فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایمنی در برابر مخاطرات و بحران ها از ابتدایی ترین اصول جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایس شهری است و نفوذپذیری بافت های شهری از مهم ترین مولفه های اثربخش در افزونی ضریب ایمنی یا به عبارتی دفاع پذیری شهرهای با ضریب بالای مخاطرات می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، بافت ناهمگن جمعیتی، استقرار در پهنة با ریسک بالای زلزله و زمین لغزش و بی بهره گی از یک ساختار منسجم کالبدی، از عواملی می باشند که ضرورت پرداختن به مقولة نفوذپذیری بافت کالبدی کرج را برای دفاع شهری در مواجهه با مخاطرة احتمالی را ضرورت بخشیده است.
به منظور سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج، شاخص های هشت گانة ای از طریق مطالعه سوابق و تجارب داخلی و خارجی، تکنیک دلفی و آرا خبرگان و با لحاظ نمودن جغرافیای مخاطرات شهری در کرج، استخرج شدند. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص های مذکور، از مدل ترکیبیGIS-AHP-FUSSY برای ارزش گذاری و تهیه مدل مکانی شاخص ها استفاده شده و در نهایت پس از اعمال اوزان در توابع همپوشانی و تهیه نقشه های فواصل در محیط نرم افزار ARCGIS، نقشة نهایی از نفوذپذیری بافت شهری کرج در سطح نواحی شهری استخراج شده است.
مدیریت بحران و مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت با استفاده از منطق فازی و مدل تحلیل شبکه ای (مطالعه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً مخاطرات محیطی سالانه خسارات مالی و جانی فراوانی به همراه می آورد و یکی از ضروری ترین اقدامات در این زمینه، به کارگیری اصول مدیریت بحران است. اولین و مهم ترین نیاز اساسی آسیب دیدگان ناشی از مخاطرات محیطی داشتن یک سرپناه می باشد و در واقع اسکان موقت ازجمله اقدامات مهم مدیریت بحران است. بدین منظور در این پژوهش به مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت شهر پیرانشهر با استفاده از الگوریتم فازی و مدل ANP پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال1390، طرح های جامع و تفصیلی شهر و سایر یافته های مرتبط با موضوع اخذ گردیده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای AUTO CAD، ARC GIS، Super Decisions، IDRISI استفاده شده است. پس از تعیین معیارهای مؤثر در امر مکان یابی اسکان موقت به تهیه لایه ها و نقشه های مختلف شامل ده لایه تراکم جمعیت، هم جواری کاربری ها، آسیب پذیری، دسترسی به راه، مراکز درمانی، مراکز آموزشی، مراکز انتظامی، فضای سبز، اراضی بایر و ایستگاه های آتش نشانی اقدام شد. سپس نقشه مکان های مناسب جهت اسکان موقت تهیه و با تلفیق این لایه ها به ارائه نقشه نهایی تدقیق شده مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت در پیرانشهر اقدام شد. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که در مجموع 17 هکتار از اراضی شهری متشکل از 4 پارک، 7 مدرسه و چند قطعه زمین بایر به عنوان بهترین مکان ها و با سازگاری بسیار بالا به عنوان پایگاه های اسکان موقت قابل برنامه ریزی هستند.
تحلیل ملاحظات ژئومورفولوژیکی در مکان یابی مراکز نظامی (مطالعه موردی: جنوب استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی فعالیتی است که در آن قابلیت ها و توانایی های یک منطقة خاص از نظر وجود زمین مناسب و کافی، و مرتبط بودن آن با کاربری های دیگر شهری و روستایی برای انتخاب مکانی مناسب جهت کاربری مورد نظر تجزیه و تحلیلشود. انتخاب یک موقعیت مکانی از بین موقعیت های موجود نیازمند شناخت و ارزیابی دقیق مناطق، با به کارگیری مدل ها و ابزارهای مناسب است. در این پژوهش، میزان تطابق مکان یابی های انجام گرفته با معیارها و ویژگی های ژئومورفیک منطقهبررسی شد و مهم ترین هدف، شناسایی وضعیت استقرار مراکز نظامی موجود در منطقه و تجزیه و تحلیل شرایط محیطی و معرفی مکان مناسب برای احداث مراکز نظامی است. در این تحقیق روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است که با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مناطق مرزی جنوب استان ایلام در مکان یابی مناسب برای احداث مراکز نظامیبا به کارگیری برخی معیارهای ژئومورفیک و انسانی منطقه ارزیابی شده است. بنابراین، فن AHP در نرم افزار GIS به کار گرفته شد و پراکنش فضایی مراکز نظامی در منطقه مشخص شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، 74 درصد از مراکز نظامی موجود در منطقه در پهنة سرزمینی مناسبی قرار دارد.
