فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتباط، فرایند ارسال و دریافت پیام است که گاه در قالب سخن و کلام شکل می گیرد و گاه در قالبی غیر از کلام، که به نظر میزان تأثیرگذاری این نوع ارتباط بر گیرنده بیش از ارتباط کلامی است. ارتباط غیرکلامی، حاصل به کارگیری اندام های مختلف بدن برای دریافت و ارسال پیام است. از بین انواع ارتباط غیرکلامی، و به عبارتی کاربرد زبان بدن در فرایند ارتباط، «زبان نگاه» یا ارتباط چشمی همواره اهمیت فوق العاده ای داشته است. به نظر می رسد که شاعران قدیم نیز به اهمیت این موضوع واقف بوده و از آن برای تقویت ارتباط خود با مخاطب به خوبی بهره برده اند. بر این اساس، در مقاله پیش رو کوشیدیم استفاده از ساختار ارتباط چشمی یا زبان نگاه را در شعر قدیم فارسی و عربی، با رویکرد تحلیلی مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی تبیین نماییم. یافته های این پژوهش بیان کننده آن است که هر وقت نگاه بر تخت «سخن» نشسته است، پیام را حکیمانه رسانده ضمن آنکه در برگیرنده یک زبان رمزی و اشارتی نیز بوده است.
نقش و کارکرد سبک قرآنی در بیان دلالت ها مطالعه ی موردی سوره ی مائده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوره ی مبارکه ی مائده از سوره های مدنی است که محتوای آن غالباً در تشریح و تبیین احکام اسلامی است. بنابراین بدیهی است که نسبت به سایر سوره ها به خصوص، سوره های مکی، دارای ویژگی های خاصی باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از ابزار سبک شناسی و روش توصیفی تحلیلی می کوشد ویژگی های برجسته ی سبک این سوره را مورد مطالعه قرارد دهد و کارکرد هر یک از لایه های سبکی را در تبیین معنای مورد نظر تبیین نماید تا از این رهگذر کارکرد عناصر سبک ساز و ویژگی های برجسته ی سبک زبانی- بیانی این سوره را نشان دهد. برآیند پژوهش نشان می دهد که یکی از مهم ترین ویژگی های سبک این سوره خطاب قرار دادن مؤمنان با «نداء» به واسطه ی عبارت «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» است که در این سوره از بسامد بالایی برخوردار است و این امر بیان گر رحمت الهی و تکریم مؤمنان است. سبک چینش جملات در این سوره، با مفاد سوره و محتوای تشریعی با جملات کوتاه و طلبی آن همسویی و تناسب دارد. افزون بر این در بسیاری از آیات ترتیب جملات آهنگین بوده و وفور جملات فعلیه باعث پویایی و حیات سبک این سوره شده است. از دیگر ویژگی های سبکی این سوره گونه های مختلف تکرار و کارکرد شایسته ی موسیقی معنوی آن در تبیین معانی آیات است.
بررسی طرح واره های تصویری در مطریات عدنان الصائغ با تأکید برنظریه مارک جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر یکی از مبادی استعاره است. یکی از جدیدترین نظریات ارائه شده توسط معنا شناسان شناختی طرح واره های تصویری است. این نظریه نخستین بار توسط زبان شناس شناختی مارک جانسون (1987م) مطرح شد. طرح واره تصویری پیچیدگی مفاهیم ذهنی انسان به دلیل درک حجمی شده او از مفاهیم است، از این رو یکی از زیر ساخت های اساسی استعاره مفهومی به شمار می آید. عدنان الصائغ یکی از شاعران برجسته معاصر عراقی است که از کارکردهای زیباشناختی و نوآوری در اشعارش به بهترین وجه بهره برده است. طرح واره های تصویری ابزار معناشناختی بارزی برای فهم اشعار عدنان هستند. استفاده از طرح واره های تصویری، سبک استعاری و شاعری خاصی را برای عدنان الصائغ رقم زده است. او با بهره گیری هوشمندانه تؤام با ظرافت های ادبی از این سبک در مطریاتش به انتقال معانی و مفاهیم مورد نظرش به مخاطب می پردازد. در این نوشتار سعی بر آن شده است با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا نگاهی به ادبیات نظری پژوهش داشته و در ادامه به بررسی و تحلیل طرح واره های تصویری در مطریات عدنان الصائغ پرداخته شود. مهم ترین یافته مقاله این است که طرح واره حرکتی از پربسامدترین نوع طرح واره های بکار رفته در قصائد عدنان به شمار می رود.
