مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
شاخص NDVI
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، استفاده از تصاویر ماهواره ای مربوط به زمان خشکسالی و ترسالی در دوسال متفاوت و حتی الامکان نزدیک به هم می باشد تا با استفاده از شاخص های مربوط به خشکسالی کشاورزی بتوان وضعیت پوشش گیاهی را در برابر نوسان بارندگی مشخص کرد. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های باران سنجی و سینوپتیک ایستگاه های موجود در دشت سراب و با استفاده از مدل شاخص SPI خشک ترین سال و نیز یک سال مرطوب به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ (خشکسالی-1380) و SPOT (ترسالی-1383) شاخص خشکسالی کشاورزی برای منطقه محاسبه شد. در این تحقیق از شاخص سلامت پوشش گیاهی (VHI)استفاده شد. ابتدا NDVI هرکدام ازتصاویر به دست آمد، سپس با محاسبه VCI وTCI اقدام به تعیین وضعیت سلامت پوشش گیاهی در دو سال متفاوت شد. با استفاده از مدل آشکارسازی تغییرات (آشکارسازی تغییرات طیفی) با استفاده از نرم افزار ERDAS نتایج حاصله در دو دوره متفاوت مقایسه شد. نتایج نشانگر بالابودن تغییرات وضعیت سلامت پوشش گیاهی به ویژه در مناطق تحت کشت دیم می باشند.همچنین خطر آسیب پذیری در برابر خشکسالی های احتمالی در منطقه غرب دشت سراب بسیار زیاد می باشد به طوریکه تفاوت دو دوره خشکسالی و ترسالی در قسمت های غربی بالای 60 درصد تغییر تاج پوشش گیاهی می باشد.
مطالعه ی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر سنجنده ی MODIS مورد: استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای خشکسالی، کاهش مقدار پوشش گیاهی است. با کاهش پوشش گیاهی، شرایط محیطی برای بروز مشکلات مختلف نظیر فرسایش خاک، افزایش میزان رواناب سطحی و خطر بروز سیل و... فراهم می شود. بر این اساس، ارزیابی اثرات خشکسالی بر روی پوشش گیاهی از اهمیّت زیادی برخوردار است. در این رابطه، استفاده از روش های سنجشازدورانعکاسی، جهت ارزیابی اثرات خشکسالی، بهعنوانیکی ازکارآمدترینروش هاشناختهشدهاست.
در این مطالعه، به منظور بررسی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در استان کردستان، از داده های هواشناسی و سنجش از دور استفاده شده است. در ابتدا، شاخص بارندگی استاندارد (SPI)، برای 6 ایستگاه هواشناسی استان، طیّ سال های 2009-2000 محاسبه گردید. در مرحله ی بعد، بر اساس 40 تصویر برگرفته از سنجنده TERRA/MODIS16 روزه، در ماه های آگوست، سپتامبر، اکتبر و نوامبر، شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی (NDVI) محاسبه شد. با در نظر گرفتن این شاخص، پوشش گیاهی منطقه به 6 گروه طبقه بندی شده و مساحت هر کدام از طبقات نیز محاسبه شد. در نهایت دو شاخص SPIو NDVI مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین میانگین شاخص های SPI و NDVI، همبستگی بالایی(77/0+ ) در سطح معناداری 01/0 وجود دارد و با کاهش تقریباً 20/0- از میزان شاخص ،SPI به طور متوسط 2/1 درصد (معادل350 کیلومترمربع) سطح پوشش گیاهی ضعیف افزایش می یابد.این میزان کاهش برای شاخص NDVI تقریباً معادل 01/0 می باشد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص SPI، نشان داد که در سال های 2001 و 2008 خشکسالی متوسط در استان کردستان رخ داده است محاسبه شاخص NDVI در این دو سال نشان داد که میزان پوشش گیاهی ضعیف به طور قابل محسوسی افزایش یافته است (به ترتیب با 6/80% و 6/76% ) درحالی که در سال 2007 به عنوان سال تقریباً نرمال، میزان پوشش گیاهی ضعیف بر مبنای شاخص NDVI ، حدود 7/69% محاسبه گردید. مقایسه بین سال های 2001 با 2007 (تغییر تقریباً 11درصدی پوشش گیاهی ضعیف )، به خوبی نشان دهنده ی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در استان کردستان است
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی در شهر یاسوج با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر چند طیفی سنجش از راه دور برای به دست آوردن درک بهتری از محیط زمین بسیار کارآمد می باشد؛ بنابراین باتوجهبه دگرگونی های گسترده درکاربریاراضیوپوششگیاهی،استفاده ازفناوریسنجشازدور به یکابزارمهمدر بررسی وپایشتغییراتبدل شده است. این پژوهش با هدف ارزیابی تغییرات کاربری و درصد پوشش گیاهی در شهر و نواحی پیرامون یاسوج انجام گرفت. بدین جهت با استفاده از تصاویر سنجندهTM ماهواره LANDSATبه تاریخ: 21 و 22 دسامبر سال های 1998 و 2010؛ 13 و 14 ژوئن سال های 1987و 2010، نقشه های کاربری و شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی NDVI با استفاده از خوارزمیک بیش ترین شباهت، فاصله ماهالانویی و حداقل فاصله؛ طبقه بندی نظارت شده تهیه گردید.
