فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۴۱ تا ۵٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۱۹۴-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارائه الگوی آموزشی جهت تقویت حکمرانی پایدار در مدیریت منابع آب می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. در این تحقیق خلأءهای اصلی در حکمرانی آب با توجه به تجربیات حاصل از روندهای گذشته و شرایط اقتصادی، اجتماعی در سطح ملی تکمیل و فهرست نهایی مؤلفه های حکمرانی پایدار منابع آب کشور مشخص گردید. معیارهای مناسب جهت حکمرانی پس از یک جمع بندی کلی و تطبیق و تلفیق و همسان سازی معیارها با استفاده از نظرات صاحب نظران ، به روش دلفی انتخاب گردیدند. روایی شاخص ها با استفاده از نظرات اساتید و متخصصان مربوطه اعتبارسنجی و پایایی شاخص ها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ، 94/0 محاسبه گردید. با مراجعه به جامعه آماری متشکل از 110 نفر از مدیران ارشد آب کشور، اساتید منابع آب و محیط زیست، مدیران ارشد کشاورزی، خبرگان جوامع بومی و فعالان سازمان های مردم نهاد جهت تکمیل پرسشنامه با روش تمام شماری، معیارها و شاخص ها در فضای فازی، رتبه بندی گردیدند. نتایج حاصل از اولویت بندی شاخص ها نشان می دهد، از بین شاخص های مورد ارزیابی، شاخص های آموزشی در کلیه معیارها، امتیاز بیشتری نسبت به سایر شاخص ها داشته است. با توجه به نتایج یافته ها، یکی از بهترین راه حل ها، ارائه الگوی آموزشی می باشد این آموزش نه تنها یک ضرورت سازمانی، بلکه به عنوان یک اصل مهم برای رفاه ملی مطرح می باشد. الگوی ارائه شده در قالب آموزش غیررسمی و ضمن خدمت شامل فرآیند برنامه ریزی، پایش و ارزیابی برای کلیه تصمیم گیران، مدیران و کارکنان برنامه ریزی منابع آب جهت حکمرانی پایدار منابع آب کشور برای سال مقصد 1415 پیشنهاد گردید.
ارزیابی میزان ارتباط شفابخشی منظر باغ ایرانی با فضاهای باز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۵۱۶-۴۹۹
حوزههای تخصصی:
منظر شفابخش به عنوان محیطی مطلوب جهت کاهش تنش و افزایش آرامش در فضاهای متراکم و آشفته شهری امروزی می تواند بر سطح سلامت افراد تأثیرگذار باشد. به طوری که این مناظر به لحاظ برخورداری از ویژگی هایی، قابلیت کاهش تنش و فشار عصبی، ایجاد آرامش و بازگردانی وضع سلامت را خواهند داشت. به همین سبب هدف این تحقیق شناخت چگونگی ارتباط میان مؤلفه های شفابخشی منظر باغ ایرانی و مؤلفه های کیفیت (مطلوبیت) و شفابخشی فضاهای باز شهری به منظور کاستن از تنش های محیطی ساکنین شهرها می باشد. روش تحقیق به دو صورت اکتشافی و همبستگی بوده و از فن مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه به جهت جمع آوری اطلاعات میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق استفاده کنندگان از پارک های شهری ساخته شده بر اساس اصول باغ ایرانی می باشند و نمونه های موردمطالعه در این پژوهش استفاده کنندگان از بوستان باغ ایرانی ده ونک تهران و باغ ایرانی گوهردشت کرج می باشند. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و تعداد 110 پرسشنامه در میان افراد توزیع شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه رنگ با مقدار میانگین 4.37 بیشترین تأثیرگذاری را بر شفابخشی منظر در باغ ایرانی داشته و نیز مؤلفه رایحه با مقدار میانگین 2.76 دارای کمترین میزان تأثیر می باشد. نتایج دیگر تحقیق مبنی بر آن است که مؤلفه رایحه، آب، گیاه و نور با تمامی محرک های کیفی فضاهای باز شهری دارای ارتباط هستند. مؤلفه رنگ با تمامی محرک های کیفی به جز حس مشارکت ارتباط داشته؛ هم چنین مؤلفه موسیقی تنها با محرک کیفی تحریک حواس دارای ارتباط می باشد.
