فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های موثر در طبقات اجتماعی شهروندان بر طراحی کالبد شهر است. به این منظور مبانی نظری مرتبط با طبقات اجتماعی و طراحی کالبد شهر مورد بررسی قرار گرفت و مدل مفهومی اولیه که در بردارنده شاخص های اثرگذار بوده است استخراج شد. در گام بعدی به وسیله روش دلفی فازی و با استفاده از نظر خبرگان و اساتید مربوط اقدام به پالایش مولفه های اثرگذار شده است و بدین طریق بیش از بیست شاخص از مجموعه شاخص های شناسایی شده حذف شدند. مدل نهایی به دست آمده در بردارنده سه مولفه اصلی شامل مولفه های کالبدی، اجتماعی و کیفیت محیطی و هفده شاخص فرعی می باشد شاخص های مولفه کالبدی شامل تراکم و فشردگی، شبکه معابر، فضاهای عمومی و کانون های عطف، اختلاط کابری ها و عملکردها و زیر ساخت های شهری دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر مولفه ها هستند. شاخص های بعد اجتماعی نیز شامل تعاملات اجتماعی، نوع شغل، میزان و منشا درآمد، میزان تخصص، آموزش و سطح تعلیم و تربیت، پیشینه خانوادگی و منزلت اجتماعی، هویت و حس تعلق، گوناگونی سلایق و تضادهای فردی، میزان دستیابی به ثروت اجتماعی هستند. ابعاد مربوط به کیفیت محیطنیز شامل سازماندهی متناسب با عملکردها و تراکم بهینه، انسجام و همبستگی اجتماعی، مشورت و مشارکت دادن کاربران شهری، کاربری های مختلط، منعطف و چندگانه، تعاملات اجتماعی و ارتباط با دیگران، هویت اجتماعی، حس تعلق و احساس هویت مکانی و تجمیع فعالیتها و دسترسی به فرصت ها می باشد.
تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی در مواجهه با سیلاب (موردمطالعه: روستاهای شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
646 - 661
حوزههای تخصصی:
تاب آوری نقش مهمی در توانمندسازی اجتماعات روستایی در برابر مخاطره سیل دارد. از این رو تاب آوری به عنوان راهبرد مناسب در کاهش آسیب پذیری و مدیریت بحران بلایای طبیعی در کانون توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری نواحی روستایی شرق استان گیلان در برابر مخاطره سیل است. هدف تحقیق کاربردی و داده ها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار روستایی ساکن در محدوده موردمطالعه است که با استفاده از روش کوکران 379 نفر انتخاب شده اند. در این پژوهش از آزمون T تک نمونه ای برای ارزیابی معناداری و قابلیت تعمیم نتایج و از ضریب همبستگی و روش رگرسیون جهت تحلیل داده ها و میزان اثرگذاری مؤلفه های اجتماعی بر تاب آوری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، مؤلفه مشارکت جمعی بیشترین تأثیر را در ارتقای تاب آوری جوامع روستایی نسبت به مؤلفه های وابستگی مکانی، اعتماد اجتماعی و دانش و آگاهی دارد. درنهایت سطوح تاب آوری حاصل از محدوده مطالعاتی بیانگر آن است که دهستان های اشکور سفلی و دیوشل در پایین ترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی و دهستان های دهگاه، دریاسر و کجید در بالاترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی در برابر مخاطره سیل قرار دارند.
آینده نگاری شهر دوستدار کودک در افق 1410 (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان امروز، نسل های آینده جامعه ما هستند که این امر ضرورت شناخت کلی و همه جانبه کودکان و طراحی و ایجاد شهر دوستدار کودک را بیان می کند. هدف پژوهش حاضر، آینده نگاری شهر دوستدار کودک شهر تبریز در افق 1410 است و نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل است و از مدل های میک مک، تحلیل خاکستری و سناریو برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده می شود. برای تحلیل و ارزیابی شهر دوستدار کودک در شهر تبریز از 32 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و پیشران های کلیدی استخراج شده اند که با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، 10 عامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند. سپس این عوامل کلیدی با استفاده از مدل تحلیل خاکستری در سطح مناطق 10 گانه شهر تبریز اولویت بندی شدند. نتایج به دست آمده از روش تحلیل خاکستری مشخص و براساس آن امتیاز برای 10 منطقه بررسی شد. منطقه 1 با بیشترین امتیاز در اولویت اول، منطقه 4 در اولویت دوم و مناطق 8 و 9 بدترین وضعیت را نسبت به شهر دوستدار کودک داشته اند و درنهایت، سناریوهای مهم تأثیرگذار در شهر دوستدار کودک در شهر تبریز با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد تدوین شد و نتایج مستخرج از سناریو ویزارد نشان داد که 13 سناریو باورکردنی و محتمل (1 سناریو با وضعیت مطلوب، 2 سناریو با وضعیت ایستا و 10 سناریو با وضعیت بحرانی) برای وضعیت آینده شهر دوستدار کودک در شهر تبریز در افق 1410 به دست آمدند. نتایج تحقیق نشان داده است که با توجه به نظرات کارشناسان شرایط ناامیدکنند ه ای برای تحقق شهر دوستدار کودک در مناطق 10 گانه شهر تبریز در افق 1410 به ویژه برای مناطق 8 و 9 وجود دارد که این امر لزوم برنامه ریزی درجهت مقابله و کاهش تأثیرات منفی ناشی از وقوع آن ها و همچنین ضرورت توجه به سناریو مطلوب را ضروری ساخته است.
ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی و تأثیر آن بر آلبیدوی سطحی و دمای سطح زمین در حوضه آبخیز اهرچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
123 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل متأثر از فعالیت های انسانی، تغییر در کاربری اراضی است که می تواند منجر به تغییرات آلبیدوی سطحی و دمای سطح زمین شود و تغییر در این پارامترها آب وهوای طبیعی منطقه را متأثر می سازد. پژوهش حاضر به بررسی روند تغییرات کاربری اراضی و خصوصیات دمای سطح زمین و آلبیدوی سطحی در هر کاربری در حوضه آبخیز اَهرچای با استفاده از داده های لندست برای یک دوره 29 ساله پرداخته است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 5 (TM) در سال 1987 و لندست 8 (OLI) برای سال 2015 استفاده شده و پس از انجام مراحل مختلفِ پردازش تصاویر، نسبت به استخراج کاربری اراضی براساس روش «ماشین بُردار پشتیبان» (SVM) اقدام شد. دقت طبقه بندی برحسب ضریب آماری کاپا به ترتیب 93/0 و 95/0 و براساس دقت کلی 09/95 و 20/96 به دست آمد. بیشترین تغییرات کاربری در اراضی مرتعی و پس از آن در زراعت دیم مشاهده شده است. تبدیل مراتع به زراعت دیم باعث کاهش پوشش گیاهی و تغییر الگوی توزیع و روند افزایش دمای سطح زمین و میزان آلبیدوی سطحی شده است که این میزان برای کاربری زراعت دیم با افزایش دمای تقریباً 8 درجه سانتی گراد و آلبیدوی سطحی 03/0 بوده است؛ بنابراین ملاحظه می شود که سطح حوضه تغییرات کاربریِ روی داده، موجب تغییر در میزان دمای سطح زمین و آلبیدوی سطحی شده است.
سامانه پارکینگ یاب شهروندمحور مبتنی بر تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره مکان آگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1493 - 1509
حوزههای تخصصی:
مشکل پارکینگ یکی از موضوعات مهم در زندگی شهری است؛ زیرا بسیاری از شهروندان مقدار زیادی از انرژی و زمان خود را برای یافتن پارکینگ مناسب از دست می دهند. علاوه بر این، افزایش مصرف سوخت، حجم ترافیک، و رانندگی های غیرضروری مشکلات اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی فراوانی برای شهروندان به وجود می آورد. در همین راستا، در این مقاله یک سامانه شهروندمحور مبتنی بر تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره مکان آگاه و GISبرای جست وجو و مسیریابی پارکینگ ها ارائه شده است. این برنامه کاربردی از سه بخش اصلی تشکیل شده که شامل دو بخش مدیریت پارکینگ محلی و مدیریت جامع پارکینگ ها در بستر وب و یک بخش پارکینگ یاب مبتنی بر تلفن همراه است. بخش های کاربردی مدیریت پارکینگ محلی و مدیریت جامع پارکینگ ها اطلاعات مربوط به هر پارکینگ را جمع آوریو به بخش کاربردی پارکینگ یاب منتقل می کنند. شهروندان می توانند با تعیین اولویت معیارهای موجود در بخش پارکینگ یاب مناسب ترین پارکینگ و مسیر دست یابی به آن را دریافت کنند. از این برنامه به منظور بهبود مسیریابی جای پارکدر شهر یزد استفاده شد. در ادامه، به منظور ارزیابی برنامه، از 55 نفر از شهروندانی که از آن استفاده کرده اند نظرسنجی شد. نتایج نشان می دهد 4/36 درصد از افراد شرکت کننده بیشتر از 10 بار در ماه و بیشتر در ساعات بعد از ظهر (6/63 درصد) و روزهای تعطیل (20 درصد) از این برنامه استفاده کرده اند. همچنین، این برنامه سبب کاهش زمان جست وجو (5/54 درصد به میزان کمتر از 10 دقیقه و 4/16 درصد بیش از 15 دقیقه) و افزایش کارایی استفاده از سیستم های پارکینگ شده است.
