فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
203 - 232
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد معاصر از دانش به عنوان عامل اصلی تولید یاد می شود. برای اندازه گیری میزان دانش به کار رفته در تولیدات یک کشور شاخص های مختلفی وجود دارد. یکی از این شاخص ها، شاخص پیچیدگی اقتصادی1[1] است. باتوجه به اثر پیچیدگی اقتصادی بر رشد و توسعه و میزان رقابت پذیری و قدرت چانه زنی از یک سو و شکاف قابل توجه شاخص پیچیدگی اقتصادی بین کشورهای منتخب نفتی با کشورهای توسعه یافته از سوی دیگر نیاز به بررسی علمی عوامل تعیین کننده پیچیدگی اقتصادی در راستای تبدیل ثروت های تجدیدناپذیر به ثروت های تجدیدپذیر در کشورهای منتخب نفتی ضروری است. مطالعه حاضر با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته(GMM2[2]) به بررسی تأثیر متقابل فراوانی منابع طبیعی از طریق شاخص حکمرانی و مهاجرت نخبگان بر پیچیدگی اقتصادی در کشورهای برگزیده نفتی طی دوره 2016- 2007 پرداخته است. یافته های مطالعه حاکی از آنست که فراوانی منابع طبیعی از کانال حکمرانی اثر مثبت و معنادار و مهاجرت نخبگان اثر منفی و معنادار با پیچیدگی اقتصادی در کشورهای برگزیده نفتی دارند. علاوه بر این یافته های تحقیق نشان می دهد، شاخص ریسک سیاسی اثر منفی و معنادار بر پیچیدگی اقتصادی داشته است و اثر متقابل نوآوری و حقوق مالکیت فکری بر پیچیدگی اقتصادی در کشورهای منتخب نفتی مثبت و معنادار بوده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر فساد اداری در شهرداری ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر فساد اداری در شهرداری ساری بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران ارشد و عملیاتی و معاونین شهرداری ساری و کارشناسان اجرایی شهرداری ساری هستند. ابتدا با توجه به ادبیات موجود در این زمینه عوامل موثر بر فساد اداری در شهرداری ساری شناسایی شد، سپس با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، اوزان و معیارهای مرتبط با این عوامل از طریق پرسشنامه و نظرسنجی از جامعه آماری مورد مطالعه، تعیین شد و مدل تحلیل سلسله مراتبی به کار گرفته شد. در مرحله بعد، وزن نهایی معیارها با استفاده از میانگین موزون و تلفیق وزن نسبی معیارها و وزن نسبی عوامل اصلی سرگروه آن ها به دست آمد. در گام بعدی بر اساس وزن های به دست آمده، رتبه بندی نهایی عوامل و معیارهای مربوط به عوامل موثر بر فساد اداری در شهرداری ساری ارائه می شود. پس از جمع آوری پرسشنامه های توزیع شده و تجزیه و تحلیل این داده ها معیارهای شناسایی شده بدین شرح شد: ارزش های اخلاقی، احساس بی عدالتی، جامعه پذیری ضد فساد، نیاز مادی، پایبندی شرعی، فرصت فساد.
معیار تعیین مقر در داوری های برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
131 - 158
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین طرق حل و فصل اختلافات، داوری است و داوری بر خط یک روش نوظهور در این حوزه می باشد. ویژگی های خاص این روش داوری، باعث طرح مباحث حقوقی بسیاری شده است. با توجه به فقدان محل فیزیکی در داوری های برخط، نحوه تعیین مقر در این نوع داوری ها موضوعی است که باید مورد بررسی قرار گیرد که با درنظرگرفتن آثار حقوقی مهم مقر در فرایند داوری، تعیین آن حائز اهمیت می باشد. سوال اساسی پژوهش حاضر آن است که چه شخصی و با چه معیاری می تواند مقر داوری را در چنین داوری هایی تعیین نماید؟ در پاسخ اجمالاً مقاله به این نتیجه نائل شده که در صورت تعیین مقر داوری توسط طرفین دعوا، وفق نظریه محل زدایی مطلق، توافق طرفین معتبر بوده و عدم وجود مکان فیزیکی در داوری های برخط ایجاد مشکل نمی کند. در صورت عدم انتخاب مقر داوری توسط طرفین، داور بایستی مقر را انتخاب نماید. معیارهای مختلفی در این خصوص مورد بحث قرار گرفته است اما به نظر می رسد معیارهای مناسب بودن مقر از لحاظ حقوقی، قانون شکلی حاکم بر فرایند داوری و دادگاه صالح انتخابی توسط طرفین جهت نظارت بر داوری، بیشتر می توانند در کشف اراده ضمنی طرفین در این خصوص راهگشا باشند. علی رغم پیشنهاد معیارهای مذکور، تحلیل و یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که تقنین صریح توسط قانون گذار در خصوص این مسئله ضرورت دارد.