مقایسه تطبیقی توسعه فیزیکی شهرهای مرزی شرق و غرب کشور با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه (مطالعه موردی : شهرهای زابل و پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه فیزیکی شهرهای مرزی با توجه به ساختارهای دفاعی و امنیتی، مهاجرت و حرکات جمعیتی، زیرساخت های ارتباطی و حمل و نقل، مدیریت شهری، منابع معیشتی، تنوع آداب و رسوم فرهنگی و ... تحت تأثیر ارتباطات داخلی و خارجی طی سال های مختلف دچار تغییر و تحولاتی شده است.هدف اصلی این تحقیق مقایسه تطبیقی توسعه فیزیکی شهرهای مرزی شرق و غرب کشور با مطالعه موردی شهرهای زابل و پیرانشهر می باشد.بدین منظور تصاویر سنجنده هایETM، TIRS و OLI ماهواره لندست5، 7 و 8 در بازه زمانی 1394-1365 انتخاب گردیده و مدل های هلدرن و آنتروپی شانون مورد استفاده قرار قرار گرفتند. پس از زمین مرجع کردن تصاویر، با روش فازی به طبقه بندی تغییرات توسعه پرداخته شده و با استفاده از روش ترکیبی زنجیره های مارکوف و سلول های خودکار گستردگی شهری برای سال 1409 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد که طی 29 سال مورد مطالعه، در شهر زابل اراضی ساخته شده از 10/2578 هکتار در سال 1365 به 92/3419 هکتار در سال 1394، و در شهر پیرانشهر از 10/612 هکتار در سال 5631 به 90/1785هکتار در سال 1394رسیده است. در شهر زابل طی این مدت بیشترین تغییرات کاربری، در اراضی کشاورزی با 76/58درصد و کمترین تغییرات در باغات با 42/0 درصد صورت گرفته است. در شهر پیرانشهر بیشترین میزان تغییرات کاربری، در اراضی کشاورزی با 88/67 درصد و کمترین تغییرات در اراضی بایر با 16/2 درصد بوده است. براساس مدل آنتروپی نشان داده شده است که طی29 سال اخیر، گسترش فیزیکی شهرها، باز هم به صورت پراکنده و غیرمتراکم در حال رشد بوده است. اما از میزان بی قوارگی نسبت به سال 1365 در شهر پیرانشهر کاسته شده است.همچنین در فاصله ی سال های 1394- 1365 حدود 85 درصد از رشد فیزیکی شهر زابل، مربوط به رشد جمعیت و 15 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده در حالی که در شهر پیرانشهر طی سال های مذکور با توجه به منفی شدن سرانه ناخالص، تمام رشد فیزیکی شهر حاصل از رشد جمعیت بوده است. پیش بینی می گردد که طی این 15 سال در شهر زابل با توجه به جمعیت پیش بینی شده، 49/364 هکتار و در شهر پیرانشهر 15/94 هکتار به اراضی ساخته شده شهری اضافه خواهد شد.مقایسه تطبیقی شهرها با توجه به رشد جمعیت، توسعه نامتوازن شهرها را در پی داشته که نیازمند هدایت، رشد و توسعه شهرها با برنامه های مطلوب و مناسب می باشد.
تحلیل فضایی اثرات شبکه معابر بر آسیب پذیری محلات شهری در برابر زلزله مورد مطالعه : محله امیریه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که در میزان آسیب پذیری شهر در برابر زلزله تاثیر به سزایی دارد شبکه معابر و ویژگی های فضایی- کالبدی آن است. از نظر فضایی کارایی شبکه معابر ارتباط تنگاتنگی با ویژگی های توپولوژیک و هندسی دارد و می تواند در زمان وقوع زلزله و پس از آن در کاهش میزان آسیب پذیری موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان آسیب پذیری محله امیریه ی سبزوار با استفاده از تحلیل فضایی شبکه معابر است. محله امیریه بخشی از بافت فرسوده شهر سبزوار است که در محدوده مرکزی شهر قرار گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جهت شناسایی محدوده های آسیب پذیر، هفت معیار و 25 زیر معیار تعریف و نقشه های آن در قالب لایه های اطلاعاتی تهیه و تحلیل گردید. سپس با استفاده از روش ای اچ پی فازی وزن مربوط به هر لایه تعیین و لایه ها تلفیق شدند. در مرحله نهایی با استفاده از روش برآورد تراکم کرنل نقشه نهایی آسیب پذیری تهیه گردید. نتایج نشان داد بیش از 58 درصد از محله امیریه در محدوده آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. همچنین تطابق نقشه آسیب پذیری با ویژگی های توپولوژیک شبکه معابر نشان داد که از نظر فضایی، بخش های درونی محله بیشترین تراکم نقاط و محورهای بحرانی دارند. این نقاط به واسطه طول کوتاه و عرض کم بیشترین آسیب پذیری را در مواقع زلزله دارند و پس از آن روند امدادرسانی را با اختلال مواجه خواهد ساخت. بنابراین اصلاح ساختار و سلسله مراتب دسترسی ها از ضروریات شبکه معابر محله امیریه است
شناسایی و اولویت بندی عوامل رکود صنایع دستی بلوچ (مطالعة موردی: نواحی روستایی شهرستان قصرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم تأکید زیاد بر رونق صنایع دستی، متأسفانه در بعضی مناطق جغرافیایی کشور، صنایع دستی جای گاه اولیه خود را در زندگی روستاییان از دست داده است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل رکود صنایع دستی و هنری بلوچ در نواحی روستایی شهرستان قصرقند می باشد.
