مطالب مرتبط با کلیدواژه

گاستون باشلار


۱.

شاعرانگی فضا در صد سال تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جغرافیای انسانی گابریل گارسیا مارکز گاستون باشلار فضاهای محرم فضای شاعرانه رمان آمریکای لاتین ادبیات مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۸ تعداد دانلود : ۹۵۳
مقاله حاضر خوانشی موازی و تطبیقی بین رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز و اثری نظری گاستون باشلار با عنوان شاعرانگی فضا است. قدم نخست بررسی تشابه بین اصطلاح «فضای شاعرانه » مارکز و «فضای محرم» باشلار می باشد. زمینه فلسفی این تحقیق‘ یعنی پدیدار شناسی‘ شیوه نگاهی که باشلار برای فضاهای انسانی انتخاب کرده است را روشن می سازد. فضاهای مورد بررسی به جای اینکه شیء باشند پدیده هایی هستند که هویت خود را با تلاقی با آگاهی انسانی کسب می کنند. در بدنه اصلی این مقاله‘ سه فضای اصلی (به عنوان نمونه هایی از فضای محرم)‘ شهر‘ خانه‘ و اشیاء مورد بررسی قرار می گیرند تا عمق شاعرانه زبان رمان روشن گردد. علاوه بر این‘ این نکته که چگونه این فضاها «جغرافیایی انسانی» پدید می آورند که در آن شخصیت ها با فضایی که در آن زندگی می کنند در تعامل و ارتباط عاطفی هستند مورد بحث قرار می گیرد.
۲.

طبیعت و تخیل خلاق در شعر سپهری و سینمای کیارستمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویرسازی بینامتنیت گاستون باشلار شعر سپهری سینمای کیارستمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۸ تعداد دانلود : ۷۷۹
بازتاب طبیعت در آثار شاعران و هنرمندان که غالباً از ناخودآگاه ذهن آنان برخاسته، از وجوه مشترک آثار ادبی و هنری، به ویژه شعر و سینما است که خود بر پیوند بینامتنی آن ها دلالت می کند. در اشعار سهراب سپهری و آثار سینمایی عباس کیارستمی، عناصر طبیعت به صورت نمادهای اسطوره ای جلوه یافته و حتی نام آثارشان با عناصر طبیعی گره خورده است. نگارندگان در این پژوهش تطبیقی کوشیده اند تا با استفاده از نظریة نقد تخیلی گاستون باشلار، به ذهنیت مشترک شاعر و هنرمند در برخورد با عناصر اولیة طبیعت اشاره کنند. در مجموعة اشعار سپهری، با نام هشت کتاب و آثار سینمایی کیارستمی، نیروی خلاق خیال از عناصر چهارگانه و وجوه مختلف آن شکل یافته (گذشته از آتش که نمود چندانی در این آثار ندارد) و از آن طریق، درونیّات شاعر و هنرمند به تصویر کشیده شده است: خاک در بردارندة نقش دوگانة مرگ و معاد است؛ باد می تواند نماد مبدأ الهی و هم دربردارندة مفهوم اضمحلال باشد؛ آب نیروی حیات بخش عالم است و غالباً با گیاه، به ویژه درخت زندگی (کیهانی) که نشان دهندة رمز تعالی است، درآمیخته است. تکرار و تقارنِ تصاویر طبیعت و توصیفات مکرر آب و گیاه در شعر سپهری و فیلم های کیارستمی، بیانگر پیوند بینامتنی و بیناذهنی کهن الگوهای مشترک «خویشتن»، «سفر/ تشرف» و «تکامل» در مجموعة آثار بررسی شده است. طبیعت گرایی در شعر سپهری مبتنی بر گفتمان عارفانه است، اما کیارستمی در سینمای شاعرانة خود با نگاهی فلسفی و انسان شناختی به طبیعت می نگرد.
۳.

تخیل ادبی کهن الگوی آتش در داستان سیاوش از منظر گاستون باشلار

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاوش کهن الگو آتش گاستون باشلار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۶ تعداد دانلود : ۹۸۵
آتش در زمان گذشته نقش مهمی در زندگی اقوام هندواروپایی داشت؛ در زمان زرتشت نمود طهارت و پاکی دانسته شد. این عنصر در مزدیسنا نماد زندگی است. قدرت و نیرومندی، درخشندگی و فسادناپذیری، پاکی و پاک کنندگی، از دیگر عواملی است که توجه بشر را به آتش جلب کرد. گاستون باشلار (1884تا 1962م.) معرفت شناس، فیلسوف، منتقد ادبی و از ساختارگرایان آغازین فرانسوی است که درعین حال که به جهان مادی و مسائل روز می اندیشد، به دنیای شعر و شاعری و خیال پردازی شاعرانه نیز می پردازد. تأکید باشلار بر تحلیل های مربوط به تخیل آتش، یادآور دیدگاه های کارل گوستاویونگ است. در باور وی، آتش عنصری است که می تواند به روشی دوگانه اعتبار یابد که ضد یکدیگرند؛ هم مظهر خیر است و هم نمود شر، در بهشت می درخشد و در دوزخ می سوزد، هم راحت است و هم عذاب. باشلار بر این باور است که هر شاعری به یکی از عناصر چهارگانه توجه دارد و برای بازشناسی شاعران اصیل، باید به میزان نزدیکی و دوری ایشان از این عناصر توجه کرد. در حقیقت هدف نقد ادبی گاستون باشلار، تربیت خواننده، برای بهترخواندن اثر و یافتن همگرایی های علم و روان شناسی و تخیل در ادبیات است؛ به این ترتیب، این مقاله با نگاهی به عنصر آتش در داستان سیاوش به تفسیر و تبیین پنداره های آغازین تخیل انسان از نگاه فردوسی می پردازد.
۴.

نقدی ساختگرایانه بر تقابل های معنایی رمان «گلاب خانم» اثر قاسمعلی فراست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختگرایی گاستون باشلار تحلیل معنا تقابل های دوگانه رمان گلاب خانم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۶ تعداد دانلود : ۹۳۱
انسان از ابتدای تاریخ به ویژگی بنیادین تقابل های دوتایی اعتقاد داشته است. شاید به همین دلیل، نویسندگان رمان، در ساختار روایی داستان هایشان از این امر خواسته یا ناخواسته بهره برده اند. این موضوع، به طور ویژه، مورد توجّه نظریه پردازان ساختگرا واقع گردیده است. یکی از مقولات عمده نقد ساختارگرا، تحلیل محتوا از طریق معنای تقابل های دوگانه است که توسط گاستون باشلار در نقد آثار ادبی، بویژه در روایت وارد شده است. یکی از حوزه های روایت، داستان های مربوط به جنگ است که دغدغه اصلی اش پرداختن به محتواست و خود، حاصل تجربه تنگاتنگ انسان با موضوع تقابل ها است. در نتیجه به نحو فزاینده ای، تحت تأثیر این روش نقد ساختگرا قرار گرفته است. نقد ساختگرایانه کمک می کند تا این گونه آثار که در بافت متنی خود، محتوا و دلالت های معنایی گسترده ای را پنهان ساخته اند، به خوبی تحلیل شوند. رمان «گلاب خانم» اثر قاسمعلی فراست نمونه ای از رمان های جنگ است که در ساختار روایی خود از این مقوله بهره برده و به همین دلیل، گزینه تحلیل و نقد این مقاله است؛ از این رو، ابتدا مبانی نظری مرتبط با موضوع تبیین می گردد، سپس ضمن واکاوی نمونه های متنی، تقابل های محتوایی مستخرج از بافت داستان، به کمک عناصر روایت تحلیل می شود.
۵.

