هدف اصلی این مطالعه جامعه شناختی عاملیت زنان با تأکید بر شهر کرمانشاه می باشد. این مطالعه با روش توصیفی و تکنیک پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه روی 400 نفر از زنان شهر کرمانشاه انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از آزمون های مقایسه میانگین ها و ضریب همبستگی استفاده به عمل آمد. در این مطالعه مسائلی مانند قدرت تصمیم گیریبعد از ازدواج، استقلال و آزادی، مالکیت و توانایی رفتن به اماکن مختلف برای زنان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آن نشان می دهد که متغیرهایی مثل سن (26/0=r) میزان آرایش (31/0- =r)، میزان استفاده از رسانه های جمعی (33/0 =r)، وضعیت شغلی همسر (13/5 =f)، محل تولد (512/5 =f)، اوقات فراغت (31/0- =r) بر روی عاملیت زنان تأثیر معناداری دارد. اجرای استراتژی هایی مثل استراتژی ارائه خدمات مالی، استراتژی اشتغال و استراتژی مهارت های زندگی و حمایت اجتماعی می تواند عاملیت زنان را در جامعه تقویت نماید.
از ارتقاء تا سقوط آزاد: سهم پژوهشگران ایرانی در بازار مجلات علمی نامعتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاپ مقالات علمی-پژوهشی از چنان اهمیتی نزد سیاستگذار آموزش عالی در ایران برخوردار است که در آئین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی برای این فعالیت سقف امتیاز در نظر گرفته نشده است. عدم قیمت گذاری (امتیازگذاری) مناسب با مقالات چاپ شده در مجلات معتبر بین المللی و تاکید ضمنی فراوان بر چاپ مقالات در مجلات بین المللی در کنار عدم مکانیسم مناسب معرفی، شناخت و نظارت بر آنها، بازار مجلات بین المللی جعلی، کم اعتبار و بدون اعتبار را در محافل دانشگاهی ایران گرم کرده است. در این مقاله با استناد به آرشیو مجلات علمی غیرمعتبر و کم اعتبار نشان داده شد که پژوهشگران ایرانی سهم قابل توجهی در این بازار دارند. پیمایش مقالات چاپ شده در 10 مجله غیرمعتبر طی دهه اخیر حاکی از آن است که پژوهشگران ایرانی به دلیل ساختار انگیزشی ناشی از فرآیند ارتقاء، مشارکتی فعال در این مجلات داشته اند و حتی حاضر بوده اند برای چاپ مقاله در این مجلات بی اعتبار هزینه ای نیز بپردازند. به طور متوسط از هر 3 مقاله منتشر شده در این مجلات نامعتبر، یکی توسط پژوهشگران ایرانی چاپ شده است و طی دهه اخیر تنها همین 10 مجله حدود 3 میلیون دلار ارز از کشور خارج کرده اند. این امر یکی از نتایج ناخواسته فرآیند ارتقاء در ایران است که به صورت مشارکت فعال پژوهشگران ایرانی در مجلات نامعتبر و خروج ارز از کشور به مثابه ظهور رسیده است. به نظر می رسد اصلاح فرآیند ارتقاء در دانشگاه های کشور بیش از هر زمان دیگری اجتناب ناپذیر است.
