مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
جنبش های اجتماعی جدید
حوزه های تخصصی:
فناوری های نوین ارتباطی در دهه 1990، به افزایش قدرت جنبش های اجتماعی جدید، در شکل دهی و هدایت افکار عمومی جهانی، اعتراض ها و ایجاد چالش های جدی برای حکومت ها انجامیده اند. چنان که می توان گفت جنبش های اجتماعی جدید با بهره گیری از فناوری های جدید رسانه ای، نقش بسیار مهمی در تحولات جامعه مدنی جهانی ایفا می کنند.
در این مقاله، نخست، به کارکردهای مهم اینترنت در جنبش های اجتماعی، از حیث نظری پرداخته می شود و سپس، به منظور تایید بحث های نظری، جنبش های اجتماعی زاپاتیستا، جنبش های اعتراضی علیه سازمان تجارت جهانی و گروه 8 و نیز جنبش های صلح طلبانه، به اجمال بررسی می شوند. نتایج این مطالعه نشان می دهد، از نیمه دوم دهه 1990 به بعد، اینترنت با قابلیت هایی همچون پست الکترونیک، وب سایت ها، اطلاع رسانی گسترده، شبکه سازی و هویت سازی، بر موفقیت این جنبش ها در تشویق و بسیج اعتراض ها در سطح جهانی، تاثیر قابل توجهی داشته است
شَبح «انقلاب مخملی» در ایران
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش دارد با مطالعة شرایط مشترک مؤثر در وقوع انقلاب های مخملی در کشورهای هدف، با استفاده از رهیافت روش «توافق» جان استوارت میل، به مؤلفه های عِلّی مشترک دست یابد. جنبش های اجتماعی، نهادهای مدنی، احزاب، فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه، ساختار و موقعیت ملی و بین المللی دولت حاکم و میزان مداخلة قدرت های هژمونیک، هر کدام در تحقق انقلاب های مخملی نقش تعیین کننده ای دارند. در این پژوهش، با استفاده از نظریه های جنبش های اجتماعی کلاسیک و جدید، نظریه های رفتار جمعی، نظریه های انقلاب، و نیز در پرتو تحلیل تطبیقی، نقش و جایگاه مؤلفه های تأثیرگذار در انقلاب های مخملی در کشورهای هدف و وضعیت همان مؤلفه ها در شرایط اجتماعی و سیاسی جامعة ایران مورد مقایسه قرار گرفت. فقدان اعتماد و روحیة کار جمعی در فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی، منع گسترش نهادهای مدنی، تجربة ناکام نوسازی معلول عدم آمادگی جامعة ایران برای پذیرش تغییرات بنیادی، جایگاه بی ثبات احزاب در ساخت سیاسی، وجود سطحی از انسجام ملی در جامعه، فقدان اپوزیسیون منسجم و قدرتمند، عمق نفوذ استراتژیک ایران در منطقه و اقتدار سیاسی ـ نظامی دولت، جملگی شاخص ها و مؤلفه هایی هستند که در شرایط موجود احتمال انقلاب مخملی را در ایران منتفی می سازند. از سویی، حضور پتانسیل های تهدیدکننده ای چون چالشگری ایران علیه منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه، ضعف حوزة عمومی و نهادهای مدنی، تراکم شکاف های اجتماعی ـ سیاسی، برخورد جناحی و سلیقه ای جناح حاکم با رقیبان سیاسی اش درون نظام، اقتصاد تک محصولی، افزایش میزان تورّم، کاهش سطح اشتغال و افزایش جمعیت جوان کشور، مؤلفه های تهدیدکننده ای است که در شرایط حضور یا فقدان یک عامل ناشناخته (x)، ممکن است زمینه ای برای ظهور انقلاب مخملی در ایران باشد.
