فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر به دلیل مشترکات فراوان بین دو فرهنگ ایرانی و عربی، می توان تشابه افکار و تصاویر و درنهایت مضامین شعری همسان را که البتّه در برخی موارد با دیدگاه های متفاوت همراه هستند، در آثار شعری شاعران دو ملّت به خوبی حس کرد. بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب بیاتی، به مثابه عضوی از جامعه ادبی خویش، نقش مهمّی در بازتاب تحوّلات سیاسی و اجتماعی ایفا کرده اند؛ امّا گاهی اوقات واقعیّت های جامعه، بنا به دلایلی همچون مناسب نبودن فضای سیاسی و اجتماعی، در سروده های آن ها به صراحت، بیان نمی شود؛ چراکه بیان این واقعیّت ها در برخی موارد با نهادهای سیاسی و اجتماعی در تقابل قرار می گرفت؛ از این رو، دو شاعران برای بیان دیدگاه های خویش از نماد استفاده کرده اند؛ لذا با توجّه به این اصل که ارزیابی درست ادبیّات ملّی و تبیین جایگاه آن در میراث فکری و ادبی بشریت جز با مقایسه ادبیّات ملّت ها میسّر نمی شود، نوشتار پیش رو در راستای غنابخشیدن به ادبیّات ملّی و نشان دادن ارزش های ادبی آن در کنار ادبیّات ملل مختلف، می کوشد تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که دامنه پژوهش آن منحصر به تأثیر و تأثّر نیست، بلکه بر زیبایی های هنری تأکید دارد؛ کارکرد نماد را در شعر بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب بیاتی تحلیل کند. بررسی ها نشان می دهد نماد با تجربه های روحی و عاطفی این دو شاعر، پیوندی ناگسستنی دارد و بازتابی از سرخوردگی های هنرمند و شرایط سیاسی - اجتماعی روزگار آنان و راهی برای آشکارکردن زشتی ها و خفقان حاکم بر جامعه است.
صوره أطفال الحجاره فی الانتفاضه الفلسطینیه الأولی عند نزار قبانی؛ ثلاثیه أطفال الحجاره أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
105 - 90
حوزههای تخصصی:
بعد هزیمه العالم العربی النکراء التی تجرعها أمام الکیان الصهیونی، خاض نزار قبانی بقلمه فی ساحه حرب ضدّ الصهاینه واللوم على ساسه العالم العربی، حیث التحق بالانتفاضه وصنع من الحجاره بید الأطفال شعراً ثوریاً، لیجعلهم روّاد انتفاضه الحجر. فحاولنا فی بحثنا هذا وفی ضوء منهج وصفی تحلیلی أن نلقی الضوء على أهمّ ما أنشده نزار قبانی تحت عنوان "ثلاثیه أطفال الحجاره" ونرى کیف استطاع أطفال الحجاره أن یلعبوا دورهم فی ساحه المقاومه وکیف تجلّت صورتهم فی شعر نزار قبانی. ودراسه الأشعار تبیّن أنّ صوره الأطفال فی شعر الشاعر تأتی ردّا على نکسه الرجال الکبار أمام الصهاینه وتغافل المجتمع العربی إزاء قضیه "فلسطین" حیث تتجلى صوره أطفال الحجاره فی شخصیات یقاومون وینفجرون ویستشهدون عن الرجال الخونه المشغولین بتجارتهم ومقاهیهم وقصورهم ،کما یعید إلیهم هویتهم ولغتهم وأسماءهم العربیه، ضدّ حرکه الصهاینه لتهوید "فلسطین" وتاریخها وثقافتها ویبثّون الأمل والنور فی الظلمه وفی تصویر آخر یکسر هؤلاء الأطفال المقاومون بأحجارهم المتحوّله إلى ماس ثمین، الأشعار التافهه للشعراء.
