مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
کالبدی - فضایی
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی پدیده ای است که عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در نرخ پایین تر امنیتی در پیدایش آن نقش دارند و از دو گروه بنیادی دفع کننده روستا و جذب کننده شهر نشأت می گیرد. هدف اصلی تحقیق این است که چه مسائل اجتماعی- فرهنگی بر روی حاشیه نشینی تاثیر دارد؟
روش تحقیق، اسنادی و پیمایشی بوده و حجم نمونه نیز برابر با 384 نفر از حاشیه نشینان ساکن اطراف شهر ساری بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها در این تحقیق با روش تحلیل همبستگی و مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Lisrel استفاده شد.
نتایج و تحلیل همبستگی نشان داد که بین عوامل مهاجرت، کیفیت مسکن، کسب معیشت، اوقات فراغت، وضعیت کالبدی فضایی و میزان تعلق اجتماعی با اطمینان 99/0 درصد و سطح خطای کم تر از 01/0 درصد با حاشیه نشینی رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان می دهد که متغیرهای مستقل قدرت پیش بینی حاشیه نشینی را دارند. حاشیه نشینی، ناشی از مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، عدم دسترسی مناسب به امکانات بهداشتی- آموزشی و ارتباط ضعیف با فرهنگ شهرنشینی می باشد که این عوامل سبب شده تا حاشیه نشینان را در معرض مسائل اجتماعی - فرهنگی قرار دهد.
تحلیل فضایی سرزندگی در فضاهای شهری مطالعه موردی پیاده راه 17 شهریور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
107 - 124
حوزه های تخصصی:
تقویت و گسترش فضاهای عمومی شهری، فعال، پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهری موردتوجه برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. سرزنده ساختن حیات شهری مستلزم انسانی کردن و بعد انسانی دادن به آن است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت کالبدی- فضایی پیاده راه 17 شهریور تهران به منظور ایجاد محیطی سرزنده جهت جذب جمعیت و گذران اوقات فراغت است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شاخص ها و داده های مورداستفاده به شیوه اسنادی و برداشت میدانی محیط جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. تحلیل ها نشان می دهد بیش از نیمی از مساحت محدوده را کاربری های نامناسب برای پیاده روی و فراغت تشکیل می دهد و نزدیک به 65 درصد فعالیت های ارائه شده در محدوده جاذب جمعیت نیستند، همچنین وضعیت دسترسی به محدوده با حمل ونقل عمومی و خصوصی مناسب ارزیابی شده است. اکثر افرادی که در محدوده بودند از مناطق هم جوار آمدند و افراد کمتری از مناطق شمالی و غربی به محدوده آمدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است برنامه ریزی و طراحی محیط ساخته شده نقش بسزایی در گسترش پیاده روی دارد، زیرا در قسمت های شمالی محدوده با توجه به اینکه کاربری ها و فعالیت های متنوع و منعطف تری نسبت به بخش های میانی و جنوبی دارد، تراکم جمعیت بیشتر و عابران پیاده بیشتری در آن بخش تردد می کنند و دیگر اینکه برای افزایش قابلیت پیاده روی و سرزندگی محیط علاوه بر محدودیت دسترسی اتومبیل باید به ساختار محیط و کالبد آن هم توجه شود.
تبیین ساختار کالبدی-فضایی کاربری اراضی بخش مرکزی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد انفجار جمعیت در چند دهه گذشته باعث تغییر کالبدی –فضای شهرها، کاهش منابع ظرف شهر، توسعه از پیرامون شهرها به انزوا رفتن بخش مرکزی شهرها، عدم دسترسی راحت و آسان به کاربری اراضی زمین شهری شده است. که دلیل عمده آن را می توان اعمال سیاست های زمین شهری دانست . به این خاطر استفاده از زمین و فضا به عنوان یک منبع عمومی، حیاتی و ثروت همگانی باید تحت برنامه ریزی اصول انجام پذیرد.هدف از تحقیق حاضر تبیین ساختار کالبد-فضایی کاربری اراضی بخش مرکزی شهر تبریز بوده است. برای این منظور جهت جمع آوری اطلاعات از دو شیوه کتابخانه و میدانی استفاده شده است.برای تحلیل از 13 کاربری موجود در سطح منطقه استفاده شده که جهت ارزیابی سطح عملکرد و سرانه های، همچنین همپوشانی لایه از نرم افزار GIS و برای تعیین سطح ارزشمندی هریک از کاربری ها از روشANP بهره برده شده است.نتایج نشان می دهد که کاربری اراضی در سطح منطقه به صورت استاندار نبوده است. در این میان کاربری تجاری به میزان 16.85 درصد 11.55+ درصد از میزان 2-4 سرانه استاندارد اختلاف مثبت داشته است و تاسیسات شهری به میزان 1. درصد در سطح منطقه اختلاف به میزان 5.9- از میزان سرانه استاندارد داشته است.همچنین سطح توزیع کاریری و میزان دسترسی به آنها بنا بر نتایج حاصل از تحلیل های سطح عملکرد کاربری ها و لایه های همپوشانی شده بیانگر حد متوسط بوده است.
