مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
بیوتن
حوزه های تخصصی:
داستان های دفاع مقدس اکثراً با زبانی واقع گرایانه و به دور از تکلّف، در شرایط بحرانی جهت برجسته کردن ارزش های انسانی و تقویت روحیه ایثارگری نوشته شده اند. بعد از عصر دفاع مقدس، بتدریج دوران گذار از داستان های رئالیستی به داستان های تلفیقی( تخیّلی و واقع گرا) فرا می رسد. از این رو دهه هفتاد و هشتاد، توجه اهل قلم به خیال پردازی و ایجاد فضای ذهنی انتزاعی بر اساس آفرینش های ادبی و هنری معطوف می گردد. رضا امیرخانی از جمله نویسندگان جوانی است که در عرصه داستان نویسی تلاشی چشمگیر داشته است و بین رمان های او نوعی پیوستگی ساختاری وجود دارد. «ارمیا» و «بیوتن» به ترتیب رشد و تحوّل فکری و توانایی نویسندگی او را در عرصه رمان نویسی مدرن نشان می دهند. بین این دو رمان چه نشانه هایی مبتنی بر پیوستگی ساختاری وجود دارد و چه دلایلی رشد قدرت قلم او را در رمان «بیوتن» نسبت به « ارمیا» اثبات می کند؟ این نوشتار افزون بر جستجوی این پرسش ها به نشانه های رمان نو و ضد رمان نیز می پردازد و در کنار توصیف زیبایی ها و جذابیّت های هر دو رمان، به کاستی های رمان «بیوتن» متأثّر از نشانه های ضد رمان اشاره می گردد.
پسامدرن تصنعی نقد و بررسی شگردهای فراداستان در رمان بیوتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شگردهای چاپی و نوآوری در شیوة روایت، رمان بیوتن را به یک فراداستان شبیه کرده است: فراداستان، یکی از شایع ترین انواع داستانهای پسامدرن، داستانی است خود-ارجاع که با فنون گوناگون، نظیر اتصال کوتاه، بینامتنیت، فرجام های چندگانه، افشای صنعت، و غرابت در حروف چینی نحوة برساخته شدن خود را افشا می کند. در نگاه اول چنین به نظر می رسد که بیوتن نیز یک فراداستان است؛ بدین معنا که نویسنده سعی کرده با بازیگوشی های چاپی ورود به داستان ارائه ی چند فرجام برای داستان چاپ علامت های مختلف در حاشیه ی متن داستان را به تقلید از رمان های پسامدرن غرب وارد حیطه ی پسامدرنیسم کند ولی با تحلیل متنی شگردهای به کاررفته در این داستان و با استفاده از آرای برایان مک هیل و پتریشیا وُ، دو نظریه پرداز مطرح پسامدرنیسم، معلوم می شود که این رمان نتوانسته وارد حیطة پسامدرنیسم شود.زیرا شرط اول و اساسی ورود به پسامدرنیسم فقدان یک نظریه یا ایدئولوژی آوانگارد است اصلی که به تمامی در بیوتن نقض شده.
نشانه شناسی اجتماعی رمان بیوتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی و تحلیل نشانه ها و درک معانی نهفته در آن ها می پردازد. در این مقاله نگارندگان کوشیده اند نشانه های اجتماعی در رمان بیوتن، یکی از رمان های معاصر، را بررسی کنند. بیوتن، نوشتة رضا امیرخانی، از داستان هایی است که می توان جلوه هایی از هویت، فرهنگ، و آداب و رسوم اجتماعی را در آن به وضوح مشاهده کرد. این رمان مانند رمان های پسانوگرا ترکیبی از تخیل و واقعیت را به نمایش می گذارد. بخش زیادی از وقایع بیوتن در خارج از ایران می گذرد و تقابل فرهنگ و آداب اسلامی و ایرانی با فرهنگ غربی، و تقابل انسان ها با خود، با یکدیگر و با محیط زندگی در آن کاملاً مشهود است. ازاین رو، نشانه های مربوط به هویت، ازقبیل دین، خوراک، پوشاک، شغل و غیره، و همچنین نشانه های آداب معاشرت در رمان بیوتن ردیابی و تجزیه و تحلیل شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و بیانگر تنوع نشانه ها و توجه ویژة نویسنده به درون مایة اجتماعی، فرهنگ و اعتقادات است. تقابل فرهنگی میان شخصیت ها، توجه به جنبه های اعتقادی زندگی، بازتاب مسائل اجتماعی و بهره گیری از شیوه های گوناگون ارتباط کلامی و غیرکلامی در شخصیت پردازی های این رمان کاملاً نمایان است. نقش محوری دین، کاربرد فراوان آیات قرآنی، بحران هویت، و تمایز طبقات اجتماعی در پوشاک، خوراک، شغل و مسکن از مباحثی است که در این مقاله به آن ها پرداخته شده است.
