فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۵٬۲۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه ی «بینامتنی» رویکردی است که به روابط بین متونی پرداخته و موجب آفرینش متن جدید می شود. هر متن خود بینامتنی است که ریشه در متون گذشته داشته و در متون آینده نیز تأثیر خواهد داشت. این نظریه در دهه ی شصت قرن بیستم توسط ژولیا کریستوا بین سال های 1966و1967 میلادی مطرح شد.
ظهور آیات قرآن کریم و سخنان گهربار پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) در کلام شاعر برجسته ی شیعه، مهیار دیلمی، قبل از هر امری، نشانگر تأثیر پذیری وی از مضامین قرآن و سخنان آن بزرگواران بوده است و همین امر ما را بر آن داشت تا به بررسی روابط بینامتنی بین اشعار مهیار دیلمی و قرآن کریم و کلام پیامبر (ص) و أئمه أطهار(ع) بپردازیم. در این نوشتار گزیده ای از اشعار مهیار مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه ی بررسی و تحلیل این روابط نشان می دهد که این اشعار، به تناسب موضوع، با تأثیرپذیری آگاهانه از آیات قرآنی و سخنان گهربار پیامبر (ص) صورت گرفته است. اجرای عملیات بینامتنی، نشان دهنده ی این امر است که بیشترین شکل بینامتنی قرآنی و روایی در این اشعار، به صورت نفی جزیی یا اجترار و نفی متوازی یا امتصاص بوده است.
اژدها در اسطوره ها وفرهنگ ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها جلوه هایی از فرهنگ یک ملت و به تعبیری، خاستگاه هنر و ادبیات هستند. درواقع، فرهنگ و تمدن هر قوم و ملتی ریشه در اسطوره های آن ملت دارد. وقتی سخن از اسطوره به میان می آید، در باور همگان، موجودات عجیب اسطوره ای از جمله اژدها نمایان می شوند.اژدها در بسیاری از باورهایاسطوره ای و فرهنگی چینیان حضوری جدی دارد. هدف نگارندگان این نوشتار بررسی جایگاه و مفاهیم اژدها در اسطوره های ایران و چین و در داستان های عامیانه دو ملت است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات تطبیقی است. این پژوهش نشان می دهد که به جز موارد نادر اشتراک، در اسطوره های ایرانی، اژدها در مقابل پهلوانان اسطوره ای قرار می گیرد و پیروزی قهرمان منوط به کشتن اژدها است، اما در اسطوره های چین، در نهایت، اژدها رام می شود و صلحی بین قهرمان و اژدها به وجود می آید. اژدها در فرهنگ و باورهای عامیانه ایران باز همان سیر اهریمنی خود را می پیماید، در مقابل در فرهنگ چین اژدها جایگاه ویژه و مثبتی دارد.
بررسی شخصیت پردازی داستانی _نمایشی زنان در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتباس دراماتیک از متون کهن فارسی از دغدغه های درام-نویسان بوده است. منطق الطیر عطار از جمله منابع ادبی مورد علاقه نمایشنامه نویسان ایرانی است. ضعف مشترک چنین اقتباس هایی فقدان شخصیت پردازی و کنش دراماتیک است. این ضعف به دلیل عدم انطباق متون کهن ایرانی با اسلوب های داستان گویی غربی است.
نظریه ادبی گرماس، نظریه پرداز ادبی درباره شخصیت به سبب بررسی کنش براساس سه فعل خواستن، دانستن و توانستن این توانایی را به درام نویس می دهد تا شخصیتی کنشگر خلق کند.
با انتخاب شخصیت های زن در منطق الطیر و تطبیق آن با نظریه کنشی گرماس، الگویی هدفمند و عملی برای کمک به دارم نویس در خلق شخصیتی کنشگر بدست آمده است. ملاک انتخاب شخصیت ها برای بررسی، وجود سه مولفه خواستن، دانستن و توانستن بوده است که شرایط شخصیت مرکزی شدن زنان منظق الطیر را فراهم می کند.
براساس نتایج بدست آمده، به طور برجسته حکایت «شیخ صنعان و دختر ترسا» و چند حکایت دیگر را می توان به عنوان یک داستان با ساختار کلاسیک و خطی معرفی کرد که واجد قابلیت شخصیت پردازی دراماتیک می باشند.
واژگان کلیدی: عطار نیشابوری، منطق الطیر، شخصیت های زن، الگوی کنشگری گرماس.