تحلیل و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در ابعاد کالبدی-فضایی و محیطی کیفیت زندگی روستایی(مطالعه موردی: روستای میداوود وسطی، شهرستان باغملک)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
304 - 315
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی در محیط روستایی با واقعیت و استانداردهای زندگی انسانی معاصر تفاوت بسیار دارد و این شرایط زیست و سکونت را در محیط روستایی با چالش مواجه کرده است از این رو طرح هادی روستایی با قدمتی بیش از سه دهه چشم انداز فضایی _ کالبدی روستا را طراحی و بستری مناسب برای توزیع بهینه خدمات دولتی و عمومی فراهم و شرایط لازم را برای پایداری جمعیت روستا ایجاد می کند. هدف اصلی این تحقیق تحلیل و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در ابعاد کالبدی – فضایی ومحیطی کیفیت زندگی در روستای میداود وسطی شهرستان باغملک است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی نوع توصیفی و همبستگی است جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان روستای میداوود سطی در شهرستان باغملک می باشد که در این تحقیق نمونه پژوهش به صورت تصادفی در میان 128 پرسش شونده توزیع شد. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسشنامه محقق ساخت است. نتایج این تحقیق نشان داده که روستای میداوود وسطی از نظر بُعد زیست محیطی روستا در زمینه بهبود کیفیت زندگی دارای ارتباط معناداری می باشد یعنی طرح هادی روستای میداوود وسطی از بُعد زیست محیطی توانسته بر بهبود کیفیت زندگی روستایی اثر بگذارد و دارای وضعیت زیست محیطی خوبی می باشد، از نظر وضعیت در زمینه بهبود کیفیت زندگی دارای ارتباط مبهبود کیفیت زندگی ساکنین این روستا شده است و روستاوود شده و از نظر وضعیت کاربری اراضی در زمینه بهبود کیفیت زندگی دارای ارتباط معناداری می باشد یعنی طرح هادری در زمینه وضعیت کاربری اراضی باعث بهبود وضعیت کیفیت زندگی در روستای میداوود شده است.
موانع شکل گیری شبکه منطقه ای در فرآیند دگرگونی کالبدی_فضایی سکونتگاههای روستایی مورد: سکونتگاههای ناحیه هشترود- چاراویماق(آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال دوم زمستان ۱۳۹۶شماره ۴ (پیاپی ۸)
101 - 114
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی نظام برنامه ریزی فضای سرزمینی و بویژه فضاهای محلی_منطقه ای در ایران، ازهم گسیختگی عملکردی سکونتگاههای شهری و روستایی و درپی آن نابسامانی ساختاری _کارکردی نظام سکونتگاهی است.یکی از رویکردهای کارآمد در تعدیل ازهم گسیختگی و تعادل بخشی به منظور الگوی متوازن و پایدار، الگوی شبکه منطقه ای است. در این ارتباط برخی از نظام های سکونتگاهی در مراحل آغازین شکل گیری و برخی دچار آسیب های ناشی از تحولات در گذار از نظام شبکه نامتوازن به شبکه متوازن می باشند. نظام سکونتگاهی ناحیه هشترود - چاراویماق در مرحله آغازین شکل گیری نظام شبکه منطقه ای دچار موانع ساختاری _ کارکردی است. در این پژوهش با بهره گیری از روش های تحقیق استقرایی و بکارگیری الگوهای تحقیق کمی و در پاره ای از موارد کیفی عوامل و نیروهای اثرگذار در شکل گیری شبکه منطقه ای مورد آزمون قرار گرفته است. درتحلیل کمی ازروش تحلیل شبکه Nodexl ، سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و مدل های AHP و خوشه بندی در روش کیفی نیز با انجام مصاحبه های منظم با بهره برداران و ذینفعان چگونگی جریان های کالا، اطلاعات و سرمایه مورد بازشناسی قرارگرفته و یافته های تحقیق نشان داد جریان های فضایی اثرگذار برای شکل گیری شبکه منطقه ای درنخستین فعالیت های اقتصادی در بستر نظام کالبدی سکونتگاههای روستایی، اغلب ناقص و یا از الکوی یکسویه تبعیت می نماید. بمنظور تعدیل محدودیتهای ساختاری و تقویت نظام کارکردی در سکونتگاههای روستایی در ناحیه هشترود – چاراویماق بایستی با بهره گیری از سیاست های حمایتی و سرمایه گذاری نهادهای دولتی مرتبط در کنار مشارکت هم افزا، بنیان های تولیدی توسط بهره برداران روستایی، پایه ریزی شود که درپی آن شبکه منطقه ای در تعامل با سایر شبکه های فرامنطقه ای و ملی قابل دستبابی است.