بازتاب مضامین قرآن و حدیث در شهنامه شرر اثری تازه یافته از سده دوازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر قرآن و حدیث بر زبان و ادب فارسی از ابتدای ورود اسلام به ایران آغاز شده و شعرا از گنجینه پرفیض قرآن و حدیث بهره ها برده اند. یکی از منظومه هایی که تحت تأثیر قرآن و حدیث قرار گرفته است، مثنوی شهنامه از شاعری گمنام متخلّص به شرر است. درباره سراینده همین قدر می دانیم که او بخارایی بوده و به هند مهاجرت کرده است. شهنامه وی درباره جنگ های محمّدشاه است. این اثر که در قرن دوازدهم کتابت شده، در کتابخانه آیت الله گلپایگانی قم به شماره 2612 نگهداری می شود. یکی از ویژگی های بارز سبکی اثر، اشاره فراوان سراینده به آیات قرآنی است. سراینده با هنر خود از این آیات به روش های مختلف بهره برده است؛ از جمله اثرپذیری واژگانی یعنی تضمین کلمات و عبارات قرآنی در شعر در قالب وام گیری و ترجمه و نیز برایندسازی. تحلیل آماری این آیات نشان می دهد که شاعر در مثنوی دینی-حماسی خویش بیش از هر چیز به آیاتی توجّه داشته است که در آنها به روایتی از داستانهای زندگی پیامبران اشاره شده است. هدف اصلی در این پژوهش تأثیر قرآن و حدیث بر «شهنامه شرر» است. پس از اشاره ای به احوال شاعر، به شیوه های استفاده وی از قرآن و حدیث پرداخته شده است. این پژوهش نشان دهنده تأثیر منظومه مذکور از قرآن و حدیث است. شیوه غالب اثرپذیری او اثرپذیری واژگانی است.
تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره احزاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل فرمالیستی یکی از روشهای نوین در مطالعه متن از طریق بررسی مشخصه های متن در لایه های آوایی، واژگانی و نحوی است که به کشف موضوع اصلی و جهان بینی حاکم بر متن می انجامد؛ از این رو می توان گفت که تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره های قرآن، راهی برای کشف ارتباط میان صورت و محتوای سوره و رهیافتی برای کشف موضوع اصلی سوره است. پژوهش حاضر به تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره احزاب پرداخته است. این مطالعه در مقام پاسخگویی به این پرسش است که موضوع اصلی سوره احزاب چیست و الفاظ بکار رفته در سوره، چگونه با موضوع اصلی در ارتباطند؟ برای رسیدن به موضوع اصلی، سیاقهای سوره احزاب و آیات و الفاظ کلیدی در هر یک از آنها بررسی شده است. همچنین در لایه واژگانی به کشف مشخصه های الفاظ بکار رفته در متن و پیوند آنها با موضوع اصلی سوره پرداخته شده است. این پژوهش بدست داده است که اطاعت، موضوع اصلی سوره است و معلوم شده است که کاربست معنادار الفاظ کلیدی دیگری همچون تقوا، عهد، اهل بیت، یعص و سلّموا، موضوع اصلی را تأیید و تقویت می کند.
