تاج الدین کرمی

تاج الدین کرمی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه جغرافیای انسانی دانشگاه خوارزمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۳ مورد.
۱.

تحلیل عدم انطباق فضایی کار و سکونت در مناطق 22 گانه شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تله های فضایی فقر عدم انطباق فضایی عدم تناسب کار و سکونت قشربندی شغلی و تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۴
یکی از نظریه هایی که فقر و نابرابری را پس از جنگ جهانی دوم و بازساخت شهری در آمریکا در دوگانگی حومه و شهر مرکزی موردمطالعه قرار داد، نظریه عدم انطباق فضایی است. به رغم نقش زمینه ناشی از نابرابری نژادی - قومی و تضاد حومه - شهر مرکزی در شکل گیری نظریه مذکور، شاخص های اصلی عدم انطباق فضایی بر نبود تناسب بین دستیابی به شغل با مزایای کافی برای دسترسی به مسکن قابل استطاعت و باکیفیت دلالت دارد. این به آن معناست که زمینه ها، ساختارها و فرایندهای نابرابری ساز از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت و نبود تناسب بین مزایای کار و دسترسی به مسکن فضاهای فقر را بازنمایی می کند. هدف تحقیق حاضر آشکارسازی عدم انطباق فضایی بین دو شاخص مذکور در مناطق کلان شهر تهران است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش نیز از ماهیت توصیفی - تحلیلی برخوردار بوده است. داده های عمده موردنیاز شامل گروه های عمده شغلی و وضعیت مسکن در سرشماری های رسمی نفوس و مسکن بوده که با استفاده از توابع فضایی مورد تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد بین قشربندی شغلی و کیفیت سکونت در مناطق شهرداری تهران رابطه مستقیمی وجود دارد. به نحوی که کانون های تراکم اقشار فرودست و کارگری که از مشاغل با مزایای مناسبی محروم اند در گستره های مسکونی باکیفیت نامناسب و بافت های فرسوده شکل گرفته اند. بر این اساس در مناطق جنوبی تهران، عدم تناسب بیشتری بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت مشاهده می شود. درحالی که مناطق شمالی تهران از دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت تناسب بسیار بیشتری وجود دارد. نتیجه نهایی بیانگر آن است که دو شاخص اصلی موردبررسی، «تله های فضایی فقر» که کانون اصلی مسائل اجتماعی- فضایی در گستره های درون شهری هستند را به خوبی آشکار و بازنمایی می کنند. واژگان کلیدی: تله های فضایی فقر، عدم انطباق فضایی، عدم تناسب کار و سکونت، قشربندی شغلی و تهران. [1] - مقاله حاضر مستخرج از رساله دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری با عنوان «تبیین عدم انطباق فضایی کار و سکونت در منطقه 7 تهران» است که با حمایت مادی و معنوی مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهری تهران در دانشگاه خوارزمی انجام شده است. [2] - نویسنده مسئول: karamit@khu.ac.ir
۲.

تحلیل نقش تغییرات زیرساخت سبز شهری در تاب آوری اکولوژیک منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری اکولوژیک تغییر کاربری زیرساخت سبز سنجه های سیمای سرزمین منطقه یک شهرداری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۹
تاب آوری اکولوژیک مفهومی است که بر قابلیت بازگشت پذیری ساختارها و کارکردهای اکولوژیکی در مقابل شوک های وارده دلالت دارد. پهنه شمالی تهران به مثابه مهم ترین پشتوانه های اکولوژیک این شهر در دهه های اخیر دچار تغییرات کاربری زیادی شده است. تحقیق حاضر تحلیل نقش تغییر کاربری در تاب آوری اکولوژیک زیرساخت های سبز (به عنوان یکی از ارکان ساختاراکولوژیکی) منطقه یک شهرداری تهران پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی محسوب می شود. از داده های ماهواره ای لندست (2021-1976) برای کشف تغییرات مورد نظر و از سنجه های سیمای سرزمین برای تحلیل وضعیت تاب آب وری اکولوژیک استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، سنجه اندازه لکه ها(CA) و تعداد لکه های(NP)، سبز در طی دوره مورد بررسی، از نظر وسعت کاهش یافته و از نظر تعداد دچار افزایش چشم گیری شده اند. این تغییرات بیانگر فرایند خرددانگی و از بین رفتن انسجام ساختاری لکه های سبز است. نتایج حاصل از متریک پیوستگی(ENN و GYRATE) نیز پیوستگی کمی بین لکه های سبز منطقه را نشان می دهد. بعلاوه نتایج سنجه CONTAG، بیان می کند که درصد سرایت به خاطر پیوستگی کم، پایین است. بنابراین می توان گفت که زیرساخت های سبز منطقه در مقابل تغییرات کاربری اراضی انسجام ساختاری خود را از دست داده و در نتیجه کارکردها و خدمات اکولوژیکی مورد انتظارِ آن ها نیز دچار نارسایی شده اند. بنابراین زیرساخت های سبز منطقه مورد مطالعه در مقابل تغییرات کاربری آسیب پذیر بوده و به نحو بارزی از تاب آوری اکولوژیک آن ها کاسته شده است.
۳.