تجزیه و تحلیل جنبش وال استریت بر اساس نظریة هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش وال استریت نمایان گر اعتراض مردم به عملکرد نظام سرمایه داری است و به منزلة یکی از مهم ترین رخدادها و تحولات جامعة امریکا در سال 2011 محسوب می شود. اهمیت این موضوع از آن رو است که برخلاف سایر جنبش ها محدود به حوزة خاصی نیست و توانسته است به تدریج به سایر نقاط جهان تسری یابد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دلایل رخداد جنبش وال استریت، بر اساس نظریة هابرماس، می پردازد. ابتدا به صورت توصیفی به بررسی جنبش های اجتماعی جدید و جنبش وال استریت می پردازیم و در ادامه با روش تحلیلی تلاش می شود که به تجزیه و تحلیل علل شکل گیری جنبش وال استریت بر اساس نظریة هابرماس بپردازیم. یافته های پژوهش نشان می دهد، در جامعة امریکا شاهد شکل گیری انواع بحران های نظام سرمایه داری، که هابرماس به آن ها اشاره کرده است، می باشیم. بر این اساس می توان گفت وقوع بحران در حوزه های اقتصاد، سیاست و عمومی در امریکا سبب تشکیل جنبش وال استریت شده است.
کنش های هویتی در جنبش های اجتماعی جدید (مورد مطالعه؛ جنبش های اعتراضی در ایران و انگلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ارتباط بین فضای اینترنتی و محیط جامعه بر اعتراض های محلی و ملی تاثیرگذار بوده و به دگردیسی گسترده ای در فرهنگ های رسمی منجر شده است. در این معنا، شبکه های اجتماعی ابزاری برای جنبش های اجتماعی دانسته می شوند که معترضان هویت خود را در آن معنا کرده یا بروز می دهند. این جنبش ها در غیاب دستاوردهای سیاسی ملموس، به حوزه فرهنگ عمومی دسترسی مناسبی پیدا می کنند تا بتوانند از طریق جذب گسترده حامی در زمینه مسائل سیاسی تاثیرگذار باشند. آن ها از شبکه ها و فضای مجازی بهره می گیرند تا کنش های هویتی را در اجتماع شکل دهند. این پژوهش در صدد است تا با اتکای بر روش مقایسه ای، به پرسش از چگونگی ارتباط بین شبکه های مجازی و جنبش های اجتماعی جدید پاسخ دهد. مطالعه تحولات اجتماعی و سیاسی 2009 در ایران و 2012 در انگلستان، نشان می دهد جنبش های اجتماعی جدید با محوریت بخشیدن به کنش های هویتی، تلاش می کنند تا از شبکه های مجازی در راستای چیرگی بر کنترل اجتماعی الگوی فرهنگی، سازمان یابی جنبش های اجتماعی و گسترش اعتراض های مدنی بهره ببرند.
تحلیلی بر انقلاب مصر از منظر جنبش های اجتماعی جدید و تله بنیانگذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً استدلال می شود انقلاب هایی که در کشورهای عربی در جریان بیداری اسلامی خودنمایی کرده اند، به واسطه خواسته ها و انتظاراتی بود که مردم از هیأت حاکمه درخواست کرده و ناکام مانده اند. مقاله حاضر درصدد است تا به واکاوی و تحلیل انقلاب مصر از منظر جنبش های اجتماعی جدید و تله بنیانگذار بپردازد تا نمایان سازد که این تحول، برآمده از اقدامات و جهت گیری های کلی حاکمان بوده است. بدین سان، مقاله پیش رو تلاش می کند تا به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که با در نظر گرفتن بحران تله بنیانگذار، وقوع تحولات انقلابی در مصر تا چه اندازه با نظریه جنبش های اجتماعی جدید مطابقت می کند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد حکومت مصر در تله بنیانگذار گرفتار شده و بهره گیری از جنبش های اجتماعی جدید یکی از دلایل اصلی تحولات صورت گرفته در این کشور بود که وجود مطالبات و تقاضاهای موجود در میان مردم را پوشش داده و به عرصه ای جهت وقوع انقلاب متعیّن گشت. هر چند با توجه به واقعیت های موجود، اقتصاد سیاسی در نظریه جنبش های اجتماعی جدید در تحولات انقلابی مصر با فقر تئوریک مواجه است.
تله بنیانگذار و نظریه جنبش های اجتماعی جدید: تحلیلی بر انقلاب تونس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
513 - 533
حوزه های تخصصی:
خیزش های مردمی در جریان بیداری اسلامی یا بهار عربی، زمینه ساز طرح مطالباتی از سوی اقشار مختلف مردم در کشور تونس شد. مطالباتی که از طریق جنبش های اجتماعی جدید مطرح شد و به عرصه ای برای وقوع رفتارهای نظم گریزانه تعین یافت که نظام را با مشکله «تله بنیانگذار»مواجه ساخت. از این منظر، پژوهش حاضر درصدد است تا به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که با در نظر گرفتن بحران تله بنیانگذار، وقوع تحولات انقلابی در مصر تا چه اندازه با نظریه جنبش های اجتماعی جدید مطابقت می کند؟ براساس نتایج تحقیق اولاً بحران تله بنیانگذار در کشور مورد مطالعه، از دلایل شکل گیری جنبش های اجتماعی جدید محسوب می شود؛ ثانیاً بهره گیری از جنبش های اجتماعی جدید از دلایل اصلی تحولات صورت گرفته در این کشورهاست که وجود مطالبات و تقاضاهای موجود در میان مردم را پوشش داد و به عرصه ای جهت وقوع انقلاب متعین شد؛ ثالثاً، نظریه جنبش های اجتماعی جدید در تطبیق با تحولات انقلابی و واقعیت های موجود در جهان عرب، با فقر تئوریک مواجه شده که توجه به موضوع اقتصاد سیاسی در بازشناسی و توسعه نظریه، مؤثر و کارامد خواهد بود.
گذار پارادایمی، بازآفرینی امر سیاسی و فهم گذارهای پیش روی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
117 - 140
حوزه های تخصصی:
جهان امروز دستخوش دگرگونی های بنیادین است؛ دگرگونی هایی که ناظر بر گذار پارادایمی است. این وضعیت نوپدید با دو پرسش کانونی همراه است: نخست آنکه ویژگی های این گذار چیست؟ و دیگر آنکه تاثیر آن بر ایران امروز را چگونه میتوان تبیین کرد؟ به طور کلی گذار پارادایمی ناظر بر دگرگونی در صورت بندی روابط اجتماعی از یکسو و پیدایی جنبش های اجتماعی جدید از دیگرسو است. گذاری که با شکل دادن به نوع جدیدی از سوژه یعنی «سوژه شخصی» بسترساز بازآفرینی امر سیاسی شده است. اشکال مختلف بازآفرینی امر سیاسی را میتوان در مفاهیمی مانند «سیاست هویت»، «سیاست زندگی» و «فروسیاست» مشاهده کرد. تحول در فرایندهای دموکراسی سازی یکی از مهمترین جلوه های بازآفرینی امر سیاسی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش پارادایمی میکوشد تا با بررسی تحول در صورت بندی اجتماعی و تغییر مناسبات حاکم بر جامعه مدنی بایستگی بازآفرینی امر سیاسی را نشان دهد و از خلال آن تبیینی جامعه شناختی از شرایط ایران ارائه کند. در ایران امروز می توان به روشنی دگرگونی در صورت بندی روابط اجتماعی را مشاهده کرد که با تغییر در نگرش ها، ارزشها و کنشهای نسل جدید ارتباطی مستقیم دارد. همچنین شاهد تضعیف نقش ایدئولوژی ها هستیم که با کانونی شدن مفهوم سیاست زندگی بسترساز بازآفرینی امر سیاسی شده است.
جنبش های اجتماعی جدید آمریکای لاتین و تاثیر آن ها بر مسایل سیاسی این منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
181 - 200
حوزه های تخصصی:
جنبش های اجتماعی جدید در آمریکای لاتین، برای دستیابی به اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، فعالیت می کنند و توانسته اند روابط قدرت در آمریکای لاتین را از نو تعریف کنند. موضوع این پژوهش بررسی ظهور و کنشگری این جنبش های اجتماعی و چگونگی تحولات عرصه سیاسی آمریکای لاتین ناشی از فعالیت آن ها است. در این مقاله جنبش های مذهبی، جنبش زنان، جنبش های قومی و بومیان، انجمن های محلی و جنبش محیط زیستی فعال در منطقه مورد بررسی قرار گرفته اند. سوال اصلی پژوهش این است که «کنشگری جنبش های اجتماعی جدید چگونه عرصه سیاسی آمریکای لاتین را تحت تاثیر قرار داده است؟» و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی استفاده شده است. هدف از این تحقیق، مطالعه وضعیت کنونی جنبش های اجتماعی جدید فعال در آمریکای لاتین، عملکردها و دستاوردهای آنان و بررسی نوع تعامل آن ها با عوامل قدرت در منطقه و نحوه ی تحت تاثیر قرار دادن عرصه ی سیاسی آمریکای لاتین است. طبق یافته های این پژوهش، خیزش جنبش های اجتماعی جدید تاثیر بسزایی بر عرصه ی سیاسی آمریکای لاتین داشته است، به نحوی که ضمن به چالش کشیدن روابط قدرت، باعث مشارکت افراد بیشتری در فعالیت های سیاسی - اجتماعی شده است. جنبش های اجتماعی این منطقه گزینه های جایگزین سیاسی از «قدرت مردم» را ارائه دادند و به سیاسی شدن و قدرت یافتن آنان کمک کرده اند.
