فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
99 - 116
حوزههای تخصصی:
مخاطره آتش سوزی در ایران به طور فزاینده ای به یک ریسک جدی در طول سال تبدیل شده و محدود به چند ماه از سال نیست؛ بر این اساس پایش جنگل ها برای شناسایی و تعیین نواحی مستعد رخداد آتش سوزی ها گامی مؤثر برای توسعه سامانه های هشدار سریع است. این پژوهش با هدف ارتباط شاخص های پوشش گیاهی با رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران انجام شده است. در این پژوهش از داده های سنجنده MODIS ماهواره Terra شامل محصول آتش سوزی فعال (MOD14A2) و شاخص های پوشش گیاهی NDVI و EVI (MOD13A3) در بازه زمانی 2020-2001 استفاده شده است. نتایج نشان داد بیشینه رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران از اواخر فصل بهار تا اوایل فصل پاییز رخ می دهد. روند افزایشی رخداد آتش سوزی در دوره گرم سال با افزایش دما، کاهش رطوبت و ذوب زودهنگام برف در فصل بهار و در فصل پاییز هم زمان با خزان پوشش گیاهی و شروع دیرهنگام بارش های پاییزی مرتبط است. بیشینه متوسط ارتفاعی رخدادهای آتش سوزی در ناحیه رویشی ارسباران با 1791 متر در ماه اکتبر و بیشینه ارتفاعی رخدادهای آتش سوزی در ناحیه ایرانی-تورانی با 1565 متر در ماه اوت مشاهده شده است. توزیع فضایی شاخص های NDVI و EVI حاکی از آن است که تراکم پوشش گیاهی در شدت و گسترش آتش سوزی تأثیرگذار بوده و شرایط را برای گسترش آتش سوزی ها فراهم می سازد به گونه ای که مناطق بایر با پوشش گیاهی کم در مرکز، شرق و جنوب شرق ایران تقریباً بدون رخداد آتش سوزی و بیشینه رخداد آتش سوزی های فعال در شمال، غرب و شمال غرب ایران مشاهده شده است.
تحلیل تغییر غلظت آلاینده ها در دوره همه گیری کووید-19 و ارائه الگوی مبتنی بر یادگیری ماشین جهت پیش بینی آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
310 - 338
حوزههای تخصصی:
در پاسخ به همه گیری کووید-19، دولت ها در سراسر دنیا به دنبال ارائه راهکاری در راستای مدیریت بحران برای کاهش انتشار آلاینده ها ناشی از منابع ترافیکی بودند. ازاین رو، تصمیم بر آن شد که تغییرات آلاینده های هوا و حجم ترافیک به عنوان یکی از زیرمجموعه های شاخص زیست محیطی توسعه پایدار شهری در زمان همه گیری کووید -19 و مقایسه آن با دوره قبل از همه گیری در بازه زمانی 01/11/1396 تا 29/12/1400 موردبررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، مقایسه غلظت آلاینده ها در دوره همه گیری با دوره قبل از آن و همچنین ارائه الگو برای پیش بینی شاخص کیفیت هوا در کلان شهرهای ایران است. ابتدا داده های جمع آوری شده آلاینده ها از کلان شهرهای ایران پردازش و پاکسازی شدند. بعد از انتخاب ویژگی ها با الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات، روش های یادگیری ماشین اعمال شد. نتایج نشان می دهد الگوی افزایشی و یا کاهشی یکسانی در غلظت آلاینده ها در دوران کووید-19 نسبت به قبل از آن، در تمامی کلان شهرها دیده نمی شود و تأثیر محدودیت ها بر روی غلظت آلاینده ها در شهرهای مختلف، متفاوت است؛ بنابراین لازم است جهت مدیریت این بحران و همچنین بحران آلودگی هوا که می تواند در انتشار بیماری نقش چشمگیری داشته باشد، برای هر موقعیت شهری، الگوی محدودیت های ترافیکی مختص آن موقعیت تهیه گردد. همچنین نتایج بیانگر این است شاخص کیفیت هوا در اکثر کلان شهرهای ایران نه تنها کاهش نداشته، بلکه افزایش یافته است؛ بنابراین می بایست تدابیر دقیقی برای مدیریت هرگونه بحران مشابه در آینده در جهت کاهش غلظت آلاینده ها و بهبود شاخص کیفیت هوا با توجه به موقعیت مکانی و جغرافیایی هر شهر در نظر گرفته شود.
