فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرهای جدید با عملکرد غالب خوابگاهی در منطقه کلانشهری تهران منجر به گسترش حوزه تأثیر و تأثرِ کلانشهر تهران به فراتر از مرزهای آن شده است. حوزهتأثیرپدیدآمده،زادهوزایندهسفرهایی با هدف اشتغالاست. این سفرهای آونگی در حقیقت نشان دهنده تمرکز اشتغال و فعالیت در شهر تهران می باشد. در این بین همگرا ساختنِ نظام محل اسکان و محل اشتغال، هدف فراموش شده ی شهرهای جدید ازجمله شهر جدید پردیس است. روش شناسی پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری، ساکنان شهر جدید پردیس و حجم نمونه 382 نفر از شاغلین ساکن در این شهر می باشد. روند تعادل و یکپارچگی نظام اسکان و اشتغال در شهر جدید پردیس با دو شاخصِ روند تغییرات مسافت و زمانِ سفرهای کاری و همچنین مقایسه روند تغییرات کاربری های شهریِ مربوط به ایجاد اشتغال و فعالیت با روند تغییرات کاربری مسکونی، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد که شهر جدید پردیس در حال حرکت به سمت تشدید عدم تعادلِ بین سکونت و اشتغال و واگرایی نظام اسکان و اشتغال می باشد. پایش همگرایی یا واگرایی نظام اسکان و اشتغالِ شهرهای جدید، می تواند رویکردهای مدیریت تحولات فضایی را تنظیم و بهبود بخشد.
ارزیابی میزان کیفیت مجتمع های سکونتی با تأکید بر رویکرد رضایت مندی در محله نواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ضرورت بازنگری و ارزیابی پروژه های توسعه شهری به ویژه طرح های تأمین نیازهای سکونتی اقشار کم درامد در خصوص میزان دست یافتن به اهداف مورد مطالعه صورت گرفت. به این ترتیب محدوده مطالعه شده، یعنی سه فاز اجراء شده پروژه نواب انتخاب شده و میزان کیفیت مجتمع های سکونتی نواب با استفاده از رویکرد رضایتمندی ارزیابی گردید. همچنین وجود یا عدم تأثیر برخی از متغیرهای شخصی و خانوار بر درک میزان رضایت مندی از سوی ساکنان مختلف سنجش شد. حجم نمونه شامل 270 عدد و جمع آوری داده ها از طریق پرکردن پرسشنامه و یا مصاحبه رودررو و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss Ver 15انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان رضایت مندی ساکنان نواب از واحدهای سکونتی تقریباً در حد متوسط (5>95/2>1 با میانه نظری 3) ارزیابی شد. در بین 6 عامل سازنده رضایت مندی از مجتمع های سکونتی، ساکنان تنها از امنیت مجتمع اظهار رضایت مندی کردند. روابط همسایگی را در حد متوسط و از سایر عامل ها (تسهیلات مجتمع، بهداشت مجتمع، دید و منظر، ویژگیهای کالبدی) اظهار نارضایتی کردند. تسهیلات مجتمع بالاترین و امنیت مجتمع و دید و منظر کمترین اهمیت را از دید ساکنان داشتند. در بررسی میزان تأثیر متغیرهای شخصی و خانوار بر رضایتمندی درک شده از سوی ساکنان نتایج نشان داد که هیچ کدام از این متغیرها تأثیرگذار نبودند.
