مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
تالش
حوزه های تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در شمالغربی ارتفاعات تالش واقع شده است. فعّالیّتهای کوهزایی در قسمتهای مختلف ایران هنوز هم ادامه دارد. کوههای تالش نیز به عنوان بخشی از پیکره جغرافیائی ایران از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین برای آگاهی از میزان فعّالیّتهای نیروهای درونی و تکتونیکی در دامنه شمالغربی تالش از شاخصهای ژئومرفیک نظیر سینوزیته جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع، شاخص گرادیان رودخانه و … استفاده گردیده است. شاخص گرادیان رودخانه (SL)، در پانزده حوضه شمالغربی بین 5/88 تا 9/780 محاسبه شده است. جنوبشرقی منطقه با متوسّط گرادیان 5/524 دارای گرادیان بیشتری نسبت به سایر بخشها (ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی)، از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری برخودار میباشد. میزان سینوزیته رودخانه در پانزده حوضه بین 1 تا 6/1 میباشد که نشانه فعّالیّت تکتونیکی منطقه است. مقدار نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع آن در جنوبشرقی منطقه کمتر از دو بخش دیگر میباشد(64/0). این قسمت از بالاآمدگی بیشتری نسبت به سایر قسمتها برخودار است و دارای درّههای تنگتری است. جنوبشرقی منطقه بادارا بودن پائین (1/1 تا 5/1) از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری نسبت به ارتفاعات شمالشرقی وارتفاعات جنوب اردبیل برخورداراست. به طور کلّی بررسی و مطالعه پارامترها و شاخصهای فوق نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه از نظر تکتونیکی هنوز هم فعّالیّت دارد. اما در بخش جنوبشرقی منطقه این نیروها دارای شدّت بیشتری نسبت به ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی منطقه است.
تغییرات فرهنگی از کوچ به اسکان «نمونه موردی عشایر تالش در طول سه نسل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از چند قسمت تشکیل شده است: قسمت اول مربوط به بررسی مساکن تالش در منطقه طولارود است. در این بخش مساکن ابتدایی و سنتی تالش توصیف شده و تغییرات تکنولوژیکی و فرهنگی آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دیگر منشا قدرت سیاسی، سازمان مختلف عشایری تالش با تکیه بر اقتصاد و منزلت اجتماعی، ساختار مادی قدرت و تغییرات ایجاد شده مورد بررسی قرار گرفته اند. علاوه بر آن دو چرخه قدرت در بین عشایر تالش و نظام تعویض آن و موضوع افزایش قدرت در دو دوره زمانی با هم مقایسه شده است. در بخش دیگر، علاوه بر مطالعه مواد اولیه و کارکرد لباس های سنتی، تغییرات ایجاد شده در این مورد و علل و عوامل موثر در دگرگونی و تغییر پوشاک برشمرده شده است. بخشی نیز به بررسی ویژگی های اقتصادی این گروه قواعد مربوط به آن در دوره قبل و بعد از اسکان می پردازد. و بالاخره ویژگی های نظام خانواده و خویشاوندی و دگرگونی جنبه های مختلف آن در بین ساکنین تالش آخرین مبحثی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته می گیرد.