طراحی چهارچوب چندسطحی برای اجرای موفق بازاریابی سبز در شرکت های تولیدکننده مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
179 - 200
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر شاهد افزایش گرایش در ترجیح خرید و مصرف محصولات سبز از یک سو و نگرانی های فزاینده از تغییرات آب و هوایی، آلودگی های زیست محیطی و تراکم پسماندهای مواد غذایی، از دیگر سو بوده ایم که زمینه ساز تغییراتی جدی در نگرش های زیست محیطی مردم و تغییر ترجیحات آن ها در تمایل به استفاده از محصولات دوست دار محیط زیست شده است؛ بالتبع بازتاب این مسئله در رفتار بنگاه های اقتصادی؛ افزایش تمایل روزافزون آن ها در بهره گیری از مفاهیم بازاریابی سبز است. بر این مبنا، پژوهش حاضر به دنبال طراحی چارچوب چندسطحی برای اجرای موفق بازاریابی سبز در شرکت های تولیدکننده مواد غذایی با نگرشی یکپارچه است که به عنوان پژوهشی کاربردی با رویکرد آمیخته (از نوع طرح های اکتشافی) صورت پذیرفته است. یافته های مدل نشان دهنده آن است که عوامل متعددی به صورت چندبعدی و درهم تنیده در اجرای بازاریابی سبز تأثیرگذارند. این عوامل در چهار سطح، قابل دسته بندی هستند. عوامل سطح چهارم زیربنایی ترین لایه را تشکیل داده و شامل رسوخ باور به بازاریابی سبز در فلسفه و چشم انداز شرکت است؛ سطح سوم شامل پشتیبانی مدیران ارشد و تغییر در رویه های داخلی سازمان؛ سطح دوم شامل، بهینه سازی ساختار سازمانی، بهبود فرهنگ سازمانی، بهسازی کارکنان و مدیریت روند تغییرات و سطح اول که در بالاترین و عملیاتی ترین لایه از سلسله مراتب مدل ساختاری تفسیری قرار گرفت شامل، تغییر در آمیزه بازاریابی، درک و اجرای ممیزی های بازاریابی سبز و توسعه زیرساخت فناوری اطلاعات است.
کاربرد سیاست های مدیریت منابع انسانی برای مدیران بازاریابی: تأکید بر راهبردهای بازاریابی و عملکرد سازمان در شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
146 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سیاست های مدیریت منابع انسانی بر استراتژی های بازاریابی و عملکرد سازمان برای مدیران بازاریابی شرکت های کوچک و متوسط است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های کوچک و متوسط خدماتی و تولیدی فعال در شهرک صنعتی شیراز (تعداد 368 شرکت) تشکیل داده اند که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 188 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه از نظر محتوایی و سازه بررسی و پایایی نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (2/85 درصد) محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد؛ سیاست های مدیریت منابع انسانی بر استراتژی های بازاریابی و عملکرد سازمان تاثیر مثبت و معناداری می گذارند. همچنین، استراتژی های بازاریابی نیز بر عملکرد سازمان تاثیر مثبت و معناداری دارد. به علاوه، استراتژی های بازاریابی نیز در رابطه میان سیاست های مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان، نقش میانجی گری مثبت و معناداری را بازی می کند. سهم اصلی این پژوهش، تسهیل درک بهتر چگونگی اثرگذاری سیاست های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان با توجه به نقش استراتژی بازاریابی در بستر شرکت های کوچک و متوسط است. یافته های حاصل از این پژوهش نه تنها دانش نظری این حوزه را گسترش می دهد بلکه می تواند برای مدیران شرکت های کوچک و متوسط نیز کارآمد باشد.