شناسایی مناطق زمین گرمایی با بررسی تغییرات پوشش گیاهی تحت تنش و استرس با استفاده از سنجنده های ETM+ و ASTER (مطالعه موردی: شهرستان خوی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دمای سطح زمین سنجش ازدور سنجنده های ETM+ و ASTER شهرستان خوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۳
سنجش از دور حرارتی، به عنوان شاخه ای از علم سنجش ازدور نقش مهمی در مطالعات محیط زیست ایفا می کند. سنجش ازدور حرارتی یکی از روش های نوین و کم هزینه در مقابل پیمایش های زمینی، آن هم در مناطق دورافتاده است که در کوتاه ترین زمان اطلاعات ارزشمندی از منطقه موردمطالعه در اختیار محققان و پژوهشگران قرار می دهد. تهیه نقشه دمای سطح زمین برای شناسایی مناطق مستعد زمین گرمایی و تنش و استرس گیاهی با به کارگیری باند مادون قرمز حرارتی امکان پذیر است. که زمینه را برای مطالعات اکتشافی بیش تر فراهم می آورد. در این تحقیق با استفاده از سنجنده های ETM+ و ASTER به نقشه برداری ناهنجاری های پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI شهرستان خوی پرداخته شد و تغییرات فصلی گیاه موردبررسی قرار گرفت. دو مجموعه داده که یکی در اوایل تابستان 2002 و دیگری در اواخر تابستان و در پاییز 2002، از داده های لندست 7 تهیه شد. با محاسبه LST برای سنجنده ETM+ در این بررسی تغییرات فراتر از تغییرات عادی فصلی را به عنوان ناهنجاری گرمایی در نظر گرفته شد. همچنین با محاسبه دمای سطح زمین توسط داده ASTER به تظاهرات سطحی این ناهنجاری ها در زیرپوشش گیاهی متراکم پی پرده شد. برای اعتبارسنجی LST محاسبه شده توسط سنجنده ASTER از تصاویر سنجنده MODIS استفاده شد و با استفاده از آن میزان NDVI و ALI مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد شناسایی مناطق زمین گرمایی همبستگی مکانی مناسبی با تنش و استرس گیاهی در شهرستان خوی دارد. سنجنده های ETM+ و ASTER به دلیل قدرت تفکیک بالایی که در باند مادون قرمز حرارتی دارند، به ترتیب 60 متر و 90 متری که سنجنده های مناسبی برای محاسبه دمای سطح زمین و تشخیص آنومالی حرارتی هستند. بنابراین روش تفاضل تصاویر در این پژوهش روش مناسبی نبوده و نتایج خوبی به نمایش نگذاشت.
۴.

تبیین نقش محله ها در ساختار فضایی کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی محله فرایندهای فضایی محله کلان شهر اهواز محله توانمندساز محله خدمات ده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۰۷
محله، به عنوان یک نظام سکونتی، چه به صورت خودانگیخته و چه به صورت برنامه ریزی شده، از دیرباز جزء اصلی شهرها بوده است. محله دارای پویایی ها و سازوکارهای درونی و بیرونی است؛ هرگاه نظام فضایی محله از تعادل و توازن برخوردار باشد ساختار فضایی شهرها به سمت تعادل و همگنی فضایی پیش می رود و بالعکس. با این نگرش، مقاله حاضر درصدد شناخت وضعیت تعادل و توازن محله ها در ساختار فضایی کلان شهر اهواز است. ازآنجاکه کلان شهر اهواز با شهرنشینی شتابان و توسعه افقی بی رویه همراه است، ضرورت دارد توسعه محلات در چارچوب توسعه هنجارگونه و رشد نظام یافته هدایت و کنترل شود. واحدهای تحلیل در این پژوهش شامل 139 محله در کلان شهر اهواز است. داده های موردنیاز شامل داده های جمعیتی، خدماتی، نقشه های کاربری اراضی، و شبکه معابر شهری است که به صورت کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی فراهم شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های خودهمبستگی فضایی شامل آماره موران عمومی و محلی و در چارچوب نظریه های برخاسته از تحلیل کنش فضایی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، بر اساس شاخص های موردنظر در «محله های خدمات ده» و «محلات توانمندساز»، محله های موجود در کلان شهر اهواز وضعیت متعادل و یکنواختی ندارند. با این حال، محله های واقع در بخش مرکزی کلان شهر اهواز، در مقایسه با محله های موجود در بخش های میانی و پیرامونی، تناسب بیشتری با الگوی محله های خدمات ده و توانمندساز دارند. این نوع عدم تعادل در وضعیت محله ها و نقش نامتوازن آن ها در فرایند شکل گیری و تکامل کلیت نظام فضایی کلان شهر اهواز اثرهای تعیین کننده ای در ساختار فضایی کل شهر داشته است.
۵.

تحلیل نقش مؤلفه های منظرشهری بر کیفیت محیط زیست شهری و رفتار زیست محیطی شهروندان (مطالعه موردی: مناطق ده گانه کرج)

کلیدواژه‌ها: مطلوبیت منظر شهری رفتار زیست محیطی کیفیت محیط زیست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۹
شهرها به عنوان محل زندگی زمانی بیشترین مطلوبیت را بر کیفیت زندگی ساکنان خود ایجاد میکند که خواسته های وی را برآورده سازد. این خواسته ها در قالب تحقق ارزش هایی چون زیبایی منظر، آرامش، تنوع و.... معنا پیدا می کند. چنانچه هر یک از این ارزش ها در محیط زندگی یک فرد فاقد مطلوبیت باشد بر ادراک و احساس وی از مکان و در نتیجه بر سطح رضایتمندی از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر به تحلیل نقش مؤلفه های منظر شهری بر کیفیت محیط زیست شهری و رفتار زیست محیطی شهروندان شهر کرج در قالب شاخص های هویت و حس تعلق به مکان و تعادل و کیفیت بصری پرداخته است، به نوعی به بررسی رابطه واکنش های رفتاری انسان در ارتباط با مناظر شهری پس از درگیر شدن حواس انسان در محیط پرداخته است. داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدید میدانی و تکمیل چک لیست گردآوری شده و تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون انجام گرفته است. در تحلیل رگرسیون شاخص های سه گانه، شاخص منظر شهری به عنوان متغییر وابسته و سایر شاخص ها به عنوان متغییر مستقل در نظر گرفته شد. بر اساس نتایج شاخص های تعادل و کیفیت بصری و تعلق به مکان به ترتیب با ضرایب تأثیر 453 / 0 و 192 / 0 بیشترین تأثیر را تعادل و کیفیت بصری بر منظر شهری داشت. در این میان با توجه به ضریب تأثیر بالای شاخص تعادل و کیفیت بصری بر منظر شهری و اینکه مولفه های مربوط به شاخص تعادل و کیفیت بصری عمدتاً ویژگی های زیبایی شناسانه منظر شهر و محله است، می تواند نقش قابل توجهی در ارتقای منظر شهری کرج داشته باشد. در واقع، محیط های شهری که کیفیت مطلوبی از نظر شاخص های ذکر شده را دارا باشند، علاقه مندی مردم به حضور در فضای شهری، حس تعلق در محل سکونت و کار خود و اقدام به رفتارهای زیست محیطی بیشتر خواهد بود.
۶.