روش تحقیق: نوع تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی با راهبرد پیمایشی است. روش گردآوری داده ها کمّی و کیفی با استفاده از ابزارهایی چون فیش برداری، مصاحبه و کارت های کیو است. جامعه آماری شامل افراد آگاه و باتجربه در زمینه تولید، آموزش و مدیریت صنایع دستی شهرستان قصرقند است. جامعه نمونه شامل ۲۸ نفر از مدیران، مربیان، هنرمندان محلّی، و کارشناسان میراث فرهنگی و صنایع دستی است. روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عاملی عامل مبنا (Q) است.
یافته ها: منطقه مورد مطالعه، علی رغم این که از توانمندی و ظرفیت بالایی در زمینه صنایع دستی برخوردار است و دارای کارگاه های تولیدی زنانه و مردانه متعدّدی است که انواع محصولات را با کیفیت بالا تولید می کنند؛ امّا مدیریت عرضه و فروش تولیدات با موانع اساسی مواجه است. مانع اصلی، نبود زمین و مکان عرضه محصول در بازارهای هدف است. «پیش نیازهای مدیریتی-نهادی»، «ارتقای نظام فنّی و آموزشی» و «انگیزشی»، به ترتیب، عوامل اصلی مؤثّر بر رونق صنایع دستی روستاهای شهرستان قصرقند را نشان می دهند. هم چنین، پیش نیازهایی چون «نیازهای مادی- فیزیکی»، «نیازهای سرمایه ای و انسانی» و «افزایش بازدهی اقتصادی فعّالیت ها» امتیاز عاملی پایینی داشته و نمی توان عاملی را از آن استخراج کرد.
محدودیت ها: محدودیت دسترسی به صنایع دستی زنان بلوچ، پراکندگی جغرافیایی صنایع و صنعت گران.
راه کارهای عملی: اتخاذ نگرش سیستمی نسبت به مقوله مدیریت صنایع دستی بلوچ. علی رغم این که غلبه بر مسائل پیش روی صنایع دستی از منظر عام نیازمند نگرش سیستمی به این مقوله است؛ اما از منظری خاص تر با توجّه به موانع موفقیت تعاونی صنایع دستی شهرستان و صنعت گران و هنرمندان محلّی، می توان اختصاص زمین در مکان های مقصد و بازار، رونق حمل و نقل، تبلیغات و برپایی نمایشگاه ها، و تهیّه آرم و برند را مهم ترین فاکتورهای مؤثّر بر رونق صنایع دستی شهرستان در روستاهای قصرقند در حال حاضر دانست. ایجاد تغییرات در صنایع دستی بلوچ به شرطی که به ماهیت و ارزش اولیه آن ها آسیب نرسد، می تواند به افزایش بازارپسندی این محصولات کمک کند. هم چنین، افزایش تبلیغات (رسانه ای، تهیّه بروشور، بنر، پوستر، کتابچه و غیره) می تواند افزایش جریان اطّلاعات بین قطب تولید و بازارهای مصرف را بهبود بخشد.
اصالت و ارزش: تحلیل عمیق عامل مبنا برای کشف عوامل مؤثّر بر رونق صنایع دستی بلوچ، صحّت و دقت بالای نتایج به خاطر تجربه و تخصّص بالای جامعه نمونه در زمینه موضوع تحقیق. از این رو، ارزش یافته های تحقیق از یک طرف به روش گردآوری و تحلیل داده ها برمی گردد؛ زیرا صرفاً متّکی بر روش های ترکیبی و عامل مبناست و از طرف دیگر، به تفسیر و مستندسازی یافته ها برمی گردد.
بررسی و سنجش میزان امنیت در فضاهای شهری (مطالعه موردی: بوستان ملت شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناخت میزان احساس امنیت شهروندان در بوستان ملت واقع در شهر رشت در زمان های متفاوت با توجه به ویژگی های فردیشان می باشد. روش تحقیق به کاربرده شده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع تصادفی زمانی می باشد به این صورت که روز را به 4 دسته زمانی(12-9، 15-12، 19-15و 21-19) تقسیم و سپس در آن زمان پرسشنامه ها تکمیل گردید. همچنین، برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیات از مدلt-test ، آزمون خیدو و آنالیز واریانس در نرم-افزار spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشانداد احساس امنیت درکشده توسط افراد در بوستان ملت از بعد کالبدی کمتر از حد متوسط و از بعد اجتماعی و فرهنگی بیشتر از حد متوسط است. نتایج حاصله در مورد ساعت مراجعه و رابطه آن با احساس امنیت حاکی است افرادی که در ساعت های 12 تا 15 ظهر به بوستان مراجعه می کنند احساس امنیت کمتر و افرادی که در ساعتهای 8 تا 12 صبح به بوستان مراجعه می کنند احساس امنیت بیشتری دارند. در شرایط سنی احساس امنیت درکشده توسط افراد در گروههای سنی مختلف دارای تفاوت معنادار بوده است. به عبارتی، هرچه سن بالاتر میرود امنیت بیشتری احساس می شود. رابطه میزان امنیت با سطح تحصیلات معنادار به دست نیامد و هیچ گونه رابطه ای را نشان نداد اما وضعیت تأهل دارای نتایج متفاوتی است به گونه ای که افراد در گروه های مختلف وضعیت تأهل از لحاظ امنیت تفاوت معنادار دارند. به عبارتی دیگر، افراد مجرد نسبت به گروه های متأهل و همسر فوت شده امنیت کمتری احساس می کنند بنابراین، این تفاوت معنادار است اما در خصوص افراد مجرد و مطلقه میزان امنیت تقریباً یکسان است. به عبارتی، افراد مجرد نسبت به سایر رده ها امنیت کمتری احساس می کنند.