نتایج نشان داد که بیشترین میزان مساحت در سال 1986 مربوط به کاربری بایر با 2/14 کیلومتر مربع و سپس کاربری مسکونی با 26/3 و فضای سبز با 15/2 کیلومتر مربع کمترین مقدار مساحت را به خود اختصاص داده اند، در مقابل در سال 2010 بیشترین میزان مساحت مربوط به کاربری مسکونی با 27/10 کیلومتر مربع و سپس کاربری بایر با 68/8 کیلومتر مربع و در پایان پوشش گیاهی با 66/0 کیلومتر مربع کمترین مقدار مساحت را در بر گرفته است. همچنین بیشترین میزان تغییرات در این بازه زمانی، مربوط به کاربری مسکونی با 157 درصد (افزایش 7 کیلومتر مربعی) است، اما شاهد روند کاهشی مساحت کاربری های بایر (52/5 کیلومتر مربع) و فضای سبز (49/1 کیلومتر مربع) در طی سال های 1986 تا 2010 می باشیم. همچنین با ترسیم حریم پنج کیلومتری پیرامون شهر، نقشه درصد شاخص پوشش گیاهی تهیه و نشان داد که مساحت درصد پوشش گیاهی بیش از 70 درصد 42/16 کیلومتر مربع و 60 الی 70 درصد 13/55 کیلومتر مربع کاهش و در مقابل مساحت درصد پوشش گیاهی کمتر از 60 درصد 56/71 کیلومتر مربع افزایش داشته است. همچنین ارزیابی دقت کلی خوارزمیک های پایش تغییرات در منطقه نشان داد که روش های بیشترین شباهت و فاصله ماهالانویی بیشترین دقت و روش حداقل فاصله کمترین دقت در استخراج کاربری های سه گانه مسکونی، بایر و فضای سبز دارد.
ارزیابی تغییرات بیابان زایی در اصفهان با استفاده از فناوری سنجش از دور و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیابان زایی، کاهش اکولوژیکی و بیولوژیکی زمین است که ممکن است به صورت طبیعی و یا غیر طبیعی اتفاق بیفتد. فرایند بیابان زایی عمدتاً، مناطق خشک و نیمه خشک را تحت تاثیر قرار داده و با شتابی فزاینده، کارایی سرزمینها را کاهش می دهد، بنابراین شناخت این پدیده دارای اهمیت اساسی است. در این پژوهش به منظور بررسی بیابان زایی منطقه از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 بعنوان مبنای مطالعات استفاده گردید. علاوه بر این از نقشه های توپوگرافی 1:250000 و 1:50000 و نقشه های زمین شناسی نیز بعنوان مکمل استفاده شد. پس از تکمیل پایگاه داده اطلاعاتی ابتدا به منظور بررسی بیابان زایی منطقه، شاخص های شوری خاک و شاخص پوشش گیاهی NDVI بر روی تصاویر ماهواره ای اعمال گردید. بر اساس روش شبکه عصبی مصنوعی MLP تغییرات کاربریها طی دوره 1986-2015 بررسی گردید 5 کاربری در منطقه مورد مطالعه بر اساس روش طبقه بندی نظارت شدهFuzzy ARTMAP شناسایی شد. بر اساس بررسی های صورت گرفته بر روی تصاویر ماهواره ای شهر اصفهان حدود 260 کیلومتر مربع رشد داشته است. در طی همین دوره 29 ساله بخش های شرقی و جنوب شرقی شهر اصفهان بیشترین میزان کاهش پوشش گیاهی را نشان می دهد که حدود 60 درصد نسبت به سال نخست مطالعه با کاهش مواجه شده است. بخش شمالی شهر اصفهان نیز از بخشهایی است که این میزان کاهش قابل توجه است. با کاهش پوشش گیاهی در این مناطق هجوم اراضی شور و بیابانی در سال 2015 به چشم می خورد که جایگزین مناطق با پوشش گیاهی شده است. این میزان افزایش در مناطق بیابانی و شور حدود 580 کیلومتر مربع است که بیانگر کاهش توان اکولوژیک و بیولوژیک منطقه است.