تجلی آیات قرآنی در دیوان حکیم شفائی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرف الدین حسن حکیم شفائی اصفهانی شاعر،عارف و پزشک مقتدر و توانای قرن ده یازدهم هجری است. زندگی وی همزمان با حکومت پادشاهان صفوی بویژه شاه عباس اول بوده است وی یکی از بنیانگذاران سبک «هندی اصفهانی» یا سبک دوره صفویه است که به روایت صاحب عالم آرا ملقب به ملک الشعرا و ممتاز ایران شد. دیوان او دربردارنده 12000بیت در قالب قصیده، غزل، قطعه، ترکیب بند و رباعی است که 1060 غزل در این میان جلوه می کند.او در غزل پیرو حافظ، سعدی و مولوی است و در این نوع ادبی، بابا فغانی شیرازی را استقبال و نظیره گویی کرده است. اندیشه های عرفانی، علاقه مندی به عرفان و تصوف و نیز تبحر خاص شفائی در علوم صرف ونحو عربی سبب شد که وی دیوان خود را با عبارت های جا افتاده و فصیح عربی به خوبی تزیین نماید. علاقه ومهارت وی در درک و فهم علم عربی شفائی را به سوی گنجینه پر فیض قرآن رهنمون ساخت. چنانکه بسیاری از ابیات دیوانش به شیوه های : اشاره،تلمیح، تضمین،حل، اقتباس، وتمثیل های گوناگون به نام و سخنان پیامبر (ص) و سایر معصومین (ع) و ابیات قرآنی آراسته است. شفائی توانسته است دراشعار خود با عبارت پردازی ها ،استدلال و بیان ما فی الضمیر به خوبی ازآیات قرآنی و قصه ها و روایات دینی بهترین بهره را ببرد. با استناد به شیوه های اثر پذیری؛ نظیر: واژگانی، گزاره ای، گزارشی، الهامی بنیادی، تلمیحی، تأویلی، تصویری؛ نگارندگان در این پژوهش تلاش نمودند تا با بهره گیری از جدولهای آماری، گونه های مختلف تجلی آیات قرآن و برجستگی نام و داستان زندگی پیامبران و معصومین را در دیوان شفائی تحلیل کنند.
خوانش متفاوت متون کلاسیک فارسی در پرتو تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه و بررسی پژوهش های انجام شده در زمینة متون کلاسیک فارسی این مشکل به چشم می خورد که تعداد قابل توجّهی از پژوهش های انجام شده، فاقد نوآوری هستند و صرفاً به تکرار پژوهش های پیشین بسنده کرده اند. ریشة این مشکل را نه در متون کلاسیک فارسی، بلکه در کاربست تکراری رویکردهای قدیمی بر این متون باید جست. برای رفع این مشکل می توان از رویکردهای تازه تر نقد ادبی مانند «تاریخ گرایی نو»استفاده کرد. از آنجا که تاریخ گرایی نو از یک سو، مرز میان متون ادبی و غیرادبی و از سوی دیگر، مرز میان تاریخ و ادبیّات را از بین می برد، بهره مندی از این رویکرد در پژوهش های متون کلاسیک فارسی نه تنها به خوانش متفاوت آثار ادبی، بلکه به خوانش متفاوت آثار تاریخ نگارانه مانند تاریخ بیهقی و نیز آثار علمی و غیرادبی خواهد انجامید. از دیگر مزایای استفاده از این رویکرد تازه می توان به گسترش دامنة پژوهشی متون کلاسیک فارسی و تنوّع خوانش ها اشاره کرد.
بررسی تأثیر قرآن کریم در اشعار «أبی الفتح بستی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کارآمدی که ادیبان مسلمان و غیر مسلمان برای شیوایی و ماندگاری سخن خود از آن بهره جسته اند، بهره مندی از واژگان ساختارها و مفاهیم قرآن کریم در واژگان و معانی اسالیب آثار ادبی خویش است، و این امر موجب شده تا اثر ارزنده ای از خود به یادگار بگذارند.
مقاله ی پیش رو، با عنوان «تأثیر قرآن کریم بر اشعار ابوالفتح بستی» یکی از شاعران قرن چهارم هجری است، که تأثیر پذیری این شاعر از قرآن کریم و چگونگی آن و نیز اغراض شعری وی را بررسی می کند. در این پژوهش به شیوه ی تحلیلی- کتابخانه ای، انواع تأثیر گذاری قرآن کریم بر اشعار ابوالفتح بستی شاعر پر آوازه عصر غزنوی و چگونگی تأثیر پذیری وی از قرآن کریم مورد تحلیل، بررسی قرار گرفته و دست آورد آن این است، که به صورت های لفظی و معنوی ساختاری از قرآن کریم تأثیر پذیرفته و ابیات برگرفته از قرآن در پنج عنوان کلی دسته بندی گردیده است، که عبارتند از: حکمت، غزل، ذمّ و هجا و عتاب، فخر و مدح. شاعر از حکمت نسبت به سایر عناوین بیشترین تأثیر پذیری را داشته است و این یکی از نشانه های اعجاز تأثیری قرآن کریم بر همه شئونات مسلمانان در همه اعصار اسلامی از آغاز تاکنون می باشد.
بررسی ادبی واژه ویل و بیان مخاطبان آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تحلیل و تفسیر آیات قرآن کریم بررسی واژه ها می باشد.خواستگاه هر واژه، در فهم مطالب هرعبارت بسیار تأثیر گذار است. این مقال به بررسی و بیان واژه ویل و کاربرد آن در آیات قرآن کریم می پردازد. روشن شدن جایگاه و معنای اصیل لغت مورد نظر، می تواند مخاطب را به فضای نزول قرآن برده و درک وی را از غرض کاربردی واژه در آیات ،روشن نماید. ویل در لغت عرب برای بیان حسرت و اندوه فراوان برای یک عمل شر و اندوهناک و دارای عذاب وعواقب شدید به کار می رود.و یکی از واژه هایی است که خداوند از آن برای ابراز تنفر و وعید عذاب استفاده کرده است.. از جمله ی مخاطبین این واژه، کافران، مشرکان، می باشند که در اثر انجام اعمال یا ترک افعالی مورد خشم پروردگار قرار می گیرند و مشمول عذاب سخت الهی واقع می شوند. پس از بیان معنای ویل با استفاده ازلغت نامه های معتبرعربی به جمع آوری آیاتی که کلمه ویل در آنها به کار رفته پرداخته ایم واحیانا به تفسیر مختصری از آنها اشاره شده است.ازمهمترین یافته های این مقاله می توان به این نکته اشاره کرد که هر جا قرآن کریم از این واژه استفاده کرده است ، بیشترهشداربه کافران و معاندان بوده است.و به آنان وعید عذاب و آتش داده است. ویل برای کسانی است که پیامبران و سفراء الهی را تکذیب نمودند و نسبت ناروا مثل دروغگویی یا جنون یا سحر به آنها دادند.
باورهای زروانی در داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در ابعاد دینی داستان رستم و اسفندیار ازجمله مواردی است که با وجود بررسی های بسیار همچنان مورد توجه محققان است. هدف نوشتار حاضر بررسی و تحلیل عناصر زروانی این داستان و میزان تأثیر آنها در وقوع نبرد بین دو پهلوان است که تاکنون در تحقیقات انجام یافته کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که این داستان ریشه در عهد باستان دارد، به مانند هر اثر دیگری تحت تأثیر اوضاع و شرایط دینی عصر خود قرار گرفته است. باورهای زروانی که براساس بررسی پژوهشگران گرایشی غالب در عصر باستان به خصوص در دوره ساسانی بوده این داستان را نیز متأثر ساخته و در بخش های مختلف آن در قالب واژه ها و اصطلاحات گوناگون به صورت پیوسته نمودار شده است. بررسی ها نشان می دهد حجم مطالب زروانی در این بخش از شاهنامه به مقداری است که به راحتی می توان گفت داستان مذکور تحت تأثیر باورهای زروانی است. نکته مهم و قابل توجه در این داستان نقش تقدیر و بخت شوم اسفندیار در وقوع نبرد است که عاقبت او را به سوی سرنوشتی که از قبل برایش تعیین شده بود سوق می دهد و بنابر پیش بینی جاماسب باعث مرگ او به دست رستم دستان شده است.
