فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که مقصدها مکان هایی است که مردم آنها را برای تجربه ای خاص و بر اساس درکی که از خصیصه خاصی از جاذبه حاصل شده است، برای اقامت و سفر انتخاب می کنند، می توان با استفاده از روش های برنامه ریزی برای آنها یک برند ایجاد کرد. بدین ترتیب، گردشگران در هنگام انتخاب بین مقصدی که به برند تبدیل شده است و رقبای آن به دلیل جایگاه بهتری که برند در ذهن ها دارد، مقصد دارای برند را ترجیح دهند. اینگونه است که امروز توجه صرف به زیرساخت های سخت از بین رفته و تمرکزی چشمگیر به زیرساخت های نرم، طرح ریزی شهری نظیر طرح ریزی یک تصویر ذهنی خوب یا ساخت یک برند برای شهر در حال شکل گیری است. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل اثر مؤلفه های ارزش ویژه برند بر توسعه گردشگری پزشکی در کلانشهر اهواز تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. طبق یافته های پژوهش در راستای بررسی برازش مدل از شاخص های کای دو بر درجه آزادی، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد، ریشه میانگین مربعات باقیمانده استانداردشده و شاخص برازش تطبیقی استفاده شد. در این مطالعه تمامی شاخص های 964/2CMIN/DF =، 072/0 RMSEA =، 074/0 SRMR = و 927/0 CFI = تأیید شد. همچنین، بین میانگین مشاهده شده متغیر ارزش ویژه برند توسعه گردشگری پزشکی و مؤلفه های کیفیت ادراک شده، هویت برند، تصویر برند، وفاداری به برند و آگاهی از برند با میانگین فرضی (عدد 3) تفاوت معناداری وجود دارد (001/0sig = ). همچنین، میانگین مشاهده شده متغیر ارزش ویژه برند توسعه گردشگری پزشکی و مؤلفه های کیفیت ادراک شده، هویت برند، تصویر برند، وفاداری به برند و آگاهی از برند از میانگین فرضی بیشتر است؛ درنتیجه می توان گفت که متغیر ارزش ویژه برند توسعه گردشگری پزشکی و مؤلفه های کیفیت ادراک شده، هویت برند، تصویر برند، وفاداری به برند و آگاهی برند وضعیت مطلوبی دارد.
شناسایی مناطق مستعد آتش سوزی در پوشش گیاهی استان لرستان با استفاده از تصاویر فروسرخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در هر منطقه ای شرایط خشکسالی، از متوسط تا شدید و با مدت زمان متفاوت، متغیر است که این مسئله نظارت مداوم و عملیاتی را می طلبد. هرچه خشکسالی در مدت زمانی طولانی تر رخ دهد، تأثیرات آن در پوشش گیاهی و منابع آبی بیشتر است و خشکسالی تشدید می شود؛ درنتیجه، ممکن است خدمات رسانی به انسان ها محدود شود و دستگاه های طبیعی تغییر یابد. آثار خشکسالی شامل تخریب زیستگاه های حیات وحش و کاهش کیفیت آب، کاهش دسترسی به منابع آب و مواردی دیگر می شود و درنتیجه آن، اختلالاتی مانند حوادث آتش سوزی و دیگر حوادث طبیعی افزایش می یابد. پوشش گیاهی در هر منطقه، به ویژه در مناطق گوناگون استان لرستان، به دلیل کمبود بارش و خشکی محیط، هرساله درمعرض خطر وقوع آتش سوزی های متعدد قرار دارد. به همین دلیل، موضوع آشکار سازی و مشخص کردن مناطق مستعد آتش سوزی در رابطه با مهم ترین عنصر اقلیمی (بارش) انتخاب و انجام شده است که می تواند اقدامات مناسب و پیشگیرانه برای حفاظت از مناطق پوشش گیاهی را تسهیل کند. در این تحقیق، سعی شده است از روش ترکیبی استفاده شود.
مواد و روش ها: در این مطالعه، تلاش شده است با استفاده از تصاویر فروسرخ سنجنده Suomi NPP و بهره گیری از شاخص های NDVI، VCI و TCI وضعیت خشکسالی پوشش گیاهی در استان لرستان بررسی شود. دوره مورد مطالعه 2013-2021، از اول آوریل تا انتهای جولای (هفته 13 تا 26 میلادی)، به صورت میانگین هفتگی است. میانگین ماهیانه شاخص استاندارد بارش (SPI) با استفاده از داده های بارش ماهیانه ایستگاه های هواشناسی الیگودرز، دورود، خرم آباد، بروجرد، نورآباد، کوهدشت و ازنا مشخص شده است تا وضعیت بارش به خوبی تحلیل شود و ماه های خشک و مرطوب از یکدیگر تفکیک شود. سپس ضریب همبستگی شاخص SPI با هریک از شاخص های پوشش گیاهی (NDVI)، VCI و TCI محاسبه شده است.
