مطالب مرتبط با کلیدواژه

آینه های دردار


۲.

آینه های دردار: پیوند روایتگری و نظریه گلشیری درباب استقلال زیبایی شناختی داستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوشنگ گلشیری آینه های دردار راوی محدود سطوح داستانی مؤلف مستتر زیبایی شناسی داستان استقلال متن ادبی.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۶ تعداد دانلود : ۴۱۷
روایتگری با استفاده از راوی سوم شخص محدود یکی از شیوه های رایج روایتگری در آثار گلشیری است ( در شازده احتجاب ، بخش هایی از کریستین و کید ، بخش هایی از بره گمشده راعی، و برخی از داستان های مجموعه دست تاریک دست روشن ). گلشیری در این آثار ثابت کرده است که متخصصِ این شیوه روایتگری است و بالفعل کردنِ امکانات موجود این زمینه در زبان فارسی، یکی از بارزترین وجوه امتیازات او در داستان فارسی دهه چهل و پنجاه است. در مقاله حاضر، بنا بر شواهد و تحلیل هایی که خواهد آمد نشان داده ایم که گلشیری در روایتگری آینه های دردار ، گامی فراتر نهاده و راوی محدودی را در داستان فارسی به اجرا گذاشته است که تا آن زمان در داستان فارسی سابقه نداشته است: این راوی محدود نه فقط سطح اصلی داستان بلکه سطوح زیرین آن را نیز روایت کرده و به طرزی پیچیده این سطوح را به هم پیوند داده است. مضاف بر این تمام نشانه های حضور «مؤلف مستتر» در رمان نیز به واسطه این راوی بر خواننده عرضه شده است. اما طرح این مباحث فقط برای پاسخ به پرسشی اساسی بوده است: در بطن این همه تلاش برای برقراری پیوند و نزدیکی میان این سطوح و شخصیت هایی موجود در هر سطح (این شخصیت ها عمدتاً نویسنده اند) چرا گلشیری با راوی محدودش خط و مرزی، هر چند کم رنگ و کم پیدا ، میان آنها کشیده و این همه تلاش کرده است تا بگوید که به هم نزدیکند اما یکی نیستند؟ در پایان مقاله، این پرسش را مرتبط با نظریه گلشیری درباره انگاره استقلال زیبایی شناختی داستان پاسخ داده ایم.
۳.

بررسی جریان سیال ذهن در آینه های دردار هوشنگ گلشیری

کلیدواژه‌ها: جریان سیال ذهن حدیث نفس هوشنگ گلشیری آینه های دردار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۶ تعداد دانلود : ۱۵۱۳
جریان سیال ذهن،روشی نسبتا جدید در داستان نویسی است که نویسندگانی چون دورثی ریچارسون، ویرجینیا و ولف وجیمز جویس، در آثار خود از آن بهره گرفته اند. ویژگی این روش، ارائه جریانی از اندیشه ها و تصاویر ذهنی است که اغلب فاقد یکپارچگی و ساختار مشخص هستند ؛طرح داستان، مرزهای زمان و مکان متعارف را در می نوردد و خواننده تنها از طریق واگویه های شخصیت ها، می تواند به طور نسبی، به درک آن نایل آید . این شیوه در کشور ما از همان آغاز رمان نویسی به سبک نوین، در آثار نویسندگانی چون صادق هدایت، صادق چوبک و هوشنگ گلشیری مورد استقبال قرار گرفت. هوشنگ گلشیری در رمان آینه های دردار، برای به تصویر کشیدن روحیات پیچیده اشخاص داستان و برای رخنه به اعماق آن ها، از تکنیک جریان سیال ذهن و به خصوص از شیوه ی حدیث نفس، مدد گرفته؛ روشی که مبتنی بر تداعی آزاد معانی است.
۴.

