فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
قصه طوطی جان مقایسه «طوطی و حکیم عطار» با «طوطی و بازرگان مولوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این روح که در قفس تن انسان های بی درد، درد غربت را از یاد برده و آرمیده است، چونان قناری قفس زادی است که به تنگنای قفس خو کرده و نه تنها دنیای اصلی خود را فراموش کرده، که پرواز را نیز از یاد برده است، دلخوشی او به آب و دانه ای است که هر چند گاه برای او در همان قفس آماده می کنند. اما، کبوتران آزاد صحرا، که پیوسته در اوج آسمان و در سینه کهکشان پر باز کرده اند، تاب تحمل این قفس را ندارند، وقتی که خسته از آن همه آسودگی و خفتگی، به یاد هوای آزادی که در آن، پرواز می کردند، به یاد یارانی که همه با هم یکدل و یکسو بودند، و به یاد یاری که با آنها هم پرواز بوده است می افتند، یکباره خود را و هستی را از یاد می برند و با تلواسه ای شگفت سر بر دیوار قفس می کوبند، تا شاید آن را در هم بشکنند و خود را رها سازند. بلی، «قصه طوطی جان» و گرفتاریش چنین است، که در دل پیوسته فریاد می زند:خرم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست/به هوای سر کویش پر و بالی بزنم.
هویت بر اساس داستان مارگیر مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله توصیفی تحلیلی حاضرکه با روش کتابخانه ای تهیه شده است، بررسی مقایسه ای زوایایی از مقوله هویت در بینش جامعه شناسان و دیدگاه مولوی بر اساس داستان مارگیر از کتاب مثنوی معنوی است. پرسش اصلی این است که نقاط اشتراک و افتراق جامعه شناسان و مولانا درباره هویت چیست؟ یافته های نظری نشان می دهد، اغلب جامعه شناسان، هویت را امری نسبی می دانند که از تعاملات برخی از متغیّرهای محیطی و اجتماعی مانند طبقه اجتماعی، قومیت، ملیت و... با یکدیگر و با جنبه های روان شناختی انسان شکل می گیرد. بیشتر آنان وجود هرگونه ماهیت ذاتی مستقل را برای هویت نفی می کنند؛ اما از نظر مولوی، رکن اصلی و سازنده هویت، جوهر و حقیقت متعالی و ملکوتی انسان است که بصورت نهفته و بالقوه در انسان وجود دارد. وی هویت را بازگشت انسان به اصل خویش؛ یعنی شناخت ذات باری تعالی، فنای در آن و یافتن خود در آینه هستی تفسیر کرده است. در نگاه مولوی، حقیقت هویت را نمی توان صرفاً با تقسیم بندی های رایج جامعه شناسان از هویت مانند هویت فردی، هویت ملّی، هویت اجتماعی و... نشان داد. «مولوی» و جامعه شناسان هر کدام برای بیان انسان و جامعه مسخ شده، با عنایت به شرایط تاریخی و فرهنگی زمانه خود، از نشانه های نوشتاری خاصی بهره برده اند. مولوی از کرمک، اژدها، مار و مانند آن و جامعه شناسان از احساس تنهایی و پوچی، افسردگی انزوا و سردرگمی، بی هنجاری و بی قدرتی استفاده کرده اند.
درنگی در فیه مافیه مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جلال الدین محمد مولوی بیش از هفت قرن است که دلهای زیادی را به دام سخن خویش گرفتار کرده است. او دریایی است که گمشدگان ساحل دریا می توانند آنچه در کون و مکان گم کرده اند در آن بیابند.این حقیر با مطالعه مثنوی و آثار دیگر مولانا از جمله فیه مافیه دریافتم که خیلی از مطالب مثنوی در فیه مافیه با زبان و عباراتی دیگر بیان شده است. لیکن به جز چاپ کتاب توسط مرحوم فروزانفر و توضیحات ایشان کار جدی دیگری صورت نگرفته است. البته کار مرحوم فروزانفر در جای خود مغتنم و ارزشمند است لیکن بیشتر به مقایسه مطالب کتاب با مثنوی و بیان مسایل تاریخی کتاب پرداخته شده که گاهی مطالب تاریخی از نظر زمانی مورد شک است و گاهی نیز به توضیح بعضی از لغات کتاب پرداخته شده است.در این مقاله خلاصه ای از آن تحقیق و بررسی، آن هم در بعضی از جهات که مقدور است خدمت خوانندگان تقدیم می گردد.