نتایج و بحث: براساس داده های ثبت شده بارش در ایستگاه های هواشناسی استان لرستان، می توان گفت که در فصل تابستان، (ژوئیه، اوت و سپتامبر) در محدوده مطالعاتی بارش رخ نمی دهد و فقط در فصل های پاییز، زمستان و بهار شاهد بارش هستیم. بنابراین سال آبی در استان لرستان تقریباً از دهه سوم سپتامبر آغاز و تا دهه دوم و سوم ژوئن هر سال ادامه دارد. این نکته نشان دهنده خشکی بسیار زیاد هوا و کمبود رطوبت است. خشکی هوا یا کمبود رطوبت و افزایش دما شرایط لازم را برای ایجاد آتش سوزی در استان، فراهم می کند. در این نوشتار، در فصل تابستان، استان لرستان یک فصل خشک را می گذارند و ماه اوت خشک ترین ماه سال است.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که همواره پوشش گیاهی در استان لرستان با خطر وقوع آتش سوزی روبه روست و این حوادث، طی سال هایی که کمبود بارش وجود داشته است، در ماه های گوناگون بسیار زیاد است. اثبات شد که چنانچه در ماه های اول سال آبی کمبود بارش وجود داشته باشد، خطر آتش سوزی پوشش گیاهی، حتی در ماه های سرد سال، وجود دارد. این خطر در ماه های گرم سال افزایش شایان توجهی می یابد و این مسئله در سال 2021 رخ داده است. محاسبات SPI نشان داد ماه های ژوئیه، اوت و سپتامبر در استان لرستان شاخص بارندگی منفی است. نتایج نشان می دهد که بهترین شاخص مبتنی بر تصاویر ماهواره ای، به منظور پایش خشکسالی پوشش گیاهی و خطر آتش سوزی در منطقه مورد مطالعه، TCI است. در سال های 2013 و 2015 بیشترین شدت خطر آتش سوزی در پوشش گیاهی، در مناطق غربی و مرکزی استان لرستان، وجود داشته است. در سال 2021، بیشترین شدت خطر آتش سوزی در پوشش گیاهی، در منطقه مورد مطالعه، به وقوع پیوسته است. به دلیل تغییرات زیاد و پراکندگی میزان شاخص های پوشش گیاهی مؤثر در وقوع آتش سوزی ازلحاظ زمانی و مکانی، همبستگی ناپارامتریک اسپیرمن به کار رفته است.
واکاوی نقش تصویر ذهنی گردشگران و نگرش سبز در توسعه پایدار گردشگری با نقش میانجی سرمایه فکری سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
128 - 144
حوزههای تخصصی:
امروزه، توسعه ناپایدار گردشگری مشکلات زیادی برای مقاصد گردشگری و جوامع محلی ایجاد کرده است. بنابراین، گردشگران و سازمان های گردشگری باید توجه بیشتری به مفاهیم زیست محیطی داشته باشند. این پژوهش با هدف واکاوی نقش تصویر ذهنی گردشگران و نگرش سبز در توسعه پایدار گردشگری با نقش میانجی سرمایه فکری سبز صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده تمامی گردشگران شهر اردبیل است که طبق فرمول کوکران برای جوامع نامحدود، 384 نفر برای نمونه انتخاب شدند و انتخاب این افراد از جامعه آماری به روش تصادفی ساده صورت گرفت. داده ها به وسیله چهار پرسش نامه استاندارد «تصویر ذهنی»، «نگرش های زیست محیطی»، «راهکارهای توسعه گردشگری» و «سرمایه فکری سبز» گردآوری شده است که پایایی آن ها توسط آلفای کرونباخ (به ترتیب با مقادیر 888/0، 858/0، 905/0 و 933/0) و روایی نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تأیید شده است. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از دو نرم افزار اس پی اس اس26 و اسمارت پی ال اس3 صورت گرفته است. براساس یافته های پژوهش، تصویر ذهنی گردشگران و سرمایه فکری سبز در توسعه پایدار گردشگری و همچنین، تصویر ذهنی گردشگران و نگرش سبز در سرمایه فکری سبز تأثیر مثبت و معنادار دارند. اما نگرش سبز در توسعه پایدار گردشگری تأثیر معناداری ندارد. همچنین، سرمایه فکری سبز رابطه تصویر ذهنی گردشگران و توسعه پایدار گردشگری و نیز رابطه نگرش سبز و توسعه پایدار گردشگری را میانجیگری می کند. یافته های این پژوهش می تواند بر عملکرد سبز گردشگران و سازمان های گردشگری مؤثر باشد.
ارائه الگوی توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم منطقه سمیرم اصفهان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
145 - 163
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه منطقه سمیرم جزو مناطق محروم استان اصفهان است و با توجه به ظرفیت فراوان اکوتوریسم در این منطقه، توسعه پایدار، حفظ منابع طبیعی، افزایش درآمد محلی، حفظ فرهنگ و هویت محلی، اشتغال زایی و توسعه اجتماعی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم منطقه سمیرم اصفهان در سال 1402 براساس نظریه داده بنیاد است. روش پژوهش، با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا کیفی، از نوع داده بنیاد و رهیافت سیستماتیک (نظریه اشتراوس و کوربین)، و از نظر ماهیت از نوع پژوهش های اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل 37 خبره حوزه گردشگری، مسئولان و مردم محلی است و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شده و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشته است. برای تحلیل داده ها از رهیافت سیستماتیک و دسته بندی پنج گانه کدها استفاده شده است. در نتیجه این پژوهش، هشت خرده مقوله در شرایط زمینه ای، دو خرده مقوله در شرایط علّی، یک خرده مقوله در شرایط مداخله گر، شش خرده مقوله در کنش یا راهبردها و پنج خرده مقوله در پیامدها به دست آمده است. توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم به بهبود کیفیت زندگی و حفظ محیط زیست کمک می کند. در این راستا، باید در زیرساخت های لازم مانند جاده ها، اقامتگاه ها و امکانات بهداشتی که به جذب گردشگران کمک می کند سرمایه گذاری شود. همچنین، باید با فراهم کردن فرصت های شغلی در زمینه های مرتبط با اکوتوریسم، مانند راهنمایی گردشگران، خدمات اقامتی و رستوران ها بستر گردشگری فراهم شود و برنامه هایی طراحی شود که به حفظ فرهنگ محلی و محیط زیست کمک کند و از آسیب به منابع طبیعی جلوگیری کند.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به رزرو بوتیک هتل ها توسط دنبال کنندگان آن ها در صفحات رسانه های اجتماعی (مورد مطالعه: رسانه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
164 - 180
حوزههای تخصصی:
