فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۲۸۸ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
1 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی نگرش ساکنان منطقه به گردشگری و عوامل تأثیرگذار بر این نگرش بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی نگرش و حمایت ذی نفعان از گردشگری پرداخته است. از لحاظ روش تحقیق، این مطالعه از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی و کاربردی است که از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده و به روش علی ارتباطی و تحلیل ماتریس کواریانس- واریانس انجام شده است. از نظر شیوه جمع آوری و دریافت اطلاعات، این تحقیق در حوزه مطالعات میدانی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، سرپرست خانوارها (مردم محلی) در روستاهای استان آذربایجان شرقی در ایران بودند. با توجه به بررسی های به عمل آمده از سازمان های متولی گردشگری روستایی استان آذربایجان شرقی مانند سازمان گردشگری و میراث فرهنگی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و نیز مشاهده و بررسی میدانی، تعداد 20 روستا به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند که تعداد کل خانوار این روستاها برابر با 4669 برآورد شد. با استفاده از رابطه کوکران، تعداد 355 نفر سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری مطالعه از مردم محلی انتخاب گردیدند. در این مطالعه از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. بر این اساس، ابتدا به انتخاب روستاهای مورد مطالعه از مناطق روستایی استان آذربایجان شرقی با در نظرگرفتن یکسری از ویژگی ها و شاخص های تعیین کننده از جمله دارا بودن آثار ثبت شده ملی و جهانی، دارا بودن بافت سنتی و یا سبک معماری خاص یا مراسم فرهنگی تعریف شده در زمان خاص و... پرداخته شد. تعداد 20 روستا به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند و سپس از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده گردید و در مرحله نهایی از طریق استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به سرپرست خانوار به صورت حضوری مراجعه و اطلاعات لازم جمع آوری و پرسشنامه تکمیل گردید. جهت تعیین روایی ابزار اندازه گیری از میانگین واریانس استخراج شده[1] استفاده گردید و نتایج نشان دهنده روایی ابزار اندازه گیری بود (97/0-74/0). به منظور تعیین میزان پایایی ابزار تحقیق، از پایایی ترکیبی استفاده شد و نتایج نشان دهنده پایایی ابزار اندازه گیری بود (99/0-93/0). نتایج نظرات ساکنان محلی در خصوص روابط علی بین متغیرهای توسعه گردشگری حاکی از این بود که رابطه علی مثبت و معنی داری بین منفعت شخصی و درک تأثیرات مثبت گردشگری، بین منفعت شخصی و رضایت، بین درک تأثیرات مثبت گردشگری و رضایت، بین درک تأثیرات مثبت گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری، بین رضایت و حمایت از توسعه گردشگری وجود داشته است. رابطه علی منفی و معنی داری بین منفعت شخصی و درک تأثیرات منفی گردشگری، درک تأثیرات منفی گردشگری و رضایت، بین درک تأثیرات منفی و حمایت از توسعه گردشگری وجود داشته است. نتایج مطالعه، ضمن تأیید نظریه تبادل اجتماعی مشخص کرد که چه ساختارهایی در حمایت از توسعه گردشگری دخیل می باشند که می بایست در برنامه ریزی توسعه گردشگری در نظر گرفته شوند.
تعیین پیشران های کلیدی مؤثر در توسعه گردشگری پزشکی (مورد پژوهی: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
67 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و ارائه پیشران های کلیدی مؤثر در توسعه گردشگری پزشکی کلان شهر اصفهان است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، براساس روش های جدید آینده نگاری، تحلیلی و اکتشافی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 35 نفر از کارشناسان حوزه برنامه ریزی گردشگری، مدیران شهری و پژوهشگران حوزه گردشگری است که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. گردآوری داده های این پژوهش از روش دلفی و برای تحلیل داده از روش تحلیل اثرات متقابل متغیرها از نرم افزار Micmac استفاده شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل، بیانگر ناپایداری سیستم در توسعه گردشگری پزشکی محدوده مورد مطالعه است. در نهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، 9 عامل اصلی به مثابه پیشران های کلیدی در آینده توسعه گردشگری پزشکی کلان شهر اصفهان شناسایی شدند.
