فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در ادبیات کهن فارسی، ابهام مقام چندان مهمی ندارد. تنها در هنگام مطرح کردن صنعت محتمل الضدّین که همیشه در کنار آن دو نام مترادف دیگر؛ یعنی توجیه و ذووجهین نیز قرار داده می شود، گاهی نیز به کلمه ابهام اشاره می شود که نام چهارمی برای این شیوه بسیار کم کاربرد در ادبیات فارسی و عربی است. در حالی که ابهام در متون ادبی از گذشته تا به امروز، یکی از پر استفاده ترین صناعت های ادبی محسوب می شود که اهمیّت و جایگاه هنری آن کم تر از تشبیه و استعاره نیست. هدف این پ ژ وهش آن است که ابتدا تعریف دقیقی از ابهام ارائه دهد و سپس پیشینه تحقیقات مرتبط با موضوع را به اختصار بازگو کند و آن گاه در ضمن تبیین انواع ابهام، به تعیین میزان و ماهیّت تأثیرگذاری چهار عنصر اساسیِ متن و مخاطب و محیط و مؤلف ـ چهار ستون اصلی بنیاد یک اثر ـ بر ابهام بپردازد.
تحلیل مفهوم انتقادهای اجتماعی، فلسفی و سیاسی در مجموعه اشعار قیصر امین پور
حوزههای تخصصی:
یکی از چهره های برجسته و شاخص ادبیات امروز ایران، «قیصر امین پور» است که در حوزه ها و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. او شاعر منتقدی است. اشعار او به هر میزان از دهه شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهه هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهه هشتاد با «گل ها همه آفتاب گردانند» (1381) و «دستور زبان عشق» (1386) نزدیک می شود، در بردارنده نوعی نقد اجتماعی با مایه های فلسفی است. در این میان، نویسنده در نظر دارد با توجه به تحول گفتمانی و ژرف ساختی اشعار امین پور در این سه دوره، مسئله اعتراض را که یکی از درگیری های ذهنی شاعران و نویسندگان از گذشته تاکنون بوده و انسان معاصر هم با توجه به مسائل پیرامون خود مبتلا به آن است، در چهار بخش ماهیت و ماهیت شناسی اعتراض، وجودشناسی، غایت شناسی و شأن اخلاقی اعتراض و تحلیل بررسی کند.
نقدی بر فرهنگ انجمن آرای ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضا قلی خان هدایت یکی از مفاخر ادبی معاصر است. فرهنگ انجمن آرای ناصری از جملة آثار و تألیفات اوست. این فرهنگ در سه بخش تألیف شده است: مقدمه، واژگان، و کنایات. این فرهنگ، در اصل، به تبع فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع، و دیگر فرهنگ های پیش از خود نوشته شده است. متأسفانه، برخی واژه های دساتیری از این فرهنگ و برهان قاطع وارد زبان فارسی و اشعار استادان شعر، همچون شیبانی و ادیب الممالک فراهانی، شده است که باعث برهم زدگیِ واژگان زبان فارسی شده است. ولیکن، فرهنگ انجمن آرا دارای اشعار و شاهد مثال های بسیار ارزشمندی است. همچنین، نقدهای عالمانة مؤلف در جای جای این فرهنگْ رنگ و بوی انتقادی و فضایی تازه به این فرهنگ داده است.
بازتاب «عواطف انسانی» در اشعار فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فریدون مشیری یکی از بزرگ ترین سرایندگان پرشور اشعار عاشقانه که بیش از پنجاه سال، عاشقانه به جهان و انسان اندیشیده است. با توجه به آنکه در بررسی تاریخ ادبیات هر عصر و پیوند آن با اجتماع باید افکار و اندیشه های رایج در آن دوره شناسایی شود، این مقاله می تواند به شناخت بهتر این شاعر و شناخت غیرمستقیم تاریخ اجتماعی و فکری ایرانیان و تاریخ ادبیات دوران معاصر یاری کند. از آنجا که مضمون «عشق» در اشعار مشیری از جمله مضامین پربسامد است، نگارندگان کوشیده اند عواطف شاعر را در دو دسته عواطف فردی و عواطف اجتماعی، بررسی و تحلیل و طبقه بندی کنند و بسامد آن را در اشعار او نشان دهند. نتیجه آنکه مشیری بیشتر از آنکه به عواطف فردی توجه داشته باشد، نگاهش معطوف به عواطف اجتماعی است. روش پژوهش در این مقاله به صورت کتابخانه ای و اسنادی و براساس شیوه یادداشت برداری از منابع مکتوب و غیرمیدانی است.