نقش اکوتوریسم بر شاخص توسعه ی انسانی در شهرستان تالش (شاخص نرخ بیکاری، معیشت، درآمد)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه اکوتوریسم از طریق ایجاد فرصت های شغلی، منافع اقتصادی بی شماری را به طور مستقیم متوجه مردم بومی مناطقمحروم می کند و با ایجاد امکاناتی باکاربری اقتصادی و تامین اعتبارات برای افراد در حرفه های مرتبط با این صنعت باعث ارتقای کیفیت زندگی مردم محروم در راستای اهداف توسعه ی انسانی می گردد.توسعه انسانی معیار کلی است که هدف آن توسعه و خلق شرایطی است که مردم بتوانند در آن از عمر طولانی و زندگی سالم و سازنده ای بهره مند شوند. توسعه ی انسانی این امکان را فراهم می کند تا مردم دوباره در مرکز توجه توسعه جای گیرند و از امکانات بهتر بهرمند شوند. با توجه به دور بودن برخی مناطق روستایی از مراکز شهری باعث بوجود آمدن شکافی در بین مردم شهر و مناطق روستایی از هیس برخورداری از امکانات و منابع رفاهی و به طبع بوجود آمدن نوعی عقب افتادگی نیروی انسانی در این مناطق شده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است از این رو با توجه به پدیده ی اکوتوریسم که اغلب در روستاها و مناطق دورافتاده رخ می دهد و از آنجا که این مناطق با کمبود منابع و امکانات معیشتی و بالا بودن میزان فقر مواجه هستند، از این رو اکوتوریسم می تواند با توجه به سند چشم انداز ایران که بر نیروی انسانی توجه ورزیده است، به عنوان یک ابزار مهم اقتصادی و حافظ طبیعت در این راستا گام بر دارد. برای بررسی دقیقتر پژوهش حاضر در مقیاس کوچکتر بین 7 منطقه ی اکوتوریسمی در شهرستان تالش واقع در استان گیلان در بعد نرخ بیکاری بین 382 نفر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که ورود اکوتوریسم ها به مناطق بکر و محروم از نظر بعد اقتصادی در توسعه ی انسانی بر میزان نرخ بیکاری مردم منطقه با توجه به میانگین رتبه ها و با اخذ رتبه ی 95% اطمینان، طبیعت گردها با ورود خود به منطقه و بهره مند شدن از تمامی امکانات مورد نیاز خود از مردم بومی تاثیر قابل توجهی بر نرخ بیکاری که از مهمترین شاخص های توسعه ی انسانی است، در منطقه ها دارند.
تحلیل محتوای پیامک های تلفن همراه دانشجویان دانشگاه های شهر آستارا و تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده روزافزون از تلفن همراه، با توجه به امکاناتی که خدمات آن در اختیار می گذارد، ارتباطات بین فردی جامعه کنونی را دگرگون کرده است. سهولت، ارزانی، امکان ارسال پیام گروهی به تعداد زیادی مخاطب و تسهیل روابط بین دو جنس از جمله کارکردهای این ابزار ارتباطی نوین است. مقاله حاضر به تحلیل محتوای، 2975 پیامک موجود در جعبه دریافتی و ارسالی، پیامک های ذخیره شده در پیش نویس ها و اطلاعات دیگری در خصوص سایر امکانات تلفن همراه - که از دانشجویان دانشگاه های سطح شهر آستارا و تالش گردآوری شده- می پردازد. برای تحلیل داده ها از آزمون معناداری خی دو استفاده شد. یافته ها نشان داد: بین جنسیت فرستنده و گیرنده و ساختار پیامک ها، محتوای پیامک ها با زمان دریافت و ارسال آنها، جنسیت فرستنده و گیرنده پیامک ها با نسبت افراد و همچنین جنسیت فرستنده و گیرنده با زمان دریافت و ارسال پیامک ها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین دانشجویان از پیش نویس گوشی های خود به عنوان یک دفترچه یادداشت بهره می برند.