نقش عوامل کالبدی– فضایی در امنیت فضای شهری (مطالعه موردی: مناطق 6، 10و 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به توسعه شتابان شهرگرایی، یکی از دغدغه های مدیران و برنامه ریزان شهری افزایش آسایش و رفاه شهروندان است. در این ارتباط، ارتقا حس امنیت شهروندان یکی از اولویت های برنامه ریزی شهری محسوب می شود. برای تحقق پذیری و افزایش امنیت شهری، گاهی اقداماتی فیزیکی همچون حفاظت، حراست، کنترل در فضاهای شهری طرح ریزی می شود، درحالیکه افزایش احساس امنیت شهروندان به لحاظ بکارگیری ابزارهای برنامه ریزی کالبدی-فضایی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری معیارهای کالبدی-فضایی در ایجاد احساس امنیت ساکنان است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد کاربردی، تلاش بر بررسی ایفای نقش عوامل کالبدی-فضایی در افزایش میزان احساس امنیت شهروندان دارد. نمونه های موردی با توجه به شناخت ویژگی های کالبدی-فضایی در سه منطقه کلان شهر تهران با دارا بودن بافت اداری، بافت فرسوده و بافت تاریخی انتخاب شده است. در ادامه با بهره گیری از ده عامل مؤثرکالبدی-فضایی بدست آمده از نظریات اندیشمندان و پژوهشگران در زمینه امنیت شهری، بوسیله پرسشنامه با روایی و پایایی گویه های آماری، میزان امنیت شهروندان در مناطق 6 ، 10 و12 پایش و تحلیل شده است. در فرآیند انجام پژوهش از روش های تفسیری، پیمایشی، میدانی و در پایان به منظور مطالعات تطبیقی میان سه منطقه شاهد در کلان شهر تهران از روش ویکور استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که از دیدگاه شهروندان در منطقه 10 امنیت بیشتر و نقش آفرینی عامل نظم محیطی به عنوان مهم ترین معیار قابل توجه بوده و منطقه 12 به دلایل متعدد از جمله فضاهای رهاشده میزان کمتری امنیت احساس می شود.
نگاهی به تاریخ شهرسازی ایران در دوره صفوی: نمونه موردی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
33 - 61
حوزه های تخصصی:
شواهد و مدارک نشان می دهد تا پیش از دوره صفوی، ساختار فضایی شهر کرمان بر سه عنصر مسجد جامع مظفری، کهندژ و بازار کوچک استوار بود، اما در دوره صفوی این ساختار دگرگون شد. بررسی متون و آثار موجود نشانگر تحوّلات قابل توجه در دوره صفوی در ساختارهای شهری کرمان است. پرسش های این پژوهش این است که ویژگی های تاریخی معرّف ساختار کالبدی-فضایی و تغییرات فضاهای ارتباطی شهر کرمان در دوره صفوی بر چه مبنایی بوده است؟ آیا شهر کرمان بر اساس الگوی شهرسازی اصفهان در دوره صفوی ساخته شده است؟ فرضیاتی که در ارتباط با این پرسش ها قابل طرح است، ساخت میدان گنجعلی خان در روند گسترش و تحوّلات بعدی شهری کرمان، به ویژه در زمان قاجار تأثیر چشمگیری داشت. با ساخت میدان، محلّه هایی در نزدیک میدان و اصولاً در شمال آن، بازسازی و محلّه های جدیدی هم احداث شد. در همین راستا در زمان شاه عباس دوم نیز در جنوب شهر در فاصله بین کهندژ و مجموعه گنجعلی خان، بازاری ساخته شد. هدف نوشتار حاضر مطالعه تغییر و تحوّلات و ارتباط ساختارهای شهری کرمان در دوره صفویه است. نتایج این تحقیق نشان داد که در دوره صفوی، حاکمان محلّی نقش مهمّی در تغییر ساختارهای شهری داشتند و جهت توسعه شهر از جنوبی-شمالی، به غربی- شرقی تغییر یافت؛ همچنین میدان، نقش ساختار اصلی شهر کرمان را داشته و بیشتر تغییر و تحوّلات پس از دوره صفوی بر پایه این عنصر مهم شهری صورت گرفته است.