امروزه تأثیر رسانه های اجتماعی در رفتار خرید مخاطبان آن ها را نمی توان انکار کرد. رسانه های اجتماعی، از طریق شکل دادن به نگرش متقاضیان رزرو اقامتگاه، تأثیرگذاری در اهداف رزرو آن ها و ایفای نقشی حیاتی در فرایند تصمیم گیری، در رفتار رزرو متقاضیان اقامتگاه ها تأثیر چشمگیری می گذارند. نوآوری این پژوهش متمرکز بودن بر رسانه اجتماعی اینستاگرام، به منزله رسانه ای تأثیرگذار در همه جوانب زندگی جوانان، و هدف آن بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به رزرو بوتیک هتل ها توسط دنبال کنندگان صفحات آن ها از طریق همین رسانه است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمّی، و راهبرد آن همبستگی است. قلمرو زمانی پژوهش بهار 1403 و جامعه آماری آن دربردارنده همه کاربران مجازی و دنبال کنندگان صفحات بوتیک هتل ها در رسانه اجتماعی اینستاگرام در ایران است و به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و از طریق خود نرم افزار اینستاگرام انتخاب شده است. حجم نمونه لازم برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده که با ابزار پرسش نامه از طریق خود رسانه اینستاگرام گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه و برای انجام آزمون ها و تحلیل های آماری داده های گردآوری شده از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که چهار متغیر مستقل «کارآمد بودن رسانه اجتماعی»، «اعتماد به رسانه اجتماعی برای رزرو»، «استفاده عمومی از رسانه اجتماعی» و «پذیرش پیشنهادها از طریق رسانه اجتماعی»، به ترتیب شدت، در متغیر «تمایل به رزرو بوتیک ها از طریق رسانه اجتماعی» تأثیر مثبتی دارند. این در حالی است که متغیر مستقل «سهولت استفاده از رسانه اجتماعی» بر متغیر وابسته گفته شده اثرگذار نیست.
تحلیل نقش الگوهای فضایی در تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی قومی و دینی (نمونه موردی: محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه با تأکید بر نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضاهای شهری تأثیر بسزایی در شکل دهی به تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی قومی و دینی دارند. ارومیه، با تنوع قومی و مذهبی گسترده، بستری مناسب برای مطالعه این تعاملات فراهم می کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش الگوهای فضایی در تعاملات اجتماعی و همبستگی قومی و دینی در محلات دلگشا، اقبال و مهدی القدم (مجاور خیابان امام خمینی) انجام شده است. چارچوب نظری این مطالعه مبتنی بر نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر است. روش پژوهش: این تحقیق به روش ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنان محلات دلگشا، اقبال و مهدی القدم بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. داده های کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 30 نفر از ساکنان و مشاهدات میدانی گردآوری شد. همچنین داده های کمی با استفاده از پرسشنامه ای که بین 200 نفر از ساکنان توزیع گردید، جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ویژگی های فضایی و کالبدی این محلات تأثیر معناداری بر تعاملات اجتماعی دارند. ضریب همبستگی پیرسون (0.68) حاکی از آن است که دسترسی به فضاهای عمومی به طور مثبت با میزان تعاملات اجتماعی مرتبط است. تحلیل واریانس (ANOVA) نشان داد که تفاوت معناداری میان محلات مورد مطالعه وجود دارد (p < 0.05)، به طوری که محله اقبال با ترکیب متنوع قومی، بیشترین تعاملات اجتماعی را داشت. همچنین 85 درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که طراحی فضایی موجود به تقویت روابط اجتماعی کمک می کند، درحالی که 15 درصد عواملی نظیر تراکم ترافیک و کاهش فضای سبز را موانعی برای تعاملات دانستند. نتایج این پژوهش تأکید می کند که طراحی مناسب فضاهای شهری می تواند به افزایش تعاملات اجتماعی، همبستگی قومی و دینی، و تقویت حس تعلق اجتماعی در جوامع چندقومیتی مانند ارومیه منجر شود. در این راستا، توجه به الگوهای فضایی متناسب با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی شهروندان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
پیشران های کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی مناطق کلان شهری (مورد مطالعه: شهرستان شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نظام فضایی از جمله سکونتگاه های روستایی، پیوسته از درون و از بیرون تحت تأثیر نیروهای متعدد (محیطی، اقتصادی-اجتماعی، تاریخی و سیاسی) در حال تغییر و دگرگونی است. در این بین سکونتگاه های روستایی مستقر در پیرامون مراکز شهری (با تأکید بر کلان شهرها) در معرض تغییرات بیشتری قرار دارند. در برنامه ریزی سنتی نیروهای سازنده آینده عمدتاً نیروهای سازنده گذشته در نظر گرفته می شوند و تغییرات و رویدادهای آتی چندان لحاظ نمی گردند. حال آنکه نیروهای پیشران که آینده را می سازند گاهی همراه با عدم قطعیت اند و می توانند آینده موضوع مورد بررسی را تحت تأثیر قرار دهند. در این باره پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی به عنوان یکی از رویکردهای جدید برنامه ریزی، مهم ترین هدف خود را شناسایی پیشران های مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی مناطق کلان شهری قرار داده است. مطالعه پیش رو به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی است. روش شناسی پژوهش به منظور دستیابی به هدف و پاسخ گویی به سؤال آن، از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته (به منظور شناسایی عوامل و نیروهای پیشران و عدم قطعیت ها) و در بخش کمی از پرسشنامه های دلفی (به منظور اولویت بندی و امتیازدهی پیشران ها) استفاده شد. با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل به وسیله نرم افزار میک مک، عوامل کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی شهرستان شهریار شناسایی و تحلیل شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مهم ترین پیشران های کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی شهرستان شهریار به ترتیب اهمیت: پایین بودن ظرفیت نهادی، رانت قدرت در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی، توسعه اقتصاد صنعتی، رشد سوداگری زمین، پس زدگی جمعیتی کلان شهر تهران و مجاورت فضایی با کلان شهر است.