کانون های جغرافیایی مدیریت جریان سرمایه در مقیاس جهانی و ظهور مفهوم نقاط استراتژیک مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان ژئوپلیتیک طی سده گذشته، همواره درصدد بوده اند که به فراخور شرایط طبیعی و انسانی مناطق مختلف و با ارائه استدلال های لازم، اهمیت سیاسی برخی کانون ها و نقاط جغرافیایی را پُررنگ تر کرده و سیاستمداران را برای نفوذ، تسلط و مدیریت این گونه فضاها، ترغیب کنند. بدیهی است اهمیت سیاسی مکان ها و فضاهای مختلف در طول زمان ثابت نبوده و به ویژه، ممکن است تحت تأثیر عوامل انسان ساخت، دچار ارتقا و دگرگونی شود. در این راستا، توسعه فزاینده جهانی شدن و شبکه ای شدن فعالیت های اقتصادی، سبب اهمیت یافتن نهادهای مدیریت جریان های سرمایه و پول در مقیاس جهانی و مکان های استقرار آنها شده است؛ زیرا این نهادها پتانسیل ها و توانایی های فزاینده ای در تأثیرگذاری بر دیگر مکان ها و فضاهای جغرافیایی دارند و با توجه به وابستگی روزافزون حکومت ها به آنها، اهمیت فزاینده ای برای آنها تصور می شود. در نوشتار پیش رو، این پرسش مطرح است که آیا امکان تطبیق تعریف مفهوم مکان و فضای استراتژیک با مکان های کنترل و مدیریت جریان های سرمایه و تولید در مقیاس جهانی وجود دارد؟ در سیر انجام این پژوهش، کوشش شده با رویکردی توصیفی تحلیلی، این نهادها در دو قالب نهادهای مالی اقتصادی جهانی و شرکت های چندملیتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و سپس شاخص های استراتژیک این مکان ها و نقاط با تعریف مفهوم مکان و فضای استراتژیک تطبیق داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که امروزه نقاط راهبری و مکان های راهبری و هدایت جریان سرمایه با توجه به گسترش فزاینده فرایند جهانی شدن اقتصاد و عملکردی که در این فرایند برعهده دارند، از اهمیت استراتژیک برخودارند و می توان آنها را به مثابه مصادیق جدیدی از مفهوم مکان و فضای استراتژیک پذیرفت.
The strategic importance of the strait of Tiran in the conflict in South West Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One major geopolitical conflict in South-West Asia, the Strait of Tiran in the Red Sea is located in the North East. Strait of Tiran and Tiran Island and the entrance Snafyr Gulf of Aqaba, northern Red Sea is located. This conflict has been involved in several conflicts at the same time are prolonged. Strait of Tiran strategic position from the beginning of the Arab-Israeli conflict has played a major role in this regime and operation of the Strait as major geopolitical Arabic countries to put pressure on the Zionist regime the main reason for starting the crisis in decades past. This article aims to explain the strategic importance of the Strait of Tiran in the conflict in South West Asia. The research method was descriptive-analytical study using methods to collect information from library and internet capability. In this thesis, we answer this question we” Strait of Tiran in South West Asia conflict is in what position?” the results of this study show the importance and status of the Strait for the Zionist regime is surrounded by Arabic countries most of the other countries involved in the conflict. Zionist regime, arguing that freedom of navigation in the past, it has wage war in neighboring violated. Defeated in battle and captured the Arabic countries overlooking the Strait Islander peace agreements signed by the Zionist regime and freedom of navigation for the regime brought and it is possible to achieve national objectives. Entrance to the Red Sea, East Africa and increase the penetration of strategic depth, this regime has freed geographical deadlock.