بررسی بافت و زمینه کاربرد آیات قرآن در دو اثر روزبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر آیات مشترک منطق الاسرار و شرح شطحیات روزبهان از منظر بافت و زمینه کاربردشان بررسی شده است. پس از بررسی، دریافته می شود که روزبهان از آیات قرآنی برای پرورش مفاهیم و مضمون سازی خود سود برده است. از منظر کاربردشناسی برخی از آیات با بافت و موقعیت عرفانی به کار برده شده است. بخش دیگری از آیات با بافت و زمینه ای از شطح و برداشت های شطح آمیز همراه شده و از منظر کاربردشناسی، روزبهان با این کار، مضامین ادبی و عرفانی ارزشمندی را پدید آورده است. در بخش دیگر به آیاتی می رسیم که زمینه و بافت تلفیقیِ عرفانی- قرآنی دارند. برخی از آیات نیز متناسب با بافت بلاغی اثر خصوصا شرح شطحیات تناسب یافته و سبب تصویر آفرینی های جذابی شده است. به لحاظ معناشناسی برخی از آیات، متناسب با بافت قرآنی به کار رفته که کاملا با منظور قرآنی و جایگاه آیه در قرآن مطابقت دارد و در بخش دیگری از معناشناسی آیات، روزبهان متناسب با بافت متنی معانی آیات را گسترش داده است و این امر سبب مضمون سازی و آفرینش های ادبی جذابی شده است. سوال اصلی پژوهش، این است که روزبهان در منطق الاسرار و شرح شطحیات، آیات قرآن را در چه بافت و زمینه هایی به کار برده است و اینکه آیا به کاربرد آیات در جایگاه قرآنی وفادار بوده یا آیات را از اغراض قرآنی آن خارج کرده است.روش پژوهش، تحلیلی-توصیفی و مبتنی بر داده های کتابخانه ایست که با تلفیق و مقایسه همراه شده است.
نشانه شناسی لایه ای رمزگان های سوره مبارکه «المَسَد» از منظر رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی لایه ای به مثابه دیدگاهی نظری که زمینه ساز نوعی نشانه شناسی کاربردی است، با تکیه بر مبانی نظری خود همچون بررسی روابط هم نشینی، رمزگان ها و نیز بینامتنی، زمینه را برای تحلیل گسترده متونی چون قرآن که در بستر رابطه تعاملی و چند سویه میان نظام های نشانه ای و لایه های متنی هستند، فراهم می کند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر علم نشانه شناسی لایه ای، به تحلیل رمزگان های سوره مسد پرداخته تا ضمن مشخص کردن معانی ضمنی آن ها، کثرت دلالت لایه های معنایی را از روابط هم نشینی و بینامتنی با آن ها آشکار سازد. رهیافت مقاله چنین بوده که رمزگان های کنشی، عملکردهای این شخصیت ها را که به ذلت و آتش انجامیده است، نشان می دهند؛ عملکردهایی که به واسطه تنها رمزگان هرمنوتیکی-معمایی سوره که به زن ابولهب اشاره دارد، شکل گرفته اند. بقیه رمزگان ها همچون رمزگان های فرهنگی بر سند تاریخی این مسأله، و رمزگان های معنا بنی بر صفت جهنمی و ذلت آن دو و رمزگان نمادین بر نقش و تأثیر متقابل روابط همسری دلالت می کنند که با نقش تکمیلی و شفاف ساز خود، بر ترجیح ندادن رابطه بر ضابطه، ناکارآمدی و خسران ابدی مبارزان علیه راه حقیقت و بی فایده بودن ثروت و قدرت در مقابل قهر خداوندی تأکید دارند.
بررسی و تحلیل ساختار و محتوای اشعار کتاب های فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ساختار و محتوای کتاب های درسی با توجه به ویژگی های روان شناختی و رشد کودک از اهمیت زیادی برخوردار است. اشعار مربوط به حوزه کودک باید متناسب با ویژگی های روان شناختی آن ها باشد و محتوای شعر نیز با ساحت اندیشه و فضای فکری کودک هماهنگ باشد. هدف این پژوهش بررسی ساختار و محتوای اشعار کتاب های فارسی دوره ابتدایی است. بررسی محتوای اشعار، قالب، وزن، جنسیت و دوره شاعر (کلاسیک یا معاصر) از مهم ترین مولفه های این پژوهش است. روش تحقیق به صورت توصیف و تحلیل متون درسی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان داد که در انتخاب اشعار، قالب، وزن و جنسیت شاعران متناسب با دوره های شش گانه دبستان و ویژگی های رشد کودک دقت و توجه چندانی نشده است. موضوعات اغلب در دوره های دبستان تکرار شده اند. قالب چهارپاره بیشترین کاربرد را در اشعار مورد نظر داشته است. هر چه به سال های اخر دبستان نزدیک می شویم، از قالب های تازه و نو نیمایی کمتر استفاده می شود. با توجه به رشد ذهنی کودک و افزایش دایره واژگانی او در دوره اخر دبستان (پنجم و ششم) می توان از قالب های نیمایی و ترانه بیشتر استفاده کرد. بیشترین استفاده از شاعران معاصر در دوره اول ابتدایی یعنی پایه اول تا سوم است و هر چه به پایان دوره نزدیک می شویم از تعداد شاعران معاصر کاسته می شود. کودکان سال های آخر دبستان توانایی خوانش و درک مطالب و محتوای متون کهن را دارند.