عدالت فضایی بهره مندی از امکانات و خدمات در سکونت گاه های روستایی دهستان های استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی روستایی جلوه ای از اعتدال، رفع نابرابری و تبعیضات مکانیست که می تواند در تحقق اهداف توسعه متوازن در سطح ملی موثر باشد. از آنجایی که دسترسی به امکانات و خدمات به خصوص در زمینه های زیرساختی و تولیدی در شکل گیری و تقویت زمینه های توسعه روستاها نقش دارد، تحقیق حاضر میزان دسترسی و بهره گیری دهستان های استان گیلان از خدمات کلیدی توسعه روستایی را به عنوان یکی از مصادیق کاهش نابرابری و عدالت فضایی است، مورد سنجش قرار داده است. روش تحقیق در این مقاله از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی- تحلیلی است؛ برای انجام این پژوهش از مدل موریس، روش شاخص بندی، استاندارد سازی و تقسیم بر میانگین استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده، دهستان های سراوان، کلیشم و گل سفید بیشترین میزان دسترسی و دهستان های کوهستانی تالش، شوئیل و اشکور علیا محروم ترین دهستان ها از نظر دسترسی به امکانات و خدمات روستایی بوده اند؛ بر اساس شاخص های مورد بررسی، فاصله ی بین دهستان های محروم و برخوردار به طور تقریبی بین 2 تا 10 برابر در نوسان بوده است. این وضعیت نشان دهنده نابرابری شدید فضایی در برخورداری از امکانات و خدمات در سطح دهستان های استان گیلان است.
مقایسه وضع درآمدی عشایر اسکان یافته و شناسایی عوامل ایجادکننده تفاوت های درآمدی در دو وضعیت کوچندگی و اسکان در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق حاضر پیمایشی و جامعه آماری آن شامل خانوارهای اسکان یافته استان لرستان بود. قلمرو زمانی تحقیق سال 1389 و روش نمونه گیری نیز طبقه ای متناسب بود. نتایج با استفاده از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل «تعداد واحد دامی»، «سطح زیر کشت دیم» و «سطح زیر کشت آبی» در هر دو وضعیت کوچندگی و اسکان در سطح اطمینان 99 درصد و اما متغیرهای مستقل «مقدار فرآورده های دامی» و «صنایع دستی» فقط در حالت کوچندگی در سطح اطمینان 95 درصد بر متغیر وابسته «متوسط درآمد سالانه خانوارها» مؤثرند. همچنین، نتایج آزمون t نمونه های زوجی نشان داد که متوسط درآمد حقیقی سالانه خانوارها در وضعیت اسکان نسبت به حالت کوچندگی کمتر شده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که وضع اقتصادی عشایر اسکان یافته استان ایلام در حالت کوچندگی نسبت به وضعیت اسکان بهتر بوده و از این رو، الگوی زیست کوچندگی عشایر در مقایسه با اسکان، از نظر اقتصادی، برای آنها مناسب تر است.
تبیین عدالت اجتماعی در تخصیص خدمات مناطق روستایی: مطالعه موردی استان های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر، در راستای تحلیل وضعیت موجود برخی از سکونتگاه های روستایی کشور، به تبیین عدالت اجتماعی در تخصیص خدمات در مناطق روستایی پرداخته و با بهره جویی از روش های تصمیم گیری چندشاخصه به انجام رسیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر داده های ثانویه (آمارنامه سال 1390) استان های خوزستان، ایلام، کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی بود که طی آن، 31 شاخص در ابعاد مختلف استخراج و با استفاده از شیوه ویکور فازی بررسی شد. بر پایه یافته های پژوهش، وجود یک فضای منطقه ای نابرابر در استان های غربی بر اثر تقسیم و تخصیص ناعادلانه امکانات گواهی بر رسوخ نابرابری به درون استان ها و فاصله بسیار زیاد شهرستان های برخوردار و مناطق محروم در ابعاد توسعه روستایی است، به گونه ای که از 73 شهرستان واقع در محدوده مورد مطالعه، تنها مناطق روستایی شهرستان های سروآباد، دهگلان، تکاب، کامیاران، قروه، سنندج، و سقز دارای توسعه بالا در برخورداری از امکانات و تخصیص منابع بود و سکونتگاه های روستایی 31 شهرستان در ردیف مناطق با توسعه متوسط و مناطق روستایی 35 شهرستان غرب کشور در زمره مناطق محروم به لحاظ برخورداری از فرصت های توسعه بودند. نتایج نشان داد که برقراری عدالت اجتماعی منوط به توزیع عادلانه و تخصیص منابع بر اساس عدالت فضایی بوده و افزایش رفاه و دسترسی برابر به خدمات نیازمند حرکتی همگانی (به سمت کاهش نابرابری ها) و همت بیشتر مسئولان برای سازمان دهی مجدد راهبردها، رفع تناقضات و همساز کردن مجموعه های روستایی است.
سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان های استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلستان از استان هایی است که با 49 درصد جمعیت روستانشین، جزو استان های محروم معرفی شده و همین مسئله، شناخت سطح توسعه یافتگی دهستان ها برای انجام اقدامات برنامه ریزی را ضروری ساخته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی، شناخت و معرفی سطح توسعه یافتگی دهستان های این استان بود. بدین منظور، از روش تاپسیس ( TOPSIS ) برای پردازش، تحلیل و سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان ها بر مبنای 41 شاخص و همچنین،برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج نقشه ها، از مدل فرایند شبکه ای تحلیل ( ANP ) برای وزن دهی و از نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شد. یافته ها نشان داد که حدود پنجاه درصد از دهستان های استان گلستان، به ترتیب، از نظر شاخص های بخش آموزش، ارتباطات، خدمات، بهداشت و درمان، و اشتغال محروم اند؛ همچنین، تفاوت زیادی بین سطح توسعه یافتگی دهستان ها از نظر شاخص های بررسی شده وجود دارد و در نتیجه ، دهستان های استان گلستان، در مجموع شاخص ها، توسعه نیافته محسوب می شوند. در پایان، بر پایه یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای محرومیت زدایی از دهستان ها ارائه شد.
تحلیل تحولات سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق روستایی: مطالعه موردی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف تحلیل تحولات سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان زنجان، به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه روستاییان این شهرستان بود که از آن میان، در سال 1393، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 250 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد. وضعیت سبک زندگی از طریق مؤلفه های سلامت جسمانی، اجتماعی، روان شناختی، معنوی، الگوی مصرف غذا، الگوی پوشاک و اوقات فراغت (شامل 62 گویه، با استفاده از طیف لیکرت پنج سطحی) مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان تأیید شد و روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه مقادیر ضرایب پایایی ترکیبی برای مقیاس های مختلف پرسشنامه بین 889/0 تا 936/0 به دست آمد که بیانگر هماهنگی درونی مناسب ابزار بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS 20 و 20 AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که بین میزان استفاده از رسانه و وضعیت سبک زندگی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد، در حالی که رابطه درآمد خانوار با وضعیت سبک زندگی مثبت و معنی دار بود.
سنجش و تحلیل سطح سواد زیستمحیطی کشاورزان روستایی مطالعه موردی: روستاهای دهستان زوارم شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز معضلات زیست محیطی و روند فزاینده آن، موضوع بحث بسیاری از صاحب نظران است که در چارچوب دیدگاه سواد زیست محیطی بررسی می شود. آنچه در این زمینه درخور توجه است، نقش و اثر کشاورزان روستایی در کاهش مشکلات زیست محیطی است؛ زیرا بخش زیادی از زمین ها در قلمرو ملی برای انجام فعالیت های کشاورزی در اختیار روستاییان است که در صورت نداشتن سواد زیست محیطی به لحاظ دانش، نگرش و رفتار، سبب صدمات زیست محیطی جبران ناپذیری برای کیفیت زمین و محیط می شوند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر مطالعه سطح سواد زیست محیطی کشاورزان در قالب سه بعد دانش، نگرش و رفتار است تا در صورت وجود کمبودهایی در این زمینه با ترویج و آموزش کشاورزان روستایی برطرف شود. روش شناسی مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام خانوارهای کشاورزان روستایی دهستان زوارم شهرستان شیروان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 139 سرپرست خانوار از آنها برای نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه ای است که روایی آن با استفاده از پانل تخصصی و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج یافته های پژوهش از طریق آزمون Tنشان داد سطح دانش و آگاهی زیست محیطی کشاورزان روستایی در سطح متوسط و برای رفتار زیست محیطی پایین تر از حد متوسط است. همچنین، آزمون همبستگی نشان داد، بین ابعاد سواد زیست محیطی (دانش، نگرش، رفتار) ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد. در نهایت، با استفاده از مدل وایکور مشخص شد، کشاورزان روستاهای مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از سطح دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی با یکدیگر متفاوت هستند و برابر نیستند.