Identifying and Ranking the Competitive Advantages of Hospital Hotels in Islamic Countries using the DEMATEL Method (An Iranian Case Study)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to identify and rank the competitive advantages of hospital hotels in Islamic countries, with a focus on an Iranian case study. Given the unique needs and cultural context of Islamic nations, the research investigates the key factors that contribute to the success of hospital hotels, including elements such as treatment measures, family hospitality, halal nutrition, and worship arrangements. The primary methodology used is the DEMATEL (Decision-Making Trial and Evaluation Laboratory) method, which is a pairwise comparison-based decision-making tool that effectively identifies relationships and hierarchies among system elements. Expert judgment from hospital hotel managers, employees, and Ministry of Health officials was employed to construct a Direct Influence Matrix, which was then normalized to assess both direct and indirect influences among the identified criteria. The results reveal that "Treatment Measures" and "Family Hospitality" are the most influential factors, acting as key drivers in enhancing overall service quality. Conversely, "Halal Financing" and "Worship Arrangements" were found to be the most dependent factors, influenced by the other elements in the system. Additionally, criteria such as "Patient Relationships" and "Halal Nutrition" exhibited high levels of prominence, indicating their central role in the competitive advantage of hospital hotels. The study concludes that focusing on improving core criteria like treatment measures and family hospitality will enhance the competitive position of hospital hotels in Islamic countries. These findings provide actionable insights for hospital hotel management and policymakers seeking to enhance service quality and cultural alignment in healthcare settings.
کاربردها و مزایای واقعیت توسعه یافته در جاذبه های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
81 - 132
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری های نوین در صنعت گردشگری، تأثیر مستقیمی در ایجاد مزیت رقابتی و جذب بیشتر گردشگر دارد. یکی از پیشرفت های فناورانه امروزه، فناوری های واقعیت افزوده، مجازی و ترکیبی می باشند که به آن ها واقعیت توسعه یافته نیز گفته می شود. استفاده از این فناوری ها می تواند کمک شایانی به بازاریابی، افزایش تقاضا، رقابت پذیری مقاصد و جاذبه های گردشگری کند. این پژوهش به مرور نظام مند تحقیقات به منظور شناسایی کاربردهای واقعیت توسعه یافته در جاذبه های گردشگری و مزایای آن ها برای گردشگر و خدمات دهنده می پردازد. جس ت و جوی نظام من د ب ا اس تفاده از پایگاه ه ای علم ی وب آو س اینس و گ وگل اس کالر انج ام ش د. ابت دا، 140 سند ب ه دس ت آم د که پس از گذشتن از فرایند غربالگری، ۶2 سند انتخ اب ش د. 13 کاربرد برای واقعیت توسعه یافته در جاذبه ها یافت شد که در 8 گروه طبقه بندی گردید: بازاریابی، بازسازی، تور مجازی اماکن دشوار یا غیرقابل بازدید، حفاظت از میراث ناملموس و آثار حساس یا در حال تخریب، افزایش جذابیت جاذبه با ایجاد حس حضور یا جذابیت بصری، مسیریابی، آموزش به کمک واقعیت مجازی، داستان سرایی و یا بازی وارسازی، نمایش اطلاعات تکمیلی و یا مدل سه بُعدی جاذبه ها. این پژوهش با ترسیم تصویری کلی از کاربردهای این فناوری در جاذبه ها، به مدیران صنعت گردشگری و سازمان های مدیریت مقصد کمک می کند تا شناخت بهتری از فناوری های واقعیت توسعه یافته و کاربردهای آن ها پیداکرده، مناسب ترین فناوری را انتخاب کنند و با بهبود کیفیت تجربه گردشگران، سبب افزایش نرخ بازگشت و سود خود شوند. همچنین می تواند راهنمایی برای پژوهشگران آینده در حوزه گردشگری باشد
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری روستایی براساس هویت رقابت پذیر (مطالعه موردی: روستاهای خراسان شمالی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
93 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر؛ برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری روستاهای خراسان شمالی بر اساس هویت رقابت پذیر است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی (نظرخواهی) جمع آوری گردیده است. افراد نمونه انتخاب شده تعداد 40 نفر از متخصصان آشنا به موضوع بوده است که به روش گلوله برفی انتخاب گردیده است. از ابزار Meta-SWOT برای تحلیل دادها و ارائه نقشه رقابتی و راهبردی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد؛ در نقشه رقابتی منطقه ای؛ در محور x یعنی توسعه اقتصادی، گردشگری روستایی خراسان رضوی با امتیاز 5 دارای بیشترین امتیاز ممکن و اصلی ترین رقیب گردشگری روستایی خراسان شمالی محسوب می شود؛ و گردشگری روستایی خراسان شمالی دارای امتیاز تقریبی 3.5 است. در محور y و بعد اجتماعی فرهنگی گردشگری روستایی خراسان شمالی و رضوی فاصله نزدیکی به هم دارد و در این بعد هم گردشگری روستایی خراسان رضوی و گلستان مهم ترین رقبا هستند. در نقشه راهبردی؛ ظرفیت گردشگری تاریخی و اکو توریسمی روستایی خراسان شمالی، بازارچه ها و گذرگاه های مرزی، هم جواری با قطب گردشگری خراسان رضوی با توجه به امتیاز بالای 4 در محور x دارای بالاترین سازگاری راهبردی برای برنامه ریزی استراتژیک هستند.
