مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
کارآفرینی کشاورزی
حوزههای تخصصی:
امروزه، توسعه کسب و کارهای کشاورزی یک راهبرد عمده برای پیش برد کارآفرینی کشاورزی به شمار می رود. برنامه ریزی راهبردی برای تسهیل کارآفرینی کشاورزی، توجه به سازه های مرتبط با کسب و کارهای کشاورزی مانند یک سیستم پیچیده، متغیرهای زمینه ای و پویایی های مرتبط را نیاز دارد. این تحقیق کیفی با هدف شناسایی سازه ها و عوامل تاثیرگذار بر توسعه کسب و کارهای کشاورزی در استان گلستان به انجام رسیده است. اطلاعات موردنیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از کارآفرینان و مدیران کسب و کارهای کشاورزی (n=34) به دست آمده است. با استفاده از فرآیند کدگذاری مرسوم در تئوری بنیانی، متن برگرفته از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل در یک ساختار ماتریسی، شامل کدهای باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. بر اساس کدهای طبقه بندی شده موضوعی، سازه ها و سازه های عمده تاثیر بر توسعه کسب و کارهای کشاورزی عبارتند از: ابعاد فردی (انگیزه مندی و هدف مندی اقتصادی، اجتماعی و حرفه ای، قابلیت ها و توانمندی های فردی)؛ ابعاد کسب و کار (تامین و بهره برداری بهره ورانه و مدیریت منابع تولید، توسعه منابع انسانی، ارتباطات و پیوندها، مدیریت بازار، مدیریت کسب و کار و کارکردهای حرفه ای در زمینه کسب و کار)؛ یادگیری و حرفه آموزی در زمینه کسب و کار؛ فضای حمایتی (نهادی، خانواده و معنوی)؛ محیط؛ زیرساخت و فضای کسب و کار (محیط طبیعی، محیط کلان اقتصادی، اجتماعی و نهادی کسب و کارهای کشاورزی). بر پایه مفهوم پردازی سیستمی، سازه ها و عوامل برشمرده شده به هم پیوند زده شده و در نتیجه، "نظام توسعه کارآفرینانه کسب و کارهای کشاورزی" ترسیم شده است.
تدوین الگوی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی زیربخش گلخانه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشک یکی از اصلیترین ارکان اقتصاد ملی ایران بخش کشاورزی بوده و تامین 75 درصد نیازهای غذایی جامعه، 25 درصد از تولید ناخالص داخلی، 23 درصد سطح اشتغال و میزان درخور توجهی از صادرات غیر نفتی مربوط به این بخش است. بر این اساس در برنامهی چهارم توسعهی کشور، بر تحقق رشد سالیانهی 6.5 درصدی در بخش کشاورزی؛ تامین و امنیت غذایی، خودکفایی در تولید محصولات اساسی، توسعهی صادرات محصولات کشاورزی و حفاظت از منابع طبیعی تاکید شده است. برای ارتقای جایگاه این بخش نهادی کردن کارآفرینی میتواند پایداری رشد کشور را رقم بزند. از این رو، هدف غایی این پژوهش ارایهی الگویی برای نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی بوده و سوال اصلی این پژوهش این است که چگونه کارآفرینی در بخش کشاورزی در کشور نهادی میشود؟ باید گفت که یک عمل نهادی شده دارای سه ویژگی استمرار، فراگیری و واقعیت اجتماعی شدن است. بنابراین، نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی، ایجاد شرایط مطلوب و مساعد برای استمرار بخشیدن، فراگیر کردن و تبدیل شدن کارآفرینی به یک واقعیت اجتماعی در قلمرو کشاورزی بوده و این پژوهش از نظر هدف پژوهش بنیادی و نتایج آن رهنمودهای کاربردی متعددی دارد. این پژوهش در 3 مرحلهی (1) طراحی الگوی فعلی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی، (2) آزمون الگو و (3) فاز ارایهی الگوی مطلوب نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی استوار است.