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی مکانیزاسیون کشاورزی در سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مکانیزاسیون به عنوان کلیدی ترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه کشاورزی و روستایی از اهمیت خاصی برخوردار است. مزارعی که مجهز به قدرت ماشین و نیروی موتور هستند، علاوه بر افزایش کیفیت و کمیت در کار و بهره برداری محصولات، در زمان و هزینه های مراحل مختلف کشت نیز صرفه جویی می گردد. براین اساس مکانیزاسیون یکی از ارکان اصلی و کلیدی توسعه کشاورزی محسوب می شود و رونق مکانیزاسیون کشاورزی خود مهم ترین نوع سرمایه گذاری در راستای توسعه روستایی است. در تحقیق حاضر سعی شده است تا به تبیین و بررسی تأثیر مکانیزاسیون کشاورزی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی و بهبود مؤلفه های اجتماعی خانوارهای روستایی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان پرداخته شود. تعداد 190 کشاورز به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است که از این تعداد 110 بهره بردار به صورت مکانیزه و 80 بهره بردار دیگر نیز بیشتر به صورت سنتی در امور کشاورزی فعالیت داشته اند. پژوهش حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی و میدانی بوده است. نتایج نشان داد که استفاده از مکانیزاسیون کشاورزی در میان بهره برداران موجب افزایش تولید و درآمد شده است و میزان ضایعات را به طور چشمگیری کاهش داده است. به طور کلی، مکانیزاسیون باعث بهبود شاخص های اقتصادی در بین بهره برداران کشاورزی شده است. علاوه بر آن، مکانیزاسیون کاهش مهاجرت و افزایش انگیزه ماندگاری بهره برداران نواحی روستایی را به دنبال داشته است. با عنایت به اینکه تاکنون اقدامات دولت در راستای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی چندان کافی نبوده است، بسترسازی و اهتمام جدی و مناسب از سوی دولت، تشویق و ترغیب سازمان های ذی ربط و مشارکت همه جانبه مردم در زمینه مکانیزاسیون امری ضروری و لازم است.
اثرات طرح هدفمندی یارانه ها بر الگوی مصرف خانوارهای روستایی با رویکرد معیشت پایدار در شهرستان های کلات و بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هدفمندی یارانه ها به پشتوانه ماده (3) قانون برنامه چهارم اجرا شده است. نظر به تغییر شیوه پرداخت آن از شکل «کالایی» به صورت «نقدی» و تأثیر مستقیمی که بر الگوی مصرف خانوارها دارد، این تحقیق در چارچوب رویکرد ""معیشت پایدار(LS)"" انجام شده است؛ چرا که رویکرد معیشت پایدار علاوه بر رفع نیازهای روزانه، امرار معاش، تسهیلات رفاهی، افزایش قابلیت ها و توانمندسازی نسل های کنونی، بر ابعاد زیست محیطی و حفظ دارایی ها و منابع طبیعی برای آیندگان تأکید دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی است که با هدف شناسایی اقشار اجتماعی روستایی و اثرات طرح هدفمندی یارانه ها بر الگوی مصرف معیشتی آنان در دو ناحیه متفاوت انجام شده است. جامعه آماری 16140 خانوار ساکن در 88 روستای شهرستان های کلات و بینالود بوده است. برای نمونه گیری از روش های خوشه ای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است، در مجموع 38 روستای نمونه انتخاب و سپس طبق جدول مورگان- کرچی حجم نمونه تعداد 360 خانوار تعیین شده است. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون های""کولموگروف اسمیرنف""،""یومن ویتنی""و""کراسکال والیس"" تجزیه و تحلیل داده ها انجام شده است. در نهایت نتایج نشان داد که تباینات محیطی و توزیع نامتوازن منابع اقتصادی، هم بر شاخص متوسط سرمایه و هم بر متوسط درآمد تأثیر داشته و موجب اختلاف طبقاتی دو ناحیه شده است. از نظر تغییر الگوی مصرف نیز بین مقادیر مصرف طبقات کم درآمد نواحی، تفاوت معنادار و در طبقات مرفه فاقد معناداری آماری بوده است. در مجموع می توان گفت پرداخت یارانه ها در تعدیل شکاف طبقاتی هر دو ناحیه تأثیر داشته است که میزان آن در کلات بیش از بینالود بوده است.