طراحی و اعتباریابی مدل خشنودی (شعف) مشتریان در صنعت هتلداری: پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
231 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف سنتی رضایت، برای اطمینان از وفادار نمودن مشتریان کارائی نداشته و حرکت به سمت خشنودی مشتری (مشعوف کردن)، برای هتلها امری ضروریست. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل خشنودی (شعف) مشتریان در صنعت هتلداری با استفاده از روش ترکیبی می باشد. در ابتدا با استفاده از نظریه داده بنیاد و بکارگیری روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 30 نفر از خبرگان، مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت گرفت، انجام مراحل سه گانه کدگذاری، منجر به شناسایی 98 مفهوم و 25 مقوله اصلی شد، که در قالب مدل پارادایمی ارائه گردید. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری آزمون گردید، یافته های بخش کمی نشان دادند که مقوله ارزش درک شده خدمات، عامل علی و سبب ساز خشنودی مشتری می باشد که این مقوله از طریق بهینه سازی فرآیند مدیریت تجربه مشتری بر پیامدهای خشنودی تاثیرگذار خواهد بود. در این میان به منظور اجرای موفق راهبردهای خشنودی باید به فراهم بودن بستر فرهنگی و موانع خشنودی توجه نمود.
بررسی ابعاد برندینگ مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: برند سیمرغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸
6 - 13
حوزههای تخصصی:
| برندسازی را می توان توسعه یک نام، نشانه، سمبل و یا ترکیبی از این ها دانست که نشانگر محصولی خاص بوده و آن را از رقبا متمایز می سازد. امروزه، مقاصد گردشگری از برندسازی به عنوان یک استراتژی اساسی در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. با توجه به رقابت بالایی که در میان کشورها و مناطق برای جذب گردشگر وجود دارد، ارائه برند مکان یکی از راهکارهای بازاریابی در این راستا است. تاجایی که برندسازی مقصد یکی از روش های کاربردی برای جذب گردشگران بیشتر است. برند سیمرغ به عنوان برند گردشگری کشور ایران معرفی شده است. هدف این پژوهش، بررسی ابعاد برند سیمرغ از دیدگاه فعالین گردشگری کشور ایران است. به این منظور، به مقایسه ابعاد برندینگ با برند سیمرغ پرداخته شده است. این پژوهش از نظر روش شناسی ترکیبی است و به منظور جمع آوری داده های مطالعه، از روش مطالعه کتابخانه ای و میدانی و همچنین، برای تحلیل ابعاد برند سیمرغ از تکنیک همبستگی بنیادی یا کانونی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رضایت از برند، بیشترین مقدار و آگاهی از برند، کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است که نشان می دهد، در مجموع فعالین صنعت گردشگری ایران رضایت بالایی از برند سیمرغ داشتند. در ادامه به بررسی و تحلیل هر یک از ابعاد به طور کامل پرداخته شده و پیشنهاداتی برای توسعه بیشتر این برند ارائه شده است.
