فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه آسیب پذیری کالبدی سکونت گاه های انسانی نسبت به حوادث طبیعی و انسان ساز خطری جدی و جبران ناپذیر برای ایمنی تأسیسات حیاتی، حساس و مهم مانند بیمارستان ها، مراکز کمک رسانی و دیگر تأسیسات در شهرهای پرجمعیت به ویژه کلان شهرهاست. از سویی نیاز به خدمات امداد رسانی و بهداشتی در صورت بروز بحران ها، اهمیت موضوع سنجش آسیب پذیری سازه ای بیمارستان ها از منظر پدافند غیرعامل را روشن می کند. هدف این تحقیق شناخت میزان آسیب پذیری سازه ای بیمارستان های شهر اهواز از منظر پدافند غیرعامل است. روش این تحقیق براساس هدف نظری-کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. کتابخانه، پرسشنامه و اینترنت ابزار گردآوری اطلاعات بوده و جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای اکسل، گوگل ارث، آرک جی.آی.اس، برای مدل نیز تحلیل سلسله مراتب فازی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که میزان آسیب پذیری سازه ای بیمارستان های شهر اهواز به طور متوسط 269/0 است، بیمارستان های منطقه چهار با 284/0 بیشترین میزان، مناطق یک و شش با 257/0 کمترین میزان آسیب پذیری سازه ای را داشته اند؛ بنابراین در میزان آسیب پذیری میان بیمارستان های مناطق شهر اهواز تفاوت چندانی وجود ندارد و میزان آسیب پذیری تمام آن ها در بازه کم (350/0-200/0) قرار دارند.
بررسی نقش برنامه ریزی محله مبنا در تحقق توسعه پایدار محله ای (مطالعه موردی: محله حسینیه زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی و پیامدهای آن موجب شده است که خردترین واحد برنامه ریزی فضایی یعنی محله، در مرکز توجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد. در ایران، طی دهه های گذشته، مقیاس محله حلقه مغفول در نظام رسمی برنامه ریزی فضایی بوده است. شهر زنجان به عنوان یکی از شهرهای قدیمی ایران، از دهه 1340 شمسی، شاهد رشد شتابان شهرنشینی بوده است و این مسئله، با رکود کیفیت محیطی محلات شهری آن همراه شده است. به طوری که محلات قدیمی و تاریخی شهر، به دلیل مشکلات کارکردی و کالبدی، به ناسازواره ای که ساکنان خود را تهدید می کنند، تبدیل شده اند. با توجه به فقدان رویکرد برنامه ریزی در سطح محلات شهری، ضروری است به مقیاس محله ای در برنامه ریزی شهری توجه شود؛ از این رو، هدف این پژوهش ارزیابی نقش برنامه ریزی محله مبنا در توسعه پایدار شهری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی - تحلیلی است. قلمرو پژوهش محله حسینیه زنجان و جامعه آماری پژوهش، جمعیت ساکن این محله 5055 نفر است که با استفاده از روش کوکران، 357 نمونه برای فرایند پرسشگری در سال 1394 انتخاب شده اند. پایایی ابزار به روش آلفای کرونباخ 88.3 محاسبه شده است. از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی مانند آزمون هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین متغیرهای برنامه ریزی محله ای با توسعه محله ای رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین برنامه ریزی محله ای با ضریب تأثیر 0.458، بیشترین تأثیر را بر تحقق توسعه پایدار محله ای دارد. نتیجه اینکه ، تحقق توسعه پایدار محله ای مستلزم به کارگیری برنامه ریزی فضایی در مقیاس محله ای است.
مکان یابی پادگان نظامی در شهر اردبیل با رویکرد پدافند غیرعامل (با استفاده از تلفیق سنجش از دور، GIS و روش های تصمیم گیری چندمعیاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن مراکز نظامی و پادگان ها در داخل بافت شهری همزمان با گسترش افقی شهرها، مشکلات عدیده ای را در مأموریت های محوله پادگان و کاهش کارآیی آن به وجود آورده که این امر به خودی خود تهدیدی جدی در ایفای صحیح مأموریت ها محسوب می شود. در همین راستا مطالعات مکان گزینی به عنوان یکی از الزامات پدافند غیرعامل در جهت انتخاب نقطه ای با ضریب امنیت مکانی بالا از عناصر کلیدی در موفقیت و بقای این مراکز مطرح است. پادگان تیپ 40 مستقل ارتش اردبیل از جمله مراکز نظامی است که با توجه به رشد شهر، در حوزه مسکونی شهر قرار گرفته و با توجه به ماهیت آن، فضای وسیعی را در اختیار دارد که در صورت خروج پادگان علاوه بر به وجود آمدن فضا برای توسعه شهری، پیامدهای امنیتی که این مرکز با خود دارد نیز برطرف می شود. با توجه به قرارگیری تیپ 40 مستقل پیاده ارتش در کاربری های شهری اردبیل و لزوم انتقال آن در برنامه های توسعه تدوین شده، این پژوهش به دنبال یافتن مکانی مناسب و بهینه برای این پادگان نظامی در شهرستان اردبیل است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده که با بکارگیری سامانه های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و مدل تحلیل شبکه ای اقدام به جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات شده که پس از تعیین معیار های مناسب در مکان یابی در محیط GIS پهنه های مناسب برای ایجاد پادگان مشخص و در نهایت با استفاده از روش خطی وزن داده شده، مناطق مناسب به عنوان بهترین نقاط با اولویت های اول تا سوم برای جانمایی پادگان تعیین گردید.