ارزیابی شاخص NDSI در پایش خشکسالی به کمک تکنیک سنجش از دور ( مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع خشکسالی در مطالعات منابع آب اهمیت زیادی دارد. شاخص هایخشکسالیهواشناسیمستقیماًازرویداده هایهواشناسینظیربارندگیمحاسبهمی شوند درصورتفقدانداده هایمذکور،درپایشخشکسالیمفیدواقع نخواهندشد.لذاتکنیکسنجشازدورمی تواندابزاریمفیددرپایشخشکسالیبهشماررود. دراینتحقیقبااستفادهازتصاویرماهواره ایسنجنده MODIS روندتغییراتشاخصنرمالشدهپوششگیاهی استان اصفهان برای سال های 2000 تا 2008 بررسی شد. شاخص NDVIعلاوه بر پوشش گیاهی طبیعی برای پایش خشکسالی به ویژه خشکسالی زراعی نوع دیم هم می تواند مؤثر باشد. بادرنظرگرفتناینشاخص،پوششگیاهیمنطقه به4گروهطبقه بندی شد ومساحتهرکدامازطبقاتنیزمحاسبهشد.درنهایتدوشاخص SPI و NDVI موردمقایسهقرارگرفت. نتایجحاصل ازمحاسبه شاخص SPI حاکی از وقوع خشکسالیشدید در سال 2008 و خشکسالیمتوسطبه ترتیب در سال های2000 و 2001 دراستاناصفهان است. محاسبهشاخص NDVI دراینسهسالنیزنشاندادکهمیزانپوشش گیاهیضعیفبهطورقابلمحسوسیافزایشیافته است. با این حال نتایج حاصل از اثر تغییرات بارندگی بر روی شاخص NDVI نشان داد که همزمانی وقوع خشکسالی هواشناسی و خشکسالی کشاورزی در تمام سال ها وجود ندارد. برای سال 2006 علی رغم اینکه بارش بیشتر از سال های قبل و بعد و بیشتر از میانگین بارش استان بوده، اما براساس نتایج شاخص NDVI این سال همراه با خشکسالی کشاورزی (کاهش ارزش شاخص NDVI) بوده و برعکس در سال های 2002 و 2004 که بارش کمتر از سال 2006 رخ داده اما شرایط دیم و مرتع بهتر از سال 2006 بوده و همچنین در سال 2003 با اختلاف 2 میلیمتر بارش در سال 2002، مقدار شاخص NDVIکاهش زیادی یافته است. نتایج این تحقیق ضرورت تعریف نمایه ای که همه این موارد را بیان کند دوچندان می کند.
واکاوی تغییرات مکانی هسته های جزایر حرارتی شهر ارومیه از سال (1392 تا 1395)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
37-60
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت پراکندگی تابش های حرارتی و ارتباط آن ها با انواع کاربرهای موجود، در شناخت میکروکلیمای نواحی مختلف شهرها دارای اهمیت زیادی می باشد. توسعه شهرنشینی و فعالیت های صنعتی در شهرهای بزرگ منجر به تغییرات وسیعی درمشخصات فیزیکی سطح زمین، انرژی گرمایی آزاد شده، تغییرات دما و سایر پارامترهای هواشناختی شده و جزیره گرمایی شهری را ایجاد می کند. علم سنجش از دور با استفاده از تشعشع مادون قرمز حرارتی و کاربرد مدل های فیزیکی ابزار مناسبی جهت محاسبه مقدار دمای سطح در نواحی وسیع محسوب می شود. در پژوهش حاضر از تصاویر ماهواره ای TIRS,OLI سنجنده لندست 8 جهت شناخت محدوده تشکیل جزایر حراتی شهر ارومیه در برهه زمانی 1392 الی 1395 استفاده شده است. نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که کمینه و بیشنه دمای شهر ارومیه طی سال 1392 تا 1395 روند صعودی داشته و این افزایش دمایی در زمین های بایر شهر به مراتب چشمگیرتر می باشد و در طی 4 سال بررسی سه منطقه اصلی شناسایی شد که تغییرات مکانی هسته جزیره حرارتی در آنها یا در حد فاصل آنها صورت می گیرد. این سه منطقه عبارتند از : شمال شهر ، غرب شهر و قسمت مرکزی شهر ارومیه، همچنین منطقه 5 شهر ارومیه با داشتن درصد بیشتری از مساحت در گرید دمایی بالا نسبت به سایر مناطق، گرم ترین منطقه شهر ارومیه شناسایی شد