شخصیت بخشی به مفاهیم انتزاعی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام و موضوع این مقاله شخصیّت بخشی به مفاهیم انتزاعی در غزلیات شمس است . در حقیقت کثرت و فراوانی مفاهیم معنوی ای که در غزلیات مولانا جان و شعور یافته است آن قدر بود که آن را درخور کنجکاوی و بررسی ِجداگانه قرار دهد . پژوهنده در این مقاله کوشیده است پس از تعریف کوتاهی از شخصیت بخشی و استعاره ، مفاهیم و معانی شخصیت پذیرفته را در دیوان کبیر اندکی بازشناسد و از پیوند آنها با احوال روحانی و عواطف و تجربه های عرفانی شاعر سخن بگوید.آنچه از مفاهیم ِمعنوی در غزلیاتِ شمس سر می زند یا صفت و اعضایی که به آنها باز خوانده می شود به گونه ای در خدمت تبیین مفاهیم آنها مطابق ِمشرب عرفانی مولانای بلخ و روم و روشنگر نگرش صوفیانه درباره برخی از آنهاست. از این رو می توان آفرین یا نفرین ِ خداوندگار شاعر را در حقّ این معانی یا اصطلاحات دریافت و از باورهای او اندکی پرده برگرفت ؛ البته این جدای از بهره گیری ِ زیبایی شناختی و هنری از صنعت ِ شخصیت بخشی است که از معانی منظور شاعر بخش ناپذیر می نماید و بالای بلند و رقصان ِ سروده های عارفانه او را سزاوارانه می آراید .
تحلیل معنا- ساختاری دو حکایت از تاریخ بیهقی با تکیه بر الگوی کنشگرهای گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گریماس و دیگر معناشناسان مکتب پاریس بر این باورند که واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهم اند. بر این اساس، روایت گونه ای شبیه سازی از واقعیت یا شبه واقعیت است. در این مقاله با استفاده از الگوی کنشگرهای گریماس به تحلیل و بررسی دو حکایت از تاریخ بیهقی پرداخته و در پی آشکار ساختن دو گونه از روایت در این اثر بوده ایم: گونه اول روایتهایی که بیهقی به جزئیات موثق درباره آنها دسترسی نداشته است و به دلیل شخصیت پردازی ضعیف قابلیت محدودی برای تطبیق بر این الگو دارند.گونه دوم حکایاتی که به دلیل شخصیت پردازی عالی، الگوی کنشگرها کاملاً بر آنها قابل تطبیق است. این حکایات دارای میزان واقع نمایی بالایی هستند و هنرمندی بی مانند بیهقی را در شبیه سازی واقعیتهای تاریخی در قالب روایتهایی باور پذیر نشان می دهند.