پهنه بندی فضایی سکونتگاه های روستایی در معرض مخاطرات محیطی با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره ویکور (مطالعه موردی: شهرستان تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نواحی در معرض مخاطرات طبیعی همچون زلزله یکی از گام های اولیه در مدیریت مخاطرات و برنامه ریزی توسعه ای و عمرانی است. مقوله زلزله یکی از مخاطرات طبیعی است که وقوع آن می تواند تلفات، خسارت و آسیب های بسیاری را ایجاد کند. مخاطرات طبیعی مانند سیل، زلزله و غیره در طول حیات کره زمین همواره وجود داشته است. در دهه های اخیر علی رغم پیشرفت های علمی و تکنولوژی گسترده در پیش بینی حوادث، ساختمان سازی و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی را به جوامع انسانی تحمیل نموده است. هدف از این پژوهش شناسایی روستاهای در معرض وقوع زلزله می باشد، که نیاز به پهنه بندی فضایی مناطق زلزله خیز است. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی می باشد. در بحث توصیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی داده های مورد نیاز گردآوری شده است و در بحث تحلیلی با استفاده از لایه های رقومی مورد نیاز و مدل ویکور پهنه بندی فضایی مناطق آسیب پذیر روستایی در برابر زلزله در شهرستان تالش صورت گرفته است. معیارهای استقاده در این پژوهش لایه های گسل، زمین شناسی، عمق و شدت زلزله های رخ داده در شهرستان تالش می باشد. برای وزن دهی معیارها از مدل تحلیلی AHP استفاده شده است. پس از اجرای عملیات پهنه بندی فضایی در مدل ویکور، مشخص گردید که از 315 روستای شهرستان تالش 155روستا یعنی 49 درصد از سکونتگاهای روستایی شهرستان در منطقه خطر بالای زلزله استقرار یافته اند. با مشخص شدن روستاهای در معرض، گام بعدی شناسایی مساکن مستعد (کم دوام) در این روستاها می باشد تا از طریق ظرفیت سازی که از طریق برنامه ریزی کالبدی توسط متولیان امر بهسازی و نوسازی مساکن، در جهت افزایش مقاومت مساکن کم دوام در مقابل زلزله اقدام گردد.
جنبش مشروطه خواهی در تالش (1330-1324 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از تجزیه خاک تالش به وسیله روس ها در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار، بخش جنوبی آن که در ایالت گیلان باقی ماند، به پنج بلوک با نام های کرگان رود، اسالم، تالشدولا، شاندرمن و ماسال تقسیم گردید و «خمسه طوالش» خوانده شد و اداره آن بلوک ها به پنج خاندان از خوانین محلی واگذار گردید. در دوره مشروطیت حاکم کرگان رود، نصرت الله خان عمیدالسلطنه (سردار امجد) بود. دوره حکومت سردار امجد به سبب روا داشتن ستم های بی سابقه بر مردم، به عنوان یکی از سیاه ترین دوره ها در تاریخ تالش رقم خورده است. در چنان شرایطی دهقانان تالش و بخشی از اقشار متوسط تالش که از گزند خان حاکم در امان نبودند، آماده فرصتی برای خیزش بودند. اوج گرفتن جنبش سوسیال دمکراسی روسیه و پیوند آن با کانون های آزادی خواهی در گیلان و آغاز خیزش های ضد استبدادی در ایران که تدریجاً انقلاب مشروطیت نامیده شد، مردم تالش نیز به پا خاستند و مبارزات خود علیه خان حاکم و حامیان داخلی و روسی اش را با مشروطه خواهی پیوند زدند.
تحلیل و طبقه بندی سطوح توسعه یافتگی در راستای برنامه ریزی راهبردی نواحی روستایی شهرستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعادل بخشی توسعه در روستاها به عنوان مراکز اصلی تأمین امنیت غذایی جامعه، علاوه بر قابلیت های اکولوژیک تا حد زیادی مرهون نظام برنامه ریزی است. این امر با توجه به روند فزاینده شهرنشینی در آینده، برای توسعه متوازن و آمایش محیط و شکل گیری جامعه شهری پایدار غیرقابل اجتناب است. از آنجا که توسعه مفهومی چندبعدی است، بررسی سطوح و ابعاد توسعه و آگاهی از میزان برخورداری نواحی می تواند گامی مؤثر در تجدید سازمان و برنامه ریزی نواحی باشد. این امر نه تنها از بعد روستایی، که از جنبه منطقه ای دارای اهمیت است. این پژوهش باهدف شناخت مناطق برخوردار و محروم شهرستان تالش، در پی تشخیص تفاوت های ناحیه ای در زمینه شاخص های توسعه با روش اسنادی و میدانی است. شاخص های تحقیق در ابعاد آموزشی، بهداشتی، زیربنایی، اجتماعی، خدماتی، اداری و سیاسی طبقه بندی شده و با استفاده از تکنیک تاپسیس و تلفیق شاخص ها بررسی شده اند. جامعه آماری تحقیق دهستان های شهرستان تالش است. نتایج این پژوهش نشان داد که نخست دهستان هایی که از ارتباط بیشتر و مناسب تری با مرکز شهرستان برخوردارند، از ضریب توسعه یافتگی بالاتری برخوردارند. سپس دهستان حویق بالاترین و دهستان های اسالم و کوهستانی تالش پایین ترین میزان توسعه یافتگی را داشته اند. در نهایت این تحقیق نشان داد که نابرابری و ناهمگنی از نظر توزیع شاخص ها در ناحیه مورد بررسی صورت گرفته است.