اندازه گیری شدت جزایرحرارتی سطحی شهری با استفاده از شاخص های پوشش گیاهی و شهری؛ مطالعه ی موردی: شهرهای رشت و لنگرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱۰
91 - 106
حوزه های تخصصی:
در این مقاله روش جدیدی برای اندازه گیری شدت جزیره های گرمایی سطحی شهری پیشنهاد می شود که از رابطه بین دمای سطح زمین ( LST ) و شاخص تفاضلی یکنواخت شده ی شهری ( NDBI ) وشاخص تفاضلی یکنواخت شده ی گیاهی ( NDVI ) که در تصویری به نام نقشه درصد شهری با هم ترکیب می شوند، استفاده می کند. با توجه به رفتار LST و رابطه آن با نوع پوشش زمین می توان گفت که رابطه بین LST و نقشه درصد شهری از یک تابع خطی پیروی می کند و می توان این تابع خطی را به نمودار دمای سطح زمین برحسب کاربری زمین برازش داد. انتظار می رود از شیب به دست آمده از این خط برازش داده شده شدت جزیره گرمایی شهری ( UHII ) محاسبه شود. به دلیل ضعف شاخص NDBI این روش برای مناطق بیابانی دقت پایینی دارد ولی در مناطق با پوشش معتدل از دقت بالایی برخوردار است. در این مقاله از داده های ماهواره LANDSAT-7 سنجنده + ETM روی منطقه رشت مرکز استان گیلان و از داده های ماهواره LANDSAT-8 سنجنده OLI/TIR مربوط به منطقه لنگرود دراستان گیلان استفاده شده است. نتایج نشان می دهد برازش خوب یک خط به نمودار LST بر حسب NDBI و نقشه درصد شهری یک روش مناسب برای محاسبه شدت جزیره گرمایی شهری است و در مقایسه با روش های قدیمی دقت و کارایی بالاتری دارد.
تحلیل ارتباط دمای سطح زمین با کاربری اراضی و شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده در دشت گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط دمای سطح زمین با پوشش گیاهی و کاربری اراضی دشت گرگان به کمک داده های سنجش از دور انجام شد. در گام نخست، تصویر لندست 8 متعلق به سال 2018، پیش پردازش و آماده گردید و نقشه کاربری/پوشش سرزمین در 8 طبقه تهیه شد. سپس، برای اندازه گیری دمای سطحی از باند حرارتی تصویر و معادلات مربوط استفاده گردید. سرانجام، از شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده یا NDVI برای محاسبه گسیل مندی سطحی استفاده و نقشه دمای سطح زمین LST استخراج شد. به منظور خنثی کردن اثر ارتفاع بر LST ، پیکسل های انتخابی از نقاط هم ارتفاع در هر کاربری انتخاب شدند. نتایج نشان داد کاربری بایر به دلیل نداشتن پوشش حفاظتی دارای دمای بیشتری (96/45 درجه سانتی گراد) است، درحالی که کاربری زراعت آبی (با بالاترین میزان سبزینگی) با دمای 03/34 درجه سانتی گراد کم ترین میانگین دمایی را در بین سایر کاربری ها داشت. از آنجاکه کاربری جنگل در ارتفاعات بالاتری قرار دارد، دمای سطحی آن بصورت جداگانه بررسی گردید. مقایسه دمای سطحی پیکسل های مربوط به کاربری جنگل و بخش جنگل تراشی شده نشان داد که میزان LST در بخش جنگل تراشی شده حدود 5 درجه سانتی گراد بیشتر از کاربری جنگل است. در مجموع، مناطقی که پوشش گیاهی متراکم تری مانند جنگل دارند میزان LST به مراتب کمتری از سایر کاربری ها داشتند.
ارزیابی الگوریتم های مختلف ادغام تصاویر در تهیه نقشه شاخص های گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱۲
199 - 217
حوزه های تخصصی:
استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بیش تر در مناطق وسیع همچون استان خراسان جنوبی، به دلیل پهنای کوچک تر هر فریم تصویر لندست به همراه تفکیک زمانی بیش تر، امکان دسترسی به تصاویر همزمان جهت بررسی تغییرات کوتاه مدت همچون تغییرات پوشش گیاهی را با چالش همراه می کند. در پژوهش حاضر، به منظور دسترسی به اطلاعات طیفی همزمان پوشش گیاهی در استان خراسان جنوبی، از تکنیک ادغام تصاویر ماهواره ای لندست 8 و مادیس استفاده گردید . برا ی ا ین منظور ابتدا نتایج حاصل از شش الگوریتم ادغام، شامل NNDiffuse ، HPF ، Brovey ، Gram-Schmidt ، PC و CN در یک محدوده آزمایشی در استان خراسان جنوبی با استفاده از معیارهای آماری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در ادامه با کاربرد مناسب ترین الگوریتم ادغام، اطلاعات طیفی و مکانی بازتاب باند قرمز (RED) و مادون قرمز نزد یک (NIR) یازده تصویر موزائیک شده لندست 8 (30 متر) با باند RED و NIR یک تصویرمادیس (250 متر ) ادغام گرد ید . سپس جهت بررسی پوشش گیاهی، با تصویر ماهواره ای ادغام شده، شاخص NDVI و HVCI همزمان، در سطح استان خراسان جنوبی تهیه گردید . نتا یج به دست آمده نشان داد که الگوریتم NNDiffuse از دقت مطلوب تری جهت ادغام باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست 8 و مادیس برخوردار است، به طوری که شاخص گیاهی NDVI به دست آمده از این الگوریتم در مقایسه با تصویر لندست 8 اصلی، از کم ترین خطای آمای RMSE (0/0311) و MAE (0/0181) برخوردار است. همچنین بررسی مقادیر شاخص NDVI به دست آمده از الگوریتم های ادغام، در طول خط ترانسکت طولی سیستماتیک - تصاد فی در سه کاربری اراضی کشاورزی، شهری و مرتعی نیز نشان داد که شاخص به دست آمده از الگوریتم NNDiffuse انطباق بهتری با شاخص NDVI به دست آمده از تصویر لندست 8 اصلی دارد.
بررسی پیامدهای تغییرات آب و هوایی با تمرکز بر تحلیل فضایی شدت خشکسالی در استان گلستان با شاخص های آماری و سنجش از دوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 76
حوزه های تخصصی:
خشکسالی، به عنوان یک پدیده پیچیده و زیان باراقلیمی، فعالیت های مختلف انسانی و فرایندهای زیستی را تحت تأثیر قرار می دهد. واکاوی مکانی و توالی زمانی و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ آن شاید ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮی در ﮐﺎﻫﺶ ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﯽ از آن در ﺑﺨﺶﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ فعالیتی و طبیعی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ رابطه ﺷﺎخص ﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪه اﻧﺪﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ، برآوردﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ از ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. در پژوهش حاضر برای تحلیل فضایی خشکسالی هواشناسی استان گلستان با بهره گیری از داده های بارش 72 ایستگاه بارانسنجی متعلق به سازمان هواشناسی، با دوره آماری 40 ساله (1971-2010) و برای پایش خشکسالی اکولوژیک، از تصاویر ماهواره ای Landsat (TM) (1987 و 2000) و Landsat (MSS) (1975) مورد استفاده قرار گرفت. از شاخص آماری SPI در بررسی روند تغییرات زمانی و از شاخص گیاهی NDVI برای شناسایی تنش های گیاهی ناشی از خشکسالی استفاده شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج دو شاخص مذکور ضرایب همبستگی مناسب و در سطح اطمینان بالای 99 درصد معنادار را نشان می دهد. نتایج نشان داد که براساس شاخص SPI، سال 2000 بیشترین و شدیدترین خشکسالی را داشته که 1/42 درصد از مساحت استان (معادل 857500 هکتار) را شامل می شود و براساس شاخص NDVI، بیشترین تراکم پوشش گیاهی مربوط به سال 1975 می باشد که مقدار آن 1/29 درصد از مساحت استان (معادل 594106 هکتار) را شامل می شود. براساس نقشه های نهایی می توان نتیجه گرفت که محدوده های شمالی و شمال شرق استان بیشترین خشکسالی را دارا هستند. نگاه کلی به نقشه ها، نقش بارز اختلاف ارتفاع و فاصله از دامنه های شمالی البرز درجهت جنوب به شمال را از هر دو نظر فراوانی و شدت رخداد خشکسالی ها نشان می دهد.