شناسایی و اولویت بندی نیازهای حمایتی توسعهی کسب وکارهای کشاورزی (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی نیازهای حمایتی توسعهی کسب وکارهای کشاورزی در استان گلستان انجام شده و روش تحقیق توصیفی و با استفاده از تکنیک دلفی انجام شده است. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز، نمونه ای از صاحبان و مدیران کسب وکارهای کشاورزی انتخاب شدند (n=34). بر مبنای رویهی معمول تکنیک دلفی، سه دور گردآوری و پردازش اطلاعات با استفاده از مصاحبه و پرسش نامه انجام شد. براساس نتایج تحقیق، دو دسته نیازهای حمایتی (الف) حمایت های نهادی و (ب) خدمت های آموزشی و اطلاعاتی به طور جداگانه براساس ضریب تغییرهای اولویت بندی شده قرار گرفته است. در بین حمایت های نهادی، پرداخت تسهیلات بانکی، آسان شدن امور اداری، توسعهی زیرساخت ها، شفاف سازی قوانین و امور حقوقی، واگذاری زمین، پرداخت یارانه، تنظیم بازار و گسترش پوشش بیمه از اولویت بیش تری برخوردار است. در بین حمایت های آموزشی و اطلاعاتی، امور و روند اداری مرتبط با راه اندازی و مدیریت کسب وکارها، زمینه ها و فرصت های موجود و آتی کارآفرینی، قوانین و امور حقوقی مرتبط با راه اندازی و مدیریت کسب وکار، نوشتن طرح توجیهی، مکانیابی، سازه ها و تاسیسات کسب وکار، و برنامه ریزی تولید از بیش ترین اولویت برخوردار هستند.
سنجش و ارزیابی معیارهای موثر بر عملکرد کشاورزان عادی و موفق روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تجربیات افراد موفق و نمونه در محیط زندگی و فعالیت خود از ضروریات و ابزارهای تسهیل و تسریع کننده جریان توسعه روستایی پایدار است. افراد موفق به عنوان کارآفرینان، نوآوران و افراد خلاق جامعه روستایی دارای الگوهای معیشت و فعالیت ویژه ای هستند که بر اثر نوع درک آنها از محیط پیرامون، استفاده اصولی از توانایی ها، استعدادها و خلاقیت های فردی، ریسک پذیری، آینده نگری، گروه گرایی و مانند اینها به دست می آید و این افراد به خاطر تجربیات موفق خود می توانند الگوی مناسب زندگی و فعالیت برای سایر کشاورزان روستایی در منطقه باشند. به این دلیل که اکنون کشاورزی به مثابه الگوی غالب اقتصادی و اجتماعی و اکولوژیکی پیرامون، تاثیرات شکننده و جبران ناپذیری را بر کشاورزان وارد می سازد. بر این اساس، در تحقیق پیش رو هدف سنجش نگرش کشاورزان نسبت به شاخص ها و متغیرهایی است که می توانند روشنگر و تسریع کننده بخش های کشاورزی مناطق روستایی باشند. از این طریق زمینه های تفاوت و شکاف اندیشه ای، عملکردی و فعالیت در بین کشاورزان عادی و موفق شناسایی می گردد و راهکارهای مناسب برای کاهش آن تبیین و تشریح می شود. به منظور رسیدن به این هدف از روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی استفاده شده است و نتایج به دست آمده با استفاده از از آزمون من ویتنی و T نشان از وجود تفاوت در جنبه های گوناگون نگرش کشاورزان دو گروه نسبت به متغیرهای موثر در عملکردشان دارد.