تأثیر مذهب بر اختلاف های سیاسی و فرهنگی دودمان های محلی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
95-113
حوزه های تخصصی:
با به قدرت رسیدن کیائیان در شرق گیلان و تأکید آنان بر ترویج و گسترش تشیع زیدی، عرصه فعالیت های فکری برای پیروان سایر نحله ها و مذاهب بسیار تنگ شد. کیائیان در قبال مخالفانی که بخشی از فرهنگ دینی گیلان بودند، رویه مماشات و تساهل در پیش نگرفتند؛ به گونه ای که طی دوران دویست ساله حکومتشان، پیروان آیین های اسلامی و غیرآن در گیلان، سرکوب یا از آن اخراج شدند. اصرار بر تشیع زیدی و انتخاب این مذهب به عنوان تنها مذهب مردم گیلان از سوی حاکمان بیه پیش و از سوی دیگر، تعصب حاکمان تالش و بیه پس بر تسنن، بسترساز جنگ های خونینی در تاریخ میانه گیلان تا پیش از صفویه شد. ماحصل این نبردها فرسودگی نظام اجتماعی و اقتصادی گیلان و تصرف آسان این سرزمین توسط شاه عباس صفوی در 1000ق بود. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که دغدغه های دینی و مذهبی حاکمان محلی گیلان تا چه میزان بر اختلاف های سیاسی و فرهنگی آنان تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ریشه بسیاری از مناقشات سرزمینی دودمان های محلی گیلان و تالش، اختلاف هایی مذهبی بوده است که بسترساز جنگ های مداوم در این سرزمین شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر رویکرد تاریخی و به شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است.
بررسی پیامدهای محیطی شهرک صنعتی تالش در زیست بوم های پیرامونی (مورد مطالعه: روستای کشلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی شهری و منطقه ای، ارزیابی پیامدهای محیطی برای رویارویی با آلودگی و تخریب محیط زیست و شناسایی اثرات طرح های توسعه بر رفاه انسان و سلامت محیط زیست از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. این مقاله به بررسی تأثیرات احداث و فعالیت شهرک صنعتی تالش بر محیط کالبدی، زیستی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی پیرامون پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی گردآوری شده از 270 نفر نمونه آماری است. در این مطالعه، 29 تأثیر منتج از شهرک صنعتی در چهار بعد، با استفاده از مدل ارزیابی پاستاکیا مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان دادند که در مجموع، احداث شهرک صنعتی و فعالیت آن واجد جهات مثبت بوده و پیامدهای مثبت حاصل از آن بر اثرات منفی غالب هستند. پیامدهای مثیت در بعد اقتصادی برتری داشته و پیامدهای منفی در بعد محیط زیستی غلبه بیشتری نشان می دهند. در میان تأثیرات 29 گانه مورد ارزیابی، شهرک صنعتی در 16 مورد تأثیر مثبت و در 13مورد تأثیرات منفی برجا گذاشته است.
