مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مدل سازی ساختاری - تفسیری
هدف: در دنیای امروز مسئله تولید در راستای بهره گیری بهینه از امکانات و منابع به منظور ارائه خدمات و تولیدات بیشتر است. مسئله این پژوهش پاسخ به این سؤالات است که: آیا در تولید محصولات، ابعادی مانند توجه به جامعه، مشتری، محیط زیست، قدرت خرید مردم، نیازهای واقعی جامعه و... مد نظر قرار می گیرند؟ مؤلفه های مورد توجه اخلاق اسلامی در حوزه مسائل مربوط به تولید چیست؟ ارتباط این مؤلفه ها با یکدیگر چگونه است؟ که در نهایت، با هدف طراحی مدل مفهومی «اخلاق اسلامی در تولید» بر اساس آموزه ها و تعالیم دینی یکپارچه سازی شده است. روش: در طراحی مدل، از رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری استفاده شده است. پس از استخراج مفاهیم اولیه از متون معتبر دینی همچون: قرآن، نهج البلاغه و دیگر کتب روایی، مؤلفه های مذکور در ماتریس های مقایسه زوجی به 10 نفر از خبرگان صاحب نظر در دو رشته معارف اسلامی و مدیریت تولید و عملیات که به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند، ارائه شد. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب مدلی متشکل از ده معیار و در پنج سطح با تعیین ارتباط بین مؤلفه های مستخرج ارائه شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد اگر تعالیم اسلامی در رابطه با تولید درونی شوند، می تواند مبنای مناسبی در اختیار مدیران به منظور تغییر نگرش و رفتارهای اخلاقی آنها در عرصه تولید قرار دهد#,
استقرار مدیریت منابع انسانی سبز در اکوسیستم کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بیش از پیش بر مسائل زیست محیطی و توسعه متمرکز شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی استقرار مدیریت منابع انسانی سبز در اکوسیستم کارآفرینی است. این پژوهش از نظر هدف در حوزه تحقیقات توسعه ای قرار می گیرد و از آنجا که به توصیف متغیرها و روابط بین آنها، شناخت وضعیت موجود و در نهایت ارائه الگوی استقرار می پردازد، از لحاظ روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان مرتبط با موضوع می باشد که به منظور رسیدن به اجماع نظری تعداد 27 نفر با روش مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند و اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی و استخراج عوامل تأثیرگذار بر مدیریت منابع انسانی و عوامل تأثیرپذیر از آن، از روش تجزیه و تحلیل مضمون (تحلیل تم) استفاده شد. برای شناسایی روابط بین متغیرها و استقرار منابع انسانی سبز در اکوسیستم کارآفرینی، از مدل سازی ساختاری- تفسیری استفاده شده است. یافته های پژوهش شامل تشریح الگوی مدیریت منابع انسانی سبز در اکوسیستم کارآفرینی و تحلیل نتایج نفوذ- همبستگی است. مدل موجود، الگویی برای کسب وکارهای مختلف با هدف استقرار مدیریت منابع انسانی سبز در اکوسیستم کارآفرینی است. یافته های پژوهش نشان دهنده 18 بعد برای الگوی استقرار مدیریت منابع انسانی سبز است. نتایج پژوهش حاکی از تأثیرگذاری مدیریت منابع انسانی سبز بر اکوسیستم کارآفرینی، تفکر سبز، توسعه پایدار و در نهایت جهانی شدن دارد.
ارائه الگوی خط مشی های اشتغال زنان از منظر اضطرار اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان به عنوان موضوعی چالشی در سطح جامعه مطرح است و همین موضوع، عامل مدخلیت علم خط مشی گذاری عمومی است که متکفل شناسایی و حل مشکلات عمومی می باشد. در بستر فهم تمایز احساس و ادراک مشکل در خط مشی گذاری عمومی، در خصوص اشتغال زنان، ادراک مشکل، گویای وجود یک جو عمومی در اجتماع که جهت ده انتخاب زنان و هدایتگر اختیار ایشان است که این جریان، عامل ایجاد کننده اضطرار اجتماعی جهت اشتغال زنان، درون جامعه می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد تبیین خط مشی های اشتغال زنان از منظر اضطرار اجتماعی است. جهت دستیابی به خط مشی های اشتغال زنان، از روش پژوهش آمیخته کمک گرفته شد؛ در این راستا، در مرحله نخست، از روش کتابخانه ای و مصاحبه در قالب گروه کانونی و در مرحله دوم از تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری جهت ارائه الگوی نهایی خط مشی های اشتغال زنان بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حکایت از هفت خط مشی تعدیل تقاضا؛ گفتمان سازی خانه داری به عنوان شغل؛ ترویج مشاغل خانگی؛ پرهیز از جوزدگی در انتخاب شغل؛ مدح کنش آگاهانه؛ تبیین حسن فعلی؛ حذف عوامل ایجادکننده اضطرار اجتماعی دارد. نتایج حاصل از ماتریس تحلیل قدرت نفوذ-وابستگی نشان از این دارد که اثرگذارترین مؤلفه در الگوی خط مشی های اشتغال زنان، تبیین حسن فعلی می باشد که مبیّن ارجحیت خط مشی های نرم به نسبت خط مشی های دیگر در عرصه اشتغال زنان است.
