فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
163 - 185
حوزههای تخصصی:
انسجام به عنوان یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر توسعه اجتماعی جوامع، فرآیندی از ادغام فرد در جمع است که با کنش های اظهاری و اخلاقی شکل می گیرد. طی شکل گیری این مولفه، عوامل اجتماعی و فرهنگی بسیاری همچون دینداری، هویت قومی، احساس محرومیت نسبی و ... تاثیرگذارند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر انسجام اجتماعی جوانان شهر اهواز بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری، جوانان زن و مرد 18 تا 29 ساله ی شهر اهواز در سال 1402 با جمعیت 1245237نفر است؛ حجم نمونه طبق جدول مورگان 384 نفر بوده است که به شیوه نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای توزیع شده است؛ ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه های انسجام اجتماعی فلنسبرگ(2006) با22 گویه، دینداری گلاک و استارک(1965) با 29گویه، محرومیت نسبی لهسائی زاده(1391) با 6گویه و هویت قومی حاجیانی( 1388) با 15 گویه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی بیانگر آن است که شهروندان از سطح متوسط انسجام اجتماعی، هویت قومی و احساس محرومیت نسبی و سطح بالای دینداری برخوردار بوده اند. یافته های استنباطی نیز بیانگر تایید فرضیات تاثیر دینداری و هومیت قومی بر انسجام اجتماعی و رد فرضیه تاثیر احساس محرومیت نسبی بر انسجام اجتماعی بوده است. با تقویت دینداری و هویت قومی و تضعیف احساس محرومیت نسبی در جامعه مورد بررسی با ویژگی خاص تکثر قومی و فرهنگی می توان به تقویت انسجام اجتماعی و پیرو آن انسجام ملی پرداخت.
بررسی جامعه شناختی پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی بر آموزش و تعلیم و تربیت در استان های غرب کشور (ایلام ،کردستان و کرمانشاه) یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
224 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور استان های کردستان، کرمانشاه و ایلام است.
روش شناسی: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهه تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاه ها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبه ها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبه ها بدست آمده است جمع بندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استان های هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگان اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند.
یافته ها: کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش می تواند زمینه ساز رشد شاخص های مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه می گردد.
بحث و نتیجه گیری: آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی می باشد.
اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی بود.
روش شناسی: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان چندمعلولیتی که فرزندشان مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی گل های شیراز در سال 1400-1401 بودند. از بین مادران، 30 مادر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. سپس پیش آزمون متغیرهای پژوهش به عمل آمد و مادران گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده ناگویی هیجانی قرار گرفتند. بعد از اتمام آموزش دوباره یک پس آزمون از گروه های آزمایش و کنترل به عمل آمد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994) و افسردگی (بک، 1961) گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند گانه درون گروهی-بین گروهی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ناگویی هیجانی باعث بهبود افسردگی در مادران کودکان چند معلولیتی شد.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها از آنجایی که برنامه تدوین شده در این پژوهش بر اساس تجربه های واقعی مادران کودکان چند معلولیتی بود و به طور اختصاصی برای این مادران تدوین شده است و ویژگی های روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی هم به مسائل و مشکلات روانی مادران و هم مشکلات رفتاری کودکان پرداخته است، از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
108 - 125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی به انجام رسید که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران بود. نمونه آماری برابر با 300 نفر بود که از پنج منطقه تهران انتخاب گردید. نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی فاین، مورلند و شوبل (1983)، ذهن آگاهی والاچ و همکاران (2006)، اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1996) و احساس تنهایی راسل، پیلوا و کورتونا (1980) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی بر مهارت های ارتباطی خانوادگی به صورت معنادار برابر با 49/0- و 20/0- بود (01/0>P). از سویی، ذهن آگاهی نقش میانجی گری در رابطه احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با مهارت های ارتباطی خانوادگی داشت. با توجه به نقش ذهن آگاهی در افزایش توان نوجوانان در رویارویی با شرایط بحرانی و حفظ روابط اجتماعی مثبت، به روان شناسان توصیه می شود که با تمرکز بر ذهن اگاهی، آمادگی نوجوانان را بهبود بخشند. آموزش و پرورش نیز باید برای آموزش این راهبردها در چارچوب محتوای درسی طرح ریزی نماید.