بررسی جامعه شناختی مناسبات بین قومی درشهرستان تالش
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
39 - 63
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و توصیف مناسبات بین اقوام تالش، ترک و گیلک ساکن در شهرستان تالش است. در این پژوهش به تناسب موضوع مورد مطالعه، به منظور گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته و به منظور تحلیل آن ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه شامل 11 نفر از قوم تالش، 10 نفر از قوم ترک و 10 نفر از قوم گیلک می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نوع مناسبات اجتماعی و اقتصادی بین اقوام تالش-ترک، ترک-گیلک و تالش-گیلک از نوع تنیده شده و با معنادار بودن عنصر تماس می باشد. همچنین نوع مناسبات فرهنگی بین ترک-تالش و گیلک-تالش نیز چنین است. اما مناسبات فرهنگی بین ترک-گیلک از نوع تنیده شده نسبی است. نهایتاً مناسبات سیاسی بین ترک-تالش از نوع تنیده شده و گیلک-تالش و ترک-گیلک از نوع تنیده شده سو یافته می باشد.
نوسان سطح آب دریای خزر و تاثیر آن در شکل گیری لند فرمهای ناشی از دینامیک دریا و رودخانه ها (مطالعه موردی شهرستان تالش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ششم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
119 - 134
حوزه های تخصصی:
تغییرات دوره ای ومتناوب سطح آب دریای خزر باعث تغییر شکل خطوط ساحلی وخسارت به تجهیزات وابنیه های ساحلی می شود. دینامیک طبیعى منطقه ساحلی تالش سبب شده است که شرایط نا پایداری در طول ادوار مختلف بر منطقه حاکم شده ورژیم طبیعى دریاى خزر از نقطه نظر اقتصادى واجتماعى مشکلاتى را در زمینه برنامه ریزى و توسعه منطقه اى و ملى ایجاد کند. شهرستان تالش درساحل غربی دریای خزر واقع شده وبالا آمدن محسوس سطح آب دریا در نوارساحلی خزر و تغییرات ناشی از آن درسواحل شهرستان تالش، خسارات زیادی را به تأسیسات ساحلی، منازل مسکونی، اماکن تفریحی، زمینهای کشاورزی وارد ساخته و در هنگام پسروی موجب بلا استفاده ماندن سازه های ساحلی ساحل نشینان منطقه شده است .بعلاوه بالا و پائین رفتن سطح آب دریای خزر موجب از زیر آب بیرون آمدن یا به زیر آب رفتن زمینهای مجاور دریا شده است. در این تحقیق سعی شده است ضمن بررسی تغییرات خطوط ساحلی در محدوده شهرستان تالش بااستفاده از عکسهای هوایی سال 1346و1373 وتصاویر ماهواره ای وبا استفاده از نرم افزار Ilwis مقایسه و بررسی شود که نتایج حاصل حکایت از تاثیر روند پیشروی و پسروی آن در مورفولوژی منطقه پایین دست حوضه های ساحلی میباشد. نوسانات دوره ای موجب تغییراتی در لندفرمهای ساحلی منطقه شده وافزایش آب دریا زمینهای وسیعی را درسواحل تالش به زیر آب برده است.تغییرات متعدد خطوط ساحلی دریای خزر باعث از بین رفتن اشکال خطوط ساحلی ونیز پیدایش اشکال وتپه های ماسه ای در طول خط ساحل شده است. بالا وپایین رفتن خط اساس برروی پهنه های تحت فرسایش ورسوبگذاری رودخانه ها تاثیر گذاشته است که این اشکال درسواحل منطقه الگوی پیشروی و پسروی و فرسایش را درمنطقه تالش نشان می دهد. زبانه های ماسه ای که از مهمترین جلوه های ژئومرفولوژی سواحل منطقه به شمار می رود، در اطراف رودخانه های بزرگ منطقه از جمله کرگانرود، شفارود ولیساررود مشاهده می شود که تغیییرات زیادی در آنها مشاهده می شود.