توانمندسازی گامی اساسی در جهت نیل به توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روستایی تا حدودی تابعی از توانمندسازی روستاییان است، زیرا تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان به توسعه روستایی منجر می شود. در این ارتباط، همان طوری که روستاییان از پذیرش روش های جدید و جدیدتر استقبال می کنند، به تبع آن افکارشان نیز متحول می گردد و در نتیجه نگرش جدیدی در آنها نسبت به فعالیت های کشاورزی و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد می شود و با ارتقای ظرفیت های شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار مناطق روستایی را فراهم می سازند. گفتنی است هدف کلی تحقیق حاضر، نقش توانمند سازی در توسعه روستایی است. روش تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی تبیینی یا تحلیلی به شمار می رود. علاوه براین، برای انجام تحقیق نوزده روستای نمونه به صورت تصادفی طبقه ای و 137 نفر از روستاییان از طریق فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین، در این تحقیق، داده های خام برای اندازه گیری شاخص ها از طریق مصاحبه،مشاهده، پرسشنامه، اسناد و مدارک گردآوری شد. افزون بر این، برای تعیین روایی محتوای پرسشنامه از دیدگاه کارشناسان و تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS استفاده شد. در نهایت، در مقاله حاضر برای پاسخ به سؤال تحقیق با تهیه یک سری شاخص های تبیین کننده توسعه روستایی و توانمندسازی و سنجش آن در سطح مناطق روستایی نمونه شهرستان مشگین شهر، نگارنده به ارتباط معنادار بین توانمندسازی و توسعه روستایی با استفاده از آزمون آماری پیرسون دست یافته است.
پهنه بندی خطر سیل در مراکز انسانی و اقتصادی استان خراسان جنوبی با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط 1- مقدمه سیل یک پدیده طبیعی است که در هنگام بروز مانند هر بلای طبیعی دیگری دارای آثار تخریبی غیرقابل اجتناب است. بر اساس جغرافیای طبیعی کشورمان و میزان حادثه خیزی برخی مناطق آن، در بعضی موارد اثرات سوء ناشی از وقوع سیل موجب خسارات جانی و مالی جبران ناپذیری شده است. بخش اعظم مراکز انسانی کشور به لحاظ برخورداری از موقعیت کوهپایه ای و آب و هوای خشک و نیمه خشک، که در آن بارشها اغلب بصورت ناگهانی و سیل آسا بوده و پس از یک بارش بلافاصله روان آب ها ایجاد می شود، کشور را مستعد سیل خیری زیاد کرده است که سالانه خسارات هنگفتی به منابع کشاورزی و مالی مردم وارد می آورد. استان خراسان جنوبی نیز به دلیل اقلیم نیمه بیابانی و خشک و بارشهای نامنظم و سیل آسا، از پتانسیل سیل خیزی قابل توجهی برخوردار است که فعالیتهای انسانی و به هم خوردن تعادل اکولوژیک نیز موجب افزایش میزان خسارات شده است. لزوم مطالعه این استان از جهت پهنه بندی خطر سیل و مشخص کردن مراکز انسانی و اقتصادی و زیربنایی در معرض سیل یکی از گامهایی است که می تواند موجب افزایش آگاهی نسبت به این امر و چاره جویی برای آن باشد. 2- روش شناسی با توجه به هدف پژوهش حاضر، داده های مورد نیاز شامل داده های اقلیمی، هیدرولوژی، توپوگرافی، کاربری اراضی، مناطق در معرض خطر سیلاب شامل قنوات، چاه، چشمه، مراکز فعالیت اقتصادی و سکونتگاه های انسانی می باشد. داده های اقلیمی مورد نیاز از پایگاه داده های سازمان هواشناسی کشور در دوره آماری 1975-2010 و استان خراسان جنوبی تهیه گردیده است. داده های هیدرولوژی از پایگاه داده های شرکت منابع آب ایران استفاده شده است. همچنین داده های مربوط به خسارات ناشی از سیلاب در سطح استان از سازمان جهاد کشاورزی و پایگاه داده های مخاطرات وزارت کشور استخراج شده است. برای تهیه نقشه های پهنه بندی خطر سیلاب از روش های زمین آمار و تحلیل های فضایی و رتبه بندی فاکتورهای مؤثر در سیلاب فازی