بررسی تطبیقی آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
14 - 24
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که در تحلیل اشعار شعرای دوره صفوی، نوعی جامعه شناسی مولد و زادگاه، مثل هر دوره دیگری محسوس است و با عنایت به این که شناخت و تحلیل آثار ادبی و نیز شناخت زندگی آفرینندگان این آثار، بدون بررسی اجتماع و فرهنگی که در آن بالیده اند میسر نیست؛ پژوهش حاضر، با هدف بررسی مستند اوضاع اجتماعی این عهد و آشنایی با زندگی عمومی مردم آن روزگار، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی (اشعار وحشی بافقی، محتشم کاشانی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و صائب) می پردازد و نشان می دهد که اشاره به انواع مختلف آداب و رسوم برگزاری اعیاد، ازدواج، سوگواری، باده نوشی و سایر آداب و رسوم از قبیل انعام دادن، بستن طفل بر گهواره، بستن نامه بر بال کبوتر، پری در شیشه کردن و تعویذ بر بازو بستن، بیشترین فراوانی و بسامد را در دیوان صائب دارد. در اشعار وحشی بافقی نیز کمترین اشارات به آداب و رسوم اجتماعی دیده می شود.
چالش های برگردان عناصر فرهنگی نمایشنامه با تکیه بر نظریه نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامه نویسی عربی؛ توفیق الحکیم با استناد به داستان <em>هزارویک شب</em> در جامه ای فلسفی ابداع شده و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. همواره مقوله هایی وجود دارند که به دلیل تعلق به فرهنگ مبدأ به راحتی قابل انتقال به متن مقصد نیستند. انتقال این مقوله ها که به نام مقوله های فرهنگ محور شناخته می شوند با دشواری زیادی روبه رو است. پیوند های آثار ادبی و نویسندگان ملل مختلف و کشف منابع الهام بخش آنان در حیطه ادبیات تطبیقی بررسی می شود. از این رو، ترجمه می تواند ابزار بسیار مهم و کاربردی برای ایجاد این ارتباط باشد. ترجمه مقولات فرهنگی در بحث های ترجمه شناسی، موضوعی پیچیده و هزارتو است. مقولاتی که انعکاس دهنده فرهنگ یک جامعه هستند معمولاً برای سایر جوامع که دارای فرهنگی متفاوت اند، غیرقابل درک بوده و گاه نیز منجر به ایجاد سوء تفاهم می شوند. نمایشنامه «شهرزاد» از سوی آقایان عبدالمحمد آیتی و محمد صادق شریعت به زبان فارسی ترجمه شده است. این پژوهش بر آن است که دو برگردان فارسی را با توجه به چارچوب نظری پیتر نیومارک مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده، بیانگر این مطلب است که نمایشنامه «شهرزاد» چهار مقوله فرهنگی موردنظر نیومارک را داراست و مقوله بوم شناسی در این متن نمایشی جایگاهی ندارد و مترجمان برای ترجمه این نمایشنامه بیشتر از راهکار معادل فرهنگی استفاده کرده و بدین ترتیب هر دو مترجم ترجمه ای مخاطب محور ارائه داده اند.
مضامین درد و رنج در اشعار عبدالوهاب البیاتی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
341 - 361
حوزههای تخصصی:
عبدالوهاب البیاتی شاعری آزادی خواه و استبدادستیز است. اشعارش دارای مضامین سیاسی و اجتماعی است و نوستالژی دلتنگی بر گذشته و اسطوره پردازی و بیان غیر صریح اش، بیان گر خفقان زمانه اوست. رنج مردمان دیار خویش را با قصیده هایی بیان می کند چراکه خوف و بیم و خفقان حاکم بر جامعه آن روز البیاتی را وادار به زدن نقابی به نام سندباد می نماید. اما قیصر ایران در شرایط پیچیده جنگ و محاصره، آلامی که بر ملت بسیار سنگین و گران بود را همراه با آنان چشید و هم نوا با آنان سرود. ما در این مقاله با هدف تبیین مضامین درد و رنج در صدد آن ایم که اشعار قیصر امین پور و عبدالوهاب البیاتی این دو شاعر که نظاره گر مقاومت دو ملت بودند را با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات با مراجعه به سایت های اینترنتی بررسی کنیم.