تحلیل بنیان های معرفت شناختی و مدل های نظری حس مکان و ریشه داری در بین ساکنان محله هفت حوض تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل بنیان های معرفت شناختی و مدل های نظری حس مکان و ریشه داری در بین ساکنان محله هفت حوض تهران، انجام یافته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنین محله هفت حوض تهران است که بر اساس نتایج سرشماری 1395 تعداد آن ها 30401 نفر بود و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 379 نفر، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای دستیابی به نتایج بهتر، حجم نمونه به 500 افزایش یافت. نمونه های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. نوآوری این تحقیق در بهره گیری از مدل ادراک مکان و تحلیل کمی آن در رابطه با اصالت و ریشه داری ساکنان منطقه می باشد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار SPSS، استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده، حس مکان به میزان زیادی در بین ساکنین محله هفت حوض وجود دارد، میزان حس مکان در بین گروه های مختلف از نظر وابستگی به زمین و مدت سکونت تفاوت معنا داری نشان داد.
تبیین الگو و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری در شهرهای نفت خیز (مطالعه موردی: آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1295 - 1318
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به علت جاماندن توسعه شهر از رشد شهر در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخ گویی به شهروندان است. در این میان شهرهای صنعتی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز فعالیت های صنعتی، مسائل زیست محیطی، و از همه مهم تر دوگانگی فضایی اند. به همین دلیل، توجه به پایداری توسعه شهرهای نفتی به ویژه از لحاظ کالبدی و خدماتی ضروری است. تحقیق حاضر (در سال 1396) با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین الگوی توزیع خدمات شهری در محلات شهر آبادان و بررسی نقش صنعت نفت در این زمینه انجام شده است. بنابراین، این پژوهش با گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی (توزیع پرسش نامه) و به کارگیری شاخص های خدماتی و اجتماعی- اقتصادی و بهره گیری از مدل های تخمین تراکم کرنل، اندازه گیری توزیع جغرافیایی، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه، موران، OLS، و همچنین آزمون های T.Test دونمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزازهای Arc GIS و SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت، قوی، و معنی دار بین توسعه اقتصادی و اجتماعی با توسعه خدمات شهری در شهر آبادان است؛ به طوری که وجود محلات برنامه ریزی شده وابسته صنعت نفت، که هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مترقی ترند هم به لحاظ کالبدی و خدماتی برنامه ریزی شده ترند و نیز وجود محلات حاشیه ای به ویژه در نواحی شرقی شهر آبادان که هم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی ضعیف و آسیب پذیر ند هم به لحاظ توسعه کالبدی کمتر مورد توجه مدیریت شهری بوده اند به جدایی گزینی و دوگانگی فضایی در شهر آبادان منجر شده است.
ارزیابی توسعه پایدار شهری با تأکید بر شاخص های توسعه میان افزای شهری (مطالعه موردی: مناطق هشت گانه شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1319 - 1337
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت شهری و افزایش مهاجرت به کلان شهرها از یک سو و فقدان برنامه ریزی های کارآمد، از سوی دیگر، علاوه بر افزایش دامنه ساخت و سازها در نقاط پیرامونی شهرها، استفاده بی رویه و ناصحیح از منابع و تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. توسعه میان افزا یکی از رویکردهای اصلی در مقابله با پدیده پراکنش و رشد افقی شهرهاست. یکی از اصلی ترین حوزه هایی که در توسعه میان افزای شهر به آن توجه می شود زمین های بایر و بلااستفاده در محدوده شهر است. توجه به ظرفیت بالای زمین های بایر در شهر می تواند راه ما را در رسیدن به شهری پایدار هموار کند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های توسعه پایدار شهری با تأکید بر شاخص های توسعه میان افزای شهری در شهر اهواز در قالب سه بُعد اجتماعی، کالبدی، و فضایی از طریق بررسی 33 شاخص است. روش تحقیق در این مطالعه روش توصیفی- تحلیلی است.همچنین، برایدست یابی به این هدف از ضریب آنتروپی شانون، مدل TOPSIS، و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. اطلاعات لازمه از طریق مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از آمار نامه سال 1395 شهر اهواز به دست آمده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس نشان داد، به لحاظ ظرفیت توسعه میان افزا، با استفاده از شاخص های منتخب به ترتیب مناطق 5 (589/0) و 1 (416/0) دارای بالاترین ضریب و بیشترین ظرفیت توسعه میان افزای شهری را دارا می باشند. مناطق 2 (024/0) و 7 (145/0) دارای کمترین ظرفیت توسعه میان افزای شهری در شهر اهواز را دارا می باشند. همچنین، مناطق 4 (923/0) و 6 (759/0) به لحاظ وضعیت توسعه پایدار شهری به ترتیب دارای بالاترین ضریب برخورداری اند و مناطق 5 (022/0) و 2 (177/0) نیز دارای کمترین ضریب برخورداری اند. نتایج بررسی وضعیت میزان برخورداری مناطق هشت گانه شهر اهواز به لحاظ شاخص های منتخب توسعه پایدار شهری متفاوت است؛ به طوری که از لحاظ برخورداری از شاخص اجتماعی منطقه4، شاخص خدمات شهری منطقه 1، و شاخص کالبدی منطقه 4 دارای بیشترین میزان برخورداری اند و از نظر میزان عدم برخورداری (محرومیت) از لحاظ شاخص اجتماعی منطقه 5، شاخص کالبدی منطقه7، و از نظر شاخص خدمات شهری منطقه8 به عنوان محروم ترین مناطق از لحاظ برخورداری از شاخص های منتخب توسعه پایدار شهری مشخص شدند.