تحلیل ادبی و هنری رؤیا در متن و نگاره داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رؤیا نقد تخیلی گاستون باشلار توس سیاوش نگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
گاستون باشلار معرفت شناس، فیلسوف منتقد و از ساختارگرایان نخست فرانسه، شیوه نقدی تازه را بر پایه تحلیل و تفسیر تصاویر ادبی و هنری پایه گذاری کرد. باشلار که مبنای نقد خویش را بر پایه عناصر چهارگانه قرار داده بود، برای تخیل مادی شاعر و رابطه آن با ضمیر ناخودآگاه و مسائل پدیدار شناسی نقشی گسترده قائل بود. از دیدگاه معرفت شناسانه وی، خیال و رؤیای شاعرانه به واسطه عناصر چهرگانه و در قالب کهن الگوهای اسطوره ای با دلالت های آشکار و پنهان جلوه مادی می یابند و برای پذیرش نقش ادبی و برانگیختن احساسات مخاطب با تصاویری دوگانه جلوه می نمایند که تحلیل تخیل مادی و تفسیر این دوگانگی ها، سبب گشودن عقده متن می شود. داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» یکی از ده ها روایت رؤیا در شاهنامه است که در یکی از نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی به عنوان نمونه بی بدیلی از به تصویر کشیده شدن عالم رؤیا و خیال شاعر در نقاشی ایرانی نمود یافته است. این مقاله کوششی در جهت بازنمایی پیوند دیرینه ادبیات و هنر به ویژه نگارگری از دریچه تخیل مادی با روی کردی بر آرای باشلار در باب تخیل مادی شاعر در شعر و تطابق آن ها با نگاره است تا آشکار نماید که عناصر چهارگانه در تخیل فردوسی در این داستان چه جای گاهی داشته و چگونه در قالب کلمات و تصویرسازی ها نمود پیدا کرده و تا چه اندازه با نقد تخیلی باشلاری در شعر و نگاره قابل تطبیق است. به استناد موارد یافت شده می توان گفت شاعر و نگارگر از تخیل مادی و دوگانگی دیالکتیکی مورد نظر باشلار در خلق اثر خود بهره مند گردیده اند.
۶.

جستجوی انگاره خانه در آثار «سهراب سپهری» بر مبنای پدیدارشناسی تخیل «گاستون باشلار»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگاره ی خانه سهراب سپهری گاستون باشلار هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۴۳۹
«خانه» یکی از مؤلفه های اصلی در تخیّل ادبی است که انگاره های متفاوتی را صورت بندی می کند. در انگاره ی خانه، مفاهیمی چون هویت یابی، دلبستگی، فضائیت وجود (به تعبیر هایدگر)، مکان کاوی روان (به تعبیر باشلار)، انسجام کالبد روان شناختی (از دیدگاه شولتز)، انگاره ی ماندلا یا تمرکز روان ناخودآگاه از جنبه ی روان شناختی یونگ و مانند آن، دیده می شود. خانه ی زادگاه مهم ترین انگاره ای است که در اشعار و آثار ادبی منثور می توان یافت. انگاره ی خانه که سرشار از رمانس، با تمام ویژگی های آن است، بی شک نزد هر شاعری دارای ویژگی هایی خاص، مطابق با رویکرد آن شاعر به جهان و هستی است و سبک شناسی این انگاره می تواند رویکردی مناسب برای شناخت جهان درونی و ذهنی شاعر باشد. مقاله<sub> </sub>ی حاضر به سبک شناسی انگاره ی خانه در هشت کتاب سهراب سپهری می پردازد و با بخش بندی آن به سه دوره ی متفاوت و متمایز، رویکرد سپهری را به مفهوم خانه، از ابتدا تا انتهای دوره ی شاعری در مجموعه ی هشت کتاب و همچنین کتاب ناتمام اطاق آبی بررسی می کند. از بررسی این سه دوره می توان دریافت که چگونه مفهوم خانه، در سه ایماژ متفاوت، در تخیّل ناخودآگاه سپهری شکل گرفته است و چگونه یک ایماژ مشخص – در اینجا خانه – در محور جانشینی تخیّل، به تصویری دیگر، دگردیسی می یابد. «خانه» یکی از مؤلفه های اصلی در تخیّل ادبی است که انگاره های متفاوتی را صورت بندی می کند. در انگاره ی خانه، مفاهیمی چون هویت یابی، دلبستگی، فضائیت وجود (به تعبیر هایدگر)، مکان کاوی روان (به تعبیر باشلار)، انسجام کالبد روان شناختی (از دیدگاه شولتز)، انگاره ی ماندلا یا تمرکز روان ناخودآگاه از جنبه ی روان شناختی یونگ و مانند آن، دیده می شود. خانه ی زادگاه مهم ترین انگاره ای است که در اشعار و آثار ادبی منثور می توان یافت. انگاره ی خانه که سرشار از رمانس، با تمام ویژگی های آن است، بی شک نزد هر شاعری دارای ویژگی هایی خاص، مطابق با رویکرد آن شاعر به جهان و هستی است و سبک شناسی این انگاره می تواند رویکردی مناسب برای شناخت جهان درونی و ذهنی شاعر باشد. مقاله<sub> </sub>ی حاضر به سبک شناسی انگاره ی خانه در هشت کتاب سهراب سپهری می پردازد و با بخش بندی آن به سه دوره ی متفاوت و متمایز، رویکرد سپهری را به مفهوم خانه، از ابتدا تا انتهای دوره ی شاعری در مجموعه ی هشت کتاب و همچنین کتاب ناتمام اطاق آبی بررسی می کند. از بررسی این سه دوره می توان دریافت که چگونه مفهوم خانه، در سه ایماژ متفاوت، در تخیّل ناخودآگاه سپهری شکل گرفته است و چگونه یک ایماژ مشخص – در اینجا خانه – در محور جانشینی تخیّل، به تصویری دیگر، دگردیسی می یابد. واژه های کلیدی: انگاره ی خانه، سهراب سپهری، گاستون باشلار، هویت.  
۷.

