مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
برنامه ریزی آرمانی
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی آرمانی از کاربردی ترین تکنیک های تحقیق در عملیات است که برای اولین بار در سال 1961 توسط چارنز و کوپر ارائه گردید. در برنامه ریزی آرمانی (GP) راه حرکت همزمان به سوی چندین هدف (حتی متضاد با هم) مهیا می گردد. اگر چه مدل برنامه ریزی کوادراتیک مارکویتز معتبرترین مدل برای انتخاب پرتفولیوی اوراق بهادار می باشد‘ لیکن به خاطر مشکلات محاسباتی و فنی و همچنین عدم در نظر گرفتن خواسته های شخص سرمایه گذار در مدل وی ‘ صاحبنظران تئوری های مالی مدل های متنوعی را برای این انتخاب ارائه نموده اند. در این مقاله ما ابتدا به سیر تکاملی مدل های پیشنهادی انتخاب پرتفولیوی بهینه که در ادبیات مالی رایج می باشند‘ می پردازیم و سپس با بیان نقاط ضعف و قوت هر یک از مدل های فوق به مدل های برنامه ریزی آرمانی اشاره می نماییم
بررسی نحوه تخصیص اعتبارات بودجه با استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی مطالعه موردی:استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه ، ارائه مدلی جهت بهینه سازی تخصیص اعتبارات تبصره 3 به بخش ها و فعالیت های مختلف اقتصادی است. این مدل پیشنهادی مبتنی بر "برنامه ریزی آرمانی" می تواند اهداف مربوطه را با رعایت الزامات قانونی، محدودیت ها و منابع موجود تحقق بخشد. این مدل خطی اولین مدل برنامه ریزی آرمانی در مورد کاربرد تبصره 3 می باشد.چهار اولویت عمده در این مدل در نظر گرفته شده است که به ترتیب عبارتند از: 1- کشاورزی؛ 2- صنعت و معدن؛ 3- خدمات و 4- اشتغال زایی. مدل مزبور بر اساس داده های مربوط به 5 سال (79-1375) سازمان برنامه و بودجه استان فارس صورت بندی می شود و می توان با آن تخصیص بهینه اعتبارات را برای هر سال تعیین کرد. نتایج حاصل از مدل ،با توزیع واقعی اعتبارات مقایسه می شود و نشان می دهد که روش جاری توزیع و تخصیص اعتبارات تبصره 3 بودجه بهینه نبوده و نه قادر نیست اهداف تعیین شده را محقق سازد، بلکه باعث خردشدن اعتبارات نیز می شود. همچنین تعیین بخشی از بودجه تحت عنوان اعتبار توزیع نشده،بدون برنامه مشخص قبلی برای توزیع آن، مانع رسیدن به سطوح بالاتر بهینه سازی تخصیص کل اعتبارات گردیده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان می دهد مدل پیشنهادی قادر است تخصیص های بهینه را بر اساس محدودیت های تعیین شده معین کند، کسری یا مازاد احتمالی را پیش بینی کرده و در جهت رفع آن به تصمیم گیران کمک نماید و در نتیجه به اهداف تعیین شده برسد.
مدیریت بهینه داراییها و بدهیها در بانکها با استفاده از مدل برنامهریزی آرمانی (GP) و روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی : بانک کارآفرین)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دارایی و بدهی بانک بهعنوان برنامهریزی هم زمان همه داراییها و بدهیهای بانک که ترکیب ترازنامه بانک تحت الزامات مختلف، همچون اهداف مدیران بانک، الزامات قانونی و مدیریتی و شرایط بازار به منظور کاهش ریسک نرخ بهره، تامین نقدینگی و تقویت ارزش بانک تعریف شده است. از جمله تکنیکهای کمّی استفاده شده برای مدیریت داراییها و بدهیها در بانکها مدل برنامهریزی آرمانی میباشد. سوال اصلی این است که: ترکیب داراییها و بدهیها چه باید باشد تا میانگین بازدهها و هزینههای مرتبط بهمنظور دستیابی به اهداف مشخص از قبیل حداکثرسازی درآمد خالص تامین گردد؟ تحقیق ارایه شده در بانک خصوصی کارآفرین ارایه شده است که از روش AHPبرای الویتبندی و تعیین درجه اهمیت اهداف، و مدل برنامهریزی آرمانی برای تبیین ملاحظات قانونی، عملیاتی و محدودیتهای اجباری و ملاحظات همراه با اهداف مدیران و الویتها و غیره لحاظ شده است. نتایج کلی حاصل از حل مدل نشان داد که، اولا: همه الویتهای و اهداف بیان شده، تامین گردیده است. ثانیاً (و مهمتر) بازده و سود سهام پیشنهادی حاصل از مدل بزرگتر از اقلام مشابه در ترازنامه واقعی میباشد.