دیالکتیک ذهن و عین نقدی تحلیلی بر رمان آینه های دردار گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ذهن و عین ساختارگرایی باشلار رمان مدرن آینه های دردار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۷۶۳
دیالکتیک ذهن و عین، یعنی به رسمیت شناختن توأمان متافیزیک و واقعیت؛ بدین صورت که هر معرفتی ناشی از مبادلۀ دو جریان ذهن و تجربه است. این دیدگاه فلسفی که قابل توجه فیلسوفان غربی و شرقی بوده، به عرصۀ نظریه پردازی در حوزۀ نقد ادبی وارد شده و مکتب ساختگرا را درگیر خود نموده است. گاستون باشلار از نظریه پردازان ساختگرا، بحث ذهن و عین را به روش های نقد ادبی متون توسع داده است. بر اساس نظریۀ او می توان از طریق عناصر تقابلی متنوع متن، به تحلیل ذهن مؤلف رمان و تطبیق آن در عینیت نوشتار دست یافت. حاصل این روش نقد، حتی ممکن است از ذهنیت مؤلف فراتر رفته و محصولی تولید کند که مفهوم گسترده تری را به معنای متن بیفزاید. رمان آینه های دردار، یکی از رمان های مدرن با تمی اجتماعی و درامی با نگرش فلسفی است که در تنظیم ساختار آگاهانه اش، تقابلی زیربنایی تعبیه شده است. روش بررسی مبتنی بر دیالکتیک ذهن و عین باشلار در راستای معنی بخشیدن به این تقابل ها که مبتنی بر تعلیقی روانکاوانه و در پاره ای از موارد هستی شناسانه هستند، کارساز به نظر می رسد. مقالۀ حاضر می کوشد تا به کمک این نظریه به تحلیل متفاوتی از اثر هوشنگ گلشیری دست یابد.
۵.

بررسی تطبیقی مهاجرت در آینه های دردار گلشیری و بی خبری کوندرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت بی خبری زبان کوندرا گلشیری آینه های دردار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۴۶
 مهاجرت مفهوم و کنش مدرنی نیست، اما نگرش به آن در سده بیستم، بویژه پس از نیمه دوم آن بانگریستن به وضعیت انسان معاصر و خودآگاهی اش عوض شده است، وگرنه، مهاجرت از همان آغاز آفرینش وجود داشته و چه بسیار کسان که هجرت کرده اند (از اشخاصی بزرگ همچون حضرت ابراهیم و پیامبر اسلام و یارانش، و یا مهاجرت برخی اقوام در زمان جنگ ها). اما آنچه که در این میان، نگاه کوندرا و گلشیری را متمایز می کند، نگاه این دو به مهاجران در غربت (نگاه گلشیری در آینه های دردار ) و برگرداندن آن ها به کشورشان (نگاه کوندرا در بی خبری ) است، تا فرق اساسی بین خود و هم میهنان و حتی نزدیکان شان را ببینند. در این میان گلشیری مهاجران ایرانی را در غربت توصیف می کند و کوندرا مهاجران را به پراگ برمی گرداند؛ دو چیزی تقریبا متفاوت، اما هر دو راجع به مهاجرت و مهاجران و تغییر آن ها در این فرایند که سرانجام به دو نتیجه متفاوت منجر می شوند.
۶.

