تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز (نمونه موردی: محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه امروزه مشارکت در شکل های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی روانی مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته است، زیرا مشارکت می تواند باعث ارتقای کیفیت توسعه جامعه و به مراتب آن، کیفیت زندگی شهروندان و تعالی رشد و توسعه انسانی شود. مشارکت شهروندان در طرح های نوسازی شهری می تواند در تأمین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیب ها و تنش های ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان مؤثر باشد. بنابراین مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهری می تواند به ارتقای کیفیت بافت های فرسوده بینجامد و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. یکی از شهر های ایران که از مشکلات ناشی از بافت های فرسوده رنج می برد، تبریز است که در گذر زمان محله های فرسوده را در ساختار خود پذیرا شده است. تبریز بعد از کلان شهر تهران رتبه دوم را از نظر مساحت بافت فرسوده در کشور دارد و 44 درصد سطح کل بافت فرسوده استان آذربایجان شرقی در شهر تبریز واقع شده است. بافت های فرسوده یک پنجم از مساحت کل شهر تبریز یعنی حدود 2530 هکتار را به اشغال خود درآورده است. بر اساس آخرین برآوردها، حدود 500 هزار نفر از شهروندان در این بافت ها سکونت دارند. جمعیت چند صد هزار نفری ساکن در این مناطق از یک سو از ناایمن بودن سکونت گاه هایشان رنج می برند و از سوی دیگر، به دلیل فقر مالی و نیز ماهیت بافت اطراف محل زندگی شان بدون حمایت و کمک دیگران امکان نوسازی آن را ندارند. امروزه این شهر حدود 28 محله فرسوده دارد. نوسازی این بافت ها بدون در نظر گرفتن ویژگی های اقتصادی اجتماعی ساکنان این محلات و مشارکت آن ها امکان پذیر نیست. در نهایت سؤال تحقیق حاضر به این صورت مطرح می شود: چه عواملی مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز هستند؟مواد و روش هااین تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و توسعه ای بوده و از جنبه روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری درنظر گرفته شده شامل 767 پلاک به همراه مالکان بوده که در محدوده بافت های فرسوده شهر تبریز اقدام به نوسازی آن ها کرده اند. حجم نمونه انتخابی براساس جدول مورگان بوده است که برابر 167 پلاک به همراه 167 مالک به دست آمد که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. جدول 2 از طریق آمارهای ارائه شده توسط سازمان نوسازی و برداشت های میدانی نویسندگان تهیه شده است. متغیرهای این پژوهش، در رابطه با مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد مطالعه با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت در نظر گرفته شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند و متناسب با نوع داده ها از آزمون های توصیفی شاخص های پراکنش مرکزی (میانگین، مد و میانه) و شاخص های پراکندگی (دامنه تغییرات، واریانس و انحراف معیار) استفاده شده است. در رابطه با تحلیل استنباطی هم از روش رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. برای روایی سؤالات از روایی صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی داده ها برابر 0/86 به دست آمد. با توجه به اینکه پایایی داده ها بالاتر از 0/7 شد. بنابراین داده ها از پایایی بالایی برخوردارند. یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد ضرایب استاندارد و غیراستاندارد برای متغیرهای مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) و وابسته (مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده) ارائه شده است. با توجه به آزمون معناداری ضرایب نتیجه گرفته می شود که متغیر میزان تعلق خاطر ساکنان محلات با ضریب استاندارد تأثیر قابل توجهی در مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده (محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم) شهر تبریز داشته است و میزان همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب استاندارد 0/394- و تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی با ضریب استاندارد 0/125- تأثیر معناداری در متغیر وابسته میزان مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه در شهر تبریز ندارد. همچنین با توجه به جدول 12 به جز متغیرهای همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب تعیین 0/133 یعنی 13 درصد واریانس و تمایل به مشارکت در امر بهسازی با ضریب تعیین 0/141 یعنی 14 درصد واریانس متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده در محلات شهر تبریز را پیش بینی نکرده و هیچ تأثیری نداشته اند. اما بقیه متغیرها (سابقه اقامت، میزان تعلق خاطر شهروندان، تمایل به سکونت) روی متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده تأثیر داشته و پیش بینی کرده اند. که در میان همه متغیرهای پیش بین متغیر میزان تعلق خاطر با ضریب تعیین 0/836 که 83/6 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز را در محلات مورد مطالعه تبیین می کند. در نهایت مقدار ضریب تعیین (R2) برابر 0/751 به دست آمده که نشان می دهد 75/1 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز پنج متغیر مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است. نتیجه گیریبررسی های انجام شده در پژوهش نشان می دهد از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در مشارکت مردم می توان به افزایش حس تعلق مردم رابطه با بهسازی بافت های فرسوده، سابقه سکونت ساکنان محلات مورد مطالعه، تمایل به سکونت و ماندگاری ساکنان، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و همبستگی و روحیه حس مشارکت ساکنان از روش های مشارکت در زمینه بهسازی بافت فرسوده اشاره کرد.