پیشران های کلیدی حکمرانی آکادمیک در نظام آموزش عالی ایران با رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
9 - 38
حوزههای تخصصی:
حکمرانی آکادمیک یک مفهوم نوظهور در نظام آموزش عالی است و به مجموعه ای از قوانین، سیاست ها و قواعدی اشاره دارد که مسئولیت ها و نقش های مختلف ذینفعان را تعیین می کند. در این نظام، دانشگاه ها به عنوان مراکز اصلی فعالیت در حوزه آموزش عالی، نقشی حیاتی دارند. این مفهوم در آموزش عالی ایران به عنوان یک عامل کلیدی در توسعه و پیشرفت دانشگاه ها و تحقق اهداف آموزش عالی تأثیر بسزایی دارد. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی حکمرانی آکادمیک در آموزش عالی ایران طراحی و اجرا شده است. این مطالعه یک پژوهش ترکیبی اکتشافی بود که با استفاده از روش آینده پژوهی، بین سال های 1402 تا 1403 انجام شد. جامعه پژوهش شامل روسای دانشگاه های تهران و خبرگان آموزش عالی بود. در ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان عوامل مؤثر بر حکمرانی آکادمیک در آموزش عالی شناسایی و سپس 22 عامل کلیدی در شش بعد اصلی تعیین شدند. در مرحله بعد با روش تحلیل ساختاری، پیشرانهای کلیدی حکمرانی آکادمیک در آموزش عالی ایران بررسی قرار گرفت و دو عامل "جهانی شدن" و "تعاملات بین المللی و مراودات سیاسی" بعنوان پیشرانهای کلیدی حکمرانی آکادمیک در آموزش عالی ایران شناسایی شدند.
فرودستِ منفعل: بازنمایی فرودستان در رمان های تنگسیر و سنگ صبورِ صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد داریم تا چگونگی بازنمایی فرودستان در دو رمان مهم تنگسیر و سنگ صبور، نوشته صادق چوبک را بررسی کنیم. به این منظور، با نقد برخی از سنت های مطالعاتیِ بازنمایی فرودستان، از مفهوم درحاشیه -محصوربودگی برای تعریف فرودستی بهره بردیم. وضعیت فرودستی بر اساس مضامین استخراج شده از این دو اثر عبارت اند از: شیوه زیست به شدت غیراخلاقی در محیطی چرک و آلوده، آغشته به انواع انحرافات اجتماعی شدید از جمله قتل، فحشاء و کودک آزاری همراه با اعتقاد به خرافه هایی که زندگی را پیش می راند و اعتقادات مذهبی که دردها را تسکین می دهد. همچنین شاهد قربانی شدن فرودست به دست غیرفرودستِ منفرد و فرودستی مضاعف زنان هستیم. این تصویر از وضعیت فرودستی در نهایت منجر به خلق فرودستِ منفعل گردیده است. علاوه بر آن، فرودستان فارغ از تفاوت ها و تنوعات درونی، همگی با ویژگی های کم و بیش یکسان و یکپارچه بازنمایی شده اند و وضعیت فرودستی نه محصولِ عوامل ساختاری و کلان بلکه مخلوقِ شیوه رفتار، باورها، اعتقادات و در یک عبارت فرهنگ فرودستی است؛ در نتیجه، مقاومت امری کمیاب و بدیع شده و به ناچار قهرمان سازی شده است. بنابراین، با برجسته سازی کلیشه های رفتاری، شخصیتی و محیطی، فرودست به مثابه موجودیتی با ویژگی هایی ذاتی معرفی شده است. در نهایت وجود این کلیشه ها با خود کلیشه ها توجیه، وضعیت فرودستی به واسطه فرهنگ فرودستی بازتولید شده و فرودستِ مقصر، منفعل و نادان خلق شده است.
