مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
فیه مافیه
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الدین محمدبلخی، شاعر و عارف نام دار گستره زبان و ادب فارسیصاحب آثاریبس ارج مند چون مثنوی، دیوان شمس و فیه مافیه است که هر یک از آن ها پژوهش هاییگسترده را در برداشته و هنوز میدان تحقیق در این باب فراخ است. از میان این آثارگران قدر، فیه مافیه به مجلس گوییهایصوفیانه اختصاص دارد. در این بحث، پس از معرفیمختصر «مجلس گفتن» یا وعظ گوییهایصوفیانه، به پیوندهایموضوعیفیه مافیه با مثنویو دیوان شمس پرداخته شده است.
درنگی در فیه مافیه مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جلال الدین محمد مولوی بیش از هفت قرن است که دلهای زیادی را به دام سخن خویش گرفتار کرده است. او دریایی است که گمشدگان ساحل دریا می توانند آنچه در کون و مکان گم کرده اند در آن بیابند.این حقیر با مطالعه مثنوی و آثار دیگر مولانا از جمله فیه مافیه دریافتم که خیلی از مطالب مثنوی در فیه مافیه با زبان و عباراتی دیگر بیان شده است. لیکن به جز چاپ کتاب توسط مرحوم فروزانفر و توضیحات ایشان کار جدی دیگری صورت نگرفته است. البته کار مرحوم فروزانفر در جای خود مغتنم و ارزشمند است لیکن بیشتر به مقایسه مطالب کتاب با مثنوی و بیان مسایل تاریخی کتاب پرداخته شده که گاهی مطالب تاریخی از نظر زمانی مورد شک است و گاهی نیز به توضیح بعضی از لغات کتاب پرداخته شده است.در این مقاله خلاصه ای از آن تحقیق و بررسی، آن هم در بعضی از جهات که مقدور است خدمت خوانندگان تقدیم می گردد.
اندیشه مثالی و ادبیات مثالی سیر تحول نظریه فلسفی عالم مثلی و پیوند آن با ادبیات تمثیلی با تمرکز بر ادبیات تمثیلی مولانا درمثنوی و فیه مافیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نظریه عالم مثلی- اعتقاد به وجود جهانی مثالی که پیش از خلق دنیای مادی موجود بوده است- پیش از افلاطون در اندیشه های زرتشت و اعتقاد او به جهان فروشی وجود داشته است. چنین تفسیری از وجود دوگانه جهان (جهان «مثالی و عالم «سایه»)، در اندیشه فلاسفه و عرفای اسلامی نیز نفوذ کرده، از آن به «اعیان ثابته»، «عالم مثل معلقه» و ... تعبیر شده است. در اندیشه یونگ نیز وجود «کهن الگو» ها را در جهانی ماورای ادراک محسوس («ناخودآگاه جمعی»)، تفسیرجدید و انسان شناسانه ای از همان صورت های مثالی و عالم مثلی دانسته اند. همه این نظریه ها برپایه صدور معقول درمحسوس و نزول از وحدت به کثرت و نظام سلسله مراتبی استوار است. چنین دیدگاه هایی وقتی به تبلور ادبی می انجامند، شکلی از ادبیات تمثیلی یا رمزی را به وجود می آورند که درونمایه ای دوگانه («ممثل به» ملموس و «ممثل» مجرد) به اثر می بخشد. در آثار و افکار مولانا نیز این جهان بینی فلسفی و نمودهای ادبی آن به روشنی قابل پیگیری است. مبانی نظری این تفکر را در مثنوی و فیه مافیه و نمودهای ادبی آن را در مثنوی می توان مشاهده کرد.این جستار، ضمن توصیف سیر تحول این افکار، پیوند نظریه فلسفی عالم مثلی را با ادبیات تمثیلی - که در ارتباط بین سمبولیزم غربی و ایده آلیسم افلاطونی متجلی شده است- مورد بررسی قرار می دهد و به بیان نمودهای فکری و ادبی آن درجهان بینی مولانا و ادبیات تمثیلی او در مثنوی و فیه مافیه می پردازد.
با مولوی در گذار از جلوه هزارنقش آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان به ما می آموزد که هدف آدمی عبارت است از درک حقیقی عالم معنی. آفرینش جلوه ای است هزاررنگ و هزارنقش از نوری بی رنگ و درخشان؛ یعنی حضرت احدیت و خلقت چیزی جز رنگارنگی این بی رنگی ازلی نیست که «صور» را پدید آورده است و هرچه تفرّد و تشخص، تفرقه و تعیّن و تمایز و تخالف وجود دارد، از همین جا است. کل پیام مولوی، با استفاده از رمزی که خود او در تمایز میان صورت و معنی بیان کرده، قابل تشریح و تفسیر است. در این جستار به تبیین مفهوم «صورت» و «معنی» در اندیشه مولوی بر پایه کتاب فیه مافیه پرداخته شده است؛ دو مفهومی که مولانا دامنة آن را در تمامی عالم هستی، ساری و جاری می داند و از این رهگذر، رفیع ترین آموزه های عرفانی و هستی شناسی خویش را تبیین می کند.