و با کمک نرم افزار GIS انجام شده است. 3- بحث خسارات سیل در استان خراسان جنوبی در گذر زمان و با افزایش فشار جمعیت و فعالیتهای انسانی به اکوسیستم و به هم خوردن تعادل اکولوژیکی تشدید شده است. عوامل مختلف مؤثر در پهنه بندی خطر سیل خیزی استان خراسان جنوبی تحت تأثیر چهار گروه زیر می باشد: گروه اول: شامل مشخصات توپوگرافی و موفولوژیک حوضه های آبی و کاربری اراضی. گروه دوم: شامل مشخصات اقتصادی و تأسیسات زیربنایی که بیشترین خسارات را در رخدادد سیلاب ها متحمل می شوند. گروه سوم: شامل متغییرهای دبی سالانه، دبی لحظه ای، بارش 24 ساعته، میزان احتمال وقوع، مقدار دبی در دوره برگشت های مختلف. گروه چهارم: شامل متغییرهای میانگین دما، حداقل و حداکثر متوسط دما و نوع اقلیم می باشد. لایه های مؤثر در سیلاب نیز شامل: شیب، شبکه زهکشی طبیعی و شرایط اقلیمی می باشند. وزن دهی به لایه های مؤثر در سیلاب، در چارچوب منطق فازی صورت گرفته است. شاخص های استفاده شده در این مورد شامل شاخص Dunn Index، FCM و ASW می باشد. که شاخص ASW در بین گروه های موثر بر خطر سیلاب به صورت زیر است: گروه 1: 79%؛ گروه 2: 8/79%؛ گروه 3: 83%؛ گروه 4: 17%. طبقه بندی حوضه های آبریز استان خراسان جنوبی از نظر خطر سیل خیزی و خسارات ناشی از آن نیز بصورت زیر است: 1- خطر شدید (قائن- موسویه- خوسف-سرایان)، 2- خطر نسبتاً شدید (فردوس- درح-زهان-طبس سینا)، 3- خطر متوسط (مرزی-شاهرخت- نهبندان-شاسکوه) و 4- خطر کم (قلعه زری-ده سلم- بندان). 4- نتیجه گیری نتایج پهنه بندی خطر سیل خیزی در استان خراسان جنوبی نشان می دهد که بخش زیادی از جوامع انسانی ساکن در آن شامل 9 شهر و 153 روستا با مجموع بیش از 250 هزار نفر جمعیت که بیش از 37 درصد جمعیت استان را تشکیل می دهد، در معرض خطر سیل قرار دارند و علاوه بر آن شمار زیادی از مراکز مهم و حیاتی این استان از جمله فرودگاه، دانشگاه، نیروگاه برق و بیمارستان نیز در خطر قرار گرفته اند. این امر نشان می دهد که در گذشته فعالیتهای توسعه ای و مکان یابی و تخصیص کاربری های اراضی با اصول و ضوابط علمی و آمایشی انجام نشده است.
سنجش میزان رضایتمندی ساکنان بافت قدیم شهر آران و بیدگل از شاخص های کیفیت زندگی
حوزههای تخصصی:
بافت قدیم شهر به عنوان بستر زیست انسان شهرنشین، نیازمند تامین استانداردهایی است که در یک نگاه می توان آن را استانداردهای کیفیت زندگی نامید. کیفیت زندگی در واقع مفهومی چندبعدی و پیچیده است که از سوی متفکران علوم شهری و سایر اندیشمندان علوم مختلف مطرح و مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف این تحقیق، شناسایی میزان رضایتمندی ساکنان بافت قدیم شهر آران و بیدگل از شاخصهای کیفیت زندگی است. تحقیق حاضر از نظر هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، به دو صورت اسنادی و پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل 3433 نفر سرپرستان خانوار ساکن در بافت قدیم شهر آران و بیدگل در سال 1389 است که با استفاده از رابطه کوکران و سهم اطمینان 95 درصد تعداد 350 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص CSM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که در بین بخشهای مختلف، میزان رضایتمندی ساکنان بافت قدیم شهر در شاخص های اجتماعی بیشتر از سایر بخشها بوده و شاخص اقتصادی در رتبه دوم و بعد از آن شاخص خدماتی قرار دارد، این در حالی است که شاخص کالبدی کمترین میزان رضایتمندی را دارا بوده است. بنابراین، میتوان گفت که اهداف اجتماعی به نسبت اهداف دیگر، مؤثرتر واقع شده و مطلوب نظر ساکنان قرار گرفته است. همچنین نتایج آزمون فرضیات نشان میدهد که میان پایگاه اقتصادی – اجتماعی افراد و میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی رابطه معنادار وجود دارد.
