مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
نظام سکونتگاهی
حوزههای تخصصی:
"امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادل های فضایی میان سکونتگاههای شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته سکونتگاهها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد.
این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاهها، نحوه تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای یزد در طی سال های 1345 تا 1385 صورت گرفته است. در این راستا ابتدا از مدل های تمرکز شهری جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه سکونتگاهها و مدل کشش پذیری جمعیت، جهت تعیین اهمیت شهرهای کوچک در تعادل بخشی منطقه ای استفاده شده است. سپس به منظور شناخت نحوه پراکندگی روستاها و تعیین مرکزیت آنها مدل تحلیل نزدیکترین مجاورت، مدل ویژگی و تئوری تاثیر متقابل به کار گرفته شده است.
بر اساس نتایج این تحقیق، میزان تمرکز جمعیت در شبکه شهری در سال 1385 حدود 3.7 و حاکی از توسعه قطبی در استان یزد است. این در حالی است که در همان سال تنها 20 درصد از کل جمعیت استان در 1390 آبادی پراکنده و کوچک ساکن بوده اند. از مجموع این آبادی ها فقط 30 درصد آنها جمعیتی بالای 20 خانوار در خود جای داده اند. الگوی استقرار این سکونتگاهها طبق محاسبات میزان نزدیکترین مجاورت، به صورت خوشه ای با فضاهای معین است (0.73) که بنا به نحوه پراکندگی و اندازه آنها در سطح منطقه، سطح بندی فضاهای روستایی و تعیین مرکزیت آنها صورت گرفته است. تعداد 69 مرکز روستایی در سطح فضاهای خرد روستایی و تعداد 13 شهر کوچک و روستا- شهر، نقش رابط میان سطوح روستایی و سطوح کلان شهری (شبکه شهری) برعهده خواهند داشت. در پایان به منظور توسعه متعادل منطقه یزد به ویژه توسعه هماهنگ شبکه شهری با شبکه روستایی، پیشنهاداتی ارایه گردیده است"
نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی نظام سکونتگاهی روستایی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادل های فضایی میان سکونتگاههای شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته سکونتگاهها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد.
این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاهها، نحوه تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای یزد در طی سال های 1345 تا 1385 صورت گرفته است. در این راستا ابتدا از مدل های تمرکز شهری جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه سکونتگاهها و مدل کشش پذیری جمعیت، جهت تعیین اهمیت شهرهای کوچک در تعادل بخشی منطقه ای استفاده شده است. سپس به منظور شناخت نحوه پراکندگی روستاها و تعیین مرکزیت آنها مدل تحلیل نزدیکترین مجاورت، مدل ویژگی و تئوری تاثیر متقابل به کار گرفته شده است.
بر اساس نتایج این تحقیق، میزان تمرکز جمعیت در شبکه شهری در سال 1385 حدود 3.7 و حاکی از توسعه قطبی در استان یزد است. این در حالی است که در همان سال تنها 20 درصد از کل جمعیت استان در 1390 آبادی پراکنده و کوچک ساکن بوده اند. از مجموع این آبادی ها فقط 30 درصد آنها جمعیتی بالای 20 خانوار در خود جای داده اند. الگوی استقرار این سکونتگاهها طبق محاسبات میزان نزدیکترین مجاورت، به صورت خوشه ای با فضاهای معین است (0.73) که بنا به نحوه پراکندگی و اندازه آنها در سطح منطقه، سطح بندی فضاهای روستایی و تعیین مرکزیت آنها صورت گرفته است. تعداد 69 مرکز روستایی در سطح فضاهای خرد روستایی و تعداد 13 شهر کوچک و روستا- شهر، نقش رابط میان سطوح روستایی و سطوح کلان شهری (شبکه شهری) برعهده خواهند داشت. در پایان به منظور توسعه متعادل منطقه یزد به ویژه توسعه هماهنگ شبکه شهری با شبکه روستایی، پیشنهاداتی ارایه گردیده است"
شناسایی و تحلیل نقش تعاملات روستایی- شهری در توسعة روستایی (مطالعة موردی: استان کرکوک عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روستایی به عنوان یکی از زیرشاخه های توسعه همواره از مهم ترین مسائل دولت ها ازجمله در کشور عراق بوده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام توسعة روستایی براساس الگوی شبکة یکپارچة منطقه ای در استان کرکوک عراق است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای اسنادی و پیمایش از نوع پرسشنامه استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش را 79096 خانوار روستایی و 894 روستا تشکیل دادند، که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 400 نفر سرپرست خانوار و 27 روستا به عنوان نمونه به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از طریق نرم افزار SPSS نشان می دهند که نظام توسعة روستایی در استان کرکوک مبتنی بر الگوی شبکة غیریکپارچه و مدل های غیرارگانیک است و جریان های فضایی با برتری عناصر شهری صرفاً از روستا به شهر صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند که حاکمیت چنین فرایندی موجب محرومیت روستاهای استان شده و سطح رضایت ساکنان را به شدت کاهش داده است.