الگوی نوآوری خدمات در صنعت گردشگری سلامت با تمرکز بر دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
241 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی نوآوری خدمات در صنعت گردشگری سلامت با تمرکز بر دوران پساکرونا بود. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و با استفاده از رویکرد آمیخته انجام شد. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. متعاقباً، با روش دلفی و با بهره گیری از نظرات 15 نفر از خبرگان صنعت گردشگری عوامل اختصاصی شناسایی شد. در بخش کمی، داده ها گردآوری شده و با روش تحلیل عاملی تاییدی ، به اعتبارسنجی مدل کیفی پرداخته شد. یافته های نهایی پژوهش، 46 شاخص در قالب 6 بعد را نشان داد که به ترتیب اهمیت عبارتند از: حساسیت و تنوع فرهنگی در گردشگری سلامت، خدمات بیمارمحور، نوآوری های تکنولوژیکی، اقدامات ایمنی پس از کرونا، چارچوب نظارتی و ابتکارات زیست محیطی مسئولانه در گردشگری سلامت. بر اساس یافته ها، این پژوهش، توسعه و اجرای چارچوب نوآوری خدمات در صنعت گردشگری سلامت، با تمرکز بر پرداختن به چالش ها و فرصت های پس از کرونا را پیشنهاد می کند.
طراحی مدل کوچینگ توسعه گردشگری پایدار در نظام آموزش و پرورش (مورد مطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
107 - 146
حوزههای تخصصی:
. این پژوهش ازحیث هدف، کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، به صورت کتابخانه ای و همچنین به روش میدانی از طریق مصاحبه و مشاهده بوده است. همچنین ازروش تحلیل محتوای کیفی به جهت بررسی محتوای مبانی نظری، آیین نامه های اجرایی، مصاحبه های صاحبنظران و خبرگان واسناد در این تحقیق استفاده شده است. در پژوهش حاضر، جامعه مشارکت کنندگان، ازمیان متخصصان و افراد فعال درحوزه گردشگری و کوچینگ استان گیلان انتخاب شده اند. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که براساس قاعده اشباع با استفاده از15مصاحبه این مهم حاصل شدکه به منظور اطمینان بیشترتا20 امین مصاحبه نیز ادامه پیدا کرد. براساس نتایج تحقیق حفظ، حراست و حمایت ازمحیط زیست، ساختارهای اجتماعی، صیانت ازفرهنگ ها و آداب و رسوم جوامع از جمله پیامدهای اصلی و اصول گردشگری پایدار است که با بهره گیری از تکنیک کوچینگ می توان تا حد ممکن به نکات مثبت گردشگری پایدار افزود و از نکات منفی آن نیز کاست.
The Influence of Social Media Sustainability Narratives on Millennial and Gen Z Travel Choices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigates the influence of sustainability-focused social media narratives on the travel decisions of Millennials and Generation Z (Gen Z), two generations known for their environmental awareness and digital engagement. Using a mixed-methods approach, the research examines the impact of social media campaigns, engagement levels, user-generated content (UGC), and sentiment analysis to assess perceptions of eco-tourism. Findings indicate that exposure to sustainability campaigns increases awareness but does not directly lead to behavioural changes. While Millennials and Gen Z show similar engagement patterns, Gen Z demonstrates a higher tendency to share sustainability content, aligning with their digital activism. Although user-generated content did not produce statistically significant results, trends suggest that authentic peer-driven narratives may influence preferences for eco-friendly travel choices. The sentiment analysis reveals mixed emotional responses, with neutral and skeptical tones reflecting uncertainty about the practical impact of sustainability efforts. These findings highlight the need for interactive, emotionally engaging campaigns and emphasize the potential of shareable content formats to promote eco-conscious tourism behaviours.
تحلیل محتوای انواع نیوزجکینگ برندهای گردشگری ایران (برند مورد مطالعه: علی بابا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
111 - 129
حوزههای تخصصی:
نیوزجکینگ(خبرربایی) یعنی برندها از طریق واکنش به یک خبر ترند، موج آن را به سمت خود هدایت می کنند؛ که این خبر می تواند هم یک خبرفوری و بدون برنامه ریزی باشد و هم یک رویداد برنامه ریزی شده. لذا، پژوهش حاضر که با رویکرد کیفی انجام شده، به کمک استراتژی تحلیل محتوا، اثر انواع نیوزجکینگ برندهای گردشگری ایران از نقطه نظر متخصصان بازاریابی در حوزه گردشگری را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی متخصصان حوزه بازاریابی و تولید محتوا در حوزه گردشگری کشور بود؛ که در نهایت،15تَن از این افراد خبره به عنوان نمونه آماری، از طریق نمونه گیری نظری در پژوهش شرکت نمودند. جهت گردآوری داده های پژوهش، مصاحبه شوندگان پس از مشاهده و بررسی نمونه هایی از هر دو نوع نیوزجکینگ(واکنش به اخبار فوری و رویدادهای برنامه ریزی شده) که توسط شرکت علی بابا منتشر شده بود، اذعان داشتند که محتوای مربوط به اخبار فوری را بیش تر لایک، اشتراک گذاری و مشارکت می کنند.
