فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
239 - 268
حوزههای تخصصی:
اسطوره و ادبیات به سبب دارا بودن خاستگاه مشترک؛ یعنی نشأت گرفتن از ناخودآگاه آدمی، با یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند. همانگونه که اسطوره از ظرفیت ادبیات به ویژه شعر برای استمرار حیات خود استفاده می کند، شاعران نیز از ظرفیت اسطوره اغلب برای غنا و زیبایی اشعار خویش بهره می گیرند؛ اما کارکرد اسطوره در ادبیات تنها معطوف به عنصر زیبایی شناختی نیست. شاملو در شعر فارسی و البیاتی در شعر عرب نمونه دو شاعری هستند که با آگاهی از ظرفیت اسطوره ها، با تکیه بر تجربه های زیستی مشترک به کارکرد سیاسی و اجتماعی اسطوره ها، در کنار کارکرد زیبایی و ساختاری در شعر نیز توجه کردند. این مقاله به شیوه توصیفی – تحلیلی به کارکرد اساطیر در شعر این دو شاعر می پردازد. از نتایج این پژوهش تطبیقی برمی آید که اگرچه این دو شاعر معاصر در کاربرد اساطیر همانندی هایی دارند، اساطیر در اشعار شاملو از کمیت و کارکرد متنوع تری در قیاس با اشعار البیاتی برخوردار است. نوآوری های شاملو در بازآفرینی اسطوره ها در مقایسه با اشعار البیاتی آشکار است؛ درحالی که البیاتی بیشتر از اسطوره برای بازنمایی جامعه عرب و موقعیت خود در آن جامعه استفاده کرده است؛ شاملو با بازخوانی اسطوره ها، به ماهیت یا کارکرد معرفت شناسانه اساطیر توجه کرده و تلاش کرده از رهگذر آن، جهان بینی ایرانی و انسان معاصر را بازنمایی کند.
شگردها و درون مایه های طنز در شعر محمد کاظم کاظمی شاعرافغانستانی و احمد مطر شاعر عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
269 - 293
حوزههای تخصصی:
طنز یکی از گونه های موفق ادبیات غنایی است که با تولید روایتی شیرین از تلخی های روزگار، به ویژه در ابعاد اجتماعی و سیاسی کارکردهای درخشان داشته و دارد. خنده ی تلخ عنوانی است که به شعر طنز احمد مطر، شاعر عراقی داده اند. عنوانی که در شعر محمد کاظم کاظمی، شاعر پایداری افغانستانی نیز به طور کامل قابل تطبیق است. طنز این دو شاعر به گونه ای تجسمی مفاهیمی را طرح می کند که دست کم در سراسر جغرافیای شرق، درد مشترک و درمان قاطع اند. مطر و کاظمی چشم دیده ها و روایت هایی را از زندگی مردم خود در قالب خنده ای ریخته اند که در همان آغاز به تلخی می گراید. خاطرات تلخی که در شعر کاظمی از اسطوره ی اُحُد آغاز می شود و امتداد آن در واقعیت های امروزین سلطه ی استعمار و استکبار در خاورمیانه و غرب آسیا، در پلاکاردهای(لافتات) احمد مطر نمود می یابد. این پژوهش پس از اشاره ی کوتاهی به زندگی مطر و کاظمی و بحث پیرامون طنز و کارکردهای آن در شعر مبارزه، کوشیده است ضمن برشمردن شگردهای طنزی این دو شاعر، عناصر مشترک تفکر آنان را در چهار موضوع اعتراض به اختناق، مشروعیت زدایی از حاکمیت سیاسی، اعتراض به عافیت جویی و انفعال توده ها و اعتراض به بی تفاوتی شاعران، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. مطر و کاظمی با درک رابطه ی عمیق طنز و بیدارگری، گفتمان استعمار و استکبار را با زبان مردم، واقعیت گرا، بیدارگر و تأثیرگذار به چالش کشیده اند.
تحلیل نشانه- معناشناسی روایی گفتمان: بررسی موردی فیلم ملخ دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
9 - 32
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تحلیلی نشانه- معناشناسی به بررسی حضور کنشگران در جریان شکل گیری معنا می پردازد تا شرایط تولید و دریافت معنا را در گفتمان نشان دهد. همچنین روابط معنایی موجود در داستان را، که علاوه بر نشانه های روایی، نشانه های گفتمانی نیز، در جهت دهی معنای داستان نقش دارد. از این رو در این پژوهش به بررسی فیلم «ملخ دریایی» بر اساس داستان «ماهی» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی از «قصه های مجید» و به کارگردانی کیومرث پوراحمد خواهیم پرداخت. این داستان حول محور شخصیت مجید و کنش های او در محیط پیرامونش شکل می گیرد؛ در واقع کنشگر در طول داستان دچار بحران هایی می شود که به ترک وضعیت قبلی و نفی آن برای رسیدن به موقعیتی جدید است. هدف این پژوهش بررسی زنجیره های نشانه- معناشناسی گفتمان، مربع معناشناسی گریماس ، فرآیند تنشی معنا، که با هدف نشانه- معناشناسی و روابط معنایی موجود در داستان که علاوه بر نشانه های روایی، نشانه های گفتمانی نیز در جهت دهی معنایی داستان نقش دارد.