اسطوره و بازتاب آن در روانشناسی زنان و علت رویکرد منفی ایزدبانوان و زنان حماسه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره حقیقت ذهنی بشر نخستین است که بازتاب دهنده آرمان ها و آرزوهای وی بوده است و تا زمان کنونی هم در اشکال مختلف بازتاب یافته است. بعد آرمانخواهانه ای که در اسطوره ها متجلی است سبب می شود که قهرمان از صورت موجود بشری عادی خارج شود و به صورت ایزدان و موجودات قدرتمند تجلی پیدا کند. در درون هر زن کهن الگوی خدا بانویی نهفته است که خلق و خو و رفتار او را جهت می دهد و مظهر آرمان های او است. پژوهش حاضر که با روش تحلیلی – توصیفی و مطالعه کتابخانه ای سامان یافته است، تلاش می کند از منظر کاوش اسطوره های مادرشاهی، کهن الگوهای مؤثر در رفتار زنان قهرمان را بازنماید.
از بیناخوانش تا بینامتنیّت؛ روایت شناسی میراث عاشورا در آثار داستانی محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات از هیچ زاده نشده است! هر متنی هنگام تولّد بر گسترة سفید کاغذ یا حتّی بر صفّة ذهن، از متون قبل از خود متأثّر شده است. این امر سبب شده تا مفاهیم بدیعی از قبیل بینامتنیّت و بیناخوانش در حوزة نقد نو جلوه گر شوند. در ادبیّات داستانی، آن دسته از منابع که استوارتر و جذّاب ترند، بنمایة خلق آثار دیگر می شوند. حماسة عاشورا از این زمره است. بر کسی پوشیده نیست که ذهن و اندیشة ایرانیان مسلمان با واقعة عاشورا عجین و به شدّت از آن متأثّر است. ادبیّات، به ویژه ادبیّات داستانی نیز به عنوان آیینه ای از باورها و رخدادهای اجتماعی، این واقعه را در خود بازتاب داده است و به ایجاد گستره ای انجامیده که آن را «ادبیّات عاشورا» نام نهاده اند. در این گستره، برخی از آثار به شکلی مستقیم به شرح وقایع عاشورا و قیام امام حسین(ع) می پردازند؛ مثل اشعار رثایی یا اشکال مختلف تعزیه. امّا دولت آبادی رمان نویس است و از همین رو، در مقام قیاس، تأثیرپذیری او از واقعة عاشورا شکل پیچیده و پنهان تری دارد. او با بهره گیری از قابلیّت های گوناگون این واقعه در زمینة خلاّقیّت ادبی، عناصری را از آن وام گرفته است. همان گونه که خود او نیز اذعان دارد، نقش تجربة شخصی وی در حوزة نمایش، به ویژه تعزیه در این میان انکارناپذیر بوده است. در این مقاله، در نظر داریم تا از دیدگاهی تطبیقی و با تکیه بر نظریّات بینامتنیّت و بیناخوانش، منبعث از ژرار ژنت و ژان بل من نوئل، نحوة بازتاب واقعة عاشورا را در آثار دولت آبادی بررسی کنیم.
تخیّل شیر در رزم فردوسی و بزم نظامی (داستان بهرام گور در شاهنامه و هفت پیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان «برداشتن تاج از میان دو شیر» یکی از روایت های نمادین است که در اثر جاوید حکیم فردوسی و حکیم نظامی با شباهت های فراوان و تفاوتی اندک نقش بسته است. در این مقاله با بهره گیری از نظریه «ژیلبر دوران» به بررسی کارکرد تخیّل شیر در دو منظومه شاهنامه فردوسی و هفت پیکر نظامی پرداخته شده است. نگاه ژیلبر دوران به اسطوره نگاهی ویژه است و کارکردی متفاوت دارد. از نظر او اسطوره ها مهمّ ترین تجّلی تخیّل است و تخیّل نیز از تصاویر نمادین تشکیل شده است. در این جستار با استفاده از منظومه ها و ساختارهایی که ژیلبر دوران، نظریه پرداز بزرگ معاصر، ترتیب داده، تصاویر نمادین داستان «برداشتن تاج از میان دو شیر» و هم چنین چگونگی تخیّلی که موجب بوجود آمدن این تصاویر در ذهن سرایندگان شده، شرح شده است.