تا به خلوتگه خورشید (نقدی بر کتاب وصف رخساره خورشید)
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی ۱۳۹۸ دفتر ۲۲
19-72
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مضمون «توجیه مشیّت و حکمت الهی در آفرینش جهان» از دیدگاه سعدی و الکساندر پوپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
199-226
حوزههای تخصصی:
یکی از درونمایه هایی که در جهان پیوسته ذهن متفکّران را به خود مشغول کرده، توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه های سعدی و الکساندر پوپ، دو تن از شاعران بزرگ ایران و انگلیس، در شناخت خدا و توجیه درستی مشیّت او در خلقتِ جهان است. در این تحقیق، نخست نگرش دو شاعر درباره آفریدگار جهان ترسیم شده و آنگاه درستی مشیّت و حکمت الهی، علی رغم اشکالاتی که به نظر عامه انسان ها می رسد، با ارائه نمونه های روشنی از آثار ایشان تفسیر شده است. این پژوهش با استفاده از اصول مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با بهره گیری از رویکرد مضمون شناسی، به تحلیل و بررسی موضوع می پردازد. یافته های این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده و هدف از تطبیق، نشان دادن این واقعیت است که این دو شاعر بزرگ شرقی و غربی، در اندیشه های بنیادی و زیربنایی برای توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان، با هم شباهت دارند امّا در شیوه بیان و پاره ای ظرافت های فکری با یکدیگر متفاوت ند.
ترسیم نشانه جغرافیایی گفتمان رند در اشعار حافظ
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی ۱۳۹۸ دفتر ۲۲
73-92
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی روابط بینامتنی قرآن کریم و سروده های عربی خاقانی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
283 - 307
حوزههای تخصصی:
از میان تمام منابع پیشامتنی در ادبیات فارسی و عربی، قرآن کریم به واسطه الهی بودن و تمایز ذاتی با آثار ساخته شده توسط انسان ها و اشتمال بر آیات و مضامین و قصص غنی و بی همتای خود کامل ترین سرچشمه برای الهام گیری شاعران و نویسندگان مسلمان به شمار می رود. برقراری روابط بینامتنی با قرآن مجید مستلزم تسلط بر زبان عربی و انس و آشنایی با قرآن کریم است. خاقانی و سعدی دو شاعر نامور زبان فارسی هستند که به لطف دارا بودن دو مزیت مذکور، علاوه بر اشعار پارسی به زبان تازی نیز اشعار شیوا و غرّایی سروده اند. این دو شاعر در تازی سروده های خود نیز مانند اشعار فارسی روابط بینامتنی متعدد مشتمل بر تلمیح، اقتباس، تضمین و تحلیل با قرآن کریم داشته اند. در این مقاله که بر اساس روش تحلیلی و تطبیقی فراهم آمده، کوشیده ایم تا با ذکر نمونه هایی از اشعار عربی هر دو شاعر و ترجمه آن ها، شیوه های روابط بینامتنی میان قرآن کریم و اشعار عربی آنان را بررسی و چگونگی و بسامد کارکرد این شیوه ها را تبیین نماییم و مقایسه ای تطبیقی از این دیدگاه میان سروده های عربی آنان به عمل آوریم. با توجه به اینکه تا کنون مقاله ای به طور اخص به این موضوع نپرداخته است، انتظار می رود این پژوهش راهگشای تحقیقاتی از این دست باشد.