ویژگی های زیست محیطی خلیج فارس و جایگاه آن در کنوانسیون های کویت و حقوق بین الملل دریاها (1982)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه خلیج فارس از 8 کشور کرانه ای و یک گستره آبی به وسعت تقریبی 240000کیلومتر تشکیل شده است. میزان دست یابی کشورهای ساحلی به آب های خلیج فارس البته در میان کشورهای کرانه ای یکسان نیست و این مسأله باعث بروز مشکلاتی گردیده که پیامدهای زیست محیطی خطرناکی در پی داشته است. خلیج فارس که در گذشته به دریای پارس مشهور بوده، دارای شرایط خاص زیست محیطی و طبیعی است و با دریاها و گستره های آبی دیگر تفاوت های زیادی دارد. به دلیل وجود همین تفاوت ها در دهه 1970 دفتر محیط زیست سازمان ملل متحد کنوانسیونی را به نام کنوانسیون کویت تصویب کرد تا کشورهای ساحلی در حفاظت از محیط زیست این دریا حساس تر از گذشته عمل کنند و در جهت حفظ محیط زیست این دریا تلاش نمایند. در دهه های اخیر به دلیل مجموعه فعالیت های نامطلوب انسانی در شکل های گوناگون محیط زیست خلیج فارس زیان ها و خسارت های زیادی را محتمل شده است. در نتیجه فعالیت های ویرانگر انجام شده اکوسیستم منحصر به فرد این دریاها در حال نابودی است. گستره تخریب ها در این دریا بسیار وسیع بوده و انواع فعالیت ها را شامل می شود. تغییر شکل ساحل توسط برخی از کشورها یکی دیگر از اقداماتی است که در روند تخریب محیط زیست این دریا با سرعت بیشتری ادامه پیدا می کند.
این مقاله تلاش کرده ضمن بررسی وضعیت طبیعی و زیست محیطی خلیج فارس، جایگاه آن را در کنوانسیون کویت و کنوانسیون حقوق بین الملل دریاهای 1982 سازمان ملل به شکل تحلیلی- علمی مورد بررسی قرار داده و به وظایف کشورهای ساحلی در نگهداری از این دریا اشاره نماید.
بررسی میزان رضایت جوامع روستایی از مکان یابی کاربری ها در طرح هادی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مراحل پایانی برنامه ریزی کاربری زمین است. با توجه به این که استقرار مطلوب کاربری ها، که خود متأثر از عوامل بسیار متنوع و متعدد می باشد، عامل اصلی در پایین نگه داشتن هزینه ها می باشد؛ پس مکان یابی کاربری های طرح های هادی روستایی باید به گونه ای صورت گیرد که در اثر گذشت زمان از مطلوبیت آن کاسته نشود و یا خیلی جزئی تغییر کند و پایداری فرایند توسعه روستایی را تضمین کند. هدف از این تحقیق، ارزیابی میزان رضایت مندی جوامع روستایی از مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، در روستاهای نمونه در شهرستان خواف است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی، از طریق پرسشنامه با حجم نمونه 253 نفر در 10 سکونتگاه روستایی که از اجرای طرح هادی آنها 10 سال می گذرد صورت گرفته است. روایی ظاهری پرسشنامه توسط کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسشنامه مذکور و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (854/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و تهیه نقشه ها با استفاده از نرم افزار ArcGIS، انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مکان یابی کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی از نظر تناسب با نیازهای جوامع روستایی، با نیازهای کالبدی و اکولوژیک همخوانی دارد و می توان گفت که در این ابعاد، روستاییان بیشترین اظهار رضایت را از اجرای طرح کاربری های پیشنهادی داشته اند. در مقابل نیز مقدار آماره t برای ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب برابر با 098/3- و 723/2- می باشد، که نشان می دهد به شاخص های اجتماعی و اقتصادی در تهیه و اجرای طرح های هادی توجه چندانی صورت نگرفته و مردم در این زمینه کمترین میزان رضایت را داشته اند.
مروری بر تصویر برند در مقصدهای گردشگری و بررسی روشهای اندازه گیری آن
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دارائی های با ارزش برای افراد، مکان ها، کشورها و سازمان ها برند است. با توجه به محیط پرچالش و رقابتی امروز جهان، نیاز به داشتن برندی قوی روز به روز بیشتر احساس می شود. صنعت گردشگری نیز همانند صنایع دیگر، یکی از صنایعی است که به شدت رقابتی شده است. مقصدهای گردشگری بخش مهمی از این صنعت را تشکیل داده و رقابت فشرده ای میان آنها در حال شکل گیری است. از همین رو داشتن برندی قوی برای آنها ضروری به نظر می رسد. یکی از مزایای اصلی داشتن برندی قوی، ساده سازی تصمیمات برای مشتریان و ایجاد یک مزیت رقابتی برای این مقصد هاست. یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده ی برند، تصویر برند است. داشتن تصویری قدرتمند از برند می تواند سبب ساختن برندی قوی در بازار شود. گرچه تا به امروز محققین زیادی در مورد این مفهوم کار کرده اند اما کمبود تحقیقاتی که دیدگاه های محققین را از گذشته تاکنون به شکل تخصصی مورد بررسی قرار داده و مفاهیم به کار رفته در آنها را به زبانی ساده و قابل فهم بیان کند به شدت احساس می شود. از این رو، مقاله حاضر قصد دارد تا با مرور تحقیقاتی که تاکنون در زمینه برند و تصویر آن انجام شده است، این مفهوم، اجزای سازنده آن و روش های اندازه گیری آن را به زبانی ساده و کاربردی معرفی کنیم.
