فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مطالعات ادبیّات تطبیقی، سفرنامه ها از مهم ترین منابع شناخت تصویر یک ملّت در متون ادبی دیگر ملّت ها به شمار می روند. سفرنامه ابن بطوطه (703-779 ؟ ه . ق.) - که حاصل سه دهه جهانگردی از جنوب اروپا تا خاور دور است - اطّلاعات ارزشمندی را از سرزمین ها و ملل قرن هشتم هجری دربر دارد. توصیف جزئیات زندگی جوامع در این اثر، برای پژوهشگر دستیابی به تصویری روشن از زندگی اجتماعی و فرهنگی ملّت ها - به ویژه فارسی زبانان - را فراهم ساخته است. نظر به ارزش تاریخی - ادبی و فرهنگی این اثر، مقاله حاضر به شیوه ای اسنادی - تحلیلی به بازشناسی و بررسی تصویر ایران و ایرانیان در سفرنامه ابن بطوطه از ابعاد گوناگون فرهنگی و اجتماعی می پردازد.
نتایج این پژوهش، بیانگر گستره وسیع زبان و ادب فارسی از عراق تا هند و حتّی خاور دور است. گزارش سفرنامه از حضور فرهیختگان ایرانی در میان ملل مختلف مشرق زمین، نشان دهنده این است که ارتباطات علمی و فرهنگی میان ایرانیان قرن هشتم و ملّت های معاصر ایشان، بسیار چشم گیر و مؤثّر بوده است.
تحلیل سیرالعباد الی المعاد سنائی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درونمایه اصلی سیرالعباد الی المعاد سنایی که سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است، درونمایه ای جهانی است که در ادبیات شرق و غرب خاستگاه های کهن الگویی عمیقی دارد. در این جستار، ضمن بررسی سیر تحول این مضمون در آثار مشابهی در ادبیات جهان به تحلیل سیرالعباد سنایی و نمادهای موجود در آن از دیدگاه نقد اسطوره ای پرداخته شده است. پرسش اصلی این بوده است که: مهم ترین شالوده کهن الگویی این اثر چیست و در خوانش و بازآفرینی سنایی از پیش نمونه احتمالی او، الگوهای اساطیری موجود در ژرف ساخت کهن روایت، چگونه در خدمت تاویل عرفانی او از مفهوم سلوک معنوی عبد به سوی معاد قرار گرفته است و معنای انسان شناختی نشانه های رمزی به کار رفته در این اثر چیست؟ برای رسیدن به پاسخ تحلیلی این پرسشها از روش نقد اسطوره ای (کهن الگویی) استفاده شده، ضمن استفاده از بررسی تطبیقی، حوزه مطالعات بر سیرالعباد متمرکز شده است.
بررسی تطبیقی وحدت وجود در اوپانیشاد و مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شباهت بین تصوف اسلامی با عرفان دیگر اقوام جهان، بی شک در خور توجه بسیار است، اگرچه ویژگی های مشترکی در تجارب عرفانی جهان است، نباید انتظار داشته باشیم که همیشه و همه جا با کلمات مشابهی بیان شده باشد، اما وقتی می بینیم مضامین و حتی تمثیلات مورد استفاده در اوپانیشاد و مثنوی درباره موضوعات مختلف مشابه ودر بعضی مواقع کاملا یکسان است، حیرت خواهیم کرد.در این مقاله مفهوم عرفانی وحدت وجود در اوپانیشاد و مثنوی مورد تطبیق قرار گرفت، در کار تطبیق تلاش به موارد مهم آن اشاره شود، اما هرگز همانندسازی مد نظر نبود بلکه تناسب ها مورد توجه قرار گرفت، این تناسبات آشکار کننده نکات ظریف غیر منتظره ای است. زیرا دو مکتب در مجموع خود بینشی مشابه از موضوعات اصلی متافیزیک دارند.
اراده معطوف به معنا در غزل های حافظ و معنادرمانی ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنادرمانی اصطلاحی است معادل لوگوتراپی (logotherapy) که ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی، نظریه پرداز آن است. وی با پشت سر نهادن تجربه کشنده جنگ جهانی دوّم و خشونت های آن، با ژرف اندیشی درباره انسان و زندگی و چیستی آن، نگاهی دیگرگون به رنج، زندگی، انسان و دیگر عوامل موثر بر این مفاهیم یافت و به این ترتیب، آفریننده مکتب معنادرمانی در روانشناسی شد. حافظ، شاعر غزلسرا و اندیشمند ادب فارسی نیز که پیامدهای خانمان سوز هجوم مغول و روزگار ویرانگری های تیمور لنگ و حاکمان بی ثبات و ستم پیشه را در شیراز دیده بود، در آن شرایط تاریخی در پی دریافتی از معنا و چیستی زندگی، هستی و انسان بوده است. سیر ذهنی وی و تجربه تلخ تاریخی اش، سبب همگونی با ویکتور فرانکل روان پزشک نامدار در مکتب معنادرمانی شده است. در این مقاله، ضمن تبیین چگونگی پیدایش مکتب معنادرمانی و مفهوم آن، همگونی های فکری حافظ و این نظریه را در زمینه های گوناگون و از این قرار نشان داده ایم: رنج و زندگی، کوشش و رنج و پاداش، انسان ساز بودن رنج ها، کارکرد معنادرمانی عشق از نظر حافظ و فرانکل، دین پاسخی برای معنای زندگی، خویشتن پذیری و گذرایی زندگی و فرصت ها.