نقش رسانه ها در تحولات سبک زندگی روستاییان (مورد مطالعه: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه روستایی ایران به عنوان جامعه در حال گذار دست خوش تغییرات و دگرگونی های فراوانی شده است، به گونه ای که ما شاهد تغییر ارزش های جوانان، تحولات خانواده و شکاف نسلی در جوامع روستایی هستیم. شدت و دامنه تغییر در ابعاد مختلف سبک زندگی در جامعه روستایی به اندازه ای است که ورود وسایل ارتباط جمعی جدید منجر به حرکت جامعه از سبک زندگی روستایی به سمت سبک زندگی شهری شده است. با توجه به اهمیت موضوع، تحقیق توصیفی حاضر با هدف بررسی نقش رسانه ها در تحولات سبک زندگی روستاییان در شهرستان زنجان به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی روستاییان شهرستان زنجان بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 250 نفر از آنها برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان (اعضای هیات علمی گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی دانشگاه زنجان) مورد تأیید قرار گرفت و روایی سازه و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی (مدل اندازه گیری) مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه مقادیر ضرایب پایایی ترکیبی برای مقیاس های مختلف پرسشنامه بین 906/0 تا 929/0 به دست آمد که بیانگر انسجام درونی مناسب ابزار اندازه گیری بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS20 و AMOS20 انجام شد. یافته های توصیفی در رابطه با مؤلفه های سبک زندگی نشان می دهد که 4/44 درصد از پاسخگویان سطح سلامت اجتماعی خود را در سطح بالا ارزیابی کرده اند. همچنین، یافته ها نشان داد که 70 درصد پاسخگویان از سطح سلامت معنوی بالایی برخوردارند. طبق نتایج میانگین تماشای تلویزیون در میان پاسخگویان 4 ساعت و 20 دقیقه در روز بود. یافته های تحلیلی حاکی از آن بود که بین محیط رسانه ای با سبک زندگی پاسخگویان رابطه منفی و معنی داری وجود داشت. هم چنین، بر اساس نتایج استنباطی مشخص شد که متغیر گروه های سنی در رابطه میان متغیرهای تحقیق دارای اثر تعدیل گری بود، به نحوی که اثر محیط رسانه ای بر سبک زندگی روستاییان با گروه سنی پایین منفی و معنی دار بود، در حالی که این اثر برای افراد در گروه سنی بالا غیرمعنی دار به دست آمد.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی نظام سکونتگاههای شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب شهری در کشورهای جهان سوم، نشانگر نبود تعادل در توزیع جمعیت بین شهرهای آن کشورهاست و این نبود تعادل، در سال های اخیر شدت بیشتری یافته است. در ایران نیز به تبعیت از تحولات شهرنشینی، سلسله مراتب شهری دچار تغییراتی شده است که این تغییرات بیشتر درجهت ازبین رفتن تعادل شبکه شهری در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش، بررسی سلسله مراتب شهری در استان گیلان، طی سال های 1345- 1390 است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر بعضی از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای است. مطابق یافته ها، سلسله مراتب شهری در استان تعادل ندارد و تعادل آن به تدریج کاهش می یابد. در این پژوهش، با تأکید بر مدل های حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی، قانون رتبه و اندازه، شاخص نخست شهری، شاخص دوشهر یا جفرسون، شاخص چهارشهر یا کینزبرگ، شاخص چهارشهر مهتا و شاخص موماو مشخص شد که سلسله مراتب شهری در استان بدون تعادل است. همچنین شبکه شهری استان طی 50 سال گذشته با پدیده نخست شهری مواجه بوده و در سال های اخیر شدت آن افزایش یافته است. برای رسیدن به تعادل در سلسله مراتب شهری استان گیلان، تمرکززدایی از کلان شهر رشت، بهبود وضعیت زیست در سکونتگاه های روستایی استان گیلان، حمایت از اشتغال روستایی از جمله بخش کشاورزی و تشویق سرمایه گذاری در شهرهای کوچک و مناطق روستایی استان گیلان ضروری است.
سنجش میزان پایداری امنیت اجتماعی در سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: روستاهای مرزی هیرمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پایداری امنیت اجتماعی سکونتگاه های مرزی هیرمند است. در این راستا، برطبق فرمول کوکران 384نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند و برحسب نمونه گیری تصادفی نسبت سهم پرسشنامه 44روستای نمونه گیریشده مشخصشد. جمع آوری دادهها براساس روش میدانی ازطریق مصاحبه مستقیم با اهالی روستا و همچنین مصاحبه با شوراها و دهیاران و مسئولان گردآوری شدهاست. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و Expert Choice استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در تمامی شاخص های مطرح شده به جز شاخص های دسترسی به مراکز آموزشی، دسترسی به مراکز بهداشتی، فرصت پیشرفت، رضایت از عملکرد نهادها، رضایت از امکانات تفریحی و رضایتمندی از منظر روستا میانگین به دست آمده پایین تر از حد میانه -عدد3- است به این معنا که میزان پایداری اجتماعی سکونتگاه های مرزی کم است و تنها در شاخص های سلامتی محیط، رضایت از زندگی در روستا و فقدان بیماریهای عفونی میزان پایداری زیاد است. همچنین، نتایج رتبه بندی مهمترین اقدامات مرزی برای امنیت روستاهای مرزی هیرمند نشان داده شد. در بین اقدامات موردنظر نبود حمل موادمخدر و سایر کالاهای غیرمجاز از مرزهای غیرمجاز با میانگین 591/0، کاهش قاچاقچیان کالا در جهت فقدان تبعیض و نابرابری گروههای اجتماعی با میانگین 278/0، تردد اشخاص از دروازه های رسمی و غیر رسمی مطابق با آیین نامه ها با میانگین 083/0، برهم نخوردن آرامش مرزی و فقدان درگیری ها و اختلافات مرزی با میانگین 048/0 بالاترین و پایین ترین وزن ها را به خود اختصاص دادهاند.