تبیین ژئواکونومیک امکان سنجی خام فروشی منابع نفت و گاز در حکمرانی پیشرفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
240 - 267
حوزههای تخصصی:
خام فروشی در کشورهای نفت خیز از مسائل اساسی آنهاست. در این میان، ایران یکی از کشورهایی است که از این مساله رنج می برد. به نحوی که در اسناد بالادستی بر توقف صادرات نفت خام تاکید دارد. در پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم به عنوان سند فرادستی کلیه اسناد سیاست گذاری کشور به کاهش مستمر صادرات مواد خام و جایگزینی آن با زنجیره ای از تولید ارزش افزوده تاکید شده است. با این فرض به بررسی این موضوع با بهره گیری از تجربیات جهانی به روش اسنادی پرداخته شده است تا با برگزیدن رویکردی مناسب برای تحقق تدبیر سند الگو نائل آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک و قابلیت های ژئواکونومیک انرژی کشور، رویکرد توسعه و تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز، رویکردی ضروری، راهبردی و آینده نگرانه برای حکمرانی پیشرفت کشور است که تحقق این مهم، مستلزم برگزیدن رویکرد تلفیقی و ساخت پتروپالایشگاه هاست که با اتکاء فناوری های پیشرفته، می تواند زمینه کاهش مستمر خام فروشی را فراهم کند
پیش بینی مناطق مستعد سیل با استفاده از مدل های یادگیری ماشین خطی تعمیم یافته و بیشینه آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی عوامل موثر، تهیه نقشه های پیش بینی خطرات سیل با استفاده از مدل های یادگیری ماشین و در انتها ارزیابی کارایی این مدل ها در حوزه آبخیز زیوه ارومیه می باشد. برای این منظور از عوامل محیطی و انسانی شامل شاخص های مورفومتری؛ شاخص توان آبراهه (SPI)، شاخص طول شیب (LS)، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI)، شاخص ناهمواری زمین (TRI)، شاخص تعادل جرم (MBI)، شاخص انحنای پروفیل (Profile Curvature) و شاخص انحنای سطح (Plan Curvature)، بارندگی، ارتفاع حوضه، درجه شیب ، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، فاصله از آبراهه، فاصله از روستا و فاصله از گسل استفاده شد. برای این منظور با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر گوگل ارث و منابع دریافتی از ادارات تعداد 96 نقطه سیل در حوضه شناسایی شدند. لایه های مربوط به شاخص های مورفومتری از مدل رقومی ارتفاعی (5/12×5/12) متر و در محیط SAGA_GIS ؛ و نقشه های عوامل محیطی و انسانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی ArcGIS تهیه و رقومی شدند. نتایج ارزیابی دو مدل با استفاده از منحنی ROC برای مدل های یادگیری ماشین (ML) نشان داد که مدل بیشینه آنتروپی با )916/0(AUC= و مدل خطی تعمیم یافته با )902/0(AUC= دارای عملکرد عالی در پهنه بندی حساسیت محدوده مطالعاتی به سیلاب بوده اند. همچنین نتایج حاصل از شاخص کاپا برای مدل برتر نشان داد که عوامل محیطی شامل زمین-شناسی، فاصله از آبراهه، ارتفاع و شیب بیشترین تاثیر و کمترین تاثیر مربوط به عامل های شاخص انحنای پروفیل، کاربری اراضی و شاخص تعادل جرم بوده است. شناسایی مناطق پر خطر و تعیین عوامل موثر بر رخداد سیلاب ها در این حوضه در امر کاهش خسارات احتمالی می تواند بسیار کارآمد باشد.
ارزیابی عملکرد و پیوستگی بوم شناختی سیمای سرزمین در جنگل های مانگرو خمیر- قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پیوستگی عملکرد بوم شناختی به دلیل فراهم کردن اتصالات بوم شناختی از مهم ترین انواع اتصالات زیستی در بین زیستگاه ها و اکوسیستم های طبیعی محسوب می شود. ازهم گسیختگی زیستگاه ها و به دنبال آن افول کاهش پیوستگی بوم شناختی سیمای سرزمین، از دلایل اصلی نابودی تنوع زیستی است. بر این اساس در مطالعه حاضر با بهره گیری از رویکرد بوم شناسی سیمای سرزمین به ارزیابی عملکرد و پیوستگی بوم شناختی سیمای سرزمین در جنگل های مانگرو خمیر-قشم پرداخته شد. بدین ترتیب با شناسایی هم زمان عملکرد های بوم شناختی و اولویت بندی اثر موانع، وضعیت پیوستگی بوم شناختی در این منطقه در طی سال های 1989-2021، موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. همان طور که نتایج نشان داد، در این منطقه بیشترین پراکندگی عملکردهای بوم شناختی در اراضی بایر و در مقابل بیشترین موانع در پهنه های جزر و مدی قابل مشاهده است. با توجه به عملکردهای بوم شناختی و موانع موجود، بیشترین وسعت از جنگل های مانگرو خمیر-قشم تحت تأثیر موانع بوم شناختی می باشند که از دلایل آن می توان به توسعه فعالیت های انسانی، کاهش اراضی جنگلی و پیشروی پهنه های آبی و جزر و مدی در منطقه اشاره نمود. همچنین نتایج حاکی از روند کاهشی در عملکرد و پیوستگی بوم شناختی منطقه و در مقابل افزایش روند اثر موانع است. ازاین رو عملکردها و پیوستگی بوم شناختی با میزان تراکم جنگل های مانگرو رابطه ای مستقیم دارد، بدین معنا که با کاهش رویشگاه های جنگلی تحت تأثیر مخاطرات محیطی و انسانی، میزان عملکرد و پیوستگی بوم شناختی نیز کاهش یافته است. با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه، ارزیابی عملکرد و پیوستگی بوم شناختی می تواند امکان تحلیل اصولی از فعالیت های توسعه ای برای افزایش رفاه انسانی را از طریق حفظ پیوستگی زیستگاه و افزایش پایداری اکوسیستم ها فراهم نماید. همچنین نتایج این مطالعه به عنوان یک راهکار مدیریتی می تواند به حفاظت و برنامه ریزی صحیح در راستای توسعه فعالیت های انسانی و به دنبال آن مخاطرات و پیامدهای محیطی کمک کند.