بررسی تأثیر سواد زیست محیطی بر فرهنگ مصرف سبز با نقش میانجی مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی (مطالعه موردی: شهروندان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
14 - 25
حوزههای تخصصی:
در مدرنیته متأخر، بخش عظیمی از تلاشها و برنامه های نهادها و کنشگران در خدمت رشد سواد و مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی به منظور برقراری تعامل انسانی با محیط زیست است. پژوهشها نشان می دهند که سواد زیست محیطی با اقدامات و نگرش های محیط زیستی ارتباط دارد و بر مشارکت فعال مردم در مسائل زیست بوم تأثیر بسیار دارد. مطالعه حاضر نیز، با هدف واکاوی نقش میانجی مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی در ارتباط بین سواد محیط زیستی و فرهنگ مصرف سبز انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق ساکنان 18 سال به بالای شهر جهرم و نمونه آماری 424 نفری که با استفاده از روش پیمایش و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که نمره میزان فرهنگ مصرف سبز و سواد زیست محیطی بالاتر از حد متوسط و نمره میزان مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی در حد متوسط می باشد. نتایج روابط دو متغیره نیز نشان داد که میان سواد زیست محیطی و مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی با فرهنگ مصرف سبز همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج روابط ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق در مجموع توانسته اند 21 درصد از تغییرات فرهنگ مصرف سبز را تعیین کنند که در این میان، تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی بیش از سواد محیط زیستی می باشد.
Détente Dynamics: A Neoclassical Realist Perspective on EU Foreign Policy in the MENA Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
559 - 588
حوزههای تخصصی:
In the post-2020 security environment of the Middle East and North Africa (MENA) region, marked by the easing of Iranian-Saudi tensions, intra-Sunni reconciliation, the resolution of the Qatar blockade, and the signing of the Abraham Accords, the European Union (EU) sought to capitalize on the détente to advance its strategic interests. Compared to the other members of the so-called Western camp, the EU, which appears particularly vulnerable to its neighbouring region's instability, responded poorly to the emerging challenges and opportunities. Which factors explain the inefficiency of the EU to benefit from a permissive strategic environment and become more impactful in its broader neighbourhood? This article attempts to promote our understanding of EU’s foreign policy towards the MENA region through a Neoclassical Realist theoretical approach. Structural changes alone cannot explain the EU's failure to have a more prominent role in the region. Intervening variables, such as the role of institutions, state-society relations, and strategic culture, can shed light on the lack of policy cohesiveness and the overall inability of the EU to promote its influence abroad.
بی قدرتی و تله فقر و محرومیت اجتماع حاشیه نشین به مثابه چالشی برای حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد مردم نگاری انتقادی در پی فهم وضعیت اجتماع حاشیه نشین شهر خرم آباد است که از این طریق روایت های غالب افراد از تجربه زندگی در اجتماع حاشیه نشین را ارائه نماید و درنهایت با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات بومی منطقه، تحلیلی واقع بینانه متناسب با بافت محلی ارائه دهد. در این راستا از نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شده است و داده ها با استفاده از ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساخت یافته گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده اند. در این فرآیند تعداد 21 مصاحبه در هفت محله حاشیه نشین شهر خرم آباد انجام شده است. پس از کدگذاری مصاحبه ها، 109 کد اولیه و 11 مضمون سازمان دهی استخراج شده است تا درنهایت مضمون فراگیر تحقیق تحت عنوان «بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین» شناسایی و انتخاب شود. استدلال مقاله این است که بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین در شهر خرم آباد ناشی از سلسله مراتب نابرابر در نظام برنامه ریزی و اجرا و سازمان دهی ناصحیح اجتماعات است. ازاین رو برای بهبود وضعیت اجتماع حاشیه نشین، اتخاذ رویکرد حکمرانی شهری عدالت بنیان و اصلاح نحوه سازمان دهی جامعه شهری لازم و ضروری است.
تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
246 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی ازمسائل مهم درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر مورد توجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها بود. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری شامل اعضای هیأت علمی پنج دانشگاه شهرتهران(دانشگاه تهران، شهید بهشتی، خوارزمی، علامه طباطبایی و تربیت مدرس) در سال تحصیلی 99-1398 بود . نمونه پژوهش شامل123 نفر از اساتید عضو هیئت علمی مشغول به تدریس دردانشگاه های مذکور بود که با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها با 64 گویه در سه عامل آموزشی (با 3 مولفه)، پژوهشی (با 4 مولفه) و ارتباطی (با 5 مولفه) بود. داده ها با روش های نسبت روایی محتوایی، شاخص روایی محتوایی و تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند. یافته ها: آماره های نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای هر سه عامل آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و مولفه های هر یک از آنها، بالاتر از 80/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها سه عامل را نشان داد ؛ عامل آموزشی با3 مولفه، عامل پژوهشی با4 مولفه و عامل ارتباطی با5 مولفه. بار عاملی بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 برای آنها محاسبه شد. مقادیر به دست آمدهR2 برای تمامی عامل ها و مولفه ها بالاتر از 50/0 و شاخص GOF برابر با 43/0 حاکی از برازش مناسب مدل بود. مدل رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها در حالت های بار عاملی و آزمون تی ترسیم شد که بر اساس آن، رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها بر عامل های آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و هر عامل بر مولفه های آن به دلیل آماره تی بالاتر از 96/1 اثر معنادارداشت. نتیجه گیری: پرسشنامه پژوهش حاضر، ابزاری روا و پایا برای سنجش رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهی میباشد. مسئولان دانشگاهی می توانند درسنجش میزان رفتارهای ناکارآمد اساتید تحت نظارت خود به منظور طراحی برنامه های پیشگیرانه یا کاهش دهنده این رفتارها ازآن بهره ببرند.
فلسفه اذن تکوینی الهی بر انجام معصیت از دیدگاه عرفان اسلامی و تأثیر آن در زندگی انسان در سرای ناسوت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
گناه ظلمت و حجابی است که بنده را از پروردگار دور می کند و در شرع حرام است. خداوند به کفر بندگان راضی نیست، اما همگان را ملزم به هدایت نمی کند؛ ازاین رو ارتکاب گناه به لحاظ تکوین محقق شده است. در این پژوهش که به روش تحلیلی و توصیفی صورت گرفته، ابتدا ماهیت گناه و جنبه تشریعی آن بررسی شده، سپس اذن تکوینی به انسان برای انجام گناه و تعلق علم و اراده خداوند به فعل ناشایست بشر بر اساس مبانی عرفان ابن عربی از جمله علم و اراده الهی، اعیان ثابته و سرّ القدر، حکمت الهی و نظام اسمائی بررسی و با ارجاع به آنها تبیین شده است. بر این اساس، خداوند سبحان انسان را مجبور به گناه نکرده، بلکه هر کس به اقتضای عین ثابته، با زبان استعدادش کافر یا مؤمن بودن را طالب است و هر عینی مرضی رب خودش است. خداوند نیز طلب اعیان در مقام واحدیت را در عالم کون به ظهور می رساند. مرجع اختلافات در عالم کون، تقابل اسمای الهی در مقام واحدیت است. تأثیر مستقیم این مسئله در زندگی انسان و نیز بر بینش و کنش آدمی موجب سوءبرداشت حوادث ناشی از آن می شود. با تغییر در بینش انسان، رفتار آدمی تغییر می کند و در نهایت همه به اسم رحمان بازمی گردند.