بررسی و تحلیل آراء مختلف دستوریان دربارۀ یک نکتۀ مهم دستوری (شناسای ضمیر)
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۹
105 - 130
حوزههای تخصصی:
ِ موضـوع ایـن پژوهـش بررسـی ِ نقش وابسـته ِ های بعـد از ضمایـر ّ متکل ِـم و مخاطب جمع (مـا و شـما) در زبـان فارسـی اسـت. ایـن موضـوع در زبـان عربـی بـه بـاب «اختصـاص» مشــهور اســت و بــه چنیــن وابســتههایی مخصــوص گفتــه میشــود کــه از منصوبــات ص و دقیـق وجـود اسـت امـا در زبـان فارسـی، بـرای ایـن گونـه وابسـتهها، اسـمی مشـخ نـدارد. گروهـی از دستورنویسـان اصـا بـه چنیـن مـوردی نپرداختهانـد؛ پـارهای، آنهـا را بـدل (و عطـف بیـان) نامیدهانـد و خیامپـور بـه چنیـن وابسـته ٌ ای مسـندالیه (فاعـل) گفتـه اسـت. بـا توجـه بـه نقـش قواعـد دسـتوری در آمـوزش زبـان و نیـز بـه دلیـل تشـتت آراء در ایــن بــاب، پرداختــن بــه ایــن مســأله ضــروری بــه نظــر میرســد. بــرای ایــن منظــور از جامعـۀ آمـاری – کـه کتـب و مقـالات چـاپ شـدۀ دسـتوری اسـت- بیـش از پانـزده کتـاب دسـتور، بـه عنـوان نمونـه انتخـاب شـده و در آنهـا بـه بررسـی مقولههـای مرتبـط بـا ایـن مسـأله (بـدل و عطـف بیـان) پرداختـه شـده اسـت. تحقیـق از نـوع کتابخانـهای و بـه شـیوۀ توصیفـی – تحلیلـی، انجـام شـده اسـت. نتیجـه نشـان میدهـد کـه بـدل یـا عطـف ٌ بیـان یـا مسـندالیه نامیـدن چنـان وابسـتههایی دقیـق و علمـی نیسـت. مطالعـۀ ایـن مقالـه، درک درســتتری از ایــن مقولــه بــه دســت میدهــد.
مطالعۀ ساختار و موضوع و طرفین گفت وگوی انتقادی در تذکره الأولیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفت وگو یکی از مهم ترین ویژگی های تذکر ه الأولیا ی عطار است. در آغاز هر ذکری، گفت وگو و پرسش و پاسخ دیده می شود و اغلب نخستین اتفاقی که به تغییری در اندیشه و زندگی فرد انجامیده است، در قالب گفت وگویی انتقادی یا مکالمه ای انذاری دیده می شود. با توجه به اهمیت مکالمه در این اثر، پرسش های این پژوهش چنین است: چه اشکال، گونه ها و موضوعاتی در گفت وگوهای تذکر ه الأولیا دیده می شود؟ طرفین گفت وگوهاچه کسانی هستند و در برابر مخالفان چه برخوردی صورت گرفته است؟ روش تحقیق تحلیلی توصیفی است؛ بدین معنا که اشکال و ساختارهای گفت وگو و نیز محتوای مکالماتْ در یک صد شاهد بررسی شده است. این پژوهش نشان می دهد افزون بر نقد اولیا بر یکدیگر، میان اولیا و دگردینان، زنان، کودکان، اصحاب قدرت و افراد ناشناس، مکالماتی برقرار شده و خودانتقادی نیز یکی از اشکال گفت وگو بوده است. این مکالمات را می توان از نوع مباحثه و گفت وگو، مناظره و دیالکتیک دانست. نقد گزاره های مثبت نوعی ساختارشکنی ایجاد کرده است. ساختار شکنی و غیرمنتظرگی از مهم ترین وجوه این مکالمات است که براساس قاعدۀ «تلقی سائل بغیر ما یطلب» و «اسلوب الحکیم» قابل بررسی است و اهداف تربیتی اثر با این شیوه های بلاغی سازگار بوده است. عارفان غالباً لایه های درونیِ اندیشه ها و رفتارها را در نظر داشته اند و همین نیز علت کوتاهی و بی نیازی گفت و گوها از مجادلات طولانی بوده است. درواقع در گفت وگو آن کسی که لایه درونی تر رفتار یا اندیشه را دیده، برگ برنده را در اختیار داشته است. دقت در طرفین گفت وگوها نشان می دهد اولیا در برابر کودکان، زنان و افراد ناشناس، غالباً در موضع نقدشده، در گفت وگو با حکام در موضع ناقد و در گفت وگو با دگردینان در موضع مداراکننده بوده اند.