تحلیلی بر تاثیرات متقابل الگوهای پیکره بندی فضا و هسته های شهری در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکره بندی فضایی همپیوندی اتصال هسته های شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل چیدمان فضایی با استفاده از روش های همپیوندی و اتصال می پردازد و الگوی پیکره بندی فضایی در ارتباط با هسته های شهری در کلانشهر تهران را تحلیل می نماید. این مقاله با هدف کاربردی و به صورت توصیفی – تحلیلی انجام یافته است. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش چیدمان فضا و نرم افزار UCL DepthMap الگوی پیکره بندی فضایی را در سطح شهر تهران مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد. به منظور پیکره بندی فضایی از شاخص های همپیوندی فضا و اتصال و خوانایی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین امتیاز شاخص های پیکره بندی فضایی در سطح مناطق از طریق نرم افزار UCL DepthMap گرفته شده است. بعد از آن پراکنش فضایی کاربری ها در سطح شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته شده و بر اساس آن هسته های فرعی کلانشهر تهران نیز مشخص گردید و تعداد وجود کاربری ها در سطح مناطق به عنوان امتیاز هسته های شهری در مناطق در نظر گرفته شد. در نهایت با استفاده از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی ارتباط بین پیکره بندی فضایی و هسته های شهری در مقیاس مناطق مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از روش رگرسیون جغرافیایی نشان دهنده این است که در مناطقی هم میزان همپیوندی و هم تعداد کارکردها در مناطق بیشتر بوده است ، میزان همبستگی نیز در مناطق بیشتر می باشد. در واقع در مناطق مرکزی تهران همبستگی مثبت برقرار می باشد و تقریبا در تمامی هسته ها این مساله صدق می کند.
۷.

فراتحلیل کیفی مطالعات محله در ایران با تأکید بر پژوهش های جغرافیای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراتحلیل کیفی محله محله شناسی جغرافیای شهری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۶
محله به عنوان اصلی ترین جزء حیاتی شهر و کوچک ترین سازمان سیاسی-مدیریتی و خُردترین قلمرو اجتماعی، به دلیل برخورداری از ابعاد متنوع، توسط رشته های علمی-هنری گوناگونی مطالعه می شود. موضوع و هدف مقاله حاضر، ارزیابی علمی مقالاتی است که در حوزه جغرافیای شهری ایران درباره محله، ابعاد و مسائل آن انتشار یافته است. جامعه آماری 102 مقاله علمی- پژوهشی است که در رشته جغرافیای شهری نوشته شده و در اختیار همگان است که با توجه به چک لیست استاندارد PRISMA و 27 شاخص برای تجزیه وتحلیل مقالات در چارچوب روش فراتحلیل کیفی استفاده شده است. در این ارزیابی به مضمون ها و مفاهیمی همچون: موضوع، الگو، ماهیت و هدف، شیوه استفاده از نظریه، سبک و روش تحقیق، روش گردآوری داده ها و قلمرو جغرافیایی، رویکرد هریک از مقالات و درنهایت دسته بندی و ارائه نتایج آنان پرداخته شده است. نتایج مقاله نشان داد که بیشترین توجه مقالات جغرافیایی در مرتبه اول به توسعه محله ای (44 درصد مقالات) و در مرتبه دوم به ابعاد اجتماعی (35 درصد مقالات) و سایر مباحث دیگر در بررسی محلات شهری است. پراکندگی و ازهم گسیختگی مضامین مطالعه شده؛ تکیه بر روش های کمّی، تأکید بیش ازحد بر تکنیک پرسشنامه و تکیه صرف بر توصیف یا تحلیل اطلاعات مستخرج از آن (44 درصد مقالات)، تعدد آثار تقلیدی در بحث پایداری محلات، توسعه پایدار محله و... (38 درصد مقالات)، مخدوش بودن پایگاه روش شناسی (78 درصد مقالات)، عدم تولید نظریه به عنوان ویژگی غالب تحقیقات محله ای است. اغلب مقالات مطالعه شده فاقد بنیان های نظری صحیح بوده و به مفاهیم، پیشینه و معرفی چند مفهوم و نظریه به طور ناقص در بخش مبانی نظری اکتفا شده است (71 درصد مقالات). بیشتر مضامین مطالعه شده را نمی توان محله شناسی قلمداد کرد، بلکه بیشتر توصیفی از یک متغیر در محله، آن هم به گونه ای منزوی و گسیخته است.
۸.

تحلیل الگوی رشد شهری در انطباق با معیارهای رشد هوشمند، نمونه پژوهش: منطقه یک شهرداری کرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد شهری پراکنده رویی محیط زیست رشد هوشمند کرج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۸۹
طرح مسئله: در سطح جهان شهرهای بسیاری بر اثر رشد پراکنده از منابع طبیعی خود به درستی بهره برداری نمی کنند. برای رویارویی با چنین وضعیتی و نیل به گونه ای از رشد که پاسخگوی نیازهای امروز جامعه شهری در عین حفظ محیط زیست و موهبت های طبیعی باشد، دیدگاههای چندی مطرح شده که یکی از مقبول ترین آنها، رویکرد «رشد هوشمند» است. هدف: هدف این پژوهش، تحلیل شاخص های رشد هوشمند شهری در منطقه یک شهرداری کرج به منظور برنامه ریزی برای سوق دادن رشد شهری به مسیر مطلوب است. روش پژوهش: روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های اسنادی و پیمایشی است. ابتدا شاخص های 18گانه بررسی شده به طور مستقل محاسبه و تحلیل شدند و سپس با وزن دهی به آنها به روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از میانگین نظرات سه فرد خبره و به کارگیری نرم افزار Expert Choice، وضعیت کلی رشد شهری با ابداع یک مدل ریاضی، محاسبه و تحلیل شد. محدوده مطالعاتی در شمال شرق کلان شهر کرج قرار گرفته و با مساحت 4/859 هکتار بیش از 120 هزار نفر جمعیت را در خود جای داده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد بیشتر شاخص ها در سطح نزدیک به متوسط با فراوانی بیشتر در زیر رقم متوسط قرار دارند و بر فاصله زیاد رشد شهری از معیارهای رشد هوشمند دلالت می کنند. شاخص پراکنده رویی شهر برابر با 6/0 و شاخص اختلاط کاربری نزدیک به رقم لگاریتم تعداد محله ها به دست آمد. این دو و نیز شاخص تراکم ساختمانی که در دوسوم ساختمان ها کمتر از 210 درصد بوده و همچنین انجام بیش از نصف سفرها با وسایل نقلیه موتوری شخصی ازجمله شاخص هایی هستند که بر دوری از معیارهای شهر هوشمند دلالت می کنند. بررسی یکپارچه مجموع شاخص ها بیان کننده این است که محدوده مطالعاتی به لحاظ رشد هوشمند شهری وضعیت متوسطی دارد.
۹.

