فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
کتاب ویران آخرین مجموعه داستان ابوتراب خسروی است و نشان می دهد نویسنده همچنان در پی فضا و شگردهای تازه و تکمیلی در داستان نویسی است. سبک پسامدرنی که به کمک کلمه ایجاد می کند، سبب پیچیدگی داستان های این مجموعه شده است. برای دریافت اسباب این پیچیدگی و فهم و تحلیل متن، با استفاده از عناصر غیرروایی، دلالت ضمنی نشانه ها و تقابل دوگانه ای که در کنش دلالت وجود دارد، به تحلیل ژرف ساخت داستان ها پرداخته ایم. ژرف ساخت داستان ها، مقابله با زمان به منظور براندازی یا بی اعتبار کردن آن است که با روش ها و موضوعاتی چون تداوم نسل، آموزش، تکرار حادثه در تابلو و آلبوم، تکرار زندگی و مرگ در قالب بازی، خاطره در خاطره آوردن و بازسازی زندگی در ذهن، پایدار ساختن عشق با کشاندن آن به کتابت، روی آوردن به فال گو و کف بین، و با ترکیب ویرانی و آبادسازی در قالب کلمات، به تکرار و چرخه ای کردن حوادث برای نیل به بی اعتبار ساختن زمان یا تفوق بر تجلی های آن می پردازد.
استعاره های مفهومی در دیوان شمس بر مبنای کنش حسی خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از بنیادی ترین مفاهیم ما از جمله زمان، کمیّت، حالت، دگرگونی، کنش، علّت، هدف، شیوه، وجه (modality) و حتی مفهومِ یک مقوله از طریقِ مفاهیم استعاری درک می شوند. مولانا برای نشان دادن جهان عرفانی خود از مفاهیم استعاری بیشترین بهره را گرفته است. «خوردن» از پرکاربردترین واژه هایی است که در دیوان شمس برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده، و واژه های دیگری از خانواده آن، در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آن ها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب برگزیدن ناخودآگاه چنین استعاره ای برای مولانا می شود. بر این اساس هشت مقوله ی جمال، حکمت، راز، ذکر، سماع، شادی، عشق و نور به مثابه خوراک تفهیم می شوند. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر به تبیین این استعاره ها پرداخته می شود. و در نهایت روشن می گردد که انگاره «عرفان خوراک است»، گزاره بنیادینِ متن است که یک ذهنیّت استعاری خوراک انگار را در سراسرِ دیوان شمس منتشر کرده است.
بررسی دلایل اجتماعی تشتّت روایات در باره پادشاهی همای چهرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همای چهرزاد به روایت حماسه ملی نخستین پادشاـ زن ایرانی است که سرگذشتش آمیزه ای از افسانه، حماسه و تاریخ است. او دختر،همسر و جانشین بهمن اردشیر، پسر اسفندیار و پادشاه ایران بود. حضور همای در نقش پادشاهی و رهبری سیاسی کشور، حضوری غیر متعارف و چالش برانگیز بود. تکثر و اختلاف روایات در مورد او چون ضبط 8 نامِ متفاوت، هویت یکسان پدر و همسر، رها کردن فرزند در رودخانه، یافتن فرزند، اختلاف در پادشاهی و مدت سلطنت و حتی ساختگی بودن شخصیت و پادشاهی او، موضوعی قابل بحث در حماسه، تاریخ و مطالعات زنان ایران است. از این رو در این جستار عامل این پراکندگی آرا و اطلاعات ریشه یابی و با خوانشی نو نقشِ جنسیتی همای و نگرش و واکنش سنتی جامعه به این تغییرِ نقش بیان شده است. در این تحلیل به این نتیجه رسیده ایم که موقعیت اجتماعی همای به عنوان زن ـ پادشا سبب تکثر روایات و رویدادهای زندگی او شده است.