آینده نگری نظام سکونتگاهی در برنامه ریزی سناریومبنا؛ بهبود برنامه ریزی و آمایش منطقه ای (مورد مطالعه: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده نگری منطقه ای، نوعی از آینده نگری است که با تمرکز بر محدودة سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیرملی با هدف اتخاذ تصمیم های معین برای تحقق آیندة مطلوب عملیاتی می شود. هدف مقالة حاضر بررسی سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان اصفهان و ترسیم الگوی مطلوب نظام شهری در افق چشم انداز 1420 است. این مقاله سعی دارد ضمن شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر روند توسعه در مقیاس منطقه ای، زمینة تهیة سناریو های ممکن و محتمل در 25 سال آیندة استان اصفهان را فراهم کند. این تحقیق از نظر نوع ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، و از نظر ماهیت تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش تحلیل ساختاری و نرم افزار میک مک به کار گرفته شد. نتایج نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعة استان اصفهان در افق 1420 شامل «شیوة مدیریت کلان کشور»، «شیوة مدیریت استان»، «منابع آب»، «همکاری های بین نهادی»، «جمعیت و مهاجرت»، «تحقیق و توسعه»، «نقش فراملی استان»، «امنیت سرمایه گذاری»، «تولیدات صنعتی و معدنی»، «سطح فناوری اطلاعات»، «گردشگری»، و «تولید تکنولوژی» می باشند. همچنین، براساس یافته های تحقیق، استان اصفهان از نظر توسعة آرایش نظام های فضایی در 25 سال آینده با پنج سناریوی اصلی روبه رو خواهد شد: «سناریوی شعاعی»، «سناریوی جزایر منفصل»، «سناریوی خوشه ای»، «سناریوی چندمرکزی»، و «سناریو شبکه ای». بین سناریوهای طراحی شده، در سناریوی شبکه ای می توان شاهد انسجام فضایی- عملکردی در سطح منطقه و توسعة یکپارچه و متعادل فضایی بود.
بررسی هویت شهری در فرآیند بازسازی بعد از زلزله (مطالعه موردی: شهر بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی از جمله معماهایی است که بشریت پیوسته با آن دست به گریبان بوده است، از بین بلایای طبیعی زلزله یکی از شایع ترین انواع مخاطرات طبیعی است که از گذشته تا کنون بیش ترین آسیب را بر جامعه بشری وارد نموده است. زلزله دی ماه 1382بم دراستان کرمان از جمله زلزله های بسیار زیانباری بود که آسیب های فراوانی به لحاظ تلفات انسانی و شدت و بعد تخریب کالبدی به همراه داشت. آشکار است که بعد از حادثه بازسازی و برگشت به حالت عادی یک از وظایف سنگین برنامه ریزان است. یکی از اصولی که در بازسازی باید مورد توجه قرار گیرد، حفظ هویت شهر است به گونه ای که با یک نگاه به شهر بتوان گفت که این همان شهر قبلی است که بازسازی شده، نه شهر جدید. در غیر این صورت تنها نامی از آن شهر باقی خواهد ماند و هیچ تضمینی برای بازگشت مردم وجود نخواهد داشت. شهر بم به دلیل ویژگی های فرهنگی و تاریخی خاص خود که به خصوص در فضاهای مسکونی و عمومی آن نمودار بود دارای ارزش های کیفی ویژه ای بود که در راستای اجرای یک بازسازی موفق و همگام با خواسته های سانحه دیدگان شناخت، سنجش و ارزش گذاری این مؤلفه ها بسیار حائز اهمیت است . بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد مختلف حفظ هویت شهر در فرآیند بازسازی مانند جاذبه های منحصر به فرد تاریخی نظیر ارگ بم و هویت طبیعی(ویژگی خانه باغی) و هویت کالبدی، اجتماعی است. این تحقیق به لحاظ روش ، پیمایشی و مبتنی براستفاده از ابزار پرسشنامه است. به منظورتحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار SPSS وروش های آماری همبستگی، رگرسیون و آزمون های آماری پارامتریک T برای متغیرهای مستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در فرآیند بازسازی بسیاری از جنبه های هویتی و نشانه ای شهر بم مورد غفلت واقع شده است؛ از جمله از بین رفتن بافت خانه باغی شهر بم که نتیجه طبیعی و تبعی آن کاهش حس تعلق مکانی شهروندان بوده است.