تغییرات فصلی غلظت آلودگی و ارزیابی ریسک اکولوژیک عناصر سنگین در گرد و غبار اتمسفری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
133 - 154
حوزههای تخصصی:
فرونشست گرد و غبار به طور گسترده در مناطق خشک و نیمه خشک جهان اتفاق می افتد. به دلیل ریز بودن و بالا بودن جذب سطحی ذرات گرد و غبار، امکان انتقال آلودگی بالا با اتصال فلزات سنگین به آنها وجود دارد. یزد از جمله شهرهای صنعتی ایران است که کارخانجات و صنایع مختلف فولاد و کاشی و سرامیک در اطراف آن وجود دارد. این مطالعه به منظور بررسی آلودگی عناصر سنگین در گرد و غبار اتمسفر شهر یزد انجام شد. نمونه های گرد و غبار به صورت فصلی از پائیز 1397 تا تابستان 1398 و از 30 نقطه با استفاده از تله های رسوبگیر نصب شده در بام ساختمان های یک طبقه جمع آوری شد. غلظت عناصر سنگین تعیین و شاخص های ارزیابی آلودگی فلزات سنگین شامل شاخص زمین انباشتگی (Igeo)، شاخص جامع آلودگی نمرو INPI))، شاخص آلودگی تجمعی IPI)) و شاخص ریسک اکولوژیک اصلاح شده (MRI) برای ارزیابی سطح و میزان آلودگی گرد و غبار در منطقه محاسبه شدند. بر اساس نتایج شاخص آلودگی تجمعی دو فصل پائیز و زمستان دارای شاخص آلودگی زیاد و فصل بهار و تابستان دارای مقدار آلودگی متوسط است. بر اساس شاخص جامع آلودگی نمرو عناصر آرسنیک، کادمیوم و روی به ترتیب با میانگین 8/7، 7/3 و 9/6 در کلاس آلودگی شدید قرار دارند. مقادیر متوسط شاخص انباشتگی به ترتیب از بیشتر به کمتر روی>کروم> مس> سرب>آرسنیک>کبالت> آهن> نیکل> منگنز> کادمیوم می باشد. نتایج شاخص ریسک اکولوژیک اصلاح شده نیز در همه فصول بین 300 تا 600 بوده است و به همین دلیل منطقه در طبقه ریسک اکولوژیک قابل توجه قرار می گیرد.
تحلیل فضایی شاخص های مورفوتکتونیکی بر اساس کانون زلزله ها و عملکرد گسل های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه مسئول آزاد شدن انرژی درونی زمین، به صورت نقطه ای است. انرژی آزاد شده در کانون زلزله ها به صورت سطحی گسترش می یابد و سطوح ارضی را متأثر می سازد. در علوم زمین برای بررسی اثرپذیری سطوح ارضی از فعالیت های نئوتکتونیکی، از شاخص های مورفوتکتونیکی استفاده می شود. در این مقاله برای سنجش وضعیت فعالیت های نئوتکتونیکی سطوح ارضی ایران، در قالب زون های مورفوتکتونیکی، علاوه بر استفاده از حوضه هایی که بر اساس شاخص های مورفوتکتونیکی در مورد وضعیت تکتونیکی آن ها قضاوت شده است، از انرژی ثبت شده در کانون زلزله های 2009-1900 و همچنین وضعیت قرارگیری حوضه نسبت به گسل ها استفاده شده است؛ به این منظور ابتدا داده های زمین لرزه ای 110 ساله ایران، طی فرایند برنامه نویسی در متلب، ابتدا از حالت نقطه ای به حالت سطحی و سپس به رستری تبدیل گردید. علاوه بر آن با توجه به منابع اسنادی گسل های اصلی ایران در سه نوع تقسیم و تحلیل گردید. اسناد حوضه ای مربوط به شاخص های مورفوتکتونیکی ایران در غالب واحدهای مورفوتکتونیکی تحلیل و تفسیر گردید. نتایج دال بر این است که الف) مقدار انرژی آزاد شده از زمین لرزهها نمی تواند در ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه ها نقش زیادی داشته باشد. ب) قرارگرفتن حوضه در حریم گسل های کواترنری و لرزه ای جوان، تأثیر بسیار زیادی در منعکس شدن فعالیت های تکتونیکی در شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه داشته است. ج) مجاورت حوضه های نیمه فعال با حوضه های فعال، یا مجاورت حوضه های غیرفعال با حوضه های نیمه فعال میتواند ناشی از حد آستانه شاخص هایی باشد که برای برآورد وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه ها استفاده می شود.