اصلاح الگوهای رگرسیونی به کمک مدل های برنامه ریزی آرمانی و کاربرد آن در مطالعات برنامه ریزی و توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی و برآورد و به تبع آن تحلیل های رگرسیونی همواره جایگاه خاص و کاربرد گسترده ای در مطالعات حوزه های مختلف علوم اجتماعی داشته است. از طرفی بکارگیری این روش ها نیز مستلزم پیش فرض هایی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و در اغلب موارد، بخصوص در علوم انسانی چندان قابل کنترل هم نیستند. مقاله حاضر سعی دارد تا با استفاده از منطق بنیادین رویکرد ریاضی برنامه ریزی آرمانی (GP) و روش های خطی بهینه یابی، بدیلی برای مدل های رگرسیون معمولی (LSM) ارایه نماید که کمتر به توزیع داده ها حساس بوده و در مقابل توزیع های غیرنرمال و بویژه وجود داده های پرت، از تنومندی بیشتری برخوردار بوده و نتایج معتبری ارایه نماید. پس از معرفی مدل مذکور با عنوان رگرسیون حداقل مقادیر مطلق خطا (LAV)، دو مدل فوق بر روی داده های حاصل از مطالعه ای در حوزه برنامه ریزی و توسعه روستایی (تحلیل عوامل موثر بر مشارکت روستاییان در طرح های توسعه روستایی در شهرستان کرمانشاه) به کمک نرم افزارهای SPSS و LINDO اجرا شدند. مقایسه نتایج حاصل، حاکی از افزایش دقت برآوردهای مدل LAV در مقایسه با رگرسیون مجموع مجذورات است، بطوری که ضرایب تمامی متغیرهای مستقل (بجز متغیر سن با ضریبِ نزدیک به صفر در هر دو مدل)، بخصوص متغیرهای اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی در این مدل افزایش قابل ملاحظه ای داشته است. با مطالعه عناصر بردارهای خطای برآورد در دو روش فوق نیز ملاحظه می شود که در ده مورد از دوازده روستای نمونه خطای برآورد در مدل اخیر صفر می باشد، در حالی که هیچکدام از مقادیر خطا در مدل LSM صفر نیستند و به عبارتی هیچکدام از مشاهدات دقیقا بر روی خط رگرسیونی قرار نمی گیرند. به این ترتیب ملاحظه می شود که مدل LAV با بهره گیری بیشتر از داده های جمع آوری شده و اطلاعات موجود، برآوردهای بهتر و دقیق تری را از پدیده ها و مقولات مورد مطالعه به دست می دهد
مقایسه الگوی بهینه واحدهای زراعی و دامی انفرادی و تلفیقی : کاربرد روش برنامه ریزی آرمانی
حوزه های تخصصی:
مطالعه جاری با هدف مقایسه برنامه بهینه و مطلوب انجام مستقل فعالیتهای زراعی با ترکیب فعالیت های پرورش گوسفند و بز و زراعت صورت گرفته است. اطلاعات مورد نیاز جهت تشکیل واحد بهره برداری نماینده از روستاهای شهرستان فسا در استان فارس بدست آمد و اطلاعات ثانویه از طریق مصاحبه با متخصص زراعت و دامپروری و سایتهای اینترنتی تهیه شد. ابتدا با استفاده از روش برنامه ریزی...
ارایه یک مدل کمی برای ممیزی انطباق استراتژی های تولید و بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بازارهای پر رقابت با نیازهای متفاوت مشتریان، ادامه حیات سودآور و موفق یک سازمان پیشرو، منوط به عملکرد یکپارچه کلیه زیر سیستم ها و واحدهای سازمانی، می باشد. عدم انطباق استراتژیک در خروجی فرایند واحدهای مختلف در بلند مدت سازمان را از دستیابی به یک موقعیت رقابتی پایدار، باز می دارد. واحدهای بازاریابی و تولید از جمله کلیدی ترین اجزا تشکیل دهنده سازمان می باشند که انطباق استراتژیک آنها، پیشرفت و تعالی سازمان را تضمین می کند. در این مقاله مدلی کمی بر اساس عوامل «خلق ارزش بری مشتریان» و «نتایج کلیدی عملکرد» و متغیرهای مربوطه جهت سنجش یکپارچگی استراتژیک فرایندهای تولید و بازاریابی در سازمان ارایه می شود و با استفاده از تکنیک برنامه ریزی آماری روشی برای هدف گذاری کمی این انطباق استراتژیک، معرفی می شود.