تکوین زیر میدان ادبی زنانه در دهه چهل شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
100 - 117
حوزههای تخصصی:
میدان ادبی زنانه ایران در دهه چهل شمسی به مثابه ی یک زیر میدان ادبی شکل گرفت که حاصل تغییرات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در کشور و همچنین تغییر هبیتاس بازیگران میدان ادبی بوده است. در این پژوهش با توجه به رویکرد پیر بوردیو که در حوزه جامعه شناسی تولیدات فرهنگی مطرح است، به چگونگی شکل گیری زیر میدان ادبی زنانه توسط فروغ فرخزاد، سیمین دانشور، طاهره صفارزاده و سیمین بهبهانی پرداخت شده است و با بررسی آثاری که در این دهه آفریده اند همچنین باتوجه به نوع سرمایه ، هبیتاس و موضع گیری که دارند به قطب بندی میدان دست زده ایم. نتایج پژوهش بیانگر این است که فرخزاد و دانشور با نوگرایی در مرکز میدان ادبی زنانه جای دارند، صفارزاده در قطب ایدئولوژیک اسلام گرا (نومذهبی) قرار دارد و بهبهانی با ادبیات کلاسیک و غنایی در سمت بازگشت ادبی دیده م ی شود. در ادامه به صورت موردی کنش های فرخزاد را در این دهه بررسی کردیم که شامل تغییر چهره شاعری، حرکت از رمانتیسم به سمت سمبولیسم، ترسیم ظلم و ستم در جامعه، مبارزه با بی عدالتی، ترسیم خفقان و از این دست است.
مقایسه اثر بخشی بسته درمانی پذیرش وتعهد روایت محور و درمان پذیرش وتعهد بر عدم تحمل بلاتکلیفی و عواطف منفی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
65 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: تعارضات زناشویی زوجین را با مشکلات روانشناختی مواجه می کند و در آستانه طلاق قرار می دهد، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش وتعهد روایت محور با پذیرش وتعهد بر بلاتکلیفی و عواطف منفی زنان در آستانه طلاق انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون بادو گروه آزمایش و گروه کنترل و دوره پیگیری 2ماهه بود. از بین مراجعین طلاق دادگستری اصفهان 45 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه گمارده شدند.گروه اول و دوم اول طی 8 جلسه 75 دقیقه ای درمان پذیرش وتعهد روایت محور و درمان پذیرش وتعهد هیز(2008) را دریافت نمودند ولی برگروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی فریستن(1994)، عاطفه منفی واتسون (1988) را شامل می شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد هر دو درمان بر عدم تحمل بلاتکلیفی، عواطف منفی زنان در آستانه طلاق در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی داری داشت ولی روش درمانی پذیرش و تعهد روایت محور در بهبود عاطفه منفی در مرحله پیگیری موثرتر بوده است(05/0>P). نتیجه: می توان از این دو روش برای بهبود متغیرهای روانشناختی زنان در آستانه طلاق استفاده نمود.
پدیدارشناسی ادراک مخاطبان از تفأل به دیوان حافظ (مطالعه موردی: اساتید و دبیران ادبیات فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
52 - 69
حوزههای تخصصی:
تفأل با دیوان حافظ یک فرهنگ سنّتی ایرانیان برای آگاهی از سرنوشتی است که در عالم غیب برای آدمیان و موجودات هستی رقم زده شده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه ادراک استادان و دبیران زبان و ادبیات فارسی از تفأل به دیوان حافظ بود. رویکرد پژوهش، کیفی و روش پدیدارشناسی بود. میدان پژوهش، استادان و دبیران زبان و ادبیات فارسی بودند. نمونه گیری به شیوه هدفمند و ملاک محور است و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و در نهایت 15 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. راهبرد پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش 70 کد اولیه و 19 مضمون فرعی (شامل: ارتباط با قرآن، اولیای خدا، علو مرتبه، استعداد خارق العاده فطری، تقدّس بخشی به دیوان حافظ، جایگاه تفأل بین مردم، عوامل مؤثر در تفأل به دیوان حافظ، تاریخچه تفأل به دیوان حافظ، اعتقاد حافظ به فال، تفأل به دواوین دیگر، نقش تفأل در قدرت انتخاب، ریشه فال، زبان و هنر شعری، رمزپردازی و سمبولیسم غنی، شورآفرینی و امیدبخشی، رسایی بیان در شعر، توجّه به روحیات و افکار مخاطب، موسیقی الفاظ و گوش نوازی کلمات و توجّه خاص به ایراد صنعت های مختلف لفظی و معنوی) احصا شد که در در قالب 5 مضمون اصلی (شامل: ویژگی های شخصیتی حافظ، جایگاه دیوان حافظ، جایگاه تفأل با حافظ، اختصاصات شعر حافظ، فرم وصورت شعر حافظ) طبقه بندی شدند. در مجموع، اقبال به حافظ به گروهی ویژه منحصر نیست و فهم ابیات حافظ به ویژه برای آنان که از اهالی زبان و ادب فارسی هستند و به تدریس و آموزش آن می پردازند، پرمحتواتر و غنی تر جلوه می نماید. گاهی تفسیر و تأویل مضامین و سخن گفتن از فحوای کلام حافظ از منظرگاه استادان و معلمان این رشته زوایای عمیق تر و اندیشه هایی پیچیده تر از کلام حافظ را رمزگشایی می کند.