آینده نگاری روند توسعه فیزیکی شهرها با رویکرد سناریونویسی (نمونه موردی: شهرماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
85 - 100
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان دومین انقلاب بشری، کارخانه تولید ثروت لقب گرفته است. مضاف بر آن کارگاه و بستر آلودگی را نیز برخود نهاده است. پس می توان چنین عنوان داشت که شهر می تواند همچون شمشیر با دو لبه برنده باشد، لذا برای هر اقدام در این بستر لازم است جدا از تبیین وضعیت موجود ، مبادرت به شناسایی عدم قطعیت های آینده های محتمل پیش روی نیز شود تا بیشترین فواید حاصل آید و از کمترین خسران جلوگیری شود. بدین منظور تحقیق حاضر در ابتدا وضعیت توسعه فیزیکی شهر ماکو را با استفاده از مدل هلدرن مشخص نموده و سپس با هدف تبیین عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعه فیزیکی با رویکرد آینده نگاری، سعی بر ترسیم چشم اندازهای محتمل شهر کرده است. بدین منظور از 27 شاخص اثرگذار در روند توسعه فیزیکی شهر ماکو استفاده شده است که با توجه به ارزیابی کاشناسان در محیط میک میک 8 سناریو به عنوان پیشران شناخته شداه اند. سپس برای تعیین آینده های محتمل، پیشران ها در قالب گمانه ها در محیط سناریو ویزارد مورد ارزیابی کارشناسان قرار گرفته اند. نتایج تحقیق توسعه فیزیکی شهری ماکو بیانگر دو قالب سناریو قوی و محتمل بوده است. سناریو قوی شامل سه سناریو(سناریو اول وضعیت مطلوب، سناریو دوم و سوم بحرانی) بوده که فاقد وضعیت ایستا در میان سناریوها بوده است. درمجموع 21 سناریو محتمل برای وضعیت آینده روند توسعه فیزیکی شهر ماکو در افق سال 1404 به دست آمد که وضعیت سناریوهای محتمل بیانگر چهار سناریو مطلوب و 17 سناریو بحرانی بوده است. در این میان سناریوهای 1، 2 و 3 احتمال تحقق بیشتری داشته اند.
مطالعه ی تطبیقی شاخص های زیست پذیری مناطق شهری اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
165 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری شهری گفتمانی نیرومند را در توسعه شهری و طراحی شهری بازتاب می دهد که در پیشینه ی برنامه ریزی شهری رواج پیداکرده است. چنین گفتمانی به وجود ارتباط مطلوب بین محیط شهری وزندگی اجتماعی اشاره می کند. زیست پذیری در معنای اصلی و کلی خود به مفهوم دستیابی به قابلیت زندگی است و درواقع همان دست یابی به کیفیت برنامه ریزی خوب یا مکان پایدار است. در این امتداد هدف این پژوهش سنجش و ارزیابی زیست پذیری شهری در مناطق شش گانه اسلامشهر است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف گذاری کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و برای سنجش روایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که پایایی آن با میزان 940/ به تایید رسیده است. جامعه آماری پژوهش مناطق 6 گانه اسلامشهر و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران با سطح خطای 9 درصد 384 نفر برآورده شده است که مطابق تعداد جمعیت هر منطقه سهمیه اختصاص داده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات به دست آمده از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، فریدمن، تحلیل مسیر و از روش های آنتروپی شانون، تکنیک تصمیم گیری چند معیاره واسپاس در محیط نرم افزاری Smart Pls و Arc Gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد شاخص اقتصادی (5/2)، بیشترین اهمیت و شاخص زیست محیطی (20/2)، کمترین اهمیت را در زیست پذیری مناطق اسلامشهر دارند. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشانگر آن بود که مناطق 3، 2 و 1 به ترتیب با کسب میزان امتیاز واسپاس 2319/0، 17610/0 و 16530/0 از لحاظ برخورداری از شاخص های زیست پذیری در بین مناطق 6 گانه در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. در سوی دیگر منطقه 6 با کسب کمترین میزان واسپاس 0436/0 در جایگاه آخر قرارگرفته بود.