کاربرد منطق بولین و وزندهی افزودنی ساده در مکانیابی ژئومورفولوژیکی دفن مواد زاید شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی مسائل زیست محیطی و در رأس آن پسماندهای شهری که عمده آنها از مناطق سکونتگاهی عظیم انسانی سرچشمه می گیرد، باعث ایجاد مزاحمت، منظره ناخوشایند، مخاطرات محیطی و نارضایتی مردم شده است. شهر سقز با جمعیتی معادل 140 هزار نفر، یکی از بزرگترین شهرهای استان کردستان می باشد که در نتیجه افزایش جمعیت، مصرف گرایی و تغییر عادات غذایی مردم، افزایش مصرف مواد بسته بندی شده در چند دهه ی اخیر به همراه تقلید الگوی مصرفی مردم باعث افزایش حجم زباله ی تولید شده در این شهر شده است. با وجود این مشکل، هنوز شیوه مناسبی جهت دفع مواد زاید شهر سقز وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، کاربرد دانش ژئومورفولوژی در مکانیابی مناسب برای دفن مواد زاید شهری است. به همین منظور، در مرحله اول، عوامل موثر در مکانیابی محل دفن مواد زاید شهر سقز در نظر گرفته شد و در نهایت با رقومی کردن و وزندهی 13 لایه بر اساس استانداردهای موجود که عبارتند از: شیب، فرسایش، گسل، آبهای سطحی، آبهای زیرزمینی، چاهها، منطقه حفاظت شده، فرودگاه، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر سقز و مراکز جمعیتی و وارد کردن لایه های مذکور به محیط نرم افزارهای IDRISI وArc GIS و تشکیل پایگاه های اطلاعاتی ویژه دفن زباله های شهری و شهری و اجرا مدلهای مختلف تصمیم گیری چند معیاره تحلیلی نظیر منطق بولین و وزندهی افزودنی ساده بر لایه های موجود است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که روش بولین با انتخاب یک مکان در مرحله اولیه و نهایی در جنوب شهر سقز از دقت پایینی برخوردار است ولی مدل وزندهی افزودنی ساده در مرحله اولیه با انتخاب چهار مکان و در نهایت با انتخاب مکان نهایی جهت دفن مواد زاید در جنوب شهر سقز، قدرت تصمیم گیری بیشتری را در امر مکانیابی محل دفن با تفاوتهایی لحاظ می کند. در نهایت با همپوشانی و از مجموع اشتراک این مدلها در محیط Arc GIS، مکان نهایی دفن زباله شهر سقز با مساحت 74 هکتار مساحت و پذیرش 130 تن زباله در هر روز به مدت 20 سال به عنوان مکان پیشنهادی و نهایی دفن زباله شهر سقز انتخاب شد.
ویژگی شهر میانی ابهر، نقش و عملکرد آن در توسعه فضایی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عملکرد شهر ابهر بعنوان یک شهر میانی در ساختار توسعه فضایی استان زنجان است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. برای بررسی نقش شهر و حوزه نفوذ آن از روشها و مدلهای کمی استفاده شده است. مدلهای اقتصادی نشان می دهد، این شهر در بخش دوم و سوم اقتصاد دارای شرایط پایه ای بوده و نقش خدماتی داشته است. در بخش صنعت نیز از رشد مناسبی برخوردار می باشد. بررسی حوزه نفوذ شهر ابهر، بیانگر اختصاص بخش زیادی از خدمات، به حوزه نفوذ خود است. در بررسی ساختار فضایی نیز بدون در نظر گرفتن نقش این شهر، عدم تعادل فضایی در شبکه شهری استان محسوس می باشد. مدلهای جمعیتی نشان می دهد شهر ابهر از توان کشش پذیری جمعیتی بالایی در سطح استان برخوردار بوده ، لذا این شهر با توجه به نقاط قوت و داشتن فرصتهای مناسب می تواند در سطح بندی منطقه ای به عنوان مرکزیت خدماتی و صنعتی سکونتگاههای بخش شرقی و جنوب شرقی استان نقش اساسی داشته باشد.