الصّور الفنّیه وآلیاتها فی الشّعر المقاوم لعبد الرّحیم محمود وحسین اسرافیلی (دراسه وتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
21 - 43
حوزههای تخصصی:
یعدّ التصویر الفنیّ أکثر العناصر الفنیّه والجمالیّه تداولاً فی الشّعر ممّا یساعد علی إیصال المعانی إلی نفس المخاطب المتقلی بشکل أعمق وأرسخ. فِی هذه الورقه البحثیّه الّتی أعدّت بطریقه وصفیه - تحلیلیه أراد الباحثون للإجابه علی السؤال التالی، ما هی التصاویر الفنیّه الّتی وظّفها الشّاعران العربی والإیرانی عبدالرحیم محمود و حسین إسرافیلی للتعبیر عن معانی المقاومه والصمود. وإجابه علی هذا السؤال رحنا نتجول فی القصائد الّتی قرضها الشّاعران فی مجال المقاومه بحثا عن الصوّر الفنیّه الّتی رسمها الشّاعران فی کلماتهما. وممّا توصلنا إلیه من نتائج البحث هو أنّ معظم الصور الّتی استخدمها الشّاعران فی أشعارهما محمّله بالرّموز والجمالیات علی الصعید الشّکلی والدلالی والّتی تتمثّل بالتشبیه والاستعاره والکنایه والتلمیح والمفارقه وکلّ ذلک بأنواعه وأقسامه وفیما یتعلق بأوجه التلاقی للشاعرین فیمکننا القول وبناء علی بحثنا هذا أنّ الشّاعرین کلیهما تناولا المزید من صورهما الشّعریه فی مضمار المقاومه والصمود ومنها شده الحریه وبیان آلام ومحن الشعب الفلسطینی المحتلّ وإعطاء صوره کریهه وباعثه علی النفور والاشمئزاز للکیان الصهیونی الغاصب والإشاده بروح التضحیه والفداء لدی الشّهداء وکذلک المعانی الّتی تتعلق بحبّ الشعب والوطن أو ما یمکن تسمیته بالوطنیّه أو الشعبیّه وما إلی ذلک ممّا اِنبجس من مفردات ومکوّنات الأدب المقاوم. هذا بالنسبه إلی القواسم المشترکه للشاعرین وأمّا فیما یتعلّق بما یفرّق بین الشّاعرین من حیث الصور الشّعریه أن صور عبدالرحیم محمود الشّعریه مستمده غالباً ما من نزعه الشّاعر القومیّه بینما أنّ إسرافیلی اِستلهم صوره الشّعریه فی الأغلب من المعانی والشخصیات الدینیّه المرموقه ما یقودنا إلی القول بأنّ التصاویر الشّعریّه لعبدالرحیم محمود تستقی من روح القومیّه والوطنیّه فی حال أنّ الصوّر الجمالیّه الّتی خلقها إسرافیلی تتّسم بالسّمات الدّینیّه البارزه بشکل واحد.