بررسی تطبیقی شاخص های خشکسالی هواشناسی و ماهواره ای در روند بیابان زائی طبقات پوشش گیاهی فصل بهار استان سمنان
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
189 - 213
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به منظور بررسی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی از داده های هواشناسی و سنجش از دور استفاده شده است. در ابتدا شاخص بارندگی استاندارد(SPI) برای ایستگاه سمنان طی سال های 2006 تا 2015 محاسبه گردید. در مرحله بعد بر اساس 30 تصویر برگرفته از سکوی Aqua سنجنده مودیس، در ماه های فصل بهار، شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی(NDVI) محاسبه شد. با در نظر گرفتن این شاخص، پوشش گیاهی منطقه به 4 گروه طبقه بندی شد. در نهایت دو شاخص NDVI و SPI مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد. رابطه بین NDVI و مقدار SPI و بارش اتفاق افتاده بین طبقات پوشش گیاهی تنگ و نیمه متراکم از یک رابطه مستقیم معکوس برخوردار است. بدین صورت که در تمامی ماه های فصل بهار در طبقه پوشش گیاهی تنگ با افزایش مقدار بارش و مقدار SPI از وسعت طبقه پوشش گیاهی تنگ کاسته می شود و در عوض بر وسعت پوشش گیاهی طبقه نیمه متراکم افزوده می شود و بر عکس با کاهش بارش و مقدار SPI از وسعت طبقه پوشش گیاهی نیمه متراکم کاسته شده و در عوض بر وسعت طبقه پوشش گیاهی تنگ افزوده می شود. بنابراین در زمان های وقوع خشکسالی از وسعت طبقه نیمه متراکم کاسته شده و بر وسعت طبقه پوشش گیاهی تنگ افزوده می شود. از این رو با توجه به وسعت زیاد این دو طبقه پوشش گیاهی که 93 درصد وسعت استان را بخود اختصاص داده اند، خشکسالی می تواند در منطقه باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری گردد. بنابراین روند خشکی زائی (بیابان زائی) در منطقه به گونه ای است که از وسعت طبقه پوشش گیاهی نیمه متراکم کاسته شده و بر وسعت طبقه پوشش گیاهی ضعیف افزوده می شود و در نهایت تکرار این عمل به گسترش بیابان ها در منطقه کمک می کند.
تاثیر کاربری اراضی و پوشش گیاهی بر شکل گیری جزایر حرارتی نمونه موردی: شهر قائن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از وضعیت پوشش گیاهی، تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در هر منطقه و روند تغییرات زمانی و مکانی آن ها در طول زمان برای برنامه ریزی های خرد و کلان از اهمیت زیادی برخورداراست. جهت استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی ضروری می باشد که این امر معمولا با آشکارسازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی امکان پذیر می گردد. سنجش ازدور نقش بسیار مهمی در مطالعات منابع طبیعی بخصوص پوشش گیاهی، دمای سطح و تغییرات کاربری در هر مکان و همچنین داشتن قابلیت در دسترس بودن اطلاعات برای زمان های مختلف تکنیک های ارزشمندی را برای مطالعات و محققین فراهم کرده است.در این پژوهش به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین و مخاطرات ناشی از آن ها در سری زمان های چندساله از تصاویر سنجنده ETM و OLI استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تغییرات مساحت کاربری ها در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ مساحت کاربری های محدوده ساخته شده، کشاورزی و باغات افزایش یافته و مساحت اراضی بایر و مراتع کاهش پیداکرده است. پوشش گیاهی مصنوعی درمجموع روند افزایش داشته و زمین های مرتعی روند کاهشی را نشان می دهد. با توجه به اهمیت پوشش گیاهی و نقش آن در تعدیل دمای سطح زمین، در مناطق با پوشش گیاهی فشرده و غنی دما روند کاهشی داشته است همچنین در بازه ی زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ بار دیگر بر محدوده ی ساخته شده افزوده شده و رشد شهر بصورت پراکنده ادامه یافته است که باعث تغییرات محیطی و افزایش دما در شهر شده است. تغییر در افزایش محدوده ی ساخته شده ی شهر باعث افزایش مخاطرات محیطی از جمله از بین رفتن زمین های کشاورزی مرغوب و همچنین افزایش روند دمایی در شهر شده است .با توجه به اینکه اکثر زمین های کشاورزی در محدوده اطراف شهر زیر کشت زعفران است که در فصول گرم سال نیز فاقد پوشش سطحی است لذا تغییرات در نوع کشت نیز می تواند بر دمای سطح زمین تاثیر بسزایی داشته باشد.