تبیین مفهومیِ زمینه های عدم انطباق فضایی کار و سکونت در فضاهای شهری با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه های تعدیل ساختاری توسعه ناموزون رژیم فوردیسم رژیم پسافوردیسم عدم انطباق فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۳۷۹
نظریه عدم انطباق فضایی در زمره نظریه هایی است که به تحلیل فقر و نابرابری در ساختار اجتماعی - فضایی شهرها می پردازند. این نظریه در خاستگاه خود (آمریکا)، نبود تناسب بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن مطلوب را در متنی از نابرابری های نژادی - قومی مورد توجه قرارداده است. هدف تحقیق حاضر « تبیین مفهومی زمینه های عدم انطباق فضایی کار و سکونت » به ویژه در شهرهای کشورهای درحال توسعه و ایران بوده است. این تحقیق به لحاظ ماهیت هدف نظری - کاربردی و به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی می باشد. به علاوه از روش تحلیل گفتمان برای تبیین زمینه های شکل گیری عدم انطباق فضایی استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق، عدم انطباق فضایی در کلان ترین زمینه ها (تغییرات جهانی و فراگیر همچون بسط روابط فوردی - کینزی و پسافوردی - نئولیبرالی) و عینی ترین لایه آن (نبود تناسب بین دستیابی کار مناسب و دسترسی به مسکن مطلوب در ساختار و فضای شهری) مشابه است. با این وجود، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، به عکس شهرهای آمریکایی، کانون های عدم انطباق فضایی در کشورهای درحال توسعه، بیشتر در حاشیه شهرها مستقرند. درحالی که عدم انطباق فضایی در آمریکا، متأثر از متن نابرابر نژادی - قومی، توسعه فناوری حمل و نقل، حومه نشینی، استقرار صنایع و کارخانه ها بوده، اما در کشورهای در حال توسعه عمدتاً نیروی پیش برنده خود را از "ساختار نابرابر اقتصاد سیاسی روابط بین الملل"، "اجرای راهبردهای توسعه برون زا در ساخت نابرابر اجتماعی - فضایی"، "گرفتاری در مصائب تله های توسعه" (بی ثباتی سیاسی، خام فروشی منابع طبیعی، سرایت پیامدهای بی ثباتی همسایگان، حکمروایی ناکارآمد)، "تله های فقر و فساد" و "الگوی ناپایدار توسعه شهری" می گیرد.
۱۰.

تحلیل فرآیند گسترش و الگویابی فضا در محورهای برون شهری کلان شهر تهران، مورد مطالعه: محور تهران-ایوانکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسترش و الگویابی فضا محور برون شهری تصاویر ماهواره ای توسعه شهری محور تهران ایوانکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۵
تجزیه و تحلیل پیکربندی فضایی و پویایی رشد شهری از موضوعات مهم در مطالعات شهری معاصر است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند گسترش و الگویابی فضا در محورهای برون شهری کلان شهر تهران به ایونکی پرداخته شد. به این منظور، ابتدا با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره لندست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1364، 1379، 1390 و 1399 با استفاده از مدل نظارت شده FUZZY ARTMAP استخراج گردید و سپس با بهره گیری از   LCM تغییرات مربوط به کاربری ها - کم زیادشدن مساحت کاربری اراضی - و همچنین با استفاده از توابع ریاضی 7 جمله ای الگوی تغییر سایر کاربری ها به نفع کاربری ساخته شده استخراج شد و درنهایت با استفاده از مدل سلول های خودکار و زنجیره های مارکوف به پیش بینی گسترش شهری در این منطقه برای سال 1410 پرداخته شد. نتایج حاصل نشان داد که در دوره 35ساله حدود 30495 هکتار به وسعت اراضی ساخته شده   افزوده شده است که الگوی گسترش شهری در این منطقه کاملاً بر الگوی شبکه های ارتباطی موجود منطبق و جهتی شمال غربی به جنوب شرقی دارد. همچنین نتایج طبقه بندی تصاویر ماهواره ای و پیش بینی پوشش اراضی نیز نشان داد که در محور شهری تهران - ایوانکی با توجه به روند رشد شهری منطقه در سال 1410 مساحت ارضی ساخته شده به بیش از 50 هزار هکتار خواهد رسید . مطابق با نتایج، اقدامات مناسب برای کنترل تغییرات کاربری زمین به ویژه رشد شهر به منظور حفظ محیط زیست و تعادل اکولوژیکی منطقه نیاز است.
۱۱.

پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر مشهد حریم سکونتگاه غیر رسمی پیامدهای فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۸۴
رشد افقی و پراکنده رویی شهری پدیده ای است که در بیشتر شهرهای جهان رخ داده و به عنوان یکی از مهم ترین مسائل نیمه دوم قرن بیستم مطرح شده است. یکی از مهم ترین پدیده های ناپایدارکننده توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه نیز گونه ای از پراکنده رویی شهری با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی است که به دلایل مختلفی به ویژه در حریم شهرهای بزرگ اتفاق می افتد. این سکونتگاه ها علاوه بر آن که جلوه ای از فقر هستند، از جمله چالش های توسعه فضایی نیز می باشند که به صورت گسترش پراکنده و کم تراکم، با فاصله زیاد از مراکز شهری و معمولاً با عدم اختلاط کاربری نمایان می شوند. توسعه فضایی سکونتگاه های غیر رسمی در حریم شهرها موجب اتلاف منابع، از بین رفتن اراضی کشاورزی و فضاهای باز و هم چنین آسیب به محیط زیست می شود. در کلانشهر مشهد نیز نبود کنترل لازم برای رشد بی رویه و نامتعادل، تخریب منابع تولیدی پیرامون، تغییر در ساختار فعالیت ها، افزایش جمعیت در سکونتگاه های پیرامونی و غیره به گسترش افقی آن تداوم بخشیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربری می باشد و به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سکونتگاه های غیر رسمی به صورت شتابان و بدون برنامه در محدوده حریم کلانشهر مشهد در حال رشد و گسترش هستند. بیشترین تمرکز این سکونتگاه ها همواره در شمال، شمال غرب و غرب محدوده این کلانشهر بوده است. شکل گیری سکونتگاه های جدید و گسترش آن ها در سال های قبل، عمدتاً در حاشیه کشف رود و حد فاصل جاده جدید و قدیم قوچان صورت گرفته و تراکم آبادی ها در محدوده حد فاصل محدوده های منفصل شهری قرقی و توس تا شهر مشهد، یک پهنه یکپارچه و منسجم سکونتگاهی را تشکیل داده است.
۱۲.

تبیین جایگاه حکمروایی یکپارچه کلان شهری از منظر امنیت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امنیت انسانی حکمروایی شهری شهری شدن کلان شهر و مدیریت یکپارچه شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۳۰۲
زمینه و هدف: نقش محوری شهرها و به ویژه کلان شهرها به مثابه موتور توسعه، آن ها را آماج تمرکز و تراکم جمعیت، فعالیت و نیز کانون چالش ها و مسائل فزاینده ای کرده است. بخش عمده ای از این چالش ها معطوف به امنیت انسانی بوده است. هدف تحقیق حاضر، تبیین ضرورت استقرار مدیریت یکپارچه شهری به منظور ارتقا امنیت انسانی در این کلان شهرها بوده است. روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی بوده و داده های موردنیاز از طریق روش های اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شدند. در تحلیل داده ها، علاوه بر روش های توصیفی تفسیری، از تحلیل های آماری و فضایی (مبتنی بر GIS) استفاده شد. یافته ها: 18 کلان شهر و مادر شهر منطقه ای در حدود 34 درصد جمعیت کل و 5/45 درصد جمعیت شهری ایران را در خود جای داده اند. به علاوه 52 درصد جمعیت کل و 2/76 درصد جمعیت شهری کشور در فاصله 51 کیلومتری این شهرها ساکن شده اند. آن ها بیشترین نقش را در تولید ناخالص داخلی و تولید ارزش افزوده در کشور داشته اند. نظام حکمروایی در این شهرها نیز دچار تفرق گرایی بخشی و فضایی کارکردی بوده است. نتیجه گیری: انباشت سرمایه و تراکم جمعیت در کلان شهرها، امنیت انسانی ساکنان آن ها را در معرض مخاطرات طبیعی و انسانی گوناگونی قرار داده است. به علاوه نظام اداره ناپایدار تفرق گرای این شهرها، کارایی لازم برای را در بهبود امنیت انسانی نداشته و به دلیل تضاد منافع و ناهماهنگی در مدیریت مخاطرات فرا قلمروی ناتوان بوده است. ازاین رو استقرار حکمروایی مطلوب و یکپارچه برای رفع چالش های محتوایی و رویه ای در اداره کلان شهرها و ارتقا امنیت اجتماعی و انسانی آن ها، ضروری است.
۱۳.

ظرفیت سنجی فضایی توسعه میان افزای شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه میان افزا پراکنده رویی فضا محلات منتخب شهر بروجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۷
امروزه توسعه میان افزا برای شهرهایی که با محدودیت توسعه افقی و تنگناهای طبیعی مواجه می باشند رویکردی مناسب شناخته شده است.این نوع پدیده توسعه درونی از یک سو به مسئله تأمین مسکن شهری مربوط می شود و از سوی دیگربه ضرورت حفظ زمین های محدوده ی شهر و حوزه های پیرامون آن باز می گردد.بسیاری از اراضی شهری یا فاقد کاربری هستند و یا دارای کاربری های فراشهری(زندان ها و پادگان ها و غیره) می باشند و یا اینکه متناسب با ارزش زمین و تأسیسات و تجهیزات موجود،تراکم ساختمانی-جمعیتی اعمال نشده است.همین امر باعث شده که شهرهای در فضاهای پیرامون خود به گونه ای ناموزون وافراطی گسترش یابند.این در حالی است که می توان با محدود کردن گسترش حاشیه ای و اعمال سیاست های تشویقی متراکم سازی علاوه بر استفاده بهینه و حداکثری از ظرفیت های درون شهر،مانع تخریب محیط زیست و نابودی اراضی کشاورزی وزراعی حاشیه شهرها شد و با هدایت توسعه کالبدی میان افزا گامی در جهت توسعه پایدار شهری برداشت.براساس آمارهای موجود،67هزار هکتار بافت فرسوده شهرهای کشور شناسایی شده است که از این میزان؛258 هکتار آن در شهربروجرد قرار دارد و عدم توجه به توسعه میان افزا شهرهای کشور و به طور اخص شهر بروجرد می باشد.برهمین اساس هدف مقاله در راستای ظرفیت سنجی فضایی توسعه میان افزا دراراضی رها شده وبلااستفاده شهر بروجرد است و روش پژوهش به صورت توصیفی،تحلیلی وییمایشی می باشد. بنابراین با آگاهی از میزان اراضی خالی و ساخته نشده درون شهر بروجرد و برآورد میزان اراضی قابل دریافت،ضرورت استفاده بهینه از فضاهای خالی و کم بهره برداری شده و فضاهای رها شده جهت تأمین مسکن با رویکرد توسعه میان افزا شهرقابل درک است و ارجح بر توسعه پراکنده شهر در اراضی پر شیب و ناهموار با هزینه های آماده سازی بسیار بالا می باشد.
۱۴.