اقیانوس منجمد شمالی، صحنه تقابل ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت قطب شمال در قرن حاضر از زمانی نمایان شد که روسیه یک فروند زیردریایی خود را در دوم اوت سال 2007، به ژرفای 4261 متری اقیانوس منجمد شمالی فرستاد و پرچم این کشور را در بستر این اقیانوس نصب کرد. درواقع این عمل روسیه، زمینه ساز مناقشه ای بزرگ بین کشورهای حاشیه قطب شمال شد و حقیقت یکی از نظریه های ژئوپلیتیکی قرن گذشته به نام «نئوماهانیزم» را بر همگان روشن کرد. این نوشتار در جست وجوی آن است که مشخص کند، حاکمیت بر اقیانوس منجمد شمالی به دلیل داشتن یک چهارم منابع هیدرو کربن جهان و همچنین کوتاه شدن مسیر هوایی و دریایی به دلیل گذشتن از دایره عظیمه، سبب شده که قدرت های بزرگی همچون ایالات متحده آمریکا و روسیه، بر سر تصاحب این منابع در حال رقابت و حتی تقابل با یکدیگر باشند؛ چرا که براساس نظریه نئوماهانیزم، در آینده کسی قدرت جهانی خواهد بود که بتواند بر این اقیانوس حاکمیت کامل داشته باشد. سؤال اینجاست که آیا ویژگی های ژئواکونومیکی اقیانوس منجمد شمالی، می تواند زمینه تقابل قدرت های بزرگی همچون ایالات متحده آمریکا، روسیه، کانادا، نروژ و... را در این منطقه ایجاد کند؟ این پژوهش با بررسی توصیفی تحلیلی، در نظر دارد با استفاده از نظریه های مطرح شده و تلفیق آنها و دست یابی بر یک چارچوب نظری جدید، به بررسی موضوع پژوهش بپردازد. به نظر می رسد اهداف کشورهای حاشیه این اقیانوس، به دلیل داشتن منابع بسیار عظیم و غنی در قرن حاضر، بر مفهوم ژئواکونومی منطبق شده اند؛ به همین سبب، اقیانوس منجمد شمالی را صحنه عملیات فرداهای دور نامیده اند و در برخی منابع و کتب علمی، لقب مدیترانه قطبی را برای آن برگزیده اند تا بار دیگر اقتصاد و در رأس آن انرژی را، منشأ تحولات استراتژیک قرار دهند.
بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی فعالیت در شرکت های تعاونی دامداری بر خانوارهای عضو: مطالعه موردی بخش سرولایت شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنانچه در تاریخچه و مراحل تکوین تعاون وشرکتهای تعاونی دقت شود می توان ملاحظه کرد که یکی از مهمترین و بزرگترین انگیزه های بشری برای همکاری با یکدیگر وجود نیاز و منافع مشترک بوده است وجود این دو عامل( نیاز و منافع مشترک ) هدف مشترکی را برای آنها بوجود آورده است و آن هم عبارت از رفع نیاز از طریق تعاون وهمکاری است. با توجه به اینکه اکثر کشورهای موفق در دنیا در اکثر زمینه های اقتصادی واجتماعی خود از تعاونی ها بهره برده اند می توان مشاهده کرد که تعاونی ها فقط در مسایل اقتصادی کاربرد ندارند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی فعالیت در شرکت های تعاونی دامداری بخش سرولایت شهرستان نیشابور پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و مطالعه اسناد و مدارک بوده است. برای ارزیابی متغیرها، پرسشنامه محقق ساخته به کار گرفته شده است. برای احراز اطمینان از میزان اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار spss استفاده شده است. با استفاده از روش تمام شماری همه اعضای سه شرکت تعاونی برای مطالعه انتخاب شدند و با توجه به متغییرهای وابسته تحقیق(اقتصاد خانوارهای روستایی عضو) و متغییرهای مستقل(تعاونی تولید) از آزمون های t تک نمونه ای و دو نمونه ای وابسته به منظور بررسی تاثیر متغییر های مستقل مفروض بر متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عضویت در تعاونی های دامداری در ایجاد اشتغال و افزایش درآمد و بهبود وضعیت اجتماعی و رفاهی روستاییان تاثیری نداشته و همچنین در این منطقه باعث توسعه ی روستایی نشده است.
