مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
تخریب اراضی
حوزههای تخصصی:
تخریب زمین فرایندی فیزیکی است که ریشه های محکمی در علل اجتماعی و اقتصادی و محیط سیاسی و فرهنگی ای که استفاده کنندگان اراضی در آن عمل می کنند دارد. تخریب زمین و به ویژه فرسایش خاک به عنوان فرایندی فیزیکی، دارای سابقة طولانی مدت مطالعه است. از مدت ها پیش مشخص شده است که تمرکز انحصاری بر فرایندهای فیزیکی صرفاً توضیحی جزئی از علل تخریب به دست می دهد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی بر فرایند های فرسایشی در حوضة آبخیز قوری چای پرداخته است. به منظور گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش های بررسی اسنادی، مشاهده، مصاحبه، روش های پیمایشی و ارزیابی سریع روستایی برای تعیین شرایط اقتصادی- اجتماعی و معیشتی ساکنان حوضة آبخیز قوری چای استفاده شد. نتایج نشان می دهند که مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی حوضه در شیوة بهره برداری آنها از منابع طبیعی تأثیر گذاشته و منجر به تخریب اراضی شده است. به نظر می رسد اکثر مشکلات و تخریب اراضی در این حوضه ریشه در عوامل اقتصادی و اجتماعی دارند.
بررسی برخی خصوصیات شیمیایی و میزان برخی عناصر غذایی همراه با گرد و غبار دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
99 - 116
حوزههای تخصصی:
تخریب اراضی یکی از مخاطرات جدی زیست بوم های طبیعی بخصوص در مناطق خشک زمین در اثر خشکسالی و فرسایش بادی است. خصوصیات گرد و غبار می توانند نشان دهنده میزان تخریب اراضی و سرزمین باشند. هدف از این تحقیق بررسی خصوصیات فیزیک وشیمیایی و مقادیر برخی عناصر غذایی همراه با گرد و غبار حمل شده در دشت سیستان است. به این منظور تعداد 25 رسوبگیر نیم دوکی شکل در شهر های منطقه سیستان نصب گردید و نمونه برداری این رسوبگیر ها به صورت ماهیانه طی دوره طوفان های گرد و غبار منطقه از اردیبهشت تا پایان مهر ماه سال ۱۳۹۴ به صورت ماهانه انجام گرفت. از خاک سطحی مناطق تحت فرسایش یا مستعد فرسایش در تالاب های هامون (۲۰ نقطه) نمونه برداری انجام شد. سپس pH، EC، ماده آلی، بافت خاک و مقادیر عناصر غذایی خاک شامل: فسفر، پتاسیم، سدیم، کلسیم و منیزیم در نمونه ها مورد اندازه گیری قرار گرفتند. بیشترین میزان عناصر غذایی همراه با گرد و غبار در کل منطقه مربوط به کلسیم (با میانگین کل mg/kg 28/700(و کمترین مربوط به فسفر (با میانگین کل mg/kg 76/33 (بود. بیشترین میانگین مجموع (فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و سدیم) عناصر غذایی (mg/kg 43/461) در گرد و غبار شهریور و کمترین (mg/kg 78/353) در خرداد مشاهده شد. در بین شهر های مورد مطالعه بیشترین میزان ماده آلی، فسفر، پتاسیم و منیزیم در گرد و غبار حمل شده از روی شهرستان زابل (به ترتیب mg/kg 88/25، mg/kg 75/45، mg/kg 8/365 و mg/kg 32/667(، بیشترین مقدار کلسیم در شهر هامون (mg/kg 06/813) و سدیم در شهر نیمروز (mg/kg 48/629) مشاهده شد. بیشترین نسبت غنی شدن در کل مناطق مربوط به فسفر (6/002) و کمترین نسبت غنی شدن مربوط به سدیم (707/0) بود، که نسبت غنی شدن برای فسفر، پتاسیم و ماده آلی (مقادیر بالاتر از یک) نشان دهنده غنی شدن آن عنصر در گرد و غبار می باشد و هدر رفت و فرسایش انتخابی آن عنصر را از خاک های محل برداشت (منشأ گرد و غبار) نشان می دهد. نتایج نشان داد که خاک بستر تالاب های هامون (مناطق مورد مطالعه) به لحاظ بافت مساعد فرسایش هستند و خصوصیات شیمیایی آن نشان دهنده شور و قلیایی شدن و از بین رفتن پوشش گیاهی می باشد. خصوصیات گرد و غبار حمل شده از روی شهرهای دشت سیستان نیز منعکس کننده شرایط منشأ برداشت این رسوبات بودند و گسترش تخریب اراضی در این مناطق را نشان می دهد.