تحلیل موانع کیفیت گردشگری تفریحی - ورزشی بر اساس نمودار استخوان ماهی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
63 - 98
حوزههای تخصصی:
گردشگری تفریحی-ورزشی به عنوان شاخه ای از گردشگری می تواند محرک توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... در منطقه می باشد. استان گیلان با دارا بودن جاذبه های گردشگری فراوان و شرایط اقلیمی مناسب دارای پتانسیل مناسبی در جذب گردشگران دارد. لذا این مطالعه، باهدف بررسی موانع کیفیت گردشگری تفریحی - ورزشی استان گیلان بر اساس نمودار استخوان ماهی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف، کاربردی بود که به روش میدانی انجام گرفت. جامعه آماری شامل گردشگران تفریحی ورزشی استان گیلان بود که 223 نمونه آماری به شیوه در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای با طیف 5 ارزشی لیکرت بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط 10 نفر از اساتید و صاحب نظران تربیت بدنی بررسی و تائید گردید. پایایی ابزار بر اساس مقدار ضریب آلفای کرونباخ (93/0=α) و اعتبار سازه (اکتشافی و تائیدی) بررسی و تأیید شد. از نرم افزار (PLS4) و (SPSS22) جهت مدل سازی و تحلیل یافته ها استفاده شد. نتایج نشان داد که از دیدگاه گردشگران تفریحی ورزشی در استان گیلان از بین 7 بعد (حمل ونقل و مسیر، اقامتگاه، بازگشت به خانه، صلاحیت و مجوز، مقصد، فعالیت ها و پذیرش و اطلاعات) به ترتیب بازگشت به خانه (50/5)، مقصد (92/4) و اقامتگاه (26/4) بیشترین موانع و اطلاعات و پذیرش (86/2)، صلاحیت و مجوزها (25/3) و فعالیت ها (54/3) کمترین موانع محسوب می شوند؛ بنابراین متصدیان و مسئولین تورهای گردشگری تفریحی ورزشی استان گیلان می بایست با شناخت موانع کیفیت، توجه بیشتری در رفع موانع یادشده در هر بخش داشته باشند.
بررسی اثرات استفاده از خدمات هوشمند بر نوع تجربه گردشگران در فضای شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
73 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه تمایل و اشتیاق به سفر مجازی و تور مجازی گسترش بیشتری پیدا کرده که در این راه بهره گیری از اپلیکیشن های گردشگری و راهنماهای صوتی بسیار کمک کننده و راه گشا بوده اند. راهنمای صوتی به عنوان یک وسیله گردشگری هوشمند در تفسیر گردشگری بسیار مهم خواهند بود که توجه به این مهم و بهره گیری صحیح از این اپلیکیشن ها و بررسی نحوه تأثیر آن ها بر نگرش و رفتار خرید مشتری به مسأله جدید و دغدغه ای اساسی برای مدیران و محققان صنعت گردشگری تبدیل شده است. پژوهش حاضر با عنوان اثر درک استفاده آسان، ایجاد همبستگی بر قصد خرید بر خط از طریق درک سودمندی و نگرش رفتار، نوع تجربه کاربر(مطالعه موردی اپلیکیشن راهنمای گردشگری صوتی آوایار) انجام شد. پژوهش حاضر از نظر جهت گیری از نوع کاربردی، از نظر روش جز تحقیقات پیمایشی دسته بندی می شود. جامعه آماری پژوهش حاضر استفاده کننده گان و کاربران اپلیکیشن آوایار می باشد که به دلیل عدم دسترسی به تمامی استفاده کننده گان و کاربران تعداد جامعه آماری مورد مطالعه نامحدود در نظر گرفته شد. جهت تحلیل دادهای از نرم افزار spss و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشن داد که استفاده از خدمات هوشمند بر نوع تجربه گردشگران در فضای شهری اثر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که زمانی که استفاده از اپلیکیشن، برای افرادی با سطح مهارت های مختلف قابل استفاده باشد، می تواند به عنوان یک اپلیکیشن مفید و کاربردی شناخته شود که به گردشگران در سفر کمک می کند.