بررسی ابعاد دینداری حافظ شیرازی براساس الگوی گلاک و استارک مبنی بر دین ، پدیده ای چندبُعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه1960 تحت تاثیر دیدگاه جامعه شناسان، به ویژه دورکیم، برای اولین بار، دین به عنوان پدیده ای چندبُعدی مطرح گردید و واچ برای آن سه بُعد قائل شد: نظری/ باور، عملی/ مناسکی و جمعی/ انجمنی. در سال1965 گلاک و استارک برای همه ادیان جهان پنج بُعد قائل شدند: 1- اعتقادی 2- مناسکی 3- تجربی 4- فکری 5- پیامدی؛ و بیشتر پژوهشگران این الگو را پذیرفته و آن را برای مطالعه هر دینی مناسب دانستند. بدون تردید، دینداری از ابعاد مهم شخصیتی حافظ شیرازی است که قابلیت بررسی با الگوی گلاک و استارک را دارد. در این مقاله با توجه به غزلیات حافظ به تحلیل و توصیف ابعاد دینداری او براساس الگوی مذکور پرداخته شد و مطابق نتایج تحقیق، حافظ به توحید، نبوت و معاد معتقد است. طلب حقیقت از مهم ترین ویژگی های بُعد مناسکی و دلیل بر عمل گرایی او در واجبات شریعت و مقامات طریقت و فضایل معنوی است. تجربه های دینی او کیفیت معرفتی از نوع شهودی و اشراقی داشته و توجه ، شناخت ، ایمان و امید از جلوه های عمده آن محسوب می شوند و توحیداندیشی، خشنودی از قضای الهی، عمل به فرایض، شرکت در مراسم دینی، آراستگی به فضایل معنوی، ایمان استوار، بندگی عاشقانه ، وصول به وحدت و مقام انسان کامل از پیامد های مهم دینداری وی به شمار می آیند.
اندیشه های مولانا در اشعار شورانگیز صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان شاعران پارسی گوی، شاعری که بیش از همه بارها از مولانا جلال الدین بلخی با ستایش و احترام بیش از اندازه نام برده و خود را مرید و پیرو اندیشه های او دانسته، میرزامحمد علی صائب تبریزی است. صائب چه از لحاظ صورت؛ یعنی وزن و قافیه و ردیف و تعبیرات و ترکبیات و تصویرهای شعری و چه از لحاظ محتوی؛ یعنی مضامین و افکار و حکایات و تمثیلات، از آثار مولانا بهره های فراوان برده است؛ چنان که کمتر صفحه ای از دیوان پر حجم او می توان یافت که نشانه ای از مولانا در آن نباشد. اندیشه های مولانا چنان با جان صائب آمیخته و درسخن او متجلی شده است که می توان او را یکی از بر جسته ترین مولوی شناسان قرون گذشته به شمار آورد. در این گفتار، مطالب بالا با ذکر شواهد و دلایل گوناگون به اثابت می رسد؛ با تاکید بر این که این شواهد مشتی از خروار و اندکی از بسیار است.
جمالزاده و گی دو موپاسان؛ بررسی تطبیقی داستان ویلان الدوله اثر جمالزاده و ویلان اثر گی دو موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمالزاده، پیشرو داستان نویسی ایران، با پیوند دو تکنیک شرقی و غربی در مجموعة یکی بود و یکی نبود سبکی نوین را بنا نهاد که به داستان کوتاه مشهور شد. ویلان الدوله، با ساختاری متفاوت از پنج داستان دیگر این مجموعه، موضوع بیکاری را مطرح می کند که از لحاظ موضوعی به داستان ویلان (Le Vagabond) اثر گی دو مو پاسان DE Maupassant) (Guy، نویسنده فرانسوی شباهت دارد. در این دو داستان، بیکاری با دو منشا جداگانه مورد بحث قرار می گیرد: بیکاری ارادی با تکیه بر نگرش صوفیانه و بیکاری غیر ارادی.