زمین ساخت فعال حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد بر اساس شاخص های ریخت سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
311 - 330
حوزههای تخصصی:
شاخص های ریخت سنجی به عنوان ابزاری برای شناسایی و مشخص کردن بخش های تغییر شکل یافته به وسیله گسل های فعال مورداستفاده قرار می گیرند. تاکنون در گستره موردبررسی ارتباط بین زمین ساخت فعال و ریخت زمین ساخت موردمطالعه قرار نگرفته است. با تعیین فرآیندهای فعال در حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد و تمهیدات لازم، تا حدود زیادی می توان از خسارت های ناشی از بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله در این منطقه جلوگیری کرد. بر همین اساس حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد با استفاده از شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a)، گرادیان طولی رود (SL)، شکل حوضه (Ff)، تراکم زهکشی (Dd) و برجستگی نسبی (Bh) در 18 حوضه زهکشی منطقه مشخص و بر اساس آن پهنه بندی شد. در امتداد گسل های شمال البرز، خزر و آذرک، حسن گیل و راندگی طالقان میزان این شاخص ها افزایش یافته و در نتیجه می توان استنباط کرد که زمین ساخت منطقه موردبررسی در اثر فعالیت این گسل ها فعال است. شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) منطقه از لحاظ سطح فعالیت زمین ساختی به چهار دسته بسیار بالا، بالا، متوسط و کم پهنه بندی شد. در حدود 5/66 درصد از منطقه تحت سیطره فعالیت گسل های اصلی منطقه است و هم چنین گسل های فرعی دیگری که در اثر حرکات زمین ساختی اخیر تشکیل شده اند، فعالیت زمین ساختی متوسط به بالایی را ارائه می دهند.
اولویت بندی و تحلیل فضایی پتانسیل سیل خیزی مبتنی بر رویکرد FUZZY-AHP (مطالعه موردی: حوزه آبخیز قمصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
139 - 159
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از بلایای طبیعی است که می تواند فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و پایداری محیط را تهدید کند؛ بنابراین شناسایی مناطق مستعد سیل خیز حوزه آبخیز امری ضروری در این زمینه است. هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی و تحلیل فضایی سیل خیزی حوزه آبخیز قمصر با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره و منطق فازی است که با رویکرد توصیفی – تحلیلی و با روشFUZZY-AHP انجام شده است. برای این منظور ابتدا 14 معیار مؤثر بر سیل خیزی حوضه (شامل باران، ارتفاع، کاربری اراضی، بافت خاک، سنگ شناسی، فاصله از رودخانه، شیب، تراکم زهکشی، رتبه آبراهه، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص توان آبراهه، تجمع جریان، انحنای سطح، انحنای طولی) شناسایی شد و سپس در نرم افزار Expert choice 11 بین معیار ها با روش AHP مقایسه های زوجی انجام گردید و وزن نهایی هر معیار به دست آمد. در ادامه، معیار ها با استفاده از توابع فازیlinear و large فازی سازی شدند و درنهایت وزن های نهایی به دست آمده برای هر معیار در لایه های مربوطه اعمال شد و نقشه نهایی سیل خیزی حوضه تهیه گردید. نتایج حاصل از اولویت بندی معیار های کمی و کیفی بر اساس نظر کارشناسان آبخیزداری با روش AHP نشان داد از بین 14 معیار پیشنهادی، معیار باران با وزن نهایی 229/0 بیش ترین تأثیر را در سیل خیزی حوضه دارد. همچنین معیارهای بافت خاک سنگین تا خیلی سنگین (499/0)، واحد سنگی Plvav (252/0)، کاربری های پهنه های آبی و اراضی لخت به ترتیب با وزن نهایی 345/0 و 225/0 نقش پررنگ تری در سیل خیزی حوضه دارند. نتایج حاصل از نقشه نهایی سیل خیزی حوضه نشان داد که حدود 841/30، 056/27 و 406/12 درصد از مساحت کل حوضه به ترتیب در طبقه سیل خیزی متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارند که این مناطق بیشتر در بخش مرکزی و در امتداد جنوب شرقی حوضه واقع شده اند؛ بنابراین آگاهی از پتانسیل سیل خیزی حوضه می تواند در جهت تدوین برنامه های مدیریت بحران در هنگام مواجه شدن با سیلاب مؤثر واقع شود.
ارزیابی و تحلیل روند توسعه فیزیکی نواحی شهری گتوند به سمت مناطق سیل خیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
15 - 30
حوزههای تخصصی:
در طی سال های اخیر، رشد جمعیت سبب توسعه فیزیکی بعضی از شهرها به سمت مناطق سیل خیز شده است. از جمله شهرهایی که با این مسئله مواجه شده است، شهر گتوند در استان خوزستان است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به بررسی روند توسعه فیزیکی شهر گتوند به سمت مناطق سیل خیز پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، تصاویر ماهواره لندست و لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای تحقیق شامل ArcGIS، Expert Choice، ENVI و IDRISI بوده است. همچنین در این تحقیق از مدل های منطق فازی AHP و LCM استفاده شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، این تحقیق در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول، مناطق در معرض سیلاب شناسایی شده است. در مرحله دوم، به بررسی تغییرات کاربری اراضی پرداخته شده است و در مرحله سوم، روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق سیل خیز ارزیابی شده است. بر اساس نتایج حاصله، بخش زیادی از شهر گتوند از جمله مناطق شرقی آن، دارای پتانسیل سیل خیزی بالایی است. نتایج بررسی تصاویر ماهواره ای نشان داده است که روند توسعه فیزیکی این شهر به سمت مناطق سیل خیز نیز افزایش یافته است به طوری که در سال 1992، حدود 1/1 کیلومترمربع از وسعت محدوده شهری گتوند در منطقه دارای پتانسیل خیلی زیاد قرار داشته است که این میزان در طی سال های 2002، 2012 و 2022 به ترتیب به 3/1، 6/1 و 8/1 کیلومترمربع افزایش یافته است. همچنین نتایج مدل LCM نشان داده است که وسعت نواحی سکونتگاهی در طبقه با پتانسیل سیل خیزی زیاد تا سال 2050 به 7/2 کیلومترمربع افزایش خواهد یافت که در صورت عدم توجه به آن در برنامه ریزی ها، بخش زیادی از نواحی سکونتگاهی و جمعیت شهر گتوند با خسارات جانی و مالی ناشی از مخاطره سیلاب مواجه خواهند شد.