نبود یا کمبود تشکل های مردمی فرهنگی اجتماعی در محله مورد نظر، کمبود اعتبارات مخصوص توسعه بافت های فرسوده، عدم امکان دسترسی به بافت مرکزی محله از تمام نقاط شهر، عدم اطلاع رسانی به موقع و دقیق دولت درباره روش های بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده، عدم برگزاری جلسات گفت وگوی مسئولان با مردم در رابطه با بهسازی بافت های، عدم توانایی مالی ساکنان در بازپرداخت تسهیلات، عدم آگاهی ساکنان از تسهیلات ویژه بهسازی بافت های فرسوده، هزینه زیاد مصالح ساختمانی و ساخت و ساز از مهم ترین عواملی است که مانع از تحقق مشارکت مردم می شود، که بخشی از آن ها به مدیران و بخشی دیگر نیز به شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم باز می گردد. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه شهر تبریز کوچک تر از حد متوسط ارزیابی شده، بنابراین مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد بررسی در سطح مناسبی نیستند.Analysis of the Factors Affecting Citizens’ Participation in the Renovation of Worn-Out Structures in Tabriz City (Case Study: Vijoyeh, Bahar, Qaramalek, Baranj, Shams Tabrizi and Monajem Neighborhoods)
Introduction Today, participation in social, political, cultural, and even psychological forms has attracted the attention of policymakers, because participation can improve the quality of society’s development, and even more so the quality of life of citizens and the excellence of human growth and development. Participation of citizens in urban renewal projects can be effective in providing economic resources, reducing service costs, increasing social cohesion, reducing damages and tensions caused by urban life, and satisfying citizens. Therefore, the participation of citizens in the renovation of worn-out urban tissues can lead to the improvement of the quality of worn-out tissues and bring satisfaction to the citizens. One of the cities of Iran that suffers from the problems caused by dilapidated structures is Tabriz city, which has accepted dilapidated neighborhoods in its structure over time. After the Tehran metropolis, Tabriz ranks second in terms of the area of worn-out tissue in the country, and 44% of the total area of worn-out tissue in East Azarbaijan province is located in Tabriz city. The worn-out structures occupy one-fifth of the total area of Tabriz city, about 2530 hectares. According to the latest estimates, about 500 thousand citizens live in these contexts. The population of several hundreds of thousands of people living in these areas suffers from the insecurity of their settlements on the one hand, and on the other hand, due to financial poverty and the nature of the environment around their place of residence, it is not possible to renovate it without the support and help of others. do not have Today, this city has about 28 dilapidated neighborhoods. Renovation of these tissues is not possible without taking into account the socio-economic characteristics of the residents of these neighborhoods and their participation. Finally, the question of the current research is raised as follows: What are the factors that affect the participation of citizens in the renovation of worn-out structures in Tabriz city? Materials and MethodsThis research is applied and developmental in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of research method. The considered statistical population includes 767 license plates with their owners who have renovated them within the worn-out structures of Tabriz city. The size of the selected sample was based on Morgan’s table, which was equal to 167 license plates with 167 owners who were randomly selected. Table (2) was prepared through the statistics provided by the renovation organization and the authors’ field observations. The variables of this research are considered in connection with people’s participation in the renovation of the worn-out fabric of the studied area using a five-point Likert scale. SPSS software was used for data analysis. The data were analyzed descriptively and inferentially, and according to the type of data, descriptive tests of central dispersion indices (mean, mode, and median) and dispersion indices (range of changes, variance, and standard deviation) were used. has been About the inferential analysis, the multivariate linear regression method was