آینده نگری نظام سکونتگاهی در برنامه ریزی سناریومبنا؛ بهبود برنامه ریزی و آمایش منطقه ای (مورد مطالعه: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده نگری منطقه ای، نوعی از آینده نگری است که با تمرکز بر محدودة سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیرملی با هدف اتخاذ تصمیم های معین برای تحقق آیندة مطلوب عملیاتی می شود. هدف مقالة حاضر بررسی سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان اصفهان و ترسیم الگوی مطلوب نظام شهری در افق چشم انداز 1420 است. این مقاله سعی دارد ضمن شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر روند توسعه در مقیاس منطقه ای، زمینة تهیة سناریو های ممکن و محتمل در 25 سال آیندة استان اصفهان را فراهم کند. این تحقیق از نظر نوع ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، و از نظر ماهیت تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش تحلیل ساختاری و نرم افزار میک مک به کار گرفته شد. نتایج نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعة استان اصفهان در افق 1420 شامل «شیوة مدیریت کلان کشور»، «شیوة مدیریت استان»، «منابع آب»، «همکاری های بین نهادی»، «جمعیت و مهاجرت»، «تحقیق و توسعه»، «نقش فراملی استان»، «امنیت سرمایه گذاری»، «تولیدات صنعتی و معدنی»، «سطح فناوری اطلاعات»، «گردشگری»، و «تولید تکنولوژی» می باشند. همچنین، براساس یافته های تحقیق، استان اصفهان از نظر توسعة آرایش نظام های فضایی در 25 سال آینده با پنج سناریوی اصلی روبه رو خواهد شد: «سناریوی شعاعی»، «سناریوی جزایر منفصل»، «سناریوی خوشه ای»، «سناریوی چندمرکزی»، و «سناریو شبکه ای». بین سناریوهای طراحی شده، در سناریوی شبکه ای می توان شاهد انسجام فضایی- عملکردی در سطح منطقه و توسعة یکپارچه و متعادل فضایی بود.
تحلیل الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان گیلان در ارتباط با عوامل طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری کالبدی و عملکردی سکونتگاه ها از محیط طبیعی امری مسلم و انکارناپذیر است. در این ارتباط عوامل عدیده ای نقش ایفا می کنند و متأثر از آن مکانیابی، ایجاد، گسترش فیزیکی، جمعیت پذیری و ... در سکونتگاه های انسانی به نحو متفاوتی شکل می یابد. این پژوهش با هدف بررسی تحلیل الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان گیلان، تحت تأثیر عوامل طبیعی شکل گرفته است. در این مسیر سوال اصلی پیش روی تحقیق، میزان تأثیر عوامل طبیعی بر الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان است. نظام سکونتگاهی استان گیلان بر اساس سرشماری اخیر شامل 2990 نقطه می باشد که به صورت تمام شماری مورد توجه است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است که در آن مطالعات اسنادی و روش های تحلیل آمار فضایی در نظام اطلاعات جغرافیایی با روش تحلیل همبستگی خودکار فضایی مبتنی بر شاخص مورن I مورد توجه است. نتایج حاکی از آن است که هرچند نظام سکونتگاهی استان گیلان از منظر جمعیت متمرکز نیست اما از نظر تمامی متغیرهای مورد بررسی (ارتفاع، شیب، جهت شیب، بارش، دما، تبخیر و تعرق، فاصله از آب های سطحی و پوشش گیاهی طبیعی) تمرکز بالایی در توزیع نقاط سکونتگاهی در سطح استان مشاهده شده و همبستگی فضایی تمامی متغیرها با الگوی توزیع فضایی شکل گرفته، از نظر آماری معنادار است.
تحلیل تعادل فضایی در توزیع جمعیت روستایی در شهرهای کوچک استان گلستان (مطالعه موردی: شهرکلاله)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
106 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادلهای فضایی میان سکونتگاه های شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه ی متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته ی سکونتگاه ها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد. این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاه ها، نحوه ی تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای شهرستان کلاله صورت گرفته است. در این راستا به عنوان نمونه 11 روستا در نظر گرفته شده و ابتدا از مدل های آنتروپی جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه ی سکونتگاه ها استفاده شده است یافته های به دست آمده از ضریب آنتروپی نشان دهنده عدم تعادل جمعیت در منطقه شهری کلاله با ضریب (0/572) می باشد. در واقع در منطقه شهری کلاله عدم تعادل فضایی حاکم است.
تبیین سازمان فضایی نظام سکونتگاهی با تأکید بر نقش صنعت نفت، مطالعه موردی: استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
171 - 191
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تبیین سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان خوزستان با تأکید بر نقش نفت به نگارش در آمده است. نفت مکانیزم اولیه شکل دهی سازمان فضایی خوزستان در یک صد سال گذشته است و مکانیزم های دیگر فضا ساز را تحت تأثیر قرار داده است. و تبلور فضایی آن به صورت نخست شهری و قطبی شدن جمعیت و فعالیت دیده می شود. روش تحقیق به دو صورت توصیفی و تحلیلی است. استفاده از دیدگاه های نظری و مطالعات پیشین در این زمینه و اسناد وزارت نفت در حوزه مطالعات توصیفی است. و درزمینه تحلیلی نیز، ابتدا با استفاده از مدل های تحلیل سازمان فضایی مانند مدل حد اختلاف طبقه ای و مدل نزدیک ترین همسایگی و شاخص های نخست شهری به بررسی سازمان فضایی استان خوزستان پرداخته می شود، و سپس جهت سنجش تأثیر نفت بر سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان خوزستان شاخص هایی در قالب سه متغیر اقتصادی، اجتماعی و کالبدی انتخاب شده، نقشه های توزیع فضایی آن ها تهیه و مورد تحلیل قرار گرفتند. نظامی از جریان اطلاعات و مبادلات و ارتباطات و خدمات و حرکت های جمعیتی تحت تأثیر بوروکراسی دولتی (اقتصاد سیاسی) باعث تقسیم استان به دونیمه شرقی و غربی یا دو بخش نفتی و غیرنفتی شده است.. نمودهای عدم تعادل فضایی در نظام سکونتگاهی استان خوزستان تحت تأثیر نفت در شهرها به صورت نخست شهری شدید، عدم تعادل در سلسله مراتب شهری، نقش ضعیف شهرهای میانی و درنتیجه تمرکز خدمات متناسب با توزیع جمعیت محرومیت مناطق حاشیه ای و مهاجر فرستی شهرهای حاشیه ای و نمود عدم تعادل فضایی در روستاها خالی شدن روستاها در نیمه شرقی استان و تمرکز روستاهای بزرگ در نیمه غربی می باشد.
تحلیل الزامات تحقق راهبردهای توسعه روستایی ایران با تأکید بر راهبرد صنعتی شدن کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
الزامات راهبرد کشاورزی صنعتی در چهارچوب ساختار اقتصادی کشور، تعاملات فضایی نظام سکونتگاهی، کارکرد بازار و ساخت اقتصاد کشاورزی روستاها قابل بررسی است. در این راستا، هدف این تحقیق شناخت الزامات تاثیرگذار در تحقق کشاورزی صنعتی در روستاها است. نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و علی است. جامعه آماری این پژوهش را 23 نفر از کارشناساسان دانشگاهی تشکیل داده اند. براین اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل AHP و نرم افزار Expert choice صورت گرفته است . بر اساس نتایج نظر کارشناسان میزان اهمیت نیروی انسانی ماهر در صنعتی شدن کشاورزی برابر با 43301/0 و اهمیت سرمایه مالی برابر با 43300/0 به دست آمد. از الزامات جذب سرمایه؛ زیر معیارهای تضعیف فضای رانت در شهر (4310/0)، بازاریابی و قیمت گذاری شناور (2414/0)، آگاهی مردم از اقتصاد بازاری (0853/0) و مشارکت سازمان یافته مردم (146/0) به ترتیب از زیر معیارهای نظام سکونتگاهی، رفتار دولت، عملکرد بازار و ساختار اقتصاد روستا از اهمیت بالایی برخوردار بودند.
تحلیل شبکه ای یکپارچگی فضایی نظام سکونتگاهی بخش مرکزی شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تحولات توسعه منطقه ای به لحاظ نظری، روش شناختی و تجربی در کشور نشان می دهد که اغلب تئوری های شکل گرفته در قالب رویکرد های بالا به پایین برنامه ریزی و سیاستگذاری ،نتوانستند توسعه (منطقه ای) را آنچنان که شایسته و بایسته است؛ هدایت نمایند. اتخاذ چنین رویکردهایی، نه تنها نابرابری ها را کاهش نداده اند؛ بلکه ساختارهای محیط طبیعی- بوم شناختی و اجتماعی- اقتصادی درونی مناطق را نیز از هم گسیخته اند. بازتاب این نگرش ها در چارچوب عملکردهای نظام برنامه ریزی و سیاستگذاری، نابرابری و عدم تعادل فضایی در سطوح منطقه ای و ملی در چند دهه گذشته را سبب شده است. این شرایط در تمام گستره فضایی کشور از جمله در بخش مرکزی شهرستان تنکابن قابل مشاهده است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل سطح یکپارچگی فضایی نظام سکونتگاهی بخش مرکزی تنکابن با استفاده از روش تحلیل شبکه ای است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و بر مبنای روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل کلیه سکونتگاه های شهری و روستایی بخش مرکزی است. داده های جریان افراد، کالا و خدمات، محصول و سرمایه با روش کتابخانه ای(فیش برداری) و میدانی(پرسشنامه) جمع آوری و با ابزارهای Nodexl، Usinet و GIS تحلیل شده است . نتایج بررسی های کمی و کیفی جریان های مردم، کالا و خدمات، سرمایه و محصول نشان می دهد که شبکه سکونتگاهی و الگوی فضایی آن از حالت ابتدایی و نخستین خود که متمرکز در یک یا دو سکونتگاه بوده؛ فاصله گرفته و به سمت الگوی توسعه غیرمتمرکز در حال حرکت است. در این روند، روابط تکمیل کنندگی عملکردی شهرها و روستاها در الگوی سکونتگاهی قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در حال ظهور هستند.
آینده پژوهی نظام سکونتگاهی در مناطق مرزی (نمونه موردی: استان کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران، مناطق مرزی در سطح بسیار پایین تر از نواحی داخلی به لحاظ توسعه قرار دارند؛ بنابراین، حل این مشکلات، نیازمند به کارگیری رویکردهایی است که با شناخت درست از گذشته و شناسایی قابلیت های موجود، در جهت ترسیم آینده ی مطلوب گام بردارد. مطالعات آینده پژوهی به عنوان یک رویکرد نوین، با تجزیه وتحلیل منابع موجود می تواند نقش اساسی در شکل دهی به آینده ایفا کند. مقاله ی حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران در وضعیت سکونتگاهی استان کرمانشاه برای افق 25 سال آینده انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی _تحلیلی می باشد. جهت تحلیل پرسشنامه و ماتریس اثرات متقاطع از نرم افزار میک مک(MicMac) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که نیروهای پیشران مؤثر بر وضعیت آینده سکونت گاهی استان کرمانشاه شامل 21 مورد هستند که با نظرسنجی از خبرگان به دست آمده است، تأثیرگذارترین متغیرها در آینده نظام سکونت گاهی استان کرمانشاه شامل متغیرهایی هستند که نگرش در این متغیرها می تواند موجب تغییر در آرایش شبکه های سکونت گاهی استان شود. متغیرهای، مجاورت با مرز بین المللی، شبکه حمل ونقل ریلی و جاده ای، وجود بازارچه های مرزی در دسته متغیرهای با تأثیرگذاری بالا قرارگرفته اند. گروهی دیگر از متغیرها، با عنوان متغیرهای تأثیرپذیر شناسایی شده اند که شامل وضعیت اشتغال در مناطق مرزی و فواصل بین سکونت گاه ها می باشد. این نوع از متغیرها تأثیرگذاری چندانی ندارند ولی تأثیر پذیری بالایی دارند اما تأثیرگذاری آن ها در وضعیت های آینده بستگی به نحوه عمل دیگر متغیرها دارد. همچنین پنج وضعیت محتمل برای آینده نظام سکونتی استان شناسایی شده که احتمال وقوع هرکدام بستگی به توجه یا عدم توجه به هر یک از پیشران ها دارد.