بررسی اثرات خشکسالی بر ناپایداری اراضی کشاورزی دشت سگزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارزیابی اثرات خشکسالی بر ناپایداری کشاورزی شهرستان سگزی به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید و چهار کاربری غالب منطقه شامل اراضی بایر ، باغی ، کشاورزی و مرتعی(تیمار شاهد) به عنوان تیمارهای مورد مطالعه در نظر گرفته شدند، نمونه برداری از خاک انجام شد و فاکتورهای خاک در دو گروه فاکتورهای اصلاحی و تخریبی در دو عمق سطحی و تحتانی (0 تا 30 و 30 تا60 سانتی متری) خاک مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعه فاکتورها نشان داد که در منطقه بین تیمارها اختلاف معنی داری وجود دارد و خاک منطقه از نظر اسیدیته در رده خاک های نسبتاً فقیر قرار دارد. در مجموع در اکثر تیمارها در مورد فاکتورهای مختلف، لایه تحتانی خاک بیشتر تخریب شده است و به سمت بیابان زایی پیشرفت کرده است، که به علت تجمع سدیم و بالا بودن نسبت جذبی سدیم در این لایه می باشد در حالی که اثر تخریبی در لایه سطحی کمتر مشاهده شده است. در اراضی تحت اثر فاضلاب شاخص های مواد آلی، ازت، فسفر و کلسیم و منیزیم افزایش یافته است و شاخص های سدیم، شوری، اسدیته و نسبت جذب سدیم کاهش یافته است. از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای نرمال سازی داده ها و تجزیه واریانس برای همه فاکتورها به صورت جداگانه محاسبه شد و درنهایت اراضی باغی و کشاورزی به عنوان مناسب ترین تیمارها و اراضی مرتعی و بایر به عنوان نامطلوب ترین تیمارها، برای خاک منطقه معرفی شدند.
ارزیابی شدت تخریب اراضی غرب و شمال غرب خوزستان با استفاده از روش مدالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
175 - 194
حوزههای تخصصی:
تخریب اراضی در واقع کاهش اکولوژیکی، بیولوژیکی و تخریب زمین می باشد که ممکن است عوامل طبیعی یا غیر طبیعی در ایجاد آن دخالت داشته باشند، بدنبال تخریب اراضی و فرسایش خاک پدیده گرد و غبار رخ خواهد داد. مناطق غربی و جنوب غربی و حتی مرکزی کشور از جمله مناطقی هستند که تحت تاثیر این پدیده قرار دارند. این پژوهش با انتخاب منطقه ای در غربی ترین ناحیه کشور تلاش دارد که نقش تخریب پوشش گیاهی و خاک را در ارزیابی شدت تخریب اراضی و پیدایش ریزگردها بررسی نماید. به این ترتیب با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و خاک شناسی منطقه همراه بازدیدهای صحرایی و نمونه برداری، نقشه های پوشش گیاهی مانند درصد تاج پوشش، مقاومت در برابر خشکی، محافظت خاک در مقابل تخریب و مقامت در برابر آتش سوزی، نقشه های منابع خاک شامل فرسایش، زهکشی خاک، مواد مادری، عمق خاک، شیب خاک، درصد سنگریزه، نفوذپذیری و بافت تهیه گردید و سپس هرکدام از این نقشه ها براساس مدل مدالوس وزن دهی و در محیط سیستم اطلاعات مکانی، به صورت ساختار رستری آماده شدند. در نهایت با استفاده از عملگرهای منطق فازی، نقشه پهنه بندی شدت تخریب اراضی منطقه در مقیاس صفر تا یک تهیه شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که شدت تخریب اراضی منطقه به پنج کلاس خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم قابل طبقه بندی است. ناحیه ای که در کلاس خیلی زیاد و زیاد قرارگرفته بیشترین نقش در تولید ریز گردهای وارده به کشور را دارد. ﻟﺬا ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد بایست اقدامات بازدارنده و مدیریتی برای کنترل تخریب اراضی و ورود ریز گردها به کشور را در نواحی با شدت زیاد و خیلی زیاد متمرکز نمود. همچنین برای استفاده از مدل مدالوس در سایر مناطق جهت حفظ کارایی مدل، باید در تعداد، نوع شاخص ها و دامنه آنها تجدید نظرکرد.
ارزیابی پایداری بوم شناختی در حوزه آبخیز توتلی، استان خراسان شمالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
152 - 169
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پایداری بوم شناختی مبنایی برای تعیین نوع تعامل و برخورد انس ان با طبیع ت و خدمات بوم شناختی دریافتی از آن اس ت که بایستی به صورت پیوسته مورد پایش قرار گیرد. در حالی که مطالعات محدودی در داخل کشور صورت گرفته و تاکنون در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های منطقه ای و ملی به صورت کاربردی مورد توجه قرار نگرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پایداری بوم شناختی حوزه آبخیز توتلی واقع در شمال استان خراسان شمالی با استفاده از چارچوب مفهومی هیدرولوژی، محیط زیست، حیات و سیاست گذاری (HELP) و محاسبه شاخص پایداری آبخیز (WSI) صورت پذیرفت. در این فرآیند ارزیابی، 14 متغیر مورد استفاده قرار گرفت که بر اساس ماهیت هر کدام از آن ها در سه دسته شاخص فشار (P)، حالت (S) و پاسخ (R) و معیارهای چهارگانه HELP دسته بندی شدند. بر همین اساس میانگین امتیازات شاخص های P، S و R برای حوزه آبخیز توتلی به ترتیب ۶۵/۰، ۸۵/۰ و ۳۵/۰به دست آمد. هم چنین، میانگین امتیازات معیارهای هیدرولوژی (H) و محیط زیست (E) برابر با 58/0 و امتیازات معیارهای حیات (L) و سیاست گذاری (P) برابر با 66/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از تلفیق کلیه معیارها و شاخص های مورد مطالعه نشان داد که امتیاز کلی WSI برابر ۶۲/۰ بوده و نشان دهنده سطح پایداری بوم شناختی متوسط است. نتایج پژوهش حاضر برای برنامه ریزی، حفاظت و شناسایی مناطق بحرانی و هدایت راهبردها و اقدامات مدیریتی کاربرد دارند. هم چنین توصیه می شود که با اتخاذ سیاست گذاری های مناسب و برنامه های حفاظتی مؤثر و با قابلیت اجرا در منطقه نسبت به ارتقاء وضعیت پایداری آبخیز از متوسط به خوب اقدام شود.