مصرف رسانه ای در فضای مجازی و رابطه آن با سبک زندگی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
461 - 484
حوزههای تخصصی:
مصرف رسانه ای و اثرهای آن بر سبک زندگی طبقات مختلف مردم به ویژه نسل جوان از موضوع های مهمی است که در پژوهش حاضر بدان توجه شده است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه مصرف رسانه ای در فضای مجازی با سبک زندگی جوانان در کلانشهر تهران انجام شده است. روش این پژوهش به صورت تحلیل کمّی و از طریق پرسشنامه بوده و جامعه آماری، جوانان 18 تا 34 ساله شهر تهران و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 400 نفر در 10 محله از 5 منطقه (1، 4، 6، 15، 22) در میان مناطق 22گانه شهر تهران انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری کوواریانس محور صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای مصرف رسانه ای در فضای مجازی و ابعاد سازنده آن (دیداری، شنیداری و نوشتاری) و مدت استفاده از فضای مجازی، میزان استفاده از شبکه ها و پیام رسان های اجتماعی و میزان استفاده از رسانه های مختلف رابطه مستقیم و معناداری با سبک زندگی جوانان دارند. همچنین میزان مصرف رسانه ای زمینه تغییر سبک زندگی از سنتی به میانه (ترکیبی) و از میانه به نوین (غربی) را فراهم می آورد.
پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس روابط موضوعی و شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
40 - 62
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواس فکری _عملی می تواند منجر به فاصله عاطفی و فیزیکی در بین زوجین شود. کنترل بیش از حد بر احساسات، مانع خود انگیختگی در رابطه و مختل شدن صمیمیت می شود که این مسئله یک مشکل اساسی برای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری _ عملی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس روابط موضوعی و شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس فکری_ عملی انجام گردید.پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از لحاظ جمع آوری اطلاعات همبستگی از نوع رگرسیون بود. غربالگری در بین 500 زوج با توجه به معیارهای ورود انجام شد و 136 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شد. نتایج آزمون پیرسون نشان می دهد که روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 دارد و شناخت اجتماعی با صمیمیت زناشویی، روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن رابطه معناداری ندارد. شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد. از سوی دیگر با ارتقای کیفیت روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن می توان گامی موثر در جهت افزایش صمیمیت زناشویی زوجین دارای نشانگان وسواس برداشت
تحلیل پیکربندی روایت و کانونی سازی در رمان پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
پیکر فرهاد یکی از آثار موفق نویسنده مشهور عباس معروفی است که پیکربندی روایت و نحوه ترکیب پی رفت های آن با سایر آثار ادبی متفاوت است. شیوه معروفی در رمان پیکر فرهاد، واردشدن به دنیای نقاشی بوف کور و کنش بخشی به تصویرهای آن است. در این پژوهش، به تبیین توانش روایی و شیوه کنش بخشی نویسنده به این توانش پرداخته ایم تا مشخص شود توانش روایی براساس تابلو و تصویرهای نقاشی چگونه به کنش درمی آید و این تصویرهای کلامی به عنوانِ کانونی گر یا کانونی شده، چگونه در داستان شکل می گیرد؟ چه ارتباطی میان موضوع کانونی شده با کانونی گر وجوددارد و سبب استفاده نویسنده از این شیوه پیکربندی چیست و چه معانی ایدئولوژیکی در این شکل خاص از روایت بیان می شود؟ نویسنده به جای مرد راوی در بوف کور، روایت را از زبان تصویر قلمدان نقل کرده است تا بتواند صدای زنان را برجسته کند و از دریچه چشم زن، به زن و مرد و رابطه آنان در موقعیت معاصر نگاه کند. در سنت فرهنگی ما همواره از نگاه مردان به روایت زن پرداخته اند اما در این رمان، زن تابلوی نقاشی، شخصیت- کانونی گر داستان است تا بتواند موقعیت و مسائل زنان را از دریچه چشم زن بنگرد. این رمان سعی دارد زن را از شیء شدگی و ابژه بودن دربیاورد و او را فاعل سرنوشت خود کند.