بازتاب شاهنامه فردوسى در عزلیات شمس مولوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه حکیم فردوسى، کتاب هویت فرهنگى ما ایرانیان با زبان استوار و سخن دلپذیر آنچنان در ادب فارسى ریشه دوانده که گو یى رکن اساسى در تجدید حیات آثار مى باشد. شاهنامه اگر چه داعیه عرفانى بودن ندارد اما در متون مهم عرفانى ما حضورى زنده و پویا دارد. نگاه عرفا همچون شعرا به شاهکار ادبى فردوسى به گونه اى است که تصور یک لحظه جدایى فرهنگ و سنن ایرانى را از دین و مذهب اسلامى به ذهن راه نمى دهد مولوى در بهره گیرى از پهلوانان و اسامى و رسوم شاهنامه جاى ویژه اى را در میان عارفان براى خود بدست آورده است.
بررسی دیالکتیک خدایگان و بندة هگل در مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی و سارداناپولس اثر لرد بایرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی اشعار مدحی عنصری و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخی ، یکی از بزرگترین قصیده سرایان و مدیحه گویان ادب فارسی است . او ملک الشعرای دربار سلطان محمود غزنوی بود و پایه و منزلت وی آنچنان بود که اکثر شعرای آن زمان می بایست به واسطة وی ، قصاید خود را به دربار سلطان محمود معروض دارند . شعر عنصری را در نهایت استحکام و رزانت و متانت دانسته و به خصوص در قصیده و مدیحه سرایی اشعار او را سرمشق شاعران پس از وی پنداشته اند . عنصری با توجّه به آشنایی و اشراف و احاطه بر ادبیات عرب و دواوین شعرای تازی ، بسیاری از مضامین شعری خود را از گویندگان تازی اخذ نموده و در بین شاعران ادب عرب ، بیشترین تأثیر را از متنبی پذیرفته است . این پژوهش بر آن است ، با توجّه به همگونی و همسانی مضامین و تصاویر بسیاری از اشعار عنصری و متنبی ، به برخی از این تصاویر و معانی مشترک در این دو دیوان بپردازد .
میهن دوستی در شعر ملک الشعرای بهار و جمیل صدقی زهاوی
حوزههای تخصصی:
همزمان با انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب مردم عراق علیه عثمانی ها، شاعرانی پا به عرصه ی ادبیات نهادند که وطن خواهی و میهن دوستی یکی از مضمون های مشترک اشعارشان است؛ میهن دوستی این شاعران در قالب موضوعاتی همچون؛ استعمار ستیزی، عدالت خواهی، نفی استبداد، آزادی طلبی و... خود را نشان داد؛ این شاعران، خواهان آزادی و پیشرفت کشورشان بودند و رشد و ترقی وطن خود را در گرو آزادی بیان و اندیشه و گاه آزادی زنان می دیدند. برخی از آنان با پیروی از فرهنگ مغرب زمین، آزادی زنان از حجاب را نوعی گام نهادن در مسیر رشد و پیشرفت تلقی می کردند و در اشعار خود، خواهان تحقّق این خواسته بودند. از جمله ی این شاعران، بهار و زهاوی دو شاعر بنام معاصر ایران و عراق هستند که هر دو در یک دوره ی زمانی می زیستند و با یکدیگر دوستی دیرینه و گفت وگوهای ادبی داشتند، آن دو در روزگاری زندگی می کردند که بسیاری از مسایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دو کشور شبیه به یکدیگر است؛ بهار در عصر خفقان مشروطه و شاهان قاجار و زهاوی در دوران پر اختناق پادشاهان عثمانی زندگی می کرد.
ﺗﺄثیر بابا فغانی بر جریان های شعری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بابا فغانی شیرازی (م.925ق) از شاعران دوران ساز ادبیات فارسی است. طرز تازه او 200 سال شعر فارسی را به انحای گوناگون تحت ﺗﺄثیر خود قرار داده است. شاعران بسیاری در عصر صفوی دیوان او را تتبّع کرده و در زمین غزل های او غزل سروده اند. بررسی دواوین تنها هفت تن از شاعران عصر صفوی؛ یعنی عرفی، نظیری، شانی تکلو، شاپور تهرانی، شفایی، طالب آملی و صاﺋﺐ حاکی از آن است که این شعرا حدود هزار غزل در جواب اشعار بابا سروده اند و این تعداد با بررسی دیوان سایر شعرای این عصر افزایش خواهد یافت. شعر فغانی به عنوان یک نقطه تحوّل در غزل فارسی نیازمند بررسی است. ما در این مقاله دورنمایی از ﺗﺄثیر او بر شاعران عصر صفوی در ایران و شبه قاره ترسیم کرده از دیدگاه ترکیب و انتخاب شعر او را با شاعران پیش و پس از او مورد مقایسه قرار داده ایم.
چشم انداز تاریخی ادبیات تطبیقی
حوزههای تخصصی:
مقایسه تراژدی رستم و سهراب با اودیسه و ادیپوس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با عنوان «مقایسه تراژدی رستم و سهراب با اودیسه و ادیپوس» به انجام رسیده است.روش تحقیق تاریخی- نظری می باشد که برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از متن شاهنامه فرودسی، ایلیاد و اودیسه هومر و ادیپوس سوفوکل و سایر حماسه های جهان به صورت فیش برداری استفاده شده است. محقق در نگارش این تحقیق پس از مطالعه تراژدی های مذکور به مقایسه آنها پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حزن و اندوه ناشی از ارتکاب گناه در تراژدی ادیپوس بیشتر از رستم و سهراب و اودیسه است و مخاطب در تراژدی ادیپوس بیشتر تحت تاثیر کاتارسیس (تزکیه نفس) قرار می گیرد.
زمان در شعر فروغ فرخزاد و نازک الملائکه بررسی تطبیقی دو شعر «بعد از تو» و «افعوان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخزاد و نازک الملائکه، دو شاعر بزرگ و پیشگام در ادبیات معاصر فارسی و عربی هستند. این دو شاعر که در قواعد عروضی شعر نو، تحولی بزرگ ایجاد کرده اند، ویژگی های مشترک زیادی دارند که داشتن نگاه و احساس زنانه در شعر، دارا بودن دیدگاه انتقادی نسبت به مسایل اجتماعی و برجستگی عامل زمان در شعر و نیز داشتن نوعی یاس و بدبینی از آن جمله است. موضوع محوری شعرهای «بعد از تو» از فروغ و «افعوان» از نازک، زمان است و هر کدام از این دو شاعر، از زاویه خاص خود به زمان پرداخته اند.
ریخت شناسی تطبیقی مقامه های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه های فارسی و عربی با وجود فراوانی و تنوع ظاهری، بنیانی همبسته دارند که حاصل ساختار روایی مشترک آن ها است. هدف اصلی این پژوهش، کشف و شناخت این ساختار روایی مشترک است. بدین منظور بر پایة «نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ» به ارزیابی 124 مقامة موجود در کتاب های مقامات بدیع الزمان همدانی، مقامات حریری و مقامات حمیدی پرداختیم و دریافتیم که ساختار روایات مقامه های فارسی و عربی از نظر انواع قهرمان و عملکرد آنان همانند هستند و در 31 «خویشکاری» و هفت حوزة عمل با نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ قابل تطبیق هستند. چنین رویکردی سبب شد، طرح 124 مقامه را در چارچوب الگویی واحد خلاصه کنیم و به این نتیجه برسیم که ساختار روایی این مقامه ها، در واقع اشکال مختلف از یک طرح اولیة بنیادین است که در خلق و ایجاد گونة مقامه مؤثر بوده است.
مقایسه تحلیلی رمانهای ناتورالیستی «نانا» و رئالیستی «باباگوریو»
حوزههای تخصصی:
شباهت ظاهری و دشواری تمایز اصول و قواعد مکاتب ناتورالیسم و رئالیسم، منشأ اشتباهات فراوانی برای منتقدان بوده است. تا آنجا که گاهی آثار ناتورالیستی به عنوان آثار رئالیستی معرفی میشوند. در این مقاله اصول و قواعد مکاتب فوق، در دو اثر برجسته نانای امیل زولا و بابا گوریوی بالزاک، نقد و تحلیل شده است. اشخاص داستانی «نانا» در عین عادی و معمولی بودن، هر یک معرف قشر معینی از جامعهاند و نویسنده ناتورالیست اصراری بر تیپسازی ندارد. ولی در «باباگوریو» با وجود برگزیده شدن قهرمانان از میان افراد جامعه، به آنها برجستگی خاصی (تیپ) بخشیده میشود. انتقاد در آثار ناتورالیستی به مثابه مبارزه با بیماریهایی تلقی میشود که بر وحدت ارگانیک جامعه هجوم میآورد. اما در آثار رئالیستی عمیقترین ریشههای تضادهای اجتماعی عصر کاویده میشود. با وجود اینکه اصول علمی ناتورالیسم پرداختن به هر موضوعی را صرف نظر از طبقه مجاز میداند، موضوع آثار ناتورالیستی بیشتر طبقات متوسط و پایین جامعه را شامل میشود. اما نویسنده رئالیست در آثار خود با وجود به تصویر کشیدن هر دو طبقه بالا و پایین جامعه، بیشتر به واقعیتها و رنجهای مربوط به طبقه کارگر توجه میکند. اکثر رمانهای ناتورالیستی دارای پایانی اندوه بار، نگران کننده و فاجعهآمیز هستند و موجب ناراحتی خواننده میشوند. ولی آثار رئالیستی با وجود اینکه معمولاً پایانی غم انگیز دارند، تا حد آثار ناتورالیستی فاجعهآمیز نیستند.
سعدی و لافونتن
رابطه خدا و هستی از دیدگاه ابن عربی و شمس مغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در عرفان، بیان نسبت و رابطه میان خدا و هستی است؛ این مطلب که در اشعار عرفانی با عبارت های گوناگون بیان شده است، با ظهور ابن عربی و تثبیت مکتب وحدت وجود، رنگ دیگری به خود می گیرد؛ در نگاه ابن عربی و پیروانش، عالم(ماسوی الله) حق مخلوق و حق متجلی است و این ، نزدیک ترین نسبت میان خالق و مخلوق را ترسیم می کند. یکی از کسانی که به پیروی از ابن عربی، بنیان فکری خود را بر پایه وحدت وجود گذاشت، شمس الدین محمد شیرین مغربی، عارف قرن هشتم هجری است؛ او که در جای جای دیوانش هستی را مظهر و مجلای حق می داند، در مواردی عین کلام ابن عربی را جامه شعر پوشانده است. این مقاله، تأثیرپذیری شمس مغربی از ابن عربی را در محورهای وحدت وجود؛ تجلی حق در مظاهر؛ آثار، ویژگی ها و علت تجلی و نسبت و رابطه خداوند و آفرینش بررسی می کند.
فقدان روش پژوهش در مطالعات تطبیقی ادبیات عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هر دانشی، بر اساس موضوع، مسئله، غایت و هدفی که دارد، نیازمند روشی ویژه در عرصه پژوهش است. این روش ویژه سبب می شود که پژوهشگر آسان تر و به شکل عملی تر به هدف پژوهش برسد. نگاهی گذرا به پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران بیانگر این واقعیت است که ویژگی مشترک بیشتر آنها دور بودن از مبانی روشمند پژوهش در عرصه ادبیات تطبیقی است. از این رو، ساختار و نتیجه بیشتر این پژوهش ها نیز غیرعلمی، نادرست و مبهم است. بر اساس یافته های این جستار، چالش های اساسی روش پژوهش در حوزه مطالعات تطبیقی ادبیات عربی و فارسی عبارت اند از: عدم آشنایی با نظریه های جدید، نادیده گرفتن ماهیت بینارشته ای ادبیات تطبیقی، کلی گویی، سطحی نگری و شتاب زدگی، نامشخص بودن هدف پژوهش، و وارد شدن افراد غیرمتخصص به عرصه پژوهش و نظریه پردازی در قلمرو ادبیات تطبیقی. از این رو، بیان اهمیت نظریه و جایگاه روش تحقیق در پژوهش های تطبیقی ادبیات عربی و فارسی و برشمردن چالش های آن هدف اساسی این پژوهش است.
مفهوم تنزیه از دیدگاه غزالی و سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنایی و محمد غزالی دو شخصیت سرنوشت ساز در فرهنگ و ادب این سرزمین هستندکه آثارشان نقطه عطفی در میراث گرانقدر عرفانی ماست. پرسش اصلی این مقاله که بررسی است، دقیقا در نقطه تلاقی آراء آن دو شکل « تنزیه » تطبیقی آراء این دو اندیشمند در مبحث می گیرد. آیا سنایی در برخورد با آثار غزالی اصل را بر اقتباس صرف گذاشته یا برخورد خلاق محدود می شود، اما مقاله « تنزیه » را اساس قرار داده است؟ هر چند بررسی ما فقط به موضوع در عین حال می تواند دورنمایی از طرز مکالمه سنایی با آثار غزالی را پیش چشم خوانندگان ترسیم کند. برای رسیدن به پاسخ، ایده های هر کدام از دو شخصیت فوق را به صورت تطبیقی و در ذیل چند عنوان اصلی بررسی کرده ایم: تنزیه و تشبیه، مساله استوا « تنزیه » درباره مفهوم بر عرش، تاویل آیات و احادیث، نسبت خالق با گناهان انسان و تبیین برخورد خلاقانه سنایی با این موضوعات، از جمله بحثهای محوری این مقاله است.