واکاوی ژئومورفولوژی دامنه های شرقی ارتفاعات تالش (فرسایش قهقرایی) و پیامدهای آن بر دامنه غربی مشرف به دشت اردبیل(اسارت و انحراف) (مطالعه موردی: حوضه آستاراچای تا آق چای در شمال غرب استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روند شمالی – جنوبی ارتفاعات تالش در کنار دیگر ویژگی های طبیعی آن تاثیر عمده ای بر سیستم ژئومورفولوژی محدوده داشته است. و در راستای آن تحولات بزرگ و غیر قابل تصوری را در حوضه های همجوار به دنبال داشته است. هدف : این تحقیق با هدف شناسایی، معرفی و جانمایی نقاط آسیب پذیر از فرسایش قهقرایی در دامنه های شرقی و نیز اسارت رورخانه ای و همچنین انحراف بخشی از منابع آبی دامنه غربی ارتفاعات تالش که مشرف به دشت اردبیل می باشد. روش شناسی: روش تحقیق با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و ژئومورفولوژی (1:25000)و چند مرحله بازدید صحرایی و تحلیل داده ها بر پایه مدل فرم و فرآیند انجام پذیرفته است. قلمرو جغرافیایی: ارتفاعات تالش در شمال غرب استان گیلان با مختصات جغرافیایی "21 '17 ◦38 تا "43 '26 ◦38 درجه عرض شمالی و "40 '39 ◦48 تا "29 '17 ◦48 درجه طول شرقی بین دو استان گیلان و اردبیل واقع شده است. یافته ها: دامنه های غربی مشرف به دشت اردبیل به ویژه در اطراف روستای آبی بیگلو، نه نه کران، نیارق آثار اسارت و انحراف رودخانه ای وجود دارد.دراین میان آسیب پذیرترین محل در شمال شرقی روستای نیارق در مختصات جغرافیای "52 '17 ◦38 عرض شمالی و "27 '37 ◦48 طول شرقی در ارتفاع حدود1348متری ثبت شده است. در صورت کاهش ارتفاعی در حدود33متر در این محدوده امکان اسارت و انحراف منابع آبی این بخش از دشت اردبیل به سمت جلگه گیلان وجود دارد. بروز این امر پیامدهای مخرب زیست محیطی به ویژه تامین منابع آب را برای ساکنین روستاهای محدوده به همراه خواهد آورد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که اختلاف ارتفاع (1480متر)، شیب بالا (50درصد)و بارندگی زیاد (1350میلیمتر) بیشترین تاثیر را در بی ثباتی و ناپایداری دامنه های شرقی ارتفاعات تالش داشته، بطوریکه می توان آثار فرسایش قهقرایی و انحراف را در سرشاخه های"آق چای، دگرمان کش" به خوبی نمایان است.
زمینه های فرهنگی - اجتماعی همزیستی گروه های قومی در جامعه تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی روابط گروهی میان اقوام جامعه تالش پرداخته است. چگونگی همزیستی اقوام از جمله ترک، تالش، کرد، تات و گیلک با مذاهب مختلف اسلامی در کنار یکدیگر با حداقل درگیری ها و پیدا کردن ریشه های این همزیستی می تواند منازعات قومی را به یک مسئله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کاهش دهد. هر قومی دارای فرهنگ، آداب ورسوم، باورها، اعتقادات و دیگر شاخصه هایی است که با گروه قومی مجاور متفاوت است و حتی می تواند منشأ و عامل نزاع و درگیری گردد، اما می توان با برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی به همزیستی قومی دست یافت. این پژوهش با مطرح کردن این سؤال که: زمینه ها و عوامل اجتماعی مؤثر بر همزیستی گروه های قومی در جامعه تالش کدم اند؟ با روش اسنادی و تکیه بر منابع مکتوب، مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و استفاده از روش اکتشافی در توصیف و تحلیل اطلاعات صورت گرفته است. پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش، ترکیبی از نظریه های بسیج سیاسی وبر، مبادله، همبستگی دورکیم، همانندسازی، کنش متقابل نمادی و کثرت گرایی قومی در بررسی و تهیه مدل همزیستی اجتماعی در تالش، فراخوانی شده اند. بر اساس یافته های پژوهش، به این نتیجه می رسیم که: تجربه مشترک تاریخی، مبادلات فرهنگی و اجتماعی، تقسیم کار، همسازی و اجتماعی شدن در همزیستی گروه های قومی مؤثر بوده اند.