شاهنامه نمود حذف، غیاب یا حضور دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «دیگری» به وسیله میخائیل باختین به حوزه ادبیات و نظریه های ادبی وارد شد. باختین در میان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان آن هم رمان های داستایفسکی را واجد شرایط گفت وگویی و حضور «دیگری» می پنداشت. بر همین اساس، باختین ژانر حماسی و تراژیک را همچون رمان های تولستوی فاقد خصلت مکالمه ای می داند. او معتقد است بنیاد آثار حماسی بر پایه حذف و طرد دیگری استوارست. در مقاله حاضر کوشیدیم با رویکردی سلبی و ساختارشکنانه به رأی باختین در باب آثار حماسی، نمودهای «دیگری» در شاهنامه را نشان دهیم. این نمودها را در ساحت های متفاوتی می توان بررسی کرد که عبارت اند از: 1) آفرینش شاهنامه به مثابه نمود صدایی دیگر در برابر صدای حاکم؛ 2) شاهنامه تلاقی ژانرهای مختلف در کنار هم؛ 3) نهاد پهلوانی در برابر نهاد شاهی؛ 4) ازدواج با بیگانگان. همه این مؤلفه ها گواهی بر حضور دیگری و وجود چندصدایی و گفت وشنود در شاهنامه است.
سرچشمه های ایرانی قصه های هانس کریستین آندرسن در افسانه های عامیانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هانس کریستن آندرسن (1805-1875) شاعر، قصه پرداز و نمایش نویس مشهور دانمارکی پدیدآورنده 160 داستان و افسانه ، ۸۰۰ قطعه شعر و ۶ رمان است. یک ویژگی نوشته های آندرسن توجه او به ادبیات عامه، شفاهی و زبان گفتار است. او بیش از همه از افسانه های عامیانه تأثیر می گیرد. وی برای نوشتن این افسانه ها، بیشتر از افسانه های هزارویک شب و نیز افسانه های دیگر ملل جهان الهام گرفته است. در این مقاله ابتدا درباره اندرسن و انواع قصه های وی و تاثیر پذیری اش از شرق و ویژگی ها و سرمنشأ قصه های آندرسن و پیشینه موضوع سخن می گوییم، سپس تنها به چهار مورد از سرچشمه های ایرانی قصه های اندرسن و تطبیق آنها با داستان های ایرانی اشاره و داستانها مقایسه و تطبیق داده می شود. این چهار داستان عبارت اند از:1. مندیل خیال و مقایسه با لباس تازه امپراتور؛ 2.جبرئیل جولا و مقایسه با صندوق پرنده؛3. قاضی و جوحی و مقایسه با کلاوس بزرگ و کلاوس کوچک؛4. خاله سوسکه و مقایسه با تامبلینا. ضمن روایت شناسی این چهار داستان، از ابعاد مختلف به تطبیق روایات پرداخته می شود. درنهایت درمی یابیم به دلایل مختلف ازجمله آشنایی آندرسن با هزارویکشب از طریق ترجمه آن به نام الف نهار و علاقه به ادبیات مشرق زمین با افسانه های ایرانی به خوبی آشنا بوده و از آنها بهره گرفته و در جهت اهداف مذهبی و تربیتی خویش از تمام با بخشی از داستان سود جسته است.