روند تبدیل روستا به شهر و پیامدهای آن در شهرستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و نقدی بر طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شیراز؛ مطالعه موردی محله مهدی آباد(کتس بِس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تمرکز فقر در شهرها در طول چند قرن اخیر و به موازات صنعتی شدن جهان، جنبه های کالبدی فقر در قالب محله های فقیرنشین و اسکان غیررسمی عینیت یافت. برای حل این مسأله، رویکرد توانمندسازی در دهه 1980 مطرح شد. این رویکرد، اجتماعات غیررسمی را نه به عنوان یک معضل بلکه به عنوان یک دارایی اجتماعی نگریسته تا توانمندسازی را جایگزین فرهنگ فرهنگ فقر بنماید. بنابراین تحقیق حاضر با تأکید بر مفاهیم و اصول توانمندسازی به بررسی میزان موفقیت طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شهر شیراز، مطالعه موردی محله مهدی آباد(کتس بِس) با استفاده روش های آماری و نگرشی کمی-کیفی به ارزیابی طرح پرداخته است. پس از استخراج جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 پرسشنامه در بین ساکنین محله مهدی آباد پر شده و داده های بدست آمده در نرم افزار تحلیل آماری Spss مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، در فرضیه اول تحقیق که با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای(One Sample T-Test) مورد سنجش قرار گرفت، میانگین میزان موفقیت خانه محله مهدی آباد در سطح معناداری 000/0 sig= برابر با 24.3 بوده که با میانگین مورد انتظار(27)دارای اختلاف 2.7- است، بنابراین فرض خلاف تحقیق، یعنی عدم موفقیت خانه محله مهدی آباد در اهداف توانمندسازی، تأیید می شود. در فرضیه دوم تحقیق نیز میانگین میزان موفقیت کلی طرح در دستیابی به اهداف توانمندسازی در محله مهدی آباد، در سطح معناداری 000/0 sig= برابر با 54.43 بوده و با میانگین مورد انتظار 96 دارای اختلاف میانگین 41.57- است، بنابراین فرضیه تحقیق یعنی عدم موفقیت طرح ساماندهی و توانمندسازی محله مهدی آباد در ارتقای شاخص های توانمندسازی محله، تایید می شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که طرح توانمندسازی محله در مسیر دستیابی به اهداف خود تا حال حاضر موفق نبوده، و مهمترین علل آن وجود نگرش آمرانه در مراحل تهیه، تصویب و اجرای طرح است که ناقض مهمترین اصول توانمندسازی یعنی مشارکت محوری و نهادسازی و آگاه سازی است.
مدل سازی ساختاری تفسیریِ عوامل مؤثر بر زیست پذیری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری است. رویکرد زیست پذیری را می توان برآمده از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی شهری دانست که در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی می شود. این مقاله ابعاد و شاخص های اصلی مؤثر بر زیست پذیری کلان شهر تهران را از مدل سازی ساختاری- تفسیری شناسایی و تحلیل کرده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایش است، و ابزار گردآوری اطلاعات در آن پرسش نامه است. ابتدا ابعاد و شاخص های زیست پذیری براساس مطالعه ادبیات و تحلیل محتوایی و مقایسه ای پژوهش های مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصین شناسایی و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخص های زیست پذیری تعیین و به صورت یک پارچه تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است؛ نتایج نشان می دهد بُعد اقتصادی شامل شاخص های اشتغال و درآمد پایدار، مسکن مناسب و توزیع عادلانه امکانات و خدمات زیرساختی مشترکاً با میزان قدرت نفوذ 9 و با بیشترین تأثیر، محرک و برانگیزاننده زیست پذیری در کلان شهر تهران به شمار می روند. در نتیجه هرگونه برنامه و اقدام برای سرآغاز و ارتقای زیست پذیری کلان شهر تهران باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه کند. این متغیرها در افزایش زیست پذیری شهر تهران دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی هستند و جزء اولویت های اقدام در زیست پذیر کردن کلان شهر تهران به شمار می روند.