بررسی کنایه درمقدمة شاهنامه
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از شاخه های مهم علم بیان و از برجسته ترین ترفندهای زیباآفرینی در کلام است.در این جستار به تحلیل کارکردهای کنایه درمقدمة شاهنامه پرداخته ایم . زیرا دراین بخش ،ساختار کنایی، نسبت به دیگر شگردهای بلاغی، بیشترین بسامد را دارد.کنایه های استخراج شده ، به ترتیب از نوع کنایه فعلی، کنایه از صفت و موصوف اند که بالاترین بسامد، مربوط به کنایه فعلی و از گونه ایماست.
بسیاری از کنایه های به کار رفته درمتن مورد نظر،در فارسی معاصر هم کاربرد دارند و تعداد کمی، مخصوص شاهنامه-اند . کنایه های زبانی اگر چه درکلام روزمره، ارزش هنری ندارند، در ابیات شاهنامه به گونه ای در محور هم نشینی و در کنار دیگر صور خیال، قرار گرفته اند که معنایی و خیالی به شعر افزوده اند.
فردوسی در آغاز شاهنامه، از کنایه ها، برای بیان باورهای دینی ، آموزه های اخلاقی ،مضامین اجتماعی ومدح، سود جسته است.
کنایه به دلیل ابهام هنری، ایجاز و اغراقی که دارد، موجب برجسته سازی کلام ،در مقدمة شاهنامه است که به تثبیت سخن و تأثیرگذاری آن در ذهن مخاطب کمک می کند.همچنین برخی از کنایه های متن مورد نظر در بحث استعاره نیز قابل تأمل و بررسی هستند.
بررسی تطبیقی سیمای زن در عرفان مولانا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
کنایه و اسباب بلاغت آن
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به مواردی از قبیل: تعریف کنایه‘معنای لغوی و اصطلاحی کنایه‘مراد از لازم در باب کنایات‘اصطلاحات کنایه‘اقسام کنایه به اعتبار مکّنی عنه‘کنایه تمثیلی و اسباب بلاغت کنایه اشارت رفته‘هرکدام ازآنها با مثال ها و شواهد گوناگون تفسیر شده است .
بررسی سیر تذکره ها و تاریخ ادبیاتهای فارسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین تحقیق ابتدا کوشش شده است تعریفی نسبتأ جامع از تذکره و تاریخ ادبیات و تفاوت آن دو ذکر شود و برای تدوین و تألیف تاریخ ادبیات طرحی پیشنهاد گردد. تاریخ ادبیات نویسی از1285 ش. درایران شروع شده و چون تا سال 1332 ش. مرحله ای از کمال خود را پشت سر گذاشته است ؛ این دوره مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . برای دستیابی به نتیجه مطلوب دوره مذکور به 5 دهه تقسیم شده و درهر دهه ‘ پس از تبیین وضع آن دوره‘ مهمترین آثار پدید آمده در این زمینه نقد و بررسی شده‘ در نهایت نتیجه کلی تحقیقات بیان گردیده است. طرح پیشنهادی برای تألیف تاریخ ادبیات بر مبنای هدف‘ موضوع‘ روش تحقیق و اشتمال ‘ ارائه شده و درباره جزئیات هر یک مطالب لازم بیان شده است .
تحلیل روانشناختی خودستایی های خاقانی بر مبنای دیدگاه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شاعر بلند آوازه قرن ششم اشعار فراوانی را در ستایش از خود سروده است. وی در این اشعار و با این مضامین، حالات روحی خود هم چون ترس، روان پریشی و حقارت را با شگردهای تازه ای به تصویر می کشد. خاقانی در این خودستایی ها، پریشان حال و با خود در تعارض است. نگارندگان در این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوا انجام یافته است، ضمن روشن کردن دلایل این خودستایی ها، می کوشند خودستایی های وی را با توجه به نظریه روان شناختی کارن هورنای تحلیل و بررسی کنند. وی از میان مکانیزم های مطرح در نظریه هورنای به برتری طلبی و انزواطلبی روی می آورد و به دلیل نداشتن بعضی امتیازات اجتماعی، سعی می کند با کسب قدرت از طریق تحقیر دیگران و القای حس برتری خود و یا کناره گیری از آن ها به نوعی قدرت مندی و آرامش برسد. مقاومت روانی او در مقابل درد و فشار ناشی از مصایب روزگار و تحقیرهای دیگران، شکسته می شود. او با توسل به تخیل سعی می کند از خود یک فرد آرمانی و ایده آل بسازد که همه به برتری و چیره دست بودن او معترف باشند ولی به واقع از شخصیت واقعی خود نیز دور می شود.