بررسی اثرات کاربری های شهری به صورت منفرد و ترکیبی بر حمل و نقل دوچرخه مبنا به کمک محاسبات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳۳
7 - 24
حوزههای تخصصی:
دوچرخه سواری به عنوان یکی از ارکان اصلی حمل و نقل فعال، برروی کاهش استفاده از وسایل حمل و نقل موتوری، آلودگی محیطی و صوتی و توسعه شهری تأثیر به سزایی دارد. ترغیب افراد به دوچرخه سواری در عصر حاضر بیش از همه وابسته به برنامه ریزی شهری و توسعه مسیرهای شهری است. یکی از ارکان این توسعه، استفاده از داده هایی است که افراد به صورت رایگان از مسیر حرکتی خود بر بسترهای متن باز به اشتراک می گذارند و در تحلیل های مکانی مورد استفاده قرار می گیرند. یکی از تحلیل های مهم در دوچرخه سواری، بررسی مسیر حرکتی افراد و تأثیر کاربری ها بر روی آن است، که به کمک آن می توان جذابیت مسیرهای مختلف برای عبور افراد را بررسی کرد. این بررسی می تواند با استفاده از تحلیل موقعیت نقاط شروع و پایان مسیر افراد به همراه میزان توقف و کاربری های موجود در همسایگی این نقاط توقف، انجام گیرد. بنابراین در تحقیق حاضر اطلاعات مسیر حرکت افراد و داده های کاربری های موردنظر در شهر ساری جمع آوری شده تا مورد مطالعه قرار گیرند. در این راستا، نقاط توقف اطلاعات حاصل از بسترهای متن باز پس از آماده سازی و صحت سنجی، استخراج شده اند. کوتاه ترین مسیر موجود بین نقاط شروع و پایان استخراج و میزان انحراف افراد از کوتاه ترین مسیر موجود محاسبه شد. نتایج بدست آمده در تأثیر کاربری ها به صورت تکی و ترکیب کاربری ها حاکی از آن است که کاربری خدماتی و رفاهی با 22.7% و ترکیب کاربری خدماتی و رفاهی و تجاری با 9.73% بیش ترین تأثیر را برروی انحراف افراد از مسیر اصلی داشته اند. همچنین رودخانه تجن با 47% ، بیش ترین تأثیر را در انحراف افراد از مسیر داشته است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر بینش های ارزشمندی در رابطه با چگونگی انتخاب مسیر توسط دوچرخه سواران و تأثیر انواع کاربری ها برروی آن را نشان می دهد. طراحان و مسئولین شهری با استفاده از این نتایج می توانند در جهت پویایی شهر قدم بردارند.
تغییرات مورفولوژیکی در دشت آبرفتی و جلگه ساحلی( نمونه موردی: رودخانه بهمنشیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتغییرات مورفولوژیکی منتسب به فعالیت های انسانی یکی از محرک های اساسی تغییرات محیطی در سطوح محلی، منطقه ای و جهانی است. مطالعات مورفولوژی در افزایش درک و نظارت بر تغییرات محیطی حیاتی شده است. از این جنبه، مطالعه حاضر به جزئیات وضعیت مکانی-زمانی جلگه آبرفتی و ساحلی رودخانه بهمنشیر در شهرستان آبادان با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat، LISS III و Sentinel 2A برای سال های 1973، 1986، 19۹۹، ۲۰۱۲ و 2024 می پردازد. در این مطالعه از سنجش از دور (RS)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سیستم تحلیل خط ساحلی دیجیتال (DSAS) برای شناسایی تغییرات مورفولوژیکی و تأثیرات آنها استفاده شده است. تفسیر ویژگی های مورفولوژیکی با استفاده از تصاویر ماهواره ای زمانی و تکنیک طبقه بندی کننده حداکثر احتمال (MLC) انجام شده و اثرات آن با روش تحلیل فضایی ArcGIS مورد بررسی قرار گرفت. دینامیک ساحل رودخانه با استفاده از مدل DSAS ارزیابی و کمی سازی شد. نتایج مطالعه نشان داد که هر دو لندفرم ژئومورفیک دشت آبرفتی و جلگه ساحلی تحت فشار فعالیت های انسانی در طول سال ها به ویژه پس از سال 2012 تغییر یافته اند. به طوری که حجم رسوبات آبرفتی از 97.3 کیلومتر مربع در سال ۱۹۷۳ به 108.8 کیلومتر مربع در سال ۲۰۲۴ رسیده است. از دیگر نتایج تحقیق این می باشد که، سواحل رودخانه بهمنشیر در دشت آبرفتی با فرسایش قابل توجه ی در سال های اخیر به دلیل افزایش زراعت و گسترش سکونتگاه ها و صنایع مواجه بوده است در حالی که جلگه ساحلی در سال های اخیر به دلیل افزایش بار معلق رودخانه و پسروی آب دریا افزایش چشمگیری داشته است. همچنین مطالعات نشان داد که ۴ مورد از ۷ دهستان مورد مطالعه، بیشتر از 40 درصد آبرفت های خود را به دلیل فعالیت های انسانی را از دست داده اند.