تحلیل نظام ستاره سازی سینما به مثابه دستاویزی برای نقد مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی (مورد مطالعه: فیلمی از عباس شباویز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
در ساخته (1348) عباس شباویز، کاباره دار صاحب نفوذی به نام شاهین، مجذوب استعداد خوانندگی دختری کولی به نام آتش می شود، و می کوشد وی را به ستاره کاباره های خود تبدیل کند. بعد از آنکه تحت نظارت و حمایت شاهین، آتش به ستاره شناخته شده ای بدل می شود، علیرغم مخالفت شاهین، دلباخته استاد موسیقی خود می شود. شاهین این بار از قدرت خود بهره می گیرد تا از ادامه فعالیت این زوج جلوگیری، و آن ها را از صنعت سرگرمی طرد کند. پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، با رجوع به آرای نظریه پردازانی همچون لورا مالوی و ماری ان دوان در رابطه با مفهوم ستاره زن، می کوشد نحوه بازنمایی فرایند برساخته شدن آتش به عنوان یک کالای محبوب در صنعت سرگرمی تحت نظارت شاهین را مورد مطالعه قرار دهد. سپس پژوهش، امکان اینکه بازنمایی شباویز از این سازوکار، استعاره ای انتقادی از مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی، و استراتژی رژیم در جذب توده ها با وعده های جذاب مدرنیته و اعمال تغییرات بر او باشد را، در نظر می گیرد. ذیل این فرض، تغییر شکل و رفتار آتش تحت نظارت شاهین، به عنوان نمادی از تغییرات غیر اخلاقی، نمایشی و «معطوف به ظواهرِ» مدرنیزاسیون پهلوی، بررسی می شود. پژوهش نتیجه می گیرد که فیلم شباویز، با بهره گیری از تمهیدات سینمایی متناسب، در بازنمایی سازوکار نظام ستاره سازی موفق بوده است، و فیلم، این سازوکار را استعاره ای از مدرنیزاسیون آمرانه در نظر می گیرد و معطوف بودن پروژه مدرنیزاسیون به ظواهر جامعه را نقد می کند. از سوی دیگر پژوهش، ضرورت پژوهش هایی مبتنی بر بازخوانی آثار سینمای ایران، مخصوصاً آثار مهجور فیلم فارسی، با بهره گیری از آرای نظریه پردازان معاصر را خاطر نشان می سازد.