تحلیل فضایی توسعه منطقه ای استان کرمانشاه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. هدف از این پژوهش بررسی و سنجش میزان برخورداری شهرستان های استان کرمانشاه از شاخص های توسعه به منظور دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در استان مذکور است. جامعه آماری پژوهش را شهرستان های استان کرمانشاه تشکیل می دهد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 61 شاخص بر پایه سالنامه آماری سال 1390 و با بهره گیری از سه مدل VIKOR، ELECTRE، SAW و ادغام نتایج با تکنیک کپلند، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود را در میان شهرستان های استان کرمانشاه تعیین نماید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده و بین شهرستان های استان از نظر میزان توسعه یافتگی نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد و این تفاوت و نابرابری در بخش های مختلف زیربنایی-زیرساختی، اقتصادی، بهداشتی –درمانی، فرهنگی، آموزشی، بهزیستی –اجتماعی می باشد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از مدل کپلند، از مجموعه شهرستان های استان کرمانشاه فقط شهرستان سرپل ذهاب در طبقه توسعه یافته و بقیه در طبقه نیمه توسعه یافته و محروم قرار گرفتند. برای کاهش میزان نابرابری های توسعه یافتگی در استان بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که توزیع شاخص های بهداشتی، آموزشی و شاخص های زیرساختی بایستی به سمت رشد متوازن هدایت شوند و در این میان بر شاخص های زیرساختی بیشتر از شاخص های دیگر تأکید شود.
تأثیر بازارچه های مرزی در توسعه سیاسی- فضایی مناطق روستایی مرزی مطالعه موردی: مرز باشماق مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل موثر در تحولات جمعیتی و کالبدی سکونتگاه های پیرامون کلان شهرها و پیامدهای آن، پژوهش موردی: شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرپذیری و رشد کلان شهر ها همواره ملازم با دگرگونی هایعمده درنواحی پیرامونیآن ها است. کلان شهر ملی تهران در دهه های اخیر با رشد بالای خود موجب افزایش جمعیت و گسترش فیزیکی شهرها و روستاهای پیرامونش شده است.هدف اصلی این تحقیق، بررسیو تحلیل عوامل موثر بر تحولات جمعیتی و کالبدی شهر قرچک به عنوان یکی از سکونتگاه های پیرامون کلان شهر تهران و پی آمدهای آن است. روشپژوهش روشتوصیفی- تحلیلی وروشجمع آوری اطلاعاتمبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه عمیق و تکمیل 300 پرسشنامه خانوار به صورت تصادفی) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون چندگانه، تفسیر تصاویرماهواره ایشهر قرچک (سال های 1366 و 1390) و مدل هلدرن استفاده شده است. نتایج تحقیق گواه بر این است که، شهر قرچک به دلایلی همچون قرارگرفتن در محور تهران- ورامین، مسافت کوتاه و دسترسی آسان به کلان شهر تهران و خدمات آن، و همچنین ارزانی زمین و مسکن، مهاجرپذیری و در نتیجه، رشد جمعیتی و کالبدی بالایی داشته است؛ به گونه ای که به عنوان عرصه ای تکمیلی برای کارکردهای کلان شهر تهران، در زمینه سکونتی- خوابگاهی ایفاء نقش نموده است. بر اساس تحلیل مدل هلدرن، 68 درصداز رشد فیزیکی شهر قرچک مربوط به رشد جمعیت و 32 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است، که این رشد سریع سبب ایجاد تغییرات گسترده در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی شهر شده است.
بررسی وضعیت مسکن در سکونتگاه های غیر رسمی و ارایه راهبردهای ساماندهی آنها نمونه موردی: سکونتگاه های واقع در حریم 5 تا 10 کیلومتری نیروگاه اتمی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مسکن به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان است و تأمین مسکن مناسب برای انسان همواره از مشکلات اساسی پیشروی انسان و نیازهای او می باشد. امروزه با گسترش سریع شهرها و افزایش تقاضا برای مسکن، تأمین این نیازها با مشکلاتی روبرو می-باشد که باعث می شود عده ای از مردم با ایجاد مساکن غیر استاندارد و خارج از چارچوب قانون علاوه بر ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی در مساکنی زندگی کنند که مطابق با اصول و استانداردهای شهرسازی نباشد. بنابراین بررسی مشکلات مربوط به مسکن در سکونتگاه های غیر رسمی و برنامه ریزی صحیح برای حل این مشکلات از مهم ترین مسایل رویاروی مدیران شهری می باشد.