رابطه بهزیستی ذهنی با کیفیت زندگی تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
۲۲۹-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه:دانشجویان یکی از ذی نفعان کلیدی نظام آموزش عالی بوده و پائین بودن کیفیت زندگی یا رضایت از زندگی آنان می تواند نقطه آغازی بر انحراف از رسالت، آرمانها و راهبردهای توسعه آموزش عالی و یادگیری باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت کیفیت زندگی تحصیلی و بهزیستی ذهنی و رابطه بین آن دو در بین دانشجویان کلیه مقاطع تحصیلی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی در سال تحصیلی 96-95 طراحی شد. روش: در مطالعه حاضر که از نوع مطالعات همبستگی است، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال تحصیلی 96-95 بود. حجم نمونه نهایی برابر 213 نفر محاسبه شد و نمونه ها به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت بررسی وضعیت کیفیت زندگی تحصیلی از ابزار سنجش کیفیت زندگی دانشگاهی مهدی و جهت سنجش وضعیت بهزیستی ذهنی از پرسشنامه بهزیستی ذهنی گلستانی بخت استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شد. یافته ها: به طورکلی 1/17 درصد زنان، 1/23 درصد مردان، 23 درصد دانشجویان مقطع کارشناسی، 9/15 درصد دانشجویان کارشناسی ارشد و 1/16 درصد از دانشجویان مقطع دکتری رضایتی در سطح زیاد تا خیلی زیاد از کیفیت زندگی تحصیلی داشتند. همچنین 4/19 درصد زنان، 2/19 درصد مردان، 20 درصد دانشجویان مقطع کارشناسی، 3/19 درصد دانشجویان مقطع ارشد، 4/19 درصد دانشجویان مقطع دکتری و به طورکلی 6/19 درصد از نمونه موردبررسی رضایتی در سطح کم تا خیلی کم داشتند. بر اساس یافته های به دست آمده وضعیت رضایت از کیفیت زندگی تحصیلی در سطح متوسط قرار داشت. بیشترین رضایت دانشجویان ابتدا در بعد معاشرت با دوستان و بعدازآن در ابعاد رضایت از تنوع فرهنگی دانشگاه، رضایت از کتابخانه دانشگاه، رضایت از چشم انداز و آینده شغلی رشته بود. همچنین کمترین میزان رضایت مختص ابعاد رضایت از خدمات ارتباطی دانشگاه، خدمات ورزشی، رفاهی و تفریحی دانشگاه، امکانات حمل ونقل دانشگاه و امکانات درمانی بود. با توجه به میانگین نمرات به دست آمده در هر مؤلفه و نمره کل، وضعیت بهزیستی ذهنی در کل نمونه (56/180=M) و به تفکیک گروه زنان (14/180=M) و مردان (42/181=M) به طور معناداری بالاتر از عدد معیار (156=M) قرار داشت. به عبارتی دیگر، بهزیستی ذهنی نمونه موردبررسی در سطح مطلوبی قرار داشت. بر اساس نتایج مدل رگرسیون برازش یافته (925/0=GFI، 919/0=CFI، 082/0=RMSEA) حدود 15 درصد از تغییرات کیفیت زندگی تحصیلی توسط ابعاد بهزیستی ذهنی تبیین شد. بحث: کیفیت زندگی تحصیلی سازه ای چندبعدی بوده و تحت تأثیر عوامل متعددی تنزل یا ارتقاء می یابد. دانشجویان می بایستی علاوه بر مهیا بودن امکانات تحصیلی در دانشگاه به امکانات تفریحی، فرهنگی، ورزشی و سایر موارد مرتبط نیز دسترسی داشته باشند تا بتوانند انرژی اضافه حاصل از تحصیل و مطالعه را از طریق این امکانات تخلیه نمایند. این امر علاوه بر اینکه موجب تخلیه انرژی اضافه و خستگی دانشجویان خواهد شد، از طرفی دیگر موجب ایجاد انگیزه لازم برای مطالعه و فعالیت علمی آنها خواهد شد
نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه ی محله ای مطالعه ی تطبیقی: محله های نیار و سبلان، شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
166-198
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی، موجب بروز ناپایداری توسعه ی محلات شهری شده است. رویارویی با ریشه های این ناپایداری در مدیریت شهری، بدون مشارکت شهروندان و بهره گیری از سرمایه ی اجتماعی، امری دشوار است. هدف پژوهش، شناخت میزان تأثیرگذاری سرمایه ی اجتماعی بر توسعه ی محله ای است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی (پرسشنامه ) استفاده شده است. از 21 نماگر در بُعد سرمایه ی اجتماعی و 15 معیار در بُعد توسعه ی محله ای برای سنجش روابط، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری پیرسون، رگرسیون، تحلیل مسیر و T مستقل، در نرم افزار SPSS، استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل ساکنان محل های نیار و سبلان در شهر اردبیل هستند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکردان و برای نمونه گیری از روش تصادفی سیستماتیک منظم، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در هر دو محله، بین سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی محله ای رابطه ی قوی وجود دارد. از نظر شاخص های مشارکت، پیوند همسایگی، شبکه ی اجتماعی و کیفیت کالبدی بین دو محله، تفاوت معنادار است و از نظر میزان رضایتمندی عمومی، تفاوت معنا دار نیست. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارایه شده است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نزاع دسته جمعی در شهر لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
49 - 70
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نزاع دسته جمعی به عنوان یک آسیب اجتماعی، یکی از شاخص های مهم وجود خشونت در جامعه تلقی می شود که بین افراد و گروه ها به وقوع می پیوندد و امنیت اجتماعی را مورد تهدید و مانع توسعه اجتماعی می شود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نزاع دسته جمعی در شهر لردگان انجام گرفته است.<br /> روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش ازنوع پیمایشی و ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد بوده است. جامعه آماری را کلیه افراد 18-60 سال شهر لردگان تشکیل می دهند که از این تعداد، نمونه ای با حجم 384 نفر از طریق فرمول کوکران برآورد و به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شده اند.<br /> یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از معنادار بودن رابطه ی بین متغیرهای پرخاشگری، اختلافات ملکی، خویشاوندگرایی، تجربه عینی نزاع و جنس با متغیر وابسته می باشد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای پرخاشگری و اختلافات ملکی به ترتیب با ضریب بتاهای(554/0) و (135/0)، بیشترین تأثیر را بر گرایش به نزاع دسته جمعی داشته اند.<br /> نتیجه گیری: با افزایش اختلافات ملکی، خویشاوندگرایی، تجربه عینی و پرخاشگری میزان گرایش به نزاع دسته جمعی نیز افزایش می یابد.
