فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتقای عملکرد یکی از چالشهای سازمانهای بخش خصوصی ،دولتی و عمومی است . یکی از رویکردهای استراتژیک سازمانها برای نیل به عملکرد بالا و دستیابی به موفقیت های چشم گیر ،کارآفرینی سازمانی است . در این مقاله ، سازمانهای کارآفرین معرفی می شوند ودلایل انتخاب رویکرد کارآفرینی توسط سازمانهای خصوصی و دولتی بیان می شود. انتخاب یک رویکرد زمانی برای سازمان اثربخش است که بتواند نتایج آن را ارزیابی کند و با مدیریت صحیح،هدفهای سازمانی را تامین نماید . معرفی معیارهای ارزیابی عملکرد کارآفرینی سازمانی و ابزار مدیریت استراتژیک کارآفرینی بحث های بعدی مقاله است . معرفی مدل مدیریت وارزیابی عملکرد کارآفرینی جمع بندی مطالب این مقاله است .
تدوین الگوی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی زیربخش گلخانه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشک یکی از اصلیترین ارکان اقتصاد ملی ایران بخش کشاورزی بوده و تامین 75 درصد نیازهای غذایی جامعه، 25 درصد از تولید ناخالص داخلی، 23 درصد سطح اشتغال و میزان درخور توجهی از صادرات غیر نفتی مربوط به این بخش است. بر این اساس در برنامهی چهارم توسعهی کشور، بر تحقق رشد سالیانهی 6.5 درصدی در بخش کشاورزی؛ تامین و امنیت غذایی، خودکفایی در تولید محصولات اساسی، توسعهی صادرات محصولات کشاورزی و حفاظت از منابع طبیعی تاکید شده است. برای ارتقای جایگاه این بخش نهادی کردن کارآفرینی میتواند پایداری رشد کشور را رقم بزند. از این رو، هدف غایی این پژوهش ارایهی الگویی برای نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی بوده و سوال اصلی این پژوهش این است که چگونه کارآفرینی در بخش کشاورزی در کشور نهادی میشود؟ باید گفت که یک عمل نهادی شده دارای سه ویژگی استمرار، فراگیری و واقعیت اجتماعی شدن است. بنابراین، نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی، ایجاد شرایط مطلوب و مساعد برای استمرار بخشیدن، فراگیر کردن و تبدیل شدن کارآفرینی به یک واقعیت اجتماعی در قلمرو کشاورزی بوده و این پژوهش از نظر هدف پژوهش بنیادی و نتایج آن رهنمودهای کاربردی متعددی دارد. این پژوهش در 3 مرحلهی (1) طراحی الگوی فعلی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی، (2) آزمون الگو و (3) فاز ارایهی الگوی مطلوب نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی استوار است.
ویژگیهای شخصیتی مؤثر بر قصد کارآفرینانه اجتماعی در کارآفرینان اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور کارآفرینان اجتماعی به ارزشهای نهایی چون عدالت اجتماعی، تساوی حقوق، پایداری و حل مشکلات اجتماعی نشان می دهد که ویژگیهای شخصیتی در رفتار و عملکرد آنان نقشی مهم دارد. این مطالعه با استفاده از روش تحقیق کمّی از نوع معادلات ساختاری در جامعه آماری کارآفرینان برتر ملی به شناسایی تأثیر چهار ویژگی شخصیتی «برونگرایی»، «وظیفه گرایی»، «تجربه گرایی» و «نبود ثبات عاطفی» بر قصد کارآفرینانه اجتماعی پرداخته است. نتایج مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS نشان می دهد که «وظیفه گرایی» دارای تأثیر مثبت و «نبود ثبات عاطفی» دارای تأثیر منفی بر قصد کارآفرینانه اجتماعی است.
فرهنگ و کارآمدی
نقش دانش سابق کارآفرین بر تشخیص فرصت کارآفرینانه
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی، عامل اصلی نوآوری و توسعه اقتصادی کشورها شناخته شده است. هر چند تعریف عمومی از کارآفرینی وجود ندارد، اما بسیاری از تعاریف کارآفرینی اخیراً بر تشخیص فرصت به عنوان مهم ترین گام در فرایند کارآفرینی تمرکز کرده اند. مطالعات متعددی در خصوص عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت کارآفرینی شناسایی شده که در میان این عوامل، نقش دانش سابق کار آفرین از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و در بیشتر تحقیقات نظری و تجربی از آن حمایت شده است. هدف این مقاله، مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در این موضوع را مورد بررسی قرار می دهد. روش انجام پژوهش تحلیل اسنادی بوده است. یافته: برخی از پژوهشها به نقش مستقیم دانش سابق کارآفرین بر روی تشخیص فرصت اشاره کرده اند، اما مطالعات جدیدتر بر اساس دیدگاه شناختی معتقدند که دانش سابق با تقویت ساختارشناختی کار آفرین، در جذب اطلاعات جدید و در نتیجه، شناخت فرصت به او کمک می کند. از طرف دیگر، نقش فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، ترویجی و مشاوره ای دانشگاهها را در ایجاد و توسعه دانش کارآفرینان به منظور ارتقای قابلیت تشخیص فرصتهای کارآفرینانه بررسی می کند.
تحقق امنیت اجتماعی در بستر کارآفرینی
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگیهای کارآفرینی و اثربخشی مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزی که با تغییرات و تحولات سریع بین المللی همراه شده و فرآیند از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی در اولویت قرارگرفته است، از کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی یاد میشود که میتواند در رشد اقتصادی کشورها، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماعی نقش مهمی ایفا نماید. این پژوهش به بررسی و یژگیهای کارآفرینی و اثربخشی مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی می پردازد.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر روش پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه و نمونه آماری این پژوهش شامل چهار گروه: اساتید، معاونین و مدیران، کارکنان و دانشجویان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی می باشند که از طریق نمونه گیری طبقه ای- تصادفی 747 نفرانتخاب گردیدند.
یافته ها: با توجه به نتایج حاصل از آزمون فریدمن از میان شش مولفه اصلی کارآفرینی در مدیران نمونه مورد پژوهش به ترتیب مولفه های نیاز به توفیق، نیاز به استقلال، گرایش به خلاقیت، برخورداری از مرکز کنترل درونی، تحمل ابهام و خطرپذیری در رتبه اول تا ششم قرار داشتند. به عبارت دیگر مولفه نیاز به توفیق در حد عالی و مولفه خطرپذیری در حد ضعیف در مدیران مورد پژوهش قرار داشته است.
نتیجه گیری: از سوی دیگر با توجه به آزمون فریدمن اساتید، کارکنان و دانشجویان در پاسخ به سوالات تعیین سطح اثربخشی مدیران: خدمات رایانه ای و ابتکارات و تفکرات مثبت در رتبه اول و دوم و مولفه انطباق هدفهای شخصی افراد با اهداف دانشگاه از مولفه های اصلی اثربخشی در رتبه آخر قرار دارد.
کارآفرینی بین المللی و سرعت جهانی سازی آن
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل موثر بر تصمیم به خروج سرمایه گذاران مخاطره پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخصص سرمایه گذاران مخاطره پذیر در تامین مالی بنگاه های نوپا و با ریسک بالا، اما نوآور و کارآفرینانه است. آن ها در شرکت های نوپای دارای پتانسیل رشد بالا سرمایه گذاری می کنند و پس از تحقق ارزش افروده موردنظر، سرمایه خود را به همراه سود حاصل از شرکت سرمایه پذیر خارج و در طرح پرسود، اما ریسک آمیز و کارآفرینانه دیگری سرمایه گذاری می کنند. این تحقیق کاربردی و نتیجه گرا بوده و در آن از ترکیبی از روش های کیفی استفاده شده است. محققین بر مبنای مرور کتابخانه ای تحقیقات پیشین "فهرست پایه شاخص ها" را پی ریزی کردند. این فهرست از طریق "مصاحبه ساختاریافته" با تیمی از نخبگان ایرانی موضوع (تیم مرجع) تصحیح و "فهرست دور اول دلفی" حاصل شد. سپس از طریق اجرای 3 "دور دلفی" و با همکاری 10 نفر از کارشناسان اجرایی و خبرگان علمی موضوع در ایران (گروه داوران) فهرست نهایی شاخص ها با 14 شاخص تصحیح و تکمیل شد. از شاخص های نهایی 5 مورد به عملکرد شرکت سرمایه پذیر، 4 مورد به سرمایه گذار، 3 مورد به عوامل محیطی و 2 مورد به کارآفرین (ان) مرتبط است. داوران در دورهای اول تا سوم به ترتیب با امتیازات 5، 34، 65 و 71 درصد فهرست شاخص ها را مورد تایید قرار دادند که نصاب حاصل در دور سوم برای تحقق هم گرایی موردنظر در داوران، تایید نتایج و خاتمه تحقیقات دلفی معتبر است. نتایج این تحقیق نشان گر آن است که در نظر گرفتن ترکیبی از این شاخ ها در هنگام اتخاذ تصمیم به خروج ضروری است. به ویژه، عدم توجه به عوامل مربوط به کارآفرینان، چالش های جدی در مدیریت فرآیند خروج را موجب می شود. این تحقیق، زمینه ای پژوهشی برای شناسایی عوامل موثر بر تصمیم گیری در سایر فرآیندهای کاری سرمایه گذاران مخاطره پذیر فراهم آورده است.
تبیین مولفه های توسعه کسب و کارهای کشاورزی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، توسعه کسب و کارهای کشاورزی یک راهبرد عمده برای پیش برد کارآفرینی کشاورزی به شمار می رود. برنامه ریزی راهبردی برای تسهیل کارآفرینی کشاورزی، توجه به سازه های مرتبط با کسب و کارهای کشاورزی مانند یک سیستم پیچیده، متغیرهای زمینه ای و پویایی های مرتبط را نیاز دارد. این تحقیق کیفی با هدف شناسایی سازه ها و عوامل تاثیرگذار بر توسعه کسب و کارهای کشاورزی در استان گلستان به انجام رسیده است. اطلاعات موردنیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از کارآفرینان و مدیران کسب و کارهای کشاورزی (n=34) به دست آمده است. با استفاده از فرآیند کدگذاری مرسوم در تئوری بنیانی، متن برگرفته از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل در یک ساختار ماتریسی، شامل کدهای باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. بر اساس کدهای طبقه بندی شده موضوعی، سازه ها و سازه های عمده تاثیر بر توسعه کسب و کارهای کشاورزی عبارتند از: ابعاد فردی (انگیزه مندی و هدف مندی اقتصادی، اجتماعی و حرفه ای، قابلیت ها و توانمندی های فردی)؛ ابعاد کسب و کار (تامین و بهره برداری بهره ورانه و مدیریت منابع تولید، توسعه منابع انسانی، ارتباطات و پیوندها، مدیریت بازار، مدیریت کسب و کار و کارکردهای حرفه ای در زمینه کسب و کار)؛ یادگیری و حرفه آموزی در زمینه کسب و کار؛ فضای حمایتی (نهادی، خانواده و معنوی)؛ محیط؛ زیرساخت و فضای کسب و کار (محیط طبیعی، محیط کلان اقتصادی، اجتماعی و نهادی کسب و کارهای کشاورزی). بر پایه مفهوم پردازی سیستمی، سازه ها و عوامل برشمرده شده به هم پیوند زده شده و در نتیجه، "نظام توسعه کارآفرینانه کسب و کارهای کشاورزی" ترسیم شده است.
بررسی اقتصادی زمینه های ایجاد کسب و کار در صنعت گل و گیاهان زینتی (مطالعه موردی استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به طور کلی سه بعد مورد توجه است: نوع گل، مسقف یا غیر مسقف بودن سیستم کشت و ملکی یا اجاره ای بودن زمین کشت گل. در یافته های تحقیق بر توجیه اقتصادی کشت گل های زیر در مناطقی از استان قم تاکید شده است: گل رز به صورت مسقف بدون احتساب هزینه اجاره، گل مریم و میخک غیر مسقف بدون احتساب هزینه اجاره زمین، گل رز مسقف با احتساب هزینه اجاره زمین، گل داودی مسقف بدون احتساب هزینه اجاره زمین، گل مریم و میخک غیر مسقف با احتساب هزینه اجاره، گل داودی مسقف با احتساب هزینه اجاره، گل رز غیر مسقف بدون احتساب هزینه اجاره، گل باغچه ای و پتوس (گل آپارتمانی) مسقف بدون احتساب هزینه اجاره لحاظ شده اند.
سیر تکامل کارآفرینی مفهوم، دیدگاهها، فرایند و آموزش
حوزههای تخصصی:
روش شناسی تغییر مدل کسب و کار بر اثر ورود فناوری موبایل به سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی روش شناسی مناسب برای تغییر مدل کسب و کار در سازمان متاثر از به کارگیری فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی مانند فناوری موبایل انجام شده است. در این راستا پس از مطالعه و بررسی ادبیات موضوعی مرتبط با مدل کسب و کار، تغییر فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر سازمان ها و مطالعه های انجام شده در خصوص تغییر مدل کسب و کار و به کارگیری فناوری موبایل در سازمان، چارچوب نظری پژوهش طرح ریزی شده است. سپس روش شناسی پیشنهادی برای تغییر مدل کسب و کار، در مراحل آتی از طریق نظرسنجی از خبرگان و هم چنین با استفاده از رویکرد سیستم های پویا، شبیه سازی مدل کسب و کار و تدوین سناریوهای متعدد برای ارزیابی اهمیت و ضرورت انجام مراحل روش شناسی پیشنهادی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه ی این مطالعه، طراحی روش شناسی تغییر در قالب پنج مرحله و سی وهفت فعالیت، همراه با خروجی های مورد انتظار از هر فعالیت است.
نوآوری اداری و تکنیکی در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مدیران آموزش عالی با مشکلاتی نظیر فشارهای مالی، تغییرات سریع محیطی، رقابت با سایر مراکز آموزش عالی برای دستیابی به رتبه علمی و پژوهشی بالاتر، جذب دانشجویان مستعدتر و اعطای استقلال بیشتر به اعضای هیات علمی روبرو هستند و برای غلبه بر این مشکلات می توانند از نوآوری در برنامه های درسی، ارایه خدمات پشتیبانی و فرایند یاددهی- یادگیری کمک بگیرند. این مقاله درصدد بررسی نوآوری اداری و تکنیکی در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی بوده است.روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی استان (1830 نفر) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 480 نفر در سال 1389 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه استاندارد Hongming و همکاران بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریبCronbach’s alpha (r=0.92)تاییدگردید.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.یافته ها: میانگین نمرات نوآوری اداری و نوآوری تکنیکی در دانشگاه های دولتی استان، کمتر از سطح متوسط بود و فواصل اطمینان نشان داد که به احتمال 99 درصد میانگین نمرات نوآوری اداری بین 4.17 و 4.5، نوآوری تکنیکی بین 4.47 و 4.8 و نوآوری سازمانی بین 4.3 و 4.6 بوده است. از طرفی بین میانگین انواع نوآوری سازمانی در دانشگاه ها بر حسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی داری مشاهده شد، به طوری که نوآوری اداری در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بیشتر از سایر دانشگاه های دولتی استان و نیز این نوع نوآوری در اعضای هیات علمی با سابقه کار 1 تا 10 سال بیشتر از 11 تا 20 سال بوده است.از طرفی نوآوری تکنیکی دانشگاه صنعتی بیشتر از سایر دانشگاه های دولتی استان بود. این نوع نوآوری در اعضای هیات علمی با مرتبه دانشیاری کمتر از سایر اعضا بود و نیز نوآوری تکنیکی در اعضای هیات علمی با سابقه کار 1 تا 10 سال بیشتر از 11 تا 20 سال بوده است.نتیجه گیری: دانشگاه ها باید به گونه ای مدیریت و رهبری شوند که نوآوری به عنوان یک فرهنگ و بخش طبیعی فعالیت های روزانه درآید و به عنوان دانش افزوده برای همه اعضای هیات علمی و دانشکده مطرح شود. توانایی تسریع در انتشار و تبدیل این دانش به سرمایه که محرکی برای بهبود آموزشی می باشد، امری ضروری است.
الگوی کارآفرینی اجتماعی در سامان دهی کودکان خیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اقدام های اثرگذار برای رفع معضلات اجتماعی و از جمله کودکان خیابانی، بهکارگیری فعالیت های کارآفرینانهی اجتماعی در جامعه است. برای اینکه بتوان زمینهی کارآفرینی اجتماعی را در جامعه ایجاد کرد و سپس بر مبنای آن به حل این معضل اجتماعی پرداخت، نیاز به الگویی در این زمینه در کشور است. از این رو هدف این پژوهش که با روش تحقیق کیفی، نظریهی مبنایی یا نظریهی برخاسته از داده ها (GT) انجام شده است، تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی برای سامان دهی کودکان خیابانی در ایران میباشد. به این منظور با 22 نفر از اطلاع رسانان کلیدی مصاحبه اکتشافی انجام شد. نمونه گیری هدفمند و بر مبنای ""اشباع نظری"" بود. تجزیه و تحلیل داده ها براساس کدگزاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در مجموع از مصاحبه ها 552 گزارهی مفهومی اولیه در مرحلهی کدگزاری باز و 114 گزارهی مقوله ای در مرحلهی کدگزاری محوری، به دست آمد و در نهایت در مرحلهی کدگزاری انتخابی، قضایایی که روابط تعمیمیافته میان مقولات را منعکس میکنند، وضوح کافی پیدا کردند و الگوی GT نمایان شد. بر اساس الگو، پدیدهی اصلی؛ مسئولیت گمشده در قبال کودکان خیابانی است.
بررسی الگویی برای تعیین ساختار سرمایه در کسب و کارهای خانوادگی (مطالعه موردی: صنعت نساجی و نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعداد محدودی از مطالعات ساختار سرمایه در مورد شرکت های کوچک و متوسط (SME) انجام شده است. تحقیقات اخیر در مورد کسب و کارهای خانوادگی نشان می دهند که فرآیندهای تصمیم گیری در مورد ساختار سرمایه، تحت تاثیر گرایش مالکان در به کارگیری بدهی به عنوان شکلی از تامین مالی است. عوامل دیگری همچون فرهنگ، ویژگی های کارآفرینانه، تجربه های پیشین کارآفرین در زمینه ساختار سرمایه نیز بر تصمیمات تامین مالی تاثیر می گذارند. این مطالعه با کمک پژوهش انجام شده توسط کلادیو و همکاران (2000) قصد دارد الگویی را برای تامین مالی کسب و کارهای خانوادگی ایران ارایه دهد. این پژوهش کسب و کارهای خانوادگی در دو صنعت نساجی و شرکت های پیمانکاری صنعت نفت در استان تهران را بررسی کرده است. در صنعت نساجی حدود 78 شرکت خانوادگی و در صنعت نفت 80 شرکت خانوادگی شناسایی و در نهایت یک نمونه 88 تایی از دو صنعت به عنوان نمونه آماری بررسی شد. یافته های تحقیق نشان می دهند که اندازه شرکت، کنترل کسب و کار خانوادگی، برنامه و اهداف کسب و کار به طور معناداری با بدهی شرکت دارای ارتباط است.