روند جهانی پژوهش در حوزه توسعه پایدار روستایی: یک تحلیل علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته پرداختن به توسعه پایدار مناطق روستایی با تأکید بر موضوعاتی همچون اقتصاد سبز، کاهش فقر و ایجاد چارچوب بین المللی، موردتوجه بیشتری قرار گرفته است. بااین حال تاکنون در موضوع توسعه پایدار روستایی از منظر تحلیل علم سنجی، مطالعه ای صورت نگرفته است. ازاین رو مقاله حاضر در تلاش است تا تحلیلی از تحقیقات در مورد توسعه پایدار روستایی ارائه دهد. تحلیل ادبیات مرتبط با تحقیقات توسعه پایدار روستایی در پایگاه داده WoS در یک بازه زمانی 53 ساله و در قالب تکنیک هایی مانند استناد، پیوند کتاب شناختی، هم نویسندگی، هم استنادی و هم زمانی ارائه شدند. درمجموع، 19480 نویسنده، 941 سازمان،290 نشریه و 95 کشور در انتشار 620 مقاله علمی مرتبط با تحقیقات توسعه پایدار روستایی مشارکت داشته اند. بر اساس یافته های تحقیق، چین، ایالات متحده آمریکا، اسپانیا، رومانی و انگلستان پنج کشور مولد و پیشرو در انتشار مقالات این حوزه می باشند. نتایج نشان داد که اکولوژی علوم محیطی با 44.8 درصد از حجم مقالات به عنوان تعیین کننده ترین حوزه پژوهشی بوده است. درعین حال، تجزیه وتحلیل تحقیقات توسعه پایدار روستایی نسبت به 36 سال قبل به طور قابل توجهی روند رو به افزایشی داشته و نتایج بر رشد قابل توجه تحقیقات توسعه پایدار روستایی در طول زمان تأکید می کند. درعین حال چشم انداز مطالعات آتی توسعه پایدار روستایی منتج از تحلیل همپوشانی کلیدواژه های نویسندگان و میانگین سال انتشار، نشان می دهد که مواردی همچون تجدید حیات روستایی، اهداف توسعه پایدار و کارآفرینی جدیدترین کلیدواژه هایی هستند که طی سال های اخیر، وارد مباحث مربوط به توسعه پایدار روستایی شده اند.
ارزیابی ریسک های ناشی از تغییرات اقلیم بر اکوسیستم های تالابی با استفاده از مدل GCM (مطالعه موردی: تالاب های آلاگل، آجی گل و آلماگل: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
88 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع موردبررسی، از نوع توصیفی-تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردی با هدف شناسایی عوامل تنش زای اکولوژیکی ناشی از تغییر اقلیم تالاب ها، انجام شده است. درقسمت تغییر اقلیم داده های شبیه سازی شده میانگین بارندگی حاصل از مدل HadCM3 در LARS-WG تحت سناریو SRA1B بین سال های 2021 تا 2050 برﺁورد شده است. به منظور وزن دهی به گزینه های ریسک و همچنین شاخص های موثر برآورد سطح ریسک از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice بهره گیری شد. بر اساس نتایج مدل سازی، سری های بارش در ایستگاه اینچه برون با روند کاهش تقریبی همراه بوده است. همچنین دمای حداکثر و دمای حداقل روند افزایشی را نشان می دهند. بر طبق نتایج، ریسک های تهدید کننده تالاب، خشکسالی، وقوع کم آبی، افزایش تبخیر و تعرق، رسوب و پر شدن و از بین رفتن زیستگاه می باشد. با توجه به اینکه سطح مهم ترین ریسک های شناسایی شده بر اساس اصل ALARP (ارزشیابی ریسک) در طبقه بندی زیاد و متوسط می باشند، باید نسبت به کنترل، حذف یا کاهش ریسک ها اقدام کرد. با توجه به اینکه خشکسالی مهم ترین ریسک می باشد، طراحی شبکه پایش خشکسالی و محاسبه و تخصیص حق آبه زیست محیطی تالاب ها مهم ترین راهکارهای مدیریتی برای جلوگیری از بحران خشکسالی می باشند.
ارزیابی عملکرد حرارتی بام سبز، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
101 - 117
حوزههای تخصصی:
با افزایش سریع جمعیت در شهرهای درحال توسعه و توسعه یافته، مدیریت و تأمین نیازهای ساکنان شهری به یکی از چالش های اساسی تبدیل شده است. بام های سبز به عنوان یک راهکار مؤثر برای توسعه پایدار شهری، مزایای قابل توجهی در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی ارائه می دهند. این پژوهش که در سال ۱۳۹۹ در شهر تبریز (اقلیم سرد و خشک) انجام شده است و به بررسی تأثیر بام های سبز در بهبود کیفیت هوای شهری و صرفه جویی انرژی در ساختمان های مسکونی پرداخته است. برای بررسی این تأثیرات، با استفاده از نرم افزار شبیه ساز انرژی DesignBuilder دو سناریو طراحی شده است: یکی با پوشش گیاهی در بام ها و دیگری بدون پوشش گیاهی. این پژوهش با تحلیل داده های به دست آمده از شبیه سازی این سناریوها و تأثیرات آن ها بر مصرف انرژی گرمایش و سرمایش، تولید CO2 و کیفیت هوای شهری را در طول یک سال با توجه به شرایط جوی موجود ارزیابی کرده است. نتایج نشان می دهد که در بام معمولی شبیه سازی شده در ماه مرداد (گرم ترین ماه سال در تبریز)، مصرف انرژی تقریباً 2000 kWh است، درحالی که این رقم در ساختمان های دارای بام سبز حدود 1200 kWh بوده است. این تفاوت ها نشان می دهد که ساختمان شبیه سازی شده فاقد بام سبز و دارای سقف معمولی به طورکلی انرژی بیشتری نسبت به ساختمان شبیه سازی دارای بام سبز مصرف می کند. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان نقطه عطف و نقشه راه برای طراحی و ساخت ساختمان ها در شهرهای درحال توسعه و توسعه یافته بوده و گامی مؤثر به سوی هوشمند سازی ساختمان های موجود و در حال احداث باشد.