تحلیل مضمون الزامات تحققِ امنیت انتظامی در اندیشه فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
85 - 108
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نیروی انتظامی به سبب وظایف سنگین و درخور اهمیت خود، از یک سو؛ و تعامل مستقیم و بی واسطه با مردم، از سوی دیگر؛ از نقشی منحصربه فرد در میان سازمان های تأمین کننده امنیت برخوردار است. از این رو، این پژوهش به منظور تحلیل مضمونِ الزامات تحقق امنیت انتظامی در اندیشه فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) شکل گرفته و می کوشد تا به این پرسش اساسی پاسخ گوید که از نظر ایشان تحقق امنیت انتظامی از منظر معظم له بر چه الزاماتی استوار است؟
روش شناسی: داده های پژوهش شامل کلیه بیانات فاقد طبقه بندی فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) در دیدار با فرماندهان ناجا و دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی(امین) از فروردین ماه 1390ه.ش تا مهرماه 1396ه.ش می باشد که با بهره گیری از روشِ «تحلیل مضمون» و در چارچوب، نرم افزار MAXQDA مورد بررسی قرار گرفته است. برای سنجش روایی از آزمون اعتبار محتوا بهره گرفته شده است؛ بدین منظور، یافته های حاصل از این پژوهش در اختیار تعدادی از صاحب نظران قرار گرفت و نظرات ایشان جهت اصلاح مضامین مستخرج درباره سئوال پژوهش مورد استفاده واقع شد. همچنین، برای محاسبه پایایی داده ها از روش هولستی استفاده گردید؛ در نتیجه، با توجه به رقم حاصل که برابر با 89/0 است، پایایی نتایج پژوهش پیش رو مورد تأیید قرار گرفت.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که از منظر فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) نیروی انتظامی به منظور ایجاد، استقرار و عمومیت بخشیدن به برجسته ترین نیاز ملی که همانا امنیت است، مستلزم حفظ و تقویت ارزش های دینی در بُعد نگرشی، نوآوری به ویژه در عرصه علمی در بُعد دانشی، و اقتدار، قانون گرایی و انضباط در بُعد توانشی می باشد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی با میانجی گری عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با سلامت سازمانی با میانجی گری عزت نفس سازمانی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل همه کارکنان اداری ادارات آموزش وپرورش شهرستان ارومیه به تعداد 380 نفر است که 200 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسش نامه استاندارد سرمایه اجتماعی (Nahapiet & Ghoshal, 1998)، عزت نفس سازمانی (Pierce et al., 1989) و سلامت سازمانی (Hoy & Feldman, 1996) استفاده شد. برای بررسی روایی پرسش نامه ها از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 76/0، 92/0، و 91/0 بود. نتایج به دست آمده از اجرای الگو های تحلیل مسیر خروجی نرم افزار، نشان دهنده مناسب بودن برازش الگوی معادلات ساختاری است. نتایج آزمون فرضیه ها به روش الگوسازی معادلات ساختاری نشان دادند بین سرمایه اجتماعی با عزت نفس سازمانی و سلامت سازمانی، روابط معناداری وجود دارد. درکل نتایج نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین عزت نفس سازمانی و سلامت سازمانی است؛ همچنین نتایج تحلیل آماری نشان دادند اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی بر سلامت سازمانی با میانجی گری عزت نفس سازمانی کارکنان، 21/0 است که در سطح 001/0 مثبت و معنی دار است؛ بنابراین عزت نفس سازمانی در روابط بین سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی نقش میانجی را دارد.