نقش یکپارچه سازی اراضی در بهبود زمینه های کارآفرینی کشاورزی در شهرستان خدابنده (مورد: روستاهای حوزه خدمات کشاورزی نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های بخش کشاورزی- به عنوان مهم ترین تأمین کننده اشتغال و درآمد روستایی در کشور ما- تقطیع گسترده و پراکند بودن قطعات اراضی متعلق به هر یک از بهره برداران است. بررسی تجارب کشورهای موفق در ساماندهی اراضی کشاورزی نشان می دهد که یکی از مهم ترین راه حل های غلبه بر این چالش، یکپارچه سازی اراضی است که می تواند از طریق بهبود زمینه های کارآفرینی در بخش کشاورزی به عنوان محرکی برای ایجاد دگرگونی اقتصادی- اجتماعی در جامعه روستایی عمل کند. هدف این مطالعه بررسی نقش یکپارچه سازی توافقی اراضی کشاورزی در محدوده مورد مطالعه در بهبود زمینه های کارآفرینی از دیدگاه کشاورزان مشمول طرح ها است. به این منظور از 30 طرح اجرا شده با مشارکت610 بهره بردار کشاورزی، 136 بهره بردار با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردید. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های ویلکاکسون، جدول توافقی و t دو نمونه ای بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش در دو محور ارایه شده است: الف) در بین کشاورزان با اراضی یکپارچه شده، تحلیل قبل و بعد از یکپارچه سازی نشان می دهد که این پروژه ها در ایجاد زمینه برای شکل گیری و توسعه کارآفرینی کوچک مقیاس کشاورزی موفق بوده اند، ب) مقایسه دیدگاه دو گروه با اراضی یکپارچه و غیر یکپارچه مبین تفاوت معنادار در شاخص های کارآفرینی می باشد، که این امر بیانگر تأثیر مثبت اقدامات یکپارچه سازی اراضی پراکنده بهره برداران در یک یا چند نقطه در بهبود زمینه های کارآفرینی کشاورزی است.
ارزیابی فرهنگ کارآفرینی و عوامل مؤثر بر شکست کارآفرینان کشاورزی در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به کارآفرینی به ابزار نیاز داریم. یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکس کننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت می کند. ازاین رو در این تحقیق ابتدا فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کشاورزی و درادامه موانع فرهنگی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی بررسی شد. این مطالعه با استفاده از روش کمّی انجام شد. جامعه آماری شامل دو گروه کارآفرینان کشاورزی و کشاورزان سرپرست خانوار ساکن روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، حجم نمونه ها در هر گروه تعیین شد. نتایج نشان داد که میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعه شده بسیار است و جامعه روستایی با دادن فرصت دوباره به افراد شکست خورده موافق هستند. فرهنگ جمع گرایی و دوری از عدم قطعیت یا به عبارتی ریسک گریزی، در بین جامعه روستایی غالب است. همچنین نتایج نشان داد کارآفرینان کشاورزی با موانعی فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بی اعتقادی به توانمندی های زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمان ها و مخالفت والدین با فعالیت های کارآفرینی دختران روبه رو هستند. درمجموع نتایج نشان می دهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع مطلوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری می کند.
شناسایی موانع توسعه کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی - اجتماعی کشورهای مختلف ایفا میکند و میتواند بسیاری از مشکلات کشورها را برطرف کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع توسعه کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. این پژوهش از نظر شیوه گردآوری دادهها، از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری آن را کلیه کارشناسان مراکز جهاد کشاورزی، خدمات مشاوره ای و فنی مهندسی کشاورزی شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند(257 نفر) که براساس جدول کرجسی مورگان تعداد 157 نفر از آنها برای انجام تحقیق انتخاب شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که در مجموع حدود 524/65 درصد واریانس موانع توسعه کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه را به ترتیب پنج مانع مربوط به بازار، فضا و بستر کارآفرینی، تولید، اداری و عوامل طبیعی تبیین می کنند. طبقه بندی JEL: Q0، Q16، Q55
طراحی و تبیین الگویی برای تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه: کاربرد نرم افزار NVivo(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه کشاورزی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور، قابلیت زیادی برای اشتغال جمعیت بیکار کشور دارد، اما ناتوانی افراد در تشخیص فرصت های کارآفرینانه موجب شده است با وجود فرصت های بی شمار در این بخش، سهم بخش کشاورزی از اشتغال کشور روز به روز کاهش یابد. ازاین رو، در شرایط موجود بهبود قابلیت افراد برای تشخیص فرصت های کارآفرینانه کشاورزی می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات کشور باشد. در این راستا، مطالعه حاضر با بهره گیری از الگوی کیفی و نرم افزار NVivo به طراحی و تبیین الگوی تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه پرداخته است. جامعه مطالعه شده در این پژوهش، تمام کارآفرینان بخش کشاورزی استان کرمانشاه بودند که نمونه های مطالعه شده به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. درنهایت با انجام 19 مصاحبه، برای تولید نظریه اشباع نظری حاصل شد و فرایند جمع آوری داده ها خاتمه یافت. نتایج نشان داد مؤلفه های اصلی الگوی تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه عبارتند از: سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، حمایت های محیطی، ویژگی های روان شناختی، هوشیاری و تلاطم ها. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهایی برای سیاست گذاران عرصه کشاورزی، پارک های علم و فناوری، سازمان جهاد کشاورزی، طراحان دوره های آموزش کارآفرینی و نظام آموزش عالی کشاورزی به دنبال داشته باشد.