تغییرات پهنه سدهای غرب افغانستان و تاثیر آن بر منابع آبی چاه نیمه های زابل در بازه زمانی ۳۰ ساله با استفاده از سنجنده TM ماهواره لندست 5 و سنجنده OLI و TIRS ماهواره لندست 8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
19 - 1
حوزههای تخصصی:
استخراج پهنه آبی در بخش های غربی افغانستان از طریق تصاویر سنجش از دور راهی کارآمد برای پایش منابع آب و تاثیر آن بر منابع آبی شرق ایران به خصوص چاه نیمه های سیستان و بلوچستان به شمار می آید. در این تحقیق از سنجنده OLI ماهواره لندست ۸ و سنجنده TM ماهواره لندست 5، شاخص های طیفی تفاوت نرمال شده آب (NDWI)، شاخص اصلاح شده تفاوت نرمال شده آب (MNDWI)، شاخص تفاوت نرمال شده رطوبت (NDMI)، شاخص استخراج خودکار آب (AWEI)، شاخص جدید آب (NWI)، و شاخص نسبت آب (WRI) برای استخراج پهنه های آبی استفاده شده است. مقادیر حاصل از تمامی شاخص ها به نتایج مشابهی دست یافته اند. پهنه سد ارغنداب در بدترین حالت تنها 44/2 کیلومتر مربع کاهش یافته و شاخص NDMI نشان از افزایش 65/0 کیلومتر مربعی در منابع رطوبتی این سد داشته است. لیکن سطح چاه نیمه های جنوب زابل از 94/55 کیلومتر مربع به 82/17 کیلومتر مربع کاهش یافته که کاهشی معادل 12/38 کیلومتر مربع را نشان می دهد. این امر نشان از کاهش شدید سطح چاه نیمه ها دارد. این امر باعث ساطع شدن دمای بیشتر در مناطق خشک شده گردیده است. لیکن دمای حداقل از 47/17 درجه به 87/11 درجه سانتیگراد کاهش یافته که کاهشی معادل 95/1 درجه سانتیگراد را تجربه کرده است. شاخص LST با تمامی شاخص ها دارای همبستگی منفی بوده و بیشترین همبستگی مربوط به شاخص NWI به میزان 941/0- در سال 1994بوده است. کمترین میزان همبستگی نیز به میزان 65/0- مربوط به شاخص NDMI به دست آمد.
Design and Validation of a Civic Education Model for Sustainable Participation in Urban Solid Waste Management(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Education is the key that leads all waste management programs, ideas, and plans to success. However, many educational initiatives do not foster long-term participation. Therefore, this study aimed to present an educational model for sustainable citizen participation in waste management. This research is exploratory and applied. The study was conducted in two phases. First, relevant literature was reviewed using MAXQDA software to identify and classify the factors and indicators of the model. In the second phase, the designed model was validated using expert opinions and SMART PLS software. The findings revealed 12 components: environmental awareness and knowledge, teaching methods, type of education, media and communications, infrastructure and practical facilities, encouragement and motivation, social support, cultural development and behavior change, policy-making and regulations, social experiences and interactions, sustainable public participation, and governmental support, along with 53 indicators. Additionally, the Kappa coefficient confirmed the reliability of the model with a value of 0.95. The quantitative results also showed that the alpha value, divergent validity, and average variance extracted for all variables were appropriate and had high factor loadings. The highest Q² value was for the media and communications variable, indicating its high predictive power within the model. Moreover, the t-values and p-values for all paths supported the hypotheses of the model and its structural fit.