تحلیل شاخص های کمی وکیفی تأثیرگذاردر برنامه ریزی مسکن استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار در چهارچوب برنامه ریزی ملی و منطقه ای ضروی است تا با بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، وضعیت موجود و مسایل مربوط به آن مشخص گردد. بدین منظور، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در برنامه ریزی مسکن و سطح بندی استان های کشور براین اساس می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود انجام شده است. شاخص های بررسی، 27 شاخص کمی و کیفی مسکن فراگیر مسکن می باشد که براساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای (تحلیل عاملی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور) تجزیه و تحلیل شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی، 4 عامل مؤثر مشخص گردید که این عوامل جمعاً 18/91 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند. سپس به منظور سطوح برخورداری استان های کشور از شاخص های مزبور از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس این سطح بندی، استان های اصفهان (با ضریب صفر)، گلستان( صفر)، تهران(صفر) و آذربایجان شرقی (با ضریب079/0) در رتبه های اول تا چهارم و در سطح بسیار برخوردار جای گرفته اند و استان های سمنان(با ضریب87/0) شوند. اردبیل (88/0)، سیستان و بلوچستان (90/0)، بوشهر(90/0)، لرستان(91/0)، هرمزگان(91/0)، چهارمحال و بختیاری(92/0)، کهگیلویه و بویراحمد (94/0)، قم(94/0)، خراسان شمالی(96/0) و ایلام(1) به ترتیب در رتبه های آخر و سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
تأثیر عناصر اقلیمی و آلاینده های هوای تهران بر بیماری آسم طی سالهای 1999-1995(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رابطه بیماری آسم با عناصر اقلیمی و آلاینده های شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت . رشد روز افزون جمعیت به تبع آن افزایش وسایط نقلیه این شهر را از سویی به خاطر شرایط توپوگرافی و عوامل طبیعی آن و از سوی دیگر آلاینده هایی که حاصل فعالیتهای افراطی انسان است به صورت یکی از آلوده ترین شهرهای جهان در آورده است ‘ که ثمره آن ناراحتیهای ریوی ‘ چشمی ‘ سردردهای مزمن و دهها بیماری دیگر است . بیماری آسم در سالهای اخیر رشد بالایی داشته است . در این راستا بیمارستانهای امام حسین ‘ امام خمینی ‘ شهداء تجریش و لقمان حکیم در نقاط مختلف تهران در طی سالهای 1999-1995 انتخاب گردید و آمار تعداد بیماران مراجعه کننده در ماههای مختلف ثبت گردید . علاوه بر آن اطلاعات دیگر از سازمان هواشناسی ‘ محیط زیست و کنترل کیفیت هوا اخذ گردید . سپس با روش آماری به تجزیه و تحلیل ارتباط این بیماری با عناصر اقلیمی و آلاینده ها در دوره های زمانی مختلف پرداخته شد . نتایج حاصله معنی دار بودن ارتباط بیماری آسم و افزایش آلاینده ها را در طی 5 سال گذشته به نحو چشم گیری نشان می دهد .
عوامل و متغیرهای مؤثر بر تبیین بخش مرکزی شهرهای میانی (مورد مطالعه: شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی شهرها بسته به شرایط و ویژگیهای خاص هر شهر و در سطوح مختلف شهری به عنوان پهنهای که مهمترین و برترین فعالیتها را در خود جای داده است، در شهرهای مختلف دارای ویژگیهای متفاوت است. با این حال علیرغم اهمیت این بخش از شهر، تحقیقات انجام شده در مورد آن بیشتر با تأکید بر شهرهای بزرگ و عمدتاً با هدف حل مشکل صورت پذیرفته است.بنابراین در این تحقیق چارچوبی متشکل از عوامل تاریخی (هسته اصلی شهر، مرحلهبندی گسترش تاریخی شهر، عناصر شاخص و نمادین شهر)، اقتصادی (بازار شهر، ارزش زمین و سرقفلی واحدهای تجاری، فعالیت مؤسسات مالی، بیمه و تأمین اجتماعی، تراکم اشتغال)، اداری (فعالیت مراکز اداری دولتی و عمومی)، اجتماعی (تراکم جمعیت در ساعات خاصی از روز، فضاهای عمومی شهر، برگزاری مراسم اجتماعی، تراکم مراکز فرهنگی، تراکم جمعیت، فعالیتهای پذیرایی شهر)، ترافیکی (تعداد سفرهای جذب شده درون شهری، سهولت دسترسی، نقطه کانونی برای ترافیک، تراکم ایستگاههای حملونقل درون شهری) و کالبدی- فضایی (تراکم ساختمانی، بافت قدیمی، معماری مجزا، ساختار و الگوی توسعه شهر، الگو و ترکیب کاربری اراضی) ارائه شده است. سپس با تحلیل فضای شهری بوکان به عنوان یکی از شهرهای میانی ایران، نقش هر کدام از عوامل مزبور در شکلگیری بخش مرکزی آن بررسی شد.بررسیها نشان داد که در شهر بوکان از میان مجموعه عوامل تأثیرگذار بر بخش مرکزی، عوامل تاریخی و اقتصادی دارای نقش بیشتری بوده، کارکرد اداری آن در طول سالهای گذشته غیرمتمرکز شده و همچنین تنوع کارکردی و فعالیتی مهمترین وجه تمایز بخش مرکزی شهر بوکان از سایر قسمتهای آن میباشد. یافتههای پژوهش نشان داد که بخش مرکزی شهر بوکان، که هسته تاریخی آن نیز محسوب میشود، مهمترین و برترین فعالیتهای شهر را در خود جای داده است و بر این اساس با در برگرفتن طیف گستردهای از فعالیتهای مختلف، دارای کارکردهای مختلفی بوده و محدوده آن از این لحاظ با سایر قسمتهای شهر تفاوت اساسی دارد