تعیین ارزش اقتصادی آب با رهیافت برنامه ریزی آرمانی ( مطالعه موردی : سد بارزو شیروان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کافی نبودن آب برای محصولات کشاورزی و کمبود آن در سایر مصارف یکی از مسایل مهم اقتصادی در یک اقلیم خشک و نیمه خشک محسوب می شود. از سوی دیگر همراه با رشد روزافزون جمعیت، توسعه فعالیت های اقتصادی و بهبود در سطح استانداردهای زندگی، تقاضا برای آب افزایش یافته و نیاز به سرمایه گذاری در جهت استحصال آب به مراتب بیشتر شده است. بنابراین اعمال مدیریت تقاضای آب از طریق تعیین ارزش اقتصادی آب به عنوان رویکردی جدید، در مدیریت و بهره برداری از منابع آب ضروری به شمار می آید. در این مقاله با ارایه یک الگوی برنامه ریزی آرمانی به بهینه سازی روند تولیدات کشاورزی و تعیین ارزش اقتصادی آب در سه منطقه زیر سد بارزوی شیروان واقع در استان خراسان شمالی اقدام شده است. در این تحقیق ابتدا پنج هدف اساسی مشخص و پس از تعیین الگوی کشت بهینه، از طریق تحلیل حساسیت قیمت سایه ای آب به عنوان ارزش اقتصادی آب محاسبه شده است. بر اساس نتایج حاصله بالاترین و پایین ترین ارزش اقتصادی آب در ماه های مهر و فروردین به ترتیب معادل 2277 و 56 ریال برآورد شده است.
مدیریت تغذیه خاک برای محصول ذرت با استفاده از تئوری بازی ها در منطقه کوشکک استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغذیه خاک با مدیریت اصولی مصرف کود، به نحوی که عملکرد را با حداقل نمودن آسیب های زیست محیطی حداکثر نماید، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این مطالعه از تئوری بازی ها برای تعیین مقدار بهینه تغذیه خاک برای محصول ذرت در منطقه کوشکک استان فارس برای سال زراعی 1388-1387 استفاده شد. تصمیمات هزینه ای کشاورز در مصرف کود و عملکرد محصول ذرت به عنوان بازیگران در نظر گرفته شدند. ترکیب های بهینه کود با استفاده از برنامه ریزی آرمانی به عنوان نتایج تئوری بازی ها در نظر گرفته شد. نتایج حل بازی با معیار حداکثر حداقل ها نشان داد که بهترین استراتژی ها برای تغذیه خاک، هزینه ای معادل با 1050000 ریال از سوی کشاورز و دریافت عملکرد 10200 کیلوگرم در هکتار، به شمار می رود که تغذیه 07/395 کیلوگرم در هکتار را پیشنهاد می نماید. که این میزان تغذیه خاک توسط کود اوره به میزان 3/395 کیلوگرم و سوپرفسفات تریپل 6/195 کیلوگرم تامین می شود.