نقش فرهنگ در شکل گیری خانه های بومی منطقه تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش فرهنگ در شکل گیری خانه های بومی منطقه تالش موضوع پژوهش حاضر است؛ اهمیت این موضوع به این سبب است که به نظر می رسد تاکنون درباره معماری این منطقه پژوهش درخوری انجام نشده است. بنابراین هدفِ این پژوهش شناختِ چگونگی تأثیر عناصر محتوایی فرهنگ منطقه در شکل دهی به فرم کالبدی و سازمان فضایی این خانه هاست و پرسش اصلی این است که نقش عوامل فرهنگی در شکل گیری خانه های این منطقه چه بوده است؟ این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است و در آن از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده است و گردآوری داده ها، به صورت میدانی و کتابخانه ای است. متغیر مستقل این پژوهش فرهنگ و متغیر وابسته آن معماری خانه های بومی است. جامعه آماری تحقیق، منطقه تالش و روش نمونه گیری آن سهمیه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آهنگ تغییرات فصلی و اشغال فضا در فصول سرد سال محدود به اتاق اصلی در طبقه پایین و در ایام نوروز و بهار، فضای ایوان و در تابستان، طبقات بالا و محوطه خانه است. مؤلفه هایی مانند وسعت بنا و محوطهِ خانه، نوع، تعداد و مساحت فضاهای خدماتی، نوع تزئینات و مصالح مصرفی و نیز استفاده یا عدم استفاده از استاد کار، در طبقه بندی خانه های بومی منطقه بر اساس طبقه اجتماعی مؤثر است، همچنین با توجه به چارچوب نظری تحقیق، عناصر فضا در این خانه ها را می توان به سه دسته ثابت (داخلی و خارجی)، نیمه ثابت (چیدمان اثاثیه) و متحرک (روابط و آداب سکونت بر اساس جنسیت و سن) تقسیم بندی نمود.
باورهای عامیانه مردم تالش زبان ماسوله استان گیلان با رویکرد ردّپای جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
گیلان دارای فرهنگ عامه ی شفاهی غنی و گسترده ای است که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است که متأسفانه به دلیل پیشرفت علم و دور شدن نسل های جوان از فرهنگ عامه، این باورها، آداب و رسوم و زبان عامیانه در معرض فراموشی قرار گرفته است. از جمله مناطق گیلان که دارای فرهنگ و تمدنی غنی و کهن است، منطقه ی تالش زبان ماسوله است. این پژوهش با هدف بررسی و استخراج باورهای عامیانه مردم این منطقه در زمینه های مختلف باورهای مربوط به طبیعت، حیوانات، آداب و رسوم زندگی اجتماعی با روش میدانی تهیه و تنظیم شده است. علاوه بر شیوه میدانی برای مطالب مقدماتی از روش کتابخانه یی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین باورها و اعتقادات مردم این منطقه مربوط به طبیعت، گیاهان و حیوانات است و پس از آن در بخش عقاید مربوط به زندگی فردی و اجتماعی، اعیاد باستانی نوروز و چهارشنبه سوری از اهمیت و گستردگی بیشتری برخوردار هستند.
