مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
مصرف مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
ن پژوهش در حوزه مطالعات مربوط به مصرف مواد مخدر با رویکردی جامعه شناختی است که هدف آن شناخت نقش خرده فرهنگ های قومی در توسعه و گسترش هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد مخدر است. واحد تحلیل در این مقاله، خرده فرهنگ های قومی است. جامعه آماری آن 8 خرده فرهنگ بزرگ قومی در ایران (در قالب 14 استان) است که عبارت اند از: خرده فرهنگ های فارس زبان (استان های کرمان، یزد و خراسان رضوی)، ترک زبان (استان های آذربایجان شرقی و اردبیل)، کرد زبان (استان های کردستان و کرمانشاه)، لر زبان (استان های چهارمحال و بختیاری و لرستان)، عرب زبان (استان خوزستان)، بلوچ ها (استان سیستان و بلوچستان)، ترکمن ها (استان گلستان) و شمالی ها (استان های گیلان و مازندران). این مطالعه با تلفیق دو شیوه تحقیق کیفی و کمی صورت گرفته است؛ مطالعه کیفی برای شناسایی هنجارهای تسهیل گر در سه حوزه «-1 توصیه های دارویی و درمانی به صورت مواد اعتیادآور؛ -2 باورهای عامیانه و ضرب المثل های تشویق کننده مصرف مواد موجود در ادبیات شفاهی؛ -3 بررسی آداب و رسوم خاص در بعضی جشن ها و میهمانی ها برای مصرف مواد مخدر» صورت گرفته است. در حوزه توصیه های دارویی و درمانی، 17 توصیه که بیشترین فراوانی را داشتند، در زمینه باورهای عامیانه موجود در ادبیات شفاهی 31 مورد و در زمینه آداب و رسوم 6 مورد، شناسایی و استخراج شد. پیمایش براساس نتایج حاصل از مطالعه کیفی طراحی شد. در بخش پیمایش دو فرضیه طرح شده به طور نسبی به اثبات رسید. میزان گرایش به این باورها در میان قومیت ها با هم مقایسه شد که اقوام سیستانی، بلوچ و فارس بیشترین گرایش مثبت را به هنجارها داشتند و قوم ترکمن کمترین گرایش را داشت.
اثربخشی پیش گیری سرویس پیام کوتاه بر نگرش و خود کارآمدی دانش آموزان نسبت به گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثربخشی مقدماتی پیش گیری سرویس پیام کوتاه (پیامک) در مقایسه با روش ارایه جزوه آموزشی بر تغییر نگرش و بهبود خودکارآمدی دانش آموزان دبیرستانی نسبت به مصرف مواد مخدر بود. تحقیق از نوع آزمایشی و به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل انجام گردید. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان پسر دبیرستان های شهرکرد در سال تحصیلی 1389- 1388 به تعداد 22000 نفر تشکیل می دادند که به صورت تصادفی چند مرحله ای از بین آنها تعداد 138 دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه پرسش نامه های نگرش نسبت به مصرف مواد مخدر (قربانی، 1380) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1998) را تکمیل کردند. ضمن اینکه گروه آزمایش (1) طی 5/1 ماه، پیام های پیش گیری را از طریق سرویس پیام کوتاه دریافت کرد، گروه آزمایش (2) نیز طی مدت 5/1 ماه از طریق جزوه آموزشی اطلاعات پیرامون پیامدهای زودگذر و معایب مصرف مواد مخدر را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که روش های پیش گیری بر روی تغییر نگرش و بهبود خودکارآمدی موثر بوده اند (05/0P <). در عین حال، اثربخشی سرویس پیام کوتاه بیشتر از روش ارایه جزوه آموزشی بود. در مرحله پیگیری سه ماهه، نتایج نشان داد که اثربخشی روش سرویس پیام کوتاه بر روی تغییر نگرش و بهبود خودکارآمدی پایدار بوده است، در حالی که اثربخشی روش جزوه آموزشی بر تغییر نگرش و بهبود خودکارآمدی پایدار نبوده است (05/0P >).