ارایه مدل برنامه ریزی آرمانی جامع تولید با رویکرد فازی در صنعت پالایش نفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مدل ریاضی برنامه ریزی جامع تولید با رویکرد فازی در صنعت پالایش نفت ارایه می گردد. بعد از مرور ادبیات و ارایه پیشینه تحقیق در صنعت پالایش نفت به ارایه مدل در این مقاله می پردازیم. مدل ساخته شده با مدل حاصل از برنامه ریزی تولید با روند جاری مقایسه می گردد. اطلاعات مورد نیاز برای انجام پژوهش با استفاده از انواع روش های میدانی، کتابخانه ای، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه حاصل می گردد. در این تحقیق پس از جمع آوری اطلاعات مدل سازی، به حل مدل می پردازیم. مدل سازی با استفاده از برنامه ریزی آرمانی انجام می شود که برای رتبه بندی و تعیین اوزان از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردیده است. به این ترتیب که پرسشنامه ای طراحی می شود و از پرسشنامه جهت گرد آوری داده های مورد سوال به منظور تدوین وزن هر پرسش و در نهایت اوزان تابع هدف استفاده گردیده است. برای کسب اعتبار علمی پرسشنامه طراحی شده از روش روایی محتوایی استفاده شده است. به این ترتیب که پرسشنامه ابتدایی تدوین و طراحی گردیده است و پس از کسب نظرات متخصصین امر باز نگری و تدوین نهایی انجام می گردد. در این روش با محاسبه آلفای کرانباخ اعتبار پرسشنامه اندازه گیری و مشخص می شود. برای حل مدل بیشترین مقدار وزن به آرمان مهمتر و کمترین مقدار وزن به آرمان کم اهمیت تر نسبت داده می شود؛ سپس داده های مساله را وارد مدل کرده و با استفاده از نرم افزار لینگو که یک نرم افزار تحقیق در عملیات است، به حل مدل می پردازیم. در نهایت خروجی های حاصل از حل مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مواردی از جمله میزان تولید، بازده پالایشگاه و درآمد سرانه هر بشکه با وضع موجود مقایسه می شود.مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا با استفاده از شیوه های ریاضی در امر برنامه ریزی تولید، یک مدل ریاضی برای برنامه ریزی تولید در صنعت پالایش نفت ارایه دهد، به گونه ای که بتوان یک الگوی مناسب از ارتباطات منطقی بین عملیات را تدوین و به کمک آن مسوولین ذیربط را در امر برنامه ریزی آتی کمک نمود.
به کارگیری مدل برنامه ریزی آرمانی جهت بهینه سازی برنامه ریزی تولید در شرکتهای فرآورده های گوشتی
حوزه های تخصصی:
با افزایش سطح رقابت در دهه های اخیر، مدیریت شرکتها توجه خود را معطوف به اهداف گوناگون و متعددی نظیر تامین سود پایدار، افزایش یا حداقل حفظ سهم در بازار، تنوع محصولات، تثبیت قیمتها و دهها هدف دیگر می کنند که این اهداف گاه متعارض نیز می باشند. با توجه به این تعدد هدف در شرایط واقعی، برنامه ریزی خطی که ضرورتاً یک هدف یا معیار را در برنامه ریزی مورد توجه قرار می دهد، نمی تواند ابزار مناسبی برای برنامه ریزی در این شرایط باشد. به عبارت دیگر
در برنامه ریزی تولید ترکیبی، باید طوری عمل شود که علاوه بر تخصیص بهینه منابع محدود،
اهداف متعدد و گاه متعارض نیز تا حد ممکن برآورده شود.
مدل برنامه ریزی آرمانی راه حرکت همزمان به سوی چندین هدف حتی اهداف متعارض را
نشان می دهد؛ بنابراین در شرایط واقعی طراحی سیستم ها می توان از برنامه ریزی آرمانی به عنوان ابزار کارآمد در طراحی سیستم های عملیاتی استفاده کرد. در این مقاله، ابتدا مدل برنامه ریزی آرمانی
و دلایل استفاده از این مدل توضیح داده شد، سپس یک مدل برنامه ریزی آرمانی برای بهینه سازی برنامه ریزی تولید با توجه به منابع و امکانات و محدودیتهای شرکت مورد مطالعه طراحی می شود
تا شرکت بتواند به اهداف متعدد خود تا حد امکان دست یابد.
روشی برای غربال سازی معیارها یا متغیرها با استفاده از برنامه ریزی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تصمیم گیری، معمولاً مدیران با مسائل انتخاب مواجهند. انتخاب یک یا چند گزینه از بین گزینه های مختلف تصمیم گیری، انتخاب بین معیارهای مختلف یا غربال سازی معیارها به منظور کاهش آنها به منظور تحلیل بهتر مسئله، انتخاب یک یا چند راهبرد برای دست یابی به رفاه عمومی، از جمله این مسائل به شمار می روند. آنچه در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد مسئله انتخاب از بین معیارهای مختلف یا عمل غربال سازی معیارهاست. راه های مختلفی برای غربال سازی وجود دارد که برای نمونه می توان به پالایش آنها در جلسات گروهی باحضور خبرگان، رای گیری، به کارگیری قانون 20-80 و ... اشاره کرد. مشکل این نوع روش ها، وجود خبرگان مختلف با دیدگاه های گوناگون است زیرا خبرگان هر حوزه بر روی معیارهای انتخابی خودشان تاکید بیشتری دارند. این امر موجب می شود تا هر یک از خبرگان، اهمیت معیارهای خود را بیش تر از سایر معیارهای دیگران مورد توجه قرار دهند. معمولاً سعی بر آن است آن دسته از معیارهایی انتخاب شود که بین تمام خبرگان مشترک باشد و بتواند پوشش بیش تری را از دید خبرگان مختلف به مسئله ارائه دهد. به عبارت دیگر سعی بر انتخاب معیارهایی است که اجماع بیشتر و عدم توافق کمتری را به دنبال داشته باشد. این مقاله با ارائه یک مدل برنامه ریزی آرمانی، سعی بر انتخاب آن دسته از معیارها داشته است که عدم توافق بین خبرگان را با در نظر گرفتن مقیاس ترتیبی حداقل سازد. مدل های برنامه ریزی آرمانی ارائه شده از جنبه های مختلف مورد بحث قرار می گیرد. به منظور بررسی درستی و راستی آزمایی مدل، از یک مسئله واقعی استفاده شده است.