گسترش افقی شهرها و ظرفیتهای موجود زمین مورد شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر توسعه پایدار شهری را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست بدانیم، یکی از شرطهای مهم تحقیق آن بهینه سازی بهره گیری از زمین شهری است. امروزه به این مهم در شهرهای ما و از جمله شهر یزد توجه چندانی نمی شود.شهر یزد که پیدایش و جوانه های آن به دوره پیش از اسلام باز می گردد، نظیر سایر شهرهای قدیمی ایران دو سناریوی رشد را تجربه کرده است. سناریوی رشد شهر در مدل ارگانیک، که تا دوره پهلوی و بخصوص قبل از اصلاحات اراضی دهه 40 بر توسعه فیزیکی این شهر حاکمیت داشته و تاثیرات آن بیشتر به صورت درون ریزی جمعیت شهری بوده است. در این فرآیند تغییرات ساختاری عموما محتوایی بوده و الگوی رشد شهر فشرده مانده است. سناریوی دیگری که شهر یزد در ربع قرن اخیر، در مرحله رشد شهری از سر گذرانده، مدل رشد غیرارگانیک بوده است. در این فرآیند، رشد فیزیکی بسیار سریعتر از رشد جمعیت و نیاز واقعی شهر بوده و شهر دچار گسترش افقی بی رویه ای شده است. مواردی چون از دست رفتن یکپارچگی شهر و توسعه پراکنده، متخلخل و جسته و گریخته، تخلیه بافتهای تاریخی و قدیمی، کم تراکمی بافتهای شهری، دشواریهای خدمات رسانی به دلیل گستردگی شهر و تراکم پایین جمعیت محلات، کیفیت و تناسب نامطلوب برخی از کاربری ها، افزایش زمینهای بایر و بلا استفاده، توسعه شهر بر روی اراضی ذخیره شده حوزه استحفاظی، مشکلات زیست محیطی و احتکار و بورس بازی زمین و ... ثمره این الگوی رشد هستند.فرآیند عرضه زمین در این میان نقش اساسی داشته است. در این فرآیند شتاب زده، عرصه های وسیعی به صورت بافتهای روستایی کم تراکم و اراضی کشاورزی و بایر همپیوند با آنها در محدوده شهر قرار گرفته و در سایه فقدان طرح و مدیریت کارآمد زمین، به صورت غیر قانونی تفکیک شده و در معرض بورس بازی قرار گرفته اند. شاخصهای مربوط به گسترش شهر در ارزیابی های منطقه ای و ملی نشان می دهند که شهر یزد در این مسیر پیشتاز بوده است. به طوری که اکنون نیمی از وسعت تحقق یافته کنونی شهر یزد کاذب است و برای 25 سال آینده نیاز به هیچ گونه افزایش مساحت ندارد
برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد شهری با تأکید بر توانمندی مالی و خط فقر مسکن (جمعیت شهری استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارغ از طبقة اجتماعی و شرایط اقتصادی افراد، مسکن همواره یکی از حیاتی ترین نیازها و اولویت های اساسی خانوار است. عمده ترین عواملی که سبب تبدیل تأمین مسکن به بحران، بهخصوص برای گروه های کم درآمد شدهاند، عبارت اند از: رشد سریع جمعیت، افزایش شدید نرخ شهرنشینی، کاهش بعد خانوار، افزایش نرخ سودآوری بازار زمین و مسکن، کاهش تقاضای مؤثر مسکن، کاهش نرخ دسترسی و توانمندی مالی اقشار ضعیف، سوداگری شدید بازار زمین و مسکن به ضرر گروه های کم درآمد، کاهش عرضة زمین و مسکن، کم توجهی بخش خصوصی و درنهایت، سیاست های ناموفق دولتی. با وجود تجارب گوناگون برای رفع مشکل بی مسکنی و بدمسکنی اقشار کم درآمد، حل ریشه ای این مسئله، نیازمند بررسی عوامل ساختاری آن است. در این تحقیق، شرایط و شاخص های مسکن گروه های مختلف درآمدی نقاط شهری استان کردستان، به صورت تفصیلی تحلیل میشود. این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شد. اطلاعات و آمار مورد نیاز آن، از پایگاه تفصیلی طرح هزینه و درآمد خانوارهای مرکز آمار ایران تهیه و استخراج و محاسبات لازم روی آن ها انجام شد. سپس با استفاده از نرم افزار EVIEWS خط فقر مسکن تعیین شد. نتایج نشان می دهد میزان توانمندی مالی تأمین مسکن در دهک ها با درآمد پایین، بسیار کمتر از دهک های بالاست و خط فقر مطلق مسکن در سال 1390، 50 مترمربع است که براساس آن 7/13 درصد کل خانوارهای شهری (271,238 خانوار) با 37,160 خانوار یا 124,856 نفر (بعد خانوار 63/3 نفر) در نقاط شهری استان زیر خط فقر مسکن قرار دارند و شش دهک پایین جامعه، توانمندی های لازم برای تأمین مسکن را ندارند.