بررسی روند پراکنده رویی و تغییرات فضایی شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراکنده رویی تغییرات روستایی تغییرات فضایی شهر بابل گسترش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۴۳۴
پراکنده رویی از اشکال گسترش استکه در نیم قرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامه ریزی شهری کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران،شده است. برخی شهرهای ایران این نوع گسترش را در مرحله رشد شتابان تجربه کرده اند. این شهرها با مشکلات فراوان، مانند توسعه بدون برنامه ریزی، افزایش سکونتگاه های غیررسمی، نوسان شدید قیمت زمین و مسکن، افزایش هزینه زیرساخت ها و خدمات شهری، به زیر ساخت و ساز رفتن اراضی کشاورزی، مصرف بیشتر انرژی، و آلودگی های محیط زیستی مواجه شده اند. سئوال اصلی این پژوهش این است که آیا شهر بابل در فرایند گسترش از سال 1335 تا 1395 با پراکنده رویی و تغییرات فضایی ناشی از آن مواجه شده است؟ بنابراین، هدف از این پژوهش شناخت الگوی گسترش شهر بابل از سال 1335 تا 1395 و تغییرات فضایی آن است. در این پژوهش، با استفاده از داده های آماری و «مدل هلدرن» به تحلیل پراکنده رویی شهر بابل و سایر تغییرات فضایی آن پرداخته شده است. برای تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش، از آمار توصیفی استفاده شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، مساحت شهر بابل از سال 1335 تا 1395 به صورت مستمر افزایش یافته است. براساس نتایج مدل هلدرن، 74 درصد افزایش وسعت این شهر در این دوره از رشد جمعیت و 26 درصد آن از پراکند رویی ناشی شده است. این روند موجب کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری و در نتیجه گسترش افقی و بی رویه این شهر شده است. پراکنده رویی این شهر موجب شکل گیری شهرک های مسکونی، سکونتگاه های غیررسمی، و ادغام روستاهای پیرامون در آن شده است.
۱۵.

تحلیل اثرات عملکرد اقتصادی-اجتماعی روستا-شهرها بر توسعه منطقه ای مورد: استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام شهری توسعه روستا - شهر کارکرد روستا-شهر توسعه منطقه ای استان مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۴۸۷
هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام شهری استان مرکزی طی سال های 1355 تا 1395 و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه شهرهای کوچک و روستا-شهرها است. این پژوهش به شیوه تحلیلی انجام شده و از سنت های روش پژوهش کمی بهره برده است . برای تحلیل نظام شهری از شاخص های نخست شهری، شاخص توزیع متعادل(آنتروپی) و شاخص تمرکز هرفیندال، توزیع جهت دار و تراکم فضایی کرنل استفاده شده است. برای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای با رویکرد تقویت روستا-شهرها، از نظرات نخبگان و متخصصان در قالب روش دلفی و 23 پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه مذکور در راستای ابعاد فضایی و غیر فضایی و مؤلفه های چهارگانه مربوط، شامل سیاست گذاری و قوانین ، اقتصادی – فعالیتی ، اجتماعی و فرهنگی ، و درنهایت کالبدی و ارتباطی و 26 معیار مربوط تدوین شده است. به منظور اولویت بندی مؤلفه ها و معیارها، از مدل ویکور و همچنین برای شناسایی عوامل نهایی و زیرمعیارهای مربوطه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد . نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمرکز فزاینده جمعیت شهری در دو شهر اراک و ساوه و کثرت روستا-شهرها (28 شهر از 33 شهر استان)، از ویژگی های اصلی نظام شهری استان مرکزی است، اما این وضعیت طی سال های 1375 تا 1395 به دلیل جمعیت پذیری شهرهای دوم، سوم و چهارم استان، تا حدودی به سمت عدم تمرکز گرایش یافته و به لحاظ توزیع فضایی، جابه جایی جمعیت به سمت شمال و جنوب شرقی استان بوده است. همچنین بر اساس نتایج مدل ویکور، مؤلفه " سیاست گذاری و قوانین" به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین عامل بر تقویت روستا-شهرها و توسعه منطقه ای استان شناسایی شده و مؤلفه های " کالبدی و ارتباطی"، "اقتصادی-فعالیتی" و در نهایت مؤلفه "اجتماعی-فرهنگی"، در اولویت بعدی قرار دارند. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که معیارها در هشت عامل اصلی دسته بندی شدند که 84.63 کل واریانس تجمعی را شامل می شوند و در بین این عوامل، عامل نخست با زیرمعیارهای قانون گذاری و اقتصادی، از اهمیت ویژه ای در توسعه روستا-شهرها برخوردار هستند.
۱۶.

