فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۴٬۲۳۴ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
167 - 182
حوزههای تخصصی:
محتوای انتشاریافته در رسانه های مختلف می تواند به گردشگران در اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کند. هرچقدر که استفاده از محتواهای مختلف برای برنامه ریزی سفر آسان تر و بدون زحمت باشد، احساس فرد از کنترل روی برنامه ریزی فرایند سفر بهتر خواهد بود و احساس توانمندی بیشتری خواهد کرد. بر همین اساس، هدف این پژوهش بررسی تأثیر بازاریابی محتوا در توانمندسازی گردشگران برای انتخاب شهر رشت به عنوان مقصد سفر می باشد. با توجه به موقعیت شهر رشت به عنوان شهر خلاق گسترونومی، ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون فانتزی، ابعاد غذایی نمادین انتشاریافته از شهر رشت در رسانه های شخصی، اکتسابی و اشتراک گذاری استخراج شد. در این مرحله، چهار مضمون فانتزی به عنوان واقعیت های نمادین شهر رشت درنتیجه بررسی همگرایی محتوای متن های منتشرشده در رسانه ها شناسایی شدند. سپس در یک مطالعه تجربی تأثیر این ابعاد در توانمندسازی گردشگران بالقوه جهت انتخاب رشت به عنوان مقصد سفر موردبررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد مشارکت کنندگانی که با تم ها مواجه شدند، احساس توانمندی بیشتری در تصمیم گیری و برنامه ریزی سفر می کردند. به طوری که نسبت به گروه دیگر، احساس هدفمندی، کفایت، استقلال و اثرگذاری بیشتری در برنامه ریزی سفرشان داشتند.
ارزیابی و مقایسه دقت داده های گسلی و لرزه ای در تحلیل فرکتالی زمین ساخت زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
107-122
حوزههای تخصصی:
تغییرات مکانی پارامترهای فرکتالی عامل مهمی برای بررسی وضعیت زمین ساختی است. در هندسه فرکتال، بعد فرکتال در هر مقیاسی، حفظ می شود که بیانگر خاصیت اصلی فرکتال است. در این تحقیق به منظور بررسی کارایی روش فرکتال در بررسی زمین ساخت زاگرس شمال غرب، به مقایسه و آزمون یکسان بودن نتایج ابعاد فرکتالی گسل ها در نقشه هایی با مقیاس های مختلف، و زمین لرزه هایی با طول دوره و جزئیات و مقیاس های مختلف بزرگا پرداخته شد. برای این منظور از 6 لایه اطلاعاتی استفاده گردید و ابعاد فرکتالی آن ها به روش مربع شمار محاسبه و نتایج بعد فرکتالی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. دو دسته داده گسلی مستقیماً و دو دسته داده زمین لرزه (پژوهشگاه بین المللی زلزله و مؤسسه ژئوفیزیک) یکبار بدون تغییر و دیگر بار برای افزایش دقت با احتساب بزرگای کمال وارد محاسبات شدند. نتایج نشان می دهد که ابعاد هندسی گسل های منطقه فرکتالی است و تنها تفاوت در ثبت جزئیات گسل ها سبب تغییری جزئی در ترتیب مناطق فعال در دو مقیاس شده است و نتایج دو مقیاس تقریباً مشابه است. در مورد داده های لرزه ای نتایج داده های از 1900 تا 2020 که از تعداد کمتر زمین لرزه و مقیاس مختلف ثبت بزرگا برخوردارند تطبیقی با واقعیت نشان نمی دهند، در صورتی که می توان به نتایج ابعاد فرکتالی داده های زمین لرزه های منحصراً سده 20 که از نظر دقت و مقیاس ثبت بزرگا یکسان هستند، اعتماد نمود. نتایج آن، فعال ترین منطقه از نظر بعد فرکتالی را محدوده غرب کرمانشاه نشان می دهد و شاهد آن تمرکز زمین لرزه هایی با بزرگای بالاتر به ویژه زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3 است که تلفات فراوانی به دنبال داشت.