البولیفونیه الأدبیّه فی شعر فریدون مشیری وأدیب کمال الدّین علی ضوء نظریّه باختین (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
45 - 64
حوزههای تخصصی:
لقد قطع النقد الأدبیّ المعاصر شوطاً کبیراً فی تحویل النظره أحادیّه الجانب إلی أحداث النصّ وإیراد منحی الحواریّه الخارجیّه فی نسیجه علی استیعاب مختلف الرؤی وأشکال وعی الآخرین. تتمخّض البولیفونیّه عن منحی الحوار الخارجیّ فی نظریّه باختین قائمه علی تعدّد الأصوات واللغات الّتی قد تختلط وتختلف عن بعضها اختلافاً متزامناً فی بناء الحوار وترکیبه. یمتاز الشعر العربیّ المعاصر بالتفاعل المستمرّ بین الأصوات والتباس مواقفها وأفکارها علی تحقیق البولیفونیه الأدبیّه ولاسیّما تعدّ فی قصائد فریدون مشیری وأدیب کمال الدین تقنیه دیمقراطیّه متطوّره تسمح للشخصیّات بالتعبیر عن هواجسها وآمالها وآلامها عبر الطرق المختلفه. تحاول هذه الدراسه باتّباعها النهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تعالج أهمّ تقنیات البولیفونیّه الأدبیّه لدی الشاعرین معتمده فی تطبیقها علی المدرسه الأمریکیّه للأدب المقارن. یدلّ مجمل نتائجها علی أنّ الشاعرین إلی جانب انتهاجهما طریقه السرد التقلیدیّ للأصوات یلتجئان إلی أنواع البولیفونیه مثل التهجین لتوسیع المنظور الاجتماعیّ للغات فی حنایا الوضوح أو الغموض فی توظیفها، وکذلک یحتفیان بالأسلبه لتحقیق التوحّد الصیاغیّ بین الصوتین علی الرغم من اختلاف نهجهما فی التصدّی لصوت الآخر. یستخدم الشاعران الحوار الخالص فی مواقف قد تنشب فیها الجدلیّه والنقاش بین الصوتین أو یُکتفی فیها بتبادل السؤال والإجابه حیال موضوع خاصّ فحسب، وفی نهایه المطاف یمیلان إلی التعدّدیه الأیدیولوجیه لإضاءه نوع مواجهه الأصوات للقیم والأفکار الحیویّه الّتی تعرف بینهما علی قالب أیدیولوجیه التسلیم أو الرفض. المفردات الرّئیسیه: البولیفونیّه، میخائیل باختین، فریدون مشیری، أدیب کمال الدین، المقارنه.لقد قطع النقد الأدبیّ المعاصر شوطاً کبیراً فی تحویل النظره أحادیّه الجانب إلی أحداث النصّ وإیراد منحی الحواریّه الخارجیّه فی نسیجه علی استیعاب مختلف الرؤی وأشکال وعی الآخرین. تتمخّض البولیفونیّه عن منحی الحوار الخارجیّ فی نظریّه باختین قائمه علی تعدّد الأصوات واللغات الّتی قد تختلط وتختلف عن بعضها اختلافاً متزامناً فی بناء الحوار وترکیبه. یمتاز الشعر العربیّ المعاصر بالتفاعل المستمرّ بین الأصوات والتباس مواقفها وأفکارها علی تحقیق البولیفونیه الأدبیّه ولاسیّما تعدّ فی قصائد فریدون مشیری وأدیب کمال الدین تقنیه دیمقراطیّه متطوّره تسمح للشخصیّات بالتعبیر عن هواجسها وآمالها وآلامها عبر الطرق المختلفه. تحاول هذه الدراسه باتّباعها النهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تعالج أهمّ تقنیات البولیفونیّه الأدبیّه لدی الشاعرین معتمده فی تطبیقها علی المدرسه الأمریکیّه للأدب المقارن. یدلّ مجمل نتائجها علی أنّ الشاعرین إلی جانب انتهاجهما طریقه السرد التقلیدیّ للأصوات یلتجئان إلی أنواع البولیفونیه مثل التهجین لتوسیع المنظور الاجتماعیّ للغات فی حنایا الوضوح أو الغموض فی توظیفها، وکذلک یحتفیان بالأسلبه لتحقیق التوحّد الصیاغیّ بین الصوتین علی الرغم من اختلاف نهجهما فی التصدّی لصوت الآخر. یستخدم الشاعران الحوار الخالص فی مواقف قد تنشب فیها الجدلیّه والنقاش بین الصوتین أو یُکتفی فیها بتبادل السؤال والإجابه حیال موضوع خاصّ فحسب، وفی نهایه المطاف یمیلان إلی التعدّدیه الأیدیولوجیه لإضاءه نوع مواجهه الأصوات للقیم والأفکار الحیویّه الّتی تعرف بینهما علی قالب أیدیولوجیه التسلیم أو الرفض.
بررسی بازی های فولکلوری در شعر دوره جاهلی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
181 - 205
حوزههای تخصصی:
بازی های فولکلوری بخش مهمی از فرهنگ عمومی هر ملت را تشکیل می دهند. این بازی ها بیش تر جنبه قومی و محلی داشته و به عنوان میراثی گران بها، هویت ملی و فرهنگی اقوام گذشته را بیان می کنند. بررسی های تاریخی نشان می دهند که ورزش و بازی جزء تفکیک ناپذیر زندگی اجتماعی انسان است و با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی هر منطقه بازی ها و ورزش هایی رواج دارد که در بسیاری از موارد نفوذ بیش تری در سرزمین های پیرامونی پیدا کرده است. شعر جاهلی دیوان دانش ها، باورها، بازی ها، آداب و رسوم، اعتقادات و تاریخ و فرهنگ عرب در این عصر به شمار می رود. از این رو بسیاری از بازی های بومی محلّی آن ها در شعر این دوره تجلّی یافته است. در دوره معاصر شاعرانی مانند احمد شوقی ، نزار قبانی ، حافظ ابراهیم ، سامی البارودی و خلیل مطران به بازی های فولکلوری به صورت ضمنی در اشعارشان اشاراتی داشته اند. همچنین این شاعران در اشعارشان مطالبی را در مورد مسابقات و شمشیربازی ها و بازی در نوادی(باشگاه ها) ایراد فرمودند.
سیره علوی در جنگ در آینه نهج البلاغه و شعر عبدالمسیح الانطاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
593 - 615
حوزههای تخصصی:
شخصیت امام علی(ع) آنچنان رفیع است که وصف آن از دایره مذهب تشیّع فراتر رفته و علمای بزرگی از سایر مکاتب و ادیان را به إعجاب و تعظیم وا داشته است . از جمله آن ها ، عبدالمسیح انطاکی ، ادیب و شاعر مسیحیِ معاصر با منظومه ای در پنج هزار و ششصد بیت است. این پژوهش با کنکاش در نهج البلاغه و اشعار عبدالمسیح انطاکی ، سیره و رأی آن امام همام و دیدگاه این ادیب مسیحی را در برخی ابعاد و مصادیق مهم جنگ و جهاد از جمله شجاعت، جنگاوری، تدبیر، هوشیاری، صلح حکیمانه و رعایت اصول الهی و اخلاقی در جنگ، مورد بررسی قرار داده و آشکار می سازد. بر اساس قرآن، از آنجا که سبیل الله مسیر رشد آدمی است، جهاد فی سبیل الله نیز قرارگرفتن و قراردادن انسان ها در مسیر کمال و رشد است. بر خلاف سایر جنگ ها که غالباً با قصد منافع مادی افراد یا گروه های خاص است در سبک علوی یا اسلام حقیقی، نیت و هدف غایی درجنگ، تنها خشنودی پروردگار می باشد.
واکاوی رمان «حصار و سگ های پدرم»؛ بازتولید استبداد و پدرسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
331 - 355
حوزههای تخصصی:
پدرسالاری و ذهنیت مذکر در همه شخصیت های این رمان بی استثنا دیده می شود. نهادینه شدن قانون پدر در ناخودآگاه فردی و جمعی اعضای این حصار چنان شدتی دارد که حتی پس از مرگ جسمانی پدر هم این ساختار به شکل هایی دیگر بروز می یابد. شگرد روایی برای تسلط بر نظام نشانه های این متن در اختیار گرفته شده تا خود زبان به ابزار سرکوب بدل شود و سخن و گفتمان مؤنث را سرکوب کند؛ در واقع راوی آن سخنانی را که خود می خواهد از دهان پرسوناژهای مؤنث بیان میکند. ذهنیتی که استبداد درونی آن شده و در ناخودآگاه استبدادزده است خود میل به رهایی نخواهد داشت و با مرگ هر دیکتاتوری دیکتاتور دیگری را جایگزین آن خواهد کرد و تا پایان عمر باید در «گور، هم گنبد و هم گورستان» به سر ببرد. روح سنت اما بسیار قوی تر است و در ذهنیت، روابط اجتماعی و در نهادهایی همچون خانواده، مدرسه و دولت ساری است و در تضادی ابدی با نو شدن است. ما همیشه در حسرت و اندوه دیکتاتورها هستیم و بر فقدان آن ها مویه می کنیم.
تحلیل گفتار شخصیّت های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ بر اساس نظریه گفتار جان سرل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
60 - 81
حوزههای تخصصی:
گفت وگو از مهم ترین شگردها در حوزه ادبیات داستانی به شمار می رود و نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای، با هدف تبیین گفتار شخصیّت های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ در شاهنامه بر اساس نظریه کنش گفتار جان سرل، نظریه پرداز معاصر فلسفه زبان و ذهن، درصدد روشن نمودن این مطلب است که شخصیّت های زن و مرد داستان پادشاهی گشتاسپ، هنگام گفتگو با توجّه به جایگاه خود و مخاطب از کدام کنش گفتاری و به چه منظوری استفاده کرده اند؟ در نظریه کنش گفتار جان سرل، کلام به پنج کنش اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم می شود که با توجّه به وجه فعل به کار رفته در کلام و نیز نحوه استفاده از جایگزین، شاخص ها و همچنین کاربرد مستقیم و غیرمستقیم کنش ها می توان، توانایی گوینده را بر تأثیرگذاری بر مخاطب سنجید. بر اساس این نظریه، جملات خبری تنها جملات اصلی و معنی دار زبان نمی باشد و ارزش صدق و کذب همه جملات ممکن نیست؛ زیرا هدف فردوسی از بیان جملات کنشی، توصیف عمل خود است نه توصیف یک وضعیت. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که زنان در داستان گشتاسپ به دلیل نداشتن قدرت، بیشتر از کنش های گفتاری ترغیبی استفاده می کنند و کنش های اظهاری و عاطفی به کار برده شده نیز بیشتر در راستای ترغیب مخاطب هستند تا بدین وسیله به گونه غیرمستقیم، دیگران (بویژه مردان و شوهران)را برای رسیدن به خواسته های خود، ترغیب و تشویق کنند. همچنین، از کنش های اعلامی و تعهدی که نیاز به کنشگری مستقیم فرد دارد، کمتر استفاده شده است.
انسان خردمند از هدایت تا هراری؛ تبیین اشتراکات نظری و هستی شناسانه هدایت و هراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان هدایت، جهان اشباع شده از مفهوم نیهیلیسم است؛ جهانی فاقد معنا و سرشار از تضادها و تناقض های چند بُعدی و پیچیده. آثار داستانی، تابلوهای نقاشی، ترجمه ها و بقیه شؤون حیات فرهنگی صادق هدایت به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر تکانه های شدید نیست انگاری هستند. در طرف دیگر، یووال نوح هَراری قرار دارد که سال ها پس از هدایت، از چشم اندازی تقریباً یکسان به مسائل بنیادینی از قبیل انسان، خداوند و هستی پرداخته است؛ بر این اساس، مسئله اصلی مقاله حاضر، تبیین و سپس تطبیق نوع نگاه هراری در کتاب پرمخاطب و مشهور انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر و صادق هدایت در داستان های کوتاه، نسبت به سه مؤلّفه بنیادین خداوند، انسان و هستی و سپس تبیین خاستگاه چنین برداشت هایی است. ذکر این نکته ضروری است که تطبیق نظر این دو نویسنده و تحلیل اندیشه های آنها که گاه در تعارض با آموزه های مبین انسانی-اسلامی قرارمی گیرد به معنی تأیید توسط نویسندگان مقاله نیست و دیدگاه انتقادی مطرح شده در جای جای مقاله فلسفه پوچ انگارانه ایشان را به چالش می کشد. نتایج حاصل از تشریح و تحلیل آثار مذکور با رویکرد تطبیقی و بر پایه مکتب آمریکایی، نشان می دهد هر دو نویسنده در نسبت با مؤلّفه های مورد نظر همسو هستند و در این میان، مسیر آنها از مجرای علم مدرن و به صورت اخصّ از آراء زیست شناسان عبور کرده است. خداناباوری، افول انسان و در نهایت انحطاط جهان، ازجمله مهمترین وجوه اشتراکی است که میان هدایت و هراری برجسته شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات نیز بر مبنای جستجوی کتابخانه ای بوده است.
بررسی الهی نامه عطار بر اساس نظریه ارتباطی و کارکردهای زبانی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
109 - 131
حوزههای تخصصی:
عطار با شناختی که از خود، خدا، خلق و خلقت دارد و با بهره بردن از قدرت نامحدود قلم و سخن به شرح ادراکات و شهودات خود پرداخته است. انتخاب زبان شعر و هنر به او مدد رسانده است تا گفتنی های خود را مؤثرتر بیان کند. با نظر به اینکه او از برجسته ترین شاعران عارف است که بر شعر شاعران بعد از خود تأثیری شگرف گذاشته است و اقبال به آثار او با گذر زمان و قرن ها بیش تر شده است؛ این پژوهش با روش تحلیلی- تطبیقی بر آن است با هدف دستیابی به شناخت بهتر و دقیق تر «الهی نامه» از دریچه نظریه نقش های زبانی یاکوبسن ، این اثر را مورد کاوش قرار دهد. بررسی کتاب «الهی نامه» بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن روشن می نماید که در شعر عطار کلیه کارکردهای زبانی یاکوبسن دیده می شود، به فراخور این مؤلفه های محتوایی است که مخاطب با اثر عطار ارتباط برقرار می سازد، عطار به خوبی مخاطب خود را می شناسد و با روش های گوناگون با او ارتباط همدلانه برقرار می کند.
مقایسه تجلی سیمای پیران و مشایخ در دیوان عطار نیشابوری و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
335 - 363
حوزههای تخصصی:
سیمای پیر در عرفان اسلامی دارای جایگاه ویژه ای است. کتاب های عرفانی نیز کم و بیش، به ترسیم و توصیف سیمای پیر پرداخته اند و اهمیت و لزوم آن را به روشنی برشمرده اند که در این میان «حدیقه» سنائی ، «منطق الطیر» عطار ، «مثنوی» مولوی و دیوان حافظ دارای اهمیت خاص و نقش بنیادی بوده اند. این بزرگان با آفرینش این آثار به فهم هرچه بیش تر اوضاع و احوال عرفانی شاعران بزرگ از ورای آموزه های عرفانی و تجربیات شخصی آنان کمک شایانی کرده اند. مقایسه سیمای پیر در این چهار اثر در روشن شدن هرچه بهتر برخی از زوایای اعمال و رفتار پیر و درک صحیح این متون بی تأثیر نخواهد بود. عطار و مولوی شخصیت پیر را با تعابیر متعددی نظیر شیخ، ساقی و رند و با بهره مندی از نام مقدس انبیای الهی مانند عیسی(ع) ، خضر(ع) ، و رسول اکرم(ص) به خواننده می شناساند. این نوشتار در صدد است به تبیین و تشریح سیمای پیران و مشایخ در اندیشه های صوفیانه عطار و مولوی بپردازد.
بررسی تطبیقی جایگاه دادخواهی در شاهنامه و سیاستنامه بر پایه آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
461 - 489
حوزههای تخصصی:
شناختن و شناساندن «شاهنامه» و «سیاستنامه» در زمینه دادخواهی و دادن رهنمود برای مقایسه تطبیقی سایر آثار ادبی و همچنین روشن کردن ابعاد ادبیات حماسی منظوم و مقایسه آن با آثار منثور بسیار حایز اهمیت است؛ چرا که «سیاستنامه» کتابی صرفاً تاریخی نیست، بلکه آرمان های نویسنده را مخصوصاً در قالب تابلوی دادگری به ما ارائه می دهد. همچنین «شاهنامه»، فقط داستان جنگ ها و پیروزی های رستم نیست، بلکه بیانگر آرمان ها و باورهای یک ملت و زیباتر از همه «دادخواهی» و عدالت گری است. در همین راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای تدوین یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد: فردوسی و نظام الملک در سراسر «شاهنامه» و «سیاستنامه»، زورمداران و مستبدّین روزگار را به دادخواهی دعوت و به اصل دادگری توجه دادند، منتها در «شاهنامه»، موضوع دادخواهی به تفصیل و جامع بررسی گردیده است، حال آنکه در «سیاستنامه» به موضوع دادخواهی به اجمال و اختصار اشاره شده است.
بررسی ترس های وجودی و علاج آن ها از منظر مولوی و یالوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
28 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات مثنوی، انسان و مسائل وجودی او همچون ترس ها، اضطراب ها و نگرانی های بنیادین و نیز راه های رهایی از آن هاست. از سوی دیگر در روان درمانی وجودی نیز همین موضوع، منشأ اصلی اختلالات و ناخوشی های روحی و روانی فرض شده و با رویکرد وجودی درصدد مقابله و یا علاج آن هاست. در این مقاله تلاش می شود دغدغه ها و نگرانی های وجودی انسان و راهکارهای درمان آن ها از منظر مولوی و یکی از مهم ترین روان درمانگران معاصر یعنی اروین یالوم، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شود و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها، قابلیت مثنوی در محدوده روان درمانی وجودی و نیز راهکارهای ویژه مولانا در این عرصه مورد ارزیابی قرار بگیرد. نتیجه آنکه، در اصل داشتن ترس ها و نگرانی های وجودی و اینکه سرچشمه ناخوشی های روحی و روانی انسان هستند، این دو متفکر اتفاق نظر دارند ولی در مبانی فکری و محتوای این گونه ترس ها و نگرانی ها با هم اختلاف دارند. سرانجام این که مولوی راه کارهای اساسی تر و با مبانی عمیق تری را در حوزه درمان مطرح می کند.
جوشش هفت چشمه اثر ویلیام جونز انگلیسی در زیر هفت گنبد نظامی گنجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با نگرشی تطبیقی، اثرپذیری هفت چشمه ویلیام جونز را از هفت گنبد نظامی مورد بررسی قرار داده است. هفت پیکر، یکی از آثار غنایی نظامی است که تحّول روحی بهرام گور را به صورت نمادین روایت کرده که هفت شهدخت از هفت کشور را که نماد فرهنگ سرزمین خود بودند در هفت کاخ سکونت داده هر شب با شنیدن قصّه ای از آنها به بادهگساری می پرداخت. شب نشینی های شاه از شنبه با شاهدخت گنبد سیاه آغاز گردید و آدینه در گنبد سپید که مربوط به «دُرستی» شاهدخت ایرانی بود پایان پذیرفت. دُرسَتی با داستانی که محور آن پیروی از فرهنگ ایرانی و خردورزی بود شاه رااز نظر روحی متحوّل کرد و به جاودانگی رساند. ویلیام جونز ضمن علاقه و آشنایی با فرهنگ و ادب فارسی، منظومه ی هفت چشمه را برمبنای داستان های هفت پیکر نظامی پدید آورد. وی که از نفوذ و تأثیر عدد هفت در شوون مختلف اقوام و کاربرد آن در افسانه های شرقی آگاه بود به تقلید از نظامی بنیاد هفت چشمه را بر عدد هفت نهاد که از دیدگاه شکل شناسی با هفت پیکر مطابقت دارد.این پژوهش به روش تحلیلی و کتابخانه ای، همانندی ها و تفاوت های دو منظومه را مورد بررسی قرارداده و به این نتیجه رسیده که شاه جوان منظومه جونز نیز سرانجام در برخورد با حوری اسطوره ای متحول شد و با پالوده شدن جسم و روح به جاودانگی رسید. هفت چشمه از نظر ساختار و محتوا چون جویبارانی از ساحت های هفت کاخ نظامی جریان یافته و آرام آرام به اقیانوس شعر و ادب فارسی پیوسته است.