مطالعه تطبیقی بهره گیری از استعاره به مثابه یک تکنیک ادبی در آثار شاخص معماری قرن نوزده و بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طورمعمول، معماری مدرن با مفهوم انتزاع گره خورده است. این بدان معناست که برخلاف روح استعاری حاکم بر معماری در اعصار پیشین، کمتر می توان از معناگرایی و نشانه پردازی در فرم های مدرن سراغ گرفت. این در حالی است که فرم معماری به صورت تاریخی با بیان استعاری نظام های نمادینی همچون فرهنگ، طبیعت، تاریخ و ...واجد معنا می شده است. بااین حال، ازآنجایی که استعاره با زبان و تفکر در معنای عام آن آمیخته است، می توان این پرسش را طرح کرد که «آیا می توان در آثار پیشگامان معماری مدرن، صورت هایی از استعاره را شناسایی کرد؟». در راستای پاسخ به این پرسش، ابتدا به تعریف مفهوم استعاره و بررسی کارکردهای آن در حوزه های ادبیات، فلسفه و هنر پرداخته شده است. سپس با گونه بندی انواع استعاره در معماری به دو شکل محسوس و نامحسوس، به مطالعه تطبیقی تعدادی از آثار برجسته معماری قرن نوزده و همچنین آثار معماری مدرن قرن بیست، بر مبنای محسوس یا نامحسوس بودن استعاره پرداخته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اگرچه به فاصله یک قرن، معماری مدرن با جداسازی خود از تاریخ به انتزاع روی آورده است اما این انتزاع متمرکز بر حذف جلوه های استعاری محسوس بوده است و رد پای استعاره های نامحسوس را می توان در آثار پیشگامان معماری مدرن در قرن بیستم مشاهده کرد.
طغیان پرسش در شعر معاصر- ابزاری برای القای اغراض ثانوی در ایران و عراق (مطالعه موردی نیما یوشیج و نازک الملائکه)
حوزههای تخصصی:
پرسش گری از ویژگیهای بارز شعر نو است. عنصر پرسش در تشکیل بیشتر مضمونهای شعر نو شریک است و برای فهمیدن فکر و اهداف شاعران باید پرسشهای گوناگون آنها مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش، عنصر پرسش در شعر ایران (نیما) و عراق (نازک الملائکه) به عنوان دو نماینده از شاعران پیشرو شعر معاصر مقایسه و بررسی شده است. پرسش در شعر هر دو شاعر از کاربرد اصلی خود خارج شده و دستاویزی برای بیان احساسات و دیدگاه شاعران در مضمونهای مختلف اجتماعی و فلسفی می شود. این مقاله، ابعاد مختلف اندیشگانی و احساسی این شاعران را با استفاده از عنصر پرسش و چگونگی کاربست آن در فضای شعرشان بررسی می کند. همچنین پس از استخراج نمونه های شعری در مضمونهای مختلف، آنها را به شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی طبقه بندی و تحلیل کرده ایم. شعر شاعران منتخب تا حد شگفت انگیزی به خصوص در انتخاب پرسش به عنوان قالب، برای بیان تفکرات و احساسات خود شبیه هم است؛ مضمونهایی مانند (مرگ، عشق، تنبه به امور سیاسی، بیان اعتراض، نارضایتی و غیره) در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است. پرسش در شعر «نیما و نازک» ابزاری برای ایجاد داستان در شعر و خلق ماجرا است. شاعران از طریق تکرار ادات سوال یا طرح پرسش تجاهل العارف یا از طریق استفاده از دو ادات استفهام در جمله (بیشتر در شعر نیما) بر ایده خویش تأکید می کنند. از این رو نتایج حاصل از این پژوهش در بهبود فن ترجمه و مطالعه متون مذکور از منظر علم معانی می تواند مفید واقع شود.
