فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۴٬۱۵۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
89 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه پیچیدگی صادرات و نرخ رشد صنایع کارخانه ای ایران است. به این منظور، از شاخص پیچیدگی صادرات و سایر متغیرهای کنترلی رشد نظیر نرخ ارز واقعی، شاخص تشکیل سرمایه و تعداد شاغلین با تحصیلات دانشگاهی به تفکیک کدهای دو رقمی آیسیک و طی دوره زمانی 2016-2004 نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل به روش پنل دیتا و با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS)و حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده (FMOLS)، نشان دهنده اثر مثبت و معنادار متغیر پیچیدگی صادرات بر رشد صنعتی ایران است. پیشنهاد می شود برای دست یابی به رشد صنعتی بالا، مشوق ها و سیاست های حمایتی بنحوی تنظیم و اجرا شود که منجر به تغییر تدریجی ساختار تولید صنعتی به طوریکه فعالیت های دارای محصولات پیچیده تر جایگزین فعالیت های دارای پیچیدگی پایین صادراتی شود.
بررسی عوامل ورزش های بومی محلی در توسعه گردشگری ورزشی(مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
149 - 161
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهایی که اخیراً در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرارگرفته، مدیریت و برنامه ریزی برای توسعه گردشگری در مناطق دارای پتانسیل های لازم برای گسترش این صنعت است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان ورزشی، کارشناسان بخش گردشگری، اساتید دانشگاه در سطح شهر یزد تشکیل دادند که تعداد 320 نفر بودند و حجم نمونه موردبررسی طبق جدول مورگان 175 نفر به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که عوامل گسترش ورزش های بومی و محلی، برگزاری مسابقات ورزش های بومی و محلی، برگزاری جشنواره های ورزش های بومی و محلی، توسعه زیرساخت ها در ارتباط ورزش های بومی و محلی، توسعه زیرساخت های اماکن اقامتی و حمل ونقل عمومی در ارتباط با ورزش های بومی و محلی و برگزاری همایش های علمی در ارتباط با ورزش های بومی و محلی در توسعه گردشگری ورزشی در استان یزد تأثیرگذار هستند. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عامل برگزاری مسابقات ورزش های بومی و محلی دارای بیشترین اولویت (76/4) و عامل برگزاری همایش های علمی در ارتباط با ورزش های بومی و محلی دارای کمترین اولویت (12/4) بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که عوامل ورزش های بومی محلی بر توسعه گردشگری ورزشی استان یزد مؤثر است.
بررسی عوامل موثر بر طراحی سیستم های هوشمند تصمیمات مدیریتی در بازاریابی بین الملل و توسعه صادرات استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی می باشد چرا که علاوه بر توصیف وضع موجود به آزمون فرضیه ها بر حسب روابط مبتنی بر پیش بینی می پردازد و به دنبال تعیین تاثیرگذاری هریک از متغیرها با استفاده از آزمون رگرسیون خطی می باشد و از این جهت که نتایج حاصل از آن را می توان در شرکت های صادراتی استان آذربایجان غربی بکاربرد از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق همه مدیران شرکت های صادراتی استان آذربایجان غربی می باشد. که تعداد کل شرکت ها 108 شرکت می باشد. با توجه به اینکه حجم جامعه آماری محدود و مشخص می باشد برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که مطابق آن 85 شرکت به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری مورد استفاده در این تحقیق روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. در این تحقیق ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج بیانگر این است که عوامل زیادی بر طراحی سیستم های هوشمند تصمیمات مدیریتی در بازاریابی بین الملل و توسعه صادرات استان آذربایجان غربی تاثیر مثبت دارد.
تحلیل نقش تعدیل گری تجانس سبک زمانی بر رابطه بین مشارکت مشتری و زمان ایده به محصول در بازاریابی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به سرعت تغییر فناوری ها، بالارفتن انتظارات مشتریان و نیز افزایش پیچیدگی های فنی، سرعت توسعه محصول جدید نقشی کلیدی در موفقیت سازمانها دارد و شرکت ها به دنبال روش هایی برای کوتاهترکردن زمان ایده به محصول از جمله ارتباط دوسویه با مشتری و بهره برداری از مشارکت مشتری به ویژه در بازاریابی صنعتی هستند. ادبیات پژوهش نشان می دهد اثربخشی مشارکت مشتری در فرایند توسعه محصول جدید، تا حدود زیادی اقتضایی است بنابراین در این پژوهش، تاثیر تجانس سبک زمانی به عنوان یک متغیر تعدیل گر جدید در رابطه بین مشارکت مشتری و زمان تبدیل ایده به محصول، مورد تحلیل قرار می-گیرد.تلفیق این متغیرها در چارچوب پیشنهادی این پژوهش، ریشه در دیدگاه سازمان به عنوان یک سیستم باز، رویکرد مدیریت اقتضایی و بازتعریف سبک زمانی به عنوان مفهومی قابل استفاده در سطوح فردی، سازمانی و فرهنگی و به صورت روشی است که مطابق با آن زمان ادراک و به کار گرفته می شود. جامعه آماری این پیمایش، پروژه های توسعه محصول جدید است که در سالهای 1390 تا 1398 در صنایع مختلف کشور انجام گرفته است. نمونه برداری به صورت قضاوتی و با حجم نمونه، 200 پروژه می باشد. نتایج تحلیل کمی که با روش معادلات ساختاری انجام شده است، نشان می دهد مشارکت مشتری با تولیدکننده در فرایند توسعه محصول جدید در بازاریابی صنعتی در کنار تجانس سبک زمانی و از طریق درک و برداشت یکسان از زمان، می تواند به کوتاهترشدن زمان تبدیل ایده به محصول، منتج گردد.
تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری درجهت ارتقای برند در صنعت لبنیات (مورد مطالعه: شرکت کاله در شبکه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کسب و کارها استفاده از شبکه های اجتماعی را به عنوان راهی برای کمک به ارتباط مشتریان و به منظورکسب اطلاعات درخصوص علایق و ویژگی های آن ها و همچنین ارائه خدمات به مشتریان دریک محیط جذاب فناوری آغاز نموده اند. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری در جهت ارتقاء برند در صنعت لبنیات می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی توسعه ای می باشد که با روش پیمایشی انجام می شود. جامعه آماری دراین پژوهش، کاربران و اعضای پویای شرکت کاله درشبکه های اجتماعی از استان مازندران هستندکه تعداددقیق آن ها اعلام نشده است. دراین تحقیق، به دلیل آنکه جامعه ی آماری نامشخص است، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه گردید. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس می باشد و ازشیوه پرسشنامه و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تمامی آنالیز داده ها با استفاده از یک نرم افزار پیش بینی گرایانه تحلیلی SPSS 24 و یک برنامه کاربردی نرم افزار مدل سازی مسیر Smart PLS 3بکار برده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که پیشایندهای بازاریابی شبکه های اجتماعی شامل محرک های تجاری اجتماعی، تجربه برند و ارزش های درک شده از تبلیغات وب های برند شده می باشد که از طریق عوامل میانجی درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند بر روابط کسب و کار مشتری و سلامت برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند موجب ارتقاء برند می شود. نتایج حاصل حاکی از تایید تمامی فرضیات این پژوهش می باشد.
طراحی الگوی بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی از مهم ترین ارکان هر کسب وکاری است اما بازاریابی به روش های معمول دیگر پاسخگوی محیط کسب وکار پرتلاطم که با ریسک و عدم اطمینان همراه است، نیست. ماهیت برجسته بازاریابی و کارآفرینی، جستجوی فرصت هایی برای تبدیل آن ها به ایده های عملی و بازار است. با ارزیابی مدل های موجود در این حوزه کمبود مدلی برای شرکت های دانش بنیان دیده شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش کیفی می باشد ابتدا داده های کیفی از طریق تحلیل مضمون و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید، سپس توسط خبرگان شاخص های غربال شدند. در ادامه شاخص های مستخرج در راستای خلق مدل، توسط خبرگان و در جلسه گروه کانونی گروه بندی گردید. هر یک از مؤلفه ها و مفاهیم مرتبط جداگانه توسط نرم افزار ماکس کودا تحلیل و ترسیم شده است. درنهایت مدل این پژوهش بر اساس بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری به چهار بعد بازاریابی بافتاری، شبکه های کارآفرینانه، هسته هدایتگر درونی و کارآفرینی نوآفرینی که هرکدام از این موارد دارای چندین مؤلفه می باشد، طراحی گردید.