بررسی رابطه بین آگاهی، نگرش و رفتار حامی محیط زیست دانشجویان دختر دانشگاه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار حامی محیط زیست یکی از عوامل مؤثر حفظ محیط زیست است که به میزان زیادی به آگاهی محیط زیستی شهروندان بستگی دارد. این تحقیق بر اساس نظریه بامبرگ و موزر درباره عوامل تأثیرگذار بر رفتار محیط زیستی، تأثیر «آگاهی محیط زیستی» بر «نگرش» و «رفتار محیط زیستی» دانشجویان دختر دانشگاه قم را بررسی می کند. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 370 نفر و روش نمونه گیری طبقه ای است. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهد: آگاهی بیشتر پاسخ گویان (9/57 درصد) درباره محیط زیست در حد متوسط است. نتایج استنباطی این تحقیق نشان می دهد بین متغیرهای «آگاهی محیط زیستی»، «نگرش محیط زیستی»، «تمایل به رفتار محیط زیستی» و «رفتارهای حامی محیط زیست» رابطه معنی دار وجود دارد؛ بین «منابع آگاهی بخش» و «آگاهی محیط زیستی» رابطه معنی دار نیست. «آگاهی محیط زیستی» به صورت مستقیم، غیرمستقیم و کلی بر رفتار محیط زیستی تأثیر قابل قبولی دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که سه متغیر مستقل باقی مانده در مجموع فقط 6/20 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. به طور کلی یافته های این تحقیق چارچوب نظری ای را که بر اساس آن مُدل تحقیق ترسیم شد تأیید می کنند. برای بهبود رفتارهای حامی محیط زیست لازم است منابع آگاهی بخش تقویت شوند؛ فرایند «جامعه پذیری محیط زیستی» به کمک همه سازمان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی و خانواده ها انجام شود و کیفیت آموزش ها ارتقا یابند.
بررسی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر رشد شهرهای بزرگ (مورد مطالعه: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای بزرگ در نظام شهری کشور از اهمیت ویژه ای برخوردارند به طوری که اغلب این شهرها، مراکز استان بوده و به تبع شرایط ویژه خود، نسبت به سایر نقاط شهری رشد بیشتری داشته اند، چنین رشدی که اغلب بی برنامه و لجام گسیخته است هزینه های زیادی را برای شهرها تحمیل کرده و پایداری شهرها را تهدید می نماید. امروزه استفاده از روش های پیش بینی برای بررسی تحولات آینده کارایی ندارند در حالی که روش های آینده پژوهی می توانند با توجه به آنچه در آینده رخ می دهد، عوامل مؤثر بر بروز آینده های محتمل را شناسایی کرده و با کنترل آن ها به آینده مطلوب برسند. در پژوهش حاضر از نرم افزارهای آینده پژوهی برای بررسی و تحلیل رشد کالبدی و فیزیکی استفاده شده است که هدف آن شناسایی عوامل و نیروهای تأثیرگذار بر رشد شهر بزرگ ارومیه است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از تکنیک پویش محیطی اطلاعات لازم گردآوری شده و توسط 30 کارشناس و متخصص برنامه ریزی شهری با استفاده از ماتریس تأثیرات متقابل امتیازدهی و در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر اساس مدل هلدرن، 64 درصد رشد شهر به دلیل رشد جمعیت بوده و علیرغم وجود فضای کافی 34 درصد رشد شهر به دلیل پراکنده رویی بوده است. از بین 31 شاخص انتخابی با استفاده از تکنیک پویش محیطی که بر رشد شهر ارومیه تأثیرگذار بودند، تعداد 9 عامل، با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. که از بین این عوامل، تأثیرگذارترین عامل کلیدی در رشد فیزیکی شهر ارومیه، عدم نظارت بر ساخت و سازها است و رشد طبیعی جمعیت، نابرابری در توزیع خدمات و گرایش به حومه های شهری در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
گردشگری روستایی به عنوان مدلی برای توسعه روستایی (مطالعه موردی شهرستان گرمسار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکید ه هدف اصلی این مقاله بررسی علل اصلی شکل گیری مهاجرت معکوس و سنجش تاثیرات آن در باز ساخت اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، فضایی- کالبدی و سیاست گذاری و راهبردی در روستاهای شمال استان اردبیل (شهرستانهای پارس آباد، بیله سوار و مغان) است. روش انجام پژوهش نیز کتابخانه ای– اسنادی است که با تحلیل ثانویه داده های حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن و استفاده از شیوه نمونه گیری سهمیه ای با توزیع پرسشنامه بصورت تصادفی ساده در بین 333 نفر از مسولین مرتبط (فرمانداران، بخشداران)، کارشناسان بنیاد مسکن، دهیاران، اعضای شورای اسلامی روستاها و نیز اهالی روستاهای مورد مطالعه صورت گرفته است. برای آزمون متغیرهای پژوهش از روش پیرسون و نرم افزار SPSS اسفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه ی مثبت، معنادار و تاثیرگذاری بین متغیر مهاجرت معکوس و متغیرهای اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، فضایی- کالبدی و سیاست گذاری و راهبردی وجود دارد.