مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
ایزدبانوان
بررسی خویشکاریهای آناهیتا و سپندارمذ در اسطوره و پیوند آن با پیشینه مادرسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش از ورود آریایی ها به نجد ایران، پرستش ایزدبانوی بزرگ نزد بومیان این سرزمین که دارای فرهنگ مادرسالار بودند، امر رایجی بود. آریایی ها پس از سکونت در ایران تحت تأثیر این فرهنگ، ایزدبانوانی را در آیین خود پذیرفتند. با آمدن دین زردشت، این ایزدبانوان از آیین جدید به بیرون رانده شدند، اما به سبب اهمیّت شان دوباره پس از زردشت به آئین مزدیسنا بازگشتند. آناهیتا و سپندارمذ از جمله نامدارترین و مهم ترین این ایزدبانوان هستند. در مقاله حاضر ضمن پرداختن به پیشینه مادرسالاری و چگونگی پیدایش ایزدبانوان در اساطیر ایرانی، خویشکاری های این دو ایزدبانوی نامدار در فرهنگ ایران باستان بررسی شده است
تجلی سه نمود حیوانی آناهیتا در افسانه های عامیانه ایرانی
حوزه های تخصصی:
ایزدبانوان ایرانی همچون آناهیتا به دلیل حضور پرقدرت خود در ادوار تاریخی کهن و همچنین دنیای اساطیری و نیز با داشتن بن مایه هایی از کهن الگوی مادر کبیر توانسته اند در عرصه های مختلف ذهن بشری به حیات خویش ادامه دهند. افسانه های عامیانه ایرانی که برگرفته از ذهن ناخودآگاه مردم هستند، بستر بسیار مناسبی برای ادامة حیات ایزد بانوان ایرانی در طول تاریخ شده اند، به طوری که با تحلیل این افسانه ها می توان ردپای حضور ایزدبانوان و کارکردهای آنها را در قالب نمودهای مختلف انسانی، حیوانی و ... مشاهده نمود. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، بررسی نمودهای حیوانی تداوم حضور ایزدبانوی آب ها (آناهیتا) در افسانه های عامیانه ایرانی است. برای دست یابی به اهداف تحقیق داده ها و اطلاعات ضروری از منابع کتابخانه ای استخراج گردیده و داده های جمع آوری شده به روش توصیفی و تحلیلی بررسی شده اند. در نهایت پس از تحلیل داده ها نتایج حاصل از تحقیق حاضر بیانگر این است که آناهیتا ایزدبانوی آب ها دارای نمودهای حیوانی در افسانه های عامیانة ایرانی است که توانسته در قالب هایی همچون اسب، مار، پرنده متجلی شود و کارکردهای خود را در قالبی فرا انسانی ایفا نماید.
اسطوره وارگی مفاهیم زنانه در شعر طاهره صفارزاده
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
103-126
حوزه های تخصصی:
شعر یکی از پهناورترین عرصه های تجلّی اسطوره ها و نمادهای زنانه است. در ادبیات معاصر، طاهره صفارزاده در راستای برآورده شدن آرمان های آزادی خواهانه ی خود، از وجود زن برای بارور ساختن سروده هایش بهره برده است. وی زن را نمادی از زایندگی و پرورندگی انسان ها دانسته است؛ به همین دلیل در بیش تر شعرهایش برای او، بُعد اسطوره ای و الهه وار قائل شده است. در این پژوهش مفاهیم آفرینش زن، زنانگی، عشق و احساسات زن و زبان زنانه ی صفارزاده مورد واکاوی قرار گرفته اند. جاودانگی و تکامل وجود اسطوره ای زن درجامه ی الهه هایی همانند «مادر اعظم» و «آناهیتا» نمود یافته است. افزون بر این، نمادهای زنانه ی طبیعت همچون زمین(خاک)، آفتاب و ماه و مسأله ی تقدس زنان (مادر مثالی) در چهره ی مادر نیک و مادر دهشتناک مورد بررسی قرار گرفته است؛ هرچند تأثیر ایزدبانوی مادر اعظم، آناهیتا، مادر- زمین و کهن الگوی مادر نیک در سروده های صفارزاده، آشکارتر از دیگر مفاهیم زنانه و اسطوره ای است.
تصویر ایزدبانوان در روایت های داستانی بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
317 - 332
حوزه های تخصصی:
بهرام بیضایی به گذشته پرافتخار ایران توجهی ویژه دارد. او یکی از مشخصه های عصر زرین، یعنی «مادرسالاری»، را برمی گزیند و آن را در بعضی از آثار نمایشی اش به تصویر می کشد. هدف پژوهش حاضر، مطرح کردنِ پیوند قهرمانان زن، با ایزدبانوانِ باستانی ایران در آثار بهرام بیضایی است و نیز بررسی و تحلیل این مؤلفه، روی چند اثر نمایشی وی. آثاری که در این جستار بررسی می شوند، عبارت اند از: فیلم نامه ها و نمایش نامه های ایستگاه سلجوق ، پرده ی نئی ، پرده خانه ، شب هزار و یکم(1) ، شب هزار و یکم(3) و فتح نامه کلات . در این پژوهش، نخست به روش توصیفی تحلیلی، شیوه های روایی بیضایی در پیوند قهرمانان زن با ایزدبانوان مشخص و تبیین می شوند. سپس، آثار نمایشی وی با توجه به این مؤلفه ، بررسی و تحلیل می شوند. برآیند مقاله حاکی از آن است که: بیضایی قهرمانان زنِ روایت هایش را با ایزدبانوانی که مظهرِ «مهر»، «زایش»، «عشق»، «شجاعت» و از همه مهم تر «خردمندی» هستند، پیوند می زند. با توجه به آثاری که تحلیل شد، مؤلفه «خردمندی» بیشترین حضور را در پرداختِ شخصیت های زن این نویسنده دارد. برخلاف تصور رایج، ایزدبانوی خردمندی، که یکی از مصادیقش، ایزدبانویِ «چیستا» است، بیشتر مورد توجه بیضایی بوده تا ایزدبانویِ «آناهیتا».