خوانش معناشناسانه کارکرد عناصر چهارگانه داستان قرآنی موسی(ع) و فرعون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژگان کلیدی: عناصر چهارگانه گاستون باشلار داستان موسی (ع) و فرعون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۱۲
عناصر چهارگانه در میان اساطیر و باورهای کهن بشر جایگاهی ویژه داشته و آرای فیلسوفان، طبیبان و عارفان زیادی را به خود اختصاص داده است. در ادبیات نیز این عناصر آشکار بوده است. باشلار تخیلات مادی بشر را بر اساس عناصر آب، آتش، خاک و باد طبقه بندی می کند و معتقد است برای بازشناسی شاعران اصیل، باید به میزان نزدیکی و دوری آن ها از این عناصر توجه کرد. از نظر او اثر هنری پویایی خود را از عمق ارتباط با عناصر چهارگانه می گیرد که این عناصر به شکل گسترده و هنری در سوره قصص آشکار است. مربع معنایی با فشرده کردن فرایند کلامی، نقطه مرکزی و قلب گفتمان را نشانه می رود. فرایند پویای کلام را به تصویر می کشد و بر ارتباط مقوله ای استوار است. هدف این مقاله یافتن تأثیر عناصر چهارگانه بر فرایند تحول معنایی است تا اثر آن ها را در لایه انتزاعی و پنهان متن کشف کند. بدین ترتیب، نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند با استفاده از رویکرد مربع معناشناسی گرمس و نظرات باشلار کارکرد این عناصر طبیعی را در سوره قصص با محوریت داستان حضرت موسی(ع) و فرعون بررسی کنند و تضادهای موجود در محور حرکتی دو کنشگر اصلی داستان را بر اساس مربع معناشناسی گرمس تحلیل کنند. نتایج مقاله نشان می دهد، عناصر چهارگانه، همگونی زیادی با جامعه هدف نبوت حضرت موسی(ع) (جامعه مصر) دارند. آب، آغازگر نجات بخشی بشر است. آتش، نشانه تغییر و تولدی دوباره است. بسامد عنصر خاک پر رنگ تر از بقیه عناصر است. هممچنین، در محور معنایی رسالت و هدایت، عناصر چهارگانه محور ارتباطی تقابل تناقضی را شکل می دهند.
۸.

بررسی جلوه های خیال در آثار سالوادور دالی با رویکرد نقد تخیلی گاستون باشلار

تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۰۸
تخیل به گواه بسیاری از تئوریسین های تاریخ هنر عنصرِ بنیادین خلق آثار هنری است. گاستون باشلار از جمله تئوریسین هایی است که باور دارد تصاویر اساسی حیات، یعنی تصاویری که تخیلِ زندگی بدون آنها امکان پذیر نمی باشد، تصاویری وابسته و هم بسته به عناصر چهارگانه ی هوا، خاک، آب و آتش در جهان می باشند که از ابتدا تا به امروز هموار ضامن ارزش های هستی شناسانه و حیاتی بوده اند. سالوادور دالی (1904-1989)، نقاش اسپانیایی، به عنوان یکی از برجسته ترین هنرمندان سورئالیست قرن بیستم است که عمدتاً به خاطر خلق تصاویری گیرا و خیالی در آثار خویش شناخته می شود. در این پژوهش تلاش می شود به آفرینش و بازنمایی جلوه های خیال در آثار سالوادور دالی پرداخته شود؛ بنابراین نگارنده در این تحقیق می کوشد تا با تحلیل پنج اثر شاخص سالوادور دالی به نام های دو هارکلین (1942)، تلویزیون، ارتباطات، هفت هنر پرجنب وجوش (1947)، ورزشکار کیهانی (1968)، هارمونی کُرات (1978) و نبرد در ابرها (1979) بر مبنای رویکرد نقد تخیلی گاستون باشلار به این نتیجه دست یابد که عناصر چهارگانه ی جهان به منزله ی بنیان خیال در هستیِ سوژه های انسانی به حساب می آیند.
۹.