بررسی نقش پیاده راه ها در سرزندگی فضاهای عمومی مطالعه موردی: پیاده راه حرم شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیاده راه سرزندگی فضای عمومی شهرری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۲۹۴
فضاهای عمومی مهم ترین بخش از ساختار شهرها هستند و نقش مهمی در سلامت و کیفیت زندگی شهروندان دارند. یک جزء اساسی از فضاهای عمومی، گذرگاه های شهری می باشند که پیاده راه ها نیز در زمره آن ها محسوب می گردند. سرزندگی و پویایی عنصری مهم در ارزیابی کیفی فضاهای عمومی است. سرزندگی خود بازتاب فعالیت هایی است که در فضا صورت می پذیرد و پیاده مدار ساختن شهرها طریقی است بر تسهیل و ترغیب فعالیت هایی که می توانند به ارتقاء سرزندگی در شهرها کمک کنند. هدف این تحقیق ارزیابی سرزندگی در پیاده راه حرم واقع در شهرری و منطقه 20 شهرداری تهران است. روش تحقیق ارزیابی – تحلیلی بوده داده های مورد تحلیل به روش پیمایشی از نمونه آماری متشکل از 375 نفر از عابران پیاده راه و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. 38 نمایانگر سرزندگی در قالب 38 گویه در 5 طیف، مورد ارزیابی نمونه آماری قرارگرفته و داده های حاصل شده در نرم افزار SPSS واردشده اند و در آن ها آزمون فریدمن و روش های آمار توصیفی اعمال گردیده است. یافته ها نشان دادند که به لحاظ کلی، سرزندگی در محدوده مطالعاتی در وضعیت متوسطی قرار دارد به طوری که 47/58 درصد از شرایط مطلوب سرزندگی در آن نمایان است. نمایانگرهای تأثیرگذارتر در سرزندگی در این پیاده راه بیشتر در بعد اجتماعی و اقتصادی قرار دارند تا بعد کالبدی. «تنوع مردمانی که حاضر می شوند»، «رویدادهای فرهنگی» و تنوع «فعالیت ها» و «مراکز خرده فروشی» تأثیرگذارترین نمایانگرها بوده اند. درعین حال، ضعف سرزندگی فضا بیشتر متأثر از نمایانگرهای کالبدی بوده است. «پارکینگ خودروها»، «گنجایش محدود» فضا، «مزاحمت ورود موتورسیکلت ها»، کمبود «فضای سبز» و پایین بودن «سطح نظافت» نمایانگرهایی هستند که وضعیت ضعیفی را نشان داده و بایستی موردتوجه قرار گیرند.
۱۷.

تحلیل پیامدهای تراکم کاربری های شهری و فراشهری بر کارکرد محله ای (موردپژوهش: منطقه 12 کلان شهر تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری شهری و فراشهری کارکرد محله ای توسعه محله ای توسعه پایدار شهری منطقه 12 شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۹
تراکم کاربری های فرا محله ای به ویژه در مقیاس شهری و فراشهری، به دلیل ماهیت کارکردی متفاوت می تواند کارکردهای محله ای و توسعه محله ها را دچار اختلال کند. مقاله حاضر این مسئله را با رویکرد توسعه پایدار شهری در منطقه 12 کلان شهر تهران موردتوجه قرار داده است. روش پژوهش مبتنی بر رهیافت توصیفی- تحلیلی بوده و داده های موردنیاز به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده و به کمک آزمون رگرسیون چند متغیره (اثرگذاری متغیرهای پژوهش) تجزیه وتحلیل شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت منطقه 12 کلان شهر تهران است که حجم نمونه با فرمول کوکران برابر با 384 نفر مشخص گردید. یافته های تحقیق بیانگر این است که 30 درصد از کاربری کل منطقه به کاربری مسکونی و 70 درصد به کاربری های غیرمسکونی اختصاص یافته است. کاربری های فرا منطقه ای که ماهیت غیرمسکونی دارند 95/36 درصد از کل سطح منطقه را اشتغال می کنند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که تراکم کاربری های شهری و فراشهری بر کارکرد محله ای تأثیر مستقیم و معناداری داشته است. بنابراین یکی از مهم ترین راهبردهای مؤثر در پایداری توسعه محله ای، ایجاد تعادل در تخصیص اراضی به کاربری های با "کارکرد محله ای" و "کارکردهای شهری و فراشهری" است.
۱۸.

تبیین پویایی فضایی – کالبدی بخش مرکزی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۱
بخش مرکزی شهرها همواره ظرفیت زیادی به منظور ارتقاء، رشد و توسعه شهر داشته است. همراه با گسترش شهر و ایجاد قطب های جدید فعالیت و سکونت در سایر نقاط شهر و از طرف دیگر ظهور مسائل و مشکلات فضایی در بخش مرکزی شهرها، ظرفیت های توسعه ای این بخش از شهر تحت تأثیر قرار گرفته است. مرکز شهر رشت در گذر زمان و تحت تأثیر اثرات کُنِش متقابل نیروهای پویا، پویایی هایی را تجربه کرده است. بنابراین لازم است این نیروها و فرآیندهای پویا را شناخت و دانست که، پویایی فضایی-کالبدی بخش مرکزی شهر رشت از چه ماهیتی برخوردار است، تحت تأثیر چه عواملی قرار داشته است، این پویایی در قالب چه فرایندهایی رخ داده است و کدام یک از عوامل بیشترین تأثیر را دگرگونی های این بخش از شهر داشته است. نوع تحقیق در این پژوهش شناختی- تبیینی، و پارادایم/ فلسفه ی روش شناختیِ آن نیز، پوزیتیویستی- تفسیری است. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل مبتنی بر اجتناب از شرایط نامطلوب با دارا بودن 65 درصد از وزن کلیه عوامل اثر گذار بر پویایی بخش مرکزی شهری رشت، مهمترین عوامل در تصمیم گیری به جدایی گزینی و جابجایی خانوارها و در نتیجه پویایی فضایی کالبدی بخش مرکزی شهر رشت می باشند.  بر اساس یافته های تحقیق، علیرغم روند افزایشی کل جمعیت شهر رشت (82/36 درصد) طی دوره ده ساله 1380 الی 1390، اما جمعیت بخش مرکزی آن طی این دوره با کاهش (34/4 درصد) مواجه است، و الگوی کاربری اراضی و کارکرد املاک بخش مرکزی شهر تمایل شدید به کاهش کاربری مسکونی (19 درصد کاهش طی سال های 1352 الی 1397) و افزایش کاربری تجاری (75 درصد)، کاربری تفریحی گردشگری (2586 درصد)، کاربری پارکینگ (114 درصد) و کاربری فرهنگی (51 درصد) دارد. بنابراین ساختار اقتصاد سیاسی حاکم بر شهر رشت، از طریق تغییر در چرخه های سرمایه گذاری- سرمایه زدایی و اولویت ارزش مبادلاتی بر ارزش مصرفی زمین و املاک،  بر روند رو به افول بخش مرکزی شهر رشت از نظر سکونت و بازساخت های فضاهای فعالیتی اثر گذار بوده است. در نهایت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تدوین راهبرد بازآفرینی و بهسازی محله های بخش مرکزی شهر رشت بر اساس توان فضایی قابلیت دسترسی، با تأکید بر رفع آسیب پذیری منطقه مورد مطالعه کارآمدترین راهبرد در توسعه این بخش شهری است.
۱۹.

تبیین مفهومی پیامدهای امنیتی حاشیه نشینی شهری و مسئله تعلق مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت انسانی امنیت اجتماعی امنیت ملی توسعه ناموزون تعلق مکانی و حاشیه نشینی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۱ تعداد دانلود : ۵۳۲
زمینه و هدف: مقاله حاضر به تبیین نظری و مفهومی پیامدهای امنیتی ساختارها و سازوکارهای «شهری شدن ناموزون و رشد حاشیه نشینی و مسئله عدم تعلق مکانی» می پردازد. بر مبنای ایده بنیادی این پژوهش، ظهور و بروز چالش های گوناگون زیست محیطی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی ناشی از حاشیه نشینی، می تواند با به مخاطره انداختن امنیت انسانی و اجتماعی زمینه را برای ظهور عوامل تهدیدگر امنیت ملی فراهم کند.<br /> روش شناسی: این پژوهش به لحاظ روش شناختی از منظر هدف ماهیتی نظری کاربردی داشته و از منظر روش نیز واجد ماهیت توصیفی تحلیلی است. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق روش های اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده و تحلیل داده ها متکی به تفسیرهای کیفی بوده است.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: تمرکز امکانات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دسترسی به منابع قدرت در شهرهای بزرگ و پایتخت، مهم ترین عامل در جذب مهاجرین و گسترش حاشیه نشینی بوده است. به علاوه ضعف بنیادهای اقتصادی، شرایط نامطلوب زیست و تمرکز مسائل و آسیب های اجتماعی، دسترسی نامطلوب به خدمات رفاهی و زیرساختی و احساس نابرابری در ابعاد مختلف زندگی می تواند، حاشیه ها را تبدیل به کانون عمده ای برای بروز چالش های امنیتی بکند. مهم ترین پیامدهای امنیتی حاشیه نشینی به طور عمده در بُعد امنیت اجتماعی (افزایش جرم و جنایت، کاهش احساس امنیت و افزایش شکاف بین طبقات)، در بُعد امنیت زیست محیطی (افزایش آلودگی، کاهش زمین های کشاورزی و کمبود منابع آب) و در بُعد امنیت اقتصادی (افزایش قاچاق، گسترش مشاغل غیررسمی و...) ظهور و بروز داشته اند. این جریان ضمن آنکه تعلق مکانی را کاهش می دهد، ممکن است تحت شرایطی (از قبیل گسترش ناآرامی های شهری، رشد واگرایی و زمینه سازی برای رشد تروریسم و ...) امنیت سیاسی و ملی را نیز تهدید کند.
۲۰.

تبیین نقش توزیع مکانی قشربندی اجتماعی در آسیب پذیری از مخاطرات محیطی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تهران نابرابری های اجتماعی قشربندی اجتماعی آسیب پذیری از مخاطرات محیطی بومشناسی سیاسی شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۲ تعداد دانلود : ۴۵۲
قشربندی اجتماعی بیان ساختارمند نابرابری های اجتماعی است. «فضا و از جمله فضاهای شهری» تجلی جامعه است و در زمره ی تولیدات اجتماعی قرار دارد. از این رو، شناخت و تحلیل قشربندی اجتماعی و الگویابی توزیع مکانی قشرها ی گوناگون اجتماعی، علاوه بر اینکه موجب بازنمایی دسترسی نابرابر به منابع کمیاب و ارزشمند قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی در گستره و محله های شهری می شود، چهارچوب مناسبی نیز برای شناخت، تحلیل و زمینه یابی اجتماعی شکل گیری بافت های مسئله دار فضاهای آسیب پذیر و محیط های مخاطره خیز در شهرها فراهم می کند. در این باره، تحقیق حاضر بر مبنای روش های توصیفی تحلیلی و بهره گیری از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی، قشربندی اجتماعی تهران و تحولات آن را به ویژه در فاصله دو دهه از 1365 تا 1385، بررسی کرده است. مقاله حاضر از بعد ارائه چهارچوب نظامند «مدل تعیین ساختار و ترکیب قشرهای اجتماعی» با استفاده از داده های «ماتریس گروه های عمده ی شغلی و وضعیت شغلی سرشماری های رسمی نفوس و مسکن»، به ویژه در شهر تهران، حائز اهمیت است. نظام قشربندی اجتماعی تهران ریشه در تحولات اقتصادی اجتماعی کشور در صد ساله اخیر دارد. طی سده اخیر، این شهر به «مرکز ثقل جمعیت و کار و فعالیت» و بزرگ ترین کانون سکونت قشرهای اجتماعی فرادست و مرفه و نیز قشرهای کارگری و فرودست جامعه و، نیز، مهم ترین کانون «نابرابری های اجتماعی فضایی» و «تضاد ثروت و فقر» در کشور تبدیل شده است. به علاوه، لایه بندی اجتماعی شهر تهران تمایزهای توپوگرافی، میکرو اقلیمی و اکولوژیکی را به خدمت گرفته است. در نتیجه، قشرهای اجتماعی فرادست و متوسط اغلب در پهنه ی شمالی سکونت گزیده اند که، اغلب، از کیفیت محیطی مطلوبی برخوردار است. این در حالی است که قشرهای کارگری و فرودست، با توان مالی کمتر برای انتخاب محل سکونت، در مناطق مرکزی و جنوبی ساکن شده اند که، اغلب، کیفیت محیطی نامطلوبی دارد و احتمال مخاطرات ناشی از آسیب پذیری کالبدی و اجتماعی در آنها بیشتر است. بنابراین، می توان تمرکز جریان تولید بافت های پرمخاطره فرسوده شهری در مناطق مرکزی و جنوبی تهران را در رابطه ی مستقیم با سکونت گزینی قشرهای اجتماعی کم درآمد، به ویژه قشرهای اجتماعی کارگری و فرودست در این مناطق، دانست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان