دشواری و غرابت، صفتی است که از دیرباز دیوان خاقانی بدان موصوف بوده است. بخش قابل توجهی از دشواری های این دیوان، برخاسته از پشتوانه فرهنگی گسترده ای است که شاعر مضامین، تصاویر و تعابیر بدیع و گونه گون را بر بنیان آن استوار ساخته است. طریق غریب خاقانی در سخنوری چنان رقم خورده است که برای دوری جستن از مستعملات، آگاهی های مختلف را با توان هنری خود پیوند می دهد و سخنی پرارج و فاخر می آفریند. استعداد شگرف سخن آرایی و ظرافت خاقانی در به کارگیری این پشتوانه سبب می شود تا سخن او رنگ خشک تعابیر علمی و غیر ادبی را به خود نگیرد. گزاره های پزشکی بخشی از پشتوانه فرهنگی خاقانی است که وی به طور چشم گیری در سخن آرایی از آن بهره گرفته است. طب با وجود پزشکان بزرگی چون زکریای رازی، مجوسی اهوازی، ابوعلی سینا، اسماعیل جرجانی و... در دوران حیات شاعر، پیشرفت قابل توجهی داشت. پرورش و دستگیری های عمو (کافی الدین عمر) و پسرعمو (وحیدالدین) در این باب نیز خاقانی را بی نصیب نگذاشته بود. همچنین محیط ادبی زمان این شاعر پراطلاع می طلبید که وی فردی عالم و دانشور باشد، خصوصاً که رقبا و بلکه خصمان برجسته ای چون ابوالعلاء گنجوی و دیگران را در برابر خود می دید. رسالت این جستار، پژوهش در داروهای حیوانی به عنوان گوشه ای از این گزاره ها است.