بررسی تأثیر برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان بر ازهم گسیختگی خانواده. (مورد مطالعه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
158 - 195
حوزههای تخصصی:
گرایش به تماشای برنامه های شبکه های ماهواره ای، تأسیس شبکه ها و پخش برنامه هایی به زبان فارسی از طریق این شبکه ها طی سال های اخیر موجی از نگرانی ها را در خصوص افزایش آسیب های اجتماعی، به ویژه آسیب های مرتبط با خانواده ها در سطح مسئولان نظام به همراه داشته است. بر همین اساس بررسی و تحلیل اجتماعی تأثیرات این برنامه ها بر ازهم گسیختگی خانواده ها در شهر تهران (فارغ از تمام عوامل مؤثر دیگر بر ازهم گسیختگی خانواده)، هدف اساسی مقاله حاضر است. چارچوب نظری مورد استفاده شامل نظریه وابستگی، نظریه استفاده و رضامندی و در نهایت نظریه کاشت در حوزه ارتباطات و رسانه می باشد. روش این تحقیق تحلیلی- توصیفی از نوع پیمایش بوده است. روش گردآوری اطلاعات میدانی و ابزار آن پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه آماری آن 137 نفر از مخاطبان برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان است که به روش تصادفی از میان کسانی که به نوعی درگیر موضوع اختلافات، تنش ها و شکایات مرتبط با خانواده بوده و برخی از آن ها به همین سبب به دادگاه مراجعه کرده و تشکیل پرونده داده اند، انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه با استفاده از روش منطقی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ (ضریب آلفا کل 894/0) به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تماشای برنامه های فارسی زبان شبکه های ماهواره ای و از هم گسیختگی خانواده ها در تهران رابطه وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که برنامه های ماهواره ای فارسی زبانی که در آن ها به ترویج روابط نامشروع می پردازند، مانند: نمایش سریال هایی که روابط آزاد جنسی را به طور مستقیم و غیرمستقیم ترویج می کنند و نیز برنامه های دیگری ازاین دست بیش از سایر برنامه ها در ازهم گسیختگی خانواده ها تاثیردارند. واژه های کلیدی: خانواده، ماهواره فارسی زبان، ازهم گسیختگی خانواده، هویت فردی، سبک زندگی غربی.
مقایسه بین نسلی رابطه نظام ارزشی افراد و نگرش به پایداری خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک تغییر مهم در نهاد خانواده درایران گسترش ناپایداری خانواده است. یکی از علل ناپایداری، می تواند تغییردر نظام ارزشی افرادباشد. بر این اساس، رابطه بین نظام ارزشی افراد ونگرش به پایداری خانواده می تواند به عنوان مساله پژوهش باشد. در این پژوهش که به روش پیمایشی در نمونه 388 نفری از شهروندان متولد دهه های چهل تا هفتاد شمسی در شهر همدان انجام گرفته، به صورت بین نسلی، به مقایسه نظام ارزشی، نگرش به پایداری خانواده و رابطه بین نظام ارزشی افراد و نگرش آنها به پایداری خانواده پرداخته شده است. برای سنجش نظام ارزشی از نظریه رونالد اینگلهارت استفاده شده و نگرش به پایداری خانواده نیز با تقسیم بندی به ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین نظام ارزشی و نیز نگرش نسل های مختلف به پایداری خانواده در نسل های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد. بین ابعاد سنتی و بقای نظام ارزشی و نگرش به پایداری خانواده در نسل های مختلف رابطه معنادار وجود دارد، درحالی که بین ابعاد سکولار – عقلانی و خود شکوفایی این نظام و نگرش به پایداری خانواده در این نسل ها رابطه معنادار وجود ندارد. گفتنی است که بیشتر یافته ها، با انتظارات قبلی و پیشینه هم خوانی نداشت. که می تواند ناشی از توقف شرایط اجتماعی در وضعیت نیازهای وجودی باشد.