این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن توصیفی- تحلیلی میباشد و 19 شاخص، شامل شاخص های کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و پرسش نامه و همچنین به روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. داده ها و اطلاعات به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است.
نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که یکی از دلایل اصلی ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی در حریم 5 تا 10 کیلومتری نیروگاه اتمی بوشهر اسکان افراد کم درآمد و فقیری می باشد که به دلیل عدم توانایی برای تأمین مسکن به صورت قانونی و در چارچوب طرح جامع شهر، به ساخت و سازهای غیر رسمی در این محدوده اقدام نموده اند. بنابراین، با توجه به روحیه مشارکت پذیری ساکنان این سکونتگاه ها و امید به آینده بهتر این سکونتگاه ها بهترین راهکار برای کاهش مشکلات و بهبود وضعیت سکونتگاه ها ایجاد هماهنگی بین سازمان های مختلف و مسؤول شبکه زیر ساختی و تشویق و ترغیب ساکنان به همکاری جهت حل مشکلات این سکونتگاه ها می باشد.
تحلیل و بررسی نیاز ها و اولویت های جامعة روستایی (مورد شناسی: دهستان شیوه سر، شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک قرن گذشته، فعالیت ها ی نظری و عملی فراوانی در کشورهای مختلف جهان در زمینة توسعه انجام گرفته است. ایران هم در صد سال اخیر برای رسیدن به توسعة ملی و ناحیه ای تلاش های فراوانی کرده که در ابعاد مختلف اثرات مثبت این برنامه ها و قوانین نمایان شده است؛ اما با این وجود، هنوز کمبود ها و نابرابری های فضایی- مکانی آشکاری وجود دارد. علل این مشکلات متعدد است؛ ازجمله شناخت کم و نادرست از نواحی مختلف جغرافیایی و عدم مشارکت یا مشارکت ضعیف مردم در فرایند برنامه ریزی توسعه در سطوح مختلف. هدف از این تحقیق، شناسایی نیازها، خواسته ها و اولویت های جامعة روستایی است که درجهت بررسی دقیق تر، دهستان شیوه سر از توابع شهرستان پاوه مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی و پیمایشی است. داده های مورد نیاز از طریق آمارهای رسمی (اسنادی) و پرسشنامه (میدانی) جمع آوری شد. جامعة آماری روستاهای دهستان شیوه سر از شهرستان پاوه است که از طریق نمونه گیری تصادفی 252 خانوار انتخاب شدند و داده ها با استفاده از آزمون های آماری و نیز نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بررسی ها نشان می دهد اولویت مردم این منطقه در درجة اول، رفع نیازهای معیشتی (مانند غذا، مسکن، پوشاک و بهداشت) است و در بخش های مختلف، این نیاز ها و اولویت ها به قرار زیر است : در بخش نوع آموزش، آموزش فنی و حرفه ای؛ در بخش مراکز آموزشی، مهد کودک ؛ در بخش درمان، پزشک؛ در بخش شیوة آموزش، آموزش از طریق سخنرانی؛ در بخش بهداشت، بهداشت روستا؛ در بخش ورزشی، سالن سرپوشیدة ورزشی؛ در بخش تجاری، نانوایی؛ در بخش نهادها، هیئت حل اختلاف؛ در بخش فرهنگی - مذهبی، کتابخانه؛ در بخش فرهنگی-تفریحی، فضای بازی کودکان؛ در بخش مسکن، وام مسکن؛ در بخش معابر، اصلاح معابر؛ در بخش اشتغال، ایجاد شغل؛ در بخش حمل ونقل، مینی بوس؛ در بخش تأسیسات، گازرسانی و در بخش اجتماعی - عمرانی، اجرای طرح هادی را اولویت اول جامعة روستایی دهستان شیوه سر می دانند .