تعیین الگوی کشت دشت کاشمر بر اساس حفظ و نگهداری کیفیت منابع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر با بررسی اثر مصرف کودهای شیمیایی و برداشت های بی رویه بر کیفیت منابع آب زیرزمینی، رتبه بندی محدودیت استفاده از زمین های کشاورزی برای حدود 700 هکتار از اراضی دشت کاشمر تعیین شد. بدین منظور اراضی کشاورزی مورد مطالعه به 8 زیربخش تقسیم شد و کیفیت و محدودیت استفاده بیشتر از این اراضی با استفاده از معیارها و فاکتورهای درنظرگرفته شده، توسط روش ویکور برنامه ریزی چندمعیاره رتبه-بندی شدند. سپس، با طرح ریزی مدل برنامه ریزی آرمانی وزنی با در نظرگرفتن 4 هدف زیست محیطی و اقتصادی به طور همزمان برای هر زیربخش، الگوی بهینه کشت و مدیریتی استفاده پایدار از منابع آب زیرزمینی و دست یابی به کشاورزی پایدار پیشنهاد شد. داده های مورد نیاز از اداره جهادکشاورزی، سازمان آب منطقه ای و اداره هواشناسی شهرستان کاشمر در سال 1389 جمع آوری شد. نتایج مطالعه نشان داد که برای جلوگیری از صدمات بیشتر به کشاورزی منطقه، اولویت بندی محدودیت های استفاده از زمین بایستی اجرا شود. نتایج بررسی کیفیت منابع آب کشاورزی درسال های 1387 و 1389 نشان داد که افزایش جبهه شوری در زیربخش های مختلف دشت گسترش یافته و در آینده ای نه چندان دور، کشاورزی منطقه آسیب جدی خواهد دید. بنابراین، لازم است که برنامه هایی از قبیل مدیریت منابع آب زیرزمینی، تغییر الگوی کشت، افزایش سطح زیرکشت گیاهان مقاوم تر به شوری، جایگزینی کودهای شیمیایی با کودهای آلی و توجه به کشاورزی پایدار در منطقه مورد توجه قرار گیرد تا بتوان مدیریت جامعی را در بهره برداری از منابع آب زیرزمینی منطقه داشت.
طراحی مدل ریاضی مدیریت دارایی و بدهی بااستفاده از برنامه ریزی آرمانی در شرکت های بیمه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دارایی و بدهی از مباحث مهم در برنامه ریزی استراتژیک مؤسسه های مالی است. هدف از این پژوهش، ارائة مدل مدیریت دارایی و بدهی در شرکت های بیمه است که باتوجه به وجود اهداف متعدد و گاه متعارض و پیچیدگی حاصل از آن، از برنامه ریزی آرمانی جهت مدل سازی استفاده شد. جهت نیل به این هدف، ابتدا یکی از شرکت های بیمه در ایران به عنوان مطالعه موردی انتخاب و سپس صورت های مالی و روابط حاکم بر آنها به همراه شرایط خاص حاکم بر این شرکت ها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در مدل ساخته شده تلاش می شود تا همراه با تحقق الزامات قانونی حاکم بر شرکت های بیمه، به اهداف مدیریتی همچون دستیابی به سهم خاصی در بازار و کاهش ضریب خسارت تا میزان مشخصی نیز برسیم. جهت حل مدل از نرم افزار لینگو و مطلب استفاده شده است. نتیجة حاصل از حل مدل، به تخصیص بهینة منابع (سرمایه گذاری بهینه) و تجهیز بهینة آن (جذب مقدار حق بیمة مشخص در هر رشته بیمه ای) کمک می کند.
بهینه کاوی رقابتی ابزاری برای تحلیل گلوگاه استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم سازی در شرایط رقابتی چالشی است که مدیران با آن روبرو هستند. شناسایی عوامل موفقیت استراتژیک هر شرکت و تعیین موقعیت خود نسبت به رقبا با توجه به آن عوامل راه کاری است که مدیریت عالی شرکت ها برای بقا در شرایط رقابتی از آن بهره می برند. هدف مقاله ی حاضر توسعه یک روشی کمی به منظور بهینه کاوی رقابتی است . در مقاله حاضر متوسط هزینه ی تولید یک تن محصول، ارزش ویژه برند شرکت، کیفیت محصول، قابلیت بازاریابی و فروش، قابلیت خرید و دسترسی به منابع، رضایت مشتری، انعطاف پذیری تولید، قابلیت های بخش مهندسی، قابلیت تحقیقات فنی، تعداد طرح های توسعه به کمک نظر خبرگان صنعت عنوان عوامل موفقیت حیاتی شرکت های تولیدی در صنعت لوله و پروفیل فولادی در نظر گرفته شده است. سپس به کمک روش تاپسیس راه حل بهینه ی مثبت به عنوان الگوی بهینه ی مثبت و راه حل بهینه ی منفی به عنوان الگوی بهینه ی منفی تعیین گردید.این دو الگو به عنوان الگوی های بهینه یابی رقابتی مد نظر قرار گرفته است.پس از آن با توجه به محدودیت سیستمی بودجه، با استفاده از برنامه ریزی آرمانی صفر و یک دو هدفه برای هر یک رقبا سعی شده تا فاصله ی هر رقیب از الگوی بهینه ی مثبت حداقل و فاصله از الگوی بهینه ی منفی حداکثر گردد. نتایج نشان می دهد که هریک از رقبا به منظور رسیدن به الگوی بهینه می بایست به کدام یک از عوامل حیاتی موفقیت توجه نماید.
مدل بودجه ریزی بر مبنای عملکرد استوار- فازی رویکردی در مدیریت ریسک تخصیص بودجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الزامات قانونی و علمی تغییر ساختار بودجه ریزی در نظام دانشگاهی از برنامه ای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری در پی الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع، مدل ریاضی که دربرگیرنده ساختار دوگانه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد (PBB) در دانشگاه باشد، مشاهده نشد. از اینرو هدف این تحقیق ارائه مدل استوار- فازی RFPBB بوده به نحوی که از یک سو تخصیص بودجه به برنامه ها براساس اهمیت هر برنامه و از سوی دیگر تخصیص بودجه به دانشکده ها بر اساس سرانه دانشجویی مصوب وزارت علوم،تحقیقات و فناوری مورد توجه قرارگیرد. با درنظرگرفتن معیارهای گوناگون در دانشگاه، و با توجه به عدم قطعیت های تصادفی و فازی موجود در تعیین پارامترهای مسأله، دو سناریوی مورد بررسی قرار گرفت. سناریوی اول مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه قطعی و سناریوی دوم مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه فازی درنظرگرفته شد. در این مدل به منظور تعیین ضریب اهمیت هرگروه آموزشی جهت تخصیص بودجه به آن از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA) با مدل پایه CCR نهاده گرا استفاده شد. همچنین وزن آرمان ها و میزان اهمیت هر برنامه براساس مقایسات زوجی توسط خبرگان تعیین گردید. این مدل ریاضی استوار- فازی دارای 5 آرمان، 1142 محدودیت و 994 متغیر تصمیم است.
نتایج ارائه شده در دو سطح کلان و عملیاتی و همچنین شبیه سازی مدل قطعی و استوار- فازی، نشان از قابلیت بسیار بالای مدل استوار- فازی نسبت به مدل قطعی، در پاسخگویی به عدم قطعیت موجود در پارامترهای مسأله و همچنین مدیریت سطح ریسک تصمیم دارد.