بازاریابی قابلیت های فرهنگی تاریخی، گردشگری شهری مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
21 - 33
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی یکی از مهم ترین فعالیت هایی که در جوامع مختلف در جریان است، گردشگری است و پیامدهای آن اثرات مستقیم و غیرمستقیم به ارکان جامعه ازجمله اقتصاد، فرهنگ، سیاست، هنر دارد. در این میان استان گیلان نتوانسته آن گونه که باید به نرخ مناسبی از ورود و خروج گردشگران دست یابد. این نقصان و مشکل را می توان در فعالیت های نامناسب بازاریابی در سطح استان و شهرستان های محدوده موردمطالعه بیان کرد. درواقع،به واسطهروش هایبازاریابی،می توانگردشگرانبالقوهراجذبمقاصدموردنظرکرد.ازاین رو پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل بازاریابی قابلیت های فرهنگی-تاریخی، گردشگری گیلان صورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی و با بهره گیری ازنظریه داده بنیاد و بر اساس گام های پیشنهادی گلیزر و استراوس به اجرا درآمده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران ارشد سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان گیلان و نیز خبرگان رشته های مدیریت بازرگانی و گردشگری و مدیران ارشد سازمان های شهرداری، استانداری و فرمانداری است که در این میان 15 نفر از آنان به روش گلوله برفی به عنوان روشی هدفمند در قالب نمونه آماری جهت مصاحبه از طریق پرسشنامه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از نرم افزار مکس کیو دی ای، و سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بازاریابی قابلیت های فرهنگی و بازاریابی قابلیت های تاریخی در دسته شرایط راهبردی قرار دارد که دراین بین عوامل مربوط به صنعت گردشگری شرایط زمینه حاکم است و شرایط محیطی کشور نقش تعدیل کننده را ایفا می کند. توسعه فرهنگی و اقتصادی گیلان از پیامدهای بازاریابی قابلیت های فرهنگی-تاریخی، گردشگری گیلان می باشد.
واکاوی موانع پایداری تولید روستایی در بخش مرکزی شهرستان بشرویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دلایل عمده ضعف ساختاری روستاها مشکلات اقتصادی است. در اقتصاد روستایی از گذشته تاکنون همواره تولید و مولد بودن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و روستا به عنوان کانون تولید شناخته شده است. در ایران طی چند دهه اخیر با وجود تلاش های فراوانی که نظام برنامه ریزی برای مدیریت و توسعه کانون های روستایی متحمل شده و بودجه های قابل توجهی نیز هزینه گردیده، با این وجود، چالش های بنیادینی از جمله ضعف و رکود در تولید و کم بنیانی اقتصاد روستایی مشهود است. بر این اساس، تحقیق حاضر تلاش داشته ضمن شناسایی وضع موجود نظام فعالیت های اقتصادی و تولیدی در روستاهای شهرستان بشرویه، به تحلیل مهم ترین موانع توسعه و پایداری نظام تولید در روستاهای مورد مطالعه با رویکرد فضایی بپردازد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد در هشت روستای مورد مطالعه، موانع 28 گانه بر سر راه توسعه و پایداری نظام تولید وجود دارد. برخی از این موانع دارای سابقه تاریخی از زمان اصلاحات ارضی و بنیان نهادی در جامعه روستایی دارد که مهم ترین آن "خرده مالکی شدید و قطعات کوچک اراضی" بوده است. دسته ی دیگر موانع نیز به عملکرد غیرمنطقی نظام برنامه ریزی در قبال تولید و اقتصاد روستایی باز می گردد. در کل افول تولید در روستاها اگر به دلیل عوامل طبیعی تشدید گردیده با این وجود، نظام برنامه ریزی در قبال روستاها از کاستی عملکرد توسعه زا برخوردار است. تداوم شرایط کنونی به منزله ی ناپایداری هر چه بیشتر نظام تولید روستایی با تمام عواقب شناخته شده خواهد بود.
ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران می باشد. نوع تحقیق، تلفیقی از روش های عینی و ذهنی بوده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد، آمارنامه ها و گزارش های سازمان ها و دستگاه های مرتبط بوده اند. کیفیت محیط زندگی با 23 سنجه در قالب شاخص های آلودگی، اکولوژیک، زیرساخت ها و امکانات شهری در 5 درجه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به اهمیت ناهمسان شاخص ها و سنجه ها، از مدل AHP، برای تعیین وزن شاخص ها استفاده گردید. نوآوری تحقیق حاضر، تلفیق داده های اسنادی با داده های ذهنی، ابداع یک مدل ریاضی ضمن تعیین وزن برای سنجه ها و بیان نتیجه نهایی ارزیابی به صورت کمی و به عنوان نسبتی از وضعیت آرمانی، می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که 4 سنجه در طیف خیلی خوب، 4 سنجه در طیف خوب، 4 سنجه در طیف متوسط، 8 سنجه در طیف ضعیف و 3 سنجه در طیف بد قرار دارند. با لحاظ امتیازات 1 تا 5 برای 5 طیف مورد ارزیابی، میانگین وزنی سنجه ها در شرایط اعمال وزن برای سنجه ها، 31/3 و بدون آن 91/2 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که محدوده مطالعاتی از 1/66 درصد حد مطلوب کیفیت زندگی برخوردار می باشد؛ بنابراین وضعیت کیفیت محیط زندگی باقرشهر، در سطح متوسط، ارزیابی گردید. سرانه بالای فضای سبز شهری و میزان بهره مندی اماکن از شبکه های آب لوله کشی و گاز شهری از نقاط قوت و آلودگی هوای ناشی از صنعتی بودن منطقه و مجاورت با تهران و وجود بیابان در اطراف، عدم وجود شبکه لوله کشی فاضلاب و سرانه های پایین فرهنگی، ورزشی، بهداشتی درمانی و آموزشی از جمله کاستی های مهمی بودند که در این بررسی مشاهده گردید.
واکاوی ظرفیت برندسازی شهری و عناصر برند در مقصد گردشگری مبتنی بر رویکرد هویت مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
143 - 159
حوزههای تخصصی:
هرگاه مقصدها و پروژه های تفریحی عظیم صنعت گردشگری، در سطح بین المللی جهت افزایش جذب گردشگران، سرمایه گذاری های کلان، توسعه اقتصادی و شهری خود با یکدیگر در حال رقابت تنگاتنگ هستند، مفهوم برند سازی شهری در عرصه گردشگری مطرح می گردد. این مفهوم، امکان ایجاد تصویر و ادراک مؤثر در ذهن گردشگران نسبت به ویژگی های منحصربه فرد و متمایز نسبت به هر مقصد را فراهم می کند و این ایجاد تمایز به وسیله برند سازی، به منظور ترغیب گردشگر برای پرداخت هزینه بیشتر در آن منطقه و افزایش استاندارد زندگی شهری، اعمال می شود. در بین شهرها و مناطق مختلف کشور ایران، شهر یزد، به عنوان یک تمدن شهری دیرینه که به ثبت سازمان جهانی یونسکو رسیده است، درزمینه برند شهری در سطح کشور و جهان به حد کافی موفق نبوده است و در تبدیل و توسعه ظرفیت های بالقوه خود به عنوان یک مقصد بالفعل دارای هویت برند متمایز، اهمال نموده است؛ بنابراین هدف عمده پژوهش حاضر، بررسی ظرفیت تبدیل شهر یزد به یک برند شهری درزمینه گردشگری؛ با رویکرد مبتنی بر هویت و با استفاده از عناصر نمادین برند (نماد، شعار و برند سازی) و مؤلفه های گردشگری شهری (فرهنگ، هویت و تصویر مقصد) می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، از نوع کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران داخلی ورودی به شهر یزد در پاییز 1398 بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 265 نفر به عنوان نمونه پژوهش (137 نفر مرد و 128 نفر زن) انتخاب شدند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و نیز مدل معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه برای تأیید روابط فرضی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ مقصد و تصویر مقصد پیش بینی کننده معنادار هرکدام از عناصر برند شامل (نماد، شعار و برند سازی) هستند اما هویت مقصد (با ضریب رگرسیون منفی)، پیش بینی کننده معنادار هیچ یک از عناصر برند (نماد، شعار و برند سازی) نیست. همچنین در مدل نهایی، مؤلفه های گردشگری شهری، بر عناصر برند اثر مستقیم و معنادار دارند.
تحلیل وضعیت امنیت غذایی و ضایعات مواد غذایی در خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی (مورد: شهرستان خرامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دهه های متمادی، برنامه های مختلفی به منظور ایجاد امنیت غذایی طرح ریزی و اجراشده است، اما شمار افرادی که از ناامنی غذایی رنج می برند رو به افزایش است. این وضعیت در مناطق روستایی کشور های درحال توسعه بیشتر است. افزایش بحران های اقلیمی همچون خشکسالی و کاهش شدید منابع آب نیز دستیابی به امنیت غذایی را دشوارتر ساخته است. بنابراین، واکاوی میزان امنیت غذایی خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی ضروری می باشد. از سوی دیگر، برآورد ها نشان می دهند که میزان ضایعات مواد غذایی در حدود یک سوم است و نیمی از این ضایعات در سطح خانوار تولید می شود. باوجوداین، اطلاعات چندانی در خصوص رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار در شرایط خشکسالی وجود ندارد. این در حالی است که شناخت رفتار مدیریت ضایعات مواد غذایی خانوار و عوامل تعیین کننده آن از حیاتی است. داده های موردنیاز این پژوهش پیمایشی از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای گردآوری شد. در این راستا، نسبت به انجام مصاحبه حضوری با 219 خانوار روستایی شهرستان خرامه از توابع استان فارس اقدام شد. یافته های پژوهش نشان داد که 4/75 درصد از خانوار های روستایی، در طول دوره خشکسالی ناامنی غذایی را تجربه نموده بودند. تحلیل رگرسیون نشانگر آن است که میزان آب کشاورزی، درآمد، قیمت غذا، تولیدات کشاورزی، نرخ اشتغال و دارایی های سرمایه ای از سازه های مهم تعیین کننده امنیت غذایی خانوار روستایی بودند. از سوی دیگر، بروز خشکسالی نقش مهمی در شکل گیری رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار داشت. به نحوی که میزان تولید ضایعات غذایی خانوار های دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و شدید کمتر از سایر خانوار ها بود. علاوه بر کم آبی، میزان دانش و آگاهی، نگرش، دسترسی به غذای ادراک شده، کیفیت غذای ادراک شده، میزان درآمد و قیمت غذا نیز در تبیین رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار تأثیرگذار بودند. بر مبنای یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ایجاد امنیت غذایی و کاهش ضایعات غذا در شرایط خشکسالی ارائه شده است .
تبیین کارکرد مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی شکل گیری روابط در منطقه ژئوپلیتیک امریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقایع سال های اخیر در بیشتر مناطق جهان حاکی از آن است که عوامل جغرافیایی و مؤلفه های ژئوپلیتیکی از بسترهای مهم و اثرگذار در شکل گیری کیفیت روابط بین کشورها برای دست یابی به اهداف و منافع ملیاست. از جملهاین مناطق،منطقهژئوپلیتیک امریکای لاتین است که چشم انداز سیاسی -امنیتی آن دارای عوامل متعددی است که برخی از آن ها در شرایط جغرافیایی و ژئوپلیتیکی منطقه نهفته است. با توجه به چنین اهمیتی، نگارندگان در مقالهحاضر با ماهیت کاربردی و استفاده از روش تحلیلی - تبیینی درصدد برآمده اندکارکرد عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی بین واحدهای سیاسی امریکای لاتین در مقیاس منطقه ای را ارزیابی کنند.براساس نتایج این بررسی،روابط ژئوپلیتیک در کشورهای امریکای لاتینعمدتاً تحت تأثیر مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مختلفی چون عامل مجاورت، تعداد همسایگان، ژئوپلیتیک منابع،ژئوپلیتیک گردشگری، و اتحادیه های منطقه ای قرار دارد و تحت تأثیر همین عناصرروابط مسالمت آمیز در سطح منطقه ای حاکم بوده و رویکرد غالب روابط ژئوپلیتیک منطقه بر مبنای الگوی تعامل شکل گرفته است. دورنمای آینده حاکی از آن است که کشورهای امریکای لاتین و خصوصاً برزیل،به عنوان رهبر منطقه، قادر به تنظیم تعاملات پایدار و مدیریت راهبردی است و همچنین،با توجه به تجانس تاریخی - فرهنگی و آرام بودن فضای این منطقه،زمینه های لازم برای ایجاد هویت منطقه ای فراگیر و مشترک فراهم است که تحت این شرایط منطقهمذکور بر وضعیت کنونی خود،که در حاشیهژئوپلیتیکی است، غلبه کرده و به مرحله یکپارچگی خواهد رسید و الگوی روابط ژئوپلیتیک آن مبتنی بر رابطهتداوم شکل خواهد گرفت وآن هم باعث افزایش وزن ژئوپلیتیکی منطقه و هماوایی بیشتر آن با تحولات نظام ژئوپلیتیک پیرامونی و جهانی خواهد شد.
تعیین و تشخیص عوامل مؤثر در طراحی سازمان هوشمند برای مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
445 - 467
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پارادایم هوشمندسازی مدیریت شهری به یکی از مقوله های اساسی در ادبیات تحقیقی این حوزه تبدیل شده است. این در حالی است که طبق آخرین رده بندی در سال 2018، هیچ یک از شهرهای ایران در فهرست برترین شهرهای هوشمند جهان قرار ندارند. به همین دلیل، در این پژوهش طراحی مدل سازمان هوشمند برای شهرداری بررسی می شود تا راهکارهای اجرایی و عملی آن مشخص و مؤلفه های اثرگذار بر هوشمندسازی تعیین شود. این مطالعه به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسید. داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 400 نفر از کارشناسان و صاحب نظران، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با روش معادلات ساختاری ارزیابی شد. برای طراحی پرسشنامه، از روش دلفی خبرگان استفاده شد و فرضیات مطرح شده در یک ساختار علی با تکنیک حداقل مربعات جزئی PLS، تکنیک بوت استراپینگ و غیره آزمون شدند. نتایج نشان داد که برازش کلی مدل مناسب است و با توجه به مقدار بار عاملی به دست آمده، حکمرانی هوشمند، پویایی هوشمند، زندگی هوشمند، مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند و سرانجام محیط هوشمند، به ترتیب بیشترین اثر را بر ایجاد سازمان هوشمند برای اداره و مدیریت شهر دارند. استفاده از فناوری شبیه سازی روند ارائه خدمات و اینترنت موجب افزایش کارایی سازمان ها و همچنین افزایش رضایتمندی می شود. کاربرد واقعیت مجازی در شکل گیری محیط هوشمند با کاهش ریسک همراه است و استفاده از تکنیک های سنتی ارائه خدمات، کارایی چندانی در دنیای کنونی ندارد.
واکاوی احساس نابرابری و اثر آن بر مشارکت شهروندان در اداره کلان شهرها (مورد شناسی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد تجربی نشانگر آن است که نابرابری به وجود آمده در کلان شهرهای ایران، ناشی از توسعه مبتنی بر نابرابری است. این روند باعث شده است که شکاف طبقاتی در شهرها عمق بیشتری یابد و هر یک از گروه های برنده و بازنده، نگاه ویژه ای به اداره شهر داشته باشند. به این منظور و برای آنکه مشخص شود، آیا احساس نابرابری بر مشارکت مردم مؤثر است یا خیر؟ تحقیق کنونی به شیوه توصیفی- تحلیلی در شهر مشهد به انجام رسید. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و از نمونه ای به حجم 382 نفر گردآوری شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری کولموگراف اسمیرنوف، رگرسیون چند متغیره و الگوی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شد. نتایج نشان داد که شدت احساس نابرابری در ارتباط با نابرابری اقتصادی، شغلی و سیاسی در بالاترین حد و نابرابری فرصت ها در پایین ترین حد خود قرار دارد. علاوه بر آن، متغیر احساس نابرابری، توانایی پیش بینی مشارکت شهروندان در اداره امور شهر را داشته و به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار احساس نابرابری، میزان مشارکت 44/0 تغییر خواهد کرد. مطابق با یافته های فوق، پیشنهاد راهبردی پژوهش، تغییر روندهای کنونی توسعه مبتنی بر نابرابری ازطریق تحول مناسبات اجتماعی در سطح کلان است.
گونه شناسی گردشگران خارجی بازار قدیمی تهران با تحلیل خوشه ای دو مرحله ای: نگرشی برای برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
13 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش بندی بازار گردشکری یکی از پیش شرط های موفقیت مقاصد گردشگری است. در این راستا، بخش بندی گردشگران براساس متغیرهای روان شناختی از مهمترین و پرکاربردترین شیوه های بخش بندی بازار گردشگری است. از این رو هدف پژوهش حاضر بخش بندی بازار گردشگری شهر تهران با استفاده از شناسایی انگیزه های سفر و ویژگی های سبک زندگی گردشگران خارجی بازدید کننده از بازار بزرگ این شهر است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش جمع آوری داده ها نیز توصیفی_پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل گردشگران خارجی است که در ماه های اسفند 1396 تا اردیبهشت 1397 به بازار بزرگ و قدیمی شهر تهران سفر کرده اند. از این جامعه، نمونه ای به حجم 394 نفر به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته شامل 67 سئوال بوده است. سنجش روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب از روایی محتوا و آلفای کرونباخ استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل خوشه ای و آزمون کای اسکوئر در محیط نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد، گردشگران خارجی بازدید کننده از بازار بزرگ شهر تهران را می توان در چهار گروه بخش بندی کرد که شامل گردشگران ایده آل پسند، گردشگران اصول گرای رفتاری، گردشگران میانه رو و گردشگران خاص گراست. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد، بین متغیرهای جمعیت شناختی و خوشه های چهارگانه ارتباط مثبت و معنی داری برقرار است.
تحول در نظام فعالیت و دگردیسی سازمان فضایی نواحی روستایی حاشیه زاینده رود (مطالعه موردی: ناحیه بن رود و جلگه (شهرستان اصفهان))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1453 - 1474
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی سکونتگاه ها پیوسته از درون و از بیرون تحت تأثیر نیروهای متعدد (محیطی، اقتصادی-اجتماعی، تاریخی، و سیاسی) در حال دگرگونی و تغییر است. حاصل این تغییرات تحول در ساختارها و کارکردهای ناحیه و به تبع آن سازمان و ساختار نظام سکونتگاهی شهری و روستایی است. یکی از عناصر اصلی سازمان فضایی مناطق، شهرها و روستاها و جریان های فضایی مابین آن هاست؛ چنانچه یکی از عناصر این سیستم دچار تحول شود، سایر عناصر نیز متأثر می شود. در این مقاله دگردیسی سازمان فضایی روستاهای بخش بن رود و جلگه در شهرستان اصفهان در اثر تحولات نظام فعالیت بررسی شده است. پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و توسعه ای است و با روش کیفی و مصاحبه عمیق تحولات شناسایی شده اند. به منظور دست یابی به هدف تحقیق و در راستای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، با رویکرد فضایی و نگرش سیستمی به تبیین تحولات ساختاری – کارکردی و تغییرات سازمان فضایی سکونتگاه های روستایی واقع در ناحیه مورد مطالعه (بخش بن رود و جلگه شهرستان اصفهان) در اثر تحول نظام فعالیت پرداخته شده است. نتایج بیانگر آن است که در اثر عواملی مانند محدودیت منابع آب و خاک، تضعیف نقش تولید کشاورزی، تضعیف نظام اقتصاد روستایی، کاهش نقش نیروی انسانی فعال در تولید، تضعیف ساختارهای بومی نظام بهره برداری از منابع آب در ساختار اشتغال به نفع بخش خدمات تغییری به وجود آمده که این امر به رشد مهاجرفرستی انجامیده است. در نتیجه ساختار فعالیت تولیدی در منطقه به فروپاشی رسیده است و در اثر این امر سازمان فضایی منطقه از یک سازمان منظم و پایدار به سمت سازمانی قطبی شده با محوریت شهرگرایی به نقاط کانونی سوق داده شده است.