بررسی گسترش کالبدی - فضایی کلانشهر شیراز با استفاده از سنجش از دور (Rs)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
171 - 186
حوزه های تخصصی:
امروزه در سطح جهان ، 55٪ از جمعیت در مناطق شهری زندگی می کنند و پیش بینی می شود تا سال 2045 تعداد افرادی که در شهرها زندگی می کنند به 6 میلیارد افزایش می یابد. طی 6 دهه گذشته روند شهرنشینی در ایران روندی صعودی بوده است چرا که در طول زمان شهر ها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی به صورت پدیده های جاذب درآمده اند. شهر شیراز به عنوان مرکز استان فارس تا پیش از دهه 1340 و شروع مدرنیزاسیون در ایران از رشدی درونزا و ارگانیک برخوردار بوده و تعادلی مناسب میان نرخ رشد جمعیت شهر و نرخ رشد مساحت آن برقرار بوده است. به دنبال تشدید افزایش جمعیت شهری در دهه های اخیر شکل فیزیکی شهرها نیز دچار تغییر و تحولاتی گردیده است . بنابراین هدف کلی این پژوهش بررسی نحوه گسترش کالبدی – فضایی کلان شهر با استفاده از سنجش از دور می باشد. به منظور بررسی تغییرات پوشش اراضی باکمک داده های ماهواره لندست نقشه کاربری سال های 1984 تا 2020 توسط نرم افزارهای TerrSet و Earth Explorer تهیه گردید و برای سال 2040 پیش بینی در تغییرات کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم Markov انجام شد. نتایج نشان می دهد در 36 سال گذشته مساحت کالبدی شهر شیراز با رشد 90 درصدی به مساحت 19778 هکتار رسیده است و پیش بینی می شود در 40 سال آینده مساحت شهری با نرخ رشد 35% به 41506 هکتار خواهد رسید. روش صورت گرفته در این پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است.
ارزیابی سطح پایداری کالبدی- فضایی سکونتگاه های پیراشهری (مورد: بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیاده سازی وامکان تحقق توسعه پایدار کالبدی- فضایی، مستلزم شناخت عناصر و مؤلفه های پایداری به منظور دستیابی به یکپارچگی میان بعد کالبدی و سایر ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی می باشد. سکونتگاه های روستایی در بخش مرکزی شهرستان اردبیل به ویژه طی دهه اخیر با تحولات گوناگونی در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی و تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی مواجه گردیده است. این تحولات به صورت دگرگونی های کالبدی - فضایی تجلی پیداکرده است. این پژوهش باهدف بررسی سطح پایداری کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستاهایی بخش مرکزی شهرستان اردبیل و تبیین علل و عوامل اثرگذار در روند پایداری/ ناپایداری آن ها صورت گرفته است. جامعه نمونه پژوهش شامل 29 روستا و 360 خانوار بخش مرکزی شهرستان اردبیل می باشد که براساس روش طبقه ای (چندمرحله ای) تعیین گردیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های موردنیاز به شیوه ی اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جهت تحلیل داده ها نیز از آزمون های t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره(به روش همزمان) و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزارArc Gis بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشتر روستاهای محدوده موردمطالعه به لحاظ وضعیت پایداری کالبدی – فضایی در سطح پایینی قرار دارند. درواقع عوامل و نیروهای بیرونی(برنامه های عمرانی و یا ارائه تسهیلات دولت در حوزه سکونتگاه های روستایی و ...) و سپس درونی(شرایط محیطی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی روستاها) زمینه های تخریب پوشش گیاهی، تغییرات کاربری زمین و درنهایت ناپایداری کالبدی-فضایی را فراهم ساخته است.