تحلیل تطبیقی افسانه مضمون ارسطو در داستان منظوم جمشید شاه نامه و نمایشنامه اودیپوس شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتوس (mythos) یا افسانه مضمون تراژیک از نگاه ارسطو اجزایی دارد که در این مقاله با ابزار اسنادپژوهی مبتنی بر روش تحلیل محتوا بررسی و مؤلفه های آن در داستان جمشید و نمایش نامه اودیپوس شهریار تحلیل و تطبیق شده است. مهم ترین نتایج: اجزای سه گانه موتوس داستان – دگرگونی، بازشناخت و کاتاستروفی – از نوع وصفی یعنی متکی بر وصف سیرت قهرمان است و در نمایش نامه در دو نوع مختلط – مبتنی بر وجود دگرگونی و بازشناخت – و دردانگیز – بر مبنای نوع کاتاستروفی – می باشد. پیچیدگی موتوس که مبتنی بر وحدت کردار و رابطه آن با دگرگونی و بازشناخت است، در داستان موتوسی ساده – به دلیل گسستگی کردارها و فقدان بازشناخت – و در نمایش نامه موتوسی مرکب – متکی بر وحدت کردار با تسلسل کردارهای تابع به همراه دگرگونی و بازشناخت – دارد. داستان چون بر مبنای قبل از خود و پیش گفتاری برای بعد از خود یعنی سلطنت ضحّاک است، موتوس تام ندارد ولی نمایش نامه تام است. داستان به عکس نمایش نامه چون حماسه است و روایت می شود، از جهت مخاطب محوری مطابق بوطیقا که نمایشی بودن را شرط موتوس می داند نمی باشد. هر دو اثر شروط اعجاب موتوس را دارند که بر اساس آن حوادث نباید قابل پیش بینی و غیرمنطقی باشد. مطابق بوطیقا فرجام هر دو اثر به شیوه عالی یعنی نتیجه حوادث خود است. افسانه مرجع آن دو که مطابق بوطیقا درباره طبقه بالای اجتماعی است، بکر نمی باشد ولی چون خوب تألیف یافته اند سرمشق آثار بعدی شده اند. در کل، نمایش نامه نسبت به داستان مطابقت بیشتری با بوطیقا دارد.
«نفثه المصدور» در آیینه ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
19 - 35
حوزههای تخصصی:
کتاب نفثه المصدور، تألیف شهاب الدین محمّد زیدری نسوی از آثار تاریخی- ادبی ارزشمند قرن هفتم است؛ این کتاب به دلیل برخورداری از ویژگی های سبکی دوره خود، دارای نثری مصنوع و فنّی است که ضمن برخورداری از صنایع لفظی و معنوی کلام، استشهاد به آیات، احادیث، مثل ها و شعرهای عربی نیز در آن به فراوانی صورت گرفته است. نویسنده برای آشکار ساختن مهارت خود در به کارگیری زبان عربی، با شگردهای مختلفی از شعر ها و عبارت های عربی در لابه لای نثر فارسی استفاده کرده است؛ این پژوهش بر آن است تا تأثیرگذاری زبان و ادب عرب را برنفثه المصدور با دیدی سبک شناسانه نشان دهد و چگونگی پیوند لفظی و معنوی شعرها و عبارت های عربی را با نثر فارسی نشان دهد و اینکه شواهد عربی چگونه توانسته اند باعث پیوستگی کلام فارسی شوند و با چه کیفیّتی این ارتباط برقرار شده است. نتایج این پژوهش توصیفی- تحلیلی به خوبی چگونگی تأثیرپذیری کتاب نفثه المصدور از زبان و ادب عرب را نمایان ساخته و نشان می دهد که شعرها و عبارت های عربی از سویی می توانند به عنوان بخشی از کلام در جمله، جایگاه دستوری چون: نهاد، مفعول، مسند، متمم، قید، مضاف الیه و... اخذ کنند یا از حیث زیبایی شناسی در قالب آرایه های ادبی و کاربردهای بلاغی – هنری مانند : تشبیه، تمثیل،کنایه، مناظره و ایهام جلوه گری کنند. از سوی دیگر، شواهد عربی به خوبی توانسته اند ارتباطی معنایی با نثر فارسی به روش های مختلفی چون؛ تتمیم، تأکید، تنظیر ،توصیف، ملخّص و حلّ معانی برقرار کنند.
بحث مقارن بین القصتین «سی و نه و یک اسیر» و«کان یومذاک طفلاً» من منظور الشخصیه والبیئه القصصیه (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
103 - 125
حوزههای تخصصی:
إنّ أدب المقاومه هو التعبیر من خلال اللغه، الّتی استحالت نصًّا ومنصهً للدفاع عن الوطن والإنسان فی معرکته مع الآخر المعتدی، ومن مقوّمات هذا النوع الأدبی، الشخصیه والبیئه القصصیه، التین تمثّلان بدورهما الإنسان والأرض. تسرد القصتان «سی و نه و یک اسیر» للکاتب الإیرانی حبیب أحمدزاده و«کان یومذاک طفلاً» للکاتب الفلسطینی غسّان کنفانی، موضوعاً واحداً، من منظور ثقافتین مختلفتین؛ وتصوّران شجاعه المراهقین الإیرانیین والفلسطینیین وبطولتهم، عند مواجهه العدوان العراقی والإسرائیلی، لتُدلیا بدلوهما فی الرفع بمستوی حماس الشعبین فی مقاومتهما ضد المعتدی والمحتلّ. تهتمّ هذه المقاله باعتماد منهج الدراسات الوصفی – التحلیلی، بتحلیل الشخصیه الروائیه والبیئه القصصیه، فی هاتین القصتین، من منظور مدرسه الواقعیه، کما تتطرّق إلی القواسم المشترکه والفوارق بینهما. والداعی إلی اختیارهما، اعتمادهما علی أسالیب مماثله فی تصویر الفکره والمغزی، وعدم تسمیه البطل، وتواجد الحافله فی کلتا القصتین، کما دعا إلیه، اعتماد الکاتبین علی المنهجین المباشر وغیر المباشر فی خلق الشخصیه، واهتمامهما بعنصر البیئه؛ إلا أنّ هناک ما یمیّزهما عن بعض، وهو منهج الکاتبین فی رسم الشخصیه والبیئه القصصیه.
عنصر تکرار در دیوان های نثری یحیی سماوی و شعر سپید احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
141 - 165
حوزههای تخصصی:
قصیده النثر یا شعر سپید به عنوان پدیده ای نو در ادبیات فارسی و عربی، افق های تازه ای را در برابر دیدگان گشود که نماد کامل خروج از شعر سنّتی و دگرگونی شدید آن است. این نوع شعری جدید اگرچه در رابطه با موسیقی و وزن های عروضی دگرگونی شدیدی ایجاد کرده است، اما خالی از عناصر موسیقی نیست و شاعر با شگردهای مختلف این خلأ را پر کرده است. یکی از عناصری که نقش مهمی در تقویت موسیقی داخلی این نوع ادبی و برجسته کردن مضمون دارد، عنصر تکرار است. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی، کارکرد عنصر تکرار را در دیوان های نثری شاعر معاصر عراقی یحیی سماوی و شعر سپید احمد شاملو بررسی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد؛ پدیده تکرار در شکل های مختلف به کار گرفته شده است و این عنصر علاوه بر اینکه بخشی از موسیقی درونی را ایجاد کرده و ساختار آهنگین آن را ارتقا بخشیده است، باعث اغنای جنبه دلالی و زیبایی این نوع ادبی گردیده است. تکرار در قصاید سماوی و شاملو نقش مهمی در انسجام شعر و لذّت شنیداری و تقویت ساختار آهنگین متن، انتقال احساسات و عواطف درونی شاعر، فضا سازی و نفوذ بیشتر کلام در جان خواننده، دیداری کردن تصویر و حفظ آن در ذهن مخاطب، برجسته کردن مفهوم و تبیین جهت گیری های فکری هر دو شاعر و انسجام و تماسک متن داشته است، و به عنوان یکی از مهم ترین ویژگی های سبکی هر دو شاعر به شمار می رود.
بررسی تطبیقی ارتباطات کلامی در مثنوی مولوی و حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
275 - 295
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در تمام آثار ادبی مشهود و ملحوظ می باشد، ارتباط کلامی است که از رهگذر آن، افکار و عواطف مختلفی رد و بدل می شود. با توجه به ماهیت آثار ادبی باید گفت که این پدیده به شکل های مختلف و با کمیت های متفاوتی نمود می یابد. در پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده، تلاش بر آن است که انواع مختلف ارتباط کلامی در «مثنوی» مولوی و «حدیقه» سنایی مورد کنکاش قرار گیرد و اغراض مختلفی که در ورای این ارتباطات کلامی وجود دارد، در ترازوی نقد و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مولوی از رهگذر این ارتباطات کلامی اغراضی همچون بیان عشق، نیایشی کردن کلام خود، ارائه مفاهیم و تعالیم عرفانی و کلامی، پیروی از اولیاء الله و داستان پردازی است را بیان کرده و هدف سنایی از کاربست این ارتباطات کلامی آن است که به تفسیر آیات و احادیث و نیز ارائه نکات ظریف اخلاقی و عرفانی بپردازد