Back to Geopolitics: The Problem of Ignoring Iran's Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
220 - 246
حوزههای تخصصی:
Looking at the studies and analyses conducted in the field of Iran's issues with the world, we see the ignorance of Iran's geopolitical aspect. The concern of the present study is why Iran, despite its geopolitical importance, is always analyzed in terms of ideology and political Islam in the international arena? However, given the current geopolitical components and even its future geopolitical advantages, Iran has a potential and actual position and importance at the regional and international levels. The purpose of this study is, first, to highlight the more deliberate neglect of Iran's geopolitical aspect as an existing problem and to show some of its most important effects, and second, to highlight the geopolitical nature of Iran. The data collection method is descriptive-analytical, and they have been analyzed in the framework of the theory of "Geopolitics: The Impact of Politics on Geography" and the analytical framework of "Hermeneutics of Reflection". Based on the analysis of the effects of Iran's geopolitical neglect and with a look at the historical course (contemporary history), the research findings are a set of "historical" and "geopolitical" symbols and signs revealing the importance and determination of Iran's geopolitics, its precedence on political, ideological, cultural aspects, and the error of degradation in terms of geoculture. The result of this study is to ignore Iran's geopolitical aspect, reduce Iran's effective acting power in the international arena by introducing it more as an ideological actor, and put all the pressure on the Islamic Revolution, political Islam and the Islamic State.
تبیین رابطۀ گرایش های مکانی و طایفه ای و انتخابات مجلس شورای اسلامی (مطالعه موردی: یازدهمین دورۀ حوزۀ انتخابیۀ گچساران و باشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
80 - 104
حوزههای تخصصی:
جغرافیای انتخابات رویکردی نوین به مقوله انتخابات دارد و در آن ابعاد فضایی و مکانی انتخابات بررسی می شود. یکی از عوامل مؤثر بر الگوی رفتار سیاسی مردم در انتخابات، پدیده همسایگی و گرایش های زادگاهی و طایفه ای است. تحلیل فضایی و مکانی پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان می دهد که الگوی رأی ساکنان و رأی دهندگان در حوزه انتخابیه گچساران و باشت بیش از آنکه تابع سطح کلان و همسو با طیف سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب باشد، این هویّت های مکانی و کُنش همسان ساکنان فضا و گروه های اجتماعی سنّتی نظیر ایلات و طوایف است که نقش ناستردنی در خاستگاه رأی ساکنان دارد و به همین مناسبت، کنش سیاسی افراد و جوامع، تابعی از ادراک محیطی و برداشتی است که از منافع خود دارند. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که چه رابطه ای بین گرایش های زادگاهی و طایفه ای و انتخابات در حوزه انتخابیه گچساران و باشت وجود دارد؟ فرضیّه تحقیق به این پرسش این گونه پاسخ می دهد که به نظر می رسد بین دو متغیر گرایش های زادگاهی و طایفه ای و انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه گچساران و باشت رابطه معناداری وجود دارد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی‑تحلیلی است و روش گردآوری اطّلاعات اسنادی و میدانی است. بر بنیاد یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل می شود که متغیر همسایگی و گرایش های زادگاهی و طایفه ی، مهم ترین و نیرومندترین عوامل مؤثر بر الگوی رأی نامزدهای انتخابیه حوزه انتخابیه گچساران و باشت به شمار می رود.
پهنه بندی احتمال خطر سیلاب در اراضی حاشیه رودخانه گاماسیاب در محدوده شهر صحنه تا شهر بیستون-استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
53 - 66
حوزههای تخصصی:
سیلاب متداولترین مخاطره طبیعی در جهان است که هر سال افراد زیادی را تحت تاثیر قرار می د هد. در این پژوهش احتمال خطر سیلاب رودخانه گاماسیاب کرمانشاه با کمک سیستم تصمیم گیری چند معیاره (MCDA) مطالعه شده است. بنابراین در این پژوهش از 4 معیار اصلی شامل عامل ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی استفاده گردید. پس از آماده سازی معیارها، هر شاخص به شکلارزش گذاری نزولی به 9 کلاس تقسیم بندی شد و سپس با توجه به تاثیر هر شاخص در احتمال وقوع سیلاب، شاخص وزن نرمال شده (NWI) محاسبه گردید و نقشه نهایی پهنه بندی احتمال خطر سیلاب با تلفیق معیارها به روش ترکیبی وزن دهی خطی (WLC) تهیه شد. نتایج پهنه بندی احتمال خطر سیلاب نشان داد که در حدود 61 کیلومتر مربع ( 12 درصد) از دو طرف رودخانه گاماسیاب دارای میزان آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد بوده است. محدوده شهر بیستون و محدوده انتهایی رودخانه گاماسیاب دارای بیشترین احتمال خطر زیاد و خیلی زیاد است. این مسئله به دلیل کاهش شیب و کاهش ارتفاع در پایین دست حوضه می باشد نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیستم تصمیم گیری چند معیاره، روشی قدرتمند، سریع و کم هزینه در حوضه های فاقد اطلاعات هیدرومتری جهت تهیه نقشه های احتمال خطر سیلاب به شمار می رود.