خوانش سیاسی آثار گلشیری با رویکرد بینامتنیت با تکیه بر آینه های دردار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوانش سیاسی بینامتنیت گلشیری تاریخ آینه های دردار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۲۲۷
هر نویسنده ای که با سیاست و تاریخ و قدرت درگیر باشد، به ناچار بازتاب آنها در آثارش هست، و چون گلشیری نویسنده ای بود که مدام به تاریخ ایران بیشتر از طریق متون معتبر نظر داشت، هم از طریق بینامتنیت با آثار کهن سود می برد و هم خوانش سیاسی خودش را در آثارش وارد می کرد. نقد سیاسی و مارکسیتی بیشتر ملهم از آثار مارکس و انگلس هستند، و تقریبا همه ی منتقدان سیاسی قرن بیستم متأثر از این دو نفر بوده اند. و جالب اینکه آثار ادیبان بزرگ ما همچون حافظ و فردوسی را می توان از منظر سیاسی خواند. هوشنگ گلشیری که علاقه مند به آثار اینها بوده و به نوعی دنباله رو اینها بوده، آثاری سیاسی نوشته است. و وقتی به لایه های آثار او دقیق بشویم می بینیم او یکی از سیاسی ترین نویسندگان ایران معاصر است. ما در این مقاله نشان می دهیم که آثار او را می توان هم از منظر نقد سیاسی خواند و هم از منظر بینامتنیت که مفهومی برآمده از کارهای فرمالیست های روس و مخصوصا میخائیل باختین است که نویسنده و متفکری سیاسی بود. این مفهوم معنایی متنوع و گسترده دارد و از منظرهای متفاوت منتقدانی چون کریستوا و ژنت و بارت معنایش فرق می کند. نظر ما بیشتر نگاه مارک آنژنو است که تمرکزش روی نتیجه ی رویکرد بینامتنی است، چون تولید ادبی اساسی را وارد شبکه ای از تعامل مقررات گفتمانی اجتماعی می کند. این نگرش دید تازه ای نسبت به جایگاه امر ادبی در فعالیت نمادین دارد و اساس توجه ما در این مقاله بیشتر همین تعاملات در جامعه ی سیاسی است.
۷.

واکاوی ترجمه اصطلاحات بر پایه صافی فرهنگی (موردپژوهی: ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از رمان های شازده احتجاب و آینه های دردار هوشنگ گلشیری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صافی فرهنگی ترجمه اصطلاحات راهکارها شازده احتجاب آینه های دردار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۲۸
الگوی تحلیل انتقادی ترجمه که ترجمه را بر پایه مفهوم «تصفیه» بازتعریف می کند بر پایه نظریه زبان شناسی سازگانی نقش گرای هلیدی (1978) بنا شده و یک رویداد ارتباطی را از صافی های زبانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی می گذراند. حال به گونه ویژه، هرگاه مترجم نیاز به کاربرد صافی فرهنگی احساس کند، می توان انتظار داشت که نتیجه کار او به طور نسبی به سوی ترجمه پذیرفتنی گرایش پیدا می کند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی در پی آن است که شیوه کاربرد صافی فرهنگی را در ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از دو رمان «شازده احتجاب/ الأمیر احتجاب» و «آینه های دردار/ مرایا الذات» هوشنگ گلشیری که سرشار از تعبیرهای اصطلاحی است، ارزیابی کند و نشان دهد نحوه کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجم این دو اثر به چه میزان با ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب دارد. به این منظور راهکارهای کلی مترجم در ترجمه این دو رمان را به چهار بخش تقسیم کردیم: 1- رویکرد سلبی (حذف عبارت اصطلاحی)، 2-کاربرد صافی فرهنگی با به کارگیری راهکار «معادل یابی»، 3- کاربرد صافی فرهنگی با به کارگیری راهکار «معادل سازی» و 4- انتقال لفظ گرا (ترجمه تحت اللفظی) اصطلاح مبدأ به زبان مقصد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که مترجم، بافت فرهنگی تقریباً مشابهی را در نظام مقصد پیاده کرده است و از میان راهکارهای به کار گرفته، معادل یابی فرهنگی (2/59 درصد) پربسامدترین و حذف (3/2 درصد) کم بسامدترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
۸.