ارزیابی سیاست های توسعة اقتصادی روستایی از دیدگاه منطقه ای با نگاهی بر سیاست های دولت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش وسیعی از جغرافیا و جمعیت هر کشور به روستاها اختصاص دارد؛ از این روعملکرد اقتصادی نواحی روستایی، بر شکوفایی و بهره وری ملی کشورها تأثیر بسزایی می گذارد. با این حال حتی در کشورهای توسعه یافته ای همچون ایالات متحد امریکا، واگرایی عملکرد اقتصادی روستاها در مقایسه با شهرها، به چالشی اساسی بدل شده است. پژوهشگران، ریشة این واگراییِ عملکردی را در نوع نگاه دولت به روستاها می دانند و بیان می دارند که دولت ها ویژگی های منحصربه فرد روستا را نادیده می گیرند، روستا را مساوی با کشاورزی برمی شمارند، و به شهرهای مجاور روستا نیز بی توجه اند. از سوی دیگر، پژوهشگران معتقدند از آنجا که هر روستا درون یک منطقة اقتصادی واقع شده است، تصمیم گیری و تحلیل در خصوص روستا نیز باید با نگاه منطقه ای صورت گیرد. در این میان، یکی از مشهورترین و پرکاربردترین چارچوب های تحلیل و سیاست گذاری منطقه ای، چارچوب دایاموند (الماس) مایکل پورتر و نظریة خوشه های اوست، که مطالعات متعددی نیز با استفاده از آن به بررسی سیاست های توسعة اقتصادی روستایی پرداخته اند. در این مقاله، سیاست ها و نگاه دولت به روستاها در ایران بررسی شده است. برای این منظور، با انجام پیمایشی از 31 نفر از خبرگان دانشگاهی و کارشناسان سطوح میانی سیاست گذاری روستایی در سه نهاد دولتی کشور، بررسی شده است که سیاست های دولتی ایران، تا چه اندازه با دیدگاه های منطقه ای مطابقت داشته است.
گذری بر سازگاری ‘ روابط اکوسیستمی و اکولوژی جمعیتهای انسانی
حوزههای تخصصی:
پژوهشی پیرامون خانه های دوم و نقش آنها در تغییرات کاربری اراضی نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای هروی، حاج عبدال و دیزج لیلی خان واقع در دره لیقوان استان آذربایجانشرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین شهرها با نواحی پیرامونی و از آن جمله نواحی روستایی واقع در حوزه نفوذ آنها، به مرور منجر به تـغییرات مـختلف در عرصههای گوناگون آنها میگردد. از جمله تغییرات مهمی که عمدتاً متأثر از شهرها بوده و در دهههای اخیر در برخی از نواحی روستایی ایران مشاهده میشود، همانا تغییرات کارکردی منبعث از رواج گردشگری روستایی در آنهاست. نـواحی روستایی حوزه نـفوذ کلانشهر تـبریز نیز از این قاعده مستثنی نبـوده و با شکلگیری و رواج ساخت خانههای دوم به عنوان یکی از اشکال گردشگری روستایی، تغییرات کارکردی قابل توجهی را تجربه میکنند. برای تبیین چگونگی تغییرات کارکردی صورت گرفته و عوامل تأثیرگذار بر آن، سه روستا از روستاهای حوزه نفوذ کلانشهر تبریز به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. روش مطالعه در این مقاله مبتنی بر مطالعه میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامههای مختلف) میباشد. در مطالعه حاضر جهت بررسی و بیان روابط موجود بین متغیرهای تحقیق «روش توصیفی، تحلیلی» و برای بررسی آثار پیشین و تغییرات و تحولات صورت گرفته از روش «اسنادی» استفاده میشود. به لحاظ هدف نهایی، مطالعه از نوع کاربردی است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که تغییرات صورت گرفته عمدتاً در سالای اخیررخ داده است و ساخت خانههای دوم ضمن تحمیل تغییرات عمده بر کاربری اراضی این روستاها، سبب شدهاند تا بخش قابل توجهی از کارکرد کشاورزی این روستاها به کارکرد تفریحی ـ فراغتی تبدیل شوند.