تحلیل ارتباط فضایی بین پوشش گیاهی با توزیع ازون سطحی با تأکید بر نقش پیش عنصریِ ایزوپرن در مناطق مختلف کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
146 - 165
حوزه های تخصصی:
انتشار ایزوپرن از گیاهان به عنوان بزرگترین منبع شناخته شده در جهان از ترکیبات آلی فرار غیر متان است که نشان دهنده انتقال مستقیم کربن و نشانه واکنش گیاهان در برابر جوّ است. برآورد شده که بیش از 90 درصد انتشار ایزوپرن از گیاهان در ساعات اوج فوتوسنتز (11 تا 20) است. با توجه به اینکه ایزوپرن، پیش آلاینده ازون است و اثر مستقیم آن در انتشار ازون بیشتر در زیست سپهر مشخص می شود؛ شناسایی مناطق مولد این پیش آلاینده در مناطق دارای پوشش گیاهی از طریق پایش داده های ازون تروپوسفری، هدف اصلی این پژوهش است. داده های ازون از ایستگاه های سنجش آلودگی هوا و ایستگاه های پایش سازمان محیط زیست از سال 2002 تا 2018 تهیه و پس از تولید نقشه NDVI شهر تهران، تجزیه و تحلیل مبتنی بر روش همبستگی بین متغیرها انجام گردید. نتایج نشان داد از ساعت 11 تا 20 در مناطقی که شاخص پوشش گیاهی در شعاع یک کیلومتری هر ایستگاه بیشتر باشد، میزان ازون انتشار یافته نیز بیشتر است و ارتباط معناداری بین این دو وجود دارد که حاکی از تولید ایزوپرن توسط گونه های غالب درختی و درختچه ای در اینگونه مناطق است. ایزوپرن عمدتاً از درختانی با رشد سریع مانند صنوبر، بید، اوکالیپتوس، اقاقیا، چنار و ... تولید می شود که می تواند موجب تشدید آلودگی ازون در سطح زمین شود؛ لذا به شهرداری های مناطق مختلف کلانشهر تهران توصیه می شود قبل از توسعه فضای سبز جدیدی، شناسایی دقیق گونه متناسب با محیط زیست شهری و اثر آلایندگی آنها به صورت کاملا علمی صورت گیرد و در صورت ضرورت، حتی الامکان کاشت اینگونه درختان در مناطقی صورت پذیرد که در معرض شرایط کاتالیزور تولید ایزوپرن قرار نداشته باشند.
ارزیابی زمانی – مکانی روند خشکسالی و اثرات آن بر تغییرات پوشش گیاهی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
57 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله ارزیابی وضعیت خشکسالی استان فارس طی سه دهه اخیر است. استان فارس به دلیل وسعت زیاد، تفاوت در موقعیت جغرافیایی و ویژگی های توپوگرافیکی نواحی مختلف آن از یک سو و موقعیت قرارگیری این نواحی در برابر توده های آب و هوایی مختلف، منطقه ای بسیار مناسب جهت ارزیابی تغییرات اقلیمی، به ویژه خشکسالی است. به همین دلیل، در این پژوهش استان مذکور جهت بررسی خشکسالی از نظر فراوانی، شدت و گستره مناطق مختلف آن در طول یک دوره ی آماری 28ساله (1994-2021) انتخاب شده است. برای انجام این امر از دو شاخص SPI و PNPI و جهت صحت سنجی این شاخص ها و پیامدهای خشکسالی در این استان از شاخص NDVI استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصله از هر دو شاخص فوق، خشکسالی های اقلیمی در طول سه دهه گذشته تداوم داشته و شدت و فراوانی آن ها نیز افزایش پیدا کرده است. با این تفاوت که شاخص (SPI) شدت خشکسالی را بهتر نمایش می دهد و بر روی گستره های حداقلی تاکید دارد، اما شاخص PNPI ضمن ارائه طبقه بندی بهتر از شدت خشکسالی، گستره های سرزمینی حداکثری را برای نمایش خشکسالی در یک منطقه ارائه می کند. به علاوه، بر اساس نتایج حاصله از این دو شاخص نه تنها گستره، شدت و فراوانی خشکسالی ها افزایش قابل توجهی پیدا کرده است، بلکه جابه جایی مکانی در شدت و فراوانی خشکسالی ها نیز در محدوده استان فارس روی داده است. دلیل آن به نظر در ارتباط با تغییر در ویژگی توده های هوای مرطوب وارده به ایران است.