اولویت بندی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر مخاطرات طبیعی (با تاکید بر خشکسالی) منطقه مورد مطالعه: کشاورزان روستاهای شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به لحاظ قرارگیری در کمربند خشکسالی، بشدت در معرض خسارات و آسیب های وارده از مخاطره طبیعی خزنده خشکسالی قرار دارد؛ به طوری که عمده تأثیرگذاری در بخش کشاورزی است. به همین جهت بعد از وقوع بحران خشکسالی، واکنش های مختلفی از سوی کشاورزان مشاهده می شود. میزان آسیب های وارده به لحاظ اقتصادی، محیطی و اجتماعی و میزان مقاومت کشاورزان در برابر این حادثه به طرق گوناگون نمایان می شود. شناخت میزان تاب آوری جمعیت و گروه های انسانی درگیر به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعه ای مبتنی بر زیستن در نواحی پرخطر مطرح است. گاه ناتوانی در مدیریت این پدیده به بیابان زایی و رهایی اراضی کشاورزی از سوی کشاورزان می انجامد که خود بیانگر پایین بودن سطح تاب آوری و انعطاف پذیری در برابر این بحران است. وقوع خشکسالی های اخیر در ایران و شدت خسارات وارده از ادامه آسیب پذیری کشاورزان حکایت دارد. مطالعه حاضر به دنبال اولویت بندی عوامل مؤثر در تاب آوری کشاورزان در برابر این مخاطره خزنده است. این مطالعه با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای- پیمایشی و از داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه در سطح جامعه آماری 388 نفره کشاورزان منطقه ایجرود صورت گرفته است. یافته های تحقیق از طریق آزمون T حاکی از پایین بودن سطح میانگین عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری کشاورزان منطقه است. این امر به ویژه در رابطه عوامل بعد سیاست ها و حمایت های دولتی قابل توجه است. به طوری که تنها میانگین عددی 5 متغیر بالاتر از مطلوبیت عدی آزمون و 15 متغیر دیگر از وضعیت مناسبی در افزایش تاب آوری کشاورزان برخوردار نیست. همچنین نتایج مدل وایکور نشان داد که بیشتر عامل تأثیرگذار در تاب آوری آن ها در برابر مخاطره خشکسالی، توسعه بیمه محصولات کشاورزی بوده، در رتبه دوم ایجاد سیستم پایش و پیش آگاهی خشکسالی و ارزیابی خسارت قرار داشته و متغیر توجه به دانش بومی و میزان بهره گیری از آن نیز در رتبه سوم قرار دارد.
تدوین راهبردهای آمایش مناطق مرزی؛ مطالعه موردی مرزهای شرقی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های نوین در مطالعات برنامه ریزی برای توسعه کشور، مناطق مرزی هستند. هر چند از گذشته تاکنون ابعاد گوناگون مسائل و مشکلات مربوط به این مناطق به طور پراکنده مورد مطالعه قرار گرفته است، اما آمایش مناطق مرزی با این عنوان، تاکنون نه تنها جایگاهش در نظام برنامه ریزی توسعه کشور تبیین نشده است، بلکه ابعاد و ویژگیهای آن نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری نظیر خالی شدن سکنه و مهاجرت مرزنشینان به شهرهای بزرگ در اثر فقدان انگیزه های اقتصادی لازم برای زندگی در این مناطق و وجود ناامنی در طول نوار مرزی و... مواجه اند که این امر ضرورت انجام مطالعات علمی و نظم بخشی به تصمیم گیری از طریق تدوین برنامه های توسعه کارآمد را انکارناپذیر می سازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و به شیوه میدانی با استفاده از تکنیک پرسشنامه در قالب طیف لیکرت با استفاده از چارچوب جامع برنامه ریزی استراتژیک به ارائه راهبردهای مناسب برای آمایش مناطق مرزی شرق کشور پرداخته است. به این منظور از مدل تحلیلی سوآت و برای اولویت بندی راهبردها از ماتریس ارزیابی استراتژیک کمی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که باتوجه به شرایط فعلی، راهبردهای مناسب حرکت در مسیر آمایش مناطق مرزی شرق کشور از نوع تدافعی می باشد و در حال حاضر بر اساس اولویت بندی انجام شده راهبردهای تدوین برنامه جامع توسعه همه جانبه استانهای شرقی کشور(بخصوص مناطق مرزی)، توسعه و تقویت انواع زیرساختهای کالبدی شامل حمل و نقل، راه آهن، جاده و... به منظور افزایش پیوندهای کانونهای پرچمعیت مناطق شرقی با یکدیگر و کانونهای داخل کشور از اولویت بالاتری برخوردار می باشند.