استراتژی های حفاظت از ژئوتوریسم و میراث زمین شناختی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
135 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای حفاظت از ژئوتوریسم و زمین شناختی انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه ساختاریافته می باشد. جامعه آماری کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی مرتبط در استان لرستان بوده است. با روش نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای شناسایی راهبردها از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) و برای ارتباط این راهبردها با عناصر ژئوتوریسم از مدل گسترش عملکرد کیفیت (QFD) استفاده شد. نتایج پژوهش منجر به شناسایی 36 راهبرد شد. به طوری که 1) راهبردهای حفاظت از مناظر و چشم اندازهای کوهستانی، حفظ ژئوپارک های ملی و ذخیره گاه ها، مدیریت میراث جغرافیایی و مستندسازی چشم اندازها، معرفی ارزش های اقتصادی چشم انداز جغرافیایی و جلوگیری از آلودگی محیط و منابع طبیعی بیشترین ارتباط را با عنصر چشم انداز جغرافیایی/ژئوتوریسم داشته اند. 2) حفظ زمین و جلوگیری از سوء استفاده از زمین، احیای ژئوسایت و فرایندهای زمین شناسی آسیب دیده، تاب آوری سایت های گردشگری در مقابل بلایای طبیعی، معرفی جاذبه ها و پدیده های زمین شناسی و معرفی مناطق ژئوتوریسمی با پیشینه زمین شناسی بیشترین ارتباط را با فرایندهای زمین شناسی داشته اند. 3) راهبردهای سرمایه گذاری در ساخت تاسیسات زیربنایی در محیط ژئوسایت، ترسیم مسیر دسترسی به جاذبه های گردشگری، استفاده از رسوم و سبک زندگی محلی در ارتباط با حفظ منابع طبیعی و افزایش آگاهی عمومی برای حفظ محیط زیست بیشتربن ارتباط را با میراث گردشگری داشته اند.نتایج جهت گیری های پیش روی توسعه ژئوتوریسم در لرستان منجر به شناسایی سه نوع جهت گیری کوتاه مدت(حال)، میان مدت و بلند مدت شد. نهایتا برای دستیابی به اهداف تحقیق و توسعه ژئوتوریسم توصیه ها و پیشنهاداتی ارائه شد.
Wellness Tourism Pattern with Socio-Cultural Approach to Improve Tourist’s Health in Baraghan Alborz Village(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Wellness tourism represents the intersection of a powerful lifestyle trend and a growing global industry. The purpose of this study is to design a pattern of wellness tourism with socio-cultural approach to improve the tourist’s health in (Baraghan Alborz village). In order to conduct the research, a Mixed Method has been used. The statistical population includes experts in the fields of tourism, health tourism, spiritual health, psychoanalysts and psychologists (qualitative part) and in the quantitative part, tourists of Baraghan Alborz village period of July to August 2024 are considered. The size of the sample was determined in the qualitative method by the logical method of theoretical and judgmental sampling and until the theoretical saturation was reached, a total of 12 people, and in the quantitative part, 384 tourists (n = 384) were serveyed. For sampling, random sampling method was used. In the qualitative section using semi-structured interviews and Qualitative data coding was done in order to identify the components of wellness tourism in improving the health of tourists in Baraghan Alborz village, by theme analysis method. The questionnaire data were analyzed using factor analysis techniques with SPSS 26 software to assess the impact of the identified components. The findings indicate that the model of wellness tourism in improving the health of tourists, consists of 11 sub-themes, quality management of the wellness tourism destination, the necessity of linking science with wellness tourism, nature, physical dimension, mental dimension, social dimension and spiritual dimension, professional and expert team work, training and empowerment, nostalgia and memory-making, the characteristics of the unique wellness tourism model. Additionally, 7 main categories including destination management, the necessity of linking science with wellness tourism, nature, physical dimension, mental dimension, social dimension and spiritual dimension, which have the greatest impact in improving the health of tourists in Baraghan village,has been achieved.The development of wellness tourism, while introducing Baraghan as a wellness tourism destination ,not only helps to improve the health of the community and tourists (which is one of the basic pillars of a healthy society), but also can create a sustainable livelihood for local communities and is focused on the support and protection of natural, cultural and historical resources. By increasing the participation of local people in related activities and businesses, while expanding employment, it brought countless economic benefits to the tourist destination and ultimately country.
Cultural Knowledge Integration in Tourism Higher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cultural knowledge education, which includes an understanding of both tangible and intangible cultural elements, behavioral patterns, and social processes within a specific community or group, is considered essential for promoting sustainable tourism development. Tourism higher education plays a crucial role in harnessing this knowledge. However, the integration of cultural knowledge within tourism curricula has not been extensively explored in academic research. This paper, focusing on tourism higher education in Iran, seeks to examine how different components of cultural knowledge are integrated into the curricula of undergraduate, graduate, and PhD programs. Using a qualitative design, the study analyzes the curricula of these programs through documentary research. Initially, courses relevant to cultural knowledge were identified through keyword searches, followed by a qualitative content analysis of course content to pinpoint the cultural knowledge components. The results indicate that cultural knowledge is more prominently incorporated at the undergraduate level than in the postgraduate programs. Furthermore, the distribution of cultural knowledge across graduate and PhD programs is unbalanced, especially when compared to the undergraduate curriculum. Given that these postgraduate programs aim to prepare future mid-to-senior-level managers and researchers in tourism, this imbalance highlights a significant gap. Therefore, revising the curricula to better integrate diverse cultural knowledge components is a critical priority for advancing sustainable tourism development in the country.
تحلیل اثرات جاذبه های گردشگری شهری بر اوقات فراغت شهروندان (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
شرایط جدید اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، اوقات فراغت را به عنوان یکی از محورهای مهم زندگی مطرح کرده است. گذران اوقات فراغت، یکی از مهم ترین حوزه های عملکردی در شهرها محسوب می شود که در برگیرنده مجموعه فعالیت هایی است که شخص به میل خود برای استراحت، تفریح، گسترش اطلاعات و آموزش شخصی یا مشارکت آزادانه در زمان فراغت انجام می دهد. این فضاها، در تعادل روحی شهروندان بسیار حائز اهمیت می باشند؛ در نتیجه کارآمدی و بازدهی روحی شهروندان ارتباط مستقیمی با میزان کارآمدی مجموعه عملکردی این فضاها دارد. هدف از نگارش این پژوهش، تحلیل اثرات جاذبه های گردشگری شهری بر اوقات فراغت شهروندان در شهر خرم آباد است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین اوقات فراغت، زیرساخت های شهری، جاذبه فرهنگی- اجتماعی، جاذبه های تاریخی و طبیعی رابطه مستقیم و معناداری می باشد؛ بدین ترتیب رابطه اوقات فراغت با دیگر شاخص ها (جاذبه های طبیعی، جاذبه های فرهنگی- اجتماعی، جاذبه های تاریخی و زیرساخت های شهری)، طبق رگرسیون چندمتغیره 610/0، 088/0، 103/0 و 488/0 است؛ از این رو بیش ترین ضریب همبستگی بین اوقات فراغت و جاذبه های طبیعی حاصل شد. هم چنین با استفاده از روش اسپیرمن بین اوقات فراغت و زیرساخت های شهری همبستگی مثبت و معناداری با ضریب 556/0 و با سطح اطمینان 99/0 وجود دارد؛ یعنی هرچه زیرساخت ها بهتر باشد میزان رضایت مندی خانواده از گذراندن اوقات فراغت در سطح شهر بیش تر خواهد بود. از این رو بیش ترین ضریب همبستگی در روش اسپیرمن بین اوقات فراغت و زیرساخت های شهری حاصل شد.