مقالة حاضر، بی آنکه در صدد اثبات تاثیر پذیری جمالزاده از گی دو مو پاسان باشد، ضمن ارائه دو تابلوی نمودار و انتخاب نمونه هایی از متن دو داستان، به بررسی نقاط مشترک و نوع نگرش دو نویسنده به موضوعی یکسان می پردازد. بیکاری به عنوان علت اصلی و مشترک آوارگی دو قهرمان و دلایل آن، ویژگی های شخصیّتی، توقّعات، کنش ها و واکنش هایشان در کشمکش با درون و برون و نیز ارائه تصویری از افراد جامعه، نوع رفتارشان و فضایی که دو داستان در آن شکل گرفته از جمله موضوعاتی هستند که این مقاله سعی در بررسی تطبیقی آن دو اثر از لحاظ موضوع و شیوه بیان دارد.
زبان و نوشتار زنانه؛ واقعیت یا توهم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش زنان (feminism) در آغاز قرن بیستم برای احقاق حقوق زنان در مسائلی مانند استقلال مالی، تحصیلات و حق رای مطرح شده و در ادامه راه از جنبشی تماماً سیاسی به جنبشی فرهنگی و ادبی مبدل گشته است. در شاخه رادیکال و پست مدرن این جنبش ادعا می شود: «زبان و نوشتار زنانه» (ecriture feminine) به عنوان گونه ای تازه از زبان، توسط نویسندگان و شاعران این جنبش پا به عرصه حیات گذاشته است. طرح این نظریه در بستر تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع غربی ایجاد شده و ایدئولوژی غالب مانع نقد و بررسی علمی آن شده است. وجود چنین زبانی با منطق شکل گیری خودِ زبان سازگار نیست و عنصر جنسیت نمی تواند عامل مؤثری برای ایجاد زبانی مستقل باشد. بنابراین، زبان و نوشتار زنانه امری موهوم است. در این پژوهش، دلایل امتناع وجود این زبان را مطرح خواهیم کرد تا در نهایت اثبات کنیم در آثار ادبی زنانه، ما با «سبک نوشتار زنانه» که حامل تجربه، لحن و عناصر درون مایه ای زنانه است، مواجه هستیم و زبان و نوشتار مستقل زنانه چنانکه ادعا می شود، نمی تواند تعین داشته باشد.
نقد و بررسی داستان فرود سیاوش بر اساس رویکرد ساخت شکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژاک دریدا (Derrida, Jacques) با بنیانگذاردن رویکرد ساختشکنی، هرگونه قطعیت معنا را رد کرد. دریدا معتقد بود که باید در رویارویی با هر متن، آن چه را تاکنون آشکار دانستهایم، کنار نهاد و با شکستن آگاهانهی شالودهی متن، امکان بروز معناهای دیگرگونه را فراهم کرد. در داستان فرود، ظاهر امر از این قرار است که بر خلاف توصیههای مکرر کیخسرو مبنی بر نرفتن از راه کلات و درگیر نشدن با فرود، توس خودسرانه از راه کلات میرود و فرود را میکشد. در این جستار، با تحلیل داستان فرود بر مبنای نقد ساختشکنی، کوشش شده که قرائتی دیگر از این داستان پیش روی خواننده قرار گیرد؛ به این ترتیب که با توجه به نشانههای درونمتنی در شاهنامه، چنین به نظر میرسد که برخلاف ظاهر این داستان، کیخسرو ، به فرود به چشم یک رقیب سرسخت مینگریسته ؛ کسی که پور ارشد سیاوش بوده و بالتبع نسبت به تصدی مسند قدرت، اگر بیش تر از کیخسرو سزاوار نباشد، کم تر از او هم نبوده است؛ از این رو کیخسرو که از جانب فرود، احساس خطر می کرده، با طراحی دسیسهای در پشت پرده با رجال حکومتی، در پی نابودی برادر خود برآمده است. او به بهانهی انتقام از افراسیاب، سپاهی را به سپهسالاری توس، روانهی مقر فرود می کند تا بزرگترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد. سپس برای فریب اذهان عمومی، چندی توس را در بند میکند و بعد او را آزاد میگرداند و به این ترتیب، موفق میشود بدون برانگیختن کوچک ترین سوءظنی، بزرگ ترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد.