تحلیلی بر رفتار سبز مصرف کنندگان در رستوران های منتخب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
243 - 211
حوزههای تخصصی:
افزایش گرمایش کره زمین در سال های اخیر، دولت ها را وا داشته است که سیاست های زیست محیطی یا سبز را با هدف حفاظت از محیط زیست به اجرا درآورده اند و نتیجه این سیاست ها بطور غیرمستقیم کسب و کارها را وادار کرده است که مسئولیت اجتماعی بیشتری را به عهده بگیرند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی، پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان رستوران های منتخب هتل های شهر تهران تشکیل می دهند، تعداد اعضای نمونه با توجه به نظر پژوهشگران و به صورت سهمیه ای ۳۸۴ نفر در نظر گرفته شد که انتخاب از میان اعضای هر طبقه بصورت تصادفی آسان انجام شد. ابزار اصلی جهت جمع آوری داده در این پژوهش پرسشنامه استاندارد (چو و همکاران، ۲۰۲۰) می باشد که روایی آن در سه سطح محتوایی، واگرا و همگرا مورد تأیید واقع شد. پایایی کل پرسشنامه ها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بالای ۰/۷ بدست آمد. فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS وSMART PLS مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی ارائه شد. نتایج حاکی از آن بود که آمیخته بازاریابی و کیفیت درک شده بر تمایل مصرف کنندگان تأثیر گذاشته و از طرف دیگر نیز مسئولیت اجتماعی و مدل شناختی، عاطفی، رفتاری و کیفیت درک شده بر آمیخته بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری دارند. در این میان مسئولیت اجتماعی تأثیر مدل شناختی، عاطفی، رفتاری را بر آمیخته بازاریابی در جهت منفی تعدیل می کند.
مقاله پژوهشی: تحلیل ماهیت حقوقی، اوصاف و مخاطرات قراردادهای تبلیغی با ستارگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
179 - 202
حوزههای تخصصی:
بهره برداری از تصویر و آثار ستارگان (چهره ها) در تبلیغات تجاری، از مؤثرترین ابزارهای تبلیغ به شمار می رود. اکثر شرکت های تبلیغی از این شیوه تبلیغ برای معرفی محصولات استفاده می کنند. ستارگان نیز تمایل زیادی به انعقاد قرارداد تبلیغی با شرکت های یادشده دارند، زیرا درآمد حاصل از این نوع قراردادها قابل توجه است. در این نوشتار با روش تحلیلی و توصیفی، ماهیت قرارداد تبلیغی، مخاطرات آن و اهرم های حمایتی در مقابل مخاطرات مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است. با بررسی های به عمل آمده ماهیت این نوع قراردادها در مقایسه با انواع قراردادهای مشابه، در قالب ماده 10 قانون مدنی، و به عنوان یک عقد نامعین قابل توصیف می باشد. اگرچه استفاده از تصویر ستارگان در جلب مصرف کنندگان به خرید محصولات تأثیر به سزایی دارد، با این حال، شرکت ها در معرض این خطر هستند که ستارگان با مشارکت در فعالیت های غیراخلاقی، وجهه آنها را خدشه دار نمایند، و تأثیر منفی بر دیدگاه مصرف کنندگان داشته باشند. از این رو، شرکت های تبلیغی به منظور حمایت از سرمایه و شهرت خود، از شروطی مانند شروط اخلاقی، شرط کلابک یا وجه التزام استفاده می کنند. همچنین ستارگان متقابلاً با این خطر مواجه هستند که شرکت ها با انجام اقدامات غیراخلاقی وجهه آنها را در دید عموم تغییر دهند. از این رو، ستارگان در تلاش هستند تا شرط متقابل اخلاقی را در قرارداد درج نمایند.
ظرفیت بازاریابی، شهرت برند و سفر مصرف کننده در پلتفرم های تجارت الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
ظرفیت بازاریابی فروشنده و شهرت برند در عملکرد شرکت و رفتارهای مشتری نقش کلیدی دارند. با این حال ، دانش کمی در مورد چگونگی اهمیت این دو بعد در حوزه پر اهمیت و روز افزون پلتفرم های تجارت الکترونیکی ، جایی که فروشندگان متنوعی وجود دارند و شهرت برند را به چالش می کشند ، وجود دارد. این تحقیق اثرات ظرفیت بازاریابی و شهرت برند را بر نتایج سفر خرید اصلی مشتری در پلتفرم های تجارت الکترونیکی ، از زمان کلیک تا وب گردی ، خرید و پشیمانی پس از خرید ، بررسی می کند. نتایج این مطالعه با استفاده از داده های مربوط به خرید گوشی های هوشمند از یک پلتفرم پیشرو در تجارت الکترونیکی ، تأثیر مثبت و فزاینده ظرفیت بازاریابی را بر نتایج سفر مصرف کننده نشان می دهد. این تحقیق همچنین دیدگاه متفاوت تری از شهرت برند در محیط های تجارت الکترونیکی را ترسیم می کند و تأثیرات متفاوت U شکل شهرت برند را بر نتایج سفر مصرف کننده نشان می دهد. این یافته ها مفاهیمی را برای برند ها و فروشندگان در پلتفرم های تجارت الکترونیکی ارائه می کند.
تبیین تأثیر عدالت و همدلی بر رفتار بخشایشی مصرف کننده: بررسی نقش تعدیل گر مدت ارتباط با فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
128 - 111
حوزههای تخصصی:
بخشش مشتری یک استراتژی مهم برای شرکت های خدماتی در راستای بهبود و بازیابی خدمات است. هدف این پژوهش، تبیین اثر عدالت و همدلی بر رفتار بخشایشی مصرف کننده با در نظر گرفتن نقش تعدیلگری مدت ارتباط با فروشنده می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- پیمایشی و ازنوع مقطعی است. جامعه این پژوهش، مشتریان تاکسی های اینترنتی است که با استفاده از فرمول کوکران، 187 نفری انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که به صورت حضوری توزیع شده است. در این پژوهش، روایی محتوا، روایی سازه همگرا و روایی واگرا سنجش و بررسی شده و پایایی از طریق محاسبه ضرایب بارهای عاملی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری عامل تاییدی و از نرم افزار Spss25 و Smart Pls2.0 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که عدالت و همدلی بر بخشش مصرف کننده تاثیری مثبت و معنادار دارد و بخشش مصرف کننده بر رفتار بخشایشی تاثیری مثبت و معنادار دارد ومدت ارتباط با فروشنده قادر است اثرگذاری بخشش مصرف کننده بر رفتار بخشایشی را تعدیل کند. باایجاد همدلی و عدالت می توان بر بخشش مصرف کننده تاثیر گذاشت در صورتی که شرکت خدماتی نامناسبی را ارائه داد رفتارهای بخشایشی از مشتری دید. عدالت و همدلی در روابط با مشتری و مدت ارتباط با فروشنده عوامل مهمی در رفتارهای بخشایشی مصرف کننده می باشد. درصورتی که شرکت ها همدلی و عدالت را روابط با مصرف کنندگان اعمال کنند درصورتی که خدمات نامناسبی هم انجام دادند مصرف کننده به جای انتقام گیری آنها را می بخشد و رفتارهای بخشایشی از خود نشان می دهد.
تحلیل پویایی های صنعت زیتون در ایران با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۸
185 - 214
حوزههای تخصصی:
صنعت زیتون یکی از صنایع مهم در ایران می باشد. در سال های اخیر جهت توسعه این صنعت در بخش های مختلف زنجیره تامین از کشاورزی و کاشت درخت زیتون تا صنایع تبدیلی برنامه ریزی های خوبی صورت گرفته است. برای توسعه این صنعت نیاز به برآورد صحیح رفتار عرضه و تقاضا در کل زنجیره تامین در افق بلندمدت از طریق درک پویایی های این صنعت می باشد. لذا در این مقاله با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم ها به تحلیل پویایی های صنعت زیتون در ایران پرداخته شده است. زنجیره تامین صنعت زیتون دارای 4 قسمت اصلی شامل کشت و برداشت زیتون؛ فرآوری، تولید، توزیع و مصرف روغن زیتون؛ فرآوری، تولید، توزیع و مصرف کنسرو زیتون؛ و قیمت روغن و کنسرو زیتون می باشد. نتایج مدلسازی نشان داد که در حالت عادی برای کاهش واردات برای کنسرو زیتون حدود 25 سال و برای روغن زیتون 40 سال زمان لازم بوده و نیاز به 600 هزار هکتار زمین زیر کشت، 20 شرکت فرآوری می باشد. همچنین رفتار مدل تحت سناریوهای مختلف نشان داد که برای افزایش مصرف فرآورده های زیتون نیاز است که سیاست های تشویقی در مصرف با سیاست های توسعه ایی تولید همراه باشد چراکه مصرف تابعی از قیمت و قیمت تابعی از تولید است. همچنین مشخص شد که با تقویت تکنولوژی کاشت و برداشت نیاز به سرمایه گذاری در زمین کمتر می شود. همچنین مدل نشان داد که بدلیل آسیب دیدگی زیتون می بایست با واردات زیتون آن را جبران کرد لذا نیاز به اصلاح قانون ممنوعیت واردات زیتون است.
برآورد مدیریت ریسک در بحث مدیریت پروژه شرکت های ساختمانی
حوزههای تخصصی:
برآورد و ارزیابی قابلیت مدیریت ریسک (RMC) پیمانکاران پیش از انتخاب پروژه تاثیر قابل توجهی در تحویل موفق پروژه دارد. در این مقاله قابلیت مدیریت ریسک پروژه های پیمانی بزرگراهی در نیجریه ارزیابی شده است. این پژوهش شامل مروری بر منابع موجود و بررسی پرسش نامه ای هجده پروژه نوسازی در نواحی جنوب غربی نیجریه می شود. میزان بلوغ پیمانکاران در چهار مقیاس مختلف و با استفاده از نظریه فازی ارزیابی شده است. نتایج بدست آمده نشانگر آن است که میزان بلوغ مدیریت ریسک کل پیمانکاران در سطح "مبتدی" قرار دارد. همچنین مشاهده شد که میزان بلوغ پیمانکاران در RMCهای مختلف، اطلاعات تکمیلی لازم برای تصمیم گیری و انتخاب پیشنهاد (مناقصه/مزایده) برنده را فراهم می سازد.
Examining the Effect of Industry Competitive Intensity: The Mediating Role of Marketing Capabilities and Market-Focused Learning
حوزههای تخصصی:
The purpose of this paper is to explore the impact of industry competitive intensity on brand performance that marketing capabilities and market-focused learning and organizational innovation have the mediator role. Survey of top firms of Tehran Stock Exchange for the last 4 years is explored. We used questionnaire for gathering data and 77 firms of 92 responded to the questionnaire . In order to test the validity of the questionnaire Dillon - Goldstein (cρ =0/70) coefficient used. AVE was used to assess the validity of indicators that show the validity of the questionnaire have been favorable .This study analyzed the data in two levels of descriptive and inferential statistics using Smart PLS ,Spss18, Excel2007. To calculate the significant path coefficient and to gain the test statistic T we used Astrab boot ( via insertion of the sampling method ). The results show that industry competitive intensity has a positive and significant effect on brand performance and all hypotheses were confirmed . The mediation effect of marketing capabilities and market-focused learning and organizational innovation was approved too.
تاثیر تجربه منفی مشتری بر انتقام برند و اجتناب از برند با نقش میانجی نفرت از برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این بررسی تاثیر تجربه ناخوشایند بر دوری از برند و انتقام با برند با واسطه گری نفرت بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر مشتریان رستوران های زنجیره ای درتهران هستند. در این پژوهش 384 نفر از مشتریان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه ی آماری از یک جامعه ی نامتناهی به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه استفاده شد که جهت تأیید روایی آن، از روایی صوری و روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد و برای پایایی آن آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار اس پی اس اس و پی ال اس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد: نفرت و تجربه ناخوشایند بر دوری از برند و انتقام با برند تأثیر معناداری دارد.. نفرت در رابطه ی بین تجربه ناخوشایند بر دوری از برند و انتقام با برند نقش میانجی داشت.
شناسایی و اندازه گیری مؤلفه های بازاریابی اخلاقی در صنایع منتخب ایران (مورد مطالعه: صنایع غذایی و آرایشی و بهداشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به بحران های اقتصادی کشور و شرایط عدم اطمینان حاصل از آن، نیاز به عبور از استراتژی های معمول بازاریابی و تمرکز بر ارزش ها و بازاریابی اخلاقی جهت جلب اعتماد مشتریان ضروری به نظر میرسد. درهمین راستا، باتوجه به گستردگی و پراکندگی مولفه های بازاریابی اخلاقی در پیشینه پژوهش، همچنین فرهنگ خاص جامعه ایران، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی جامع برای مولفه های بازاریابی اخلاقی و اندازه گیری میزان رعایت این مولفه ها از نظر مشتریان در صنایع منتخب می باشد. روش : پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر روش آمیخته است. در بخش اول از طریق مرورنظام مند پژوهش های پیشین، مولفه های بازاریابی اخلاقی استخراج و با اضافه کردن سایر مولفه های استخراج شده از پژوهش میدانی، الگوی مذکور تکمیل گردید. درنهایت، میزان رعایت این مولفه ها از نظر مشتریان در صنایع منتخب اندازه گیری شد. جامعه آماری پژوهش در بخش اول، کلیه مطالعات پیشین مرتبط باموضوع، در بخش دوم(کیفی) مدیران شرکتهای صنایع غذایی و آرایشی بهداشتی و در بخش نهایی(کمی) مشتریان آنها بودند. پس از تایید اعتبار بخش کیفی وکمی، تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی به علت غیرنرمال بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمونهای ناپارامتریک و نرم افزار Spss انجام شد. یافته ها: این پژوهش درنهایت موفق به جمع بندی و ارائه مولفه های بازاریابی اخلاقی در قالب 32 مولفه و 7 مضمون اصلی گردید. میزان رعایت هریک از مولفه ها و مضامین اصلی در صنایع منتخب اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج: نتایج نشان داد که بین میزان رعایت مولفه های بازاریابی اخلاقی در دو صنعت تفاوت معناداری وجوددارد. میانگین رعایت این مولفه ها در صنایع غذایی بالاتر از صنایع آرایشی بهداشتی بوده به نحوی که در تمامی مضامین اصلی برتر می باشند ولی بااین وجود، از بین 32 مولفه بازاریابی اخلاقی، در 5 مولفه، از صنایع آرایشی بهداشتی امیتاز پایین تری کسب کرد.
نقش فرهنگ سازمانی در انتقال و اشتراک دانش آموزش عالی و دانشگاه ها
حوزههای تخصصی:
سازمانها اغلب برنامه های مدیریت دانش را به منظور ارتباط بهتر کارکنان و توسعه اشتراک دانش(KS) پیاده سازی کرده اند. در زمینه موسسات آموزش عالی (HEI ها)، این موضوع به طور ویژه به عنوان خلق دانش و انتشار مستقیم اهداف و چشم اندازهای آنها مورد تایید می باشد. دانشگاهیان یکی از ارکان HEI ها هستند، جایی که دانش ایجاد شده و به اشتراک گذاشته می شود. با این وجود، به دلیل این که HEI ها در تلاش برای ارتقاء فرهنگ اشتراک دانش در دانشگاهیان هستند، دانشگاهیان ممکن است به دلیل مسائل متعدد، مانند مسائل سازمانی، از بروز رفتار واقعی خود، خودداری کنند. تحقیقات پیشین عمدتا به جنبه های فردی، تکنولوژیکی و نادری از عناصر سازمانی متمرکز شده است. بنابراین، این تحقیق، نقش جو سازمانی که توسط رهبری سازمانی و اعتماد سازمانی در زمینه اشتراک دانش دانشگاهیان در HEI ها عملیاتی شده است را ارزیابی می کند. در این مطالعه از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس (SEM) استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی ۲۵۷ نفر از دانشگاهیان نشان داد که جو سازمانی تاثیر بسیار زیادی بر اقدامات KS دانشگاهیان دارد. علاوه بر این، رهبری و اعتماد سازمانی رابطه مثبتی با رفتار KS دانشگاهیان داشتند. این یافته ها نشان می دهد که لازم است عناصر سازمانی و تعاملات آنها در هنگام درک و تقویت رفتار اشتراک دانش دانشگاهیان در زمینه HEI ها در نظر گرفته شود.