فرزند به مثابه هزینه اقتصادی، کاوشی کیفی از بسترهای اقتصادی کم فرزندی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
259 - 287
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر کاهش باروری در ایران و آثار و پیامدهای بالقوه آن در کانون توجه سیاست گذاران قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر، واکاوی نقش هزینه های اقتصادی در درک زوجین از فرزندآوری و نهایتا جهت دادن تصمیم های آنان به کم فرزندی است. برای این منظور، با استفاده از رویکرد کیفی و روش شناسی نظریه زمینه ای با رهیافت نظام مند استراوس و کربین و نمونه گیری نظری، 30 مصاحبه ی عمیق شامل 15 مصاحبه با زوجین بی فرزند (یکی از زوجین) که حداقل 3 سال از ازدواج شان می گذرد و 15 مصاحبه با زوجین تک فرزند (یکی از زوجین) که به طور ارادی تصمیم به بی فرزندی و تک فرزندی گرفته اند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها به شیوه ی کد گذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است.مقولات اصلی تحقیق شامل مسئله گرانی و تورم،نارسایی درآمدی،اجاره های سرسام آور،بی ثباتی شغلی،نارضایتی از وضع موجود،بی ثباتی اقتصادی،اتمسفر نااطمینانی پایدار،کمال گرایی در تأمین نیازهای فرزند،ترس از چالش های اقتصادی فرزندآوری،فرزند به مثابه هزینه،هزینه های سرسام آور زندگی و بسترهای اقتصادی فرزندزدا می باشد و مقوله هسته مستخرج از مقولات اصلی «فرزند در معنای هزینه، بسترهای اقتصادی فرزندزدا» برساخت شد.اقتصاد، فرهنگ، و باور پایه های اصلی ترغیب خانواده ها به فرزندآوری هستند که اگر به شکل رضایت آمیزی تامین شوند مکانیزم های اجتماعی تولیدمثل و بقا جامعه را بازتولید و حفظ خواهند کرد.یافته های پژوهش نشان می دهد که تعداد مطلوب فرزندان زوجین متأثر از شرایط زندگی و اقتصادی آن هاست و افزایش نرخ باروری منوط به ایجاد تغییرات در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی به نحوی است که فرزندآوری زوجین را تسهیل کند.بدیهی است که مقاله حاضر ادعا ندارد که با تقلیل گرایی،هزینه های اقتصادی را تک علت کم فرزندی معرفی نماید.چراکه رفتار کم فرزندی،دارای ابعاد متعدد اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی است و دامنه تأثیر این ابعاد و عوامل دربین گروه ها و لایه های اجتماعی مختلف می تواند بسیار متفاوت باشد.پیچیدگی مضاعف دیگر تصمیم های رفتاری در زمینه فرزندآوری،آن است که خواسته ها،دیدگاه ها و محدودیت های دست کم دو نفر(زن و شوهر) در شکل دهی به آن مؤثر است.
اثر سرمایه اجتماعی بر همگرایی در آمد سرانه در استان های مرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
321 - 343
درمطالعات مختلف رشد تابعی از نیروی کار و سرمایه دیده شده است، این دو عامل حدود 50 درصد رشد اقتصادی را تشریح نموده اند. از طرفی درون زایی رشد موضوعی است که توسط رومر و سایرین مطرح و دلایل اختلاف سطح رشد بین مناطق پیشرفته را رخ می دهند. مقاله حاضر، فرآیند همگرایی درآمد سرانه در مجموعه ای از 16 استان های مرزی کشور را برای دوره زمانی 1398-1379 با توجه خاص به نقش سرمایه اجتماعی به عنوان عامل آماده ساز با روش پانل دیتا بررسی می نماید. طبق نتایج، همگرایی تابعی از عواملی مانند انباشت سرمایه انسانی، انباشت سرمایه فیزیکی و سرمایه اجتماعی است. ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی، آثار رشد مختلفی بر اساس میزان توسعه استان مرزی دارند. بنابراین 1- اعتماد (معکوس سرانه تعداد پرونده های قضایی مربوط به صدور چکهای بی محل ، اختلاس و رشوه). 2- مشارکت (نرخ مشارکت در انتخابات)، نیز حالت های پایدار متفاوت میان کشورها را کنترل می کند. از ضریب نرخ رشد درآمد سرانه در 5 سال گذشته بی معنا است و از انجا که ضریب همگرایی معنا دار نیست، در نتیجه این مدل همگرا نمی باشد و همواره بلحاظ درآمدسرانه اختلاف پایدار بین استانهای مرزی ایران وجود دارد و خواهد داشت. و سطوح فعلی سرمایه انسانی و اجتماعی و فیزیکی نمی تواند در کاهش اختلاف سطوح درآمد استان های مرزی تاثیر گذار باشد.