ارزیابی فعالیت گسل تالش در استان گیلان با بررسی های مورفوتکتونیکی و لرزه زمین ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه تالش در استان گیلان و ایالت لرزه زمین ساختی گرگان-رشت واقع شده است. به منظور تعیین میزان فعالیت های نوزمین ساختی در راستای مقابله با رخداد زلزله، از شاخص های ریخت زمینساختی و تحلیل آماری لرزه زمین ساخت منطقه استفاده گردید. به منظور ارزیابی نسبی زمینساخت فعال در امتداد گسل تالش در زون ساختاری البرز، برخی از شاخص های مورفوتکتونیکی از قبیل: انتگرال هیپسومتری و منحنی هیپسومتری، نسبت کشیدگی، شاخص نسبت پهنای دره به عمق آن، شاخص عدم تقارن آبراهه ها در حوضه آبریز، پیچ و خم جبهه کوهستان و شاخص شیب آبراهه در محیط نرم افزار GIS محاسبه شده است. بررسی شاخص های مورفومتریک در حوضه های منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که میزان فعالیت تکتونیکی در امتداد گسل تالش به یک اندازه و ثابت نیست. برخی از شاخص ها، مناطق شمالی گسل تالش را به عنوان مناطق فعال و برخی دیگر قسمت های جنوبی را فعال تر ارزیابی می کنند، اما تعداد شاخص هایی که بر قسمت های جنوبی اشاره دارند بیشتر است. بازدید های صحرایی انجام شده از منطقه، وجود شکستگی ها، گسل های جدید، چین خوردگی ها و نیز حفر قائم رودخانه ها، تأیید کننده ی فعالیت های نئوتکتونیکی می باشند. در بررسی های لرزه زمینساختی و محاسبه بیشینه شتاب محتمل گسل های محدوده مورد مطالعه معلوم گردید که گسل تالش با طول تقریبی 82 کیلومتر و به فاصله کمتر از 7 کیلومتر از مرکز منطقه مورد مطالعه، بیشترین شتاب افقی را به میزان 63/0 وارد می کند. به طور کلی مطالعه ی نشانگر های نوزمین ساختی و محاسبات انجام شده بیانگر فعال بودن گسل تالش از نظر تکتونیکی می باشد.
تحلیل روند جنگل زدایی با استفاده از مدل های ماشین بردار پشتیبانی (SVM) و طبقه بندی بیشترین شباهت (MLC) و تاثیر آن بر دمای سطح زمین(LST) و شاخص های طیفی (منطقه مورد مطالعه: محدوده جنگلی تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 18
حوزه های تخصصی:
دمای سطح زمین اطلاعات مهمی را در زمینه نقش کاربری اراضی و پوشش زمین بر روی فرایندهای بیلان انرژی ارائه میدهد. بنابراین هدف این تحقیق، ارزیابی الگوهای LST در اثر تغییرات رخ داده در کاربری اراضی (LULC) می باشد.منطقه مورد مطالعه با وسعتی معادل 6/300 کیلومتر مربع در منطقه تالش واقع شده است. به این منظور تصاویر لندست در فصول خشک و مرطوب از سال 1365 تا 1401 دانلود گردید. چهار طبقه کاربری با طبقه بندی بیشترین شباهت(MLC) و ماشین بردار پشتیبانی(SVM) در بازه های زمانی 36 ساله شناسایی شد. مقادیر ضریب کاپا برای مدل SVM معادل 7802/0 بوده و برای مدل MLC معادل 5328/0 بوده است. شاخص های طیفی NDVI، NDSI و NDWI برای پوشش گیاهی، خاک بایر و آب محاسبه شده و در سالهای فوق با LST تطبیق داده شدند. تغییرات کاربری زمین طی سال های 1365 تا 1401 عامل مهمی در تغییرات دمای سطح زمین بوده که به طور متوسط از 7/13 درجه سانتیگراد تا 5/39 درجه سانتیگراد در فصل مرطوب و 37/0- تا 07/41 درجه سانتیگراد در فصل خشک متغیر بوده است. پهنه های آبی و پوشش گیاهی کمترین و خاک بایر بیشترین مقادیر LST را نمایش داده اند. بیشترین همبستگی منفی به میزان 74/0- متعلق به شاخص NDVI در سال 1365 بوده و بیشترین همبستگی مثبت به میزان 79/0 متعلق به شاخص NDSI در سال 1365 می باشد. مساحت پهنه جنگلی کاهش 3/20 درصدی و اراضی کشاورزی افزایش 217 درصدی را در 36 سال نشان می دهند. زمین های بایر بیشتر تغییر را داشته و از 2/68 کیلومتر مربع به 12 کیلومتر مربع کاهش یافتند. به طور کلی LST ، به علت افزایش فعالیت های انسانی از قبیل گسترش زمین های زراعی و جنگل زدایی در دوره مورد مطالعه افزایش یافته است.