بررسی فنی «حسن ابتدا» و «براعت استهلال» و «حسن ختام» در قصّه های قرآن (موردپژوهانه، داستان حضرت موسی و یوسف (علیهما السَّلام))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براعت استهلال، حسن ابتدا و براعت ختام از صنایع معنوی بدیع می باشد که در زیبا سازی متون نظم و نثر ادبی و جلب توجه مخاطب و همراه کردن او با داستان، نقش عمده ای را ایفاء می کند. تنوع در شیوه های آغازین کلام و انسجام معنایی میان مقدمه و متن اصلی و خاتمه در داستان یکی از نشانه های توانمندی ادیب یا سخنور در خلق اثر است. قرآن کریم که به عنوان کلام خالق و معجزه بی بدیل پیامبر رحمتr است، دل ها را جذب عظمت بیان خود کرده و گوش جان را مسحور سخن خویش می سازد. یکی از نشانه های اعجاز قرآن کریم فواتح و خواتم سوره ها است که با کلمات و عباراتی زیبا و جذاب آغاز می گردد و با اشاره ای لطیف و متناسب، مقصود سور ها را بیان می کند و با این شیوه های بیانی، خستگی و ملالت را از مخاطب خود می زداید. همچنین داستان های قرآن نیز از لحاظ ساختار کلام با شیوه های مختلفی آغاز می گردد. مقدمه داستان های قرآن متنوع بوده و از جذابیت هنری ویژه ای برخوردار است و با شیوه های بیان منحصر به فرد خود، در خواننده ایجاد شوق و انگیزه می کند. همچنین انسجام الفاظ، موسیقی درونی، ارتباط تنگاتنگ معنایی و تناسب میان مقدمه و متن اصلی و خاتمه داستان، تأثیر بسزایی در جلب توجه خواننده داشته و او را در فراز و نشیب صحنه های داستان با خود همراه می کند.
بررسی زبان شناختی روش کاربست ترادف در قرآن (با محوریت آراء علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترادف از جمله روابط مفهومی است که مورد توجه اصولیون، عالمان علوم قرآنی و نیز زبانشناسان قرار گرفته است. شناخت روش های کاربست ترادف در تعامل با نوع هم پوشانی واژگان و ترسیم میدان معناشناسی واژگان مترادف و بررسی تمایزات و فروق آن، برای فهم صحیح معانی آیات، ضرورت بسیار دارد؛ لذا سوال اصلی این پژوهش، آن است که روش کاربست ترادف در قرآن به لحاظ زبان شناختی چه صورت هایی دارد؟ بررسی روش کاربست ترادف در قرآن با روش تحلیلی و رویکرد معناشناسی، بیانگر آن است که عنایت به وحدت سیاق و پذیرش فرق بین اصل معنایی واژگان، حاکی از وجود نوعی ترادف نسبی در قرآن است که علامه از آن با عنوان «کالمترادف یا شبه ترادف» یاد می کند؛ بنابراین ترادف به معنای انطباق در هسته اصلی معناشناختی با وجود تفاوت در جنبه های عاطفی، در واژگان متقابل در وسعت معنا و شمول معنایی در جانشین سازی و تفاوت در هم نشین ها امری محقق و واقع است اما به معنای جایگزینی دقیق واژه ها نیست؛ بنابراین با تبیین روابط مفهومی در سطح واژه و با تفکیک بین هم معنایی مطلق و نسبی، وجود هم معنایی مطلق پذیرفته نیست.