عوامل موثر بر وفاداری به برند در کسب و کارهای فرنچایز
حوزههای تخصصی:
وفاداری به برند یک ابزار مهم در زمینه ارزیابی موفقیت برند در بازار های B2B است، لذا عوامل تاثیرگذار بر وفاداری به برند در بازار های B2B نسبت به بازارهای دیگر کاملا متفاوت است. درحالیکه فرنچایز(حق امتیاز) جهانی به عنوان یک روش ورود عمده به بازار های نوظهور پذیرفته شده است تحقیقات محدودی نیز وجود دارد که بر شناسایی عوامل موثر بر وفاداری به برند در بازار های نوظهور متمرکز هستند. این مقاله یک مدل ناهمگون شناختی را از عوامل موثر بر وفاداری به برند در بازار های نو ظهور را مورد بررسی قرار داده است. فرضیه ها بر اساس دیدگاه های فرنچایز ها و با استفاده از داده های نظر سنجی از فرنچایز ها در کشور هند مورد آزمایش قرار گرفته اند. پاسخگویان با استفاده از نمونه گیری تصادفی بر اساس موقعیت جغرافیایی و نوع صنایع انتخاب شدند. نتایج نشان داد که شایستگی ادراک شده فرنچایز و سطح به اشتراک گذاری اطلاعات نقش اساسی و تاثیر گذار بر وابستگی عاطفی به برند و ارزش ارتباط درک شده ایفا می کنند که در نوع خود موجب بهبود وضعیت وفاداری به برند می شود. مفاهیم نظری و عملی و همچنین مسیر های پژوهشی آینده نیز مورد بحث قرار گرفته است.
تأثیر سازوکارهای روانی بر عشق به برند و هویت مجازی کاربر از طریق خود ارجاعی (موردمطالعه: فروشگاه اینترنتی دیجی کالا، شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور کسب وکار های اینترنتی، در های زیادی جهت اشتغال و توانمند سازی اقتصاد ایجاد گردید و به تبع فروشگاه ها و برند های خرده فروشی متعددی نیز شروع به ارائه خدمات فروش در فضای اینترنت نمودند. ایجاد عشق به برند در مشتریان اینترنتی و مصرف کنندگان می تواند منجر به حفظ و وفاداری آنان به برند شود و لذا پیشرفت فناوری، امکاناتی همچون شبیه سازی استفاده و پرو مجازی محصول را با استفاده از فناوری واقعیت افزوده در اختیار برند های خرده فروشی اینترنتی، در جهت جذب مشتری و حفظ مصرف کنندگان قرار داده است. پژوهش حاضر باهدف مطالعه حوزه خرده فروشی اینترنتی و مقوله ایجاد عشق به برند از طریق فناوری جدید واقعیت افزوده به بررسی تأثیر سازوکارهای روانی بر عشق به برند و هویت مجازی کاربر از طریق خود ارجاعی پرداخته است. داده ها به وسیله پرسشنامه از نمونه ای شامل 216 نفر از مصرف کنندگان و خریداران اینترنتی در قلمرو شهر اراک در سال 1399 گردآوری شده است. فرضیه های پژوهش حاضر با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شده و تمامی فرضیه ها تائید شدند. یافته ها نشان می دهد که سازوکار های روانی بر عشق به برند و هویت مجازی از طریق خود ارجاعی تأثیر مثبت دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر نرخ خرید در شبکه های اجتماعی برخط با بهره گیری از مدل کانو و تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش شبکه های اجتماعی یکی از تأثیرگذارترین پدیده های قرن بیست ویک است، لذا شناخت کارکردهای این شبکه ها یک ضرورت به حساب می آید. امروزه شبکه های اجتماعی جایگاه مناسبی در بین عموم به دست آورده و با توجه به دسترسی آسان به آن روزبه روز استقبال از این پدیده رو به افزایش می باشد. با رشد شبکه های اجتماعی خرید از این شبکه ها نیز وارد مرحله جدیدی شده است. هدف از این مطالعه شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر نرخ خرید در شبکه های اجتماعی برخط است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و برحسب روش، تحقیقی از نوع همبستگی است که با به کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های موردنیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش نامحدود و شامل کاربران شبکه های اجتماعی می باشند و از روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 315 نمونه قابل قبول انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده روش کانو و رتبه بندی با تکنیک تاپسیس فازی انجام شده و نتایج پژوهش نشان داد که «اعتماد به فروشنده»، «فراهم بودن اطلاعات کالا» و «صرفه جویی در هزینه» مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل و «ماجراجویی در فرآیند خرید» جذاب ترین عامل در خرید از شبکه های اجتماعی هستند