ارزیابی و تحلیل کیفیت زندگی در محله های بافت فرسوده شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد بی رویه شهرها در دهه های اخیر کیفیت زندگی شهروندان را در کوچک ترین شهرها نیز تحت تأثیر قرار داده است. شهر کوهدشت دارای ۱/۱۰۷ هکتار بافت فرسوده (29 درصد کل سطح شهر) است. در این میزان بافت فرسوده 29309 نفر جمعیت، معادل ۱/۳۴ درصد کل جمعیت شهر کوهدشت زندگی می کنند. با توجه به تفاوت شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و... در این محله ها نسبت به دیگر محلات و همچنین اهمیت این محله ها به عنوان بافت کهن شهر کوهدشت، بررسی و تحلیل فضایی وضعیت شاخص های کیفیت زندگی آنها ضروری به نظر می رسد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان محله های بافت فرسوده شهر کوهدشت است که با بهره گیری از فرمول کوکران 385 نفر از آنها از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی نوع R و روش آماری آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. بر اساس نتایج مدل تحلیل عاملی، 6 عامل بارگذاری شده در مجموع 24/70 درصد از واریانس را تبیین می کند. نتایج مدل تحلیل خوشه ای بر مبنای امتیاز عاملی محله ها حاکی از آن است که محله های بوعلی و صاحب الزمان در خوشه اول و به عنوان محله های فراتوسعه، محله های فردوسی، سد ساحلی، دارایی و رودکی در خوشه دوم و به عنوان محله های توسعه یافته، محله های بانک کشاورزی و معلم در خوشه سوم و به عنوان محله های نیمه توسعه، محله های جهاد شمالی و مطهری در خوشه چهارم و به عنوان محله های توسعه نیافته و محله انتهای بوعلی در پایین ترین سطح یعنی خوشه پنجم و به عنوان محروم ترین محله قرار دارند. همچنین با توجه به آزمون T تک نمونه ای می توان گفت که محله های بافت فرسوده شهر کوهدشت در عامل های اقتصادی خدماتی، تسهیلات شهری، خدمات اجتماعی و وضعیت محیطی در وضع نامناسب و در عامل های سلامت و امنیت و امکانات آموزشی به ترتیب با میانگین هایی به میزان 22/3 و 09/3 در وضعیت بهتری قرار دارند.
ارزیابی تأثیر سیاست های حمل و نقل شهری در بهبود کیفی فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر تهران (مطالعه موردی: محله بازار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع استفاده از خودروی شخصی موجب افزایش نگرانی ها درباره ترافیک، آلودگی و در عین حال نابودی فضاهای عمومی شهرها شده است. در حال حاضر به علت تسلط روزافزون اتومبیل در تهران، بسیاری از فضاهای عمومی بخش مرکزی از دسترس شهروندان خارج شده و فقط به مکانی برای انجام فعالیت های اجباری و نه اختیاری و تفریحی تبدیل شده است. ادامه این روند، فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر تهران را پژمرده تر و بی کیفیت تر می کند. مدیریت شهری برای کاهش وابستگی به خودرو در فضاهای عمومی، سیاست های ترافیکی مختلفی در مرکز شهر تهران اعمال کرده است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق آمیخته اکتشافی، به دنبال شناسایی تأثیر دو سیاست دفعی محدودیت تردد اتومبیل و محدودیت پارکینگ و دو سیاست تشویقی یعنی توسعه پیاده راه و توسعه حمل ونقل عمومی بر بهبود کیفی چهار بعد اجتماعی – فرهنگی، زیرساختی – کالبدی، زیست - محیطی و اقتصادی فضاهای عمومی است. با استفاده از روش تکنیک دلفی سیاستی، 4 بعد کلی برای فضاهای عمومی شناسایی شده و 384 پرسش نامه در محله بازار تهران توزیع گردیده است. نتایج آزمون مقایسه ای فریدمن بیانگر این مهم بود که بعد زیست - محیطی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و زیرساختی - کالبدی به ترتیب بیشترین تأثیر را از سیاست های ترافیکی پذیرفته اند. همچنین نتایج نشان می دهد که سیاست توسعه پیاده راه ها با بالاترین میانگین یعنی 65/66، توسعه حمل ونقل عمومی با 23/63، محدودیت تردد اتومبیل با 72/48 و سیاست محدودیت پارکینگ با 08/40، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کیفیت فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر تهران داشته اند.