تعیین برنامه کشت بهینه زراعی بخش لاله آباد شهرستان بابل با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی بهینه کشت برنامه ای است که با هدف مدیریت بهینه ترکیب مکانی محصول تدوین می شود. با توجه به گستردگی پهنه مرزی کشور و تنوع اقلیمی مناطق گوناگون، رسیدن به الگوی کشت مناسبی که از آن بتوان حداکثر بهره برداری را از عوامل و نهاده های تولید به دست آورد ضرورتی انکارناپذیر است. هدف اصلی این مقاله به کارگیری مدل برنامه ریزی آرمانی جهت تعیین الگوی بهینه کشت و مقایسه آن با شرایط موجود به منظور دستیابی هم زمان به اهداف اقتصادی و زیست محیطی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه در سال زراعی 1389-1390 از بخش لاله آباد شهرستان بابل به دست آمد. جامعه آماری تعداد 350 نفر بهره بردار بودند که 100 نفرشان به صورت تصادفیِ طبقه بندی شده انتخاب شدند و اطلاعات لازم از آن ها از طریق تکمیل پرسش نامه اخذ گردید. بر اساس نتایج مطالعه، کشت محصول برنج به منظور پایداری منابع آب و کاهش مصرف کود شیمیایی و حفظ محیط زیست باید کاهش یابد که به جای آن، افزایش سطح زیر کشت سیر و کلزا به منظور افزایش بازده برنامه ای (درآمد ناخالص) منطقه پیشنهاد شده است. استفاده از الگوی پیشنهادی درآمد را حدود 10 درصد افزایش می دهد و مصرف منابع مهم دیگر همچون کود شیمیایی، آب و نیروی کار را 9 تا 10 درصد می کاهد که این امر منجر به پایداری منابع و حفظ محیط زیست در منطقه می شود. طبقه بندی JEL : C61، C02
ارائه الگوی مناسب جهت پیاده سازی سیستم نگهداری و تعمیرات در کارخانجات خطوط تولید پیوسته با رویکرد مدل های تصمیم گیری و برنامه ریزی آرمانی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر نگرش مدیران و پرسنل از تفکر قدیمی ""هر گاه خراب شد تعمیر می شود"" به سمت جستجو برای انتخاب مناسب ترین برنامه نت، می تواند به سود دهی واحدهای اقتصادی منجر شود.
پژوهش حاضر با تکیه بر برنامه ریزی آرمانی فازی در صدد انتخاب راهبرد بهینه نگهداری و تعمیرات تجهیزات کلیدی در صنایع کاغذ سازی می باشد. بر این اساس برای تعدادی از پمپ های آب، روغن و خمیر کاغذ در شرکت تولیدی کاغذ کسری به عنوان مجموعه ای از کلیدی ترین تجهیزات تولیدی شرکت، سیاست گذاری بهینه نت صورت گرفته است. برای هر حالتی از شکست پمپ ها با توجه به معیارهایی که از تکنیک تجزیه و تحلیل شکست و آثار آن (FMEA)که عبارتند از درجه وقوع، درجه شدت و درجه تشخیص در نظر گرفته می شود ساختار شبکه ای به کمک تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای ترسیم و بعد از تعیین اوزان، از طریق حل مدل برنامه ریزی آرمانی استراتژی بهینه برای هر شکست تعیین می شود. نتایج حاکی از آن است که راهبرد نگهداری و تعمیرات پیشگویانه و پیشگیرانه نسبت به راهبرد اصلاحی در استفاده از منابع و کاهش شکست ها برتری دارند. لذا این راهبردها اطلاعات مفیدی در اختیار مدیران نگهداری قرار می دهد تا جنبه های منفی یک شکست محدود گردد.
مدل سازی ریاضی انعطاف پذیری زنجیره تأمین با استفاده از برنامه ریزی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییرات شرایط تولید و بازار، شرکت ها با فشار زیادی مواجه شده اند. یکی از راه های برخورد با این فشارها، مفهوم زنجیره تأمین و افزایش انعطاف پذیری آن برای برآوردن نیازهای متفاوت مشتریان است. با وجود اهمیت فراوان انعطاف پذیری زنجیره تأمین، کمبود مدل های تحلیلی مناسبی که روابط بین میزان انعطاف پذیری در یک سیستم و سطح عملکرد کلی سیستم را توضیح دهد، همچنان احساس می شود. بنابراین، در این مطالعه یک مدل ریاضی برای انعطاف پذیری زنجیره تأمین ارائه شده است. مطالعة حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و از انواع تحقیقات توصیفی است.این مطالعه در دو مرحله انجام شده است؛ شناسایی ابعاد انعطاف پذیری زنجیره تأمین و مدل سازی ریاضی آن با استفاده از برنامه ریزی آرمانی. ابعاد شناسایی شده در مرحلة اول، انعطاف پذیری نیروی انسانی، ماشین آلات، تعمیرات و نگهداری و فرایند هستند که ابعادی عمومی و مهم برای ارزیابی هر یک از سه سطح تأمین، تولید و مونتاژ در زنجیره تأمین به شمار می روند. حاصل مرحلة دوم، طراحی مدلی ریاضی برای هر یک از این سه سطح، به صورت جداگانه اما وابسته به سایر سطوح از طریق تابع هدف شان بود که محدودیت های شان براساس ابعاد شناسایی شده در مرحلة اول تعریف شده اند.