بررسی تأثیرات خزش شهری بندر انزلی در پایداری کالبدی –فضایی سکونتگاه های پیراشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی بیست سال اخیر استان گیلان همواره در کانون اصلی مهاجرپذیری و رشد جمعیت شهرهای بزرگ وکوچک قرار داشته است. شهر بندر انزلی نیز به شدت متأثر از شرایط یاد شده بوده است؛ به طوری که طی دهه های اخیر به طور فزاینده ای به سمت پیرامون خود گسترش یافته است. پدیده خزش در شهر انزلی رو به رشد است و بستر ساز تحولات کالبدی –فضایی در سکونتگاه های پیراشهری شده است. خزش شهری بیشتر در فضاهای پیرامونی گسترش یافته و زمین های اطراف شهر را در خود می بلعد. گسترش فیزیکی شهر بندر انزلی ، سبب الحاق سکونتگاه ها و ادغام آنها شده است. هدف این پژوهش بررسی ابعاد مختلف تاثیرات خزش شهری بندر انزلی در پایداری کالبدی –فضایی سکونتگاه های پیراشهری در ابعاد کالبدی – زیربنایی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی است. نتایج نشان می دهد میان شاخص های خزش شهری و پایداری سکونتگاه های مورد مطالعه با ضریب 638/0 رابطه همبستگی وجود دارد. ضریب تعیین تعدیل شده نیز نشان می دهد 8/64 از پایداری سکونتگاه های روستایی به وسیله ترکیب خطی چهارشاخص است. ارزش افزوده زمین، بهبود وضعیت اقتصادی، دسترسی مطلوب به خدمات، تنوع در ساختار فضایی، سرزندگی سهم بیشتری را نسبت به سایر زیرمعیارها در پیش بینی متغیر وابسته نسبت به سایر متغیرها دارد و کمترین اثرگذای در زمینه زیست محیطی با زیرمعیارهای تنظیف و پسماندها، آلودگی زیست محیطی و چشم انداز فضای سبز مشاهده می شود. شاخص کالبدی بیشترین تأثیر را بر پایداری سکونتگاه های پیراشهری مورد مطالعه داشته اند و شاخص زیست محیطی با ضریب 352/0 کمترین تأثیر را در پایداری داشته است.
تحلیل روند تغییرات مالکیت سکونتگاه های روستایی و پیامدهای کالبدی-فضایی آن 1377- 1397 (مطالعه موردی: بخش خمام شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:سکونتگاههای روستایی بعنوان یکی از فضاهای جغرافیایی با داشتن ویژگیهای از قبیل زنده بودن و قابلیت جذب و پخش(مهاجر پذیری و مهاجر فرستی)همواره درمعرض تغییرات قرار دارند.که یکی از عمده ترین این تغییرات میتوان به تغییرات مالکیتی اراضی در روستاها اشاره کرد.تغییرات مالکیتی در سطح سکونتگاههای روستایی زمینه مهاجرت افراد از شهرها به محیطهای روستایی برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت و برعکس روستائیان با فروش زمین جهت دستیابی به زندگی بهتر و درآمد بیشتر برای سکونت درحاشیه شهرها را فراهم میکند. این مهاجرتهای بی رویه وحساب نشده به آشفتگی هر دو مکان جغرافیایی شهر و روستا(فضایی)منتج خواهد شد. هدف پژوهش:بررسی روند تغییرات مالکیت اراضی روستایی و پیامدهای کالبدی–فضایی آن در یک دوره بیست ساله میباشد. روش شناسی تحقیق:این تحقیق از نظرهدف در گروه تحقیقات کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی–تحلیلی میباشد.در این تحقیق جامعه آماری بصورت تمام شماری یعنی کل 44 سکونتگاه روستایی بخش خمام شهرستان رشت است؛وروش گردآوری اطلاعات موردنیاز بصورت اسنادی، کتابخانه ای و براساس مشاهده میدانی ومصاحبه از(مدیر یا یکی از اعضای شورا)میباشدوداده های گردآوری شده از طریق نظریه های زمینه ای موردتجزیه و تحلیل قرارگرفته است. قلمروجغرافیایی تحقیق:سکونتگاههای روستایی بخش خمام شهرستان رشت بوده است.یافته ها و نتایج تحقیق:روند تغییرات مالکیت در طی بیست سال گذشته روبه فزونی بوده بطوری که شتاب تغییرات مالکیت اراضی دردهه نود بیش ازدهه هشتاد میباشد و ازپیامدهای کالبدی-فضایی آن میتوان به تغییرکاربری زمین، ساخت وگسترش خانه های دوم،تغییرآرایش کالبدی-فیزیکی سکونتگاهها،ازبین رفتن معماری سنتی وبومی و چشم اندازهای طبیعی و توزیع نامناسب جمعیت در ناحیه مطالعاتی اشاره کرد.