ارائه مدل ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر سبک زندگی نشاط محور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹
55 - 82
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و شاخص اصلی مؤثر بر سبک زندگی نشاط محور و ارائه مدل ساختاری- تفسیری آن انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و گردآوری داده ها توصیفی از پیمایش بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. ابتدا مؤلفه های سبک زندگی نشاط محور مشخص شده و مصاحبه با خبرگان و متخصصان انجام گرفته، سپس با استفاده از متدلوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری روابط بین این مؤلفه ها تعیین و تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع مؤلفه ها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مؤلفه ها مشخص شده است. در این راستا نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی، دین داری، مصرف فرهنگی، فعالیت های اوقات فراغت، حقوق شهروندی، هویت فردی، هویت جمعی و مدیریت بدن از ابعاد و شاخص های سبک زندگی نشاط محور به شمار می آیند. همچنین دو عامل سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی به ترتیب مجموع با میزان قدرت نفوذ 9 بیشترین تأثیر و اوقات فراغت، حقوق شهروندی و مدیریت بدن به ترتیب مجموع میزان قدرت نفوذ 3 کمترین تأثیر را دارند.
مدل سازی شاخص های ارزیابی اثربخشی کنترل های داخلی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد ساختاری- تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۸
223-260
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اهمیت مسأله اثربخشی کنترل های داخلی، این تحقیق با هدف ارائه الگوی ساختاری – تفسیری عوامل مؤثر بر ارزیابی اثربخشی کنترل های داخلی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده های تحقیق به روش آمیخته اکتشافی جمع آوری گردید. داده های کیفی از طریق مطالعه مروری گسترده منابع معتبر در زمینه کنترل های داخلی به دست آمد و با استفاده از کدگذاری از طریق تحلیل محتوا، متغیرهای اولیه مدل شناسایی شد؛ از 125 کد اولیه 62 شاخص استخراج شد که در قالب 7 بعد، دسته بندی شدند و با استفاده از تکنیک دلفی فازی در دو مرحله، شاخص ها غربال شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان مطلع و صاحب نظر حرفه ای و دانشگاهی در حوزه کنترل های داخلی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 19 نفر خبره به عنوان نمونه آماری انتخاب و نظرات آن ها طی بازه زمانی 98-1397 اخذ گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ابعاد مقررات گذاران و ویژگی های صنعت به عنوان زیربنایی ترین عوامل در ارزیابی اثربخش کنترل های داخلی می باشند. سپس ویژگی های شرکت در سطح دوم تأثیرگذاری و ساختار هیأت مدیره و ساختار مالکیت در سطح سوم تأثیرگذاری قرارگرفته و درنهایت، متغیرهای ویژگی های حسابرس مستقل و حسابرس داخلی تأثیرپذیرترین عوامل در ارزیابی اثربخش کنترل های داخلی می باشند.
طراحی چارچوب سیاستگذاری توسعه پایدار با رویکرد ترکیبی ISM-IPA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۰۱
223 - 242
بخشی از دستور کار سند 2030 را اهداف توسعه پایدار تشکیل می دهد که در نشست توسعه پایدار در سپتامبر سال 2015 مورد توافق اعضای سازمان ملل قرارگرفته است. این اهداف، به عنوان یک چارچوب توسعه، شامل هفده هدف در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی ایده های مهمی هستند که می توانند به جهان در حال حرکت در مسیر توسعه پایدار کمک کنند. درحالی که توجه رو به رشدی به مباحث مرتبط با دستور کار سند 2030 وجود دارد، اما تحقیق پیرامون روابط بین اهداف توسعه پایدار و اولویت آنها به تعداد کمی مقاله و گزارش محدود شده است. در این مقاله با هدف ارائه مدلی برای سیاستگذاری در زمینه اهداف توسعه پایدار در ایران، از روش های تحقیق در عملیات نرم، مدل سازی ساختاری - تفسیری و تجزیه و تحلیل اهمیت - عملکرد استفاده شده است. به منظور تعیین روابط بین اهداف توسعه پایدار و اهمیت آنها، مصاحبه هایی با 10 نفر از خبرگان و مدیران آشنا با مفاهیم توسعه پایدار انجام شد. سپس بر مبنای تحلیل هم زمان اهمیت (قدرت نفوذ و وابستگی اهداف) و عملکرد گزارش شده برای ایران در مورد اهداف، یک چارچوب جدید ارائه شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد اهداف اولویت دار در ایران با آنچه در اسناد اهداف توسعه پایدار بیان شده متفاوت است. اهداف «آب سالم و بهداشتی»، «صنعت، زیرساخت و نوآوری»، «صلح، عدالت و نهادهای توانمند» و «مشارکت برای اجرای اهداف» به عنوان اولویت دارترین اهداف جهت پیگیری در ایران شناخته شده است که باید سیاستگذاران توجه بیشتری به این اهداف در تدوین برنامه ها و سیاست های خود داشته باشند. استفاده از رویکرد ترکیبی ISM-IPA در سیاستگذاری توسعه جدید و نوآورانه است و در این پژوهش قابلیت های مدل سازی و اولویت بندی اهداف توسعه پایدار با این رویکرد به خوبی نشان داده شده است.