سنجش کیفیت زندگی مردم شهر تهران بر اساس پرسشنامه استاندارد سازمان جهانی سلامت WHOQOL-BREF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر از نوع توصیفی است و هدف آن سنجش و بررسی میزان کیفیت زندگی مردم در شهر تهران بر اساس پرسشنامه استاندارد سازمان جهانی سلامت WHOQOL-BREF است. این پرسشنامه توسط گروه کیفیت زندگی سازمان جهانی سلامت در چهار حیطه (سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و وضعیت محیط) و با 26 گویه تدوین شده و در کشورهای مختلف جهان اعتبار و روایی آن مورد سنجش قرار گرفته است. در مطالعه حاضر جامعه آماری شامل شهروندان بالای 18 سال ساکن در مناطق 22 گانه شهر تهران در زمان اجرای پژوهش (1393)، هستند. شیوه نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای است و حجم نمونه برابر 1515 می باشد. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد امتیاز کل کیفیت زندگی در بازه (100-0) برابر با 54.5 و در بازه (20-4) برابر 12.7 می باشد که می توان گفت پاسخگویان میزان کیفیت زندگی خویش را متوسط ارزیابی نموده اند. بین متغیر کیفیت زندگی و متغیرهای جنس و وضعیت تأهل در شهر تهران تفاوت معناداری وجود ندارد. بین تحصیلات و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ افراد با تحصیلات دانشگاهی نسبت به افراد با تحصیلات غیردانشگاهی از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند. همچنین بین گروه های مختلف سنی و میزان کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد؛ افراد 21 تا 30 سال در شهر تهران دارای بالاترین میزان کیفیت زندگی نسبت به سایر گروه های سنی هستند.
سیاستهای اجتماعی پیشنهادی در حوزه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۱۰۴-۷۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از وظایف دولتها اتخاذ سیاستهای مناسب برای ارتقاء شاخصهای سلامت اجتماعی و کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی است. در شرایط فعلی کشور شاهد روند افزایشی آمار آسیبهای اجتماعی، تنوع آنها و کاهش سن افراد آسیب دیده اجتماعی هستیم. تحقیق حاضر با هدف تدوین سیاستهای پیشنهادی در حوزه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی در ایران انجام شده است. روش: تحقیق از نوع تحقیقات کیفی و به روش دلفی بوده و طی آن، نظرات تعداد 20 نفر از نخبگان و صاحبنظران برجسته کشور در این حوزه استخراج گردید. یافته ها: یافته های تحقیق در چهار مرحله شامل یک پیش راند و سه راند به دست آمده است. در مرحله پیش راند که به صورت یک سؤال باز بود 52 سیاست توسط نخبگان پیشنهاد شد. پس از تحلیل اطلاعات در مرحله اول 48 سیاست، در مرحله دوم 31 سیاست و در مرحله سوم 32 سیاست پیشنهادی حاصل شد که اولویت دارترین آنها رصد مستمر آسیبهای اجتماعی، توجه به رویکردهای اجتماع محور، توجه ویژه به مسائل اقتصادی، توجه به راهکارهای قضازدایی، گسترش روحیه نشاط و امید، همکاری بین بخشی، توجه به ارزشها، آینده پژوهی، توجه به نقاط آسیب خیز اجتماعی، حذف ساختارهای موازی و ناکارآمد، سنجش سلامت اجتماعی، تهیه پیوستهای اجتماعی و فرهنگی بودند. بحث: با وجود اقدامات انجام شده، جای سیاستهای اجتماعی مشخص در سطح کلان در جامعه (به جز در حوزه اعتیاد به مواد مخدر) درزمینه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی خالی است تا از این طریق برای ترسیم نقشه راه برای مدیریت آسیبهای اجتماعی، پرهیز از سیاستگذاریهای سلیقه ای، بهره گیری از همه ظرفیتها در بخش دولتی و غیردولتی، هماهنگیهای بین بخشی و فرابخشی، مدیریت بهینه منابع، اولویت دهی سیاستگذاریهای اجتماعی، افزایش فراگیری، جامعیت و کفایت برنامه های اجرایی و تقسیم کار بهتری بین دستگاههای مرتبط اقدام شود.