منطق الطیر و موضوع سفر در زمان یا سفر در جهان های موازی در فیزیک نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
111 - 132
حوزههای تخصصی:
منطق الطیر عطار شاهکاری بی نظیر در ادبیات عرفانی است که با طرح اساسی ترین موضوعات هستی شناسانه، بشر را به تأمل فرامی خواند.این پژوهش بینارشته ای بر آن است تا با تحلیل سفر در جهان های موازی در منطق الطیر براساس اصولی که در فیزیک کوانتوم مطرح است، به طرحی عقلانی برای پاسخ به پارادوکس های موجود در این اثر دست یابد؛ زیرا در مکانیک کوانتوم، به فعلیت رسیدن همه احتمالات و پارادوکس ها امکان پذیر است. مطابق نتایج، عطار با طرح چنین داستانی، در جست و جوی همزاد دقیقی از خود (سیمرغ) در جهانی دیگر است. با توجه به تناقض موجود در سفر در زمان، قسمت آغازین سفر براساس فرضیه «تاریخ های سازگار» و قسمت پایانی سفر براساس «تاریخ های تناوبی» قابل تحلیل است. آیینه نماد «کرم چاله ها» (سکوی پرتاب به جهان موازی) و «کوه قاف» مانند «افق رویداد»، گذرگاهی برای ورود به ابعاد دیگر هستی در مرز میان این جهان و جهان موازی است. علاوه براین، میان آن ها از لحاظ ساختاری جناس قلب نیز وجود دارد و نورالنور نیز می تواند عامل پرتاب به جهان موازی محسوب شود. عطار بر آن است تا با رسیدن به تمامیت و یکپارچگی به حقیقت هستی برسد. انیشتین نیز قصد دارد با نظریه یکپارچگی، ذهن خدا را بخواند. اما هم عطار و هم فیزیکدانان معتقدند با دانش موجود نمی توان وارد جهان های موازی شد.
بررسی دو داستان کودک از احمدرضا احمدی بر پایة نظریة خوانندة درون متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو داستان از تازه ترین داستان های احمدرضا احمدی، براساس یکی از رویکرد های مهم خواننده محور از ایدن چمبرز (خوانندة نهفته در متن) تحلیل شده است. چمبرز برای شناخت خوانندة نهفته و ویژگی های او، بررسی چهار عنصر سبک، زاویة دید، طرفداری و شکاف های گویا را پیشنهاد می کند که در کتاب های کودک بسیار مهم اند. زبان ساده و روان، استفاده از عناصر آشنای کودکانه و شخصیت پردازی های ملموس و باور پذیر، در کنار تصویر های زیبا و دل نشین داستان های احمدی می توانند کودکان کم سن وسال و خوانندگان عام با سطح پایین دانش و آگاهی را جذب کنند. فضا سازی ها و تناسب ها، ساختار روایت و تکرار ترجیع وار و معنا دار برخی عناصر می توانند ذهن و تخیل خوانندگان کودک حرفه ای، نوجوانان و حتی بزرگ سالان را به تلاش وادارند.