جایگاه هسته در کلمات مرکب غیر فعلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه هسته در کلمات مرکب غیر فعلی مورد توجه اکثر زبان شناسانی واقع شده است که کلمات مرکب را مورد مطالعه قرار داده اند. مثلا ویلیامز (WilliAMS 1981) جایگاه هسته را اصل قلمداد می کند و معتقد است که هسته کلمه مرکب همیشه عنصر سمت راست آن است. مطالعات دیگر زبان شناسان (مثلا سلکرک (SElkiRK 1982) لیبر (LiEbER 1983) فاب (FAAb 1988) و تن هکن (TENHACKEN 1999) نشان داد که زبان هایی هم وجود دارد که هسته کلمه مرکب آنها در سمت چپ واقع شده است (مثل ویتنامی و فرانسوی). از این رو، آنها جهت هسته را پارامتر در نظر گرفته اند که باید برای هر زبانی تثبیت شود. اما لیبر (LiEbER 1992) بر این باور است که جهت هسته نمی تواند اصل یا پارامتر قلمداد شود؛ زیرا زبان هایی هم یافت می شوند که هم کلمات مرکب راست هسته دارند و هم کلمات مرکب چپ هسته. وی معتقد است که جهت هسته در صرف (یعنی هسته کلمات مرکب) تابع جهت هسته در نحو (یعنی هسته گروه های نحوی) است. مقاله حاضر بر آن است که نشان دهد حوزه صرف از حوزه نحو متاثر است و مدعی است که عدم یک دستی در کلمات مرکب غیر فعلی دارای هسته (یعنی وجود کلمات مرکب غیر فعلی درون مرکز هسته آغازین و هسته پایانی در کنار هم در زبان فارسی) به علت عدم یک دستی در حوزه نحو، در ارتباط با گروه های نحوی است؛ به این معنی که برخی از گروه های نحوی در زبان فارسی، هسته آغازین، و بعضی هسته پایانی هستند. به عبارت دیگر، یافته های این مقاله تاییدی است بر نظریه تعامل حوزه های زبانی، به ویژه تعامل بین صرف و نحو.
نقد پسااستعماری رمانِ «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد پسااستعماری در مقام یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی، بازخوردهای استعمار را در متون ادبی تحلیل می کند. در این نوع نقد فرهنگی، پژوهشگر در اندیشة بازخوانی و واسازی گفتمان استعمار است و به همین جهت با دو مقولة استعمارگر و استعمارزده پیوند می خورد. بی تردید، نقد پسااستعماری از آن رو که به دوگانه هایی نظیر «من» و «دیگری» یا استعمارگر و استعمارشده می پردازد، یکی از قلمروهای مطالعاتی ادبیات تطبیقی تلقّی می شود. از نگاه این نوع نقد، نویسندگان متناسب با رویکردها و جهت گیری موافق یا مخالف استعمار، برخی از ابعاد آن را در متن ادبی به تصویر می کشند. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریّات پسااستعماری، رمان «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده را نقد کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که نویسندگان استعمارْزُدا اغلب پادگفتمان ها و مکانیزم هایی نظیر بومی گرایی، برجسته سازی مقاومت استعمارشده یا «من» در برابر گفتمان استعمارگر یا «دیگری»، تأکید بر برتری نظام اخلاقی استعمارشده، از آنِ خود کردن دارایی استعمارگر و وارونه سازی معادلة مالک و تملّک شده، ابژه سازی و شیء واره کردن «دیگری»، و نیز اِعمال نفوذهای فرهنگی شرقی در غربی را ارائه داده، به ساخت شکنی گفتمان غرب دربارة شرق، بازتعریف تاریخ استعمارشده از چشم انداز خود، و در نهایت به بازیابی هویت خود می پردازند. همچنین بنا به این پژوهش، نویسندگان می توانند با روی آوری به چنین متونی، برخی از پیامدها یا بازخوردهای منفی استعمار را زدوده، در حیات بخشیدن به سنت های فرهنگی و ملی یا تقویت آنها به ایفای نقش بپردازند.
جامعه شناسی و روان شناسی جنگ در ترجمة تاریخ یمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی و روان شناسی جنگ، از عرصه های جدید پژوهشی است که اثرهای ناپسند جنگ را بر جوامع بررسی می کند. محقّقان و پژوهشگران، کمتر در این باره سخن گفته اند. این موضوع در این جستار با استفاده از کتاب ترجمة تاریخ یمینی، نوشته ابوالشرف ناصح بن ظفر جرفادقانی در سال 603 هجری، توصیف و تحلیل شده است. این اثر ترجمة تاریخ عتبیاز ابونصر محمّد بن عبدالجبّار عتبی در سال 427 هجری است. مشاهده درد و رنج بسیار مردم، نابودی منابع انسانی، مادی و معنوی جوامع، ایجاد مشکلات و سختی های برخاسته از جنگ و اجبار آنها بر مردم، پژوهشگران را بر آن داشت تا در این باره بررسی و تحقیق کنند. علت های شروع جنگ در عصر غزنویان برپایة نتایج این تحقیق و از دیدگاه جامعه شناسی عبارت است از: کسب قدرت، غیرت، طمع، تلافی کردن، خشم و نفرت، غارت، مسائل دینی و مذهبی. هم چنین از اثرات اجتماعی جنگ ها به تغییر و تحوّل در جمعیت و اقتصاد و آشکارشدن ارزش ها می توان اشاره کرد. جنگ از دیدگاه روان شناسی به اختلال روانی، استرس، اضطراب و ترس، نفرت، سوءظن و حسادت، مکر، اسارت و گاهی حتی مرگ نیز می انجامید. دنیا همیشه میدان جنگ بوده است و خواهد بود؛ البته به وسیلة مطالعه و انس با آثار بزرگان علمی و فرهنگی، چگونگی رفتار در رویارویی با حوادث زمان را می توان فراگرفت و موانعی بر سر راه غارتگران و چپاولگران قرار داد. برای این پژوهش از منابع علمی تاریخی و ادبی و روایی بهره گرفته شد. این جستار با روش فیش برداری و بیان مطلب به صورت مستقیم و سپس تحلیل آن به انجام رسید.
تباین و تنش در ساختار شعر نشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله شعرهای سهراب سپهری که بسیار مورد توجه منتقدان و محققان ادبی قرار گرفته، شعر "نشانی" است که نخستین بار در کتاب حجم سبز منتشر گردید. رضا براهنی در کتاب طلا در مس و سیروس شمیسا در کتاب نقد شعر سپهری قرائتهای نقادانهای از این شعر به دست دادهاند. وجه اشتراک این دو قرائت، استناد به مفاهیم و مصطلحات عرفانی برای رمزگشایی از معنای شعر "نشانی" است. در مقالة حاضر، رهیافت دیگری برای نقد این شعر اختیار شده است که معنای شعر را در درجة نخست در متن شعر و نه در زمینهای عرفانی خارج از شعر میجوید. به این منظور، در این مقاله ابتدا آرای نظریهپردازان فرمالیسم (شکل مبنایی در نقد ادبی) به اجمال معرفی شده و سپس شعر "نشانی" با به کارگیری رهیافت فرمالیستی و به ویژه با استناد به مفهوم تباین و تنش در ساختار شعر نقد شده است. در این نقد، استدلال گردیده است که میتوان "نشانی" را متنی قائم به ذات فرض کرد و صناعات ادبی این شعر را در چارچوب ساختار تنشآمیز آن مورد تحلیل قرار داد.
توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
نگاهی به سیر آرا و عقاید دربارة نظریة محاکات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة محاکات از عصر حکمای یونان باستان تاکنون محل توجه فلاسفه، هنرمندان، شاعران و منتقدان هنری و ادبی بوده است. این نظریه نخست در آراءِ دوموکریت مطرح گردید. سقراط آن را به شکل جدی وارد مباحث زیباییشناسی و فلسفة هنر کرد و افلاطون و ارسطو هریک با دیدگاه خاص خود آن را تفسیر کردند و فلوطین تلفیقی از آراءِ ایشان را ارائه نمود. در قرون وسطی اگرچه در جهان غرب این بحث از رونق افتاد، اما خوشبختانه حکمای اسلامی مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد و خواجه نصیر با ارائة نظریاتی بدیع و موشکافانه به این نظریه با مقتضیات فرهنگی خاص جوامع اسلامی تداوم بخشیدند. با آغاز عصر رنسانس مجدداً منتقدان و نظریه پردازان غربی به لطف ترجمه هایی که از تألیفات مسلمانان انجام شده بود، به این مباحث علاقه مند شده، کتاب ها و مقالات پرشماری درباب تفسیر نظریة محاکات تألیف نمودند. این نظریه از بدو پیدایش تا کنون تحولات گوناگونی را تجربه کرده و زمینة جذابی برای طرح مباحث فلسفی، ادبی و انتقادی فراهم نموده است.