سنجش و مقایسه سرمایه اجتماعی در گونه های متفاوت محلات شهری (نمونه موردی: محله سلطان میر احمد و فین کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتماع محلّی، مناسب ترین بستر برای دستیابی به غنای اجتماعی است، به گونه ای که ارزش بافت های محلات شهری با الگوهای اجتماعی قابل سنجش است. در جریان گذر از مفهوم سنتی برنامه ریزی شهری، مفاهیم جدیدی شکل گرفته که ماهیتاً از تبار علومی چون جامعه شناسی نشایت گرفته و تبیین مشکلات مربوط به نقصان هویت و دلبستگی به محلات از سیر پالایش مفاهیمی چون سرمایه اجتماعی می گذرد. هدف پژوهش جاری، بررسی میزان و مقایسه ابعاد سرمایه اجتماعی در محلات، بخصوص در گونه های متفاوت نظیر دو محله سلطان میر احمد و فین کاشان است که بعد از نتیجه گیری بتوان به عنوان چارچوب سیاست گذاری برای توسعه شهری مورد استفاده قلمداد کرد. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر چندمرحله ای و ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت پرسشنامه بوده که اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت. فرضیات به روش آزمون تفاوت میانگین دو نمونه مستقل (آزمون t) و آزمون کا اسکوئر (chi-square) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که تفاوت معنی داری در اندازه شبکه روابط اجتماعی در دو گونه محله وجود داشته که روابط گروهی بیشترین نقش را داشته و میزان اعتماد اجتماعی با توجه به ناهمگونی جمعیتی در گونه محله قدیمی در سطح پایین تری قرار داشته است. در چارچوب سیاست گذاری می توان از سازوکار کیفی روابط، اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در محلات، با تأکید بر روابط و اعتماد اجتماعی بهره جست.
تجربه ها و پیامدهای اجتماعی مصرف مواد مخدر در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی از مسائل اجتماعی جهانی است که روزانه بر شیوع و گسترش آن افزوده می شود. زنان به عنوان مهم ترین عنصر خانواده و اجتماع ممکن است خواسته یا ناخواسته درگیر آن شوند. پیامدهای خانوادگی و اجتماعی و آسیب هایی که در اثر اعتیاد زنان به مواد مخدر بر جامعه وارد می گردد به مراتب عمیق تر از اعتیاد مردان است.پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه ها و پیامدهای اجتماعی مصرف مواد مخدر در زنان انجام گرفت.روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی با روش نمونه گیری هدفمند می باشد. با ملاک اشباع نظری با 25 نفر از زنان در کمپ مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به عمل آمد. با استفاده از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک، داده های گردآوری شده براساس سوالات و اهداف پژوهش، مقوله بندی و مورد تفسیر قرار گرفتند. یافته های این پژوهش در چهار محور تجارب اعتیاد زنان، تجربه کمپ، پیامد اعتیاد، از تجربه تا پیامد، با عنوان چهار مضمون اصلی ارائه شد.نتایج پژوهش حاکی از این است که سن اعتیاد در حال کاهش است، تغییر در نوع مواد مصرفی اتفاق افتاده است و شروع اعتیاد زنان و دختران تنها از خانه و خانواده نبوده و نقش دوستان در این مورد در حال افزایش می باشد.
هویت قانونی و کودکان بدون شناسنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
213 - 229
فقدان شناسنامه به معنای بدون هویت ماندن افراد است، افراد فاقد شناسنامه از حقوق اولیه انسانی محرومند و «به احتمال زیاد با میلیون ها تبعیض و عدم دسترسی به خدمات اساسی نظیر سلامت و آموزش مواجه هستند» (یونیسف، 2002) افرادی که هیچگونه موجودیتی به لحاظ قانونی ندارند از حداقل حمایتی که اوراق هویتی در مقابل ازدواج زودهنگام، کارکودک، سربازگیری در نیروهای ارتش و حتی قاچاق کودکان ایجاد می کند، برخوردار نیستند. ازآنجا که این افراد در آمارها نادیده گرفته می شوند در تصمیمات سیاستگذاران نیز مورد غفلت قرار می گیرند از این رو با هدف دریافت چالش های سیاستگذاری در حیطه این گروه، به کاستی ها و ضعف های حقوقی پرداخته شده است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق از تحلیل محتوای کیفی اسناد و قوانین در این حیطه با رویکرد استقرایی بهره گرفته شد. تمامی اسناد و قوانینی که در این حیطه در سالهای اخیر تدوین و تصویب شده است و قوانینی که به صورت غیر مستقیم بر شرایط این کودکان تاثیر گذار است به صورت تمام شماری تحلیل شده اند.
بی توجهی و نادیده انگاشتن ساختاری کودکان و جوانان فاقد شناسنامه یکی از چالش های مهم سیاستگذاری در این حوزه است که علاوه بر آنکه موجب عدم دسترسی آنان به آموزش، خدمات درمانی می شود، موجب درگیر شدن آنها با مخاطرات بیشتری نسبت به دیگر افراد شد است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فضای مفهومی در قوانینی که مستقیما مرتبط با این کودکان است رویکردی طرد گرایانه دارد و «طرد مضاعف» را با ایجاد «شروط زمانی- مکانی و اجتماعی محرومیت زا»، به این کودکان تحمیل می کند. این امر بواسطه قوانینی اعمال می شود که «خشونت نمادین» را در زمینه «حقوق مادران» اعمال می کند به طوریکه با اتخاذ رویکردی پدرسالارانه «نگاه ابزاری به حقوق مادری» دارند. از این رو رویکردی که حداقلِ شمولیت اجتماعی را برای این کودکان به همراه آورد، ضروری به نظر می رسد.
تبیین نقش تعدیل کننده منبع کنترل: سنجش رابطه میان نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
231 - 249
در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﻘﺶ ﺗﻌﺪﯾﻞﮐﻨﻨﺪه منبع کنترل در رابطه ﺑﯿﻦ نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد (سیگار، قلیان و مشروبات الکلی) در ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ دانشجویی در شهر تهران ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. 460 دانشجوی ﻣﺸﻐﻮل ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ساکن شهر تهران از رﺷﺘﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ در سال 96-1395 در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮدﻧﺪ. از دانشجویان ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺷﺪ ﺗﺎ سؤالات مربوط به نحوه نظارت والدین در پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف مواد (فرم تجدیدنظر شده)، مقیاس وضعیت مصرف مواد از پرسشنامه رفتارهای پرخطر و پرسشنامه منبع کنترل راتر (RLCS) را ﺗﮑﻤﯿﻞ ﮐﻨﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ منبع کنترل و رفتار پرخطر مصرف مواد همبستگی ﻣﻌﻨﺎدار وﺟﻮد دارد. نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد نیز ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﻌﻨﺎدار داﺷﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ رﮔﺮﺳﯿﻮن ﺗﻌﺪﯾﻠﯽ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ منبع کنترل ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ راﺑﻄﻪ نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد در دانشجویان را ﺗﻌﺪﯾﻞ ﮐﻨﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﯽﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ راﺑﻄﻪ بین نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد، ﯾﮏ راﺑﻄﻪ ﺧﻄﯽ ﺳﺎده ﻧﯿﺴﺖ و منبع کنترل ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ اﯾﻦ راﺑﻄﻪ را تحت تأثیر قرار دهد.
تبیین جامعه شناختی چالش ها و فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
مدارای اجتماعی مفهوم بنیادینی در حوزه تعاملات اجتماعی بشمار می آید و چنانکه برخی متفکرین تأکید کرده اند، تعاملات سازنده و مثبت، شالوده فرایندهای اجتماعی است که در صورت نبود آن، جامعه با مشکلات اساسی روبرو خواهد شد و افراد، تنها راه مقابله با تفاوت ها را خشونت خواهند دانست. به همین دلیل مدارای اجتماعی در شهر تهران که اکثر قومیت های کشور با مذاهب و سلیقه های متفاوت در آن سکونت دارند، مورد بررسی قرار می گیرد.
روش تحقیق پیمایش بوده و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان 18 تا 70 ساله شهر تهران در بر می گیرد که تعداد 384 نفر از این جمعیت به شیوه نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و متناسب بر اساس طبقه بندی مناطق شهرداری تهران و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مدارای اجتماعی و پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شده است که با نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی و سطح معنا داری پیرسون نشان داد که هر چند بین متغیرهای دینداری، اعتماد اجتماعی، ارزش های ابراز وجود و احساس امنیت اجتماعی به عنوان فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی رابطه معنا دار و مستقیمی وجود دارد اما بین فردگرایی و جزم اندیشی شهروندان به عنوان چالش های مرتبط با مدارای اجتماعی، رابطه معناداری ملاحظه نگردید که این می تواند مدارای اجتماعی شهروندان را در معرض تهدید قرار دهد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای دینداری با ضریب بتا (169/0)، اعتماد اجتماعی (105/0)، ارزش های ابراز وجود (152/0) و احساس امنیت (123/0)، قوی ترین پیش بینی کننده های مدارای اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران هستند.