طراحی مدل برنامه ریزی تولید چندمحصولی در زنجیره تأمین براساس رویکرد برنامه ریزی آرمانی (مطالعه ی موردی: گروه صنعتی برنز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها با تغییر مداوم نیاز مشتریان و وجود رقابت های شدید در سطح جهانی، باچالش های متعددی مواجه شده اند. هدف مدیریت زنجیره عرضه، بهینه سازی کلیه تصمیماتی است که در طول این زنجیره اعم از عرضه کنندگان مواد اولیه، خطوط تولید، انبار محصول نهایی و مشتریان به وقوع می پیوندد. هدف این تحقیق، طراحی و ارائه ی مدل برنامه ریزی ریاضی تولید برای چند محصول در زنجیره عرضه گروه صنعتی برنز است. مدل ارائه شده در این تحقیق، مدل برنامه ریزی خطی آرمانی است که بر حداقل کردن هزینه های لجستیک و هزینه دیرکرد تحویل محصول به مشتری و حداکثر کردن درآمد فروش تمرکز دارد. همچنین وزن آرمان ها براساس مقایسات زوجی توسط خبرگان تعیین گردید. این مدل ریاضی 4 آرمان، 188 محدودیت و 510 متغیر دارد. مدل طراحیشده در این تحقیق، با جمع آوری اطلاعات از گروه صنعتی برنز حل گردید و جواب بهینه به دست آمد. پس از مقایسه جواب های حاصل از حل مدل با وضع موجود، کارایی مدل با استفاده از نظر خبرگان در مورد مطالعه تایید شد.
بهینه سازی الگوی کشت محصولات زراعی در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: دشت سهل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: کشاورزی در جوامع از نقش اساسی برخوردار است. کارکرد بی بدیل این بخش اقتصادی، لزوم توجه جدی به مقوله توسعه پایدار کشاورزی را می رساند. دستیابی به این مهم مستلزم اتخاذ برنامه ها و سیاست های متعددی است که بهسازی و ساماندهی الگوی کشت محصولات کشاورزی را می توان اقدامی بنیادی برای توسعه پایدار کشاورزی برشمرد. دشت سهل آباد در شهرستان نهبندان یکی از نواحی جغرافیایی شرق کشور است که با محدودیت های شدید محیط انسانی و طبیعی مواجه است. در این مقاله سعی شد تا با بهره گیری از مدل برنامه ریزی آرمانی، الگوی بهینه کشت محصولات زراعی در دشت سهل-آباد با تأکید بر بهره وری اقتصادی بنیان های طبیعی تولید هم چون آب ارائه شود.
روش: مقاله حاضر کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه مشتمل بر 250 بهره بردار ساکن در 28 روستا از آبادی های دشت سهل آباد بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه الگوی کشت به کمک تحلیل خوشه ای و محاسبه توابع مدل برنامه ریزی آرمانی یا چندهدفه صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج نشان داد کشت محصول ارزن در الگوی کنونی هم به لحاظ اقتصادی و هم زیست محیطی فاقد صرفه است. هم چنین اهداف اقتصادی در این محدوده از اولویت برتری در قیاس با اهداف زیست محیطی برخوردار است. الگو بهینه ارائه شده در هر دو ساختار برنامه ریزی آرمانی و در تمامی گروه ها سبب کاهش مصرف مقادیر نهاده های محدودکننده تولید می شود.
محدودیت ها/ راهبردها: نبود آمار به روز از هزینه های تولید در بخش کشاورزی به ویژه زراعت در محدوده مورد مطالعه.
راهکارهای عملی: بازدید میدانی و تکمیل پرسشنامه های هزینه / درآمدسنجی برای محصولات کشاورزی.
اصالت و ارزش: ویژگی خاص نوشتار حاضر آن است که الگوی بهینه کشت محصولات زراعی را برای ناحیه ای ارائه می کند که از لحاظ محیطی شکنندگی و آسیب پذیری بالایی دارد و نتیجه تحقیق می تواند مورد استفاده برنامه ریزان قرار گیرد.