بررسی جلوه های خیال در آثار سالوادور دالی با رویکرد نقد تخیلی گاستون باشلار

کلیدواژه‌ها: خیال نقد تخیلی سورئالیسم گاستون باشلار سالوادور دالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۵۷
تخیل به گواه بسیاری از تئوریسین های تاریخ هنر عنصرِ بنیادین خلق آثار هنری است. گاستون باشلار از جمله تئوریسین هایی است که باور دارد تصاویر اساسی حیات، یعنی تصاویری که تخیلِ زندگی بدون آنها امکان پذیر نمی باشد، تصاویری وابسته و هم بسته به عناصر چهارگانه ی هوا، خاک، آب و آتش در جهان می باشند که از ابتدا تا به امروز هموار ضامن ارزش های هستی شناسانه و حیاتی بوده اند. سالوادور دالی (1904-1989)، نقاش اسپانیایی، به عنوان یکی از برجسته ترین هنرمندان سورئالیست قرن بیستم است که عمدتاً به خاطر خلق تصاویری گیرا و خیالی در آثار خویش شناخته می شود. در این پژوهش تلاش می شود به آفرینش و بازنمایی جلوه های خیال در آثار سالوادور دالی پرداخته شود؛ بنابراین نگارنده در این تحقیق می کوشد تا با تحلیل پنج اثر شاخص سالوادور دالی به نام های دو هارکلین (1942)، تلویزیون، ارتباطات، هفت هنر پرجنب وجوش (1947)، ورزشکار کیهانی (1968)، هارمونی کُرات (1978) و نبرد در ابرها (1979) بر مبنای رویکرد نقد تخیلی گاستون باشلار به این نتیجه دست یابد که عناصر چهارگانه ی جهان به منزله ی بنیان خیال در هستیِ سوژه های انسانی به حساب می آیند.
۱۰.

ارائه مدل مفهومی مطلوبیت سکونتگاه از طریق تحلیل دیدگاه پدیدارشناسان (نمونه موردی: چند مجتمع مسکونی در تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطلوبیت سکونتگاه پدیدارشناسی موریس مرلوپونتی گاستون باشلار کریستین نوربرگ- شولتز تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۴۲
پژوهش حاضر با توجه به جایگاه و اهمیت واژگان معماری همچون (مکان)، بصورت اعم در مباحث فلسفی، ومفهوم (سکونت) در رویکرد پدیدارشناسی، به عنوان زیرمجموعه ای از آن، بصورت اخص تدوین گردیده است. امکان استخراج فرآیند نیل به رضایتمندی، بصورت مدلی مفهومی، از اندیشه پدیدارشناسان منتخب (مرلوپونتی، باشلار و شولتز)، پرسشی است که پژوهش بر اساس آن شکل گرفته است. مقاله درپی آن است که در ابتدا جوهره و اصالت سکونت را، مورد بررسی قرار داده و سپس با ارائه تعاریفی از مطلوبیت تشابهات و قرابت مابین این مفاهیم را بیابد. در این مسیر از روش تحقیق آمیخته (کمی و کیفی) و روش استدلال منطقی بهره برده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری، ساکنان مجتمع های مسکونی تبریز بوده اند. برای تایید همبستگی از لیزرل (تحلیل چند متغیره) بهره برده شده است. کلید واژگان بدست آمده در سوالات مطرح و میزان تاثیر، ازطریق قضاوت معناداری انجام گرفته است. دیدگاه هر یک از اندیشمندان دربخش خود بصورت دیاگرام ارائه گردیده است و در نهایت پس از نتیجه گیری از مباحث و ارائه نتایج تحلیل ، دیاگرام تجمیعی بصورت مدل مفهومی مطلوبیت سکونتگاه ارائه گردیده است. مطالعه نشان داد که، ارتباط معنی داری بین ادراکات حسی، آگاهی مفهومی، این همانی با طبیعت و مطلوبیت سکونتگاه وجود دارد.