نظریه شادی مولانا در فیه مافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رواج روانشناسی مثبت نگر، مطالعات روانشناسی از تفکر در جنبه های منفی روان انسان به تأمل بر جنبه های مثبت روانی تغییر مسیر داد و روانشناسان، شادی را نیز در جایگاه یکی از عوامل مؤثر در موفقیت و سلامت روانی بازخوانی کردند. این موضوع در مطالعات ایشان، به ویژه کنجکاوی در عوامل ایجاد شادی، فصل پردامنه ای را دربرگرفت. سرانجام آنان عوامل متعددی مانند اعتقادات دینی، عزت نفس، سلامت، وضعیت اقتصادی و... را عوامل شادی آفرین معرفی کردند. توجه به این مسیله در کنار ضرورت آگاهی از راهکارهای بومی برای رسیدن به شادی و رضایت از زندگی، کافی بود تا توجه نویسنده این جستار به یکی از شادترین شخصیت های عرفانی ادبی، مولانا جلال الدین محمد بلخی جلب شود. در همین راستا و با هدف پی بردن به نظریه شادی مولوی و راهکارهای رسیدن به شادی و رضایت از زندگی در اندیشه ها و آرای او، کتاب فیه مافیه از این چشم انداز به صورت تحلیلی توصیفی مطالعه شد. نتایج این بررسی چنین است: 1) مولانای فیه مافیه به طور نظری، به شادی و عوامل شادی آفرین توجه داشته است؛ 2) بخش اصلی نظریه شادی مولوی چه درباره وابسته کردن احساس شادی به اراده الهی و در جایگاه جزای اعمال انسان و چه درباره استغراق در متن تجربه تفسیری و باور دینی، تفسیرپذیر است؛ 3) شادی ازنظر مولوی انعکاسی است و این موضوع را باتوجه به نظریه شادی آفرین بودن سرمایه اجتماعی نیز می توان بازخوانی کرد. این نظریه به تقویت سلامت اجتماعی توجه دارد.
بررسی ابعاد تعلیمی اشعار ذکر شده در فیه مافیه و مجالس سبعه بر پایه نظریه تقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقابل ها که در دو سطح واژگانی و معنایی نمود می یابند، این امکان را برای خالق اثر اندرزی فراهم می آورند تا با ایجاد فضای مقایسه ای، زمینه های لازم را برای افزایش درک مخاطب فراهم آورد. در میان ادیبان فارسی زبان، مولانا با تکیه بر قابلیت های تقابل واژگانی و معنایی، مهم ترین اندیشه های اندرزی و عرفانی مورد نظر خود را در مجالس سبعه و فیه مافیه تشریح کرده و موفق به ایجاد قاعده دو قطبیِ اخلاق/ ضد اخلاق شده است. در این مقاله، اشعار به کار رفته در این دو اثر منثور، بر پایه نظریه تقابل های دوگانه و روش توصیفی و تحلیل محتوا بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مولانا به تناسب مخاطبان خود که غالباً از اقشار سطح پایین جامعه بوده اند، از تقابل های تعلیمی واژگانی بیشتر استفاده کرده است؛ چراکه برای درک آن، نیاز به دانش چندان بالایی نیست. او در این سطح، به تقابل میان آن سرا/ این جهان؛ جوهر/ عرَض؛ خلوص/ نفاق؛ خدابینی/ خودبینی؛ هوشیاری/ غفلت؛ خودسازی/ نفس گرایی؛ انعطاف پذیری/ عدم انعطاف پرداخته است. در قلمرو تقابل های معنایی نیز، به مورادی چون: عمل نیکو/ عمل بد؛ علم و خردورزی/ جهل و بی خردی؛ توکل بر خدا و تدبیر او/ عدم توکل به خدا و تدبیر او؛ سرای باقی/ سرای فانی؛ دادورزی/ ستمکاری اشاره شده است.
بن مایه مهر و محبت در روابط خانوادگی در آثار مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
93 - 110
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی درباره زندگی زناشویی، فرزند و تربیت او، زندگی خانوادگی، حقوق والدین و... هم در آموزه ها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، به جایگاه خانواده و زنان توجه بسیار دارد و موجب ارتقای شأن و منزلت نظام خانواده شده است. تفکرات و آرای وی درباره خانواده با احادیث و روایات اسلامی مطابقت دارد. از نظر وی رابطه عاشقانه ای باید بین زن و شوهر برقرار باشد و این دو وظیفه رفع نیازهای عاطفی یکدیگر را بر عهده دارند. مهر و محبت اساس روابط خانوادگی است هرچند وظیفه کسب معاش و توجه به رفاه و تربیت فرزندان بر عهده مرد و خانه داری، فرزندآوری و تربیت و تعلیم فرزندان بر عهده زن است. مولوی همچنین بین بسیاری از روابط خانوادگی و مفاهیم عرفانی پیوند ایجاد کرده است؛ مثلاً از نظر وی زندگی زناشویی نمادی از نظام آفرینش و رابطه انسان و پروردگار و آفرینشگری و الطاف مادرانه می تواند نمادی از خداوند باشد. از دیدگاه وی زن و مرد مکمّل یکدیگرند. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به آیات و احادیث درباره زنان و خانواده به واکاوی نظریّات مولوی درباره خانواده بر مبنای چهار اثر وی پرداخته است.
جستاری در تأویل های مولوی از احادیث شریف در کتاب مجالس سبعه و فیه ما فیه
حوزه های تخصصی:
مولوی بی شک مشهورترین شاعر قرن هفتم است که بخش عظیمی از گنجینه ارزشمند معارف الهی و احادیث را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. او در آثار خود در برخی موارد برداشت هایی متفاوت از احادیث می کند که بیانگر تسلّط فراوان شاعر به علوم اسلامی و روایات است. تأویل های وی در آثار منثور مشخصاً مجالس سبعه و فیه مافیه نشان دهنده احاطه شاعر به معارف الهی به ویژه علوم مرتبط با حدیث است. موضوع برداشت های دیگرگونه مولوی، بیشتر پند و اندرز، عبرت، تمسّک و توکّل به خداوند، عدم پیروی از هوای نفس و مذمت دنیاست. درک دقیق این نوع از احادیث در نثر مولوی گاهی لازمه اش فهم معانی غیرحقیقی کلام او است. این برداشت های متفاوت گاهی به جای افراد و اشیا و اموری مانند آن ها در کلام خود را نشان می دهند. درک سخن مولوی در بسیاری از امور بدون آگاهی داشتن از این تأویلها غیرممکن به نظر می رسد. هدف پژوهندگان در این تحقیق نشان دادن این موارد است که مولوی بسته به شرایط گوناگون، گاهی تأویل متفاوتی از یک حدیث . در این تحقیق سعی شده است تا با اشاره به سخنانی که در بردارنده یکی از برداشت های دیگرگونه است، خواننده در فهم سخن مولوی یاری داده شود.
مقایسه برخی تأویل های متفاوت مولوی از آیات قرآن در «فیه مافیه» و «مثنوی معنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1-19
حوزه های تخصصی:
مولوی جلال الدین از شاعران بزرگ قرن هفتم هجری است که آثار او مملو از گنجینه هایی گران بها از معارف الهی، آیات و احادیث است. مولوی درآثار خویش گاهی برداشت های دیگرگونه ای از آیات و احادیث ارائه می کند که حاکی از احاطه عمیق شاعر به علوم اسلامی به ویژه علوم قرآنی است. فهم کلام ایشان در بسیاری از موارد بدون اشراف و آگاهی داشتن از این برداشت های دیگرگونه امکان پذیرنیست؛ زیرا در برخی موارد شاعر از یک آیه در دو متن یا دو موقعیت خاص، دو برداشت متفاوت ارائه می کند. فهم این نوع آیات و احادیث در سخنان مولوی گاهی مستلزم درک معانی مجازی برخی کلمات و عبارات است که به نمایندگی از اشخاص و اشیا و نظایر آن ها چهارچوب ظاهری کلام را شکل می بخشند. این عبارات وکلمات به منزله رموزی هستند که راه بردن به آن ها و دست یافتن به حقیقت مفهوم آن ها، جز از طریق گشودنشان ممکن نیست. هدف پژوهندگان در این مقاله این است که نشان دهند مولوی به تناسب موقعیت-های متفاوت و بسته به مقتضای شرایط و هم چنین رویکرد متفاوت تربیتی، تأویل های گوناگونی از یک آیه قرآن انجام می دهد. در این مقاله با مقایسه برداشت های دیگرگونه مولوی در فیه مافیه و مثنوی شریف از یک آیه، می کوشیم خوانندگان را در فهم سخن مولوی یاری دهیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولوی از یک آیه در شرایط خاص تربیتی برداشت ها و تأویل های متفاوتی داشته است.