بررسی پیوندهای پسین و پیشین صنعت هتلداری برای افزایش تولید و اشتغال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
18 - 37
حوزههای تخصصی:
صنعت هتلداری یکی از ارکان اصلی فعالیت گردشگری است؛ به طوری که بسیاری از کشورها با سرمایه گذاری های هنگفت در بخش هتل سازی، به دنبال جذب گردشگران بیشتر و در نتیجه رشد و توسعه فعالیت گردشگری و به دنبال آن توسعه اقتصادی هستند. ولی این نکته را نباید نادیده گرفت ضمن توجه به صنعت هتلداری باید به سایر فعالیت هایی که در ارتباط تنگاتنگ با این صنعت هستند و پیوندهای پسین و پیشین بالایی با این صنعت دارند نیز باید توجه ویژه شود تا با سرمایه گذاری بر روی آن ها زمینه گسترش صنعت هتلداری و در نتیجه فعالیت گردشگری را فراهم نمود. لذا هدف مقاله این است که با استفاده از جدول داده- ستانده سال 1390و با استفاده از ضرایب پیوندهای پسین و پیشین، بخش های کلیدی مرتبط با صنعت هتلداری را شناسایی نموده تا بتوان به صورت هدفمند در جهت توسعه صنعت گردشگری و درنتیجه آن توسعه اقتصادی کشور گام نهاد. نتایج تحقیق نشان داد که بخش های خدماتی، بیشترین پیوندهای پسین و بخش های ساختمان سازی بالاترین پیوندهای پیشین را با صنعت هتلداری دارند و سرمایه گذاری بر روی آن ها می تواند منافع بیشتری را برای اقتصاد کشور کسب نماید. همچنین در این بین فعالیت «خدمات پشتیبانی و کمکی حمل و نقل» بعنوان کلیدی ترین بخش مرتبط با صنعت هتلداری شناخته شد؛ چرا که از ضرایب بالاتر پیوندهای پسین و پیشین برخوردار است. در نهایت با توجه به یافته های مقاله و براساس پیوند پسین و پیشین ملاحظه شد که زیرساخت ها برای توسعه صنعت هتلداری بسیار اهمیت دارند و اولویت دولت برای تخصیص سرمایه باید توسعه زیرساخت ها باشد.
تحلیل کانونی رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مؤلفه های پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
81 - 104
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان شالوده و زیربنای توسعه درون زا در یک جامعه به طور عام و جامعه روستایی به طور خاص در نظر گرفته می شود. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی همبستگی کانونی بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مؤلفه های پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز بود. تحقیق حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی بود و جامعه آماری آن را کلیه شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز تشکیل می دهند که به علت در دست نبودن بانک اطلاعاتی مناسب، برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و در نهایت، 182 شالی کار چندکاره شناسایی شدند و در تحقیق مشارکت کردند. نتایج نشان داد که رابطه بین متغیرهای کانونی سرمایه اجتماعی و پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره 41/0 است؛ همچنین، هفده درصد از تغییرات متغیر کانونی پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره با متغیر کانونی سرمایه اجتماعی تبیین می شود. از این رو، هرچه میزان مؤلفه های شناختی و ساختاری در بین شالی کاران چندکاره بیشتر باشد، به همان نسبت، میزان پایداری بوم شناختی، اجتماعی و اقتصادی بالاتر خواهد بود.
تأثیر انتقال رسوب در عرض پهنه بندی سیلاب رودخانه آجی چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
63 - 85
حوزههای تخصصی:
نقشه های پهنه بندی سیلاب، یکی از اطلاعات پایه و مهم در مطالعات طرح های عمرانی در جهان محسوب می شوند. در روش مرسوم تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب، محاسبات بر اساس جریان دائمی با فرض بستر ثابت (بدون در نظر گرفتن انتقال رسوب) انجام می شود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر فرسایش و انتقال رسوب رودخانه بر روی پهنه بندی سیلاب رودخانه ها است. در این راستا محاسبات پهنه بندی سیلاب رودخانه آجی چای در مدل HEC-RAS در حالت مرسوم (جریان دائمی با بستر ثابت) محاسبه گردید. در گام بعدی، محاسبات پهنه بندی سیلاب با استفاده از جریان شبه غیردائمی با بستر متحرک انجام شد و با نتایج حاصل از مرحله قبل مقایسه گردید تا میزان تأثیر انتقال رسوب در پهنه بندی سیلاب مشخص گردد. مقایسه بین نتایج به دست آمده در دو حالت جریان دائمی (بستر ثابت) و جریان شبه دائمی با بستر متحرک نشان داد که در مقاطع رسوب گذار، عرض سطح آب در حالت جریان با بستر متحرک افزایش می یابد. بیشترین میزان این افزایش عرض، 19 درصد است؛ به عبارت دیگر در رودخانه مذکور، عرض پهنه بندی سیلاب در روش مرسوم کمتر محاسبه می شود. این موضوع ضرورت بررسی شرایط رودخانه از نظر فرسایش و رسوب گذاری را تأیید می نماید تا زمانی که رودخانه حالت رسوب گذاری دارد میزان پهنه سیلاب با دقت بیشتری تعیین شود. افزایش پهنه سیلاب در مقاطع رسوب گذار، به دلیل انباشت رسوبات در مقطع و به دنبال آن افزایش سطح جریان و عرض پهنه بندی سیل است؛ بنابراین پیشنهاد می شود در رودخانه های رسوب گذار از مدل شبه غیردائمی (بستر متحرک) جهت تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب جهت تأمین ایمنی بیشتر استفاده شود. نتایج این تحقیق نشان دهنده اهمیت ریخت شناسی رودخانه در تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب رودخانه ها به منظور مدیریت سیل است.
ارزیابی تناسب مکانی برای توسعه اکوتوریسم در حوزه آبخیز ابیانه- برزرود استان اصفهان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
225 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی، ارزیابی و معرفی پهنه های مستعد گردشگری نوع اکوتوریسمی در حوضه آبریز «ابیانه برزرود» به دلیل پتانسیل های منحصربه فرد طبیعی و فرهنگی – تاریخی و انسانی است. فاکتورهای مؤثر در مکان یابی مناطق مستعد در این تحقیق، شامل نُه متغیر زیست محیطی است که پس از رقومی سازی نقشه های پایه و تهیه پرسش نامه تحلیل سلسله مراتبی (AHP) از کارشناسان خبره درخصوص اهمیت نسبی معیارها و زیرمعیارها به نسبت هم نظرسنجی شد. در این پژوهش، معیارهای جاده، رودخانه، پوشش گیاهی و خدمات اقامتی بیشترین تأثیر را در انتخاب مکان مناسب اکوتوریسم به خود اختصاص دادند و پس از آن، به ترتیب اثرگذاری، معیارهای رستوران، چشمه، مظهر قنات و محدوده روستا قرار گرفته اند. در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس براساس وزن های به دست آمده از مدل یادشده و پردازش آن، نقشه رتبه بندی درجات تناسب برای اکوتوریسم در سه رده ضعیف، متوسط و خوب تهیه شد. این نقشه، با 59 مکان کنترلی در بازدیدهای میدانی صحت سنجی شد و کلیه مکان های مستعد گردشگری در محدوده خوب قرار گرفته اند که صحت این نقشه را تأیید می کند. جذاب ترین مناطق حوضه، که حدود 25 درصد سطح حوضه را شامل می شود، با رتبه خوب، در قسمت های مرکزی حوضه و در راستای مسیر مواصلاتی بین روستاهای منطقه قرار دارد. مناطق با جذابیت متوسط، که حدود 46 درصد سطح حوضه را دربر می گیرد، عمدتاً در بخش جنوبی حوضه و در محدوده منطقه حفاظت شده محیط زیست واقع شده است. مناطق با جذابیت کم با میزان گسترش حدود 29 درصد مساحت منطقه، عمدتاً در شمال غرب و جنوب غرب حوضه گسترش دارد و به صورت لکه هایی نیز در سایر مناطق حوضه ملاحظه می شود.
بررسی اثر توسعه گردشگری بر اشتغال و درآمد ساکنان محلی اورامان
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت فشرده ای بین کشورهای مختلف جهان برای جذب گردشگران به چشم می خورد و این صنعت به عنوان صنعتی پویا و با ویژگی های منحصربه فرد، بخش مهمی از فعالیت های اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه را به خود اختصاص داده است. توسعه گردشگری مزایای مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی بسیاری برای جامعه میزبان به همراه داشته و از عوامل مؤثر در شکل دهی الگوی توسعه می باشد. صنعت گردشگری از طریق افزایش درآمدها نقش به سزایی در توسعه انسانی و اقتصادی دارد. هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش توسعه گردشگری بر اشتغال و درآمد ساکنان محلی اورامان می باشد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که برای اطمینان از پایایی آن، از 0) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین جنسیت و توسعه گردشگری رابطه معناداری وجود / ضریب آلفای کرونباخ ( 83 نداشته ولی بین سن و سطح تحصیلات بر توسعه گردشگری رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که با توسعه گردشگری تعداد مشاغل ایجادشده افزایش یافته که به نوبه خود منجر به افزایش سطح درآمدها و کاهش فقر در منطقه می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد که مؤلفه های جلوگیری از مهاجرت جوانان، افزایش درآمد از طریق اجاره منزل و سوئیت و کاهش انسجام و یکپارچگی اجتماعی ازجمله مهم ترین کارکردهای ناشی از توسعه گردشگری بر منطقه است.
طراحی مدل کارآفرینی استراتژیک در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کارآفرینانه استراتژیک در صنعت گردشگری با رویکرد آمیخته اکتشافی در شرکت های ارائه دهنده خدمات گردشگری مرکز، شرق و جنوب کشور (شهرهای تهران، مشهد و شیراز) است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی-توسعه ای، ازنظر ماهیت، اکتشافی و ازنظر روش گردآوری داده ها، آمیخته-اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش، تیم مشارکت کننده شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران شرکت های ارائه دهنده خدمات گردشگری، به شیوه غیر تصادفی (هدفمند) و روش گلوله برفی به تعداد 30 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی شامل 263 شرکت ارائه دهنده خدمات گردشگری مرکز، شرق و جنوب کشور با رتبه های 3 و 5 و 163 حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برآورد شد. در بخش کیفی، اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 8 تحلیل و در قالب مدل مفهومی داده بنیاد تدوین شد. در آزمون مدل، ابتدا فرضیه های پژوهش تدوین شده و سپس با روش تحلیل مسیر و استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و Smart-PLS نسخه 2/3 صورت مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مرحله کمّی نشان داد، شرایط علی اثرگذار بر کارآفرینانه استراتژیک شامل جنبه اجتماعی، محیط مقصد، رشد کارآفرینی و توسعه مقصد است. شرایط مداخله گر شامل برقراری ارتباط، امکان پیش بینی و سرمایه گذاری جدید، و شرایط زمینه ای نیز شامل جمع آوری منابع، سرمایه انسانی و بهره وری است. همچنین راهبردهای ارائه شده شامل رشد فرهنگی-اجتماعی، تأثیر مشوق ها و تعامل سیستمی برای بهبود عملکرد، یکپارچگی و حداکثر استفاده از تجربیات به عنوان پیامدهای کارآفرینانه استراتژیک شناخته می شود.
ارزیابی آسیب پذیری بافت شهری منطقه 18 تهران تحت تأثیر فرونشست زمین با استفاده از تحلیل شبکه ای ANP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
193 - 219
حوزههای تخصصی:
به دلیل برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی در نیم قرن اخیر تراز آب سفره های زیرزمینی در اغلب دشت های کشور به شدت کاهش پیدا کرده است. افت شدید تراز آب سفره های زیرزمینی عامل اصلی پدیده فرونشست زمین در ایران است. فرونشست زمین پتانسیل ایجاد یک فاجعه عظیم انسانی را دارد و در صورت وقوع آن، زمین های کشاورزی، بافت شهرها، شریان های حیاتی و بسیاری از جنبه های زیست محیطی را در معرض آسیب پذیری شدید قرار خواهد داد. درگیر شدن دشت جنوب غرب تهران با مسأله فرونشست زمین ایده اولیه پژوهش حاضر بوده است. در این پژوهش، آسیب پذیری بافت شهری منطقه 18 شهر تهران تحت تأثیر فرونشست زمین مورد ارزیابی قرار گرفته است که در قالب مطالعات فضایی مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شده است. در گام اول، شناسایی و دسته بندی شاخص های آسیب پذیری بافت شهری تحت تأثیر فرونشست زمین بر اساس سه معیار کالبدی و جمعیتی، دسترسی و همجواری با مراکز ریسک بالا صورت گرفت و در گام دوم، با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویت های آسیب پذیری بافت شهری در ارتباط با فرونشست زمین مشخص گردید و بر پایه فرآیند تحلیل شبکه ای، تعیین وزن هر یک از معیارها انجام گرفت. درنهایت، در گام سوم وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم افزار ArcGIS بر لایه های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که درصد بالایی از اراضی ساخته شده منطقه 18 دارای ویژگی هایی نظیر بافت فرسوده، بناهایی با مقاومت سازه ای پایین، کیفیت ساخت بسیار پایین بناها، تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی بوده و مستعد آسیب پذیری زیاد می باشند. همچنین ناحیه 1 با 96 درصد، ناحیه 2 با 5/88 درصد، ناحیه 3 با 4/90 درصد، ناحیه 4 با 85 درصد و ناحیه 5 با 3/92 درصد اراضی ساخته شده در محدوده آسیب پذیری بالا قرار گرفته اند. در مجموع از کل اراضی ساخته شده منطقه 18 شهر تهران در حدود 90 درصد بافت ساخته شده در محدوده آسیب پذیری زیاد تحت تأثیر فرونشست زمین قرار دارد.
Turbulence Management Model in Iran's Middle East Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
133 - 155
حوزههای تخصصی:
The Middle East today can be considered an area with the features of chaos due to its geopolitical structure, complex historical identity and decades of crisis. In this volatile area, security has undergone an extensive alteration, and the Islamic Republic of Iran, as a major actor and historical activist, needs certain behavioral patterns to correspond to the situations and trends of security chaos. The present paper seeks to identify the elements of Iran's regional behavioral patterns in the Middle East security chaos. It is hypothesized that Iran needs to take advantage of patterns of constructive interaction, balancing, geopolitical stability, and Interactive Order-Building to play a regional role in this chaos. A descriptive-analytical method and theoretical modeling is employed to account for the historical process of chaos in the Middle East and Iran's chaos management model in foreign policy.
پهنه بندی گستره خطر فرونشست زمین در دشت سراب، با بهره گیری از الگوریتم های تحلیل چند معیاره MARCOS و CODAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
149 - 172
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات پیش روی دشت های کشور، مخاطره فرونشست است که سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان در زمین های کشاورزی، جاده ها، خطوط انتقال نیرو و انرژی می گردد. دشت سراب نیز در طی سال های اخیر با افت شدید سطح آب زیرزمینی مواجه بوده که این عامل سبب گردیده تا این منطقه در معرض وقوع مخاطره فرونشست قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست دشت سراب و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده درگیر فرونشست خواهند شد، با بهره گیری از الگوریتم های چند معیاره MARCOS و CODAS است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیار های عمق آب، کاربری اراضی و شیب؛ به ترتیب با ضریب وزنی 194/0، 171/0 و 159/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مطالعاتی می باشند. با توجه به خروجی حاصل از روش MARCOS، به ترتیب؛ 50/167 و 09/276 کیلومتر مربع از مساحت دشت سراب و طبق نتایج حاصل از به کارگیری روش CODAS، 13/187 و 03/279 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه پرخطر و بحرانی قرار دارد. به علاوه، نقشه مستخرج از الگوریتمMARCOS و CODAS با عمق سطح آب چاه ها به ترتیب؛ دارای مقدار ضریب همبستگی 77/ و 81/0 می باشند و بین خروجی هر دو روش با نقشه سطح آب همبستگی دیده می شود. به نظر می رسد، نتایج حاصل از مطالعه حاضر، می تواند به مدیران سازمانی و برنامه ریزان منابع اراضی و خاک، در زمینه حفاظت و مدیریت منابع آبی و مخاطرات طبیعی و جلوگیری از تخریب سرزمین کمک شایانی نماید.
سنجش و ارزیابی تاب آوری مناطق روستایی در برابر مخاطرات خشکسالی مطالعه موردی : دهستان قره طغان شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از روش اسنادی و میدانی(مشاهده و پرسشنامه) جمع آوری شده است، جامع آماری این نوع تحقیق براساس سرشماری آمار1395؛ 6947 خانوار در24 روستا؛ با خطای 07/0، 191 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه و براساس رابطه تسهیم نسبت تعداد نمونه های هر روستا به 233 نمونه به صورت تصادفی بین خانوارها توزیع و پخش گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از اطلاعات از روش های آماری توصیفی( میانگین) و استنباطی( t تک نمونه، فریدمن، تحلیل خوشه ای) و مدل های واس پاس، آراس و ویکور، بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که تاب آوری مناطق روستایی در برابر خشکسالی در سطح پایینی است. یافته های مدل های ویکور، اراس و مدل واس پاس نشان داد که روستاهای ولاشد؛ تازه آباد بستان خیل و دوقائلو رتبه های اول و تاب آوری بالا و روستاهای جمان، پلاژارتش و بهزاد کلا در رتبه های پایین و تاب آوری پایین قرار دارند.
بررسی عناصر کالبدی حس تعلّق به مکان در محلات شهری (مطالعه موردی: شهرک شهید بهشتی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده ی ابعاد شهرنشینی در طی دهه های اخیر موجب شده است که علاوه بر گسترش مشکلات اکولوژی محیطی و اجتماعی، شهر و شهرسازی معاصر با مشکلات و معضلات تازه ای مانند کم رنگ شدن هویت و حس تعلّق به مکان مواجه شود. یکی از معانی مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری و انسانی، حس تعلّق به مکان است. این حس که عام ل مهمی در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط است، درنهایت منجر به ایجاد محیط های باکیفیت نیز خواهد شد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی عناصر کالبدی حس تعلق به مکان در محلات شهری در شهرک شهید بهشتی واقع در منطقه ده شهر شیراز می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از بعد هدف کاربردی و از بعد ماهیت خود توصیفی تحلیلی است. بدین منظور ابتدا شاخص های مؤثر در سنجش عناصر کالبدی حس تعلق به مکان از منابع مختلف تهیه شده و سپس داده ها و اطلاعات موردنیاز به صورت پیمایشی و ابزار پرسش نامه از محله جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش افراد ساکن در شهرک شهید بهشتی شهر شیراز است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 372 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه شد. تحلیل پرسش نامه ها با روش های آزمون تیتک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار spss انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بخش مربوط به گویه های موردمطالعه در آزمون تی تک نمونه ای شخصیت کالبدی منحصربه فرد با میزان 3/90 در بالاترین سطح از میانگین قرارگرفته و در بین متغیّر های مستقل حس تعلّق به مکان و شاخص های کالبدی آن همبستگی ضعیف بوده و همچنین رابطه ی معنادار آماری وجود ندارد.
The Role of Iran and Russia as Regional Powers in the Middle East (2011-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
Since the beginning of the Arab Spring in the Middle East, the region has undergone major changes, with regional and transnational powers shifting their foreign policy orientations based on their national interests. Meanwhile, Iran and Russia, as two major players, have focused on these developments. Therefore, using this Kinderman's Neorealism theory, the authors of the article seek to answer the question of what was the role of Iran and Russia in the Middle East region. The main hypothesis is that given the geopolitical developments, the strategic importance of the region, the tensions between Iran and the US in the Strait of Hormuz, the recent withdrawal of US forces from Syria, Iran and Russia as Regional Powers in the Middle East have played a key role to integrate their interest and deter U.S, in the Middle East. Indeed, the results show that Iran and Russia disagree in some areas, but given recent crises in the region, Trump's withdrawal from a nuclear deal with Iran and the imposition of more sanctions, opposed to unilateralism lead these two countries to cooperate politically and militarily to prevent influence of U.S in the region. The research method in this research is descriptive-analytical.
تبیین بازاریابی محلی در نواحی روستایی با بکارگیری مؤلّفه های مؤثّر در مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش فعالیّت اقتصاد روستایی در دنیا بسیار مهم تلقّی شده و در ابعاد ملی، منطقه ای و حتّی بین المللی ارزشمند است. اما جایگاه اصلی بازاریابی تولیدات روستایی و سهم پایین دریافت ناشی از فروش تاکنون نتوانسته شایستگی های خود را کاملأ به اثبات برساند. این امر بیشتر ناشی از نقائص موجود در ساختار بازار محصولات روستایی است. باتوجّه به اهمیت موضوع و فقدان رویکرد بازاریابی یکپارچه در بخش محصولات، بویژه در تشکل ها و تعاونی های روستایی به عنوان متولیان تولید و توزیع، لزوم توجه هرچه بیش تر علمی و عملی به مبحث بازاریابی یادآور می شود، دراین راستا روش تحقیق به صورت ارزیابی عملکرد اقتصادی با ارائه مدل سازی ساختاری تفسیری و تعیین ارتباط بین مؤلفه های اعتبار یافته انجام شده است. تحلیل پژوهش با استفاده از به کارگیری مؤلّفه های مؤثر در بازاریابی محلّی در نواحی روستایی از مجموعه ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی با برداشت از مطالعات مشابه و تأیید خبرگان دانشگاهی کسب شده است، که با نظرات مجموعه مذکور به صورت کاراکترهای جداگانه در ماتریس خود تعاملی ساختاری به وجود آمد. بر این اساس مؤلّفه های مناسب سازی زیرساختی و کالبدی، تجهیز فروشگاه مزرعه، تولید انبوه و تنوع محصولات، تحکیم ارتباط کشاورزی، زیرساخت هایICTو گسترش دامنه بازاریابی یکپارچه تنه اصلی مدل را شکل می دهد، همچنین مؤلّفه ی توسعه مزیت های رقابتی توانسته بیش ترین ارتباط را با مؤلّفه کارآمدی صندوق های تسهیل کننده برقرار کند. در نتیجه مدل ارائه شده بازاریابی محلّی در نواحی روستایی با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری برای حصول به جایگاه مناسب خود تاکید بر شبکه یکپارچه با نقش بازیگران روستایی، سازمان های سازنده در استراتژی توسعه ی پایدار دارد و منتج به چارچوب راهبردهای محرومیت زدایی روستایی خواهد بود که به صورت فرآیند زنجیره ای ارائه شده است.
بازآرایی تشکیلات قضایی و امنیتی در ایران بر پایه ی الگوهای کارکردی توزیع قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
128-153
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، پس از گذشت چهار دهه الگوهایی از سیاست و اقتصاد را به کار گرفته که هر کدام اثرگذاری های خاصی را در فضای جغرافیایی ایران برجای گذاشته است. نقطه ی مشترک همه ی الگوهای فضایی در جمهوری اسلامی ایران، کنشگری در چارچوب الگوی کاملاً متمرکز بوده است. تمرکز فزاینده ی امور در واحدهای سیاسی-فضایی متمرکز، سبب ساز کاستی ها و نارسایی هایی بوده که پراکنش فضایی عدالت و توسعه را مختل ساخته است؛ چراکه واحدهای سیاسی-فضایی، مجموعه ی متفاوت و ناهمگنی از عناصر و عوامل طبیعی-انسانی را در خود جای داده اند و فرم ها و فرایندهای توزیع فضایی قدرت در چنین واحدهایی باید اصل تفاوت و ناهمگنی را درنظر گیرند. در همین راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین کاربست الگوی نیمه متمرکز حکومت محلی برای توزیع بهینه ی قدرت درون تشکیلات قضائی و امنیتی در ایران پرداخته است. نتایج، نشان از آن دارد که با دوگانه سازی توزیع فضایی قدرت در ایران به دو بخش امور محلی و امور حاکمیتی، چارچوبی منطقی برای مصداق یابی هر کدام از این دو بخش پدید می آید. در امور قضائی، تشکیلاتی مانند سازمان ثبت اسناد و املاک، سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی-تربیتی کشور، مرکز امور شوراهای حل اختلاف و سازمان پزشکی قانونی به دلیل ماهیت خدماتی-رفاهی از قابلیت فزاینده ای برای واگذاری به حکومت های محلی برخوردار هستند. در امور امنیتی نیز، رده ها و سازمان های موجود در نیروی انتظامی، همچون معاونت صدور گذرنامه، سازمان وظیفه ی عمومی، رده هایی از پلیس پیشگیری و پلیس راهنمایی و رانندگی، به سبب ماهیت پیشگیرانه و خدماتی می تواند به نمایندگان امور محلی تفویض شود.
تبیین الگوهای مکانی شدت های خشکسالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت الگوهای مکانی رخداد خشکسالی نقش مهمی در پایش، پیش آگاهی و پیش بینی، مقابله، کاهش آسیب پذیری و افزایش سازگاری با این مخاطره دارد. هدف پژوهش شناسایی پراکنش مکانی و تحلیل الگوهای مکانی سالانه، فصلی و ماهانه شدت های خشکسالی ایران است. با این هدف، استخراج شدت های خشکسالی از داده های بارش ماهانه بازکاوی شده (ERA5) مرکز پیش بینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه زمانی 2021-1979 و شاخص ZSI انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق و تبیین الگوی مکانی حاکم بر فراوانی شدت های خشکسالی (بسیارشدید، شدید، متوسط و ضعیف) از روش های آمار فضایی مانند خودهمبستگی موران جهانی، شاخص انسیلن محلی موران و لکه های داغ استفاده شد. نتایج شاخص موران جهانی نشان داد که با افزایش شدت، پراکنش مکانی پدیده خشکسالی خوشه ای شده است. توزیع مکانی شاخص موران محلی و لکه های داغ نیز این امر را تأیید می کنند. تضاد بسیار واضح در خوشه های محلی رخداد بالا (پایین) و همچنین لکه های داغ (سرد) خشکسالی های شدید (بسیار شدید) سالانه در جنوب، جنوب شرق و شرق دیده شد. در فصل پاییز خشکسالی های ضعیف تا بسیارشدید، جهت گیری جنوب شرقی- شمال غربی دارند. اما در فصل بهار و زمستان الگوی مکانی خشکسالی بسیارشدید برعکس خشکسالی شدید و متوسط است. با وجود تغییرپذیری نسبتاً بالای بیشینه خودهمبستگی فضایی مثبت خشکسالی های شدید و بسیارشدید ماهانه، الگوی مکانی آن ها تقریباً مشابه است. تشکیل خوشه های مکانی خشکسالی های شدید و بسیار شدید در شمال غرب، شمال شرق و به ویژه سواحل خزری، هشدار جدی در مورد مدیریت منابع آب به خصوص برای فعالیت های مبتنی بر رخداد بارش، مانند کشاورزی است.