بررسی تطبیقی سیمای امام رضا (ع) در شعر دعبل خزاعی و سیّد حمیدرضا برقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصف شخصیّت امام رضا (ع) از موضوعات مهمی است که در کانون توجه شاعران فراوانی قرار گرفته است، از جمله این شاعران دعبل خزاعی، شاعر نامدار عصر عبّاسی و حمیدرضا برقعی، آیینی سرای معاصر ایرانی است. پژوهش حاضر بر آن است تا سروده های رضوی این دو شاعر را با رویکرد تطبیقی بررسی نماید. این مقاله کوشیده است ضمن استخراج وجوه تشابه و تباین در نوع نگاه دو شاعر به امام رضا (ع)، هنر زبان آن دو را در بیان سروده های رضوی بررسی نماید. پژوهش انجام شده بیانگر آن است که مفاهیم مشترک بسیاری همانند بیان شأن و مقام امام (ع)، امیدواری، حزن و اندوه، شفاعت خواهی و کرم و بخشندگی در شعر دو شاعر به چشم می خورد. امّا آنچه شایستة توجّه بوده و دو شاعر را از هم متمایز می سازد، آن است که دعبل در هجو دشمنان آن حضرت و بیان نفاق آن ها دادِ سخن می دهد و در بیان این مضامین، بیشتر از اسلوب خطابی بهره می گیرد، امّا توجّه برقعی به اشتیاق و دل باختگی و غرق شدن در شکوه و عظمت آن حضرت معطوف است و با اسلوب ادبی به بیان احساسات و عواطف درونی خویش می پردازد.
نقش تغییر علّت در تأویل قصص قرآنی در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش عارفان در بیانِ اندیشه های عرفانی و مفاهیم سیروسلوک بیشتر مبتنی بر نقل حکایت هایی از گذشتگان است که گهگاه متناسب با موضوع، تغییراتی در اصل آنها ایجاد می کنند تا معنی مورد نظر خود را با آن بیان کنند. بنابراین در روش شناسی تأویلِ عارفان از داستان ها، توجّه به نوعِ تغییری که آنها در روایتِ اصلیِ حادثه ها ایجاد می کنند، اهمیّت بسزایی دارد. مهم ترین تغییری که آنها در داستان ها ایجاد می کنند، «جابه جایی و تغییر علّت اولیّه» ای است که باعث ایجاد حادثه و شکل گیری داستان شده است. این تغییر علّت، خود باعث تغییرات اساسی در دیگر اجزا و عناصر داستان و دگرگونی ساختار کلّی آن می شود و بافت و زمینه ای که در داستان به وجود می آورد کاملاً با بافت و زمینه قبلی آن متفاوت می گردد. در این نوشتار، نخست به اهمیّتِ «علّت» و نقش آن در نوع و چگونگی عناصر داستان اشاره می کنیم، سپس به ذکر چند نمونه از برداشت های عرفانی عارفان از داستان ها که با تغییر علّت اصلی آنها، تغییرات دیگری نیز در درون روایت به وجود آمده است، می پردازیم.
تجلیات أساطیر نهایة العالم لإیران القدیمة فی أرداویراف نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد کانت فکرة مصیر الروح بعد الموت تشغل بال الإنسان فی جمیع الأعصر والأمکنة وکان للبشر حسب مستویاتهم فی المعرفة مجموعة من التصورات عن عالم مابعد الموت و عن مصیر أرواح الموتی.
تندرج قصة رحلة أرداویراف إلی جهنم والبرزخ والجنة ولقائه بالإمشاسبندان وأهورا مزدا فی السیاق ذاته.
یسعی هذا المقال نحو تحلیل ودراسة هذا الأثر الأدبی القیم محاولاً تفسیر لحظات تجربة أرداویراف فی زیارته للجنة وجهنم والبرزخ ومشاهدته للثواب والعقاب اللذین ینتظران أرواح الموتی من الصالحین والمذنبین،لیثبت فی النهایة أن ما شاهده فی هذه الرحلة لیس ولید خیاله المتوغل فی الأوهام وإنما هو متطابق تماماً مع أساطیر نهایة العالم لدی الإیرانیین القدماء.
تفننی در ادب فارسی: بازیابی عینک از متون سده های نهم تا دوازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات فارسی منبعی غنی برای تحقیق در آداب و رسوم و چگونگی زیست فارسی زبانان و حتی فرهنگ های نزدیک به آن در گذشته های دور است. بر آشنایان ادب فارسی پوشیده نیست که جز ارزش ذاتی ای که داده های چنین تحقیقی به همراه دارند، در موارد بسیاری داشتن درکی درست از بیت یا نوشته ای بدون آگاهی دقیق از همین مسائل میسر نمی شود. با عنایت به همین نیاز، آثاری در این زمینه تألیف شده است که علی رغم کاستی ها، وجودشان بسیار مغتنم است، چرا که برای تحقیقی دقیق و جامع در چنین موضوعی، می بایست منابعی به گستره تاریخ ادبیات فارسی اساس کار قرار گیرد. ما در ادامه این مسیر، به تأمل بر عینک بنا بر کهن ترین شواهدی که بدان ها دست یافتیم، یعنی آثار سده های نهم تا دوازدهم ه.ق می پردازیم. در آغاز سعی می کنیم ساختمان و مواد سازنده عینک را بازسازی کنیم و پس از آن به اختصار به توصیف آن در ادبیات با تکیه بر واژگان، صورخیال و.. می پردازیم.
تجلی سه نمود حیوانی آناهیتا در افسانه های عامیانه ایرانی
حوزههای تخصصی:
ایزدبانوان ایرانی همچون آناهیتا به دلیل حضور پرقدرت خود در ادوار تاریخی کهن و همچنین دنیای اساطیری و نیز با داشتن بن مایه هایی از کهن الگوی مادر کبیر توانسته اند در عرصه های مختلف ذهن بشری به حیات خویش ادامه دهند. افسانه های عامیانه ایرانی که برگرفته از ذهن ناخودآگاه مردم هستند، بستر بسیار مناسبی برای ادامة حیات ایزد بانوان ایرانی در طول تاریخ شده اند، به طوری که با تحلیل این افسانه ها می توان ردپای حضور ایزدبانوان و کارکردهای آنها را در قالب نمودهای مختلف انسانی، حیوانی و ... مشاهده نمود. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، بررسی نمودهای حیوانی تداوم حضور ایزدبانوی آب ها (آناهیتا) در افسانه های عامیانه ایرانی است. برای دست یابی به اهداف تحقیق داده ها و اطلاعات ضروری از منابع کتابخانه ای استخراج گردیده و داده های جمع آوری شده به روش توصیفی و تحلیلی بررسی شده اند. در نهایت پس از تحلیل داده ها نتایج حاصل از تحقیق حاضر بیانگر این است که آناهیتا ایزدبانوی آب ها دارای نمودهای حیوانی در افسانه های عامیانة ایرانی است که توانسته در قالب هایی همچون اسب، مار، پرنده متجلی شود و کارکردهای خود را در قالبی فرا انسانی ایفا نماید.
اسطوره خودمرکزی (با تأکید بر نمونه های آن در اساطیر و ادبیاتِ ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره خودمرکزی از مباحثِ جهان شمول است که در اساطیر ایران هم نمونه های آن به وضوح قابل مشاهده است. بر اساسِ این عقیده اسطوره ای، همه اقوام تلاش می کنند خود و داشته های خود را نخستین، بزرگترین، بالاترین، بهترین، و ... معرفی کنند و تمام داشته های دیگران را در رده های پایین تر از آنِ خود جای دهند. به عبارت دیگر خود را اصل و دیگران را فرع، و یا خود را مرکز و دیگران را حاشیه قلمداد کنند. در این مقاله، ابتدا به 17 مورد از نمونه هایِ این اعتقاد اسطوره ای در اساطیر و ادبیاتِ ایران اشاره شده است. مثلاً آنان سرزمینِ اولیه خود «ایرانویج» را از نخستین و بهترین سرزمین ها می دانند که نخستین انسان ها در آن به وجود آمده اند؛ «البرز» کوهِ اساطیریِ خود را کوهی می دانند که گرداگرد زمین را فراگرفته و تا فلکِ خورشید کشیده شده است، و ... . در بخش دوم، به سرچشمه ها و پیامدهای حاصل از این اسطوره اشاره شده است. به نظر می آید این اسطوره از عواملی مانند کمال گرایی (نهایت اندیشی)، باورهایِ دینی، ملکوتی بودنِ انسان، نمادسازی، خودبزرگ بینی، تجارب گذشته و عادت ها، جهان بینیِ محدود، خودِ آگاه و ناآگاه، گشایشِ عقده های حقارت، رازِ تنازعِ بقا، و اصلِ جاذبه عمومی سرچشمه می گیرد؛ و واقعی پنداشتنِ چیزهای غیر واقعی، قهرمان سازی، توتم سازی، محدودیت حق انتخاب، سالاریت (رئیس سالاری، پدر یا مادر سالاری، ...)، افزایش خوی استکباری، حماسه سازی، قوم سازی، و مواردی مانند این از آثارِ آن است.