تحلیل نظام ژئو کالچر جهانی در قرن بیست و یکم و تاثیر آن بر تعاملات قومی در آسیای جنوب غربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
101 - 123
حوزه های تخصصی:
بروز تحولات در نظام بین الملل پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تحلیل گران مسائل مرتبط با سیاست و قدرت را متوجه اهمیت فزاینده فرهنگ و نقش سیاسی آن ساخت. با توجه به تاثیر نظام ژئو کالچر جهانی بر تعاملات قومی نگارنده در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای درصدد تحلیل نظام ژئوکالچر جهانی در قرن بیست و یکم و تأثیر آن بر جوامع آسیای جنوب غربی برآمده است. ظهور جنبش های هویت گرا در آسیای جنوب غربی و جنبش های اجتماعی جدید در غرب نشانگر این است که نیروهای جدید در سراسر جهان در برابر همه ساختارهای مسلط سر برآورده اند. از این رو در عرصه سیاست های جهانی و سیاست داخلی، دیگر قدرت صرفاً در انحصار دولت ها نبوده بلکه این نیروها که به عنوان بازیگران و کنشگران جدید وارد عرصه سیاست گردیده اند توانسته اند بر توانمندی جامعه بر قدرت و سیاست بیفزایند.
مفهوم پردازی جنبش های محیط زیستی پیرامونی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
157 - 173
برخلاف تصور رایج که خاستگاه حرکت های زیست محیطی را طبقه متوسط شهری می داند تجربه های تاریخی متفاوت نشان می دهد که این تصور از محیط زیست گرایی بسیار محدود است و چنین جنبش هایی ممکن است در وضعیت های جغرافیایی غیرشهری و پیرامونی یا از درون طبقات و گروه های اجتماعی مختلف غیر از طبقه متوسط نیز ظهور کنند. یکی از دلایل آن هم این است که ساختارهای پیرامون سازِ دولت و سرمایه بیشترین حجم تخریبات زیست محیطی را در مناطق پیرامونی انجام می دهند و جدیترین تهدیدهای محیط زیستی نیز متوجه همین مناطق و گروه های اجتماعی ساکن در آن ها است. بنابراین جنبش های محیط زیستی در این وضعیت ها بیش از هر جای دیگری با زندگی و سیاست درهم تنیده اند و شرایط امکان ظهور نیز دارند. در این مقاله با مرور پژوهش های تجربی مربوط به موضوع جنبش های محیط زیستی در ایران نشان داده شد که اغلب این پژوهش ها بر کلان شهرهای مرکز ایران متمرکز بوده اند، از این رو در قالب رویکردهای جریان اصلی و رایج قرار می گیرند و نتایج آن ها کمک چندانی به توضیح محیط زیست گرایی در پیرامون ایران نمی کند. موارد معدودی از پژوهش ها نیز وجود دارند که اگرچه برخی از نتایج آن ها برای پژوهش حاضر قابل پذیرش بود اما به دلیل فقدان چهارچوب مفهومی برای توضیح محیط زیست گرایی در پیرامون که هدف این مقاله است مورد نقد قرار گرفته اند. در ادامه با خوانشی تلفیقی از نظریه های مرکز-پیرامون، محیط زیست گرایی فرودستان و جنبش های اجتماعی جدید چند مفهوم اساسی مانند «استعمار داخلی»، «محیط زیست گرایی فرودستان»، «اکوناسیونالیسم»، «شیوه درونی کنش» و «شیوه بیرونی کنش» معرفی و به طرزی نظرورزانه و با الهام از رویکرد «تعیّن چند بعدی» آلتوسر صورت بندی شده است. بر این اساس برای تبیین عوامل ساختاری و بسترهای ظهور محیط زیست گرایی در پیرامون ایران با تاکید بر کردستان یک چهارچوب مفهومی متشکل از مفاهیم فوق پیشنهاد شده است.