آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

مشارکت زنان را به عنوان نیمی از نیروی کار موجود در جوامع توسعه­یافته و درحال توسعه، نمی­توان نادیده گرفت. بر اساس گزارش F.A.O به کنگرة امنیت غذایی، زنان در دهة اخیر به­طور متوسط 50% از تولیدات بخش کشاورزی را برعهده داشتند؛ زیرا آن­ها در همة مراحل تولید محصولات کشاورزی و تولیدات دامی و به­طور کلی تمامی امور، دوشادوش مردان فعالیت می­کنند. هدف از این تحقیق، شناسایی و تعیین نقش زنان روستایی در فعالیت بخش کشاورزی و شناخت عوامل مؤثر بر میزان مشارکت زنان و نیز موانع مشارکت زنان در بخش کشاورزی است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده است و برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق را 4200 نفر از زنان روستایی 15 سال به بالای شهرستان فریدون­شهر تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده فرمول کوکران 250 نفر تعیین شد. برای تعین اعتبار متغیرهای تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برابر با 85% به­دست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم­افزار آماری SPSS، آزمون های آماری t تک­نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که زنان روستایی در امور اجتماعی و اقتصادی مشارکت زیادی دارند؛ به­گونه­ای که از نظر تعامل اجتماعی تقریباً 25% از زنان در تصمیم­گیری­های مجامع و تشکل­ها دارای نقش مؤثری بوده­اند. از بعد اقتصادی بین 250 زن روستایی نمونة تحقیق، 75% در امور زراعی، 63% در بخش دامداری، 48% در بخش صنایع دستی، 32% در بخش تولید گلخانه­ای، 76% در بخش پرورش ماکیان، 45% بخش در پرورش زنبورعسل و 71% در بخش پرورش ماهی قزل­آلا مشارکت داشته­اند. همچنین، میانگین مشارکت زنان با استفاده از روش t تک­نمونه ای برابر با 1/3 است که نشان­دهندة سطح مشارکت متوسط تا زیاد است. علاوه­براین، بین متغیرهای تعداد دام، میزان مالکیت، شرکت در کلاس­های آموزشی، بُعد خانوار و سن با میزان مشارکت رابطة مثبت و معنی­داری وجود دارد. مهم­ترین موانع مشارکت زنان نیز وضعیت تأهل، ممانعت مردان و تخصصی­نبودن آموزش ها بوده است.

تبلیغات