ارزیابی شاخص های فضایی-کالبدی شهر مشهد در راستای تبدیل شدن به شهر دوستدار سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن ٢١ با مسئله پیرشدن جمعیت و شهرنشینی مواجه هستیم، با گسترش شهرها، تعداد افراد۶٠ ساله و بالاتر رو به افزایش است. جهان به سرعت درحال پیرشدن است. مسأله سالمندی جمعیت ایران به دلایل مختلف از جمله کاهش میزان موالید، پیشرفت های علم پزشکی، بهداشت، آموزش و پرورش و افزایش امید به زندگی در حال ظهور بوده و پدیده نوینی به شمار می آید. هدف این تحقیق بررسی وضعیت شهر مشهد در ارتباط با شاخص های شهر دوستدار سالمند با تأکید بر شاخص های فضایی-کالبدی (فضا های باز شهری، ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی، حمل و نقل درون شهری، ایمنی و سهولت تردد) است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی است، با توجه به اینکه تحقیق حاضر به صورت پیمایشی انجام گرفته است، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه با استفاده از معیار های استاندارد سازمان بهداشت جهانی طراحی شده است و روایی آن مورد تأیید است. نتایج، نشان دهنده این است که شاخص های مورد مطالعه گرچه پایین تر از استانداردها نیستند و در وضعیت نسبتاً قابل قبولی قرار دارند؛ اما تنها نیاز های اولیه سالمندان را تأمین می کنند و می توان گفت با وضعیت ایدئال و تجارب سایر کشو های توسعه یافته جهت تبدیل شدن به شهر دوستدار سالمند فاصله زیادی وجود دارد و با توجه به طیف لیکرت که مبنای مقایسه و بررسی بود، هیچ کدام از شاخص ها، نمره 4 یا 5 (حداکثر مطلوبیت) را کسب نکرده اند که در انتها، راهکار و پیشنهادهایی جهت بهبود وضع موجود ارائه شده است.
تحلیل فضایی پیوندهای روستا- شهری بر اساس عملکرد حوزه نفوذ خدماتی مراکز شهری (مطالعه موردی: شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی روابطه شهر و روستا از مهم ترین مباحث در برنامه ریزی های فضایی و منطقه ای می باشد. زیرا جریان های روستا- شهری نشان دهنده پیوندهای روستا- شهری در عرصه فضایی بوده و گویای الگوهای رفتاری شهروندان در تأمین نیازها می باشد. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه و پیوندهای روستایی- شهری بر اساس عملکرد جریان های حوزه نفوذ در شهرستان کوهدشت می باشد. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی - تحلیلی و برای گرده آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری کل جمعیت شهرستان کوهدشت که معادل با 218921 نفر در نظر گرفته است، که 322 پرسشنامه به صورتی تصادفی بین مردم شهرستان توزیع گردیده است. جهت تحلیل و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی، مدل ویکور و نرم افزار GIS بهره گرفته شده است، به طوری که از مدل ویکور برای توسعه یافتگی دهستان ها و نرم افزار GIS در ترسیم جریانات حوزه نفوذ استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که در شهر کوهدشت با توجه به وجود بازارهای عمده فروشی و خرده فروشی، بانک ها و مؤسسات مالی، ادارات مختلف، وجود مراکز دانشگاهی و امکانات آموزشی و مراکز درمانی عمومی و تخصصی، سهم عمده ای در تأمین خدمات به نقاط روستایی در سطح شهرستان دارد. بطوری که حدود 58 درصد پاسخگویان اظهار داشته اند که برای دریافت این خدمات به کوهدشت بصورت روزانه، هفتگی و یا ماهانه مراجعه می کنند و جریاناتی قوی بین نقاط روستایی و نقاط شهری کوهدشت وجود دارد. در سلسله مراتب شبکه ای سطح اول، همه شهرها و مراکز دهستان در دریافت خدمات تابع کانون شهری کوهدشت می باشند. همچنین یافته های مدل ویکور نشان داد که دهستان کوهدشت شمالی با جنوبی هر کدام با میزان 18/0 و 29/0 و دهستانهای خسروآباد و زیرتنگ با میزان 97/0 و 93/0 به ترتیب کمترین و بیشترین رتبه توسعه یافتگی را در محدوده مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات توسعه ای دارا می باشند.