ارتباط شاخص های پوشش گیاهی با رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
99 - 116
حوزه های تخصصی:
مخاطره آتش سوزی در ایران به طور فزاینده ای به یک ریسک جدی در طول سال تبدیل شده و محدود به چند ماه از سال نیست؛ بر این اساس پایش جنگل ها برای شناسایی و تعیین نواحی مستعد رخداد آتش سوزی ها گامی مؤثر برای توسعه سامانه های هشدار سریع است. این پژوهش با هدف ارتباط شاخص های پوشش گیاهی با رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران انجام شده است. در این پژوهش از داده های سنجنده MODIS ماهواره Terra شامل محصول آتش سوزی فعال (MOD14A2) و شاخص های پوشش گیاهی NDVI و EVI (MOD13A3) در بازه زمانی 2020-2001 استفاده شده است. نتایج نشان داد بیشینه رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران از اواخر فصل بهار تا اوایل فصل پاییز رخ می دهد. روند افزایشی رخداد آتش سوزی در دوره گرم سال با افزایش دما، کاهش رطوبت و ذوب زودهنگام برف در فصل بهار و در فصل پاییز هم زمان با خزان پوشش گیاهی و شروع دیرهنگام بارش های پاییزی مرتبط است. بیشینه متوسط ارتفاعی رخدادهای آتش سوزی در ناحیه رویشی ارسباران با 1791 متر در ماه اکتبر و بیشینه ارتفاعی رخدادهای آتش سوزی در ناحیه ایرانی-تورانی با 1565 متر در ماه اوت مشاهده شده است. توزیع فضایی شاخص های NDVI و EVI حاکی از آن است که تراکم پوشش گیاهی در شدت و گسترش آتش سوزی تأثیرگذار بوده و شرایط را برای گسترش آتش سوزی ها فراهم می سازد به گونه ای که مناطق بایر با پوشش گیاهی کم در مرکز، شرق و جنوب شرق ایران تقریباً بدون رخداد آتش سوزی و بیشینه رخداد آتش سوزی های فعال در شمال، غرب و شمال غرب ایران مشاهده شده است.
واکاوی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در رخداد جزیره گرمایی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقش اقلیم در مطالعات شهری از لحاظ تاثیری که تغییرات اقلیمی در محیط های شهری دارد حائز اهمیت است. جزیره گرمایی از جمله مخاطراتی است که اخیرا به دلیل توسعه شهرها شرایط زیست محیطی شهرها را تحت تأثیر قرار داده است.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در جزیره گرمایی شهر اصفهان می باشد.
روش شناسی تحقیق: بدین منظور از تصاویر ماهواره ای Landsat ETM طی دوره 1990-2019 استفاده شد. در این راستا از شاخص های LST و NDVI، پوشش شهری و کاربری اراضی استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر اصفهان در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که دمای بالا بیشتر در هسته مرکزی شهر اصفهان قرار دارد و اطراف شهر توسط طبقه دمایی متوسط پوشش داده می شود. بیشترین طبقه دمایی پایین را نیز کاربری زراعی به دلیل رطوبت بالا، در بر می گیرد. پارکها و فضای سبز در شهر به دلیل تأثیر گرفتن از مناطق با دمای بالا و بسیار بالای اطراف خود جزء طبقات دمایی متوسط قرار می گیرند.
نتایج: در مجموع می توان بیان کرد که در هر سه دوره گذشته بیشترین مساحت مربوط به دمای متوسط بوده است و این روند طی سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت. با توجه به کاهش مساحت کاربری زراعی و گسترش فیزیکی شهر، مساحت جزایر گرمایی در دامنه بالا افزایش داشته است. از دلایل افزایش دمای بالا از طرفی می توان به افزایش جمعیت، افزایش صنایع و تعداد خودروها در شهر و چند برابر شدن حجم تردد راههای ارتباطی و افزایش سطوح آسفالت و معابر شهری و بین شهری و از طرف دیگر به افزایش وسعت اراضی بایر به دلیل چرای بی رویه دام و آسیب به مراتع و نیز پاکسازی اراضی سبز و جنگل زدایی اشاره کرد.