used. For the validity of the questions, face validity was used Cronbach’s alpha was used for reliability, and the reliability of the data was 0.86. Considering that the reliability of the data was higher than 0.7. Therefore, the data has high reliability. FindingsThe findings of the research show that standard and non-standard coefficients have been presented for independent variables (residence history, cooperative spirit, degree of belonging, willingness to participate in improvement and renovation, and willingness to settle) and dependent variables (citizens’ participation in the renovation of dilapidated structures). According to the significance test of the coefficients, it is concluded that the variable of belongingness of the residents of the neighborhoods with the standard coefficient has a significant effect on the citizen’s participation in the renovation of the worn-out fabric (Vijoyeh, Bahar, Karamelk, Baranj, Shams-Tabrizi, and Manjem neighborhoods) of Tabriz city. And the degree of solidarity and cooperative spirit with a standard coefficient of 0.394 and willingness to participate in improvement and renovation with a standard coefficient of 0.125 has no significant effect on the dependent variable of citizens’ participation in the renovation of the dilapidated fabric of the studied neighborhoods in Tabriz city. Also, according to Table (12), except for the variables of solidarity and cooperative spirit with a coefficient of determination of 0.133, i.e. 13% of the variance, and the desire to participate in the improvement with a coefficient of determination of 0.141, i.e. 14% of the variance of the dependent variable of citizens’ participation in fabric renewal. They did not foresee the deterioration in the neighborhoods of Tabriz and it had no effect. However, the rest of the variables (residence history, citizens’ belongingness, desire to live) have influenced and predicted the dependent variable of citizens’ participation in the renovation of worn-out fabric. Among all predictor variables, the variable of belongingness with a coefficient of determination of 0.836, explains 83.6% of the variance of citizens’ participation in the renovation of the worn-out fabric of Tabriz city in the studied neighborhoods. Finally, the coefficient of determination (R2) is equal to 0.751, which shows that 75.1% of the variance variable of citizens’ participation in the renovation of the dilapidated fabric of Tabriz city has five independent variables (residence record, cooperative spirit, degree of belonging, willingness to participate in the matter of improvement and renovation and willingness to settle) explains that it is a significant amount. ConclusionThe investigations carried out in the research show that among the most important effective factors in people’s participation are the increase in people’s sense of belonging about the improvement of worn-out structures, the residence history of the residents of the studied neighborhoods, the desire to live and the residents’ long-term stay, the desire He pointed to the participation in the improvement and renovation and the solidarity and the sense of participation of the residents from the methods of participation in the field of improvement of the worn-out fabric. Absence or lack of cultural-social public formations in the target neighborhood, lack of special funds for the development of dilapidated structures, lack of access to the central structure of the neighborhood from all parts of the city, lack of timely and accurate information from the government about the methods of improvement and reconstruction of dilapidated structures. , the failure to hold discussion meetings between the officials and the people regarding the improvement of structures, the lack of financial ability of the residents to repay the facilities, the lack of awareness of the residents about the special facilities for the improvement of dilapidated structures, the high cost of building materials and construction are some of the most important factors that prevent the realization The participation of the people takes place, and a part of them goes back to the managers and the other part goes back to the social and economic conditions of the people. Also, based on the results obtained, the citizens’ participation in improving and renovating the dilapidated fabric of the studied neighborhoods of Tabriz city is evaluated to be smaller than the average, so the citizens’ participation in the improvement and renovating the dilapidated fabric of the studied neighborhoods is not at an appropriate level.