تأملی در اصول و بنیادهای نظری رئالیسم در ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم از اصطلاحاتی است که در ادبیات و نقد ادبی معانی مختلفی دارد. این اصطلاح هم بر جریان ادبی خاص قرن نوزدهم دلالت دارد و هم به منزلة سبکی از داستان نویسی به کار می رود که زندگی را تا حد ممکن، به همان صورت که در جهان واقع جریان دارد، ترسیم می کند. در این مقاله کوشیده ایم پس از بیان مختصرِ تلقی های گوناگون از رئالیسم و شیوه های مختلف بررسی متون رئالیستی، ویژگی های رئالیسم را بررسی کنیم. به این منظور، ابتدا رئالیسم به منزلة مفهومی تاریخی را درمقابل رمانتیسم کاویده و ویژگی های آن را بیان کرده ایم. در ادامه، به تبیین ماهیت اجتماعی جهان بینی نویسنده در آثار رئالیستی و اوج نگاه ایدئولوژیک در رئالیسم سوسیالیستی پرداخته ایم. واقعیت مانندی رئالیسم را در دو قسمت: واقعیت مانندی در ارتباط با جامعه و واقعیت مانندی مربوط به متن ادبی، با توجه به نظریات محققان بازبینی و ارزیابی کرده ایم. در پایان نیز آرای مخالفان و منتقدان رئالیسم را به اختصار بررسی کرده ایم.
رویکرد دستور زایشی و برخی دستورهای منشعب از آن به واژه و مدخلهای واژگانی و مقایسه آن با مدخلهای واژگانی در برخی فرهنگهای دوزبانه انگلیسی - فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به نحوه نگرش دستور زایشی و همچنین برخی دستورهای منشعب از دستور زایشی به واژه و مدخلهای واژگانی، از آغاز شکل گیری تا دهه نود میلادی، پرداخته شده است. دستور زایشی بیشتر به یک نظریه نحو- محور معروف است و ممکن است سایر جنبه های زبانی که در این نظریه مورد توجه قرار گرفته اند از دیده ها مخفی مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. این مقاله نشان می دهد که اهمیت واژه و مدخلهای واژگانی در نظریه زایشی همپای دیگر نظریه ها از دهه پنجاه میلادی تا اواخر دهه نود به مرور رو به ازدیاد بوده است. شاید بتوان ادعا کرد که در حال حاضر اطلاعاتی که در صورتهای متاخرتر نظریه زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن در مدخلهای واژگانی ارائه می شود کاملترین اطلاعاتی است که می توان در مدخلهای واژگانی لحاظ کرد. در ادامه مقاله با بررسی یک مدخل واژگانی در سه فرهنگ لغت دو زبانه انگلیسی - فارسی نشان داده شده که در این فرهنگها اطلاعات متفاوتی، چه به لحاظ کمیت و چه کیفیت، در مدخلهای واژگانی ارائه شده که در عین حال حتی در کاملترین فرهنگ نیز این میزان اطلاعات کمتر از اطلاعاتی است که در صورتهای متاخرتر دستور زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن برای مدخلهای واژگانی در نظر گرفته شده است. نتیجه آنکه: باوجودآن که به دلیل محدودیت فضای فرهنگهای غیر الکترونیکی و فراوانی و حجم زیاد مدخلهای واژگانی در نظریه های یاد شده، ممکن است امکان ارائه مدخلهای واژگانی به صورتی که در این نظریه ها آمده وجود نداشته باشد اما این بدان معنا نیست که با الهام از این نظریه ها نمی توان به غنای مدخلهای واژگانی در فرهنگهای لغت افزود. بنابراین راه گرچه دشوار اما پیمودنی است.