پتانسیل اشتغال زایی بخش کشاورزی و توسعه روستایی در چارچوب کارآفرینی جوانان روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
788 - 800
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی راهکاری جدید در نظریه های توسعه در راستای دستیابی به توسعه روستایی است، در این میان کشاورزی از بخش های اساسی اقتصاد روستا و کشور و زمینه ساز رشد و توسعه ی آن است. از طرفی آیندهتوسعهی کشاورزیمتکیبرجوانانروستاییاست وجوانانروستاییپتانسیلهایبالقوهو اندیشمندیجهتمشارکتدربرنامههایسازندگیروستایی هستند. کارآفرینی جوانان روستایی در زمینه ی کشاورزیمیتواندباشناساییفرصتهاو بحران های موجود،بهایجادراهکارهاینویندرجهترشدوتوسعه روستاییمنجر شود و در این رابطه یکی از راهکارهای اساسی می تواند آموزش های کارآفرینانه به جوانان روستایی در راستای خوداشتغالی یا تشکیل تشکل هایی برای راه اندازی کسب و کار در روستا باشد. همچنینبرگزاری دوره های آموزشی لازم در راستای معرفی مزایای شغل کشاورزی، تهیه-ی برنامه های رادیویی و تلویزیونی مناسب و کاربردی جهت معرفی بخش کشاورزی و ارائه ی الگوهای مناسب اشتغال در این بخش می تواند مثمرثمر واقع شود. این مقاله که به روش تحلیلی-مروری و با استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت های اینترنتی تدوین شده تلاش دارد ضرورت کارآفرینی جوانان روستایی را در راستای اشتغال زایی در بخش کشاورزیمورد تحلیل قرار داده و راهکارهای لازم را ارائه نماید.
واکاوی نقش کارآفرینی کشاورزی در اشتغال و توسعه ی روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
188 - 201
حوزههای تخصصی:
روستاها به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی در هر جامعه ای، از اهمیت ویژه ای برخوردارند بی شک تلاش برای کاهش مسائل و مشکلات این واحدهای اجتماعی و استقرار مناسب آنها در چرخه توسعه، مستلزم توجه ای ویژه است. یکی از عوامل مؤثر در توسعه روستایی، کار آفرینی است. کار آفرینی فرآیند ارتقاء فن آوری با ایجاد یک کسب و کار با سازمان جدید است. توسعه کارآفرینی درتمامی ابعاد و به خصوص در بخش روستایی از جمله ابزارهای مناسب جهت این مهم می باشد. یکی از اهداف کلان توسعه روستایی، کاهش بیکاری و افزایش اشتغال است. کارآفرینی روستایی می تواند صرف نظر از این که یک منبع درآمد و اشتغال برای ساکنین روستا باشد در توسعه اقتصادی روستا و در نهایت توسعه روستایی مؤثر باشد. متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القا از بیرون محقق نمی شود، مگر این که کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه از آنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان بیاورند؛ به همین جهت ایجاد مزیت های جدید اقتصادی، افزایش رفاه انسانی، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و برقراری سازگاری بین فعالیت و فضای زندگی در نواحی روستایی از اهداف توسعه روستایی و افزایش اشتغال است.
بررسی تأثیرات مؤلفه های اجتماعی و محیط نهادی بر توسعه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و شناخت نقش عوامل اجتماعی و محیط نهادی بر توسعه کارآفرینی در شهرستان فسا تدوین گردیده است. جامعه آماری تحقیق کلیه افرادی هستند که ظرف 5 سال گذشته در شهرستان فسا در بخش کشاورزی کسب وکار جدیدی را ایجاد نموده اند. چارچوب نظری تحقیق نظریات رابرت پوتنام، فرانسیس فوکویاما در باب شبکه های اجتماعی و نظریه پیوندهای قوی ضعیف مارک گرانووتر و نظریات داگلاس نورث است. همچنین از دیدگاه های دیده بان جهانی کارآفرینی (GEM) به عنوان مبنای نظری برای متغیر وابسته (توسعه کارآفرینی کشاورزی) بهره گرفته شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 288 نفر که با استفاده از نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شده است. اجرای آزمون رگرسیون بین متغیرها نشان داد، متغیر اعتماد اجتماعی (15/.)، پیوند اجتماعی (19./.)، مشارکت اجتماعی (11/.)، حمایت اجتماعی (19/.)، کیفیت قوانین و حقوق مالکیت (19/.)، ثبات سیاسی دولت (20%) و کیفیت خدمات عمومی (64%) بر توسعه کارآفرینی کشاورزی مؤثر می باشند. همچنین آزمون همبستگی پیرسون وجود رابطه بین متغیرهای مستقل فوق و متغیر وابسته توسعه کارآفرینی کشاورزی در سطح 99 درصد را تائید می نماید. رگرسیون چندگانه نشان داد مؤلفه های اجتماعی قادر به پیش بینی (29%) درصد و مؤلفه محیط نهادی (28%) از تغییرات کارآفرینی کشاورزی می باشند. در بین متغیرهای اجتماعی بیشترین تأثیر متعلق به متغیر حمایت اجتماعی و در بین متغیرهای محیط نهادی، متغیر ثبات سیاسی بیشترین توان پیش بینی تغییرات متغیر توسعه کشاورزی را دارا می باشد.
تحلیل تأثیر چشم انداز مشترک بر ارتقای سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
175 - 201
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر چشم انداز مشترک بر ارتقای سرمایۀ اجتماعی در توسعه کارآفرینی کشاورزی انجام گرفت. جامعۀ آماری تحقیق در برگیرندۀ اعضای تعاونی های تولیدی کشاورزی شهرستان کرمانشاه به تعداد 152 نفر بود که 110 نفر بر اساس جدول کرجسی مورگان به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.روش پژوهش توصیفی- همبستگی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که روایی آن از طریق پانل متخصصان و پایایی آن با پیش آزمون و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور اعتبارسنجی وتعیینمیزانتطبیقوبرازشداده ها، ازروشمدل سازی معادله ساختاریبا کاربردنرمافزار AMOS استفاده گردید و به منظور بررسی تأثیر چشم انداز مشترک بر سرمایۀ اجتماعی از تحلیل واریانس چندمتغیره MANOVA (بین دوگروه دارای چشم انداز مشترک و فاقد چشم انداز مشترک) با استفاده از نرم افزارSPSS بهره گرفته شد. بر اساس یافته ها، فرضیات پژوهش مبنی بر وجود رابطه معنی دار بین چشم انداز مشترک از آینده و شاخص های سرمایۀ اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجارها و شبکه ها) در توسعۀ کارآفرینی کشاورزی و همچنین وجود رابطه معنی داری بین اعتماد اجتماعی، هنجارها و شبکه ها در توسعۀ کارآفرینی کشاورزی مورد تأیید قرار گرفت.
عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینی مدیران شرکت تعاونی های فعال و برتر روستایی شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۳
27 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینی مدیران تعاونی های روستایی شهرستان نکا بود. جامعۀ آماری تحقیق را مدیران 29 شرکت تعاونی برتر و فعال شهرستان نکا تشکیل دادند که به روش سرشماری بررسی شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن با کسب نظر استادان دانشگاه و کارشناسان مربوطه و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ ( 901/0) تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS20 استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطۀ مثبت و معنی داری بین عوامل روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی، سازمانی و اقتصادی و قصد کارآفرینی وجود دارد و این عوامل به ترتیب یادشده، از بیشترین اهمیت برخوردارند. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای عوامل سازمانی و روان شناختی 9/34 درصد از تغییرات قصد کارآفرینی را تبیین کردند.
قابلیت ها و سرمایه های مؤثر در توسعه کارآفرینی و فقرزدایی روستایی مورد: شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وضعیت بیکاری جوانان در روستاهای کشور و نیز واقعیت وجود قابلیت ها و ظرفیت های انسانی و مادی فراوان در مناطق روستایی، ضرورت اتخاذ تصمیم های لازم برای توسعه خوداشتغالی و بهره گیری از فرصت های موجود در این مناطق احساس می شود. این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی نقش قابلیت های کارآفرینی و سرمایه نهادی در رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و فقر زدایی در بین جوانان روستایی و به خصوص در دهستان های شهرستان گلپایگان بپردازد. در واقع می توان با بررسی دلایل مختلف و نیز بررسی نگرش جوانان روستا به قابلیت های موجود در رابطه با کارآفرینی و نیز تقویت آن در ذهن ایشان قدمی در راستای رشد و شکوفایی روستا برداشت. از طریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، می توان با شناسایی سرمایه های نهادی و نیز قابلیت های موجود در جوامع روستایی، با رشد کارآفرینی روستایی و تقویت و گسترش آنچه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی در کنار سایر ابعاد کمک کرد و بر این اساس، پرسش کلیدی عبارت است از آنکه "آیا سرمایه های نهادی و قابلیت های کارآفرینی بر رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیر گذار است یا خیر؟"بدین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و توصیفی و از نظر مبنای هدف نیز از روش کاربردی به بررسی این تاثیرات می پردازد. نتایج نشان می دهد که به دلیل وجود آب و هوا و نیز خاک مناسب و همین طور نیروی انسانی کافی در دهستان های شهرستان گلپایگان، در اکثریت موارد این سرمایه ها و قابلیت ها در کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیرات به سزایی خواهد داشت و نیاز هر چه بیشتر به تقویت آنها در بخش کشاورزی دیده می شود.
سطح توسعه کارآفرینی کشاورزی در بین کارآفرینان خرد و نقش عوامل فردی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی در کشاورزی به معنای بکارگیری خلاقیت و نوآوری در فعالیت های مرتبط با کشاورزی و راهبرد کلیدی در حل چالش های بخش کشاورزی نواحی روستایی است. پژوهش حاضر به بررسی سطح توسعه کارآفرینی کشاورزی در بین کارآفرینان خرد و نقش عوامل فردی موثر بر آن می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است. در این پژوهش 55 روستا که دارای کارآفرین خرد کشاورزی در شهرستان مشهد هستند، شناسایی و تمامی کارآفرینان خرد کشاورز (90 کارآفرین) مورد بررسی قرار گرفت. لذا چه در سطح روستا و چه در سطح واحد تحلیل، تمام شماری انجام شد. توسعه کارآفرینی در میان کارآفرینان کشاورزی خرد به کمک 4 بعد نوسازی، پیشگامی، ریسک پذیری و نوگرایی و 18 شاخص به کمک ابزار پرسشنامه کمی شد. آلفای کرونباخ 0.83 بیانگر پایایی مطلوب ابزار پژوهش است. نتایج نشان داد میانگین بعد نوسازی با 3.26، بعد پیشگامی با 3.24، بعد ریسک پذیری با 3.48، بعد نوگرایی با 3.19 به طور معنی داری بالاتر از میانه نظری در حد متوسط می باشد. همچنین میانگین سازه توسعه کارآفرینی در بین کارآفرینان کشاورز با 3.29 از میانه نظری بالاتر است؛ لذا میزان توسعه کارآفرینی در بین کارآفرینان خرد کشاورزی نواحی روستایی شهرستان مشهد در سطح متوسط ارزیابی شده است. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مستقیم و معنی داری بین سابقه فعالیت کشاورزی، رضایت از کسب و کار کارآفرینانه و درآمد با سازه توسعه فعالیت های کارآفرینانه کشاورزی وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین میانگین توسعه فعالیت های کارآفرینانه کشاورزی بر اساس بومی/غیربومی بودن، جنسیت، تاهل، دارا بودن/نبودن تحصیلات تخصصی، شرکت/عدم شرکت در دوره های آموزشی مشاهده نشد.