بیوتن: روایتی از دیگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مقوله «دگرشدگی» در بیوتن ، اثر برجسته و پرفروش رضا امیرخانی، می پردازد. نویسنده مقاله با استفاده از رویکرد چندفرهنگی و با بهره گیری از نظریه منتقدانی نظیر ژیژک در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که آیا امیرخانی بازتاباننده گفتمان چندفرهنگی است یا آن را به چالش می کشد؟ بدین منظور دو مفهوم «دیگری» و «دموکراسی» -مفاهیم بنیادی گفتمان چندفرهنگی- مورد بررسی قرار می گیرند. چنین استنباط می شود که اثر امیرخانی «ضدروایتی» است که درهم آمیختگی مرزهای نژادی، مذهبی و فرهنگی، چندگانگی هویتی شخصیت ها را به معنای فروپاشی «کلان روایت » بنیادی گفتمان انسان گرایی لیبرال نمی داند، بلکه آن را اقدامی صرف در راستای حفظ نظام سرمایه سالار برمی شمرد. جهان بیوتن، در حقیقت ، می تواند نمایشی از جامعه «پساسیاسی» به تعبیر ژیژک می باشد که در آن «تبیعد» ویژگی بنیادی پساجهانی شدن و «سرمایه» (به جای «جغرافیا») تعیین کننده مرزهای «خود» ا ز «دیگری» است. در چنین فضایی تاکید بر«دموکراسی» نه تنها عاملی است در راستای پنهان کردن ساختار سلسله مراتبی «غرب»، بلکه راهکاری هوشمندانه برای گریز از شناخت «اقلیت نامرئی» است.
بررسی تفاوت و تقابل آرمان خواهی در دو جامعه ایران و آمریکا در رمان های «بیوتن» و «قیدار» از رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
199-226
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تفاوت و تقابل نگاه آرمان خواهانه در دو جامعه ایرانی و آمریکایی با درنگ در دو رمان «بیوتن» و «قیدار» از رضا امیرخانی است. آرمان خواهی و تعالی طلبی یکی از مضامین رایج در آثار ادبی است. روشن است که آرمان خواهی در جوامع مختلف بسته به فرهنگ، باورداشت های دینی و ضرورت های اجتماعی متفاوت است و در مقام مقایسه، گاه آرمان خواهی در دو جامعه مختلف حالت تقابلی دارد. مقاله حاضر که با روش تحلیل محتوا به شیوه کتابخانه ای و با مطالعه مستقیم و مقابله هر دو متن صورت گرفته است، تقابل این دو نظرگاه را در جامعه ایرانی و آمریکایی بر اساس آنچه در دو رمان بیوتن و قیدار از رضا امیرخانی بازتاب داده شده است، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که از میان پنج مؤلفه و انگاره ای که به بررسی جنبه های تقابلی آن پرداخته ایم، روابط اجتماعی و پیشه و اقتصاد، بیشترین تضارب و تفاوت را میان دو فرهنگ نمودار می کند؛ اگرچه تعصّب و حساسیّت در انگاره خانواده و ازدواج، نزد ایرانیان بیش از سایر مؤلفه هاست؛ همچنین اثبات شده است که مبنای فرانمود جنبه های آرمان خواهی در جامعه ایرانی به طرز روشنی تنها دین و دستورهای دینی است؛ در حالی که در جامعه آمریکایی علم، مدنیّت و قانون، کارکردی به مراتب بیش از مذهب دارند. قابل ذکر این است که جنبه تقابلی این دو جامعه در مؤلفه های آرمان خواهی، هرگز به صورت بیانیه و شعارگونه در رمان ها ابراز نشده است؛ بلکه به صورت پوشیده و نمادگونه طرح شده و دریافت نکته های تقابلی، حاصل تحلیل مقاله است.