واکاوی موسیقی و نظم آهنگ الفاظ قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن وقتی می تواند مفهوم خویش را به بهترین وجه منتقل نماید و در روح شنونده موثر باشد که به زیور فصاحت و بلاغت و سایر محسنات لفظی و معنوی، آراسته باشد؛ زیباترین سخن، یعنی قرآن کریم از این لحاظ در اوج فصاحت و ستیغ بلاغت می باشد. قرآن کریم، سرشار از صنایع ادبی است و این ویژگی های بی بدیل قرآن، به همراه سبک و اسلوب ویژه ای که نه نثر است و نه نظم؛ مخاطبین را به حیرت و شگفتی واداشته است.
در حقیقت موسیقی و نظم آهنگ قرآن کریم، جدای از معنای آن نیست بلکه، هماهنگ با مقصود و غرض آیه و هم جهت با معنای آن است. نظم و آهنگی که بر مجموعه حاکم است، خود به چند دسته تقسیم می شود؛ که هر کدام جنبه ای از اعجاز قرآن را برای همگان روشن می کند. این پژوهش در صدد آن است که به بررسی و شناسایی جنبه موسیقیایی و نظم آهنگ الفاظ و عبارات قرآن کریم با روشی تحلیلی – توصیفی و با استناد به منابع کتاب خانه ای بپردازد.
نقد ادبی: شیء وارگی
منبع:
کلک مهر ۱۳۶۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
تحلیل سیرالعباد الی المعاد سنائی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درونمایه اصلی سیرالعباد الی المعاد سنایی که سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است، درونمایه ای جهانی است که در ادبیات شرق و غرب خاستگاه های کهن الگویی عمیقی دارد. در این جستار، ضمن بررسی سیر تحول این مضمون در آثار مشابهی در ادبیات جهان به تحلیل سیرالعباد سنایی و نمادهای موجود در آن از دیدگاه نقد اسطوره ای پرداخته شده است. پرسش اصلی این بوده است که: مهم ترین شالوده کهن الگویی این اثر چیست و در خوانش و بازآفرینی سنایی از پیش نمونه احتمالی او، الگوهای اساطیری موجود در ژرف ساخت کهن روایت، چگونه در خدمت تاویل عرفانی او از مفهوم سلوک معنوی عبد به سوی معاد قرار گرفته است و معنای انسان شناختی نشانه های رمزی به کار رفته در این اثر چیست؟ برای رسیدن به پاسخ تحلیلی این پرسشها از روش نقد اسطوره ای (کهن الگویی) استفاده شده، ضمن استفاده از بررسی تطبیقی، حوزه مطالعات بر سیرالعباد متمرکز شده است.
بررسی زبانِ غزل محمدعلی بهمنی
حوزههای تخصصی:
محمدعلی بهمنی از نام آورترین غزل سرایان معاصر است. زبان عاطفی و گیرای او مخاطبان زیادی را جلب کرده است. هدف این مقاله این است که زبان شعری بهمنی را بکاود و شگردهای مهم زبانی در ساختار ادبی شعر بهمنی را کشف کند که او را با اقبال عمومی مواجه ساخته است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی تحلیلی است که پس از مطالعه اشعار بهمنی و نمونه برداری انجام شده است. دستورمندی جملات بهمنی، بسامد بالای واژه های امروزی و زنده اجتماع و موسیقی غنی و فزاینده در غزل های بهمنی ازجمله دلایلی است که باعث زیبایی و دلنشین شدن شعر او می شود. بهمنی با مهارتی درخور، زبان زنده و جاری مردم را به خدمت غزل درآورده و از قابلیت های چندگانه تصویری، عاطفی و موسیقایی این گونه زبان نهایت استفاده را برده است.