خاموشی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی در آثار خود بارها از لزوم خاموشی و سکوت سخن به میان آورده است. فراوانی کاربرد این اصطلاح و نیز شهرت تخلص مولانا به خموش انگیزه ای شد در پدید آمدن این جستار، که در آن خاموشی مولانا و دلایل آن در مثنوی به بحث گذاشته شده، در این گذار آثار متعددی اعم از عرفانی و تعلیمی مورد بررسی قرار گرفته است. در آغاز، دو دیدگاه مورد توجه قرار گرفته است: 1- تربیتی 2- عرفانی و در این بررسی، وجوه اختلاف این دو دیدگاه بیان شده و در مرحله دوم با مد نظر قرار دادن شش دفتر مثنوی توانسته است پانزده دلیل برای سکوت مولوی و جایگاه های آن برشمارد و برای هر یک از آنها مصداقهای متعددی ارایه کند که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد: کتمان سر، نامحرم، ناتوانی ادراک، مراقبه، خاموشی ظاهری، جذب رحمت و ....
تمثیل در امثال فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل بیان غیرمستقیمی است که اساس آن بر تشبیه بنا می شود؛ بدین ترتیب که فرد برای بیان ذهنیت خویش که معمولاً مفهومی عقلی و نامحسوس است، عینیتی محسوس را برمی گزیند تا ذهنیت خود را به وسیله آن القا کند. در بلاغت قدیم و جدید به تمثیل توجه شده، آن را وسیله ای برای تصویرگری می دانند. از این رو و به استناد کتاب های نقدی و بلاغی جدید و قدیم و با نگاهی به امثال که در اکثر آنها برای نزدیک کردن معنا به ذهن و تأثیر بیشتر در مخاطب از تخیّل و تصویرگری و تمثیل استفاده شده است؛ می توان گفت نه تنها در امثالی که رویکرد تشبیهی دارند؛ بلکه در سایر مثل ها نیز نوعی تمثیل و تصویرگری وجود دارد. به عبارت دیگر میتوان مدّعی شد که تمثیل فقط آن معنای تشبیه یا استعاره تمثیلیه نیست؛ بلکه حتی در امثال کنایی هم میتوان تمثیل یافت. با نگاهی به کتابهای امثال درمی یابیم که مَثَل گاه رویکرد تشبیهی، گاه استعاری و گاه کنایی دارد و حتی گاه حکمتی است، پندآمیز که شیوع در بین مردم باعث شده، آن را در زمره امثال بیاورند.
این مقاله حاصل پژوهشی عمده در جهت معادل یابی امثال فارسی و عربی است. از جمله دستاوردهای این مقاله تحقیقی این است که مبالغه در تمثیل عربی درمقایسه با فارسی بسیار زیاد است و نیز امثال بسیاری در دو زبان کاربرد مشترک دارند؛ اما در قالبهای متفاوتی؛ از جمله مَثَل، مثالک (اگزمپلوم) ( Exemplum ) ، حکایت انسانی و حکایت حیوانی(فابل) ( Fable ) و اسلوب معادله بیان شده است. به عبارت دیگر اگر مثلی در فارسی با مثل دیگری در عربی معادل شد، لزوماً نبایستی از یک نوع باشد.
همچنین علاوه بر انواع محتوای امثال که در کتابها به آن اشاره شده، می توان دو مورد « به تصویر کشیدن صفت » و« مبالغه در یک صفت » را هم به محتوای تمثیل ها افزود
علت سکوت سعدی
حوزههای تخصصی:
در دیباچه گلستان، سعدی ضمن حکایتی به تأسف از عمر تلف کرده پرداخته و از همین روی بر آن است تا در نشیمن عزلت نشیند و دامن از صحبت فراهم چیند و دفتر از گفته های پریشان بشوید و از آن پس سکوت اختیار کند. این سکوت سعدی را برخی از سعدی پژوهان برخاسته از همین تأسف می دانند، اما براساس شواهد موجود در بوستان این سکوت از منظر دیگری همچون دلایل سیاسی، حکومتی و انتقادی به ویژه در دوران خانمان سوز مغول قابل تأمل و بررسی است. در این مقاله کوشیده شده تا از این منظر به سکوت سعدی و علت آن پرداخته شود.
