مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تصوف و عرفان
حوزه های تخصصی:
این نوشتار حاصل پژوهشی میدانی در میان دراویش طریقت قادریه در مناطق مختلف استان کردستان است که با روش و فنون متداول انسان شناسی-مصاحبه،مشاهده مشارکتی و منابع کتابخانه ای-صورت گرفته است. برای گردآوری اطلاعات، محققان به مدت یکسال در تکیه های دراویش طریقت قادریه در ایام مختلف سال و مواقع برگزاری مراسم خاص دراویش شرکت نموده اند. در این مقاله کل دین ورزی دراویش قادریه با موقعیت های متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. مشایخ طریقت قادریه نفس و خلق را دو مانع مشاهده حق دانسته و یگانه راه وصول به حق را در ترک خویش می دانند. با توجه به اینکه حوزه دینداری افراد بسته به موقعیت اجتماعی آنها متفاوت است و می توان گفت که شرایط زمانی-مکانی و شرایط اجتماعی-فرهنگی در نوع دین ورزی تاثیر غیر قابل انکاری دارد...
نجم الدین کبری، استادان و شاگردان وی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مذهب تصوف که ابتدا در بغداد و عراق آشکار گردید و بزرگانی همچون حسین بن منصور حلاج، جنید بغدادی و شبلی در این طریقه ظهور کردند، بعدها بخصوص پس از انقراض غزنویان و روی کار آمدن سلجوقیان، در خراسان فرصت ظهور پیدا کرد، و افرادی چون ابوالحسن خرقانی، شیخ ابوالقاسم قشیری و ابوسعید ابوالخیر در این طریقه پدید آمدند و به مرور بازار متصوفه گرم شد به گونه ای که مقارن حمله مغول، رونق این طریقه در خراسان کمتر از عراق و شام نبود. مخصوصا با ظهور شیخ نجم الدین کبری بنیان گذار طریقه کبرویه، جانی تازه در کالبد این فرقه دمیده شد و خراسان و خوارزم، مقصد و ملجا اهل معرفت گردید و شوریدگانی از بلاد دور و نزدیک روی بر آستان شیخ نهادند و پس از تلمذ در محضر نجم الدین به مثابه سفیرانی راستین، عهده دار اشاعه تعلیمات او در دیگر ممالک شدند. این جانب در این نوشته بر آنم پس از معرفی مختصر نجم الدین کبری از کسانی که به نوعی با او مرتبط بوده اند سخن به میان آورم. برخی سمت استادی داشته و تعداد کثیری نیز به عنوان شاگردان و مریدان شیخ از محضر او کسب فیض کرده اند.
جلوه هایی از عرفان و تصوف در ادبیات اندلس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی دارد به طور اجمالی به تصوف و عرفان و جلوه های آن، در ادبیات سرزمین اندلس بپردازد. برای این منظور ابتدا به اندلس و وضعیت جغرافیایی آن پرداخته شده و سپس تصوف و عرفان در اندلس مورد بحث قرار گرفته و در پایان مشاهیر عرفا و صوفیان اندلس معرفی شده اند. از جمله این مشاهیر، ابن عربی، ابن مسرّه، ابن طفیل و ابن عریف اند. در این میان، ابن عربی مشهورترین عرفای اندلس است. در واقع گفته اند که عرفان اندلس با ابن عربی قوام یافت و بنیاد محکمی از تلفیق تأملات فلسفی با رویکردهای عرفانی در قالب تصوف مدرسی شکل گرفت. نیز گفته اند با پایان دوره ابن عربی و با شروع جنگهای صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان، به تدریج علم و ادب و فرهنگ و به تبع آن عرفان و تصوف اندلس، از آنجا رخت بربست و به شمال آفریقا منتقل شد.
درون مایه های صوفیانه در شعر سهراب سپهری و میخائیل نُعَیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری و میخائیل نعیمه، دو شاعر معاصر ایرانی و لبنانی، در اشعار خود لایه های نازکی از عرفان و تصوف دارند که توانسته اند با آن ها، صرف نظر از خاستگاه شرقی یا اسلامی شان، میراث ادبیات صوفیانه و عرفانی را در دورة معاصر و در دو ادبیات فارسی و عربی احیا کنند و به خواسته ها و دغدغه های انسان معاصر توجه کنند که در گرداب مسائل اجتماعی و سیاسی، خود را درمانده می بیند. در پژوهش حاضر، در پی شناساندن درون مایه هایی از تصوف و عرفان در شعر این دو شاعر هستیم که شعرشان را به هم نزدیک کرده و آن ها را بین شاعران معاصر دیگر متمایز ساخته اند. از درون مایه های صوفیانه در شعر این دو شاعر می توانیم به مواردی چون تجلی خداوند بر پدیده های عالم (وحدت شهود)، اتحاد نفس با عالم، عزلت و تنهایی صوفیانه، عشق و تقابل آن با عقل، طبیعت گرایی، خوشبینی عارفانه، تبیین نظام احسن، مرگ دوستی عارفانه و دم را غنیمت شمردن اشاره کنیم. هدف از انجام این پژوهش، تبیین اندیشه های مشترک دو شاعر، نحوة برخورد آن ها با عرفان در دورة معاصر و آبشخورهای عرفانی آن ها است.
ابن ابی جمهور، مؤسس کلام شیعی اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن ابی جمهور احسایی از علمای متضلّع شیعی است که تا اوایل تشکیل دولت صفوی در ایران، در قید حیات بوده است. او را از این حیث که هم در قالب و روش و هم در تلقّی کلامی، تحوّلی بنیادی در کلام شیعه پدید آورد، می توان مؤسّس خواند و از آن جا که این تحوّل با تکیه بر حکمت اشراق و به مدد آن محقق می شود و صبغه آن را می گیرد، وی را باید «مؤسس کلام شیعی اشراقی» دانست. مقاله نشان می دهد که تحول مذکور، از حیث قالب، اساساً از طریق «روش جمع و تطبیق» صورت می گیرد و از حیث تلقّی، با تغییر خویشکاری، سطح وجودی و سطح خطاب علم کلام محقق می شود و در نتیجه آن، دیدگاه های متعارف کلامی در خصوص توحید، نبوت، امامت و معاد، بر اساس مضامین بلند و معانی عمیق اعتقادات شیعی ارتقا می یابد.
تحلیل و مقایسه کیفیت کرامات ابوسعید ابوالخیر در اسرارالتّوحید با کرامات شیخ احمد جام در مقامات ژنده پیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
119 - 134
حوزه های تخصصی:
کرامت به عنوان یکی از اصول تصوّف که امری ناقض عادت و بیرون از محدوده توان بشر عادّی است، همواره موضوعی مورد مناقشه میان اهل شرع و تصوّف بوده و هست. موافقان، کرامت را از نشانه های یک ولی کامل دانسته، تأییدش می کنند، امّا مخالفان آن را ذریعه ای برای ارضای حسّ قدرت خواهی و ثروت اندوزی صوفی نماها می دانند. در میان صوفیّه، ابوسعید ابوالخیر و شیخ احمد جام دو تن از کسانی هستند که در کتب متعدّدی کرامات فراوانی از آن ها نقل شده، به گونه ای که این موضوع یکی از ویژگی های بارز شخصیّت حقیقی و ساختگی ایشان شده است. بر این پایه، آن چه در جستار پیش رو موردنظر خواهد بود، مقایسه این کرامات و تبیین اشتراکات و افتراقات فکری و رفتاری این دو عارف نامی با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی است. به نظر می رسد که ابوسعید و شیخ جام، علی رغم قُرب مسافت، به لحاظ فکری و منش صوفیانه از هم دورند و هر یک، باوجود مشابهت های فکری و رفتاری اندک، در وادی های متفاوتی از عرفان سیر می کنند. به طوری که ابوسعید طرفدار تصوّف همراه با محبّت و رجا است و شیخ جام، هواخواه تصوّف زاهدانه صرفِ همراه با خوف.