تحلیل دیدگاه روایی در سوره طه با تکیه بر الگوی سبک شناسی انتقادی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی دیدگاه روایی سیمپسون که در حوزه سبک شناسی انتقادی قرار دارد، نحوه ی عملکرد راوی در جریان روایت را با تکیه بر ابزارهای زبانی تحلیل می کند. این روش که در زمره ی تحقیقات کیفیِ متن قرار دارد، امکان تحلیل زاویه دید را با استفاده از شناسایی نوع راوی و وجه مورد استفاده در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. بر اساس این الگو که به عنوان مبنای عمل در پژوهش حاضر انتخاب شد، از زوایای دیدگاه زمانی، دیدگاه مکانی، روانشناختی و دیدگاه وجهی، نقش راوی در سوره مبارکه طه، با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. ظرفیت های داستانی سوره ی طه و پرداختن به جزئیات روایی، همچنین لزوم اجرای تحلیل های زبانی برای بررسی داستان های قرآن، از جمله ضروریات انجام پژوهش حاضر است. بر اساس یافته های تحقیق و ارزیابی های انجام شده، راوی در این سوره، از نوع سوم شخص در حالت روایتگر است که گاهی حالت خویش را به بازتابگر تغییر می دهد. همچنین وجهیت راوی در این سوره، مثبت و اشراف راوی نسبت به اطلاعاتی که به مخاطب ارائه می دهد، با توجه به نوع افعال به کارگرفته شده، جامع است.
بینامتنی اشعار عربی خراسان در قرن های چهارم و پنجم با معلّقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنی نظریه ای است که به روابط بین متون می پردازد؛ بدین شکل که هر متن را به منزله دگرگون سازی متون گوناگون گذشته و یا همزمان با آن می داند. بر این اساس، داد و ستدهای ادبی به شکل های مختلف در ادبیات ملل وجود دارد و کمتر ادبیاتی را می توان یافت که به صورت محدود حرکت کند. اشعار عربی خراسان در قرن های چهارم و پنجم، به دلیل تأثیرپذیری از الگوهای پیشین ادبیات عربی، می تواند نمونه خوبی برای تأثیرپذیری از شاهکارهای شعر کهن عربی، به ویژه معلقات باشد. با بررسی های این اشعار، مجموعه ای گسترده از اشعاری مشابه با ساختار و بدنه معلّقات به دست می آید که نشان از تأثیرپذیری آن ها از معلّقات دارد. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی جلوه های بینامتنیت این اشعار با معلّقات و علل و عوامل آن مورد بررسی قرار گیرد. برداشت نهایی نشان می دهد که ظهور اسلام، آمیزش عرب ها با خراسانیان، جایگزینی خط عربی به جای خط پهلوی و حمایت حاکمان از محافل ادبی ازجمله عوامل برون متنی ایجاد روابط بینامتنی شعرای خراسان با معلقات است و این تأثیرپذیری از بُعد درون متنی بیشتر از نوع نفی جزئی بوده و در سویه های واژه، ساختار و مضمون مشهود است.
استفاده از ظرفیت های ادبیّات در علوم رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ین مقاله ترجمه ای است از مقاله «What Has Literature to Offer Computer Science?» که به قلم Mark Dougherty در سال 2003 در شماره 7 مجله HumanIT انتشار یافته است. نویسنده در این مقاله کوشیده است ظرفیتهای ادبیات را برای استفاده در علوم رایانه تبیین کند. مقاله به دو بخش کلی تقسیم می شود: در قسمت نخست دیدگاههای فلسفی مختلف درباره نسبت مهندسی با هنر بررسی و تحلیل شده و در بخش دوم در باب پیوند ادبیات و رایانه سخن رفته است. مؤلف می کوشد نشان دهد که می توان بین ادبیات و رایانه نیز پیوندی مانند پیوند زبانشناسی و رایانه برقرار کرد و به واسطه این پیوند از ظرفیتهای ادبیات برای ارتقاء علوم رایانه بهره جست. مؤلف در حوزه علوم رایانه بر چند محور تمرکز کرده است که می توان در آنها از ادبیات استفاده کرد: 1. هوش مصنوعی (برای فهم متن)؛ 2. مستندسازی سیستم های رایانه ای (برای آن که درک و دریافت این مستندات آسان تر شود)؛ 3. کدنویسی (برای مواجهه با کدها به مثابه یک متن ادبی یا بهره گیر از صورتهای تمثیلی برای ساده سازی مسئله ها)
کارکردهای کمال الدین بهزاد با توجه به نگاره های وی در دوره تیموری بر اساس گفتمان روایی ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هروایت هنری از جمله هنر نگارگری که توسط روایت گران آفریده می شوند، شامل مجموعه ای از گفته هایی است که در طی روایت به آن ها هویت داده می شود و صدایی از درون دنیای نگاره ها که متعلق به نگارگر است، آن ها را برای دنیای بیرون نقل می کنند. نگارگر برای انتقال ذهن هدفمند خود از بیرون و درون نگاره ها از انواع زاویه ی دید برای روایت داستان، برخورداری جسته است؛ همچنین با توجه به راویتگر بودن خود، در سیر روایت پردازی نقش هایی را عهده دارد که شامل: کارکردهای (بازنمایی، کنترلی و تفسیری) است. پژوهش حاضر، در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست، نگارگر بر اساس گفتمان روایی ژپ لینت ولت از چه کارکردهای در نگاره های خود، درمواجهه با مخاطب برخوردار است؟ کدام کارکرد بر کارکردهای دیگر می چربد؟ تأثیرکارکرد غالب در نگاره ها چگونه است؟ پژوهش حاضر با بررسی و مطالعات کتابخانه ایی بین رشته ایی ادبیات و هنر باستانی به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است برای پاسخ به پرسش های فوق با بررسی نگاره هایِ اثر کمال الدین بهزاد هراتی در دوره تیموریان، به این نتیجه می رسد در عمل روایت پردازی توسط نگارگر، کارکرد تفسیری بر کارکردهای دیگر غلبه دارد و دلیل آن را نیز می توان جنبه ی اخلاقی و تعلیمی بودن آن آثار دانست که بر ژانر محتوای تصویر، بسیار تأثیرگذار است و نگارگر از طریق کارکردها و مسئولیت های خود، مخاطب را به جنبه ی اخلاقی و تعلیمی بودن نگاره ها سوق می دهد.
بررسی تکرار هندسی و کارکرد آن در سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکرار یکی از جلوه های مهم علم زبان شناسی است. این پدیده از دیرباز همواره مورد توجه اهل ادب بوده است؛ چرا که تکرار هر کلمه یا عبارت، هدف و معنای مهمی را در پی دارد و بهتر می تواند مخاطب را تحت تأثیر خود ق رار دهد. اسلوب تکرار در قرآن کریم گامی رو به جلوتر دارد؛ به گونه ای که اعج از کلام آسمانی را به رخ همگان می کشاند؛ زیرا نوع ساختار و چیدم ان کلمات تکرار شونده، علاوه بر زیب ایی که به آیات و سوره ها می بخشد، بر بلاغت کلام می افزاید و موجب غنای نظام معنایی و تجلّی مفاهیم مهم قرآنی می شود. پژوهش پیش رو، حاصل مطالعه تکرار هندسی در سوره بقره است و به دلیل نقش برجسته این نوع تکرار در سوره بقره، بر آنیم که با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه آمارگیری انواع تکرار هندسی، چگونگی کاربرد آن و میزان تأثیر دلالتی این نوع تکرار را بررسی کنیم. نتایج پژوهش نشان می دهد پنح نوع تکرار استهلالی، ختامی، هرمی، دایره ای و تراکمی در سوره بقره دیده می شود که تکرار هرمی با هدف تکرار و یادآوری مجدد مفاهیم و در راستای توصیفات، بیان جزئیات نعمت ها و مراتب خسران و رستگاری؛ تکرار ختامی به صورت حکم قاطع و حسن ختام آیات است؛ بنابراین، برخی صفات خداوند مانند سمیع، غفور، علیم و قدیر، به منظور هشدار و پس از اشاره به برخی احکام و قوانین به وفور تکرار شده است؛ همچنین تکرار استهلالی به منظور امر و نهی های اخلاقی و دینی بیشترین بسآمد را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل گفتمان دو سوره فلق و ناس براساس الگوی فرا نقش متنی هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
109 - 129
حوزههای تخصصی:
نگاه از دریچه ی زبانشناسی به قرآن کریم افق های جدیدی را در مطالعات قرآنی گشوده است. نظریه مایکل هالیدی یکی از گرایش های زبانشناسی نقشگراست که در حال حاضر توجه زبانشناسان بسیاری را معطوف خود نموده، هالیدی برای اجزای مختلف کلام، فرانقش های سه گانه اندیشگانی، بینافردی و متنی را قائل شده و متناظر با آنها سه لایه معنایی را ساماندهی کرده است. هدف از این پژوهش بررسی تحلیل گفتمان دو سوره ی فلق و ناس در سطح فرانقش متنی- مبتنی بر نظریه نقشگرای هالیدی- است لذا با بررسی ساخت مبتدا- خبری و اطلاعی دو سوره فلق و ناس و استخراج عناصر و شگردهای ایجاد انسجام دریافتیم که سوره فلق و ناس به لحاظ گفتمان بر مبنای مکالمه و پرسش و پاسخ بوده و استفاده از مؤلفه های گفتمان مدار هالیدی-فرانقش متنی- در میان این دو سوره متفاوت از هم نبوده است، بلکه در انسجام متنشان ادات گوناگون و متنوعی مؤثر است که میزان بهره گیری از این شگردهای انسجامی (دستوری،لغوی یا معنایی) با هم متفاوت است. اولین و مهمترین عامل انسجام و همبستگی متن در هر دو سوره عناصر واژگانی و لغوی است و عنصر تکرار با وجوه مختلفش بیشترین بسامد را داراست.
تحلیل متن سوره مریم براساس نظریه کنش گفتاری با تأکید بر الگوی جان سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربست نظریه های جدید زبان شناسی در تحلیل متون دینی، افق های جدیدی را در برابر پژوهشگران هر دو حوزه قرار می دهد. نظریه کنش های گفتاری آستین و سرل از جمله این نظریه ها می باشد. بررسی ارتباط میان ذهن گوینده و کنش و کاری که با زبان انجام می شود، هدف اصلی این نظریه زبان شناسی است که با تأثیر از مطالعات فلسفه تحلیلی مطرح شد. به کارگیری این نظریه در تحلیل متن قرآن، لایه های عمیقی از معانی آیات را آشکار می سازد و نشان می دهد که چگونه می توان از گزاره ها و اسلوب های شایع در قرآن با توجه به سیاق و بافت آیات، معانی متعددی برداشت کرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تأکید بر الگوی جان سرل در این نظریه، به تحلیل کنش های گفتاری در سوره مریم می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان کنش های پنجگانه سرل، کنش های اظهاری، ترغیبی و سپس عاطفی بیشترین بسامد را در این سوره دارند. کنش اظهاری غالبا به منظور باز خوانی سرگذشت اقوامی است که به دلیل غفلت و سرپیچی از پیشوایان دینی، دچار گمراهی و در نهایت هلاکت شده اند. کنش ترغیبی ضمن آگاه نمودن مخاطبان از سرنوشت پیشینیان، آنان را به پیمودن مسیر سعادت و رستگاری تشویق می کند و کنش عاطفی نیز برای بیان حالات و شرایط روحی و عاطفی شخصیت های مذکور در سوره مریم می باشد. غالب این کنش ها به صورت غیر مستقیم می باشند و توان تعبیری و عمق معانی آیات به گونه ای است که در بسیاری از موارد بیش از یک کنش گفتاری در این آیات وجود دارد.