رویکرد جرم شناسی فرهنگی به تغییرالگوی مصرف مواد مخدر در میان جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات و گزارش های رسمی نشان می دهد که سن مصرف مواد مخدر با وجود صرف هزینه های اجتماعی و اقتصادی فراوان برای کنترل آن، کاهش یافته است؛ این مقاله به دنبال آن است که از چشم انداز جرم شناسی فرهنگی این مسئله را بررسی کند. یکی از پیشنهاد های اصلی جرم شناسی فرهنگی برای اثربخشی برنامه های کنترل جرم، نفوذ به فرهنگ منحرفانه از رهگذردستیابی به«فهم جرم شناسانه»است. جدی گرفتن این پیشنهاد،صورت بندی مسئله جوانان و مصرف مواد مخدر را به کلی تغییر می دهد؛ بر اساس این صورت بندی جدید، گروهی از جوانان مصرف مواد مخدر را به عنوان امری عادی(بهنجار)می پذیرند.درپرتو فهم فرایند عادی شدن مصرف است که مسائلی چون کاهش سن و تغییر الگوی مصرف اساسا معنا می یابند و می توان برنامه های پیشگیرانه سنجیده در این زمینه اجرا کرد. این مقاله بر خلاف گفتمان پوزیتویستی حاکم بر بسیاری از سیاست ها وبرنامه های کنترل سوء مصرف موادمخدر که بر فراروایت هایی چون «انتخاب عقلانی» و «نظریه فرصت» مبتنی هستند،بر متغیرکیفی ِ«عادی شدن»ِ مصرف مواد مخدر تمرکز کرده،اولا تاثیر این متغیر را در برساختن فرهنگ مصرف موادمخدر نشان می دهد و ثانیا این گزاره را تقویت می کند که غفلت از متغیر عادی شدن، اثربخشی برنامه های کنترل مصرف را با چالش های جدی روبرو می کند.
گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان: مقایسه دانشجویان بومی و غیربومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی وضعیت گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان بومی (تهرانی) و غیربومی (ساکن در خوابگاه ها) در دانشگاه های تهران، پیش از اجرای طرح بومی گزینی در دانشگاه ها می پردازد. در این پژوهش، اطلاعات اولیه دو تحقیق 1. طرح شیوع شناسی مصرف مواد مخدر (نمونه دانشجویان دانشگاه های تهران) (سراج زاده، 1383) با 1750 نفر نمونه؛ و 2. طرح نگرش ها و رفتارهای دانشجویان (نمونه دانشجویان دانشگاه های تهران) (سراج زاده و همکاران، 1382) با 686 نفر نمونه از هفت دانشگاه، شامل دانشگاه تهران، شهید بهشتی، امیرکبیر، صنعتی شریف، الزهرا، علم و صنعت و تربیت معلم، مقایسه و تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج کلی به دست آمده نشان می دهد که از 28 شاخص مربوط به انواع آسیب های مرتبط با گرایش و مصرف مواد مخدر، دانشجویان غیربومی در 13 شاخص و دانشجویان بومی در 8 شاخص، به طور جداگانه و هر دو گروه در 7 شاخص در یک سطح، درگیر انواع گرایش و مصرف مواد مخدر هستند. یکی از نکته های مهم این پژوهش این است که هر دو گروه دانشجویان بومی و غیربومی در زمینه مصرف مواد مخدر در سن بالای 18 سال و در مورد مصرف مشروبات الکلی، در سن پیش از ورود به دانشگاه و زیر 17 سال تجربه مصرف داشته اند. همچنین، یافته ها نشان می دهد که دانشجویان غیربومی بیش از دانشجویان بومی در معرض گرایش و مصرف مواد مخدر بوده و تجربه مصرف مواد مخدر، کشیدن سیگار، شرکت در مجالس مصرف مواد و رفتارهای انحرافی ازجمله مصرف تفریحی تریاک و الکل در بین دانشجویان غیربومی شایع تر بوده است.
جرم انگاری اعتیاد به مواد مخدر در پرتو اصل پدرسالاری حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدرسالاری حقوقی از جمله اصولی است که جرم انگاری بر مبنای آن، و با تکیه بر تئوری جلوگیری از آسیب زدن به خود توجیه می شود. رویکردی که در قبال اعمال و رفتارهایی که افراد با انجامشان به جسم، روان یا اخلاق خویش آسیب می رسانند یا موجب اتلاف مال خود می شوند، برخورد کیفری می شود. با توجه به اینکه سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد به آن معمولاً به عنوان جرمی فاقد بزه دیده و شناخته شده و عوارض زیان بار آن به صورت مستقیم متوجه خود فرد می شود، حال این پرسش مطرح است که جرم تلقی کردن اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر با کدامیک از اصول جرم انگاری متناسب است؟ صرف نظر از ضرورت جرم انگاری مصرف مواد مخدر، با توجه به نارسایی های اصول اخلاق گرایی و ضرر به غیر، اصل پدرسالاری حقوقی گزینه مناسب تری برای مداخله کیفری در خصوص اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر به نظر می رسد. در این مقاله ضمن بررسی اجمالی اصول جرم انگاری، جرم انگاری اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر براساس اصل پدرسالاری بررسی شده است.
تجربه ها و پیامدهای اجتماعی مصرف مواد مخدر در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی از مسائل اجتماعی جهانی است که روزانه بر شیوع و گسترش آن افزوده می شود. زنان به عنوان مهم ترین عنصر خانواده و اجتماع ممکن است خواسته یا ناخواسته درگیر آن شوند. پیامدهای خانوادگی و اجتماعی و آسیب هایی که در اثر اعتیاد زنان به مواد مخدر بر جامعه وارد می گردد به مراتب عمیق تر از اعتیاد مردان است.پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه ها و پیامدهای اجتماعی مصرف مواد مخدر در زنان انجام گرفت.روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی با روش نمونه گیری هدفمند می باشد. با ملاک اشباع نظری با 25 نفر از زنان در کمپ مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به عمل آمد. با استفاده از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک، داده های گردآوری شده براساس سوالات و اهداف پژوهش، مقوله بندی و مورد تفسیر قرار گرفتند. یافته های این پژوهش در چهار محور تجارب اعتیاد زنان، تجربه کمپ، پیامد اعتیاد، از تجربه تا پیامد، با عنوان چهار مضمون اصلی ارائه شد.نتایج پژوهش حاکی از این است که سن اعتیاد در حال کاهش است، تغییر در نوع مواد مصرفی اتفاق افتاده است و شروع اعتیاد زنان و دختران تنها از خانه و خانواده نبوده و نقش دوستان در این مورد در حال افزایش می باشد.
واکاوی اعتیاد مردان متاهل در یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۷
63 - 88
حوزه های تخصصی:
مصرف مواد مخدر به عنوان معضلی اجتماعی بسیاری از کشورها را درگیر نموده و علیرغم عوارض مصرفش، هر روز بر شمار قربانیان آن افزوده می شود.اعتیاد به انواع مواد مخدر معلول عوامل متعدد روانشناختی، جامعه شناختی، اقتصادی و فرهنگی است.به گونه ای که واکاوی و شناخت این پدیده نیازمند مطالعات چندرویکردی است و در این مجال با رویکرد جامعه شناختی موضوع اعتیاد مطالعه شده است. اعتیاد مردان متأهل به عنوان همسر و پدر خانواده ،کارکردهای خانواده را به عنوان گروه نخستین و تأثیر گذار در جامعه پذیری فرزندان مختل می کند؛ آنچنان که گاهی خانواده های بدسرپرست به عنوان الگوی ناکارآمد، آینده ی فرزندان را به خطر می اندازند.در این نوشتار با توجه به اهمیت موضوع اعتیاد و نهاد خانواده و نقش بی بدیل زوج در کانون خانواده، تلاش گردید در یک مطالعه کیفی و بر پایه نظریه مبنایی و بااستفاده از مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین، ، اعتیاد مردان متاهل به عنوان همسر و پدر خانواده مورد واکاوی قرار گیرد. روش نمونه گیری هدفمند بوده .پرسش از عوامل اعتیاد و علل گرایش به مصرف مواد مخدر، پیامدها و تبعات اعتیاد و راهبردهای مواجهه آنها با اعتیاد به عنوان سؤالات محوری تحقیق بودند .تحلیل داد ه ها و مدل پارادایمی ساخته شده حاکی از آن است که مهم ترین شرایط علی اعتیاد، خانواده ناسالم، حلقه دوستان و زیست مکان مصرف بوده است و فراموشی خانواده، پدرانگی گمشده، داغ ننگ(استیگمای) خانواده، ناامن سازی خانواده و ازهم گسیختگی خانواده به عنوان مقولات پیامدی اعتیاد مردان متأهل بدست آمده است.
مدل یابی گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
115-130
حوزه های تخصصی:
هدف : مصرف مواد یک عامل خطرناک در میان نوجوان است. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس هیجان خواهی با میانجیگری بدتنظیمی هیجان (تحلیل مسیر) انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل داد. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و آن ها به پرسش نامه گرایش به مصرف مواد وید و بوچر (1992)، هیجان خواهی زاکرمن و همکاران (1980) و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و همکاران (۲۰۰۴) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-25 و لیزرل 8/8 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گرایش به مصرف مواد با نمره کل بدتنظیمی هیجان و نمره کل هیجان خواهی و مؤلفه های آن شامل تجربه طلبی، ماجراجویی، و گریز از بازداری ارتباط مثبت معناداری داشت. همچنین، بدتنظیمی هیجان با نمره کل هیجان خواهی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت معناداری داشت. شاخص های برازش مدل نیز تأثیر هیجان خواهی بر گرایش به مصرف مواد را با میانجیگری بدتنظیمی هیجان تأیید کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش برگزاری کارگاه های آموزشی جهت آگاه سازی از عوارض اعتیاد و مدیریت و کنترل هیجانات برای نوجوانان توسط مشاوران مدارس و برنامه ریزان سلامت روان پیشنهاد می شود.
شناسایی چالش های اخلاقی و امنیّتی موسیقی های زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 54
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه موسیقی های زیرزمینی از جمله پدیده های اجتماعی اند که در برخی جوامع یافت می شود. هدف این پژوهش، شناسایی چالش های اخلاقی و امنیّتی گرایش جوانان به موسیقی های زیرزمینی است. روش : این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی (پیمایشی) است. جامعه آماری تحقیق 32 نفر است که عبارت اند از: خوانندگان و موزیسین های فعّال موسیقی زیرزمینی دستگیرشده (جمعاً 21 نفر)؛ کارکنان پلیس مرتبط با موضوع (9 نفر) و قضات پرونده (2 نفر) که به صورت هدفمند با تأکید بر اشباع نظری انتخاب شده اند. روش جمع آوری اطلاعات، میدانی و ابزار آن مصاحبه حضوری نیمه ساخت یافته بود. روایی تحقیق به گونه روایی بیرونی (کسب اطلاعات دقیق، کنترل های اعضا و جهت گیری های تئوریک محقق) است و پایایی مصاحبه ها و پرسش ها برطبق ضریب توافق درصدی با تأکید بر مدل هفت گانه کرسول و ضریب کاپا (که مقدار آماره آن 0/836 بوده و در حد عالی است) محاسبه شده است. به سبب کیفی بودن پژوهش، تجزیه وتحلیل به طور همزمان با جمع آوری اطلاعات، کُدگذاری، رمزگذاری، فشرده سازی، جداسازی و خلاصه سازی انجام شد. سپس با درست کردن مقولات، تم ها و مضامین با استفاده از نرم افزار نسخه 18 مکس کیودا، محاسبه و تحلیل شد. یافته ها: بین موسیقی های زیرزمینی و ایجاد چالش های اخلاقی و امنیّتی در کشور ارتباط مثبت وجود دارد، زیرا به دلیل مؤلفه هایی مانند تأثیر از خود بی خودکنندگی، غیرقابل نظارت بودن، محتواهای اشعار و روابط غیرمعمول اعضای موسیقی های زیرزمینی، شکل گیری جرائم اخلاقی در گروه های موسیقی زیرزمینی امکان پذیر است. نتیجه گیری: چالش های اخلاقی و امنیّتی جامعه محصول موسیقی های زیرزمینی و غیرمجاز است. گروه های موسیقی زیرزمینی محصول و فراورده و نتیجه عمل اجتماعی افراد در خصوص موسیقی است و به سیاست های نادرست و مقطعی تصمیم گیران بازمی گردد.
واکاوی کیفی بسترهای گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۹۴-۶۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی و کشف نظام معنایی بسترهای گرایش به مواد مخدر در بین دانش آموزان مقطع متوسطه در استان خوزستان بود. روش: این پژوهش کیفی و از نوع نظریه گراندد تئوری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه خوزستان بود که در سال 1401 به مراکز درمان اعتیاد ویژه دانش آموزان در خوزستان مراجعه نمودند و از بین آن ها 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. از روش تحلیل مضمون در سه سطح مضمون های پایه (کدها و نکات کلیدی موجود در متن)، سازمان دهنده (مقولات به دست آمده از ترکیب و تلخیص مضمون های پایه) و فراگیر (مضمون های عالی دربرگیرنده ی اصول حاکم بر متن به عنوان یک کل) جهت تجزیه و تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بسترهای تعیین کننده و مؤثر بر گرایش به مصرف مواد مخدر شامل تأثیرپذیری و یادگیری از اعضای خانواده، تنش و از هم گسیختگی خانوادگی، ناخوشی و انزوا، نارسایی و کاستی های آموزشگاه، نابسامانی تعاملی در بین دانش آموزان، فقر و تنگنای اقتصادی، یادگیری و تأثیرپذیری منفی از شبکه دوستی همسالان، خوش کامی موقتی و کلافگی روانی بودند. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت گرایش به مصرف مواد مخدر دانش آموزان ریشه در عوامل زیست اجتماعی فقر بنیاد، زیست اقتصادی فقر بنیاد و زیست روانی فقر بنیاد دارد که هر سه آنها در یک فرایند دیالکتیکی و چرخه گونه، باعث هم افزایی منفی در راستای سوق دادن افراد به سمت مصرف مواد مخدر می شوند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به سیاست سازی های پیشگیرانه و مداخله محور اجتماعی، رفاهی و آموزشی ضروری است. برنامه ریزی ها و سیاست گذاری رفاهی، اجتماعی و آموزشی می تواند بستر قابلیتی و توانمندسازی را برای خانواده های آسیب پذیر فراهم نمایند. از طرف دیگر، با کمک نظام آموزشی مهارت محور تعاملی، تربیتی و اجتماع محور می توان از کانون مدرسه به عنوان نهادی اثرگذار و کارآمد در راستای سلامت بخشیدن به دانش آموزان آسیب پذیر و کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر استفاده کرد.
مرور نظام مند و فراترکیب پژوهش های مرتبط با عوامل موثر بر مصرف مواد مخدر در ایران بین سال 1381 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۳۸-۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف الگوهای موثر بر مصرف مواد مخدر در ایران و ارائه راهکارهای مناسب بر پایه پژوهش های پیشین بود. روش: روش این پژوهش توصیفی (مرور نظام مند) و تحلیلی (کیفی و از نوع فراترکیب) بود. جستجوی سیستماتیک مقالات منتشر شده داخلی در یکی از پایگاه های اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه بانک اطلاعات نشریات کشور، و غیره با هدف تعیین اسناد معتبر، موثق، و مرتبط در بازه زمانی سال 1381 تا 1400 صورت گرفت و 89 مقاله استخراج گردید که در گام بعدی بر اساس قواعد روش شناختی فراترکیب تعداد 58 مقاله مرتبط انتخاب گردید. ارزیابی کیفیت نتایج (روایی) از طریق مشورت با چند نفر خبره و ارزیابی پایایی با استفاده از شاخص کاپا صورت گرفت. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد که میانگین سنی شروع مصرف مواد مخدر در ایران در دوره نوجوانی و جوانی است. همچنین، اولین تجربه آشنایی با مواد مخدر از طریق بستگان و دوستان بوده و عواملی مانند خرده فرهنگ قومی، هنجارهای اجتماعی، عوامل زمینه ای-جمعیتی، عوامل فردی-روانی، ناکامی اجتماعی، رفتار پرخطر، هم نشینی افتراقی، اجتماعی شدن، سبک فراغتی، کنترل اجتماعی، برچسب اجتماعی، آنومی اجتماعی و اقتصادی، ضعف سیاست گذاری، و اختلال های ساختاری-کارکردی بر مصرف مواد مخدر تأثیرگذار بودند. به عبارت کلی، فراترکیب مذکور در قالب 6 مضمون سازنده و 19 مضمون پایه با کدهای اولیه احصایی مرتبط انجام گرفت. نتیجه گیری: شیوع مصرف مواد مخدر و تبدیل شدن آن به هنجار و اسلوب زیست، دارای پیچیدگی در شرایط علّی است و راهکارهای آن نیز بایستی مبتنی بر سیاست گذاری همه جانبه نگر و فراگیر در حوزه های مختلف از قبیل خانواده، اجتماع، اقتصاد، فرهنگ، و آموزش عمیق اجتماعی مرتبط با مسئله مذکور باشد.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان بر اساس آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۲۰۰-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان بر اساس آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 310 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد، مقیاس آشفتگی روان شناختی، و مقیاس سلامت خانواده اصلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد آشفتگی های روان شناختی (افسردگی، اضطراب، و استرس) با گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان رابطه مثبت و معنادار، و سلامت در خانواده با گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان همبستگی منفی و معنادار داشت. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که افسردگی، سلامت در خانواده، اضطراب، و استرس به ترتیب 22 درصد، 26 درصد، 27 درصد، و 24 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی را تبیین کردند. مولفه های این دو متغیر به طور همزمان با هم توانستند 27 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی را تبیین کنند. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده می توانند باعث بروز و تداوم گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان گردند. در نتیجه، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
85 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی پردیس شهرستان رشت در سال 1402 به همراه والدینشان بودند. از این بین، 28 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های نگرش ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش گروهی مدیریت رفتاری خانواده محور در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مداخلات خانواده محور می تواند تلویحات مهمی در زمینه سلامت روان شناختی و پیشگیری از مصرف مواد در دوره نوجوانی داشته باشد.