ریخت شناسی معنایی وزن در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم « شکل اثر ادبی » که در آثار فرمالیست ها اهمیت زیادی پیدا کرده است، به دو پیشنهاد مهم آن ها وابسته است: 1) هر نکته ادبی از واژه تا سخن، باید در پیوندی که با سایر نکته ها می یابد، بررسی گردد و شناخته شود و به این اعتبار شناخت ساختار یا شالوده اصلی اثر، مهمترین جنبه پژوهش ادبی است. 2) پژوهش «همزمانی » ــ که سوسور مطرح کرده است ــ روش اصلی پژوهش ادبی است. این مقاله، بر آن است تا با مبنا قرار دادن این دو اصل و با توجه به علم ریخت شناسی و تحلیل تئوری های فرمالیستی و ساختارگرایی در این باب، نگرشی تازه به عروض شعـری داشته باشد، چرا که ریخت شنـاسی وزن، به ما فرصت می دهد تا شعر را با همه عناصر ساختاری شکل بیرونی و نوای اندرونی اش بسنجیم. امروزه، علم عروض را نمی توان با میزانی معلوم و از پیش تعیین شده، اندازه گیری کرد، بلکه چون همه چیز در اکنون شعر ــ چه اکنونی که مولف خلق می کند و چه اکنونی که خواننده می آفریند ــ خلق می شود، بنابراین وزن را نیز، باید در اکنون آن جستجو کرد. مقاله حاضر، وزن را که اصلی ترین میزان تعیین کننده عروض شعری است، با توجه به رویکرد معناشناسی درون متنی، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و در نهایت، با پیشنهاد یک الگوی ساختاری مناسب، نمونه هایی از اشعار شاعران را، مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
مجاز و حقیقت ، معنی و کاربرد این دو لفظ در ادبیات ، در قرون مختلف
حوزههای تخصصی:
دیباچه قطب الدین محمد قصه خوان بر مرقع شاه طهماسب
حوزههای تخصصی:
ایهام تناسب در شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی نظریه شعری محمد تقی بهار و ابراهیم عبدالقادر المازنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه شعری یعنی بحثی روشمند درباره آثاری که هم جوهرشان زبان است و هم ابزارشان. محمدتقی بهار(ملک الشعرا) و ابراهیم عبدالقادر المازنی در عصری که ستیز میان سنت و تجدد در همه بخش ها و حوزه ها به شدت جریان داشت، در ایران و مصر به تبیین نظریه شعری خود پرداختند. هر دو به عنوان عضوی تأثیرگذار از یک جنبش برجسته ادبی(انجمن دانشکده در ایران و جماعت دیوان در مصر) در تبیین نظریه شعری مورد نظر خود و جنبشی که بدان تعلق داشتند، نقش ایفا کردند. در این پژوهش که خود می تواند زمینه را برای مقایسه شرایط جریان های ادبی در سرزمین های مختلف و نیز تحلیل دقیق و علمی چرایی موفقیت آنها در یک سرزمین و شکستشان در سرزمین دیگر(یا دست کم کندی و تندی حرکتشان در محدوده های ادبی ملل مختلف) برای تحلیل گران ادبی فراهم کند، به مقایسه نظریه شعری بهار و المازنی پرداخته شده است. پس از استخراج و طبقه بندی روشمند آراء بهار و المازنی درباره تعریف شعر، نقش و جایگاه شاعر و مخاطب در خلق شعر و معنایش، با رویکردی تطبیقی، نظریه شعری این دو مقایسه و تبیین شده است و از جمله آشکار شده است که هر دو بیشتر به کارکرد شعر پرداخته اند تا جنبه های ساختاری اش، اما از لحاظ مبنای فکری، بهار رویکردی درون گرایانه دارد و المازنی رویکردی برون گرایانه. البته نقش ترجمه آثار ادبی اروپایی و نیز تأثیرپذیری از مکتب های ادبی اروپایی، در نظریه شعری المازنی آشکار است. در مجموع می توان گفت بهار به سنت پایبندتر است و المازنی بیشتر رو سوی آینده و تجدد دارد.