مقاله پژوهشی: برآورد کشش های جانشینی واردات صنایع کارخانه ای با استفاده از داده های خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
1 - 30
حوزههای تخصصی:
فرآیند ادغام و همگرایی کشورها طی دو دهه گذشته به سمتی حرکت نموده که کشورها باید به این فرآیند بپیوندند و لازمه این مهم شناخت نقاط قوت و ضعف در دوران گذار به سمت یکپارچکی تجاری است. بر این اساس ضرورت دارد پدیده یکپارچگی تجاری به درستی تببین شود و عوامل موثر بر آن با دقت ارزیابی شود تا زمینه های دست یابی به بالاترین درجات یکپارچکی حاصل شود. از جمله این عوامل می توان به کشش های جانشینی، پیچیدگی اقتصادی، اثرات مرزی و سایر عوامل اشاره داشت. بنابراین برآورد کشش جانشینی محصولات وارداتی پارامتر کلیدی برای تجزیه و تحلیل سیاست های تجاری به ویژه مباحث مربوط به یکپارچگی های تجاری است. در این مطالعه کشش های جانشینی آرمینگتون برای 103 رشته صنعتی در سطح چهار رقمی در دوره 1396-1371 برآورد شده است. بنابر نتایج، صنایع دارای بیشترین کشش جانشینی مثبت به ترتیب عبارت از صنایع "تولید مالتا و ماءالشعیر" و "تولید مواد شیمیایی اساسی به جز کود و ترکیبات ازت" و صنایع دارای کمترین کشش جانشینی مثبت به ترتیب عبارت از صنایع "دباغی و تکمیل چرم" و "تولید و تعمیر انواع قایق و سایر شناورها به جز کشتی" هستند. لازم به ذکر است در صنایع با کشش جانشینی مثبت، امکان جایگزین کردن مصرف خارجی با کالاهای تولید داخلی، وجود دارد.
پیش آیندهایی برای انگیزه کارمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم انگیزش کارکنان و توجه به عواملی که باعث ایحاد انگیزه می گردد از جمله مهمترین موضوعاتی است که در بهره وری نیروی انسانی مطرح می باشد. انگیزش کارمندان دولت، مدت هاست که از موضوعات جذاب بوده است. این تحقیق با هدف تبیین مدل و بررسی رابطه بین عوامل سازمانی (شفافیت اهداف، رهبری تحول آفرین، ویژگی های شغلی) و غیرسازمانی (جامعه پذیری دینی، جامعه پذیری خانواده، ویژگی های شخصیتی، ایدئولوژی سیاسی، شناسایی حرفه ای و ویژگی های جمعیت شناختی) با انگیزه خدمات عمومی (دولتی) صورت پذیرفت. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به روش توصیفی–همبستگی انجام شده است. حجم نمونه شامل 324 نفر از کارکنان شهرداری های استان خراسان رضوی بوده که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شده اند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه های ترکیبی انگیزه خدمت عمومی، عوامل سازمانی و عوامل غیرسازمانی گردآوری شد و ضریب پایایی (αکرونباخ) برای پرسشنامه ها به ترتیب 822/0، 815/0 و 795/0 به دست آمد و به منظور اطمینان از تناسب شاخص ها با مؤلفه ها (بررسی روایی) از آزمون خبرگی و تحلیل عاملی اکتشافی و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. داده ها با نرم افزارهای "اس پی اس اس" و "آموس" تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین شاخص های سازمانی و غیرسازمانی با انگیزش خدمت عمومی کارکنان وجود دارد و روابط در مدل تحقیق تایید شد و در پایان بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهادهایی نیز ارائه گردید