شناسایی و اولویت بندی موانع و تبیین الگوی ساختاری -تفسیری توسعه گردشگری ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
167-191
حوزه های تخصصی:
لزوم توجه به افزایش درآمدزایی در کشور و اهمیت و جایگاه گردشگری ورزشی در این زمینه، توجه به این مهم را بیش از پیش ضرورت می بخشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی موانع و آشنایی با الگوی ساختاری تفسیری موانع فراروی توسعه گردشگری ورزشی ایران است. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) انجام شده است، در بخش کیفی از نوع اکتشافی و در بخش کمی به صورت پیمایشی است. جامعه آماری کیفی، که دربردارنده 15 نفر از خبرگان گردشگری، گردشگری ورزشی، و مدیریت ورزشی بوده است، براساس نمونه گیری هدفمند، و جامعه آماری در سطح کمی که 379 نفر از مربیان و داوران، دست اندرکاران و مدیران ارشد برگزاری مسابقات، بازیکنان، و تماشاچیان را دربر می گیرد، به صورت تصادفی گزینش شده اند. در این پژوهش، با مرور اسناد و مدارک و مصاحبه با خبرگان، موانع گردشگری ورزشی ایران، شناسایی و براساس پرسش نامه محقق ساخته رتبه بندی شد و سپس، روابط بین موانع با استفاده از روش الگوسازی ساختاری تفسیری، تعیین شد. با توجه به نتایج به دست آمده، 8 مانع به عنوان مهم ترین موانع، شناسایی شدند. پس از تعیین این موانع هشت گانه، میزان اثرپذیری و اثرگذاری آن ها با استفاده از روش تحلیل میک مک بررسی شد که براساس نتایج به دست آمده، موانع دولتی و قانونی با قدرت نفوذ 8، بالاترین تأثیر را بر موانع دیگر عدم توسعه گردشگری ورزشی داشته اند. نتایج این پژوهش به سیاست گذاران کمک می کند تا خط مشی ها و راهبردهای هوشمندانه تری اتخاذ کنند.
اولویت بندی موانع مشارکت های فرابخشی در ورزش دانش آموزی با استفاده از مدل ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
73 - 90
حوزه های تخصصی:
مشارکت نوعی پیوند چندسویه، سازنده و سودمند میان افراد است که در آن به اصل برابری انسان ها توجه می شود. مشارکت در عرصه های گوناگون، به ویژه در آموزش وپرورش، دارای اهمیت و ضرورت فراوانی است. به گونه ای که محور اصلی توسعه هر کشوری مشارکت در آموزش وپرورش است. بر اساس تحقیقات موجود، مشارکت فرابخشی در ورزش دانش آموزی با وجود فواید و ضرورت فراوان، وضعیت رضایت بخشی ندارد و با موانع متعددی روبروست. از این رو پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی موانع مشارکت های فرابخشی در ورزش دانش آموزی، با استفاده از «روش کیفی دلفی و غربال گری فازی» و «روش کمّی مدل سازی ساختاری تفسیری» انجام شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. برای انجام پژوهش ابتدا با استفاده از روش کیفی دلفی فهرستی از موانع مشارکت فرابخشی (14 مقوله) در ورزش دانش آموزی از طریق تحلیل محتوای ادبیات موجود و 15 مصاحبه انجام شده با خبرگان استخراج شد و با استفاده از روش غربال گری فازی موانع مورد تأیید خبرگان مشخص شدند (12 مقوله). سپس با استفاده از روش کمّی مدل سازی ساختاری- تفسیری، روابط بین موانع مشارکت تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شدند. در نهایت به منظور خوشه بندی موانع از «روش MICMAC» استفاده شد. نتایج نشان دادند که اسناد «بالادستی» و «ناآگاهی» با میزان قدرت نفوذ 12 و قدرت وابستگی 6، از تأثیرگذارترین موانع مشارکت های فرابخشی در ورزش دانش آموزی به حساب می آیند. بنابراین با اصلاح اسناد بالادستی و افزایش سطح آگاهی جامعه، با استفاده از ظرفیت رسانه، روحانیون و افراد مشهور و معتمد محل می توان بسیاری از موانع مشارکت را برطرف کرد.
