مطالب مرتبط با کلیدواژه

متون کلاسیک فارسی


۱.

خوانش متفاوت متون کلاسیک فارسی در پرتو تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت گفتمان تاریخ متون تاریخی تاریخ گرایی نو متون کلاسیک فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۴ تعداد دانلود : ۷۱۴
در مطالعه و بررسی پژوهش های انجام شده در زمینة متون کلاسیک فارسی این مشکل به چشم می خورد که تعداد قابل توجّهی از پژوهش های انجام شده، فاقد نوآوری هستند و صرفاً به تکرار پژوهش های پیشین بسنده کرده اند. ریشة این مشکل را نه در متون کلاسیک فارسی، بلکه در کاربست تکراری رویکردهای قدیمی بر این متون باید جست. برای رفع این مشکل می توان از رویکردهای تازه تر نقد ادبی مانند «تاریخ گرایی نو»استفاده کرد. از آنجا که تاریخ گرایی نو از یک سو، مرز میان متون ادبی و غیرادبی و از سوی دیگر، مرز میان تاریخ و ادبیّات را از بین می برد، بهره مندی از این رویکرد در پژوهش های متون کلاسیک فارسی نه تنها به خوانش متفاوت آثار ادبی، بلکه به خوانش متفاوت آثار تاریخ نگارانه مانند تاریخ بیهقی و نیز آثار علمی و غیرادبی خواهد انجامید. از دیگر مزایای استفاده از این رویکرد تازه می توان به گسترش دامنة پژوهشی متون کلاسیک فارسی و تنوّع خوانش ها اشاره کرد.
۲.

بررسی بین رشته ای گزیده متون کلاسیک فارسی بر اساس روان شناسی انسان گرایانه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
مقایسه و تطبیق، اگرچه به مثابه کنشی انسانی و اجتماعی، مقوله ای دیرپاست؛ اما در حوزه مطالعات ادبی، از سده نوزدهم میلادی، خود را در قامت یک رویکردِ جدید ادبی؛ یعنی «ادبیّات تطبیقی» بازنمایاند. جستار پیشِ رو، بر آن است تا با درنظرداشت رویکردهای نوین ادبیّات تطبیقی، به ویژه سویه میان رشته ای آن، به نمودها و نمونه های ادبی نظریه «سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو» در چند اثر برگزیده کلاسیک، همچون فرج بعد از شده، کلیله و دمنه، قابوس نامه، تاریخ بیهقی، غزلیات حافظ ، و...  بپردازد و با بازجستی روان شناختی ادبی، افزون بر آشکار کردن کارآمدی این دو حوزه، دریچه هایی تازه را بر پژوهش های آتی بگشاید. پژوهش گویای این واقعیت است که آنچه مزلو با نگرشی انگیزه شناختی، در چهارچوب هرم نیازهای خود مطرح کرده است، پیش از این به گونه ای هوشمندانه در متون ادبی ما، چه در قالب چهارچوب های نظری و چه در فرم های روایتی مطرح شده است. نوشتار حاضر، نخستین پژوهشی است که با مبنا قراردادن هرم نیازهای هشت گانه مزلو، به تطبیق و تحلیل آرای مزلو با روایت گزاره های ادب فارسی پرداخته و درنهایت، به دو نتیجه کلّی: الف. اثبات کارایی یک نظریه روان شناختی در پیوند با متون ادبی و ب. درک بهتر ارزشمندیِ متون ادبی در نمودبخشی به مفاهیم انتزاعی ذهنی، دست یافته است.