فرونشست دشت های ممنوعه بحرانی (منطقه مورد مطالعه: دشت اشتهارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر فرونشست به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک و یکی از بحران های زیست محیطی، هر ساله خسارات جبران ناپذیری را به دشت های ایران تحمیل می کند که می توان گفت یکی از مهم ترین علل آن در حال حاضر برداشت غیراصولی و بی رویه از سفره های زمینی می باشد. دشت اشتهارد به عنوان یکی از قطب های صنعتی و کشاورزی استان البرز حائز اهمیت است و به دلیل افت شدید سطح آب زیرزمینی توسط وزارت نیرو ممنوعه بحرانی اعلام شده است. ازاین رو بررسی میزان نرخ فرونشست و پرداختن به علل و عوامل تأثیرگذار در جهت مدیریت خطر آن، دارای اهمیت زیادی است. در این پژوهش جهت بررسی فرونشست دشت اشتهارد از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی راداری (D_ InSAR) و از داده های ماهواره Sentinel-1A در بازه زمانی (۲۰۲۳ تا ۲۰۱۷) استفاده شد. در این بازه زمانی فرونشست منطقه بین ۲.۰۸- تا ۲.۹۳- سانتی متر متغیر است که بیشترین مقدار فرونشست مربوط به بازه زمانی ۲۰۲۰ -۲۰۱۹ حدود ۲.۹۳ - سانتیمتر و کمترین مقدار فرونشست در بازه زمانی ۲۰۲۳ -۲۰۲۲ حدود ۲.۰۸- سانتیمتر است. نرخ فرونشست از شرق به غرب و در پهنه جنوبی با افزایش همراه است. درواقع بیشینه فرونشست در تمام بازه های مطالعاتی در محدوده آبخوان اشتهارد متمرکز است که بخش عمده ای از مزارع، آبادی ها، کارخانه ها و شهر اشتهارد، شهرک های صنعتی (کوثر، امید و اشتهارد)، زمین های کشاورزی و بیشترین تمرکز و استقرار منابع زیرزمینی (چاه ها) را در خودش جای داده است. نتایج هیدروگراف ها و درون یابی با استفاده از آمارهای چاه های پیزومتری نیز افت آب های زیرزمینی و افزایش عمق را در این محدوده نشان می دهد؛ این در حالی است که نتایج بررسی همبستگی میزان فرونشست زمین با تغییرات عمق آب زیرزمینی هم در سطح %95 معنی دار بوده است به طوری که با افزایش عمق آب زیرزمینی فرونشست در منطقه افزایش می یابد. براساس پروفیل های تغییرات فرونشست، فرونشست منطقه موردمطالعه الگوی پیچیده ای دارد که این تغییرات و نوسانات زمانی - مکانی نشان دهنده تأثیرات مختلفی ازجمله فعالیت های انسانی (مانند شدت، نوع فعالیت یا استخراج بی رویه آب از منابع زیرزمینی)، زیست محیطی، مشخصات زمین شناسی (جنس رسوبات، ضخامت سفره، موقعیت سنگ کف و...) میزان تغذیه و تخلیه آبخوان و... می باشد.
آینده پژوهی توسعه منطقه شهری تهران در فرآیند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیت ها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانی شدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولت ها، کسب وکارها، سازمان ها و مردم ایجاب می کند. بدین منظور، آینده پژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هم اندیشی بین سازمان ها و نهادها به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک می کند تا برنامه های توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. داده ها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عامل ها در اختیار کارشناس ها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامه ها نیز به روش غیراحتمالی از نوع در دسترس بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عامل های ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابت پذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکت های چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری به عنوان پیشران های تأثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
بررسی اثرات آلاینده های جوی معیار و پارامترهای هواشناسی بر تغییر غلظت کربن سیاه در تهران و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
کربن سیاه (BC) یکی از اجزای مهم ذرات ریز معلق در هواست که تأثیر قابل توجهی بر آب و هوا و سلامت انسان دارد و فعالیت های انسانی همراه با شرایط آب و هوایی بر تغییرپذیری آن در طولانی مدت تأثیر می گذارد. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی روابط آماری بین پارامترهای هواشناسی (دما، بارش، سرعت باد، رطوبت نسبی، فشار هوا، ساعات آفتابی، تابش خورشیدی و ابرناکی)، آلاینده های معیار هوا (CO، NO2، SO2، O3، PM10 و PM2.5) و آلاینده کربن سیاه و همچنین ارزیابی و مقایسه کارایی پنج الگوریتم یادگیری ماشین (رگرسیون خطی چندگانه (MLR)، مدل جمعی تعمیم یافته (GAM)، درخت طبقه بندی و رگرسیون (CART)، جنگل تصادفی (RF) و تقویت گرادیان (GBM)) در مدلسازی آلاینده ها و عوامل آب و هوایی مؤثر در تغییرات سطح غلظت آلاینده کربن سیاه در تبریز و تهران (2021 -2004) با استفاده از نرم افزار R 4.3.2 پرداخته است. نتایج مطالعه ی حاضر بیانگر تفاوت آشکار تأثیر پارامترهای هواشناسی و آلاینده های جوی معیار بر سطح غلظت آلاینده کربن سیاه در تبریز و تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی، شرایط آب و هوایی و ساختار منطقه ای متفاوت این شهرها است. ذرات کربن سیاه روند صعودی معناداری را با سرعت نسبتاً برابر در طول دوره آماری مورد مطالعه در شهرهای تبریز و تهران تجربه کرده اند. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل همبستگی اسپیرمن، ذرات کربن سیاه دارای همبستگی مثبت با آلاینده های PM2.5، NO2، CO و SO2 و همبستگی منفی با O3 است. آلاینده کربن سیاه دارای بیشترین همبستگی با پارامترهای سرعت باد (منفی) و رطوبت نسبی (مثبت) در تبریز و پارامترهای دما (منفی) و فشار هوا (مثبت) در تهران است. بر اساس ارزیابی عملکرد مدل های پیشگو و با توجه به اصل صرفه جویی، در تبریز مدل GAM و در تهران مدل مبنای MLR از عملکرد بهتری در پیش بینی مقادیر کربن سیاه نسبت به سایر مدل ها برخوردار بودند.
شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد و گسترش اکوکمپ های عشایری در قلمروهای کوهستانی (مطالعه موردی: شهرستان دالاهو؛ استان کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
گردشگری عشایر، گونه ای جدید از تجربه گردشگری است که با هدف مشاهدهٔ سبک زندگی افراد بومی و عشایر و آیین ها، به عنوان یکی از جذابیت های این نوع گردشگری شناخته می شود. یکی از راهکارهای گسترش گردشگری عشایری، شناسایی وضعیت موجود به منظور ایجاد اکوکمپ های گردشگری عشایری (سیاه چادر عشایر) برای گردشگران، و همچنین برنامه ریزی دقیق برای امکان سنجی و مکان یابی این اکوکمپ هاست که نقش مؤثری در جذب بازدیدکنندگان ایفا می نماید.پژوهش حاضر در پی شناسایی پتانسیل ها و فرصت های اکوکمپ گردشگری عشایری شهرستان دالاهو است. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته (کیفی–کمی) و از نوع تحقیقات توصیفی–تحلیلی است. به منظور ارائه برنامه راهبردی برای شناسایی و احداث اکوکمپ های گردشگری عشایری شهرستان دالاهو، از تکنیک متاسوات استفاده شد.یافته های تحقیق نشان داد توسعه اکوکمپ های عشایری می تواند به عنوان یک معیشت مکمل عمل کند؛ و اگر تغییرات غیرمنتظره بر فعالیت های معیشتی عشایر تأثیر بگذارد، می تواند تا حدی خسارت را جبران کرده و فرصتی برای بهبود معیشت آنان فراهم آورد. به عبارت دیگر، این اقدام موجب افزایش سازگاری و تاب آوری آنان می شود.