تحلیل راهبردهای گفتمانی هوشنگ گلشیری در رمان «آینه های دَردار» و بازنمایی ایدئولوژی کنش گرانِ این اثر بر پایۀ نظریۀ راجر فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاولر گلشیری تحلیل گفتمان انتقادی آینه های دردار روساخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۸۹
پژوهش حاضر با بهره گیری از مؤلفه ها و راهبردهای گفتمانیِ راجر فاولر، به دنبال آشکار ساختن ایدئولوژیِ نویسنده و کنش گرانِ اجتماعیِ رمان آینه های دَردار است. فاولر در نظریه گفتمانیِ خود، برای ساختار متن در زمینه های روساخت و ژرف ساخت اهمیت خاصی قائل است. از این رو جستار حاضر کوشیده است تا با توجه به آرای وی، از طریق تحلیل روساختِ رمان یاد شده، به فهم ژرف ساخت آن دست یابد. در پیوند با این امر، پرسش اصلیِ پژوهش آن است که هوشنگ گلشیری در روساخت اثر خود، چه راهبردهایی به کار برده است تا بدان وسیله ژرف ساختِ متن را به نمایش بگذارد؟ روش این پژوهش از نوع کیفی است و برای توصیف و ارزیابی داده ها از رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های این مطالعه حاکی از آن است که برجسته سازی و حاشیه رانی ، سازوکار حاکم بر کردار ها و رفتارهای گفتمان رمان است. نویسنده با کاربست راهبردهایی چون ارجاع ضمیر، ایجاد تعلیق، ایجاد ابهام، وجه نمایی، فاعلی سازی، جملات امری و پرسشی، تغییر جایگاه ارکان جمله، حذف برخی عناصر زبانی، زمان پریشی، و مجهول سازی توانسته است ایدئولوژیِ کمونیست های مهاجر ایرانی را به نمایش بگذارد. بیشترین بسامد راهبردهای گفتمانی، مربوط به مولّفه ارجاع ضمیر و کمترین بسامد به تغییر جایگاه ارکان جمله تعلق دارد. گفتنی است که راهبردهای گفتمانیِ فوق الذکر، مهم ترین ویژگی های روساخت رمان گلشیری به شمار می آیند.
۹.

عناصر فرهنگی آینه های دردار اثر هوشنگ گلشیری و ترجمه آن بر پایه دیدگاه ایویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه آینه های دردار مرایا الذات عناصر فرهنگی الگوی ایویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۲
رمان آینه های دردار اثر هوشنگ گلشیری یکی از آثار ادبیات معاصر فارسی است که عناصر فرهنگی بسیاری در خود جای دارد. این رمان در سال 2004 م به قلم سلیم عبدالأمیر حمدان با نام «مرایا الذات» به عربی ترجمه شد. هدف از این پژوهش، بررسی انتقال عناصر فرهنگی این رمان از فارسی به عربی بر پایه الگوی ولادیمیر ایویر (1987) و راهبردهای ترجمه این گونه واژه ها و عبارتها و نیز بررسی میزان بسامد هر یک از راهبردها و میزان موفقیت مترجم است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است، برای این کار از طبقه بندی پنج گانه نیومارک (1988) و نیز نمونه کار هاشمی و غضنفری مقدم (1393) در تکمیل طبقه بندی آن بهره بردیم. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در این رمان، مؤلفه اصطلاحات با 95 مورد، پربسامدترین و مؤلفه های لعن و نفرین، دشنام و ناسزا با هیچ مورد کم بسامدترین است. نیز نتایج آماری راهکارهای ترجمه عناصر فرهنگی این رمان نشان می دهد که جایگزینی با بسامد 50 و 57% و وام گیری با 20 و % 23 بیشترین راهکار به کاررفته مترجم است و این نشان از آن دارد که حمدان از روش تلفیقی وام گیری به همراه تعریف بهره نبرده و عبارتها را برای خواننده در درون متن یا پاورقی تعریف نکرده است، ولی نکته مثبت ترجمه او کاربرد اندک ترجمه تحت اللفظی و حذف و به کارنبردن مؤلفه افزوده سازی است.
۱۰.

از فمنیسم تا پسافمینیسم در آثار گلشیری (با نگاهی تحلیلی به گذار تحولی وضعیت زنان از «شازده احتجاب» به «آینه های دردار»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فمنیسم پسافمنیسم مثبت اندیش گلشیری شازده احتجاب آینه های دردار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۵
یکی از راههای انعکاس آرا و افکار مردم و جامعه در هر دوره ای از تاریخ، آثار ادبی است. تحول نگرش مردم به جایگاه زن از دوران مشروطه و در اثر روابط با ملل اروپا آغاز شد. در آغاز این دوره زنان به دلیل آموختن سواد و آگاهی یافتن از برخی حقوق خود، پا به عرصه های اجتماعی گذاشته و به ابراز وجود پرداختند. هوشنگ گلشیری یکی از نویسندگان معاصر ایران است که به فرهنگ مردم و مسائل اجتماعی توجه خاصی نموده است.سیر تحول جایگاه زنان در نگرش مردم را می توان در حرکت تحولی تفکر گلشیری در گذار از رمان «شازده احتجاب» به رمان «آینه های دردار» به وضوح مشاهده کرد. این سیر حرکتی با گفتمان نظری تحول یافته از فمنیسم به پسافمنیسم مثبت اندیش قابل تحلیل است. پسافمنیسم مثبت اندیش یکی ازرویکردهای فمنیسم پسامدرن است که به گونه ای انعطاف پذیرانه به مطالعه زنان می پردازد و خواستار بازنگری و اصلاح جنبش فمنیسم و هدایت آن به سمت مفاهیم هستی – معرفت شناختی است. مقاله حاضر در راستای خوانش این رویکرد انتقادی، آثار گلشیری را مورد مطالعه قرار داده است. از حاصل این پژوهش چنین برمی آید که نظر به اهمیت جایگاه فرهنگ مردم در زندگی ایرانیان، گلشیری همگام با ایدئولوژی جامعه خود به شکلی آوانگارد با گذار از فمنیسم به رویکرد پسامدرنی مثبت آن دست یافته است. برای شکافتن موضوع، ابتدا به تبیین مبانی نظری مرتبط پرداخته؛ سپس ضمن نمونه خوانی بخش هایی از رمان ها، با روش تحلیل و توصیف، مؤلفه های پسافمنیستی مثبت اندیش بررسی خواهد شد.  
۱۱.

مطالعه تطبیقی استعاره های مفهومی در رمان های آینه های دردار و اللّص والکلاب با تأکید بر مضامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی هوشنگ گلشیری نجیب محفوظ آینه های دردار اللص والکلاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۸۴
هدف پژوهش حاضر ،بررسی استعاره های شناختی است که با محوریت مضامین اجتماعی در دو رمان آینه های دردار از هوشنگ گلشیری و اللّص والکلاب از نجیب محفوظ –دو نویسنده رئالیستی که اوضاع اجتماعی را در آثارشان بازتاب داده اند- به کار رفته اند. بنیان نظری پژوهش، نظریه استعاره های مفهومی در معنی شناسی شناختی است که استعاره را از حد ابزاری صرفا زیباشناسانه، به رویکردی برای شناخت و اندیشیدن، برتری بخشیده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و کمی و با رویکرد تطبیقی مکتب اروپای شرقی، در پی پاسخ به این سؤال است که، مضمون های اجتماعی مشترکی که هوشنگ گلشیری و نجیب محفوظ در دو رمان خود به کار برده اند چگونه و با چه بسامدی مفهوم سازی شده اند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پرداختن به مسائل اجتماعی به ویژه عشق، زن، انسان گرایی، میل به گذشته، محیط اجتماعی دو نویسنده و ذهن گرایی از جمله همسانی های دو نویسنده است که در قالب استعاره مفهومی، مفهوم سازی شده اند. در این دو رمان استعاره هستی شناختی و ساختاری بسامد بالایی دارند اما استعاره جهتی نمود کم رنگ تری دارد.