بینامتنیّت واژگان و مفاهیم قرآنی در منظومه ی ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویس و رامین فخرالدّین اسعد گرگانی منظومه ای است رئالیستی و مبتنی بر داستانی کهن، بازمانده از روزگار اشکانیان به زبان پهلوی که در قرن پنجم ه . ق. منظوم گشت. از آن جایی که این منظومه مربوط به دوران پیش از اسلام است، چندان انتظار نمی رود که در آن به مفاهیم قرآنی اشاره شده باشد؛ در حالی که شاعر در آن از واژگان و مفاهیم قرآن کریم در تبیین گزاره ها و نظم ابیات به وفور بهره گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است تا منظومه ی مذکور را براساس پیوندش با آیات و مضامین قرآنی و برپایه ی نظریّه ی بینامتنی مورد نقد و بررسی قرار دهد. شیوه ی پژوهش براساس روش تحلیلی- توصیفی است و مبانی نظریِ آن نیز بر پایه ی آرای نظریّه پردازان بینامتنی است تا افزون بر نشان دادن ساختار منسجم ابیات، آشکار گردد که شاعر با چه ترفندهای ادبی ای، این مضامینِ وحیانی را در مثنوی خویش به کاربرده است. برآیند تحقیق حاکی از آن است که با وجود ادبیّات خاصّ غنایی حاکم بر متن و جلوه گری عشق و غنا در آن، شاعر تحت تأثیر حقایق قرآنی و عقاید اسلامی، از گزاره های قرآنی به طور مشهودی بهره برده است؛ به گونه ای که این اثر را افزون بر منظومه ا ی غنایی، به مجموعه ای از باورهای اسلامی و دینی شاعر در ذهن مخاطب جلوه گر می سازد.
ظرفیت های اقتباس سینمایی از رمان ده نفر قزلباش اثر حسین مسرور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی فارسی، گنجینه ای غنی از روایت های مختلف فکر و خیال نویسندگان خوش ذوق ایرانی است که در تعامل با هنر پر نفوذ سینما، قابلیت های تعامل فراوانی دارد و رمان تاریخی ده نفرقزلباش نوشته ی حسین مسرور، یکی از این آثار است که در بستر ادبیات عامیانه با جزئیات فراوان نوشته شده و با بهره مندی از وجوه تصویری و تعدد برخی عناصر نمایشی، ظرفیت های اقتباسی مطلوبی دارد. بر این اساس در مقاله ی پیش رو تلاش شده به روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شود چگونه زمینه ی داستانی اثر و فراز و فرودهای پرکشش آن در کنار انبوهی از خرده روایت ها با انواع بحران ها و نقاط اوج داستانی، به بستری تبدیل شده که سایر عناصر نمایشی مانند کشمکش های پر هیجان فراوان، توصیفات متنوع و دقیق تصویری و شخصیت های نمایشی باورپذیر، با بیانی حماسی و کنش محور در آن شکل گرفته و در تعامل با درونمایه های پرمخاطب، این اثر را به گزینه ای مطلوب برای اقتباس سینمایی تبدیل کرده است.
تحلیل و بررسی برجسته سازی واژگانی در سوره مبارکه غافر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند در قرآن کریم با استفاده از تکنیک ها و شیوه های مختلف، درصدد برجسته سازی مفاهیم و معانی موردنظر خویش است. بدین واسطه، آن مفاهیم را پررنگ و در دل مخاطبین جای می دهد. خوانندگان و مردم نیز با مطالعه قرآن یا شنیدن آن، خیلی زود، جذب آن مفاهیم گشته و تربیت و هدایت بشر که هدف اصلی قرآن کریم است به منصه ظهور می رسد. هدف از این پژوهش، شناخت و بررسی این واژگان و چگونگی گزینش واژگان برای برجسته سازی، شناخت نوع واژگان برجسته شده، شیوه های برجسته سازی قرآن کریم و واکاوی کارکرد آنهاست تا ثقل معنایی و مفهومی واژگان قرآن کریم ونیز فصاحت و اعجاز آن را آشکار گردد. مسأله اصلی این پژوهش پیرامون این موضوع می چرخد که سوره غافر که سوره ای مکی است، در کدام گروه از واژگان از شیوه برجسته سازی استفاده کرده است، علت و انتخاب این فرایند چه بوده و بار معنایی و عاطفی واژگان برجسته شده چیست. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این موارد در قرآن، متعدد و متنوع است و شامل مواردی چون خلاقیت و نوآوری، تکرار و توازن، ترادف و تناسب و تقابل و تضاد می باشد که این پژوهش درصدد بررسی آن ها بر اساس روش توصیفی تحلیلی است.<br />