جستارهای هانری کربن درعرفان اسلامی با تأکید برنقش سنت هرمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس پژوهشهای گروهی از مستشرقان واسلام شناسان، تأثیر اندیشه های هرمسی علاوه بر سنتهای دینی و فلسفی در غرب، در فرهنگ ایرانی و فلسفه اسلامی و برای نمونه در آثار شیخ اشراق نیز چشمگیر بوده و مطالعه دقیقتر در این زمینه میتواند افقهای جدیدی را در عرصه ادیان تطبیقی بگشاید. پژوهشهای هانری کربن در باب حکمت و معنویت ایرانی با رهیافت پدیدارشناسانه، به این مقوله نگاه خاصی داشته و به یک معنا، مقام هرمس و سنت هرمسی در رمزگشایی آثار وی در این زمینه نقش کلیدی دارد. وی در پژوهشهای خویش، اندیشه هرمسی را بمثابه مطلع و کلید فهم معنویت و حکمت مورد توجه قرار داده است. برای تبیین بهتر این موضوع، این نوشتار بر آنست تا پیرامون آیین هرمسی، رابطه و تعامل آن با تصوف و تشیع با تأکید بر آثار هانری کربن، گزارش و تحلیلی را عرضه دارد. بدین منظور مروری خواهیم داشت برساختار و مبانی سنت هرمسی، سپس تحلیلی در باب نسبت میان اندیشه» هرمسی با تصوف و تشیع از نگاه کربن عرضه17 خواهد شد و سرانجام رهیافت باطنی کربن که بن مایه اندیشه و رویکرد اصلی وی در سلوک علمی و معنویش میباشد، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ذخایر معنوی کهن ایرانی و فرق شیعی با تاکید بر معابد مسلک اهل حق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
506 - 526
حوزه های تخصصی:
ادیان در تاریخ جهان مسیر پر فراز و فرودی را طی کرده است. در این سیر، آمیختگی مذاهب و انگاره های آن با یکدیگر نیز روی داده است. تاریخ ایران نیز، شاهد پیدایش ادیان و فرق مذهبی متفاوت بوده است. یکی از گرایش های مذهبی در جامعه ایران، تصوف و گرایش های صوفیانه است. بررسی ها نشان می دهد تصوّف و عرفان مکتبی نوظهور و تقلیدی نیست گرچه به آن پسوند اسلامی داده باشند زیرا نه تنها در دین مبین اسلام، تصوّف و عرفان وجود ندارد بلکه اکثر علمای دینی با این گونه مکاتب، مخالفت نیز دارند و در این میانه نیز بعضی از «متألّهین» برای تبرئه خود بجای «صوفی و تصوّف» از لفظ «عارف و عرفان» استفاده نموده و می نمایند پس چگونگی پیدایش تصوّف و عرفان و ماهیت آن نیازمند بررسی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای و انجام مصاحبه های شفاهی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که به علّت پیوستگی زنجیروار ادیان با یکدیگر، تصوّف و عرفان اسلامی پدیده ای است از آیین کهن میترایی است. با بررسی معابد اهل حق و ساختار و مختصات آن می توان به این مسئله پی برد. اهداف پژوهش: 1. واکاوی و بازشناسایی ماهیت تصوف و عرفان در ایران. 2. بررسی ذخایر معنوی کهن ایرانی و فرق شیعی با تأکید بر معابد مسالک اهل حق. سؤالات پژوهش: 1. تصوف و عرفان در ایران دارای چه ماهیت و پیشینه تاریخی است؟ 2. ذخایر معنوی کهن ایرانی و شیعی چه بازتابی در معابد مسالک اهل حق داشته است؟
بررسی و تحلیل تصوف پژوهیِ تطبیقیِ توشیهیکو ایزوتسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
108-83
حوزه های تخصصی:
رویکرد عرفان تطبیقی در تحقیقات ایزوتسو، کشف مجموعه ای از نظام هاست که الگوی عام مشترکی دارند. از نظر ایزوتسو، نظام های متافیزیکی ذاتاً تفاوتی ندارند؛ به گونه ای که همگونی های فراوانی میان آیین بودایی ذِن و عرفان اسلامی وجود دارد. این جستار با روش قیاسی تحلیلی، در پی اثبات این فرضیه است که فهم درست عرفان پژوهی ایزوتسو ، از منظر تصوف پژوهیِ تطبیقی او، قابل درک است. ایزوتسو برای این امر از رویکرد پدیدارشناسی، معناشناختی و به ویژه نظریه فراتاریخی و فرازبانی بهره برده است؛ زیرا به نیکی دریافته است که در پدیدارشناسی، امکان گفت وگو محقق می شود. ایزوتسو در تاریخ و ارضی قدسی، عارفان دو مکتب شهودی را هرچند از دو فرهنگ متفاوت، با «همدلی وجودی»، به گفت وگو می نشاند. رهیافت حاصل از این پژوهش نشان می دهد با وجودی که ایزوتسو با رویکردی معناشناختی، به درستی، «وحدت وجود»، «خلق مدام»، «عدم و فنا»، «نفس و تهذیب آن» و «رؤیا و تخیل خلاق» را مؤلفه های مشترک اندیشه های شرقی می داند، در تطبیق عرفان اسلامی و تائویی، به تمایزها و تفارق ها توجه چندانی ندارد؛ از جمله آنکه ماهیت عرفان ابن عربی، «نظری»، و عرفان تائویی، بر «عمل» استوار است. «تائو» و «وجود» معادل دقیقِ یکدیگر نیستند و ایزوتسو به وجه دومِ تفسیر «تائو»، که ماهیتی مادی گرایانه دارد، وقعی نمی نهد. از دیگر سو، ایزوتسو به نظام مند کردن نظام هستی شناسی ابن عربی التفات چندانی ندارد و بدین سبب، به امتزاج تصوف با سنن فلسفی، که قونوی و کاشانی مروّج آن بوده اند، بیشتر گرایش دارد، تا ابن عربی را در پروژه فکری خود بگنجاند.
تحلیل نظر سنایی درباره رابطه عقل و شرع با تکیه بر حدیقه و قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
119 - 114
یکی از دغدغه های اصلی سنایی، وجوه تقابل و اشتراک میان عقل و شریعت است. اظهار نظرهای متنوع و گوناگون سنایی درباره عقل و شرع سبب شده است هم چنان که عده ای لقب حکیم بر وی نهاده اند، عده ای نیز او را شاعری متشرع به شمار آورند و حتی گاهی او را در زمره خردستیزان بدانند. به نظر می رسد دلیل اصلی این برداشت های متفاوت از دیدگاه سنایی نسبت به موضوع مذکور، توجه او به مراتب گوناگون عقل و شرع بوده است. پرسش اصلی این است که سنایی بیشتر چه معنایی از عقل و شرع را مدنظر داشته و تحت چه شرایطی عقل را بر شریعت یا شریعت را بر عقل ترجیح داده است. در این مقاله سعی خواهیم کرد با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، تناقض های ظاهری کلام وی را در این موضوع توجیه نماییم. به نظر می رسد سنایی نه تنها خردورزی و دین داری را در تعارض نمی دیده است و این دو را مکمل هم می دانسته است، بلکه معتقد به اتحاد عقل و شرع در مرتبه ای فراتر از صوت و حرف بوده است.
تابوستیزی در شطحیات عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
363 - 378
حوزه های تخصصی:
هنگام مطالعه متون عرفانی، در کنار ارتباط جذبی سالک با خدا که توأم با توکل، شیفتگی، تسلیم و در نهایت فناست، ارتباط دیگری نیز وجوددارد که در ظاهر گفتار و کردار، حریم مقدس و نامقدس را رعایت نمی کند. اجتماع این تلقی «تابوشکنانه» با آن رابطه انفعالی، هر خواننده ای را دچار تناقض می کند. جستار حاضر درصدد بررسی دلایل تابوستیزی در شطحیات عرفاست، این که چه دلایل فردی یا اجتماعی و یا حالات روحی می تواند باعث بروز شطحیات شود. تأمل در دلایل تابوستیزی نشان می دهد که گرچه گستاخی عرفا در مواردی اعتراض به تحریف ارزش هاست، در اغلب موارد محصول صمیمیت و شیفتگی انسان نسبت به خداوند است و هیچ منافاتی با سرسپردگی عارف ندارد.