تحلیل سطح آگاهی و دانش مدیریت ریسک کودکان روستایی از مخاطره زلزله (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان زیرکوه واقع در استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
79 - 98
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعات حوزه ادراک و دانش کودکان از مخاطرات و تقویت میزان آمادگی آن ها در برابر مخاطرات نسبت به گذشته به شدت گسترش یافته است. علت این مسئله را می توان تغییر رویکردهای مدیریت بلایا از رویکردهای انفعالی گذشته به تلاش برای مدیریت پیش از خطر و تأثیر فزاینده آمادگی همه گروه ها و اقشار یک جامعه ازجمله کودکان، در موفقیت این رویکرد دانست. در این راستا مطالعه حاضر به ارزیابی و تحلیل سطح آگاهی کودکان از مخاطره زلزله در قالب متغیرهای شناخت مخاطره و علل و اثرات و نحوه رویارویی با آن در قالب متغیرهای آگاهی از اقدامات پیشگیرانه، آمادگی و شیوه های مطلوب واکنش در بین 169 کودک 5 تا 12 ساله در شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه پرداخته است. یافته های تحقیق بیانگر این است که میانگین سطح آگاهی و دانش مدیریت ریسک کودکان 5 تا 12 ساله روستایی موردمطالعه از زلزله و شیوه های واکنش با آن بسیار اندک و نیازمند اصلاح و تقویت است؛ نتایج آزمون T تک نمونه در ارزیابی میانگین آگاهی و دانش مدیریت ریسک در هر چهار بعد موردسنجش پایین تر از سطح ارزش متوسط است. همچنین بر اساس نتایج آزمون همبستگی رابطه مستقیم و معنادار بین ادراک و آگاهی از ماهیت زلزله با دانش مدیریت ریسک در هر 4 بعد وجود دارد.
جغرافیای سیاسی مناقشات در دریای چین جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
382 - 415
حوزههای تخصصی:
دریای چین جنوبی، به عنوان یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین منابع آبی جهان، در فضای پیچیده ژئوپلیتیکی به شمار می رود. این دریا اغلب، در معرض سوء تفاهمات و در برخی موارد تبلیغات جهت دار (پروپاگاندا)، بوده است. هدف این مقاله(چشم انداز)، فراهم سازی پس زمینه و اطلاعات اساسی درباره مناقشه در دریای چین جنوبی (که در واقع یک سری اختلافات است)، از منظر جغرافیای سیاسی، یعنی از منظر کشورهای ساحلی یا کشورهای که در یک پهنه آبی هم مرز است؛ و ادعاهای سرزمینی مربوطه آن ها بر سر فضاهای دریای چین جنوبی است(Agnew and et al,2015:4). به طور مشخص، این مقاله به مبانی مربوط به جغرافیای فیزیکی دریای چین جنوبی، و منشاء و توسعه ادعاهای مربوطه کشورهای ساحلی در مورد بخش هایی از دریای چین جنوبی، از جمله جزایر، صخره ها و ارتفاعات جزر و مدی[1] متمرکز خواهد بود.
شناسایی کانون شکل گیری توده های گردوغبار با استفاده از نگرش تنسوری (مطالعه موردی: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
یکی از این پدیده های غالب جوّی در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی جهان، گردوغبار است. یکی از عوامل این پدیده وزش بادهای شدیدی است که به دنبال تغییرات سریع فشار هوا و دما در موقع مشخصی از سال در منطقه رخ می دهد. ذرات گردوغبار یکی از چالش های مهم و اساسی در این مناطق هستند که ابعاد و اندازه های مختلفی دارند و در هوا پراکنده می شوند و می توانند مشکلات زیادی را برای محیط زیست و افراد آن مناطق ایجاد کنند؛ بنابراین بایستی اقدامات لازم جهت مقابله با آن صورت پذیرد که در اولین قدم برای این کار بایستی منشأ و کانون شکل گیری این توده ها شناسایی شود. این پژوهش به بررسی این موضوع در منطقه مطالعاتی شهر سبزوار پرداخته است. در این مطالعه ابتدا داده های سازمان هواشناسی بررسی شده و دو دوره زمانی با گردوغبار بالا در سطح شهر سبزوار انتخاب شده است. دوره های زمانی موردمطالعه شامل ماه ژوئن سال های 2008 و ماه مارس سال 2018 است. پس از تعیین دوره های زمانی، با استفاده از سامانه GEE تصاویر مربوط به شاخص AOD با ابعاد پیکسل 2 کیلومتر استخراج شده و مورد پردازش قرار گرفته است و سپس هر تصویر به صورت لایه های مجزا در تنسور ترسیم شده است. طبق نتایج به دست آمده در این پژوهش، منشأ شکل گیری توده های گردوغبار در سبزوار، در دشت های غربی شهر داورزن، در فاصله 70 تا 80 کیلومتری از منطقه موردمطالعه قرار گرفته است که این توده ها جابجا شده و به سمت شهر سبزوار امتداد می یابد و می تواند این شهر را تحت تأثیر ذرات گردوغبار قرار دهد.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از روش های پردازش شیءگرا و زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
316 - 338
حوزههای تخصصی:
کاهش سطح تراز آبی دریاچه ارومیه و اثرات آن بر محیط پیرامون دریاچه از موضوعات و چالش های مهم ملی و بین المللی در دو دهه اخیر بوده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته یکی از مهم ترین عامل اثرگذار بر این روند تغییرات اراضی، به ویژه کشاورزی بوده است. بر همین اساس هدف تحقیق حاضر بررسی وضع فعلی و پیش بینی وضعیت آتی کاربری اراضی حوزه آبخیز گدارچای واقع در استان آذربایجان غربی یکی از زیر حوضه های مهم حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. به همین منظور ابتدا تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ برای سال های میلادی ۲۰۱۶،2020 و ۲۰۲۲ از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. در این محیط با استفاده از روش های مختلف دانش پایه و شی گرا (به ویژه سگمنت سازی و تولید لایه های ضرایب مختلف) روش طبقه بندی نزدیک ترین همسایگی اجرا و نقشه های کاربری اراضی تولید شد. درنهایت از مدل زنجیره مارکوف به منظور پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی استفاده گردید. برای بررسی صحت مدل CA مارکوف، ابتدا نقشه تغییرات پیش بینی شده سال 2022 با نقشه طبقه بندی 2022 صحت سنجی شد. نتایج تحقیق نشان داد که با کاربرد روش های دانش پایه به ویژه طبق ه بن دی نزدیک ترین همس ایگی امکان تولید نقشه های کاربری اراضی با دقت بالا (ضریب کاپا ۹۰ درصد) امکان پذیر است. ضمناً با اعمال مدل مارکوف نقشه های تغییرات کاربری اراضی با دقت قابل قبول (در حد ۸۰ درصد) امکان پذیر است. نتایج نهایی مبین این واقعیت است که تا سال ۲۰۲۸ میلادی کاربری اراضی کشاورزی (۱۳.۸۹) کشت دیم (14/1) محدوده های مسکونی (33/0) و عرصه های نمکی دریاچه ارومیه حدود (26) درصد افزایش خواهد داشت. یادآور می گردد کلاس کاربری خاک در حد (26/10) و مراتع به میزان (35/5) درصد کاهش خواهند داشت. درمجموع مدل های نهایی مبین دقت بالایی روش های دانش پایه و شیء گرا و کارایی مناسب مدل مارکوف در روند مطالعه تغییرات کاربری اراضی هستند.
بررسی نقش تغییرات اقلیمی در خطر وقوع آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
103 - 130
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی یکی از عوامل تهدیدکننده جنگل ها و مراتع ایران به شمار می رود. سالانه هزاران هکتار از جنگل ها و مراتع زاگرس طعمه حریق می شوند. طی سال های اخیر بخش وسیعی از جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد در اثر آتش سوزی از بین رفته است. تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش تغییرات پارامترهای اقلیمی در وقوع آتش سوزی های جنگل ها و مراتع این استان انجام شد. برای این منظور هم رابطه زمانی و هم رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی بررسی شد. داده های متغیرهای اقلیمی (1400-1385) از سازمان هواشناسی ایران و داده های آتش سوزی (تعداد، وسعت و موقعیت مکانی) در دوره 1400-1385 از اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کهگیلویه و بویراحمد به دست آمدند. رابطه بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی طی زمان موردمطالعه، براساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی حاصل شد. پس از تهیه نقشه موقعیت آتش سوزی ها و نقشه های پارامترهای اقلیمی با روش های درون یابی، رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و وقوع حریق با روش رگرسیون لجستیک به دست آمد. مدل سازی احتمال خطر وقوع آتش سوزی، با استفاده از 70 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش رگرسیون لجستیک انجام شد. به منظور ارزیابی کارایی روش رگرسیون لجستیک از 30 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش سطح زیرمنحنی (AUC) استفاده شد. برای ارزیابی صحت نقشه احتمال خطر وقوع آتش سوزی از ماتریس خطا و شاخص صحت کلی استفاده شد. نتایج رابطه زمانی نشان داد که تعداد آتش سوزی رابطه معنی داری با میانگین سرعت باد فصلی داشت. نتایج رابطه مکانی نشان داد که میانگین درجه حرارت فصلی مهمترین متغیر در وقوع آتش سوزی بود. نتایج ارزیابی کارایی و صحت سنجی روش رگرسیون لجستیک و نقشه احتمال خطر آتش سوزی نشان داد که این روش با سطح زیرمنحنی 0.95 و صحت کلی 92.7 درصد، دقت مطلوبی در شناسایی مناطق خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد داشته است. نتایج این تحقیق در مدیریت، نظارت و پیش بینی آتش سوزی در عرصه های منابع طبیعی استان بسیار کاربردی است.