Techno-Geopolitics; a pro classical geopolitics challenging critical approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Geopolitics as a multidisciplinary view has been defined most succinctly as the relation of international political power to geographical setting, This definition has three principle conceptual components, the international system of states, political power and geography each of which has a significant relation to technology , this notion is initially based on the study of effects of geography on politics especially in an international scale, witnessed a post structural orientation with the idea –called critical geopolitics- that nation-states are not the only legitimate units of geopolitical analysis. But new technologies with their capabilities provided for states in shaping and reshaping the geographical environment and changing it into a dominant discourse, reveal as a pro classical geopolitics challenging the critical approach in this regard.
پیش بینی بزرگای احتمالی زلزله با استفاده از روش ارگودیسیتی مطالعه موردی ( استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان یزد، در مرکز کشور و در زون ایران مرکزی واقع شده است. این زون یکی از واحدهای اصلی و عمده ای است که به شکل مثلث در مرکز ایران قرارگرفته و جزء بزرگترین و پیچ یده ترین واح دهای زمین ش ناس ی به ش مار می رود.منطقه مذکور، بر اثر حرکات کوهزایی، شدیداً دگرگون شده و در بر گیرنده گسلهای مهم مانند (گسل دهشیر، گسل انار، گسل پشت بادام، شهربابک و. .....) است. مطالعات پیش بینی بزرگای زلزله احتمالی در استان یزد می تواند گام مؤثری در شناخت بهتر منطقه به منظور ارائه طرحهای آمایشی و پهنه بندی مناطق خطرآفرین و نیز اتخاذ تدابیر حفاظتی در سازه های احداثی باشد. در این مقاله رفتار گسل های منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش شبیه سازی عددی (ارگودیسیتی) مورد بررسی قرار می گیرد. ارگودیسیتی مدل سیر تحولات وتغییرات تاریخی یک پدیده است، بطوریکه بتوان این تغییرات را در فازهای فضایی طبقه بندی نمود. مهمترین ویژگی این تقسیم بندی، مبنا قرارگرفتن متوسط های یکسان میزان تغییرات فضایی، در طول هر مقطع زمانی از دوره تکوین است. متریک نوسان سازی (TM) تیرو مالای – مانتین یکی از متدهای قابل استفاده در پیش بینی سیستمهای غیرخطی طبیعی است. که تعادل یا عدم تعادل سیستمی را با استفاده از کمیت گذاری گسل (کمیت فضایی - زمانی) مورد بررسی قرار می دهد و با یافتن فاز های زمانی میانگین تحولات رخداده آن را معادل میانگین تحول فضایی که در اینجا بزرگای زلزله است فرض می نماید این روش فرصتی ارزنده در اختیار ما قرار داد تا عملکرد و برآورد توان لرزه زایی گسل های طبیعی به وسیله پارامترهای آماری گسلهای منطقه را مورد بررسی قرار دهیم. بر اساس یافته های این پژوهش معلوم گردید که احتمال وقوع زلزله های با بزرگای بیشتر از 3 m³ در استان یزد وجود دارد.
ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در یکپارچه سازی اراضی کشاورزی مطالعة موردی: دهستان حصار ولی عصر شهرستان آوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های توسعه روستایی در ایران، تقطیع و پراکندگی زیاد زمین های کشاورزی بهره برداران است که مدیریت منابع تولید را با مشکلات عدیده ای مواجه ساخته است. بسیاری از پژوهشگران، یکپارچه سازی اراضی را راه حلی منطقی و اجرایی برای حل این معضل می دانند و بر نقش سازنده سرمایه اجتماعی شامل ساختارهای جامعه، انسجام، روابط افراد، و کارایی شبکه های محلی در این فرایند تأکید می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه اجتماعی بهره برداران در تشکیل گروه های خودجوش محلی و یکپارچه سازی زمین های پراکنده اعضا از این طریق است. روش تحقیق برای انجام این پژوهش، توصیفی تحلیلی بود و به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق 280 نفر از بهره برداران کشاورزی در روستاهای دهستان حصار ولی عصر بودند که زمین های شان یکپارچه شده بود. از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران، 150 بهره بردار به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسش نامه به شیوه تصادفی ساده توزیع گردید. روایی پرسشنامه را گروهی از صاحب نظران تأیید کردند و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 937/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل کمّی داده ها از آزمون های آماری تحلیل واریانس، کروسکال والیس، همبستگی پیرسنه و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان می دهند که میانگین عددی مؤلفه های سرمایه اجتماعی بهره برداران، تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد. نتیجه تحلیل کروسکال والیس نیز نشان می دهد که بهره برداران پروژه های یکپارچه سازی شده در سه روستای مطالعه شده در برخورداری از ابعاد سرمایه اجتماعی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. نتیجه تحلیل عاملی نقش سرمایه اجتماعی در یکپارچه سازی اراضی در پروژه های اجرا شده نشان می دهد که سه عامل اعتماد متقابل بین بهره برداران (با 39/19 درصد)، مشارکت و همکاری اعضا (با 2/17 درصد) و انسجام اجتماعی و مدیریت اشتراکی (با 56/11 درصد) که عمدتاً با ساختار اجتماعی مناطق روستایی ارتباط نزدیکی دارند، درمجموع نزدیک به 50 درصد از کل واریانس را به خود اختصاص داده اند.