طنز و شیوه های طنزپردازی در داستان های کودک و نوجوان فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات کودک و نوجوان، گونه ی نوظهور ادبی است که در قرن حاضر به عنوان یک نحله ی مستقل مطرح شده است. نویسندگان و شاعران ادبیات کودک و نوجوان تلاش کرده اند تا آثاری خاصّ مخاطب کودک و نوجوان خلق کنند؛آثاری که از نظر زبان و بیان، مضمون و محتوای با زیبایی شناسی دریافت و دنیای کودک و نوجوان متناسب باشد. به واسطه ی شرایط سنی مخاطب این گونه آثار، تنوع، داشتن جاذبه و فضایی مفرح و پرکشش از الزامات این آثار به شمار می رود و طنز یکی از عناصری است که می تواند سازوکارهای مورد اشاره را در این آثار پدید آورد. فرهاد حسن زاده از جمله شاعران و داستان نویسان طنزپردازی که به این نوع ادبی توجه کرده است و می توان طنز را یکی از عناصر برجسته و تاثیرگذار در آثار وی دانست. این تحقیق که به شیوه ی تحلیل محتوا صورت گرفته، به بررسی و تحلیل شیوه های طنزپردازی در مهمترین آثار طنزآمیز فرهاد حسن زاده در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان می پردازد. بر اساس نتایج تحقیق حسن زاده در طنزپردازی از شیوه هایی چون طنزگفتاری، طنز موقعیت، بازی زبانی، نقیضه پردازی، اغراق، اسم مستعار، جناس، بذله گویی و لطیفه پردازی بهره برده است وازاین میان، طنزگفتاری وطنزموقعیت درآثاراوازبسامد بیشتری برخوردار است. واژههای کلیدی: ادبیات کودک و نوجوان، شیوه های طنزپردازی ، فرهاد حسن زاده.
مرثیه سرایی در ادب فارسی و عربی با تکیه بر مقایسه مرثیه ابوالحسن تهامی و مرثیه خاقانی شروانی (عنوان عربی: إنشاد المراثی فی الأدبین الفارسی والعربی دراسة مقارنة بین مرثیتی أبی الحسن التهامی وخاقانی الشروانی)
حوزههای تخصصی:
در گفتار حاضر، به شیوه سندکاوی، مرثیه سرایی و گونه های آن در ادب فارسی و عربی بررسی می شود؛ و اینکه در هر یک از ادب فارسی و عربی، روند و جریان مرثیه سرایی به چه صورت بوده و مرثیه سرایی در این دو ادب چه سیری را طی کرده است، نقطه آغاز آن کجا است و کدامیک از شاعران پارسی و تازی مرثیه سروده اند و هر کدام در چه مرتبه و جایگاهی قرار دارند.مبنای کار در این مقاله، مقایسه مرثیه خاقانی در مرگ فرزندش رشیدالدین که در سنین جوانی فوت کرده ــ برای نمونه مرثیه سرایی در ادب فارسی ــ و مرثیه ابوالحسن تهامی در مرگ فرزندش ابوالفضل که در نوجوانی در گذشته ــ برای نمونه در ادب عربی ــ است؛ تا با بیان وجوه اشتراک و افتراق این دو مرثیه، وضعیت مرثیه سرایی در ادب فارسی و عربی به گونه بهتری مشخص شود.چکیده عربی:ندرس فی هذا المقال وبطریقة تفتیش الوثائق، إنشاد المراثی وأنواعه فی الأدبین الفارسی والعربی ونسلط الضوء علی مجری إنشاد المراثی فی کل من الأدبین والتطورات التی خضع لها کما نبحث عن نشأته وبدایاته وعن الشعراء الذین لجأوا إلی هذا الأسلوب فی الأدبین الفارسی والعربی ومرتبهم بین الشعراء.واتخذنا فی هذا المقال مرثیة خاقانی فی موت ولده رشید الدین المتوفی فی عنفوان الشباب أساسنا لإنشاد المراثی فی الأدب الفارسی کما تم اختیار مرثیة أبی الحسن التهامی فی موت ولده أبی الفضل المتوفی یافعا نموذجنا فی الأدب العربی لتکون نتائج البحث أکثر دقة وعمقا فی الأدبین الفارسی والعربی بعد دراسة المشابهات والمفارقات بین المرثیتین اللتین سبق ذکرهما.
اشعار عربی خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: