فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در میان متون نثر عرفانی معارف بهاء ولد متنی ادبی ویگانه دانسته می شود. این کتاب مجموعه ای از یادداشتهای بهاء ولد (628) است که به شکلی بدیع و متفاوت از دیگر آثار عرفانی نگاشته شده است .معارف، دربردارنده پراکنده گویی های او در موضوعات مختلف است. با نگاهی گذرا در پاره های ناپیوسته این کتاب ، آنچه مکرر و پیوسته به نظر می آید حضور چشمگیر آیات قرآنی است. بهاء ولد در توجه به آیات قرآنی نوآوریهایی داشته و اگر مهمترین ویژگی نثر معارف را شگردهای بیانی در تحلیل های قرآنی بدانیم هیچ گزاف نمی نماید. این جستار با بررسی ای مختصر از گونه معارف به عنوان شالوده ای برای بررسی منسجم آغاز شده و با نگاهی زبانی و محتوایی خلاصه شده است. بررسی نخست تلقی ای زبانی است که با عنوان زبان شاعرانه به سامان می رسد . بررسی دوم بررسی محتوایی است که در پی یافتن شگردهای درون متنی معارف است که با تجربه های درونی و بیرونی بهاء ولد گره می خورد . در گزارش پایانی ایدئولوژی اشعری بهاء ولد حائز اهمیت دانسته می شود. نویسنده برای تبیین این موارد با ارائه شواهدی مختصر ودر عین حال دقیق از متن کوشیده است دریچه ای تازه به سوی دنیای شگرف این متن بگشاید.
تطور بن مایه «کلاغ» از اسطوره تا فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بن مایه ها از مهم ترین عناصر قوام بخش حکایت های سنتی فارسی اند که علاوه بر ساختار، جهات معنایی و زیبایی شناختی آن ها را نیز تقویت می کنند. خاستگاه بن مایه های داستانی، متعدد و گاه نامشخص است: برخی از آن ها از عناصر اسطوره ای و بعضی دیگر زاده فرهنگ مردم اند؛ تعدادی وجه تاریخی دارند و شماری نیز وجوه دینی و اعتقادی و... . بن مایه ها طی قرن ها، هم تغییر کارکرد می دهند و هم از حوزه ای به حوزه دیگر نقل مکان می کنند. یکی از این بن مایه های پرکاربرد در فرهنگ ایرانی، «کلاغ» است که به سبب خصلت ها و کارکردهای متنوع و گاه متضادش، پرنده ای چندوجهی به شمار می آید و ردپای او را در اسطوره، دین و فرهنگ عامه می توان سراغ گرفت. برای حضور کلاغ در متن ها و روایت های داستانی، دو خاستگاه مهم می توان برشمرد: اساطیری و دینی. این پرنده در خاستگاه اساطیری اش با خورشید و روشنایی پیوند دارد، پیام آور خدای خورشید است، خوش یمن است و نماد عقلانیت و دوراندیشی؛ اما در خاستگاه دینی اش، با نخستین داستان های دینی، یعنی برادرکشی قابیل وارد باورهای مردم و ادبیات شده و جایگاهش به عنوان نماد مرگ، گورکنی و تاریکی تثبیت شده است. با این همه، این بن مایه در حوزه های اسطوره و دین محدود نمانده و حضوری چشمگیر در فرهنگ عامه نیز داشته است. هدف این پژوهش، مطالعة کارکرد بن مایه کلاغ و چگونگی تطور آن از اسطوره تا فرهنگ دینی و فرهنگ مردم است. بررسی کارکرد این بن مایه از گوناگونی حضور و سیر تطور آن پرده برمی دارد و بخشی از تفاوت اسطوره، دین و فرهنگ عامه را به نمایش می گذارد.
پژوهشی در داروهای حیوانی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشواری و غرابت، صفتی است که از دیرباز دیوان خاقانی بدان موصوف بوده است. بخش قابل توجهی از دشواری های این دیوان، برخاسته از پشتوانه فرهنگی گسترده ای است که شاعر مضامین، تصاویر و تعابیر بدیع و گونه گون را بر بنیان آن استوار ساخته است. طریق غریب خاقانی در سخنوری چنان رقم خورده است که برای دوری جستن از مستعملات، آگاهی های مختلف را با توان هنری خود پیوند می دهد و سخنی پرارج و فاخر می آفریند. استعداد شگرف سخن آرایی و ظرافت خاقانی در به کارگیری این پشتوانه سبب می شود تا سخن او رنگ خشک تعابیر علمی و غیر ادبی را به خود نگیرد. گزاره های پزشکی بخشی از پشتوانه فرهنگی خاقانی است که وی به طور چشم گیری در سخن آرایی از آن بهره گرفته است. طب با وجود پزشکان بزرگی چون زکریای رازی، مجوسی اهوازی، ابوعلی سینا، اسماعیل جرجانی و... در دوران حیات شاعر، پیشرفت قابل توجهی داشت. پرورش و دستگیری های عمو (کافی الدین عمر) و پسرعمو (وحیدالدین) در این باب نیز خاقانی را بی نصیب نگذاشته بود. همچنین محیط ادبی زمان این شاعر پراطلاع می طلبید که وی فردی عالم و دانشور باشد، خصوصاً که رقبا و بلکه خصمان برجسته ای چون ابوالعلاء گنجوی و دیگران را در برابر خود می دید. رسالت این جستار، پژوهش در داروهای حیوانی به عنوان گوشه ای از این گزاره ها است.
نقد و تحلیل شیوه های تأثیرپذیری از قرآن و حدیث در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز شعرا و نویسندگان به شیوه های مختلف اشعار خود را با آیات و احادیث زینت داده اند؛ به گونه ای که این شیوه ها در دواوین مختلف وجوه اشتراک و افتراق زیادی دارد. غرض از مقاله حاضر تبیین شیوه های تأثیرپذیری خاقانی از قرآن و حدیث است و یافتن این نکته که اصالت سبک خاقانی در تأثیرپذیری چیست؟ حاصل تحقیق نشان می دهد که خاقانی از شیوه های الهامی– بنیادی، گزاره ا، گزارشی از نوع ترجمه بسیار استفاده می کند ولیکن شیوه الهامی– بنیادی با رویکرد تلمیح و ایجاز قصر از اصالتهای تأثیرپذیری در شعر خاقانی است.
بازتاب فرهنگ پوشاک و لباس در ادبیات ایران
حوزههای تخصصی:
یکی ازراه های تبیین و تشریح جایگاه پوشاک و لباس در فرهنگ ما، بررسی بازتاب و اتعکاس این موضوع در تاریخ و ادبیات ایران است. مسئله ای که اگر به درستی شناخته شود ، به درک و تعمیق این مهم در تاریخ و فرهنگ ما و گسترش فرهنگ سازی مؤثر در این زمینه منجر خواهد شد؛ بنابراین، پژوهش در «ادبیات لباس»(1) ، به عنوان گذشته ، حال و آینده این فرهنگ، می تواند در زمینه جمع آوری مستندات تاریخی لباس و پوشاک در ایران و ایجاد ذهنیت هایی برای طراحان و سازندگان کارساز و راهگشا باشد. مقاله حاضر که با رویکردی توصیفی- تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای تهیه شده، به دنبال پاسخ به این سؤال است که اساساً بازتاب پوشاک و لباس در ادبیاتفارسی دارای چه ویژگی هایی است؟ و این ویژگی ها به خصوص در دیوان غزلیات حافظ چه ابعادی دارد؟ لذا، بعد از مقدمه ای کوتاه، با ارائه نمونه هایی از اشعار که بیانگر نگاه ها و زوایای متفاوت ادیبان و شاعران دوره های مختلف به این مقوله است، به دیوان حافظ می پردازد و دو یافته مهم یا دو محور اصلی این ادبیات، یعنی استفاده ابزاری شاعر از موضوع لباس برای بیان مقصود خود، و دیگری، طرح ماهیت و موجودیت واقعی لباس را مطرح کرده و با مباحثی از قبیل انواع پوشاک، معانی و مفاهیم، جایگاه و... تکرار و تنوع لغات و اصطلاحات مربوط به لباس را در این اثر بررسی می کند و سپس به نتیجه گیری می رسد .
بررسی تحلیلی سیمای پیامبران(ع)، امامان(ع) و صحابه در شعر غنایی دوران غزنوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران سلطان محمود و مسعود غزنوی(387-432ه.ق) از مهم ترین ادوارگسترش شعر فارسی است. شاعران این دوران، شاعران نیمه ی اول قرن پنجم چون عنصری، فرخی، عسجدی، منوچهری، عیوقی، ابوسعید و چند شاعر بی دیوان هستند که مجموعا بیش از 20600بیت از آنان برجای مانده است یکی از شگردهای اصلی این شاعران، برای تقویت جنبه های مفهومی و ادبی انواع غنایی، بهره گیری از اشارات دینی در شعر است. در این مقاله سعی شده، به روش تحلیلی- توصیفی، پس از بررسی تک تک ابیات این دوره، تلمیح های مربوط به پیامبران(ع)، امامان(ع) وصحابه ی رسول(ص)، استخراج و پس از طبقه بندی آن ها براساس نوع و میزان کاربرد، شگرد شاعران در استفاده از این تلمیحات، در دو شاخه ی اصلی تحلیل و بررسی شود: نخست مفاهیم دینی معرفی و شیوه ی رواج آن تحلیل گردد؛ سپس میزان کاربرد این اشارات در انواع غنایی چون مدح، وصف، تغزل و شعر عاشقانه، شعر عرفانی، مناجات و تحمیدیه و منقبت، بررسی شود.
انعکاس داستان آفرینش آدم / انسان در برخی از متون ادب عرفانی فارسی (تا قرن نهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان آفرینش آدم/انسان یکی از مهم ترین موضوعاتى است که بخش هاى زیادى از آثار دینى و غیر دینى را به خود اختصاص داده است. در این آثار، به مطالبى از این نوع، فراوان برمى خوریم که آدم/انسان چگونه آفریده شد، چرا آفریده شد، چرا بر روى زمین جاى گرفت و در میان دیگر موجودات، چه جایگاهى دارد. هریک از اسطوره هاى کهن، آثار آیینى و دینى و آثار ادبى و عرفانى کوشیده اند به گونه اى به این پرسش ها پاسخ دهند. در آثار ادب عرفانى فارسى این نگرش حاکم است که نخستین آفریده انسانى، آدم است و آفرینش او نیز به صورت مستقیم از خاک انجام مى گیرد. در این آثار، درباره چگونگى گردآورى این خاک و سپس آماده کردن آن براى فراهم آوردن گِل قالبِ آدم، فراوان سخن گفته اند و هر یک برداشت خاص خود را ارائه کرده اند که در این نوشتار بدان ها اشاره شده و هریک مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی نهایی آشکار می شود که آثار ادب عرفانی فارسی، ضمن آن که در این زمینه از قرآن تأثیر پذیرفته اند، بیش از آن - احتمالاً از طریق روایات اسرائیلی که وارد احادیث و متون تفسیری اسلامی شده اند – تحت تأثیر روایت یهودی آفرینش بوده اند.
قابلیت های روایی ادبیات عامیانه ایران در اقتباس نمایشی برای تلویزیون و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات کهن و عامیانه که یکی از بارزترین جلوه های فرهنگ غنی ایران است، سرشار از مضامین بکر و ایده های ناب برای اقتباس در سینما و تلویزیون است؛ اما با وجود چنین سرمایة عظیم فرهنگی، سینماگران، درام نویسان و سریال سازان ایرانی تاکنون نتوانسته اند به درستی از این توان و ظرفیت بالقوه استفاده کنند. مقالة حاضر با تکیه بر جلوه های نمایشی و ظرفیت های فرهنگی نهفته در مجموعه آثار ادبیات عامیانه و کهن ایران، قابلیت های آن ها را در تولیدات رسانه ای معرفی می کند و با روشی توصیفی- تحلیلی و رویکردی آسیب شناسانه به گسست های تاریخی در روند ارتقاء سطح نمایشی روایت های کهن فارسی، به ارزیابی کیفی این آثار و اثبات فرضیات تحقیق می پردازد. نگارنده پس از بازنگری مهم ترین جلوه های روایی ادب کهن و عامیانه، چالش های فرارو در روند اقتباس از آن ها را به همراه برخی راهکارهای مناسب انطباق سازی در تولیدات رسانه ای بیان می کند. در پایان مقاله نیز با نقل و نقدِ نمونه هایی از ادب کهن، شیوه اقتباس از آن ها بیان خواهد شد.
بررسی تطبیقی اهریمنان خشکی در شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو ملت ایران و هند سابقه مشترک قومی و نژادی دارند و در طول زمان از یکدیگر بسیار تأثیر پذیرفته اند. این اشتراکات و تأثیرپذیری ها در آثار ادبی دو ملت نیز بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا، به مقایسه تطبیقی دو شخصیت منفی کلیدی شاهنامه، ضحاک و افراسیاب، با راوانا، شخصیت منفی حماسه رامایانا، پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از وجود اهریمنان خشکی و کم آبی در این دو حماسه است؛ علاوه بر آن، کارکردهای مشابهی که میان این شخصیت ها دیده می شود، از ماهیت یکسان، اما تحول یافته اساطیر موجود در شاهنامه و رامایانا حکایت می کند.
کارکردها و کژکارکردهای بازگشت معنایی استعاره ها؛ مطالعه موردی مفهوم میان رشته ای مهندسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون محققان و نظریه پردازان متعددی، سازمان را از ابعاد گوناگون، بررسی و مطالعه کرده اند. بر اساس این مطالعات، انگاره ها و تصاویری از این مهم ارائه شده اند که از معروف ترین آنها انگاره هایی است که در آثار «گرت مورگان» و «ماری جو هچ» طراحی و پیشنهاد شده اند. در این مقاله، به طور اجمالی کارکرد استعاره ها در فراگرد کسب شناخت و نیز استعاره های سازمان، مرور می شود و برخی از دیدگاه ها و نظریه هایی که از بیشترین تناسب و تطابق با استعاره های مذکور برخوردارند، مد نظر قرار می گیرند تا امکان طرح بحث از مفهوم «بوم رنگ معنایی» یا «بازگشت معنایی اس تعاره ها» فراهم آید و کارکردها و کژکارکردهای تأمل برانگیز آن تبیین شوند. در مطالعه موردی این موضوع، با تمرکز بر مفهوم مهندسی فرهنگی به عنوان یکی از مفاهیم نشات گرفته از بازگشت معنایی استعاره ها، به تبیین چگونگی بازگشت معنایی استعاره و پدید آمدن این مفهوم در ادبیات سیاستگذاری فرهنگی کشور پرداخته شده است. این مقاله از جهت دستاورد یا نتیجه تحقیق از نوع بنیادی و از لحاظ هدف از نوع اکتشافی و به لحاظ نوع داده های مورد استفاده، کیفی است. روش آن از نوع مطالعات موردی است. ابزار جمع آوری داده ها، اسناد و مدارک هستند که با استفاده از منابع مختلف، داده های لازم، جمع آوری و با روش تحلیل مقایسه الگوها، داده ها تحلیل شده اند.
چیدمان نقد هنری: جستاری در مشابهات معماری و ادبیات
حوزههای تخصصی:
معماری و ادبیات به عنوان دو شاخه از هنر، مانند بسیاری از هنرهای دیگر، در ابعاد مختلف معنا و صورت تشابهات زیادی دارند و این مشابهات به ویژه در کاربرد لفظی واژگان و مصطلحات نمودی خاص دارد. بدون تردید شناخت این موارد مشابه و کیفیت کاربرد آن در هر یک از علوم که ریشه در پیوستگی تاریخی و بعضاً مذهبی دارد، ما را در برداشت صحیح و کامل تر این مفاهیم یاری می رساند.
در این جستار تلاش شد تا تعدادی از واژگان و اصطلاحات که کاربرد لفظی مشترکی در ادبیات و معماری دارد مورد بررسی قرار گیرد و کاربرد لفظی و معنایی هر یک تعیین گردد.
بررسی کهن الگوی انسان نخستین و نمودهای آن در بخش پیشدادی شاهنامة فردوسی بر مبنای اسطوره شناسی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش نخستین نمونة انسانی- انسان مثالی نخستین- از مهم ترین مراحل کهن الگوی آفرینش در فرهنگ های مختلف بشری است. نمونة بنیادین انسان نخستین، الگویی کهن است که در شکل انسان غول آسا یا خداگونه یا جفت اولیه پدیدار می شود. هدف این جستار، تشریح نمودها و کیفیت های اسطوره شناختی کهن الگوی انسان نخستین در فرهنگ های اساطیری و اساطیر ایران باستان، به ویژه در بخش پیشدادی شاهنامة فردوسی است. روش تحقیق کیفی و رویکرد تحلیل ها، اسطوره شناسی تحلیلی است. از این دیدگاه سه شاخصة اصلی کهن الگوی انسان نخستین، ابتدا خاستگاه لاهوتی، سپس داشتن نمونة همزاد و بالاخره خویشکاری تمدن سازی و ایفای نقش قهرمان فرهنگی در تاریخ نمادین یک قوم است. در شاهنامه، این خویشکاری های سه گانه بین مجموعه ای از شاهان پیشدادی که هر کدام می توانند نمونه ای از نخستین انسان به شمار آیند، توزیع شده است که در این جستار، با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، نمودهای هر یک از این خویشکاری ها در مورد کیومرث، هوشنگ، تهمورث، جمشید، فریدون و منوچهر بررسی شده است.
بررسی تحلیلی نخستین مصراع شاهنامه در مطابقت با باورهای فلسفی باستان و حکمت خسروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامة فردوسی روحی یکتاپرستانه دارد و سطوح دینی، آیینی و اساطیری مؤثر در ژرف ساخت روایی آن در طول تاریخ دچار «اسطوره زدایی» شده است، اما با شیوه های تحلیلی می توان بازمانده های بسیاری از باورهای کهن را هم در سطوح نمادین روایات و هم در زبان و تعابیر و تصاویر فردوسی باز جست. یکی از مهم ترین بخش های شاهنامه که نشانه های یک بنیاد شناسی الهی را در آن می توان یافت، «خردنامة» دیباچة کتاب و معروف ترین عبارت آن، یعنی مصراع نخست آن («به نام خداوند جان و خرد») است. در این جستار، با استفاده از رهیافت های زبانی و معنایی و به یاری استدلال های ریشه شناختی و تفسیر فلسفی، این موضوع بررسی شده است که این مصراع- علاوه بر نمایش باورهای کهن حکمت مشایی که «عقل» و «نفس» کلّی را دو مولود آغازین «احد» می داند- می تواند تفسیری دیگر از هویت فلسفی خدای یگانه در حکمت خسروانی را که «جان بخشی» و «خردبخشی» دو شاخصة اصلی معرفت شناسی الهی آن را تشکیل داده است، نمادینه کرده باشد.
نقش سعدی در نام آوری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه نام شیراز به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران از سده های گذشته در بسیاری از متون تاریخی و ادبی مختلف آمده است، اما تا پیش از ظهور شیخ اجل سعدی، ترجیح چندانی بر سایر شهرهای ایران ندارد و همانند شهرهایی چون تبریز و طوس و یزد و اصفهان و بخاراست. اما از زمانی که سعدی در قرن هفتم به قدم از شیراز می رود و به سر بازمی گردد و خاک شیراز و آب رکن آباد دست از دامنش برنمی دارند و خوشی و تفرّج نوروز شیراز را در شعر خود یادآور می شود، چشمان شاعران و شعرخوانان تمام قلمرو پهناور زبان فارسی، از کناره های رود سند و فرارود گرفته تا کناره های دریای مدیترانه و سیاه و در حقیقت چشم تمام دنیای اسلامی به سوی شیراز خیره می گردد، بطوری که در این گستره کم تر شاعری توانست شعری بگوید و سعدی و شیراز را در نظر نداشته باشد! از همین روزگار است که نام شیراز مانند یک اصطلاح ادبی وارد حوزه ی شعر می شود و شهر شیراز به عنوان سرزمین شعر و ادب شهره ی آفاق می گردد و آنچه را وابستگی و نسبتی با شیراز داشت مانند شعر سعدی، زیبا، جذاب و چشم نواز جلوه می کند. شهر شیراز زیباتر می شود، مردمانش زیبا و مهمان نواز می شوند، خاک شیراز گل پرور و آب و هوایش هم طراز بهشت می شود و ... و شاعرانی که در شهرهای دیگر زاده اند آرزو می کنند که کاش شیرازی بودند. با این توضیحات جایگاه شیراز را در شعر و ادب فارسی به دو دوره ی شیراز پیش از ظهور سعدی و پس از او تقسیم کرده و با اسناد و شواهد مورد بررسی قرار داده ایم.
دریا و بازتاب آن در شعر محمدعلی بهمنی
حوزههای تخصصی:
یکی از دست مایه های اصلی شاعران در لحظات آفرینش شعر، بهره گیری آنان از طبیعت، اقلیم و فرهنگِ محیط است که به اشکال گوناگون بر شعر آنان سایه می افکند و در تکوین آثارشان سهمی عمده ایفا می کند. محمد علی بهمنی، یکی از شاعران توانای معاصر است که به گواهی آثارش توانسته است از تصاویر و مفاهیمی سخن براند که در کنار آن ها حضوری تجربی داشته؛ آن ها را در اعماق جان خویش احساس کرده و توانسته است پیوندی شگرف میان عواطف درونی اش با پدیده های بیرونی و طبیعی برقرار کند. بهمنی که سال هاست زندگی خویش را در اقلیم جنوب سپری می کند، به خوبی محیط خاص جنوب، آب و هوا و مظاهر فرهنگی مربوط به آن دیار را در شعر خویش جلوه داده است. در این مقاله، در پیِ پاسخ به این پرسش بوده ایم که دریا به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های اقلیم جنوب، چه تأثیری در تکوین اشعار محمدعلی بهمنی داشته است؟ با بررسی همه دفترهای شعری بهمنی به این نتیجه رسیده ایم که دریا نقش و حضوری گسترده و تعیین کننده در شعر بهمنی دارد و شاعر با ایجاد پیوندی ژرف میان جنبه های درونی و عواطف گوناگون خویش با دریا، به مثابه پدیده ای بیرونی و محیطی، به گونه های مختلف از مفاهیم و پدیده های مرتبط با آن در شعر خویش استفاده کرده است.
جلوه های بینامتنی قرآنِ کریم در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درهم تنیدگ ی متون، حاص لِ رویکردِ زبان شناختی به ادبیات و نقدِ متن محور است. قیصر امین پور شاعر متعهد و نام آشنای ایران به اشک ال گوناگون، تحت تأثیرِ قرآن کریم قرار گرفته است. این تأثیرپذیری گاه از مض مون و مح توا، و گاه در الفاظ و فنونِ بیانی قرآن، صورت پذیرفته است. در شعر امین پور انواعِ گوناگونِ اقتباس از جمله: تلمیح، تحلیل، اثرپذیری واژگانی، اثرپذیری گزاره ای و... ملاحظه می شود. علاوه برگونه های مختلف اقتباس، آرایه ی ایهام تناسب با تأثیر پذیری از آموزه های قرآنی، در شعر این شاعر حضوری چشمگیر دارد. قیصر از این آرایه ها بیشتر به منظور بیانِ رساترِ دردها و رنج های انسان معاصر که از معنویات دور گشته، استفاده نموده است. اثرپذیری امین پور از قرآن کریم با چنان ظرافت ی هم راه است که پی بردن به اص ل و ریش ه ی سروده ه ایش اغلب کاری دش وار بوده، و نیازمند دقت و تأمّل فراوان می باشد. پژوهش حاضر، تلاشی است در جهت واکاوی شیوه های اثرپذیری قیصر امین پور که در مباحث زبان شناسی نوین از آن به عنوان ((بینامتنی)) یا ((تناص)) یاد می شود
نماد، نقاب و اسطوره در شعر پایداری قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر دفاع مقدس در ذات و اصالت خود، دارای کارکردهای نمادین و اسطورهای است. این کارکردها به لحاظ ماهیت، ماندگار و پایدار و از ویژگیهای «فرامکانی» و «فرازمانی» برخوردارند. نمادها و مفاهیم وابسته به آن مانند؛ نقاب و اسطوره، همواره در دو حوزه معناگرایی و تصویرآفرینی شعر دفاع مقدّس نقشی عمیق داشته اند و همین دو خصلت ادبی، سبب شده است تا در سازوکار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. قیصر امینپور بهعنوان شاعر انقلاب و جنگ با نمادینه کردن مفاهیم پایداری، آنها را از خطر روزمرگی و ابتذال دور کرده و به آنها خصلت فرازبانی و فراملیّتی بخشیده است. علاوه بر این هنگامیکه یک ملت مورد هجوم قرار میگیرد، نیاز به قهرمانسازی و قهرمانپروری در میان مردم احساس میشود؛ از اینرو امینپور به بازآفرینی شخصیتهای تاریخی، ملّی و دینی پرداخته و الگوهای دیروزین را با واقعیتهای امروزین جنگ پیوند زده است. مقاله حاضر بر آن است، تأثیر جنگ را بر میزان بهکارگیری، تحوّلات و دگرگونیهای معنایی نماد، نقاب، فراخوانی شخصیتها و اسطوره، در اشعار قیصر امینپور بررسی کند. روش خاص پژوهش، تحلیلی- استقرایی است و در پایان این نتیجه حاصل شد که شاعر عناصر نماد، نقاب و اسطوره را برای غنای هنری اشعار جنگ، هویتسازی ملّی و پیوند اندیشه دینی با فضای جامعه استفاده کرده است. همچنین شاعر در پرداختن به این گونه مفاهیم وجه تحریکی و خیزشی آنها را همواره مدّ نظر داشته است. تقسیم نمادها و اسطورههای شاعر به پنچ حوزه طبیعی، شخصی مثبت، شخصی منفی، حیوانی و موارد دیگر حاکی از علاقه شاعر به غنای هنری و ادبی اشعارش است