مطالعه تطبیقی مولفه های تاثیرگذار بر انتزاع استان ها پس از انقلاب اسلامی از منظرجغرافیای سیاسی و علوم منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرحکومتی برای اداره قلمرو سرزمینی خود ناگزیر است که کشور را به واحدهای ا داریِ کوچک تر تقسیم کند. این تقسیم متاثر از ساختار حاکمیت سیاسی است. تمرکزگرایی شاخصه اصلی اکثر نظام های سیاسی ایران در دوران پیش و پس از انقلاب 1357 بوده است. در ایران پس از انقلاب، مرجع واجد صلاحیت جهت تغییر تقسیمات کشوری در سطح استان ها، مجلس شورای اسلامی است. هدفِ مقاله حاضر، پژوهشی بین رشته ای میان جغرافیای سیاسی و علوم منطقه ای جهت تشخیص دلایل تاثیرگذار بر چگونگی صورت بندی تقسیمات کشوری است. روش پژوهش حاضر تلفیقی از روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی است و دامنه شمول آن به لحاظ موضوعی با توجه به عناصر چهارگانه فضا شاملِ انتزاع، نام گذاری، تعیین مرکزیت و تعیین حدود استان جدید است. پرسشِ پژوهش حاضر ناظر بر چیستی مولفه های مورد بحث در صحن علنی مجلس شورای اسلامی جهت تعیین عناصر چهارگانه سازماندهی سیاسی فضا می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، مولفه های جمعیت، وسعت،شعاع عملکرد مراکز اداری و کوچک سازی برای همگنی در تعیین سطح، مولفه های هویت نواحی و مجاورت همگن در تعیین محدوده، مولفه های جمعیت و شاخص های اداری در تعیین مرکزیت و مولفه های هویت یابی فرهنگی(قومی-زبانی) و هویت بخشی از سوی حاکمیت سیاسی در تعیین نام، از مولفه های تاثیرگذار در ناحیه بندی سیاسی فضا بوده اند.
پهنه بندی توزیع و شدت فقر چند بعدی در مناطق شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسلط رویکرد درآمد محوری بر جنبه های مختلف توسعه، یکی از دلایل ﻋﺪم موفقیت بسیاری از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی کاهش ﻓﻘﺮ و ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی در کشورهای در حال توسعه عنوان شده است. بر همین اساس، علت اصلی فقر، کمبود یا نبود درآمد نمی باشد، بلکه فقدان قابلیت لازم برای خروج از وضعیت فقر برای افراد فقیر است. هدف این پژوهش، پهنه بندی میزان و شدت فقر چند بعدی در مناطق شهری و روستایی کشور و مقایسه نتایج آن با معیار درآمد سرانه می باشد. نتایج نشان داد که توزیع و شدت فقر در کشور به ترتیب 12/3 و 30/6 درصد است. همچنین فقر در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری شایع تر است، به طوری که 21/4 درصد خانوارهای روستایی و 5/86 درصد خانوارهای شهری فقیرند. سیستان و بلوچستان فقیرترین استان کشور می باشد و خانوارهای استان های جنوب شرقی فقر بیشتری دارند. نتایج مقایسه شاخص فقر چند بعدی و شاخص تولید سرانه بدون نفت نشان داد که همپوشانی اندکی بین این دو شاخص وجود دارد. با توجه اهمیت شناسایی آسیب پذیرترین خانوارها در کشور، به نظر می رسد که روش فقر چند بعدی می-تواند فارغ از مشکلات سنجش درآمد و ثروت خانوارها، اطلاعات مفید و همچنین متفاوت از درآمد خانوارها در اختیار سیاست گذاران قرار دهد.