منطقه بندی حمل و نقل روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه، مفهومی پیچیده و چندوجهی است که با عنایت به تعاریف متعدد ارائه شده برای آن هنوز اتفاق نظر زیادی در خصوص آن شکل نگرفته است. به هر حال، منطقه بندی فعالیتی آگاهانه و از روی تفکر به منظور تعیین نواحی همگن جهت برنامه ریزی و سیاستگذاری است که پایه برنامه ریزی، اجرا و نظارت بر طرح های مختلف سرزمینی در قلمرو جغرافیایی کشورها محسوب می شود. در این مقاله، منطقه بندی از منظر حمل ونقل روستایی مورد توجه قرار گرفته و سوال این است که مناطق همگن حمل ونقل روستایی در ایران کدامند؟ پاسخ به این سوال با عنایت به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از طریق تجزیه و تحلیل فضایی در نظام اطلاعات جغرافیایی (GIS) صورت یافته است. در این مطالعه نواحی همگن از منظر حمل ونقل روستایی با استفاده از چهار شاخص اصلی دسترسی به راه ارتباطی، فاصله تا سطوح سلسله مراتب شهری، تراکم روستایی و کاربری اراضی در قالب پنج منطقه تعیین و به صورت نقشه ارایه می شود. نتیجه تحقیق منجر به شناسایی مناطق همگن حمل و نقل روستایی در سطح کشور شده و مقدمات برنامه ریزی منطقه ای حمل و نقل روستایی را فراهم می آورد.
مکان یابی دفن زباله های شهری با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی و تحلیل سلسله مراتبی: مطالعه موردی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم مدیریت در دفع بهداشتی زباله نشانه ای از فقدان برنامه ریزی و عدم توجه به مسایل مختلف زیست محیطی است. با رشد سریع مناطق شهری جایگاه های دفع ناکافی به نظر آمده و اثر مستقیمی بر روی هزینه ها در محل های دور افتاده و کوچک دارد. لذا با این رویکرد هدف از تحقیق حاضر، مکان یابی دفع زباله های شهری شهرستان مراغه با موقع ریاضی ً46 َ07 ْ46 تا ً33 َ43 ْ46 طول شرقی و ً52 َ00 ْ37 تا ً35 َ44 ْ37 عرض شمالی است. این شهرستان با وجود جمعیت بالای آن فاقد مرکزی بهداشتی جهت دفع زباله های شهری می باشد و این مسأله برای ساکنان این شهرستان مشکلات زیست محیطی عدیده ای را به وجود آورده است. به این منظور با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی و نمونه برداری از منطقه مورد مطالعه، متغیرهای متعددی در راستای انتخاب بهترین مکان برای دفع بهداشتی زباله های شهری مورد ارزیابی قرار گرفت. از این رو، برای هر یک از معیارهای مورد بررسی نقشه با فرمت رستری در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. تمامی معیارها به صورت دوبه دویی با هم مورد مقایسه قرار گرفت و در نهایت با استفاده از محیط GIS و روش AHP نقشه مکان های مستعد دفع زباله های شهری برای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نتایج تحلیل در 5 طبقه از بسیار بالا تا بسیار ضعیف کلاس بندی شد. مساحت طبقه بهترین مکان استخراج شده در حدود 2972 هکتار که معادل 36/1 درصد از شهرستان مراغه می باشد را در برمی گیرد. و در نهایت این که با توجه به عملیات میدانی انجام شده و مطابقت با نقشه استخراج شده در محیط GIS، مساعدترین منطقه در نزدیکی روستای آغچه کهل و به فاصله 15 کیلومتری از شهر مراغه انتخاب شد که در اولویت بهینه پژوهشگر می باشد.