بررسی الزامات تشخیص فرصت های کارآفرینی در بین دانشجویان کشاورزی دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : نظر به این که تشخیص فرصت اصلی ترین و اولین گام در فرآیند کارآفرینی بشمار می رود؛ بنابراین، قابلیت تشخیص فرصت های کارآفرینی از جایگاه ویژه ای در فرآیند ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان نظام آموزش عالی برخوردار است. در این راستا، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر حمایت محیطی بر قابلیت تشخیص فرصت های کارآفرینی با نقش میانجی هوشیاری کارآفرینانه انجام شد.
مواد و روش ها : جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان سال چهارم کارشناسی در رشته های کشاورزی دانشگاه ایلام بودند که تعداد 100 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و SmartPLS نسخه 3 انجام شد.
یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که پاسخگویان از قابلیت تشخیص فرصت های کارآفرینی متوسطی برخوردار بودند. بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری متغیرهای نهفته هوشیاری کارآفرینانه و حمایت محیطی تأثیر مثبت و معناداری به صورت مستقیم بر قابلیت تشخیص فرصت کارآفرینی داشتند. هم چنین، تأثیر غیرمستقیم و معنادار حمایت محیطی از راه هوشیاری کارآفرینانه بر قابلیت تشخیص فرصت های کارآفرینانه تأیید شد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که مدرسان آموزش عالی کشاورزی از روش های فعال آموزش و یادگیری، نظیر ایده پردازی، یادگیری تجربی و خدمت محور، کار تیمی و عملی، تفکر انتقادی و حل مسئله در آموزش کشاورزی استفاده کنند.
کار آفرینی کشاورزی راهبردی در توسعه پایدار روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
243 - 248
حوزههای تخصصی:
روستاها به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی در هر جامعه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند به طوری که یکی از عوامل موثر در توسعه روستائی، کار آفرینی است. کار آفرینی فرایند ارتقاء فن آوری با ایجاد یک کسب و کار با سازمان جدید است. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی بین روستاییان و از جمله کشاورزان از مهم ترین راهکارهای توسعه روستایی محسوب می شود. اگرچه کارآفرینی تنها راه کار اشتغال زایی و افزایش درآمدهای مردم روستایی نیست، اما قطعاً بهترین و بهره ورترین نوع آن است. در این میان کارآفرینی کشاورزی می تواند صرف نظر از این که یک منبع درآمد و اشتغال برای ساکنین روستا، افزایش بهره وری افراد و منابع بوده، در توسعه اقتصادی روستا و در نهایت توسعه روستایی مؤثر باشد. این پژوهش که از نوع توصیفی و مطالعات کتابخانه ای است، به بررسی نقش کارآفرینی کشاورزی در توسعه پایدار روستایی می پردازد. تبیین و توصیف این مطالعه کیفی نشان می دهد که متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القا از بیرون محقق نمی شود، مگر این که کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه از آنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان بیاورند؛ به همین جهت ایجاد مزیت های جدید اقتصادی، افزایش رفاه انسانی، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و برقراری سازگاری بین فعالیت و فضای زندگی در نواحی روستایی از اهداف راهبردی توسعه روستایی است که می تواند از طریق کارآفرینی روستایی و کشاورزی دست یافتنی گردد.
واکاوی اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی در شهرستان کرمانشاه
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 86
حوزههای تخصصی:
این مطالعه آمیخته باهدف واکاوی اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری پژوهش سه گروه از کارآفرینان کشاورزی، جامعه روستایی و مدیران بانک ها و مؤسسات مالی بودند که برای انتخاب نمونه ها در هر گروه از روش های نمونه گیری تصادفی ساده، خوشه ای سه مرحله ای و همگون استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه، مصاحبه های نیمه ساختارمند و گروه بحث متمرکز جمع آوری شدند. بر اساس نتایج، در زیرسیستم سیاستی- در اسناد کلان کشور- به بسیاری از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی توجه نشده است، در زیرسیستم مالی، کارآفرینان با مشکلاتی عدیده ای در تأمین سرمایه مالی موردنیاز خود روبرو بوده اند. وضعیت سرمایه اجتماعی مردان کارآفرین خوب، اما میزان سرمایه اجتماعی زنان کارآفرین کم است. در بعد سرمایه انسانی، وضعیت تحصیلی و تجربه کارآفرینان مطلوب بود، اما کارآفرینان در رابطه با برخی از شایستگی های کارآفرینانه، ضعیف بودند. از لحاظ فرهنگی، فرهنگ موجود حامی فعالیت های کارآفرینانه نیست و در برخی موارد حتی به صورت مانع عمل می کند. در بخش حمایتی، میزان سطح آگاهی کارآفرینان و رضایت آن ها در رابطه با انواع سازمان های حمایتی (دولتی و غیردولتی) و خدمات ارائه شده از سوی آن ها پایین بود. در رابطه با بازار نیز کارآفرینان کشاورزی با موانع سیاستی، فنی و اقتصادی روبرو بودند. در مجموع اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی شهرستان کرمانشاه از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود؛ بنابراین، توصیه می گردد جهت عملکرد مطلوب اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی شهرستان کرمانشاه، تمامی زیرسیستم ها در کنار یکدیگر رشد کنند و تقویت شوند تا از طریق هم افزایی توانایی اکوسیستم را افزایش دهند.
شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در ایجاد شرکت های تعاونی کشاورزی دانش بنیان استان مازندران
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
29 - 42
حوزههای تخصصی:
اکثر کشورها، موفقیت های دهه های اخیر خود را مدیون شرکت های دانش بنیان هستند. استان مازندران نیز با وجود نیروی کار فراوان و شرایط مناسب کشاورزی، نیازمند تشکیل تعاونی های کشاورزی دانش بنیان پایدار است؛ بنابراین، تحقیق حاضر باهدف شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در ایجاد شرکت های تعاونی کشاورزی دانش بنیان در سطح استان مازندران به انجام رسید. رویکرد کلی تحقیق، کیفی- کمی است و به منظور دستیابی به هدف تحقیق از روش دلفی استفاده شد. تیمی 54 نفری متشکل از نخبگان مطلع با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی (هدفمند) تشکیل شد. داده ها در سه مرحله و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شدند. در مرحله سوم نیز چهار گویه از پرسش نامه حذف شد. اعتبار و اعتماد یافته ها از طریق بازبینی یافته ها توسط مشارکت کنندگان، بازبینی توسط همکاران و تکنیک سه سویه سازی تأیید شد. همچنین، 70 درصد از متخصصان دلفی در مورد گویه های مطرح شده توافق داشتند. متخصصان دلفی شرایط برون سازمانی شرکت های تعاونی را برای انجام فعالیت های دانش بنیان مناسب برشمردند. این در حالی است که به کارگیری افراد ایده پرداز در شرکت های تعاونی، ایجاد روحیه کارآفرینی و غیره از جمله عواملی هستند که درون سازمانی تلقی می شوند و برای شروع فعالیت های دانش بنیان موردنیاز هستند؛ لذا توجه بیش تر به منابع انسانی در شرکت تعاونی، بازاریابی برای محصولات شرکت، تسهیل شرایط قانونی و تقویت تعاملات شرکت تعاونی دانش بنیان با محیط پیرامون و سایر کنشگران باید مدنظر قرار گیرد.