تحلیل فضایی اثرات مخاطرات طبیعی در نواحی روستایی با استفاده از مدل مولفه های اصلی وزن جغرافیایی(مطالعه موردی: حوضه الموت قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی در ناحیه کوهستانی الموت بر اساس ماهیت، اثرات و پیامدهای متفاوتی را به وجود آورده است. این تحقیق بر پایه این سئوال پژوهشی شکل گرفته است که مخاطرات طبیعی شایع و تاثیرگذار بر روستائیان حوضه الموت با توجه به پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، روانی و محیطی کدام است؟ جامعه آماری تحقیق شامل روستاهای حوضه الموت با حجم نمونه 610 نفر از روستائیان (هر روستا حداقل 10 پرسشنامه) می باشد. خروجی مدل GWPCAبا استفاده از کواریانس داده ها در ماتریس هر نقطه روستایی با حداقل 30 نقطه همسایگی، در داده های هفت ریسک طبیعی (زلزله/سیل/لغزش/ریزش/بهمن/سرمازدگی/ کولاک) حاکمیت و گستردگی هر کدام از مخاطرات را در سطح حوضه نمایش داده است. خروجی مدل در شاخص رعب و وحشت روستائیان از مخاطرات طبیعی حاکمیت و گستردگی 56% ریسک سیل را در سطح روستاهای حوضه نشان می دهد. در شاخص میزان اختلال در حمل و نقل روستائیان، ریسک لغزش با حاکمیت 57% بیشترین اختلال در حمل و نقل را داشته است و در پایان، در شاخص میزان شیوع بیماری در بین روستائیان، ریسک سرمازدگی با حاکمیت 67% روستاهای دره ای و روستاهای واقع در ارتفاعات جنوب حوضه الموت را تحت تاثیر قرار داده است.
تحلیل و ارزیابی آسیب پذیری لغزشی در پهنه های کوهستانی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش نوعی حرکت دامنه ای است که نه تنها ساختارهای انسانی مثل جاده ها، خطوط راه آهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار می دهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، داده های لغزشی و شیب در حوضه های کوهستانی کلان شهر تهران به منظور تهیه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش و بررسی آسیب پذیری مناطق توسعه یافته در پهنه های پرخطر تحلیل شده است. این پهنه بندی با استفاده از تلفیق مدل های تصمیم گیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزله ی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزن دهی به معیار های مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازی سازی معیارهای مؤثر در وقوع زمین لغزش های منطقه ی مطالعه، نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشه ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش حاصل از مدل فوق و نقشه ی مناطق شهری در حوضه های کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنه های با خطر بسیار زیاد تا پهنه های با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل داده های لغزشی نشان داد که برخی از محدوده های کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهم ترین راهکار برای کاهش خسارت های ناشی از وقوع زمین لغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است
مبانی شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی بر اساس بیانیه ها و منشورهای بین المللی
حوزههای تخصصی:
ساخت و سازهای جدید در راستای تداوم حیات در بافت های تاریخی، ضرورتی گریزناپذیر هستند، اما امروزه به ویژه در کشورهایی مانند ایران به دلیل فقدان هدایت لازم، به نوبه خود به یکی از تهدیدهای جدی فرا روی بافت های کهن مبدل گردیده اند. با توجه به حساسیت و اهمیت حفاظت از بناها، بافت ها و شهرهای تاریخی، بیانیه ها و منشورهایی در مقیاس بین المللی شکل گرفته اند که به منظور جهت دهی به انواع مداخلات در بافت های کهن، قابل رجوع هستند. پرسش اولیه اینست که آیا این اسناد بین المللی، به مقوله ساخت بناهای میان افزا توجهی داشته اند؟ در این صورت، چه رهنمودهایی در راستای هدایت ساخت و سازهای جدید میان افزا در اسناد یاد شده قابل جستجوست؟ این نوشتار با رویکرد پژوهش در متن و تحلیل و تفسیر محتوایی آن شکل گرفته است و در آن با هدف پاسخ به پرسش های فوق و در جهت دستیابی به رهنمودهای یاد شده، ضمن بررسی و کاوش در متون تعدادی از مهم ترین اسناد منتخب بین المللی، گزاره های مؤثر و مرتبط با هدایت بناهای میان افزا در بافت های تاریخی استخراج شده اند. سپس از طریق بررسی و تحلیل گزاره ها در چارچوب دانش مرمت و به عبارت دقیق تر با نگاه مرمت و طراحی شهری، مبانی و معیارهای شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی، تبیین و ارائه گردیده اند. دستاوردهای این پژوهش نشان از افزایش روزافزون توجه اسناد و مصوبات بین المللی به مقوله بافت و شهر تاریخی داشته و اهتمام نسبت به «زمینه»، تلاش در جهت «تداوم» الگوهای کهن، «انسجام» و هم پیوندی اجزای جدید و قدیم در جهت ارتقای جذابیت سکونت در بافت های تاریخی و حفظ کلیت یکپارچه آنها را به عنوان مهم ترین مبانی و معیارهای شکل گیری ساخت و سازهای جدید در شهرهای تاریخی ارائه می نماید.