شناسایی و ارزیابی عوامل بازدارنده و تقویت کننده گردشگری برون مرزی در ایران با تمرکز بر عوارض خروج: به کارگیری روش ARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
273 - 294
حوزههای تخصصی:
در سال های گذشته، افزایش عوارض خروج از کشور همواره با انتقاداتی روبه رو بوده است. عوارض خروج از کشور یکی از راه های درآمدی دولت برای جبران کسری بودجه است. با توجه به اهمیت مسافرت های خارجی در ارتباط گیری با سایر نقاط جهان، پژوهش حاضر به بررسی اثر افزایش عوارض خروج از کشور بر مسافرت های خارجی در کشور ایران پرداخته است. سال های 1385 تا ۱۴۰۰ برای دوره زمانی تحقیق با توجه به دسترسی به داده ها، بررسی شد. در این پژوهش، از روش ARDL برای بررسی هم انباشتگی و از آزمون علیت گرنجر برای تحلیل رابطه علت و معلولی بین متغیرها استفاده شده است. متغیر وابسته این پژوهش تعداد مسافرت های خارجی بوده است. متغیرهای مستقل شامل عوارض خروج از کشور، تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ ارز، نرخ تورم و هزینه ویزاست. نتایج بلندمدت و کوتاه مدت نشان داد که متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه و نرخ تورم اثر مثبت و معناداری بر تعداد مسافرت های خارجی (برحسب تعداد مسافر) خواهند داشت و از طرفی، متغیرهای نرخ ارز و هزینه ویزا و عوارض خروج از کشور اثر منفی و معنا داری بر کاهش تعداد مسافرت های خارجی (برحسب تعداد مسافر) خواهند گذاشت. همچنین اندازه ضرایب در کوتاه مدت نشان می دهد که به لحاظ قدرمطلقی، اندازه ها کمتر از ضرایب بلندمدت هستند و این نشان می دهد که متغیرها در بلندمدت تأثیر متقابل و تقویت کننده ای بر یکدیگر دارند. ضریب تصحیح خطای هم انباشتگی (ECM) برابر 62 درصد برآورد شد. این نشان می دهد که سالانه 62 درصد از هرگونه انحراف از تعادل بلندمدت جبران می شود.
ارزیابی اثرات محیط زیستی شبکه آبیاری و زهکشی کانال اصلی شهرستان خداآفرین (استان آذربایجان شرقی و اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
140 - 161
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه با اثرات مثبت خود همواره دارای تأثیرات منفی مستقیم و غیرمستقیم بالقوه بر محیط زیست انسانی و طبیعی هستند و چنانچه از پیش برای اثرات منفی چاره اندیشی نشود و از لحاظ اثرات مثبت تقویت نشود، نتایج و عواقب نامطلوبی در پی خواهند داشت. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات محیط زیستی شبکه آبیاری و زهکشی پایاب سد خداآفرین در استان آذربایجان شرقی و اردبیل در شهرستان خداآفرین و پارس آباد است. به منظور بررسی پارامترهای محیط زیستی، از سه محیط فیزیکی- آلودگی، اکولوژیکی- بیولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی استفاده شد. سپس با استفاده از روش ماتریس آیکولد، اثر هریک از ریز فعالیت های طرح بر عوامل زیست محیطی منطقه مطالعاتی، در فاز بهره برداری به تفکیک سه محیط مذکور سنجیده شد. یافته ها نشان داد اجرای طرح بر عدم اجرای آن ارجحیت دارد؛ به این صورت که مجموع پیامدهای ناشی از اجرای طرح بر محیط زیست پیرامون مثبت 274 امتیاز هست. در میان پیامدهای اجرای طرح محیط اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی دارای بیشترین آثار مثبت 186 امتیاز، محیط فیزیکی و آلودگی با مثبت 46 امتیاز و محیط اکولوژیکی و بیولوژیکی با مثبت 42 امتیاز به خود اختصاص داده است. با توجه به یافته های به دست آمده، اجرای طرح شبکه آبیاری و زهکشی کانال اصلی خداآفرین با رعایت استانداردها توجیه پذیر است. در راستای کاهش اثرات منفی وارد بر محیط های سه گانه پیشنهاد می گردد در زمان بهره برداری پروژه، نظارت مستمر و پایدار و رعایت اصول صحیح آبیاری در نظر گرفته شود.
بررسی مخاطرات طبیعی و انسانی و آسیب پذیری بافت تاریخی در محله فردوسی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
113 - 128
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزان شهری بافت تاریخی را قلب تپنده شهرها می دانند. شهرها و به ویژه بافت های تاریخی آنها دائماً تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و انسانی قرار دارند. هدف این پژوهش، بررسی آسیب پذیری محله فردوسی به عنوان نمونه ای از محلات بافت تاریخی شهر تهران است. داده ها از فایل های سیستم اطلاعات جغرافیایی و پیمایش به دست آمده اند. همچنین زمینه ها و اسناد تاریخی به عنوان بخشی از این مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. 10 کارشناس شهرداری برای هر یک از 29 شاخص در مقایسه با سطوح استاندارد نمره 1 تا 5 تعیین و میانگین این نمرات برای ارزیابی نقش هر پارامتر در آسیب پذیری این محله مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از پتانسیل بالای وقوع مخاطرات طبیعی و انسانی در منطقه مورد مطالعه دارد. فراوانی ساختمان های چند طبقه ناپایدار و شبکه های فرسوده برق و آب، نگهداری مواد اشتعال زا در انبارها و نبود شبکه فاضلاب برای نیمی از ساختمان ها از مهم ترین عوامل آسیب پذیری بافت مورد مطالعه هستند. مسائلی مانند ناامنی، سوء مصرف مواد مخدر در فضاهای عمومی، ازدحام بیش از حد و شلوغی هنگام روز نیز منجر به مهاجرت ساکنان محله گردیده است که در پی آن، با فعالیت های تجاری و انبارها جایگزین شده اند. مشکلات متعددی به آسیب پذیری بافت تاریخی این محله دامن می زنند و احتمال بروز چنین مشکلاتی در سایر بافت های تاریخی شهری تهران نیز زیاد است.