تحلیل سازو کارهای اولیپینی در رمان بیوتن رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رمان معاصر، به کار بردن یک سری قواعد و الزامات دغدغه برخی از رمان نویسان است؛ چرا که به نظر می رسد رمان برخلاف شعر از قواعد خاصی پیروی نمی کند. در ادبیات فرانسه، گروه ادبی موسوم به اولیپو [1] با ابداع الزامات [2] و قواعدی که در انواع ادبی علی الخصوص رمان به کار می رود توانسته است آثار ادبی منحصر به فردی خلق نماید. در این میان، نکته قابل توجه آن است که برخی از نویسندگان غیر اولیپینی سبک نوشتاری شان قابل مقایسه با سبک این گروه ادبی است. رضا امیرخانی از جمله نویسندگان ایرانی است که توانست با نگارش رمان بیوتن که ساختار مشخص دارد، رمانی مشابه رمان اولیپینی خلق کند. مطالعه حاضر نشان می دهد که رضا امیرخانی در این رمان توانسته است بی آنکه با این گروه آشنایی داشته باشد با تلفیق ادبیات و علم ریاضیات، با به چالش کشیدن خواننده از طریق بازی های مختلف زبانی و ادبی و مهم تر از همه، با رعایت اصل اول ژاک روبو [3] نمونه ای از یک رمان اولیپین در زبان فارسی خلق نماید. [1] OuLiPo : Ouvroir de Littérature Potentielle : اولیپو یا کارگاه ادبیات بالقوه [2] Contraintes [3] Jacques Roubaud : یکی از نویسندگان معاصر اولیپو است. لازم به ذکر است که در بخشی از مقاله به اصل اول روبو خواهیم پرداخت که ملاک و شاخص مهم نوشتار اولیپینی به شمار می رود.
شگردهای شکل پردازانه در داستان بیوتن رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
توجّه به فرم و برجسته کردن آن، به یکی از وجوه شاخص نویسندگان پسامدرن تبدیل شده است. مفهوم فرم در این جریان، اشاره به قالب بیان یا طرز معناسازی است. در این صورت تمامی تمهیداتی که در خدمت به وجود آمدن شکلی نو و بدیع برای ارائه محتوا از جمله فراداستانی بودن، ساحت های وجودشناسانه به کار می روند، جنبه درونی فرم تلقی شده و طرز قرارگرفتن واژه ها بر روی کاغذ، بازی با کلمات، تکرار و مانند آن، جنبه بیرونی فرم شمرده می شوند. توجّه به فرم بیرونی گاهی سبب گردیده که نویسنده با افراطی توجیه ناپذیر به شکل پردازی بگراید و از مسیر بیان مفهوم کاملاً بازماند. از این رو در نقد ادبی معاصر، بررسی و تحلیل تکنیک های نوآورانه ای که نویسنده برای معناسازی به کار می گیرد، در کانون توجّه منتقدان قرارگرفته است. هدف این مقاله نیز بررسی شگردهای نوآورانه معناساز در «بیوتن» امیرخانی است. بر این مبنا، شناختن نوع فرم ها و شکل های بدیع به کاررفته در بیوتن و تأثیر آن ها در معناسازی و تعمیق محتوا، سؤال های اساسی این پژوهش بوده اند. بررسی عناصر فرمی و تحلیل نقش آن ها در برجسته کردن درون مایه های داستان، نشان می دهد که روش امیرخانی صرفاً نوگرایی های ظاهری نبوده است و وی با آشنایی زدایی پویا و برجسته سازی فرم، به محتوای متن ژرفای ویژه و تفکّرانگیز بخشیده است.
شیوه های تأثیرپذیری از قرآن در رمان های رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
133 - 160
حوزه های تخصصی:
کلام خداوند در جامع ترین کتاب آسمانی «قرآن» و در اوج بلاغت و فصاحت ادبی و محتوایی همواره از دیرباز الهام بخش شاعران و نویسندگان آشنا و مأنوس با این موهبت الهی بوده و بدون تردید سرچشمه بسیاری از متون ادبی، خصوصاً ادبیات تعلیمی بوده است. امیرخانی از نویسندگان جوان و توانای معاصر است که بیش از نویسندگان دیگر از قرآن به صورت های مختلفی در نوشته های خود بهره برده است و اصولاً آغازگر کاربرد نوین آیات قرآن در حوزه رمان نویسی است که پیش از وی سابقه نداشته است. وی افزون بر انس و الفت با قرآن، شیوه های بدیعی را در تأثیرپذیری از قرآن با خلاقیّت ادبی خود آفریده است. تنوّع روش های بهره گیری از آیات قرآن در رمان های او در دو بخش بررسی می شود: شیوه های سنّتی تأثیرپذیری از قرآن و نوآوری وی در تأثیرپذیری از آیات قرآن. نوآوری در رسم الخط، نوآوری در ترجمهواژه ها، تصویرآفرینی با واژه ها و آیات و نوآوری درکاربرد نشانه های قرآنی از جمله شیوه های منحصر به فرد او در بهره گیری از قرآن است. هدفِ اصلیِ رضا امیرخانی در به کارگیریِ این شیوه ها در رمان های خود، دستیابی به معانی جدید بوده و به هیچ عنوان قصد تحریف یا اهانت به ساحت مقدس قرآن را نداشته است. این جستار برمبنای تحلیل محتوای کیفی متن و جامعه متن پژوهش، مهم ترین رمان های امیرخانی است.