تحلیلی جغرافیایی بر وضعیت کاربری پارکینگ در شهر گناوه با استفاده از مدل AHP
حوزههای تخصصی:
بندر گناوه با داشتن جاذبه های گردشگری، مراکز تجاری و تفریحی، سالانه پذیرای میلیون ها نفر مسافر
- 2302154 نفر در تعطیلات نوروز1390- از سراسر کشور است. سیل عظیم جمعیت مشکلات ترافیکی متعدد در این شهر به همراه داشته است که ریشه اصلی این مشکلات را در کمبود و مکانیابی ناصحیح کاربری پارکینگ در این شهر می توان جستجو کرد که البته، این موضوع در ایام رونق گردشگری بسیار حاد و بحرانی جلوه گر می شود. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس هدف؛ کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. در تحلیل وضع موجود و برداشت اطلاعات میدانی، از پرسشنامه ای با حجم نمونه 320 نفر که افراد نمونه؛ 100 نفر از شهروندان و 220 نفر از گردشگران بوده اند، استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تخمین مساحت و تعداد فضای مورد نیاز پارکینگ با استفاده از روش تولید پارکینگ، ابتدا معیارهای موثر در مکانیابی پارکینگ های عمومی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP در محیط نرم افزار Arc GIS وزندهی شده و سپس مکان های مناسب برای احداث پارکینگ با استفاده از روش OWA( Ordered Weighted Average ) فازی مشخص گردید. نتایج نشان دهنده آن است که تعداد 1863 جای پارک علاوه بر جای پارک های موجود در محدوده مورد مطالعه در یک روز، مورد نیاز است و بین تقاضای پارکینگ و پارکینگ های موجود در شهر گناوه تناسب منطقی وجود ندارد. باید اذعان کرد پارکینگ های موجود در این شهر از نظر مکانیابی با معیارهای جغرافیایی سازگاری دارند ولی از نظر تعداد با محدودیت زیاد مواجه هستند و با توجه به ویژگی های شهر، منطقی ترین گزینه استفاده از پارکینگ های طبقاتی است.
تحولات سوریه؛ بررسی و ارزیابی آرایش جغرافیایی نیروهای درونی و گرایش بیرونی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که زمان خیزش و پیروزی در تونس، لیبی و مصر کوتاه مدت بود و دولت های متکی به ارتش و طبقه ی دیوان سالار در برابر خواست اکثریت شهروندان به سرعت تسلیم شدند، روند فرایند تحولات سوریه حاکی از ایستادگی نظام سیاسی حاکم است. کدامین زمینه ها و بسترها موجبات به درازا کشیده شدن درگیری در سوریه شده است؟ این پژوهش با دستیازی به اسناد و اطلاعات دانشگاهی و معتبر و با روش توصیفی- تحلیلی، کوشش کرده است نقش و چشم انداز صفبندیهای پیچیده سوریه را در نواحی مختلف جغرافیایی، ترسیم، بررسی و ارزیابی نماید. در همین ارتباط و در مرحله استدلال و نتیجه گیری کوشش شده است، صفبندی این نیروها را با توجه به گرایش بیرونی آنها به تصویر کشیده و تاثیرشان را در به درازا کشیدن درگیری در این کشور عربی تشریح نماید. به نظر میرسد که دولت سوریه به دلیل برخورداری از حمایت علویان، مسیحیان، دروزها، و یزیدیهها، کنترل محورهای استراتژیک مرزی و حمایت دولت های ایران، عراق، لبنان، روسیه و چین در کوتاهمدت و میانمدت توانایی کنترل ناآرامیها را دارا میباشد.
تحلیلی بر کاربری اراضی کلانشهر تبریز ( مطالعه موردی: منطقه 8 کلانشهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم زمین و فضای شهری هم به لحاظ طبیعی و کالبدی و هم به لحاظ اقتصادی- اجتماعی تغییر کیفی پیدا کرده و در نتیجه ابعاد و اهداف کاربری اراضی نیز وسیع و غنی شده است،لذا استفاده از زمین و فضا به عنوان یک منبع عمومی، حیاتی و ثروت همگانی، باید تحت برنامه ریزی اصولی انجام پذیرد .تحلیل و بررسی کاربری اراضی کلانشهر تبریز هدف اصلی این تحقیق می باشد .روش این پژوهش توصیفی– تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و از پرسش نامه استفاده شده است. به صورتی که بعد از انتخاب کاربری ها و مقایسه کاربری های موجود با استانداردها و سرانه ها به لحاظ کمی، پرسش نامه هایی بین شهروندان (385) و کارشناسان شهری (16) پخش گردید و اطلاعات مورد نیاز (نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها ) گردآوری شد. در مرحله یعد اطلاعات به کمک مدل SWOT مورد تحلیل قرار گرفت .نمونه گیری توسط فرمول کوکران انجام گرفته است. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن در این پژوهش، نشان دهنده آن است که برخی از کاربری های موجود به لحاظ کمی با استانداردها و ضوابط علمی منطبق نبوده و نامتعادل است،همچنین براسلس نتایج به دست آمده از روش SWOT راهبردهای بهبود کاربری اراضی شهری منطقه هشت به راهبردهای تهاجمی نزدیک می باشد.