پهنه بندی و تشخیص کمی اراضی حساس به تخریب جنوب استان اصفهان با استفاده از مدل مدالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
57 - 75
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی تخریب اراضی برای مدیریت بهینه آن ها لازم و ضروری است. در پژوهش حاضر پتانسیل مدل مدالوس اصلاح شده و تلفیق آن با منطق فازی برای پهنه بندی بحران تخریب اراضی در شهرستان سمیرم استان اصفهان با مساحت 5224 کیلومترمربع موردبررسی قرار گرفته است. در گام اول، بر اساس وضعیت منطقه، شش معیار شامل اقلیم، خاک، پوشش گیاهی، آب زیرزمینی، فرسایش آبی و مدیریت با بیست وپنج شاخص، برای ارزیابی میزان تخریب اراضی، مد نظر قرار گرفت. شاخص ها بر اساس میزان تأثیرشان بر فرایند تخریب، کمی و به هرکدام از آن ها طبق منطق فازی امتیازی بین 0 تا 1 داده شد و در مقیاس پیکسل موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 2 درصد از سطح منطقه در کلاس خفیف تخریب، 84 درصد منطقه در کلاس متوسط و 14 درصد منطقه در کلاس شدید قرار دارد . از میان معیارها موردمطالعه کیفیت مدیریت، کیفیت پوشش گیاهی و کیفیت فرسایش آبی دارای بالاترین امتیاز و از میان شاخص ها، شاخص حفاظت پوشش گیاهی در برابر فرسایش، کاربری مرتع و بارندگی بیش از 70% در تخریب منطقه نقش داشتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که تبدیل اراضی مرتعی به زمین های کشاورزی، چرای بیش ازحد دام و خشکسالی از عوامل اصلی ایجاد بحران تخریب اراضی در منطقه مطالعاتی می باشند.
پیش بینی تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر جریان ماهانه با استفاده از مدل هیدرولوژیکی و داده های سنجش از دور در حوضه ی آبریز کوزه تپراقی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
19 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه مدل سازی رواناب ماهانه با استفاده از مدل Temez با در نظر گرفتن تاثیرات سناریوهای مختلف تغییر کاربری اراضی بر سیلاب در حوزه آبریز کوزه تپراقی استان اردبیل است. در این مطالعه از تصویر ماهواره ای لندست 8 سنجنده OLI/TIRS، مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، داده های بارش، دما و دبی روزانه دوره 10 ساله (1381-1391) استفاده شد. طبقه بندی کاربری اراضی با استفاده از روش نظارت شده ماشین بردار پشتیبان انجام شد و ضریب کاپای 95/0 و صحت کلی 5/97 درصد بدست آمد. علاوه براین، باتوجه به وضعیت موجود کاربری های اراضی، مجاورت کاربری های اراضی و درصد شیب کاربری های اراضی در حوزه مورد مطالعه 10 سناریوی تغییرکاربری اراضی در حوضه ی مورد مطالعه تعریف و تدوین شد. هم چنین، نتایج حاصل از مدل سازی با استفاده از داده های دبی مشاهداتی ایستگاه هیدرومتری کوزه تپراقی واسنجی و اعتبارسنجی شد. مقدار ضریب تبیین برای مراحل واسنجی و اعتبارسنجی به ترتیب برابر با 77/0 و 65/0 بود. نتایج نشان دهنده این بود که اگر تغییرات کاربری های اراضی در حوضه یمورد مطالعه در آینده براساس شرایط تدوین شده در سناریوهای احیاء کاربری اراضی3 (احداث باغ در اراضی کشاورزی آبی)، 4 (احداث باغ در اراضی کشاورزی آبی و احیا مراتع شخم خورده) و5 (احداث باغ در مراتع شخم خورده و کم بازده) باشد، حجم رواناب به میزان 4/3، 3/3 و 1/4 درصد کاهش خواهد یافت. هم چنین، اگر تغییرات کاربری اراضی براساس شرایط تدوین شده در سناریوهای تخریب کاربری اراضی در سناریوی 9 (تبدیل مراتع پرشیب به زراعت دیم) و 10 (تبدیل مراتع کم شیب به اراضی بدون پوشش) باشد، میزان رواناب ماهانه به میزان 24/15 و 5/4 درصد افزایش خواهد یافت.