دیدگاه: گفت وگو با طرف سوم درباره ی تنگناهای ادبی و فلسفی در ترویج و تحقیق فبک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شماره ی بهار و تابستان 1397 مجله ی علمی پژوهشی تفکر و کودک مقاله ای چاپ شده است با عنوان «نگاهی دوباره به ویژگی فلسفی و ادبی داستان ها در برنامه ی فبک». نویسندگان این مقاله، آن گونه که در چکیده ی آن آمده، کوشیده اند بر مبنای «برداشتی از فلسفه و ادبیات که در فبک وجود دارد» مؤلفه های مهم داستان هایی را که در این برنامه استفاده می شود بررسی کنند و سپس «برای روشن تر شدن بحث و عینیت بخشیدن به آن» دو داستان از مجموعه ی داستان های فکری خسرونژاد (1389) را بررسی کنند.
طبقه بندی قابلیت های نمایشی ادبیات داستانی خردسالان (بررسی موردی: خوانش یازده داستان از گروه های سنی الف و ب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبدیل داستان های خردسالان به نمایشنامه و فیلمنامه در رسانه هایی مانند تلویزیون، رادیو وصحنه تئاتر و... از طریق شناخت و دسته بندی قابلیت های نمایشی آن ها، به ماندگاری این آثار، تأثیرپذیری، آموزش بهتر و نشاط بیشتر خردسالان می انجامد و بهبود کیفیت گونه های نمایشی کودکانه را به دنبال دارد. خوانش یازده داستان از میان داستان های بی شمار گروه سنی الف و ب و استخراج عناصر روایی- نمایشی آن ها نشان می دهد که برخی دارای ظرفیت های گسترده و برخی دارای ظرفیت های محدود (ویژه) نمایشی برای تبدیل به انیمیشن های کوتاه، نمایش های رادیویی و عروسکی یا صحنه هستند و این ظرفیت ها در بافت اولیه داستان ها وجود دارند. در نظر گرفتن میزان کنجکاوی، شکیبایی، علائق و رشد ذهنی کودک از یک سو و ویژگی های انواع طرح های روایی و تطبیق دهی آن ها با ساختارهای گوناگون نمایشی از سوی دیگر در تعیین نمایش های پیشنهادی نقش و اولویت بندی آن ها برای هر داستان نقش به سزایی دارد.
علل ضعف دانش آموزان در درس ادبیات فارسی (مطالعۀ موردی)
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۹
89 - 104
حوزههای تخصصی:
مقالـه حاضـر بـه بررسـی علـل ضعـف دانـش آمـوزان در درس ادبیـات فارسـی پایـه هفتــم شهرسـتان یــزد میپــردازد. بدیـن منظــور جامعــه آمــاری در هفــت مدرسـه ایــن شهرسـتان شـامل: مدیـران ( 10نفـر،) معلمـان پایـه هفتـم ( 8نفـر) و هـم چنیـن 50نفـر از اولیــای دانــش آمــوزان مقطــع هفتــم میباشــد کــه بــه صــورت روش نمونــه گیــری تصادفــی انتخــاب شــدهاند. در ایــن پژوهــش از پرسشــنامه 32گویــۀ محقــق ســاخته اســتفاده شــده اســت. روش آمــاری مــورد اســتفادۀ پژوهــش درصــد فراوانــی و روش امتیـاز دهـی بـه گویههـای پرسشـنامه اسـت. پـس از محاسـبۀ امتیـازات، مـواردی کـه امتیـاز بـالای 190را کسـب کردنـد، بـه عنـوان موثرتریـن عوامـل ضعـف دانـش آمـوزان در نظـر گرفتـه شـدند کـه بـه ترتیـب عبارتنـد از: عـدم تسـلط بعضـی از آمـوزگاران پایـه هفتـم در تفهیـم و تسـهیل درس ادبیـات فارسـی ( ،)229کیفـی بـودن نمـرات در دوره ّ ابتدایـی و کمـی شـدن آن در کلاس هفتـم ( ،)222کـم توجهـی بـه ادبیـات فارسـی در رسـانه ملـی ( ،)216تخصصـی نبـودن آمـوزگاران در دوره ابتدایـی ( ،)206عـدم رغبـت دانـش آمـوزان بـه درس ادبیـات فارسـی بـه علـت ندانسـتن چگونگـی روش خوانـدن ( ،)203عـدم اهمیـت بـه درس ادبیـات فارسـی در جامعـه ( ،)200عـدم وجـود مشـاور تحصیلـی در مـدارس ( ،)195عـدم آ گاهـی اولیـا از اهمیـت درس ادبیـات در زندگـی ( )194و عـدم توجـه اولیـاء بـه درس ادبیـات فارسـی (.)191