بررسی کیفی وضعیت اثر مخاطرات طبیعی بر روی کارخانه های صنعتی با تاکید بر صنایع نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
183 - 208
حوزههای تخصصی:
با افزایش تعداد کارخانه های فرآیندی به دلیل نیاز جوامع بشری به محصولات این کارخانه ها، دسته جدیدی از حوادث ناشی از انواع خرابی های رویداده در آنها و تاثیر مخرب این رویدادها بر روی جوامع و محیط زیست و اقتصاد مشاهده شده است. افزایش حوادث ناشی از تاثیر مخاطرات طبیعی بر روی صنایع و تحمیل هزینه بسیار به جوامع و دولت ها، و آسیب پذیری بالای صنایع مذکور و نواحی شهری به این دسته از رویدادها، نیاز به توجه به این دسته از رویدادها را بیشتر نمود. با اینحال همچنان در بسیاری از مناطق دنیا به این موضوع آنچنان که باید پرداخته نشده است و همچنان با این دیدگاه که احتمال وقوع این قبیل حوادث بسیار ناچیز می باشد از پرداختن به آن و همچنین تعریف و پذیرش مسئولیت در برابر آن شانه خالی می شود و این درحالیست که فراوانی و توسعه روزافزون این رویدادها نشان داده شده است. در این مقاله با اتکا به آمارهای موجود به ارزیابی و مقایسه تبعات مخاطرات طبیعی منجر به رویداهای طبیعانه پرداخته می شود. منظور از رویدادهای طبیعانه، حوادث فناورانه ناشی از مخاطرات طبیعی می باشد که به عنوان رویدادهایی با پیامد بالا و احتمال پایین در نظر گرفته می شوند و می توانند یک ناحیه وسیع را تحت تاثیر قرار دهند و منجر به حوادث بزرگ و زنجیره وار شوند. بعد از معرفی و دسته بندی رویدادهای طبیعانه، مقایسه ای از توزیع و تبعات این رویدادها در ایران و جهان بر اساس مقالات و تحقیقات موجود صورت پذیرفته است. این تحقیقات نشان می دهد که بر خلاف مخاطرات طبیعی به رویدادهای طبیعانه در کشور توجه لازم نشده است. این در حالیست که هم تنوع کارخانه ها و سازه های صنعتی در ایران بسیار زیاد است که شرایط موجود و نیز روال تعمیر و نگهداری آنها مناسب نیست و هم بررسی آمار جمع آوری شده در این تحقیق نشانگر پتانسیل بالای وقوع حوادث فناورانه در کشور می باشد. در نهایت برای گام اول در راستای افزایش سطح آمادگی برای رویدادهای طبیعانه مرور تجارب موثر جهانی توصیه می شود. شناسایی و دسته بندی این صنایع، تدوین اطلاعاتی که در گزارشات ایمنی آنها باید وجود داشته باشد و نیز بررسی سناریوها و لحاظ کردن اثر دومینویی پیشنهاد شده و توصیه هایی در این راستا مدون شده است.
تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی و سنجه های سیمای سرزمین (مطالعه موردی: حوزه آبخیز باراندوزچای، زیر حوضه آبخیز دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
367 - 392
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی در دوره های زمانی مختلف با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در حوضه آبریز باراندوزچای در آذربایجان غربی است. بدین منظور، تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ (Sentinel2) مربوط به سال های 1395 و 1401 از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. برای سنجه های سیمای سرزمین از نرم افزار Fragstats 8.2 در دو سطح سیما (22 سنجه) و کلاس (13 سنجه) کمّی سازی و محاسبه شدند. در سطح کلاس پهنه آبی، نتایج نشان می دهند در هر دو سال، بیشترین مقدار سنجه تکه شدگی (SPLIT) و کمترین مقدار سنجه یکپارچگی (COHESION) به دست آمده است. کلاس مرتع دارای بیش ترین مقدار در شاخص (SHAPE-MN) و (LSI) داشته است که این نشان دهنده بی نظمی در لکه های مرتع است. شاخص های (ENN_MN)، (CONTAG) و (COHESION) که به ترتیب نشان دهنده ی میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی، شاخص سرایت و شاخص پیوستگی لکه روند کاهشی را از سال 1395 نسبت به سال 1401 تجربه کرده است. شاخص های شاخص شکل لکه (LSI)، تعداد لکه (NP) بی نظمی را نشان می دهد که روند افزایشی داشته است و نشان دهنده افزایش بی نظمی در منطقه موردمطالعه است. نتایج حاصل از سطح سیما نشان داد که پراکنش لکه ها در حوزه آبخیز باراندوزچای یکنواخت است و افزایش تعداد لکه ها، افزایش حاشیه و کوچک شدن لکه ها باعث تکه شدگی و درنتیجه ایجاد لکه های جدا از هم در حوزه آبخیز باراندوزچای می شود. این نتایج می تواند در مدیریت کاربری اراضی و حفاظت منطقه موردمطالعه برای نسل های آتی مفید باشد.