ارائه مدل کاربردی برای حرکت از تجربه برند به تعهد برند
حوزههای تخصصی:
در بازار رقابتی و پویای امروزی، دستیابی به تعهد برند یکی از اهداف نهایی برای برندها است. با توجه به اهمیت فزاینده و رابطه ی درک اخلاق برند و مزایای نمادین آن، پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر اخلاق برند درک شده بر روی اعتماد و تعهد برند می پردازد. یک چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با پاسخ های ۲۷۳ خریدار پوشاک که با استفاده از پرسشنامه ساخت یافته جمع آوری شده بود ، مورد آزمون قرار گرفت. ما شواهدی از اثر میانجی و تعدیلگر را پیدا می کنیم که در آن اثر تعدیلگر اخلاق برند درک شده با اضافه شدن متغیر میانجی اشتیاق برند ، حذف می شود. جالب توجه است، در مطالعه پیوندهای “میانجی گر-تعدیلگر”، ما همچنین اثرات تعدیلگر اخلاق برند را مشاهده می کنیم. نتایج حاصل از این مقاله پیامدها و مشارکت های تئوری برای مدیران دارد.
روش های متقاعد سازی در تبلیغات در بازارهای در حال ظهور در مقابل بازارهای توسعه یافته
حوزههای تخصصی:
آیا در بازارهای نوظهور باید رویکردی متفاوت با تبلیغات داشت؟ با استفاده از داده های ۲۵۶ آزمایش تجاری تلویزیونی که توسط یک شرکت چندملیتی کالاهای مصرفی سریع (FMCG) در ۲۳ کشور انجام شده است، ما دو مسیر متقاعدسازی را در نظر می گیریم: یک مسیر کاربردی، که بر ویژگی ها و مزایای یک محصول تأکید می کند، و یک مسیر تجربی. که احساسات، احساسات و تخیلات را برمی انگیزد.در حالی که در بازارهای توسعه یافته، مسیر تجربی بیشتر متقاعد کننده است، مسیر عملکردی محرک نسبتاً مهم تری در بازارهای نوظهور است. علاوه بر این، ما تأثیر متفاوتی از محلی/جهانی و سنتی/مدرن پیدا می کنیم. این یافته برای جذابیت های تبلیغاتی فردگرایانه و جمعی بین بازارهای در حال ظهور و توسعه یافته صادق نیست. ما پیامدهای یافته خود را برای تبلیغات در بازارهای نوظهور و برای توسعه فرهنگ مصرف کننده جهانی مورد بحث قرار می دهیم.
راهکارهای انقلاب صنعتی چهارم و تکنولوژی بلاکچین برای مدیریت موثر کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف از انقلاب صنعتی چهارم (IR 4.0) ایجاد تحول در بخش های مختلف کسب و کارها مانند تولید ، خدمات ، معدن ، مد و غیره ، با استفاده از فناوری دیجیتال همانند بلاکچین می باشد. استفاده از بلاکچین در عملکرد مدیریت منابع انسانی به مشارکت طرفین در به روز بودن مهارت ها و دانش کارمندان کمک می کند. همچنین اطلاعات به دست آمده از فرآیند بلاکچین می تواند به عنوان منبعی برای سیاستگذاران به منظور تعیین استانداردهای شایستگی در بین کارمندان استفاده شود. علاوه بر این ، بلاکچینِ منابع انسانی یک فرایند خودکار را برای ایجاد توافق بین طرف های درگیر اجرا می کند. هدف این مقاله توسعه چارچوب بلاکچین برای مدیریت عملکرد کارکنان و پیشرفت شغلی آنها در یک سازمان خاص است. طراحی بلاکچین بر بهبود و توسعه کیفیت نیروی کار ، به ویژه برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات بین کارمندان و مدیران متمرکز خواهد بود. این امر روند شناسایی و تجزیه و تحلیل مهارت ها ، دانش و نگرش کارکنان را تسهیل می کند. علاوه بر این ، شفافیت داده ها و فرصت های دسترسی برای کارکنان و مدیران شرکت بدون سو استفاده وجود خواهد داشت. این امر موجب می شود مدیران به راحتی سوابق عملکردی هر کارمند را پیگیری کنند ، که به نوبه خود می تواند برای توسعه شغل کارمندی استفاده شود.
شناسایی ابعاد و مولفه های فناوری ارتباطات در راستای توانمندسازی زنان کارآفرین در کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فن آوری اطلاعات که از آن به عنوان فن آوری های نوین یاد شده، با ایجاد تحولات شگرف ، فرصت های جدید را در بازار کار فراهم نموده است. روش پژوهش آمیخته (کیفی ، کمی) است. نمونه گیری در مرحله اول به شیوه هدفمند و بر اساس اشباع نظری 15 نفر ، در بخش دوم زنان کارآفرین در کسب و کار کوچک در تهران به روش نمونه گیری تصادفی ساده 92 نفر بر اساس فرمول کوکران در نظر گرفته شد بودند . داده ها توسط نرم افزار Spss و Smart Pls مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور سنجش متغیر ها از پرسشنامه استخراج شده از مرحله دلفی استفاده شد در مدل فناوری ارتباطات از پرسشنامه با 3 بعد (سودمندی ادراک شده، سهولت در استفاده و استفاده برای حمایت از فروش مستقیم) و 13 گویه و به منظور سنجش متغیر توانمندسازی زنان کارآفرین در کسب و کار از پرسشنامه با 4 بعد (صلاحیت، کنترل درک شده، درونی سازی هدف و تاثیر ) و 11 گویه استفاده شد. همچنین ازمون فرضیه ها در بخش کمی نشان داد که سودمندی ادراک شده، سهولت در استفاده و استفاده برای حمایت از فروش مستقیم بر توانمندسازی زنان کارآفرین در کسب و کار تاثیر دارند.
پیش بینی شادکامی براساس هوش معنوی وخلاقیت
حوزههای تخصصی:
نقش شادکامی و پیامدهای مثبت پایدار آن در ابعاد مختلف زندگی هویداست. از این رو، شناسایی عوامل موثر بر شادکامی حایز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش معنوی وخلاقیت در شادکامی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان کرج در سال تحصیلی96-97 بود. 414 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شادکامی آکسفورد(OHI)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ(SISRI) وپرسشنامه خلاقیت عابدی(TC) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و شادکامی ( 43/0 = r )، خلاقیت و شادکامی (40/0 = r ) ، هوش معنوی و خلاقیت ( 53/0 = r ) همبستگی معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش معنوی و خلاقیت 22% واریانس شادکامی را پیش بینی می کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تولید معنای شخصی (از مؤلفه های هوش معنوی) و سیالی و ابتکار (از مؤلفه های خلاقیت) پیش بینی کننده ی های قوی برای شادکامی هستند.
اثر نیاز به منحصر به فردبودن و جهان وطنی مصرف کننده بر پذیرش نوآوری ساعت های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
127 - 156
حوزههای تخصصی:
پذیرش تکنولوژی های پوشیدنی و استفاده از آنها، به سرعت در حال افزایش است. به دلیل تفاوت های قابل توجهی که این تکنولوژی ها با سایر تکنولوژی های جدید دارند، پذیرش آنها از جانب مصرف کننده نیازمند بررسی های بیشتر می باشد. تمرکز پژوهش حاضر در حوزه محصولات تکنولوژی های پوشیدنی بر ساعت های هوشمند است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر نیاز به منحصر به فرد بودن و جهان وطنی مصرف کننده بر پذیرش نوآوری ساعت های هوشمند با تاکید بر نقش میانجی رهبری عقیده دامنه خاص، نوگرایی ذاتی و نوگرایی دامنه خاص مصرف کننده می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی می باشد. با توجه به اینکه جوانان و بخصوص افراد تحصیل کرده بخش عمده کاربران ساعت های هوشمند را تشکیل می دهند، دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند و از این بین مبتنی بر تعریف جکسون (۲۰۰۳) برای تخمین حجم نمونه مورد نیاز، ۱۴۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که به روش در دسترس از نمونه آماری جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS نشان داد که دو ویژگی شخصیتی جهان وطنی (از طریق تاثیر مثبتی که بر نوگرایی ذاتی دارد) و نیاز به منحصربه فرد بودن مصرف کننده (از طریق تاثیر مثبت بر رهبری عقیده دامنه خاص) بطور غیرمستقیم موجب افزایش نوگرایی دامنه خاص مصرف کننده می شوند و متعاقبا این افزایش در نوگرایی دامنه خاص، منجر به افزایش پذیرش نوآوری ساعت های هوشمند در مصرف کننده می گردد.
افزایش اثربخشی بازاریابی با استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری
حوزههای تخصصی:
مدیریت ارتباط با مشتری ترکیبی از شیوه ها، استراتژی ها و فناوری هایی است که شرکت ها برای مدیریت و تجزیه و تحلیل تعاملات و داده های مشتری در طول چرخه حیات مشتری استفاده می کنند. این مقاله یکی از مفیدترین قانون ها در ارتباط با مدیران و مشتریان که به عنوان CRM شناخته شده است را توضیح میدهد. CRM یک نام مخفف است که از سه کلمه اصلی تشکیل شده است: مشتری، ارتباط و مدیریت (مدیریت ارتباط با مشتری). CRM تمام جنبه های تبادل با مشتریان و تمام اجزا داخل سازمان که در ارتباط با مشتری هستند ار شامل می شود. یکی از مهمترین قوانین در CRM فرمول 4P است. 4P همان قیمت، محصول، ترویج و موقعیت می باشد. ارزش طول عمر مشتری (CLV) یکی از ابزارهای ممکن در اندازه گیری این روابط است.
بررسی تأثیر تبلیغات شفاهی الکترونیکی بر پذیرش بانکداری سیار با در نظر گرفتن مشارکت مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی و مطالعه تبلیغات شفاهی الکترونیکی بر پذیرش بانکداری سیار با در نظر گرفتن مشارکت مصرف کننده با استناد به مدل مفهومی تعدیل شده ی شانکارا و همکاران (2020) است. روش این تحقیق از نوع کیفی، کتابخانه ای، کاربردی و اکتشافی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش موردکاوی استفاده شده است. در پایان، نتیجه می گیریم که تبلیغات شفاهی الکترونیکی با در نظر گرفتن عوامل محرک کیفیت بیان، ارزش و پایداری تبلیغات بر پذیرش بانکداری سیار با در نظر گرفتن نقش متغیر میانجی مشارکت مصرف کننده اثر مثبت و مستقیمی دارد. در پایان مقاله نیز پیشنهادهایی ارایه شد که بر بهبود فرآیند و الگوگیری سایر بانک ها از رویال بانک کانادا می تواند تأثیر گذارد.
ارائه الگوی عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
177 - 190
حوزههای تخصصی:
حضور شرکت ها و سازمان ها در فعالیت های خیرخواهانه، ضرورتی بایسته است. درغیراین صورت، مشتریان در هزاره سوم تمایلی ندارند تا با خرید خود، حیات این شرکت ها را تداوم بخشند. افزایش توجه جامعه و شرکت ها به بازاریابی خیرخواهانه باعث شده است تا پژوهش های علمی بیشتری دراین زمینه انجام شود. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران است. این پژوهش، پژوهشی کیفی است که در دو مرحله انجام شده است. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین ازطریق روش تحلیل محتوای کیفی، عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه شناسایی و تفسیر شد. سپس برای تأیید و اعتبارسنجی عوامل شناسایی شده، این عوامل در اختیار 20 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران دارای ابعاد «ملاحظات محصول» شامل مؤلفه های نوآوری محصول، کیفیت محصول و ماهیت محصول، «ملاحظات تبلیغات» شامل مؤلفه های حضور سلبریتی ها، ابزارهای متنوع/ تبلیغات کلامی و کمّیت و کیفیت تبلیغات، «ملاحظات مشتری» شامل مؤلفه های وفاداری، درآمد مشتری، تجربه پیشینی، انگیزه و تمایل، برداشت مشتری از اخلاقی بودن شرکت، باور و دیدگاه، «ملاحظات مالی» شامل مؤلفه های میزان کمک مالی سازمان، نوع و روش کمک و میزان کمک مالی مشتریان، «ملاحظات راهبردی» شامل مؤلفه های شفاف سازی، مدت زمان و دفعات تکرار برنامه ها، خلّاقیت در برنامه ها و تناسب برنامه ها و «ملاحظات عمومی» شامل مؤلفه های اعتبار شرکت، همکاری با مؤسسات خیریه و موضوع خیریه است.
نقش فرهنگ سازمانی در هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی کسب و کار و مدیریت سازمان
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه رهبری استراتژیک، این مطالعه، یک مدل نظری را برای بررسی تاثیر رفتارهای رهبری مدیران ارشد در هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی و کسب و کار(IS-Business) در زمینه ادغام سیستم های سازمانی (ES) توسعه می دهد. به طور خاص، فرهنگ سازمانی به عنوان یک متغیر تعدیلگر بحرانی در مدل تحقیق بر اساس نظریه اقتضائی، افزوده می شود. نتایج تحلیلی تجربی نشان می دهد که تاثیرات رفتارهای آرمان گرایانه و رفتارهای انگیزشی الهام بخش رهبری، محرک فوق العاده ای برای هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی و کسب و کار هستند که بیشترین تأثیر مثبت را در ادغام سیستم های سازمانی دارد علاوه بر این، فرهنگ انعطاف گرا به طور مثبت رابطه بین رفتارهای رهبری استراتژیک و هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی و کسب و کار را تعدیل می کند، در حالی که فرهنگ کنترل گرا به طور منفی این روابط را تعدیل میکند. مطالعه ما به ادبیات موجود در هر دو زمینه ی رهبری و هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی و کسب و کار کمک می کند.
مروری نظامند بر ارزش ویژه برند با تکنیک فراترکیب: واکاوی عوامل تشکیل دهنده و پیامدهای آن از دیدگاه ترکیبی (مالی-مشتری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش ویژه برند یکی از اولویت های اصلی در پژوهش های بازاریابی است که هم برای مشتری و هم برای شرکت ارزش ایجاد می کند؛ به این صورت که ابتدا با ارائه کالایی مناسب و ایجاد رضایت در مشتری برای وی ارزش ایجاد کرده و سپس با ارزشی که برای مشتری ایجاد می-کند برای شرکت ارزش آفریده و نوعی مزیت رقابتی پایدار برای آن شرکت به وجود می آورد. هدف پژوهش حاضر استنتاج مدل مفهومی عوامل تشکیل دهنده ارزش ویژه برند و پیامدهای حاصل از ارزش ویژه برند با تکنیک فراترکیب از انواع روش های فرا مطالعه است. در پژوهش حاضر محقق با بکارگیری تکنیک مرور نظامند و فراترکیب، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی پرداخته و با انجام گام های 7گانه روش ساندلوسکی و باروسو ، با شناسایی 4 عامل از عوامل تشکیل دهنده ارزش ویژه برند و 2 پیامد ارزش ویژه برند، مدل مفهومی آن را، دسته بندی نموده است. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده شده است که مقدار شاخص کاپا برای عوامل تشکیل دهنده ارزش ویژه برند و پیامدها محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که 4 عامل در مطالعات معتبر مربوط به ده سال گذشته ابعاد ارزش ویژه برند را تشکیل می دهند. ابعاد ادراکی، ابعاد نگرشی، ابعاد شناختی و ابعاد ارتباطی از ابعاد اصلی تشکیل دهنده ارزش ویژه برند می باشند. همچنین دو پیامد مربوط به مشتری و پیامدهای مربوط به شرکت پیامدهای ارزش ویژه برند را تشکیل می دهند.
نقش پویایی و فعالیت های اجتماعی در برندسازی شخصی
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی یک پدیده به سرعت در حال رشد بوده که در اکوسیستم های چند ذینفعی رخ می دهد. این مقاله یک چارچوب مردم شناسی از صنعت صخره نوری (کوهنوردی) در آمریکا و اروپا را به منظور نشان دادن این موضوع که چگونه ذینفعان اقدامات برندسازی شخصی کوهنوردان حرفه ای را فعال کرده و شکل می دهند ارائه کرده است. یافته های این مطالعه نشان داد که برند سازی شخصی یک شیوه ی اجتماعی مهم بوده که در آن ذینفعان، سه نوع منابع را به منظور تشریح برندهای شخصی ارائه می کنند: منابع مادی، منابع اطلاعاتی و منابع نمادین. علاوه بر این، شش کنوانسیون مهم که روابط ذینفعان را کنترل کرده و امکان انتقال منابع را فراهم می آورند، شناسایی و تئوری سازی شد. در نهایت، این یافته ها چارچوبی را به منظور آنالیز همکاری ذینفعان در برندسازی شخصی ارائه می کنند.
وفاداری به برند و نقش آن در وابستگی مصرف کننده به برند
حوزههای تخصصی:
تداعی های برند، بخش اصلی ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده (CBBE) یا همان Consumer Based Brand Equity می باشند و وفاداری رفتاری به برند، نتیجه مطلوب CBBE محسوب می شود. در این تحقیق، داده های برگرفته از نظرسنجی های مصرف کنندگان و پنل خرید، ترکیب شدند تا رابطه بین وفاداری رفتاری پیشین مصرف کننده و تمایل فعلی آنها برای تداعی برند مشخص گردد. نتایج نشانگر رابطه مثبت در این زمینه می باشد، که بر اساس آن، فراوانی بیشتر خرید و سهم بیشتر از خرید مشتری، به احتمال بیشتر منجر به تداعی برند می شود. این یافته ها همچنین نشان می دهد که سهم خرید مشتری نسبت به فراوانی خرید، عامل مهم تری برای تداعی برند محسوب می شود. این یافته ها، پیامدهای مهمی برای مدل سازی تداعی برند خصوصا با استفاده از داده های میان بخشی دارند.این مقاله بررسی می کند آیا دو متریک وفاداری به برند یعنی SCR و فراوانی خرید، نشانگر تداعی برند فعلی مشتریان هستند یا خیر. یک نقطه قوت این تحقیق، این است که در حالی که داده ها از افراد یکسانی جمع آوری شده است، اما منابع مختلف هستند. رفتار خرید از داده های اسکنر و تداعی های برند از طریق پرسشنامه اینترنتی.
تاثیر اینترنت برتجارت دوجانبه ایران؛ رویکرد مدل جاذبه تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
67 - 98
حوزههای تخصصی:
رشد چشمگیر تجارت الکترونیکی بین المللی در چند سال اخیر بیانگر اهمیت نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و اینترنت در رشد این نوع تجارت و به طور کل تجارت بین الملل می باشد. بر این اساس در این مطالعه نقش اینترنت بر تجارت دوجانبه ایران و شرکای عمده تجاری آن بررسی خواهد شد. با توجه به ماهیت متفاوت بخش های عمده اقتصادی و کالاها و خدماتی که ارائه می دهند، اینترنت می تواند نقش متفاوتی در گسترش تجارت هریک از بخش ها ایفا نماید. لذا در این مطالعه تلاش شده است تا نقش اینترنت بر تجارت کشور با شرکای عمده خود در سه بخش کشاورزی، غیر کشاورزی (صنعت) و خدمات در طی سال های 1995 تا 2015 مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد که نوآوری پژوهش حاضر نسبت به مطالعات پیشین می باشد. در این راستا از مدل جاذبه تعدیل شده و داده های تابلویی برای مدل سازی تجربی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده خواهد شد. در میان سه مدل برآورد شده، تنها متغیرهای دسترسی به اینترنت و نرخ ارز در کشور صادرکننده در همه مدل های نهایی معنی دار شده اند و توان توضیح جریانات تجاری را دارد که به نوعی می تواند حاکی از تغییر الگوی تجارت در بین کشورهای جهان نیز باشد. نکته بعدی اینکه در میان مدل های مختلف، در مدل تجارت کالاهای غیر کشاورزی (صنعتی) هم چنان متغیرهای سنتی قدرت توضیح دهندگی بیشتری برای توضیح جریانات تجاری دارند و در مقابل در مدل خدمات به هیچ وجه متغیرهای سنتی توانایی توضیج جریانات تجاری را ندارند.