مطالعه تطبیقی ساختارشکنی اشعار شاملو و کمینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
491 - 511
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی به عنوان علمی جدید پایه گذار دیدگاهی نوین در عصر مطالعات ادبیات جهانی می باشد و در تلاش است تا با ارائه زمینه های مشترک بین ملل و ادبیات آن ها به یک هم گرایی جهانی بهتری دست یابد. بررسی نوابغ ادبی از کشورهای دارای سبک ادبی برجسته و ممتاز که ممکن است دارای مشترکات زبانی، ساختاری، فرهنگی و حتی دینی مشترکی باشند می تواند به شکوفایی این حوزه کمک کند و در این راستا این مقاله در صدد است تا با بررسی دو شاعر صاحب سبک، صاحب نام، بزرگ و معاصر آمریکایی و ایرانی- ایی کمینگز و احمد شاملو - بر اساس اصول و تئوری پست مدرن ساختارشکنی و شالوده شکنی به اشتراکات زبانی، ادبی و سبک نوشتاری آن ها دست یابد. بررسی تطبیقی دو نویسنده بزرگ از دو کشور و فرهنگ مختلف بر اساس رویکردی نوین و پست مدرن نیازمند امکانات، منابع و همکاری های چند جانبه از سوی تمامی عوامل می باشد. با این حال این مقاله تلاش دارد با این رویکرد و با انتخابی که انجام داده روزنه ای جدید را در زمینه مطالعات تطبیقی آن هم در زمینه ادبیات معاصر از دوکشور با زمینه ادبی عظیم و در عین حال کاملاً متفاوت را از دو شاعر صاحب سبک، شناخته شده و در عین حال با مقبولیتی ادبی، اجتماعی بررسی و ارائه کند.
تحلیل نشانه معناشناختی کارکرد گفتمانی مقاومت اسطوره ای در داستان سیاوش
حوزههای تخصصی:
در مقاومت اسطوره ای، حضوری متمرکز شکل می گیرد که قدرتی درونی شده دارد و سوژه در نقش کنش گر گفتمانی عمل می کند. سیاوش (سوژه گفتمانی)، یکی از محوری ترین شخصیت های شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلایی می یابد. این حضور، سوژه را به عنوان نماد هویت بخشی در مرکز ثقل گفتمان قرار می دهد. سوژه رقیب نیز حضور خود را در ارتباط با او تنظیم می کند و در تعامل دوسویه و یا در رابطه ای تنشی با او قرار می گیرد. این تقابل و تعامل در قالب دو کلان روایت مقاومت و مماشات بروز می یابد. پرسش اصلی این است که مقاومت اسطوره ای و به تبع آن مماشات و ممارست گفتمانی در داستان سیاوش، چگونه و در قالب چه گفتمان هایی تحقق یافته است. در واقع، هدف اصلی پژوهش پیشِ رو، تحلیل نشانه معناشناختی چگونگی تحقق مقاومت اسطوره ای و تأثیر آن در شکل دهی به هویت و ارزش است. پژوهشِ حاضر با روش توصیفی تحلیلی نشان دهنده آن است که سوژه با راهبردهای مقاومت اسطوره ای مانند فشاره ای و گستره ای، اتیکی، زایشی و پدیدارشناختی، از ارزش وفای به عهد و درستی دفاع می کند. سوژه رقیب نیز با صف آرایی در مقابلش، قصد دارد تا او را به مماشات وادارد؛ اما سوژه ممارست می کند و به حضور خود وجهی پدیداری و هستی محور می بخشد.