ارائه چارچوب هوشمندی بازار اجتماعی مبتنی بر وب 0/2 با استفاده از تکنیک متن کاوی در وب سایت های رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه فناوری های مبتنی بر وب 0/2 و ابزارهای مفید رسانه های اجتماعی در سازمان ها، نحوه عملکرد سیستم های اطلاعاتی سازمان به جهت کسب هوشمندی رقابتی بهبود یافته است. یکی از بهترین منابع اطلاعاتی، محتوای تولیدشده کاربران در مورد شرکت، محصول و رقبا است که در رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شود و شرکت ها می توانند با استفاده از تکنیک های تحلیلی در کلان داده ها از الگوی دانش پنهان در این اطلاعات بهره مند شوند. از این رو مهمترین اهداف این پژوهش، ارائه چارچوب هوشمندی بازار اجتماعی مبتنی بر وب 0/2 با استفاده از تکنیک متن کاوی در وب سایت های رسانه های اجتماعی و همچنین مقایسه وضعیت هوشمندی بازار 0/2 در بین دو برند امرسان و سامسونگ از طریق تحلیل رقابتی می باشد. روش این پژوهش از نوع کیفی و نحوه گردآوری داده ها، بهره گیری از مرور ادبیات، مصاحبه با خبرگان و همچنین استفاده از تکنیک متن کاوی در میان 3860 داده متنی مشتریان در رسانه های اجتماعی می باشد. با مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، 4 بُعد اصلی هوشمندی بازار اجتماعی 0/2 مشخص گردید. سپس از تکنیک خوشه بندی برای استخراج مهمترین شاخص ها و زیرشاخص های مؤثر در هر یک از ابعاد، استفاده گردید که همه آن ها به تأیید خبرگان رسیدند. به منظور بررسی مقایسه ای وضعیت هوشمندی بازار اجتماعی 0/2 در بین برندها نیز از تحلیل احساسی کلمات استفاده شد که نتایج آن نشان می دهد، برند سامسونگ نسبت به امرسان در اکثر شاخص ها نظرات مثبت مشتریان را به خود جلب کرده است. درنهایت به دلیل وجود ارتباطات پنهان در شاخص های اصلی، از روش ساختاری- تفسیری برای تعیین روابط بین آن ها استفاده گردید.
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل موثر بر فریب ادراک شده تبلیغات در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
273 - 302
حوزه های تخصصی:
تبلیغات یکی از مهم ترین اجزای ناپایدار یک نهاد تجاری است و توسعه و پیشرفت فنّاورانه به ویژه رسانه های اجتماعی آنلاین، فشار و تأثیر تبلیغات را بانفوذتر و قدرتمندتر کرده است. این در حالی است که فریب یکی از معضلات اخلاقی مهم در تبلیغات به حساب می آید و که با رشد شبکه های اجتماعی، گسترش یافته است و باعث ایجاد آسیب هایی به مصرف کننده می گردد. با توجه به این مهم، هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدلی در مورد عوامل مؤثر بر فریب درک شده تبلیغات در شبکه های اجتماعی آنلاین است. برای تحقق این هدف، از رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری و نرم افزارهای متلب و میک مک استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه بازاریابی و تبلیغات در حوزه رسانه های اجتماعی تشکیل داده اند. نتایج نشان داد عامل ویژگی تبلیغات شبکه های اجتماعی در ارتباط با موضوع پژوهش و ارائه مدل فریب ادراک شده تبلیغات شبکه های اجتماعی از اثرگذاری بیشتری برخوردار است و در مقابل عامل های سودمندی ادراک شده، دانش مشتری، اعتماد ادراک شده، نگرش مشتری، ویژگی های مشتری و ویژگی های رسانه دارای بیش ترین تأثیرپذیری و کمترین تأثیرگذاری در مدل ارائه شده، هستند. همچنین، نتایج نشان می دهد عامل اول؛ یعنی ویژگی های تبلیغات شبکه های اجتماعی چون دارای قدرت هدایت کنندگی زیاد؛ ولی وابستگی کم است، جزو متغیرهای نفوذی یا به عبارت دیگر محرک به شمار می آید و سایر عامل ها نیز دارای قدرت هدایت زیاد و وابستگی زیاد هستند. این متغیرها غیر ایستا بوده و در دسته متغیرهای پیوندی قرار گرفته اند.
مدل یابی عوامل موثر بر تحقق پذیری اصول رشد هوشمند در شهر ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح توسعه به ارتقای سطح و کیفیت زندگی افراد و بهبود رفاه عمومی جامعه معطوف است و پایداری آن، به استمرار این فرآیند در طول نسل های بشر اشاره دارد. به این ترتیب توسعه پایدار تمام جنبه ها و ابعاد زندگی بشر را در برمیگیرد. در این زمینه شهر هوشمند نه واقعیت بلکه نوعی راهبرد محسوب میشود که در جهت چشم انداز توسعه آینده به آن توجه شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق را خبرگان و متخصصین حوزه شهری در برمیگیرند. در این راستا با توجه به اهداف پژوهش، ابزار جمع آوری، نوع داده ها و روش شناسی پژوهش، مستلزم شناسایی عوامل موثر بر تحقق پذیری اصول رشد هوشمند در شهر ملایر از یکسو و از سوی دیگر، بهره گیری از متدولوژی تحلیلی مدلسازی ساختاری تفسیری به منظور تعیین و تحلیل روابط بین عوامل موثر بر تحقق پذیری اصول رشد هوشمند در شهر ملایر است که در نهایت نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها خوشه بندی شده است. نتایج بدست آمده بیانگر اینست که عامل ایجاد کاربری های مختلط در شهر ملایر با میزان قدرت نفوذ 9 بیشترین تاثیر و همانند سنگ زیربنای مدل عمل میکند و ترغیب و تشویق افراد به توسعه همکاری و مشارکت با میزان قدرت نفوذ 4 کمترین تاثیر را دارد.
الگوی پیاده سازی مدیریت منابع انسانی در پرتو تعالیم اسلامی با محوریت نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
311 - 336
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با سؤال از قابلیت تعالیم اسلامی در ارائه راهکارهای اجرایی مرتبط به حوزه مسائل منابع انسانی آغاز شده و با سؤالاتی از چیستی مفاهیم اسلامی منابع انسانی و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر راهبری شده است. هدف این پژوهش، طراحی الگوی راهکارهای مدیریت منابع انسانی در پرتو تعالیم اسلامی با محوریت نهج البلاغه است.روش: پژوهش حاضر توسعه ای - کاربردی بوده و در مسیر استنباط مفاهیم از روش تحلیل محتوا و در استخراج روابط میان مفاهیم و طراحی الگو، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. در قالب روش مذکور از پانزده نفر خبرگان صاحب نظر در حوزه مدیریت اسلامی منابع انسانی که از طریق روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، بهره گرفته شده است.یافته ها: نتیجه این پژوهش که در قامت الگویی متشکل از 9 معیار، در پنج سطحِ شایستگی های درونی؛ شایستگی های تعاملی؛ شایستگی های رفتاری، و تنظیم رابطه شغل و شاغل؛ ارزیابی عملکرد، و مردم داری و مشورت؛ الزامات تنظیم مقررات، گزینش و انتخاب، و جبران خدمات به همراه روابط معیارها ارائه شده است، بینشی منحصر به فرد نسبت به ماهیت دستورالعمل ها و خط مشی های منابع انسانی ارائه می کند. نتایج: بر اساس یافته ها، مهم ترین رهنمود پژوهش حاضر، درونی سازی تعالیم اسلامی در حوزه منابع انسانی است که بر مبنای آن، باید راهکارهای منابع انسانی بر اساس تعالیم اسلامی و شایستگی هایی که متوجه فرد و شایستگی های درونی او است، تنظیم و تدوین شود. در این راهکارها باید پیش از هر چیز، بر خودسازی و تقوای فردی تاکید شود که در نتیجه آن، کژکارکردهایی که کشورهای مسلمان بدان مبتلا هستند، برطرف خواهد شد.
ارائه مدل زیست پذیری کلانشهر مشهد با استفاده از رهیافت مدلسازی ساختاری-تفسیری ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زیست پذیری گفتمانی نیرومند را در توسعه شهری و طراحی شهری ایجاد می کند که در پیشینه برنامه ریزی شهری رواج پیدا کرده است. زیست پذیری شهری از یک طرف گواه تاثیر و جذابیت قوی شهر است و از سوی دیگر ارتباطات و آثار شهری را از طریق جذب سرمایه گذاری بیشتر و منابع انسانی و فرهنگی شدت می بخشد. از این رو، زیست پذیری شهر با شهر سالم، شهر اکولوژیک و توسعه پایدار شهری ارتباط تنگاتنگی دارد. این پژوهش به دلیل ایجاد درک و دانش کاربردی برای مسئولان، مدیران برنامه ریزی شهری کلان شهر مشهد در زمینه شناسایی و سطح بندی عوامل کلیدی و اثرگذار بر زیست پذیری شهری، از حیث هدف گذاری کاربردی، از حیث روش، توصیفی تحلیلی و از منظر روش جمع آوری داده ، ترکیبی از روش اسنادی- پیمایشی است. برای انجام دادن این پژوهش با بررسی جامع پژوهش و همچنین با استفاده از نظر متخصصان، 22 عوامل موثر بر زیست پذیری در سه ابعاد شناسایی شدند؛ سپس با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری و با استفاده از ابزار پرسشنامه، عوامل موثر در هشت گروه سطح بندی شدند. درادامه، پس از تشخیص سطوح هریک از عوامل و همچنین با در نظرگرفتن ماتریس در دسترس پذیری نهایی، مدل نهایی ساختار تفسیری ترسیم می شود .براساس نتایج، عواملی مانند توزیع عادلانه امکانات و خدمات زیرساختی، ایجاد حمل و نقل مطلوب و متنوع، تامین نیازهای روزمره، ایجاد اشتغال و درآمد پایدار، توسعه کاربری های مختلط و تنوع و خلاقیت شهری، در ارتباط با موضوع زیست پذیری در کلان شهر مشهد، جزو متغیر های کلیدی و تاثیرگذار هستند.
تبیین راهبردهای مراکز رشد دانشگاهی به منظور جهش تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
139 - 156
حوزه های تخصصی:
مراکز رشد یکی از بخش های کمک کننده به جهش تولید است. از سوی دیگر راهبرد در هر سازمان و نهادی به عنوان کارراه ه ای روشن به سازمان ها کمک می نماید تا بتوانند ضمن دستیابی به اهداف خود در قالب چارچوب های تعیین شده پیش روند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط میان راهبرد های مراکز رشد استان های ساحلی جنوبی است. این پژوهش از حیث هدف، نحوه انجام و نحوه جمع آوری اطلاعات در زمره پژوهش های کاربردی، توصیفی، پیمایشی قرار می گیرد. در این پژوهش به منظور شناسایی راهبرد های مراکز رشد دانشگاهی در استان های دریایی جنوبی، از تکنیک سوات استفاده و بدین منظور با استفاده از نظرات 13 نفر از خبرگان این حوزه به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید اقدام شد. در ادامه با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری - تفسیری اقدام به بررسی ارتباط میان راهبرد ها، پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از قرار گیری سه راهبرد «حمایت از طرح های زود بازده»، «استفاده از ظرفیت های مردمی و کمک های نهادی» و «به کارگیری واحدهای کوچک صنعتی» از 13 راهبرد شناسایی شده به عنوان زیربنای مدل است. از نتایج این پژوهش مدیران مراکز رشد استان های دریایی جنوبی می توانند به عنوان نقشه راه تصمیم گیری کلان استفاده نمایند تا ضمن دستیابی به جهش تولید، امکان اشتغال افراد تحصیل کرده در استان های مربوطه فراهم شود.
طراحی مدل ساختاری – تفسیری عوامل مؤثر بر فساد اداری - مالی در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
229 - 256
یکی از مهمترین آفت ها در هر جامعه ای فساد اداری - مالی است. سازمان های ورزشی به سبب حیطه وسیع عملکرد و چارچوب فعالیت آنها در سطح جامعه، همواره در معرض ریسک بالای وقوع فساد هستند. این مقاله ابعاد و شاخص های اصلی مؤثر بر فساد اداری - مالی در ادارات کل ورزش و جوانان را از طریق مدل سازی ساختاری – تفسیری شناسایی و تحلیل کرده است. تحقیق حاضر از نظر، هدف کاربردی و گردآوری داده ها توصیفی از نوع کیفی است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری شامل هجده نفر از خبرگان بود. ابتدا ابعاد و شاخص های فساد اداری - مالی براساس مطالعه ادبیات و تحلیل محتوایی و مقایسه ای پژوهش های مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصان شناسایی و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین و مدل ساختاری – تفسیری روابط بین ابعاد و شاخص های فساد اداری - مالی تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC میزان اثرگذاری و اثرپذیری عوامل مشخص شده است. یافته های مقاله نشان داد که عوامل در چهار سطح قرار گرفته اند، به طوری که عوامل کنترل و نظارت، مدیریتی و مزایای مالی در سطح زمینه ای و عوامل شفافیت و قانونگرایی در سازمان در رأس مدل قرار گرفته اند. با توجه به یافته ها باید مسئولان بر مؤلفه های برنامه ریزی دقیق، توسعه عملکرد و رشد و یادگیری سازمانی برای توسعه مدیریت اقدام کنند و نسبت به احصای شاخص های ارزیابی، پرورش ارزیابان متخصص و بازدیدهای میدانی اقدامات لازم را به عمل آورند. همچنین احصای شاخص های نظام پاداش و پیاده سازی بر اساس آنها را در دستور کار خود قرار دهند.
مدل سازی نقشه راه تحقق تمدن نوین اسلامی از گذرگاه گام دوم انقلاب با رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر رهبر معظم انقلاب شرط لازم برای هدف گذاری و جهت دهی صحیح جوامع، وجود یک مبنا، تفکر و اندیشه منظم و مدون است. طی هدف گذاری تصریح شده توسط معظم له در بیانیه گام دوم انقلاب، آرمان بزرگ انقلاب اسلامی ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه) است. مسأله پیش رو تعیین مؤلفه های تمدن نوین اسلامی و ترسیم نقشه راه تحقق آن در قالب یک مدل مشخص است. در این پژوهش با مطالعه عمیق و تحلیل محتوای اوامر حکیمانه رهبر معظم انقلاب در حوزه تمدن سازی، بیانیه گام دوم انقلاب و پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، مؤلفه های ترسیم کننده نقشه راه تحقق تمدن نوین اسلامی از گذرگاه گام دوم انقلاب در چهل سال دوم از حیات طیبه اش بدین شرح تعیین گردید: ابتناء بر فلسفه اسلامی و دین پایگی، امید و اعتماد به وعده ی الهی، رشد معنوی و اخلاقی و خودسازی، اراده، مجاهدت و انقلابی گری، فرهنگ و سبک زندگی، علم و فناوری، اقتصاد مقاومتی پیشرفته، پیامدهای کلیدی، قدرت و عزت ملی و اعتبار بین المللی، الگوسازی جامعه اسلامی. در مرحله بعد با روش مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM)، مؤلفه های مذکور در شش سطح دسته بندی و با تعیین روابط علت و معلولی بین آن ها، نقشه راه تحقق تمدن نوین اسلامی از گذرگاه گام دوم انقلاب مدل سازی شده است.
طراحی مدل ارتباطی رهبری کوانتومی و بهره وری نیروی انسانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی مدل ارتباطی رهبری کوانتومی و بهره وری نیروی انسانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. پژوهش از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع همبستگی و علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری کلیه کارکنان وزارت ورزش و جوانان و نمونه آماری 269 نفر بودند. در این پژوهش از پرسشنامه های رهبری کوانتومی (عظیمی، 1390)، بهره وری نیروی انسانی (هرسی و گلداسمیت، 1980) و مد ل سازی ساختاری-تفسیری (ISM) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظر 12 نفر از خبرگان مدیریت ورزشی تایید و پایایی ازطریق آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0، 89/0، 91/0 گزارش شد. از آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف، t تک نمونه ای و از مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) و از نرم افزارSPSS جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد مولفه های درک و شناخت، اعتبار و سازگاری از بهره وری نیروی انسانی و مولفه های دیدن کوانتومی، تفکر کوانتومی، احساس کوانتومی، شناخت کوانتومی، عمل کوانتومی، اعتماد کوانتومی و وجود کوانتومی از رهبری کوانتومی در سطح اول مدل بر مولفه های تونایی، انگیزش و بازخور از بهره-وری نیروی انسانی در سطح دوم تاثیرگذار می باشند. همچنین، مولفه های سطح دوم بر مولفه-ی حمایت سازمانی از بهره وری نیروی انسانی در سطح سوم تاثیرگذار می باشند. بنابراین، می توان گفت که رهبری کوانتومی قادر خواهد بود باعث افزایش بهره وری نیروی انسانی در کارکنان وزارت ورزش و جوانان شود.
ارائه مدل ساختاری تفسیری شاخصه های مؤثر بر ریسک حسابرسی مالیاتی در طرح جامع مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین چالش های حسابرسی مالیاتی کشورهای درحال توسعه، عدم کارایی در بهره وری از منابع است که جهت غلبه بر آن در ایران، حسابرسی مالیاتی مبتنی بر ریسک در طرح جامع مالیاتی پیاده سازی شده است. تعیین و مدلسازی شاخصه های اندازه گیری ریسک جهت انتخاب مؤدی، نقطه کلیدی در شروع فرایند حسابرسی مالیاتی مبتنی بر ریسک می باشد که این پژوهش به آن می پردازد. با توجه به کمبود چارچوب نظری در زمینه شاخصه های مؤثر بر ریسک حسابرسی مالیاتی، روش پژوهش ترکیبی اکتشافی (کیفی: تحلیل تم و کمی: مدل سازی ساختاری تفسیری) است. بر اساس نتایج، در پایین ترین سطح مدل ”ویژگی های کلی مؤدیان“ به عنوان عامل دارای بیشترین نفوذ و در آخرین سطح مدل ”کیفیت تعامل مؤدی“ و ”نحوه پرداخت مالیات“ نشانگرهایی از ریسک مؤدی هستند. ویژگی های مؤدیان و تخصص مالیاتی نیروی انسانی آنان منجر به استفاده از اصول و رویه های حسابداری، فرصت های قانونی موجود و یا حتی کتمان رویدادهای مالی، در جهت بهینه سازی مالیات می شود که در متغیرهای کیفیت تعامل مؤدی و نحوه پرداخت مالیات بروز پیدا می کند.
عوامل مؤثر بر تاب آوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعه پایدار (موردمطالعه: روستاهای هدف گردشگری شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
684 - 699
حوزه های تخصصی:
رفاه جامعه گردشگری روستایی با میزان تاب آوری آن ها در ارتباط است. با وجود اهمیت تاب آوری جامعه و پتانسیل آن برای تحقق توسعه اقتصادی دراز مدت، عوامل مؤثر بر تاب آوری جامعه گردشگری برای توسعه پایدار، غالباً در مراحل برنامه ریزی پروژه های توسعه گردشگری نادیده گرفته شده است. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تاب آوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعه پایدار گردشگری در ارتباط با سه مؤلفه آن یعنی تاب آوری اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی است. برای این منظور، مطالعه عمیق ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان و کارشناسان حوزه توسعه گردشگری روستایی و آشنا با توسعه پایدار صنعت گردشگری با رویکرد اکتشافی تحلیل تم صورت گرفت که به پدیدار شدن 3 بعد، 9 مولفه و 45 شاخص منجر شد. سپس با استفاده از پرسشنامه و روش مدل سازی ساختاری - تفسیری (ISM) و همچنین به کارگیری نرم افزار MATLAB، موقعیت، میزان اهمیت، اثرگذاری و اثر پذیری این عوامل در پنج سطح ارائه شد. یافته ها نشان دادند، مؤلفه حمایت مالی دارای بیشترین اثرگذاری و سنگ زیربنای تاب آوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعه پایدار گردشگری است و مؤلفه بهداشت و ایمنی نیز دارای بیشترین اثرپذیری است.
تبیین کیفی علل موفقیت دانش آموزان رتبه های برتر کشوری در جشنواره جوان خوارزمی: مدخلی برای ورود به فعالیت های کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 30
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش تحلیل کیفی عوامل موثر بر موفقیت دانش آموزان در جشنواره جوان خوارزمی است. در تبیین این موضوع سعی شد یک چارچوب نظری حداقلی تنظیم شود که مجموع عوامل سطوح خرد، میانی و کلان را در بر می گیرد. روش این مطالعه کیفی بوده و از مدلسازی ساختاری- تفسیری استفاده شد. این مطالعه در سال ۱۴۰۰ انجام شد. با توجه به موفقیت استان یزد در جشنواره جوان خوارزمی، این استان بر اساس روش نمونه گیری نظری هدفمند به عنوان مورد، برای مطالعه انتخاب شد. در این پروژه از ۱۰ کارشناس آموزش و پرورش استان یزد که متولی برنامه جشنواره جوان خوارزمی بوده و در امر آماده سازی دانش آموزان فعالیت داشتند، مصاحبه به عمل آمد. نتایج این پژوهش مبین آن است که موفقیت در جشنواره جوان خوارزمی بیشتر از عوامل جذب پرسنل کاردان، مسئولیت پذیری پرسنل، بهره گیری از مشاوران متخصص، تأمین اساتید راهنما و مشاور، پشتیبانی تخصصی و تلاش و پشتکار دانش آموز متأثر بوده و از نظر کارشناسان این عوامل نسبت به سایر عوامل، نقش بنیادینی در موفقیت دانش آموزان در جشنواره جوان خوارزمی دارند. البته نباید از نقش عامل اجرای طرح استعداد یابی غافل شد که به مثابه عناصر مولد و زیربنایی عمل می کنند. همچنین عوامل اطلاع رسانی مکفی، شناسایی و جذب حامی مالی، حمایت و پشتیبانی مدرسه، خانواده و سازمان های دولتی. لذا در این رابطه مجموع عواملی در سطوح مختلف نقش دارند.