تأثیرات حضور گردشگران بر منابع زیست محیطی در مناطق کوهستانی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده بیستون)
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه گردشگری امروزه مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گرفته است. با این همه گردشگری از جمله رخدادهایی است که بر محیط پیرامون تاثیرات متعددی گذاشته است که از آن جمله می توان به محیط زیست اشاره کرد. گردشگری روستایی امروزه توسعه زیادی یافته است و به لحاظ ارتباط با محیط بیشترین تعامل با محیط طبیعی را دارد. در این تحقیق منطقه مورد مطالعه شامل منطقه حفاظت شده بیستون است که ضمن ویژگی های گردشگری دارای قابلیت های زیست محیطی بالایی است. لذا گردشگری به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر زیادی بر منطقه می گذارد. روش تحقیق با استفاده از ماتریس پاستاکیا است. داده های تحقیق با استفاده از روش های آزمایشگاهی و همچنین داده های موجود سازمان ها و ارگان ها بدست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که گردشگری دارای تاثیرات زیست محیطی مثبت و منفی بر منطقه بوده که مجموع تاثیرات مثبت آن بر محیط زیست از تاثیرات منفی آن بیشتر بوده است. همچنین یافته ها نشان می دهند که کیفیت آب، خاک و هوا و همچنین گونه های جانوری و گیاهی در منطقه آسیب دیده اند. در ضمن ترافیک منطقه نیز افزایش یافته که سبب آسیب به محیط زیست شده است.
کاربرد پسماندهای صنایع کشاورزی در فرآیند رنگرزی دستبافته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
صنایع رنگرزی یکی از مهم ترین منابع آلاینده محیط زیست بوده است که سالانه مقادیر زیادی پساب سمی و خطرناک حاوی فلزات تولید می کنند. آلودگی و انباشت فلزات سنگین در خاک و آب به سبب تجزیه ناپذیر بودن و انباشت آنها در محیط، فراوانی منابع آلاینده و سمّیت، مشکلی جدی در سطح جهان است. امروزه ارائه راه کارهای ایمن و سازگار با محیط زیست در صنایع رنگرزی دستبافته ها، یک مسئله مهم است و دانشمندان را ترغیب نموده تا با جدیت بیشتری درصدد یافتن راه حل باشند. در سال های اخیر افزایش آگاهی عمومی در مورد محیط زیست، اکولوژی و کنترل آلودگی سبب ترغیب صنایع نساجی به استفاده از مواد طبیعی شده است. در این راستا در این پژوهش برای اولین بار از پوست پسته و تاج خروس به عنوان زائدات صنایع کشاورزی برای رنگرزی زیست سازگار نخ پشمی استفاده شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی است و به منظور به حداقل رساندن میزان مواد مصرفی و زباله های تولیدی، از روش آماری رویه پاسخ از روش آماری رویه سطح پاسخ و از روش طراحی باکس - بهنکن بر پایه روش فاکتوریل ناقص سه سطحی استفاده شد. اثر سه پارامتر غلظت رنگزا، غلظت سیتریک اسید و مدت زمان رنگرزی بر میزان قدرت رنگی نسبی نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت و بر اساس آنها شرایط بهینه رنگرزی معرفی شد. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی که اختلاف کمی را بین ضریب تنظیم شده (9832/0) و ضریب پیش بینی شده (9307/0) نشان داد و همچنین ضریب همبستگی بالای مدل (9927/0) نشان داد که روش رویه - پاسخ قادر است تا فرآیند رنگرزی پشم با رنگزای تاج خروس را با تعداد کمی از آزمایش ها، پیش بینی و بهینه سازی کند. همچنین تمامی متغیرهای مستقل مورد بررسی در این پژوهش، مربع غلظت رنگزا و تداخل همزمان متغیرهای غلظت رنگزا و سیتریک اسید، با سطح اطمینان 95% بر متغیر پاسخ (قدرت رنگی نسبی) معنی دار و مؤثر می باشند. استفاده از بیودندانه زیست سازگار پوست پسته در رنگرزی پشم با عصاره تاج خروس منجر به بهود میزان جذب رنگ توسط الیاف شده و ثبات های عمومی قابل قبولی را حاصل می سازد. استفاده از پوست پسته به عنوان یک بیودندانه زیست تخریب پذیر و پایدار جدید در صنایع رنگرزی نه تنها منجر به افزایش راندمان رنگرزی می شود، بلکه در به حداقل رساندن مشکلات زیست محیطی ضایعات کشاورزی و محصولات جانبی نیز مفید خواهد بود. بنابراین این روش می تواند به عنوان یک جایگزین عالی و اقتصادی برای دندانه های فلزی متداول درنظر گرفته شود و کمک شایانی به کاهش آلودگی محیط زیست و تولید مواد با ارزش افزوده بالا نماید.