طراحی و تبیین مدل مفهومی بازگشت گردشگران بر اساس تئوری نقشه سفر مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
133 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل مفهومی معیارهای تأثیرگذار بر بازگشت گردشگران بر اساس نقشه سفر مشتریان است، لذا این پژوهش از نوع آمیخته، اکتشافی و در قالب مطالعات مقطعی می باشد. در گام اول پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، شاخص های تأثیرگذار بر بازگشت گردشگران به بازارچه مرزی اینچه برون شناسایی و در طبقاتی قرار گرفتند. در این گام، جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان، مسافران، صاحبان کسب وکار در بازارچه مرزی اینچه برون و کارشناسان و متخصصان دانشگاهی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری در مجموع 21 مصاحبه انجام و در نرم افزار MAXQDA20 پیاده سازی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد گردشگران در سفر خود به بازارچه مرزی اینچه برون 47 نقطه تماس را به عنوان نقاط تأثیرگذار بر بازگشت مجدد خود لمس کردند که این نقاط بر اساس قرابت معنایی در 8 مقوله دسته بندی شدند. در گام دوم با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل مفهومی پژوهش طراحی و ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی استخراج شد. در این گام، جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان، متخصصان دانشگاهی و گردشگران بودند که به منظور طراحی مدل پژوهش، تعداد 17 پرسشنامه بین آن ها توزیع و جمع آوری شد. نتایج مرحله کمی نشان داد، مدل مفهومی بازگشت گردشگران به صورت چهار سطحی قابل ترسیم بوده که روابط بین این متغیرها و تحلیل آن ها بر اساس ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی می تواند منجر به افزایش نرخ بازگشت گردشگران گردد. نتایج پژوهش نشان داد بازگشت گردشگران به مقاصد گردشگری تصمیم چندبُعدی و پیچیده است و تصمیم گیران این عرصه باید با دیدی کل نگر و همه جانبه این عوامل را با توجه به درجه اهمیت آن ها مدنظر قرار دهند.
شناسایی عوامل مؤثر بر گردشگری رویداد: رویکرد کتاب سنجی و شبکه های عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
117 - 160
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات کیفی و کمی است. تحلیل های بخش کتاب سنجی مربوط به بخش کیفی و تحلیل های شبکه عصبی مربوط به بخش کمی می باشد روش بررسی کتاب سنجی سیستماتیک با نرم افزار VOSviewer و زبان برنامه نویسی R انجام شد. سه خوشه اصلی در بخش تجزیه و تحلیل هم رخدادی واژگان شناسایی شد، که شامل: (1) نوآوری در جاذبه های گردشگری رویداد (2) درگیری ذهنی نسبت به دلبستگی مقصد گردشگری رویداد (3) تجربیات گردشگری رویداد در رسانه های اجتماعی. در بخش کمی پس از نتایج چارچوب TCM-ADO در تحلیل های شبکه عصبی روی خوشه ها برای پیش بینی قصد بازدید مجدد گردشگری رویداد انجام شد. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای رسانه های اجتماعی، تجربه و جاذبه های گردشگری، رضایت، وفاداری، نگرش های، درگیری ذهنی و وابستگی به محل برقصد بازدید مجدد اثرگذار می باشد.
ارزیابی رضایت مندی ساکنان از پروژه های مسکن ملی با شاخص های برنامه ریزی محله محور (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
41 - 54
حوزههای تخصصی:
عدم برنامه ریزی مناسب مسکن برای اقشار کم درآمد و آسیب پذیر شهری و همچنین سهل بودن ورود افراد سودجو به بخش مسکن و استفاده برای سودآوری های نامتعارف باعث شده است که روزبه روز نیاز به برنامه ریزی مناسب مسکن برای ساکنین را بیشتر احساس کنیم از طرفی یکی از مواردی که در بحث مدیریت شهری باید مورد توجه قرار گیرد موضوع رضایت مندی ساکنین در مجتمع ها و سایت های مسکن می باشد. از این رو هدف اصلی این مقاله ارزیابی رضایت مندی ساکنان از پروژه های مسکن ملی با شاخص های برنامه ریزی محله محور در ابعاد کالبدی، اقتصادی، زیست محیطی و امکانات رفاهی به مثابه راهبردی جهت کارایی سایت های نهضت ملی مسکن در شهر سنندج می باشد. این پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی می باشد و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده که تجزیه و تحلیل با روش کمی و کیفی صورت گرفته است.